💢زیرپوست شبکه های اجتماعی چه می گذرد؟!
دستکاری افکار عمومی و گفتمان سازی جدید ورای فرهنگ جوامع، از ویژگی های بارز رسانه ها و مخصوصا شبکه های اجتماعی است. اینگونه است که در راستای تحقق سیاست جهانی سازی، محتواها به گونه ای طراحی می شوند که ملت ها از درون تهی شده و تعاریف واحدی از معانی برای همگان ایجاد می شود.
برنیز که به عنوان استاد ناپیدای دستکاری افکار عمومی لقب گرفته است، می گوید: قدرت دستکاری افکار عمومی ورای سیاست است: "بر ما حکومت شده، ذهنهایمان قالب گرفته شده، ذائقهمان شکل داده شده، افکارمان توصیه شده، آنهم عمدتا توسط مردانی که هیچگاه اسمشان را نشنیدهایم."
تغییرات متاثر از محتواهای موجود در انواع شبکه های اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و .... نمودی از همین شیوه تفکر و برنامه ریزی است.
🌀آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای ساده شده از نتیجه دو ماه رصد و بررسی محتوای 10 کانال با محتوای عاشقانه و عاطفی، سه کانال با محتوای تصویرسازی از زن امروزی و پنج کانال با محتوای روانشناسی است.
🌀براساس این پژوهش، کانال های مورد بررسی همگی بالای بیست هزار نفر عضو دارند و #میانگین تولید محتوای روزانه هر یک روزی 32 متن، تصویر و ... است. بازه زمانی ارسال محتوا در این کانال ها از ساعت 7 صبح تا یک بامداد است که بیشترین فراوانی ارسال محتوا ساعت 9 شب و 8 صبح بوده است.
❇️خلاصه ای از نتایج پژوهش:
🔅تصویری که از روابط عاشقانه در کانال های با این محتوا ترسیم شده است بر روابطی با ویژگی های زیر تاکید دارد:
*ابزاری و کالایی شدن مفهوم عشق و معشوق
*تاکید بر خود و منفعت محوری در حوزه روابط عاطفی
*تاکید بر زجرآور بودن روابط عاشقانه در بلندمدت
*تاکید بر عدم تعهد بنا بر تشخیص ضرورت
*تاکید بر بی فرجامی صداقت در روابط عاطفی
*تاکید بر زجر به عنوان اهرم فشار بر طرف مقابل رابطه
🔅تصویری که از زن امروزی و ویژگی هایش در کانال های مورد بررسی، ارائه شده است:
*زنی که باید از تمام قید و بندهای جامعه رها شود
*زنی که هر کجای زندگی تشخیص داد باید از آن خارج شود و این تنها راه آرامش اوست
*زنی که باید هر چه سریع تر شیوه های دلبری و عشوه گری را بیاموزد
*زنی که اندام و ظاهر کلیشه سازی شده رسانه ای نشانه مقبول بودنش است
*زنی که از ظاهرش، اصالت و برتری می گیرد
*زنی که باید به لذت برسد
*زنی که باید در برابر دنیا بایستد
🔅تصویری که کانال های با محتوای روانشناسی به مخاطب القا می کنند:
*تا امروز هر چه داشتید، اشتباه بوده است
*خودتان را نجات دهید اما با روشی که ما می گوییم
*نفی باورها و ارزش ها برای رسیدن به لذت و آرامش
*تاکید بر اصالت تنها بودن
❌بعد دیگر تاثیرگذاری و ایجاد سلیقه و ذائقه جدید در مخاطب، تبلیغات این کانال هاست که بر محتواهایی همچون دعانویسی، فال گیری، گازینو، درآمدهای میلیونی با روش های خاص و.... تاکید دارند. در این کانال ها علاوه بر محتوای مدیریت شده جهت بازتعریف جدید از مفاهیم، با تبلیغات نیازسازی های جدید نیز صورت می گیرد.
🌀نتیجه:
آنچه این روزها در قالب محتوا در اختیار مخاطبان آنهم با فراوانی قابل توجه، قرار می گیرد در لایه های پنهان پیام در حال ایجاد تغییرات جدی در سبک زندگی و تعاملات انسانی ماست. این محتواها تعریف از عشق، تعریف از زن اصیل، تعریف از آرامش و راه های تحقق آن و ... را به طور جدی با تکرار و تولید محتوای اغواکننده، هدف قرار داده است.
مخاطب ما در حال مهندسی نامرئی ذهن در شبکه های اجتماعی است. پیام هایی که با استفاده از تکنیک های رسانه ای به خوبی در خدمت تغییر ذائقه مخاطب، تغییر گفتمان و ایجاد معانی جدید ذهنی برای کاربران است. اینگونه است که دیگر عشق معنی دقیق و اصیلش را از دست داده است. زنهای ما اکثرا احساس تباه شدگی دارند و اکثر ما تصور می کنیم افسردگانی هستیم که روش های القا شده رسانه، ناجی ما خواهد بود و.....
🌀راهکار:
*به کلیدواژهای متن ها دقت کنید.
*حتما سوال مهم سواد رسانه ای که این «پیام چه سبک زندگی یا ارزشی را برای من ایجاد یا در من از بین می برد» را از خودتان بپرسید.
*آنچه لابه لای محتواهای معمول به خوردتان داده می شود را کشف کنید.
*تعریف ذهنی خودتان را از عناوین و معنای داشته باشید و اجازه ندهید برایتان معناسازی های جدید که به قیمت جابه جایی ارزش ها صورت می گیرد، رخ دهد.
#دکتر_معصومه_نصیری
🆔@media_managment
دستکاری افکار عمومی و گفتمان سازی جدید ورای فرهنگ جوامع، از ویژگی های بارز رسانه ها و مخصوصا شبکه های اجتماعی است. اینگونه است که در راستای تحقق سیاست جهانی سازی، محتواها به گونه ای طراحی می شوند که ملت ها از درون تهی شده و تعاریف واحدی از معانی برای همگان ایجاد می شود.
برنیز که به عنوان استاد ناپیدای دستکاری افکار عمومی لقب گرفته است، می گوید: قدرت دستکاری افکار عمومی ورای سیاست است: "بر ما حکومت شده، ذهنهایمان قالب گرفته شده، ذائقهمان شکل داده شده، افکارمان توصیه شده، آنهم عمدتا توسط مردانی که هیچگاه اسمشان را نشنیدهایم."
تغییرات متاثر از محتواهای موجود در انواع شبکه های اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و .... نمودی از همین شیوه تفکر و برنامه ریزی است.
🌀آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای ساده شده از نتیجه دو ماه رصد و بررسی محتوای 10 کانال با محتوای عاشقانه و عاطفی، سه کانال با محتوای تصویرسازی از زن امروزی و پنج کانال با محتوای روانشناسی است.
🌀براساس این پژوهش، کانال های مورد بررسی همگی بالای بیست هزار نفر عضو دارند و #میانگین تولید محتوای روزانه هر یک روزی 32 متن، تصویر و ... است. بازه زمانی ارسال محتوا در این کانال ها از ساعت 7 صبح تا یک بامداد است که بیشترین فراوانی ارسال محتوا ساعت 9 شب و 8 صبح بوده است.
❇️خلاصه ای از نتایج پژوهش:
🔅تصویری که از روابط عاشقانه در کانال های با این محتوا ترسیم شده است بر روابطی با ویژگی های زیر تاکید دارد:
*ابزاری و کالایی شدن مفهوم عشق و معشوق
*تاکید بر خود و منفعت محوری در حوزه روابط عاطفی
*تاکید بر زجرآور بودن روابط عاشقانه در بلندمدت
*تاکید بر عدم تعهد بنا بر تشخیص ضرورت
*تاکید بر بی فرجامی صداقت در روابط عاطفی
*تاکید بر زجر به عنوان اهرم فشار بر طرف مقابل رابطه
🔅تصویری که از زن امروزی و ویژگی هایش در کانال های مورد بررسی، ارائه شده است:
*زنی که باید از تمام قید و بندهای جامعه رها شود
*زنی که هر کجای زندگی تشخیص داد باید از آن خارج شود و این تنها راه آرامش اوست
*زنی که باید هر چه سریع تر شیوه های دلبری و عشوه گری را بیاموزد
*زنی که اندام و ظاهر کلیشه سازی شده رسانه ای نشانه مقبول بودنش است
*زنی که از ظاهرش، اصالت و برتری می گیرد
*زنی که باید به لذت برسد
*زنی که باید در برابر دنیا بایستد
🔅تصویری که کانال های با محتوای روانشناسی به مخاطب القا می کنند:
*تا امروز هر چه داشتید، اشتباه بوده است
*خودتان را نجات دهید اما با روشی که ما می گوییم
*نفی باورها و ارزش ها برای رسیدن به لذت و آرامش
*تاکید بر اصالت تنها بودن
❌بعد دیگر تاثیرگذاری و ایجاد سلیقه و ذائقه جدید در مخاطب، تبلیغات این کانال هاست که بر محتواهایی همچون دعانویسی، فال گیری، گازینو، درآمدهای میلیونی با روش های خاص و.... تاکید دارند. در این کانال ها علاوه بر محتوای مدیریت شده جهت بازتعریف جدید از مفاهیم، با تبلیغات نیازسازی های جدید نیز صورت می گیرد.
🌀نتیجه:
آنچه این روزها در قالب محتوا در اختیار مخاطبان آنهم با فراوانی قابل توجه، قرار می گیرد در لایه های پنهان پیام در حال ایجاد تغییرات جدی در سبک زندگی و تعاملات انسانی ماست. این محتواها تعریف از عشق، تعریف از زن اصیل، تعریف از آرامش و راه های تحقق آن و ... را به طور جدی با تکرار و تولید محتوای اغواکننده، هدف قرار داده است.
مخاطب ما در حال مهندسی نامرئی ذهن در شبکه های اجتماعی است. پیام هایی که با استفاده از تکنیک های رسانه ای به خوبی در خدمت تغییر ذائقه مخاطب، تغییر گفتمان و ایجاد معانی جدید ذهنی برای کاربران است. اینگونه است که دیگر عشق معنی دقیق و اصیلش را از دست داده است. زنهای ما اکثرا احساس تباه شدگی دارند و اکثر ما تصور می کنیم افسردگانی هستیم که روش های القا شده رسانه، ناجی ما خواهد بود و.....
🌀راهکار:
*به کلیدواژهای متن ها دقت کنید.
*حتما سوال مهم سواد رسانه ای که این «پیام چه سبک زندگی یا ارزشی را برای من ایجاد یا در من از بین می برد» را از خودتان بپرسید.
*آنچه لابه لای محتواهای معمول به خوردتان داده می شود را کشف کنید.
*تعریف ذهنی خودتان را از عناوین و معنای داشته باشید و اجازه ندهید برایتان معناسازی های جدید که به قیمت جابه جایی ارزش ها صورت می گیرد، رخ دهد.
#دکتر_معصومه_نصیری
🆔@media_managment
کاربرد اصل 4s در تولید محتوای دیجیتال
https://www.instagram.com/p/B0Rj2bRlw3M
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
@media_managment
https://www.instagram.com/p/B0Rj2bRlw3M
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
@media_managment
Instagram
فناوری ، رسانه و مدیریت
💡 اصل 4S . ویژگی تولید محتوای اثرگذار در فضای مجازی . #تولید_محتوا #اصل_4s #تولید_محتوای_دیجیتال #دکتر_سیدبشیر_حسینی #دکتر_سید_بشیر_حسینی #سیدبشیرحسینی #سیدبشیر_حسینی #سید_بشیر_حسینی
🔸دایرکت مساوی است با بلاک؛ مجهز به آنفالویاب
▫️#فریبا_خانی
🔹روزنامهنگار
وقتی ما مدرسه میرفتیم اوضاع و احوال یک شکل دیگری بود؛ #فضای_مجازی هنوز اختراع نشده بود، آدمها #تلفن_همراه نداشتند، #واتساپ، #اینستاگرام، #اسنپچت و... هیچکدام وجود نداشت، حتی #مسنجر نبود، بنابراین آدمها حضوری حرفهایشان را به هم میزدند، حضوری عاشق میشدند و هیچکس نمیتوانست در #دایرکت با #پروفایل جعلی حرفهای نامربوط بزند و کسی نبود که تهدید کند: «دایرکت مساوی است با #بلاک!» حتی هیچکس نبود که مجهز به #آنفالویاب باشد.
کوچههای دبیرستانهای دخترانه غوغایی بود. پسرهای نوجوان و جوان جان خود را به خطر میانداختند و با موتورهای فکسنی تکچرخ میزدند یا روی دوچرخههای اسقاطی و دست دوم میایستادند تا جلب توجه کنند. لایوهایشان بدون استیکر بود. بدون تتو و تیپهای عجیب. اما زندگی در اینستاگرام و فضای مجازی چیز دیگری است.
شاید ما همه آلیس باشیم در سرزمین عجایب. در #اینستاگرام عکس و فیلم حرف اول را میزند. این سرویس قابلیتهای خدمات متنوعی ارائه میدهد. بیش از یکمیلیارد آدم در این جهان کاربر اینستاگرام هستند و روزانه بیش از ۵۰۰ میلیون #کاربر فعال دارد و ۵۰ میلیارد عکس هر روز در این فضا به اشتراک گذاشته میشود. ۵۹ درصد کاربران #اینترنت بین ۱۸ تا ۲۹ سال دارند که از اینستاگرام استفاده میکنند. ۳۳ درصد از آنها ۳۰ تا ۴۹ سال هستند. ۷۲ درصد نوجوانان دنیا در اینستاگرام حضور دارند. روزانه.۴ میلیارد لایک رد و بدل میشود. بیشتر کاربران اینستاگرام زنان هستند. جالب است بدانید «پیتزا» محبوبترین غذایی است که در اینستاگرام پست شده و بعد «سوشی» است. بیشترین هشتگی که در اینستاگرام ثبت شده واژه love است و بعد واژه photo.
بنابراین با دانستن اینکه محبوبترین غذا پیتزاست و بیشترین هشتگ، کلمه عشق، معلوم است که بیشتر کاربران اینستاگرام جوانان و نوجوانان هستند. در اینستاگرام کاربران برای جلب فالوئر مرزها را زیر پا میگذارد. یاد حرفهای #دکتر داور شیخاوندی، جامعهشناس میافتم. میگفت: «چرا در کلانشهرها اینهمه جرم و جنایت و بیاخلاقی اتفاق میافتد؟! در روستاها و شهرهای کوچک آدمها همدیگر را میشناسند؛ حتی نسلهای گذشته افراد را، بنابراین فرد احساس میکند اگر کار خلافی کند آبروی خود و خانوادهاش را به باد میدهد. اما در کلانشهرها همه با هم غریبهاند و این یک فضای امن برای شهروندان ایجاد میکند که هر کار خلافی بکنند. به این امید که کسی آنها را نمیشناسد.»
در فضای مجازی، آدمها در یک فضای بزرگ لایتناهی زندگی میکنند و #هویتهای_جعلی پوشش امنی برای درونیات آدمها شده است. اینستاگرام اسپانسر خیلی از برندهای در حال رشد است و جنبه اقتصادی هم دارد. بنابراین شاخهای اینستاگرامی با پست یک آگهی، کلی پول به جیب میزنند. این روزها، هفتهای نیست که یک پست جنجالی جامعه ما را آشفته نکند.
#سلبریتیهای_کممایه با پستهای غیرمعمول سعی در جذب مخاطب دارند و ما ناخودآگاه با پرداختن به آنها و حتی انتقاد از آنها آتش شهرت آنها را شعلهورتر میکنیم. واقعا ما در این شهر مجازی غریبهایم و در این فضای غریب و بزرگ گرفتار شدهایم.
خیلی از ما کاربران ناشی هستیم، مثلا نمیدانیم انتشار عکس کودکان یا فیلمهای آنها چه آسیبی ممکن است به کودکمان بزند. خیلی از این پستهای جنجالی، توسط #سناریونویسان مخفی صورت میگیرد. آدمهای شهرتطلب، مانند بازیگران بیچارهای نقشهای مبتذل تعریفشده خود را اجرا میکنند و به نتیجه این پستها بیتوجه هستند.
هیجان را کنار بگذاریم. کارشناسان اهل فن را دعوت کنیم تا درباره مدیریت دیتا و اخلاق در فضای مجازی حرف بزنند. در مدرسهها کارشناسان حضور پیدا کنند و ذهن دانشآموزان را روشن کنند. ما در زندگی به همه اطلاعات احتیاج نداریم و قرار نیست هر فیلم و پستی را نگاه کنیم و وقت و انرژی خود را خرج کنیم. اما بدترین برخود نفی است. نفی نکنیم ما در این فضا خیلی چیزهای خوب هم آموختهایم. لایوهای هنری و علمی و ورزشی دستاورد خوب این فضاهاست.
در ماجرای کرونا، کلی فیلمهای کوتاه و آموزشی خوب در اینستاگرام دیدیم و ذهن ما روشن شد. اتفاقا اینستاگرام فضای خوبی برای بالارفتن سواد هنری ماست. در ضمن این پدیدهها، نفیشدنی نیستند. فقط باید مهارت خود را بالا ببریم. آن وقت شاید مجبور نباشیم تهدید کنیم دایرکت مساوی است با بلاک.
چون احترام به حریم دیگران را میدانیم. متوقع هم نباشیم خزعبلات ما را همه دنبال کنند و بنویسیم مجهزیم به آنفالویاب. باور کنید ما محکوم نیستیم هر چیزی را در این جهان ببینیم.
@media_managment
▫️#فریبا_خانی
🔹روزنامهنگار
وقتی ما مدرسه میرفتیم اوضاع و احوال یک شکل دیگری بود؛ #فضای_مجازی هنوز اختراع نشده بود، آدمها #تلفن_همراه نداشتند، #واتساپ، #اینستاگرام، #اسنپچت و... هیچکدام وجود نداشت، حتی #مسنجر نبود، بنابراین آدمها حضوری حرفهایشان را به هم میزدند، حضوری عاشق میشدند و هیچکس نمیتوانست در #دایرکت با #پروفایل جعلی حرفهای نامربوط بزند و کسی نبود که تهدید کند: «دایرکت مساوی است با #بلاک!» حتی هیچکس نبود که مجهز به #آنفالویاب باشد.
کوچههای دبیرستانهای دخترانه غوغایی بود. پسرهای نوجوان و جوان جان خود را به خطر میانداختند و با موتورهای فکسنی تکچرخ میزدند یا روی دوچرخههای اسقاطی و دست دوم میایستادند تا جلب توجه کنند. لایوهایشان بدون استیکر بود. بدون تتو و تیپهای عجیب. اما زندگی در اینستاگرام و فضای مجازی چیز دیگری است.
شاید ما همه آلیس باشیم در سرزمین عجایب. در #اینستاگرام عکس و فیلم حرف اول را میزند. این سرویس قابلیتهای خدمات متنوعی ارائه میدهد. بیش از یکمیلیارد آدم در این جهان کاربر اینستاگرام هستند و روزانه بیش از ۵۰۰ میلیون #کاربر فعال دارد و ۵۰ میلیارد عکس هر روز در این فضا به اشتراک گذاشته میشود. ۵۹ درصد کاربران #اینترنت بین ۱۸ تا ۲۹ سال دارند که از اینستاگرام استفاده میکنند. ۳۳ درصد از آنها ۳۰ تا ۴۹ سال هستند. ۷۲ درصد نوجوانان دنیا در اینستاگرام حضور دارند. روزانه.۴ میلیارد لایک رد و بدل میشود. بیشتر کاربران اینستاگرام زنان هستند. جالب است بدانید «پیتزا» محبوبترین غذایی است که در اینستاگرام پست شده و بعد «سوشی» است. بیشترین هشتگی که در اینستاگرام ثبت شده واژه love است و بعد واژه photo.
بنابراین با دانستن اینکه محبوبترین غذا پیتزاست و بیشترین هشتگ، کلمه عشق، معلوم است که بیشتر کاربران اینستاگرام جوانان و نوجوانان هستند. در اینستاگرام کاربران برای جلب فالوئر مرزها را زیر پا میگذارد. یاد حرفهای #دکتر داور شیخاوندی، جامعهشناس میافتم. میگفت: «چرا در کلانشهرها اینهمه جرم و جنایت و بیاخلاقی اتفاق میافتد؟! در روستاها و شهرهای کوچک آدمها همدیگر را میشناسند؛ حتی نسلهای گذشته افراد را، بنابراین فرد احساس میکند اگر کار خلافی کند آبروی خود و خانوادهاش را به باد میدهد. اما در کلانشهرها همه با هم غریبهاند و این یک فضای امن برای شهروندان ایجاد میکند که هر کار خلافی بکنند. به این امید که کسی آنها را نمیشناسد.»
در فضای مجازی، آدمها در یک فضای بزرگ لایتناهی زندگی میکنند و #هویتهای_جعلی پوشش امنی برای درونیات آدمها شده است. اینستاگرام اسپانسر خیلی از برندهای در حال رشد است و جنبه اقتصادی هم دارد. بنابراین شاخهای اینستاگرامی با پست یک آگهی، کلی پول به جیب میزنند. این روزها، هفتهای نیست که یک پست جنجالی جامعه ما را آشفته نکند.
#سلبریتیهای_کممایه با پستهای غیرمعمول سعی در جذب مخاطب دارند و ما ناخودآگاه با پرداختن به آنها و حتی انتقاد از آنها آتش شهرت آنها را شعلهورتر میکنیم. واقعا ما در این شهر مجازی غریبهایم و در این فضای غریب و بزرگ گرفتار شدهایم.
خیلی از ما کاربران ناشی هستیم، مثلا نمیدانیم انتشار عکس کودکان یا فیلمهای آنها چه آسیبی ممکن است به کودکمان بزند. خیلی از این پستهای جنجالی، توسط #سناریونویسان مخفی صورت میگیرد. آدمهای شهرتطلب، مانند بازیگران بیچارهای نقشهای مبتذل تعریفشده خود را اجرا میکنند و به نتیجه این پستها بیتوجه هستند.
هیجان را کنار بگذاریم. کارشناسان اهل فن را دعوت کنیم تا درباره مدیریت دیتا و اخلاق در فضای مجازی حرف بزنند. در مدرسهها کارشناسان حضور پیدا کنند و ذهن دانشآموزان را روشن کنند. ما در زندگی به همه اطلاعات احتیاج نداریم و قرار نیست هر فیلم و پستی را نگاه کنیم و وقت و انرژی خود را خرج کنیم. اما بدترین برخود نفی است. نفی نکنیم ما در این فضا خیلی چیزهای خوب هم آموختهایم. لایوهای هنری و علمی و ورزشی دستاورد خوب این فضاهاست.
در ماجرای کرونا، کلی فیلمهای کوتاه و آموزشی خوب در اینستاگرام دیدیم و ذهن ما روشن شد. اتفاقا اینستاگرام فضای خوبی برای بالارفتن سواد هنری ماست. در ضمن این پدیدهها، نفیشدنی نیستند. فقط باید مهارت خود را بالا ببریم. آن وقت شاید مجبور نباشیم تهدید کنیم دایرکت مساوی است با بلاک.
چون احترام به حریم دیگران را میدانیم. متوقع هم نباشیم خزعبلات ما را همه دنبال کنند و بنویسیم مجهزیم به آنفالویاب. باور کنید ما محکوم نیستیم هر چیزی را در این جهان ببینیم.
@media_managment
🔸وابستگی خبرنگاران به سایتهای اینترنتی!
#دکتر_بهروز_بهزادی
این روزها باید به خبرنگاران بگویید که تحریریه را رها کنند و به سازمانها و خیابانها بروند. یکی از مشکلات امروز خبرنگاری این است که همه میخواهند از سایتهای اینترنتی خبر بگیرند، این در حالی است که پایگاههای خبری اینترنتی، تنها یک وسیله است. اگر بیرون نرویم. تماس نداشته باشیم. با مردم گفتوگو نکنیم و همچنین وضعیت جامعه را از نزدیک نبینیم، به هیچ وجه نمیتوانیم خبرنگار خوبی باشیم. با این شیوه و بهرهگیری از سایتهای اینترنتی، کار خبرنگاری به ناکجا آباد میرود.
خبرنگار باید سعی کند، محسوسات خود را از طریق فضای واقعی به دست بیاورد و خبررسانی کند نه اینکه تنها اخبار را از فضای مجازی جستوجو کند. با یک بار به خیابان رفتن، متوجه خواهید شد که سوژههای جدید زیادی را میبینید، این در حالی است که با مراجعه به سایتهای اینترنتی فقط سوژههای تکراری نصیبتان خواهد شد.
اگر مطبوعات، امروز تکراری شده به این دلیل است که خبرنگاران از یک دایره محدود و بسته استفاده میکنند، آن هم تنها دو تا سه سایت اینترنتی مورد توجه خبرنگاران است و با این حرکت آن سایتها پیشرفت خواهند کرد و خوراک مطبوعاتی رسانهها را تزریق میکنند. لذا به این دلیل است که این روزها کمتر مردم به روزنامهها و رسانهها مراجعه میکنند. اگر خبرنگار واقعاً از مسائل و مشکلات مردم بنویسد، اثری که تولید میکند مورد توجه مردم خواهد بود در واقع روزنامهنگاری موفق است که بتواند همراه با مردم باشد؛ با مردم بودن است که یک روزنامه را موفق میکند.
از طرفی، برخی از رسانهها، تنها به صحبت کردن با مسئولان بسنده میکنند، این در حالی است که تعداد مسئولان در برابر مردم بسیار اندک است. چند درصد از مردم را مسئولان تشکیل میدهند؟ این مردم هستند که آمار بالایی دارند. تنها برای اینکه بتوانیم حق مردم را ادا کنیم باید به دنبال مسئولان باشیم.
باید در کنار مردم باشیم تا بتوانیم یک دنیا خبر برای رسانه پیدا کنیم. البته در این میان رسانهها در پارهای موارد ناچار هستند، زشتیها را هم گزارش دهند. کرونا یکی از همان زشتیهاست که اگر اخبار آن بهخوبی منتقل شود، مردم بیشتر رعایت خواهند کرد و بیماری از میان برداشته خواهد شد.
متأسفانه این روزها دیدیم که افراد زیادی در همین تعطیلات چندروزه به مسافرت رفتند و این ویروس را به اقصی نقاط کشور منتقل کردند. انعکاس زشتیها هم وظیفه ماست؛ باید به مردم بگوییم که کرونا یک قاتل است و باید از آن دوری کرد. با استفاده از پروتکلهایی مانند ماسک زدن و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی میتوان به تدریج بیماری را مهار کرد. کرونا دشمنی خود را با جامعه ثابت کرده و داخل زندگی مردم شده ما باید کاری کنیم تا با اطلاعرسانی و آگاهیرسانی درست آن را از زندگی مردم بیرون کنیم.
▫️روزنامه ایران ۱۹ مرداد ۹۹
@media_managment
#دکتر_بهروز_بهزادی
این روزها باید به خبرنگاران بگویید که تحریریه را رها کنند و به سازمانها و خیابانها بروند. یکی از مشکلات امروز خبرنگاری این است که همه میخواهند از سایتهای اینترنتی خبر بگیرند، این در حالی است که پایگاههای خبری اینترنتی، تنها یک وسیله است. اگر بیرون نرویم. تماس نداشته باشیم. با مردم گفتوگو نکنیم و همچنین وضعیت جامعه را از نزدیک نبینیم، به هیچ وجه نمیتوانیم خبرنگار خوبی باشیم. با این شیوه و بهرهگیری از سایتهای اینترنتی، کار خبرنگاری به ناکجا آباد میرود.
خبرنگار باید سعی کند، محسوسات خود را از طریق فضای واقعی به دست بیاورد و خبررسانی کند نه اینکه تنها اخبار را از فضای مجازی جستوجو کند. با یک بار به خیابان رفتن، متوجه خواهید شد که سوژههای جدید زیادی را میبینید، این در حالی است که با مراجعه به سایتهای اینترنتی فقط سوژههای تکراری نصیبتان خواهد شد.
اگر مطبوعات، امروز تکراری شده به این دلیل است که خبرنگاران از یک دایره محدود و بسته استفاده میکنند، آن هم تنها دو تا سه سایت اینترنتی مورد توجه خبرنگاران است و با این حرکت آن سایتها پیشرفت خواهند کرد و خوراک مطبوعاتی رسانهها را تزریق میکنند. لذا به این دلیل است که این روزها کمتر مردم به روزنامهها و رسانهها مراجعه میکنند. اگر خبرنگار واقعاً از مسائل و مشکلات مردم بنویسد، اثری که تولید میکند مورد توجه مردم خواهد بود در واقع روزنامهنگاری موفق است که بتواند همراه با مردم باشد؛ با مردم بودن است که یک روزنامه را موفق میکند.
از طرفی، برخی از رسانهها، تنها به صحبت کردن با مسئولان بسنده میکنند، این در حالی است که تعداد مسئولان در برابر مردم بسیار اندک است. چند درصد از مردم را مسئولان تشکیل میدهند؟ این مردم هستند که آمار بالایی دارند. تنها برای اینکه بتوانیم حق مردم را ادا کنیم باید به دنبال مسئولان باشیم.
باید در کنار مردم باشیم تا بتوانیم یک دنیا خبر برای رسانه پیدا کنیم. البته در این میان رسانهها در پارهای موارد ناچار هستند، زشتیها را هم گزارش دهند. کرونا یکی از همان زشتیهاست که اگر اخبار آن بهخوبی منتقل شود، مردم بیشتر رعایت خواهند کرد و بیماری از میان برداشته خواهد شد.
متأسفانه این روزها دیدیم که افراد زیادی در همین تعطیلات چندروزه به مسافرت رفتند و این ویروس را به اقصی نقاط کشور منتقل کردند. انعکاس زشتیها هم وظیفه ماست؛ باید به مردم بگوییم که کرونا یک قاتل است و باید از آن دوری کرد. با استفاده از پروتکلهایی مانند ماسک زدن و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی میتوان به تدریج بیماری را مهار کرد. کرونا دشمنی خود را با جامعه ثابت کرده و داخل زندگی مردم شده ما باید کاری کنیم تا با اطلاعرسانی و آگاهیرسانی درست آن را از زندگی مردم بیرون کنیم.
▫️روزنامه ایران ۱۹ مرداد ۹۹
@media_managment
⛔️تأثیر شبکه های اجتماعی بر کودکان ⛔️
حالا که بسیاری از کودکان و نوجوانان تمایل عجیبی به حضور در شبکههای اجتماعی مختلف پیدا کردهاند، آیا باید مانع آنها شد؟
قطعا خیر.
چراکه منع کودکان در انجام هر کاری میتواند اثرات منفی در آنها ایجاد کرده و بهمراتب آنها را برای استفاده از این شبکههای اجتماعی بیش از پیش ترغیب کند؛ بنابراین یکی از مهمترین نقشها برای حضور سالم کودکان در شبکههای اجتماعی را والدین بر عهده دارند.
والدین به روشهای مختلف میتوانند فعالیت فرزندشان در شبکههای اجتماعی مختلف را مدیریت کنند
یکی از این روشها آموزش است. والدین حتما باید قبل از ورود کودکانشان به شبکههای اجتماعی به آنها درباره خطرات و آسیبهای این شبکهها هشدار دهند، با آنها صحبت کنند و آنها را کاملا از امور مختلف مطلع نمایند.
علاوه بر این میتوانند به کمک نرمافزارهای نظارتی که برای تمام سیستمعاملها وجود دارد بر فعالیت کودکان خود در این زمینه مدیریت کامل داشته باشند.
مدیریت و کنترل کودکان در شبکههای اجتماعی زمانی میسر است که والدین نیز درباره این شبکههای اجتماعی اطلاعات داشته باشند. پس اصلیترین پیشنهاد ما به والدین کودکان و نوجوانان امروز این است که درباره این شبکهها و فضای اینترنت اطلاعات کسب کنند و آموزش ببینند.
همچنین مدیرت زمان اختصاص یافته نیز ضرورت دارد، تعیین ساعت مختص اینترنت و بازی های رایانه ای برای کودکان درطول شبانه روز ، که والدین خودشان فعالیت های رایانه ای را برای کودکان انتخاب کنند.
یکی دیگر از روشهایی که میتواند بر استفاده درست کودکان و نوجوانان از شبکههای اجتماعی مؤثر باشد، الگوسازی است.
مسلما اصلیترین الگوهای کودکان، خانواده و گروه دوستانشان است. بنابراین اعضا خانواده باید الگوی مناسبی از استفاده از شبکههای اجتماعی به کودکان بدهند. قطعا والدینی که خودشان استفادههای نادرست و بیشازحدی از شبکههای اجتماعی میکنند نمیتوانند به فرزندان خود آموزش استفاده صحیح از این شبکهها را بدهند.
راهکار شاید مهتر و کاربردی دیگر غنی سازی برنامه های فراغت دانش آموزان متناسب با شرایط سنی شان است؛ که دراین خصوص برنامه ریزی آموزش وپرورش را می طلبد که تا با مهیا کردن برنامه های اوقات فراغت متناسب با شرایط سنی، دانش آموزان با شور و شوق درآن برنامه حضوریابند ونسبت به دورهم بودن وبالا بردن مشارکت های اجتماعی آنها ازحضورشان درفضاهای
مجازی کاسته شود.
در پایان قابل ذکر است که فضای مجازی، همانند هر مقوله ی دیگری که در عالمِ واقع وجود دارد، باید از منظر تهدید و فرصت، توأماً دیده شود.
براساس آمارهای منتشره تنها یک ونیم درصد از محتوای اینترنت غیراخلاقی و تهدیدآمیز می باشد و این در حالیست که این یک ونیم درصد بر نود و هشت ونیم درصد فرصت آمیز محتوای اینترنت سایه شوم خود را افکنده است.
به نظر می رسد با اتخاذ راهکارهای مناسب می توان فضای اینترنت و فضای مجازی رابه فضای آموزشی برای دانش آموزان و دانشجویان تبدیل کرد که این امر همکاری بسیاری از سازمان های دخیل در امر را می طلبد.
#دکتر_فاطمه_جلیلی
#توانبخشی_شناختی_کودک_و_نوجوان
@media_managment
حالا که بسیاری از کودکان و نوجوانان تمایل عجیبی به حضور در شبکههای اجتماعی مختلف پیدا کردهاند، آیا باید مانع آنها شد؟
قطعا خیر.
چراکه منع کودکان در انجام هر کاری میتواند اثرات منفی در آنها ایجاد کرده و بهمراتب آنها را برای استفاده از این شبکههای اجتماعی بیش از پیش ترغیب کند؛ بنابراین یکی از مهمترین نقشها برای حضور سالم کودکان در شبکههای اجتماعی را والدین بر عهده دارند.
والدین به روشهای مختلف میتوانند فعالیت فرزندشان در شبکههای اجتماعی مختلف را مدیریت کنند
یکی از این روشها آموزش است. والدین حتما باید قبل از ورود کودکانشان به شبکههای اجتماعی به آنها درباره خطرات و آسیبهای این شبکهها هشدار دهند، با آنها صحبت کنند و آنها را کاملا از امور مختلف مطلع نمایند.
علاوه بر این میتوانند به کمک نرمافزارهای نظارتی که برای تمام سیستمعاملها وجود دارد بر فعالیت کودکان خود در این زمینه مدیریت کامل داشته باشند.
مدیریت و کنترل کودکان در شبکههای اجتماعی زمانی میسر است که والدین نیز درباره این شبکههای اجتماعی اطلاعات داشته باشند. پس اصلیترین پیشنهاد ما به والدین کودکان و نوجوانان امروز این است که درباره این شبکهها و فضای اینترنت اطلاعات کسب کنند و آموزش ببینند.
همچنین مدیرت زمان اختصاص یافته نیز ضرورت دارد، تعیین ساعت مختص اینترنت و بازی های رایانه ای برای کودکان درطول شبانه روز ، که والدین خودشان فعالیت های رایانه ای را برای کودکان انتخاب کنند.
یکی دیگر از روشهایی که میتواند بر استفاده درست کودکان و نوجوانان از شبکههای اجتماعی مؤثر باشد، الگوسازی است.
مسلما اصلیترین الگوهای کودکان، خانواده و گروه دوستانشان است. بنابراین اعضا خانواده باید الگوی مناسبی از استفاده از شبکههای اجتماعی به کودکان بدهند. قطعا والدینی که خودشان استفادههای نادرست و بیشازحدی از شبکههای اجتماعی میکنند نمیتوانند به فرزندان خود آموزش استفاده صحیح از این شبکهها را بدهند.
راهکار شاید مهتر و کاربردی دیگر غنی سازی برنامه های فراغت دانش آموزان متناسب با شرایط سنی شان است؛ که دراین خصوص برنامه ریزی آموزش وپرورش را می طلبد که تا با مهیا کردن برنامه های اوقات فراغت متناسب با شرایط سنی، دانش آموزان با شور و شوق درآن برنامه حضوریابند ونسبت به دورهم بودن وبالا بردن مشارکت های اجتماعی آنها ازحضورشان درفضاهای
مجازی کاسته شود.
در پایان قابل ذکر است که فضای مجازی، همانند هر مقوله ی دیگری که در عالمِ واقع وجود دارد، باید از منظر تهدید و فرصت، توأماً دیده شود.
براساس آمارهای منتشره تنها یک ونیم درصد از محتوای اینترنت غیراخلاقی و تهدیدآمیز می باشد و این در حالیست که این یک ونیم درصد بر نود و هشت ونیم درصد فرصت آمیز محتوای اینترنت سایه شوم خود را افکنده است.
به نظر می رسد با اتخاذ راهکارهای مناسب می توان فضای اینترنت و فضای مجازی رابه فضای آموزشی برای دانش آموزان و دانشجویان تبدیل کرد که این امر همکاری بسیاری از سازمان های دخیل در امر را می طلبد.
#دکتر_فاطمه_جلیلی
#توانبخشی_شناختی_کودک_و_نوجوان
@media_managment