👈 #جنگی_شگرف_در_راه_است
🔸
#قسمت_اول
🔸
#میخاییل_سرگئی_گورباچف، صدر هیئت رییسه حزب کمونیست #اتحاد_جماهیر_شوروی بود. کشوری که روی خریطههای سیاسی به بزرگی نامش بود، اما هیچگاه شکل نگرفت. و ملت شوروی هم. چرا؟ از #انترناسیونالیسم مگر ملت زاده می شود؟ نه. اما این همه دلیل شکل نگرفتن ملت شوروی نبود. تضاد دیگری هم در میان بود. در جامعه بی طبقه #شرق_سیاسی نه #کارگر که #روس شد #فرا_طبقه. در شوروی جز روس کسی به پولیت برو راه نیافت جز چند نفر معدود که یکی شان حیدر علی اف بود.
بماند. حرفم این نیست؛ که در جایی دیگر و به تفصیل و با استدلالات علمی در این باب حرف زدهام. سخنم در باب #نامه است. نامهای که امام از طریق آقایان جوادی آملی و محمد جواد لاریجانی، و مرحومه مرضیه دباغ به کرملین فرستاد.
"جناب آقای گور باچف!
باید به حقیقت رو آورد؛ مشکل اصلی کشور شما مسألۀ مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد وا قعی به خدا است ، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و با خواهد کشید، مشکل اصلی کشور شما مبارزۀ طولانی و بیهوده با #خدا و مبدأ هستی و آفرینش است."
روزی که این نامه نوشته شد و امام از شکسته شدن استخوانهای کمونیسم خبر داد، حرف او با اصول پارادایمیک علم سیاست جور در نمیآمد. در نخستین روز ژانویه 1989 برابر با سیزدهم دی 1367، رهبر کشوری جهان سومی و تازه رهیده از جنگ نامهای نصیحتآمیز به امپراطور شرق دنیای دو قطبی نوشت و از پایان او و اسلافش خبر داد. این که #امپراطوری_فقر با همه دبدبه و کبکبهاش فرو ریخته است. نه که در حال فرو ریختن است، بل فرو ریخته است. و شوروی چهار سال بعد از این نامه فرو ریخت. هم شوروی و هم بلوک شرق.
"جناب آقای گورباچف!
برای همه روشن است که از این پس #کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که #مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست ، چرا که مکتبی است مادی و با مادیات نمی توان بشریّت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد."
پیشتر یعنی در مدخل یادداشتی که در 2014 برای مرگ شوارد نادزه نوشتهام، گفتهام که کمونیسم و اتحاد #شوروی، آن قدر به ما نزدیک است که هنوز نتوانیم ببینیم و بخوانیمش. پدیده ای که با یک انقلاب آمد و با انقلابهایی رفت. شوروی برای خیلیها و برای من، یک راز بزرگ بود و هست. آن روی سکه غرب. نه متضاد با غرب، که روی دیگر غرب. شوروی، تفریطِ افراط ها بود و هست. کالّکتیویزمِ نافی اندیویدوالیزم. رئالیسم روسویی و جبر هگلی. آن سوی بازار و خشم تولید. تلخ و شیرین. به شیرینی دانستن تو در توی این راز مخوف و به تلخی مستندات تاریخی. این پدیده، هنوز آن همه به ما نزدیک است که نتوانیم بخوانیمش. و هنوز آن همه به غرب نزدیک است که نسبت به آن دچار نزدیکبینیِ ایدئولوژیک شود. شوروی فقط ریل های متفاوت با دنیا نبود. آغاز و فرجام سیطره بخشی از اندیشه غرب است. و فصلی از تاریخ اندیشه غرب.
" آقاي گورباچف!
وقتي از گلدسته هاي مساجد بعضي از جمهوري هاي شما پس از هفتاد سال بانگ الله اكبر و شهادت به رسالت ختمي مرتبت صلّي الله عليه وآله و سلّم به گوش رسيد، تمامي طرفداران اسلام ناب محمّدي(ص) را از شوق به گريه انداخت، لذا لازم دانستم اين موضوع را به شما گوشزد كنم كه بار ديگر به دو جهان بيني مادي و الهي بيانديشيد."
امروز دیگر از کمونیسم چیزی نمانده است. هیچ. به قول آن سیاستمدار روس، آن چه تا پیش از #فتح_حلب بود، #هژمونی_آمریکا بود. اما غرب هم تمام شده است. جنگ آیندۀ جهان، #جنگ_شیعه_با_صهاینه است. من منتظرم تا آخرین جنگ زمین رقم بخورد.و این جنگ تو گویی آغاز شده است.
گذر از #کفر به #دین راحتتر از گذر از #التقاط به جوهر دین است. من سرّ این پدیده را که بسیاری از پیاده نظام دواعش از قفقاز و آسیای میانه اند، در همین میدانم. سالها مبارزه با روسها در داغستان مردانی خشن را پدید آورد که حرف خشن آل سعود برایشان خوشآمدتر بود از سخن برادری. در دوره شوروی، آتهایزم حاکم بود و دین جایی در اجتماع نداشت، و حالا پس از سی سال جریانی پیدا شده که دینی خشن را نشان میدهد که بریدن سر مسلمان در آن به نیت قرب به خداوند، به راحتی خوردن آب است. کور از خدا چه خواهد، دو چشم یکی راست و یکی احول. بماند که در این سی سال پس از استقلال، این #دین_ثقیفه بود که در آسیای میانه و بخشی از قفقاز عرضه شد تا #دین_محمد – صلیالله علیه و آله و سلم-.
🔸
#ادامه_دارد
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۵
@mehdinalbandie
🔸
#قسمت_اول
🔸
#میخاییل_سرگئی_گورباچف، صدر هیئت رییسه حزب کمونیست #اتحاد_جماهیر_شوروی بود. کشوری که روی خریطههای سیاسی به بزرگی نامش بود، اما هیچگاه شکل نگرفت. و ملت شوروی هم. چرا؟ از #انترناسیونالیسم مگر ملت زاده می شود؟ نه. اما این همه دلیل شکل نگرفتن ملت شوروی نبود. تضاد دیگری هم در میان بود. در جامعه بی طبقه #شرق_سیاسی نه #کارگر که #روس شد #فرا_طبقه. در شوروی جز روس کسی به پولیت برو راه نیافت جز چند نفر معدود که یکی شان حیدر علی اف بود.
بماند. حرفم این نیست؛ که در جایی دیگر و به تفصیل و با استدلالات علمی در این باب حرف زدهام. سخنم در باب #نامه است. نامهای که امام از طریق آقایان جوادی آملی و محمد جواد لاریجانی، و مرحومه مرضیه دباغ به کرملین فرستاد.
"جناب آقای گور باچف!
باید به حقیقت رو آورد؛ مشکل اصلی کشور شما مسألۀ مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد وا قعی به خدا است ، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و با خواهد کشید، مشکل اصلی کشور شما مبارزۀ طولانی و بیهوده با #خدا و مبدأ هستی و آفرینش است."
روزی که این نامه نوشته شد و امام از شکسته شدن استخوانهای کمونیسم خبر داد، حرف او با اصول پارادایمیک علم سیاست جور در نمیآمد. در نخستین روز ژانویه 1989 برابر با سیزدهم دی 1367، رهبر کشوری جهان سومی و تازه رهیده از جنگ نامهای نصیحتآمیز به امپراطور شرق دنیای دو قطبی نوشت و از پایان او و اسلافش خبر داد. این که #امپراطوری_فقر با همه دبدبه و کبکبهاش فرو ریخته است. نه که در حال فرو ریختن است، بل فرو ریخته است. و شوروی چهار سال بعد از این نامه فرو ریخت. هم شوروی و هم بلوک شرق.
"جناب آقای گورباچف!
برای همه روشن است که از این پس #کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که #مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست ، چرا که مکتبی است مادی و با مادیات نمی توان بشریّت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد."
پیشتر یعنی در مدخل یادداشتی که در 2014 برای مرگ شوارد نادزه نوشتهام، گفتهام که کمونیسم و اتحاد #شوروی، آن قدر به ما نزدیک است که هنوز نتوانیم ببینیم و بخوانیمش. پدیده ای که با یک انقلاب آمد و با انقلابهایی رفت. شوروی برای خیلیها و برای من، یک راز بزرگ بود و هست. آن روی سکه غرب. نه متضاد با غرب، که روی دیگر غرب. شوروی، تفریطِ افراط ها بود و هست. کالّکتیویزمِ نافی اندیویدوالیزم. رئالیسم روسویی و جبر هگلی. آن سوی بازار و خشم تولید. تلخ و شیرین. به شیرینی دانستن تو در توی این راز مخوف و به تلخی مستندات تاریخی. این پدیده، هنوز آن همه به ما نزدیک است که نتوانیم بخوانیمش. و هنوز آن همه به غرب نزدیک است که نسبت به آن دچار نزدیکبینیِ ایدئولوژیک شود. شوروی فقط ریل های متفاوت با دنیا نبود. آغاز و فرجام سیطره بخشی از اندیشه غرب است. و فصلی از تاریخ اندیشه غرب.
" آقاي گورباچف!
وقتي از گلدسته هاي مساجد بعضي از جمهوري هاي شما پس از هفتاد سال بانگ الله اكبر و شهادت به رسالت ختمي مرتبت صلّي الله عليه وآله و سلّم به گوش رسيد، تمامي طرفداران اسلام ناب محمّدي(ص) را از شوق به گريه انداخت، لذا لازم دانستم اين موضوع را به شما گوشزد كنم كه بار ديگر به دو جهان بيني مادي و الهي بيانديشيد."
امروز دیگر از کمونیسم چیزی نمانده است. هیچ. به قول آن سیاستمدار روس، آن چه تا پیش از #فتح_حلب بود، #هژمونی_آمریکا بود. اما غرب هم تمام شده است. جنگ آیندۀ جهان، #جنگ_شیعه_با_صهاینه است. من منتظرم تا آخرین جنگ زمین رقم بخورد.و این جنگ تو گویی آغاز شده است.
گذر از #کفر به #دین راحتتر از گذر از #التقاط به جوهر دین است. من سرّ این پدیده را که بسیاری از پیاده نظام دواعش از قفقاز و آسیای میانه اند، در همین میدانم. سالها مبارزه با روسها در داغستان مردانی خشن را پدید آورد که حرف خشن آل سعود برایشان خوشآمدتر بود از سخن برادری. در دوره شوروی، آتهایزم حاکم بود و دین جایی در اجتماع نداشت، و حالا پس از سی سال جریانی پیدا شده که دینی خشن را نشان میدهد که بریدن سر مسلمان در آن به نیت قرب به خداوند، به راحتی خوردن آب است. کور از خدا چه خواهد، دو چشم یکی راست و یکی احول. بماند که در این سی سال پس از استقلال، این #دین_ثقیفه بود که در آسیای میانه و بخشی از قفقاز عرضه شد تا #دین_محمد – صلیالله علیه و آله و سلم-.
🔸
#ادامه_دارد
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۵
@mehdinalbandie
#جنگ_اوکراین_و_ما
🔸
موازنه قوا دارد شکل میگیرد. از پایان #شوروی تا امروز جز هژمونی #آمریکا نبود. حتی #اروپا با اتحادیهاش، چیزی جز دهات آمریکا حساب نشد.
روسبه یا باید #اوکراین را داشته باشد و بشود قدرتی آسیایی-اروپایی، یا اوکراین را بدهد به ناتو و برای قدرت آسیایی ماندن از غرب اجازه بگیرد.
#قرن_آسیا زاده شد. این جنگ، اعلام رسمی تولد قرن آسیاست. برخی میگویند همه چیز از عینالاسد شروع شد و من می گویم همه چیز از فتح حلب شروع شد. در فتح حلب، یک سو داعش بود و جبهه عبری-عربی و غرب، و در سوی دیگر ایران بود با مجمع نیروهای مقاومت، و همراهی روسیه که در وفا کم آورد و حاجی کنارش گذاشت تا در مذاکره با مسلحین کار را تمام کند. میدان، همان میدان است و نباید خارج از میدان بود. حواس ما و متحدانمان هم باید به #غرب باشد و هم به #روسیه. موازنه قوای جدیدی در دنیا شکل گرفته است.
برای برخی، "کشورهای جهان" آمریکاست و اروپا. و نه حتی چین و روسیه که حق وتو دارند. دلیل جزع و فزع این چند روز رسانههای غربی هم همین است که جنگ به اروپا رسیده است. و گر نه جنگ و نسلکشی تا در خاورمیانه بود و کشته از مسلمین میگرفت، ککشان هم نگزید.
اینک؛
سفر رییسی به مسکو و تماس او با پوتین بسیار مهم بود. دلیل حساسیتها نیز همین است.
پیشتر گفتهام که همه اتفاقات از افغانستان و قزاقستان تا اوکراین و قرهباغ و حتی #کرونا بر سر یک کلیدواژه مهم است: قرن آسیا.
اگر خود را خارج از تحولات تعریف کنیم، باختهایم.
برگردم به اوکراین.
واژههای #پوتین دقیق هستند. نازیزدایی یعنی حرکت تا قلب اروپا اگر ایجاب کند. نباید بیش از نیاز محتاط بود. و نباید بیحساب خطر کرد. اگر چه روسیه ناخواسته مجبور به جنگ شد اما روسیه را نباید تطهیر کرد. پوتین خوب میداند در این دنیای بشدت هابزی که انسان گرگ انسان است، غرب از وقوع این جنگ خوشحالتر است و اشک تمساح میریزد برای اوکراین.
مدتهاست غرب زورش را میزند یک قدم در قلمرو شوروی سابق پیش رود. و برای این یک قدم، تجزیه اوکراین، هزینه زیادی نیست. گیرم دونباسِ اوکراین شرقی به روسیه برسد باز هم غرب میماند و غرب. هشت سال پیش کریمه را روس برد مگر مشکل حل شد؟ این جنگ دنباله دارد اما دنبالهاش نه تولد شوروی است نه جنگ جهانی سوم.
این جنگ بر خلاف جنگ ۲۰۱۴ خبر از دو چیز میدهد: پایان هژمونی و پایان هولوکاست.
قرن آسیا زاده شد.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۶ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie
🔸
موازنه قوا دارد شکل میگیرد. از پایان #شوروی تا امروز جز هژمونی #آمریکا نبود. حتی #اروپا با اتحادیهاش، چیزی جز دهات آمریکا حساب نشد.
روسبه یا باید #اوکراین را داشته باشد و بشود قدرتی آسیایی-اروپایی، یا اوکراین را بدهد به ناتو و برای قدرت آسیایی ماندن از غرب اجازه بگیرد.
#قرن_آسیا زاده شد. این جنگ، اعلام رسمی تولد قرن آسیاست. برخی میگویند همه چیز از عینالاسد شروع شد و من می گویم همه چیز از فتح حلب شروع شد. در فتح حلب، یک سو داعش بود و جبهه عبری-عربی و غرب، و در سوی دیگر ایران بود با مجمع نیروهای مقاومت، و همراهی روسیه که در وفا کم آورد و حاجی کنارش گذاشت تا در مذاکره با مسلحین کار را تمام کند. میدان، همان میدان است و نباید خارج از میدان بود. حواس ما و متحدانمان هم باید به #غرب باشد و هم به #روسیه. موازنه قوای جدیدی در دنیا شکل گرفته است.
برای برخی، "کشورهای جهان" آمریکاست و اروپا. و نه حتی چین و روسیه که حق وتو دارند. دلیل جزع و فزع این چند روز رسانههای غربی هم همین است که جنگ به اروپا رسیده است. و گر نه جنگ و نسلکشی تا در خاورمیانه بود و کشته از مسلمین میگرفت، ککشان هم نگزید.
اینک؛
سفر رییسی به مسکو و تماس او با پوتین بسیار مهم بود. دلیل حساسیتها نیز همین است.
پیشتر گفتهام که همه اتفاقات از افغانستان و قزاقستان تا اوکراین و قرهباغ و حتی #کرونا بر سر یک کلیدواژه مهم است: قرن آسیا.
اگر خود را خارج از تحولات تعریف کنیم، باختهایم.
برگردم به اوکراین.
واژههای #پوتین دقیق هستند. نازیزدایی یعنی حرکت تا قلب اروپا اگر ایجاب کند. نباید بیش از نیاز محتاط بود. و نباید بیحساب خطر کرد. اگر چه روسیه ناخواسته مجبور به جنگ شد اما روسیه را نباید تطهیر کرد. پوتین خوب میداند در این دنیای بشدت هابزی که انسان گرگ انسان است، غرب از وقوع این جنگ خوشحالتر است و اشک تمساح میریزد برای اوکراین.
مدتهاست غرب زورش را میزند یک قدم در قلمرو شوروی سابق پیش رود. و برای این یک قدم، تجزیه اوکراین، هزینه زیادی نیست. گیرم دونباسِ اوکراین شرقی به روسیه برسد باز هم غرب میماند و غرب. هشت سال پیش کریمه را روس برد مگر مشکل حل شد؟ این جنگ دنباله دارد اما دنبالهاش نه تولد شوروی است نه جنگ جهانی سوم.
این جنگ بر خلاف جنگ ۲۰۱۴ خبر از دو چیز میدهد: پایان هژمونی و پایان هولوکاست.
قرن آسیا زاده شد.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۶ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie