حاج حسن آقا
🔸
مرحوم #حاج_حسن_سخاوی را از سی سال پیش می‌شناختم. از روزگار چاپ ملخی و چیدن حروف سربی در کنار هم برای رسیدن به منن چاپی. #چاپخانه‌‌دار بود و اهل #مسجد و #منبر و #هیئت. و #حزب‌اللهی ناب.
مرحوم سخاوی به آرمان انقلاب اسلامی یقین داشت و مومن به انقلاب بود. اهل جماعت بود و تقریبا شبی نبود که در نماز جماعت #مسجد_شکلی او را نبینیم. مسجدی که در و دیوارش عطر #شهید_مدنی را داشت و جلسات تلاوت قرآن مرحوم استاد مظفرین، هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء به راه بود و شب‌های جمعه، نوبت تفسیر قرآن بود با کلام نافذ استاد حاج #شیخ_عبدالجواد_باقری_بنابی. من از همین جلسات تلاوت و تفسیر قرآن بود که قرآن‌خوان شدم. یادش بخیر.
حاج حسن سخاوی از نسل انقلابیونی بود که در افت و خیز آدم‌‌ها، گام‌هاشان نلرزید و از انقلاب نبریدند. ماندند مای انقلاب تا پایان عمر.
چاپخانه‌اش در خیابان فردوسی بود و گهگاه می‌رفتم برای کار و اعلب دیدارمان در همان مسجد بود و گاه در هیئت.
این مرد دوست‌داشتنی در روزهایی از میان ما رفت که #غریبانه‌گی حرف اول و آخر را می‌‌زند. صاحبان عزا، این روزها در نبود مجالس ختم می‌سوزند و در غربت خویش مویه سر می‌دهند.
خدایش بیامرزاد که از پیشکسوتان صنعت و هنر چاپ در تبریز بود و فرزندان برومندی را به جامعه مذهبیون و انقلابیون و نیز به جامعه #جاپ_و_نشر هدیه داده است. روحش شاد.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۶ فروردین ۹۹
@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/B-kdiu7gPgC/?igshid=2sa3s6eabuco