✅ ژئوپلیتیک و پیشرفت فزاینده فناوریهای رسانهای و ارتباطی
🔸به موازات پیچیدهتر شدن ساخت اجتماعی جوامع و تنوع حوزههای قدرت، رسانهها از نوعی ابزار ساده پیامرسانی به ابزار سیاسی قدرت، ماهیت خود را تغییر داده اند به گونهای که در کنترل کنشها و مناسبات اجتماعی، مؤلفهای جدید از قدرت سیاسی جوامع به شمار میروند؛ آنها واژگان، نمادها و اصطلاحهایی را میآفریند تا مردم و گروههای اجتماعی را به سمت الگوهای فکری خاص و مسیرهایی که برای ایشان در نظر گرفتهاند، رهنمون شوند.
🔹رسانهها با قرار گرفتن در میانه جامعه فکری و سازمان قدرت، فرصت و امکان تبادل نظر و تعامل #فکر_قدرت را فراهم می کنند؛ مؤلفهای که می تواند با تصویرسازیهای متنوع خود، جریان قدرت را در جوامع تغییر دهد.
برداشتها و کنشهای روزانه مردم به میزانی زیاد تابع کارکرد و اهداف گردانندگان رسانههای گروهی یا نخبگان ژئوپلیتیک خاص و عام است که بر خلق پندار ژئوپلیتیک، مفاهیم استعلایی و انضمامی تمرکز میکند و برخاسته از آن، سیاستهای داخلی و خارجی، طراحی و عملیاتی میشوند؛ برایناساس، پیوند قلمرو معنایی تصویرسازی رسانهای (پندار ژئوپلیتیک) تبیینکننده ابعاد جایگاه رسانهها در ژئوپلیتیک عمومی است.
🔸عنصر تصویرسازی ذهنی در نظام رسانهها از آن رو مهم است که کنشهای اجتماع های انسانی در دوران مدرن به دلیل پیچیدگی جوامع و تعدد عوامل، بر پایه تصاویر شکل می گیرند و تعریف میشوند، کانونهای قدرت از رهگذر کنترل ابزارهای ارتباط گروهی و به تبع ، محتویات و پیامهای آنها توان نفوذ، هدایت و شکل دهی به افکار عمومی را به دست می آورند.
🔹جنبشهای اجتماعی موسوم به انقلاب رنگی در اروپای شرقی از بارزترین مصداق های کارکرد رسانهها در چارچوب ژئوپلیتیک عمومی است. انقلاب رنگی یا مخملی به عنوان نوعی براندازی غیر خشنونت آمیز و دگرگونی بدون خونریزی، برایند پویشهای سیاسی رسانهها در فرایند مشروعیت زدایی از حاکمیت و تغیر رژیم در کشورهای یادشده بود که طی راهپیمایی خیابانی و با نقش محوری رسانههای مخالف حکومت مستقر انجام می شد.
🔻 بیگمان، با پیشرفت فزاینده فناوریهای رسانهای و ارتباطی، آگاهی جوامع نسبت به آنچه در عرصه سیاسی رخ می دهد، بیش از گذشته شده و این تحول، زمینه پویش سیاسی فزاینده تودهها در قالب جنبشهای اجتماعی و انتقادی نسبت به قدرت مسلط نهاد حکومت است.
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
🔸به موازات پیچیدهتر شدن ساخت اجتماعی جوامع و تنوع حوزههای قدرت، رسانهها از نوعی ابزار ساده پیامرسانی به ابزار سیاسی قدرت، ماهیت خود را تغییر داده اند به گونهای که در کنترل کنشها و مناسبات اجتماعی، مؤلفهای جدید از قدرت سیاسی جوامع به شمار میروند؛ آنها واژگان، نمادها و اصطلاحهایی را میآفریند تا مردم و گروههای اجتماعی را به سمت الگوهای فکری خاص و مسیرهایی که برای ایشان در نظر گرفتهاند، رهنمون شوند.
🔹رسانهها با قرار گرفتن در میانه جامعه فکری و سازمان قدرت، فرصت و امکان تبادل نظر و تعامل #فکر_قدرت را فراهم می کنند؛ مؤلفهای که می تواند با تصویرسازیهای متنوع خود، جریان قدرت را در جوامع تغییر دهد.
برداشتها و کنشهای روزانه مردم به میزانی زیاد تابع کارکرد و اهداف گردانندگان رسانههای گروهی یا نخبگان ژئوپلیتیک خاص و عام است که بر خلق پندار ژئوپلیتیک، مفاهیم استعلایی و انضمامی تمرکز میکند و برخاسته از آن، سیاستهای داخلی و خارجی، طراحی و عملیاتی میشوند؛ برایناساس، پیوند قلمرو معنایی تصویرسازی رسانهای (پندار ژئوپلیتیک) تبیینکننده ابعاد جایگاه رسانهها در ژئوپلیتیک عمومی است.
🔸عنصر تصویرسازی ذهنی در نظام رسانهها از آن رو مهم است که کنشهای اجتماع های انسانی در دوران مدرن به دلیل پیچیدگی جوامع و تعدد عوامل، بر پایه تصاویر شکل می گیرند و تعریف میشوند، کانونهای قدرت از رهگذر کنترل ابزارهای ارتباط گروهی و به تبع ، محتویات و پیامهای آنها توان نفوذ، هدایت و شکل دهی به افکار عمومی را به دست می آورند.
🔹جنبشهای اجتماعی موسوم به انقلاب رنگی در اروپای شرقی از بارزترین مصداق های کارکرد رسانهها در چارچوب ژئوپلیتیک عمومی است. انقلاب رنگی یا مخملی به عنوان نوعی براندازی غیر خشنونت آمیز و دگرگونی بدون خونریزی، برایند پویشهای سیاسی رسانهها در فرایند مشروعیت زدایی از حاکمیت و تغیر رژیم در کشورهای یادشده بود که طی راهپیمایی خیابانی و با نقش محوری رسانههای مخالف حکومت مستقر انجام می شد.
🔻 بیگمان، با پیشرفت فزاینده فناوریهای رسانهای و ارتباطی، آگاهی جوامع نسبت به آنچه در عرصه سیاسی رخ می دهد، بیش از گذشته شده و این تحول، زمینه پویش سیاسی فزاینده تودهها در قالب جنبشهای اجتماعی و انتقادی نسبت به قدرت مسلط نهاد حکومت است.
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
⭕️ ترامپ و «دارودسته فیسبوکی»!
👤 حسن میثمی
💢در لابهلای تمامی اتفاقات سه روز گذشته در آمریکا، آن چیزی که بیش از همه توجهم را جلب کرد، بیانیه مارک زاکربرگ، بنیانگذار شبکه اجتماعی «فیسبوک» بود. بیانیهای که چند ساعت پس از محدودکردن حساب کاربری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری مستقر ایالات متحده آمریکا منتشر شد و قصد داشت محدودیتهای دوهفتهای آقای رئیسجمهوری را در پلتفرمهای تحت مدیریت خود (فیسبوک و اینستاگرام) توجیه کند:
🔺 «در طول چند سال گذشته، ما به رئیسجمهوری ترامپ اجازه دادهایم که از پلتفرم ما با قوانین خاص ما استفاده کند. اگر پستهای او سیاستهای ما را نقض کرده، در مواردی محتوا را حذف یا پستها را برچسبگذاری کردیم. ما این کار را انجام دادیم زیرا معتقدیم که عموم مردم حق دسترسی سریع به گفتار سیاسی و حتی سخنرانیهای بحثبرانگیز را دارند اما شرایط کنونی متفاوت است و شامل استفاده از پلتفرم ما برای تحریک خشونتآمیز علیه یک دولت منتخب دموکراتیک است.»
💢این بخشی از آن چیزی که بود که مدیر بزرگترین و مؤثرترین پلتفرم اجتماعی جهان میگوید. میدانید کجای این بیانیه بیش از همه نگرانم کرد؟ زاکربرگ برای مسدودکردن رئیسجمهوری کشورش به هیچ دستور قضایی یا دستوری از نهاد قانونی استناد نمیکند و میگوید «ما» اینطور تشخیص دادیم.
🔺اینکه یک آمریکایی مالک یک پلتفرم آمریکایی برای یک واقعه سیاسی در جامعه آمریکایی رأساً تصمیم میگیرد، علاوه بر اینکه نشاندهنده قدرت مالک این پلتفرم است، گزاره بزرگتری را به رخ همه کشورهایی میکشاند که محصولات فیسبوک در کشورشان خودنمایی میکند: «من مدیر پلتفرم آمریکایی میتوانم برای کشور غیرآمریکایی تو هم تصمیمگیری کنم، بدون آنکه تو در تصمیم من دخالتی داشته باشی!»
💢سابقه فیسبوک در مدیریت انقلاب رنگین اوکراین در ۲۰۰۴، مدیریت بیداری اسلامی (موسوم به بهار عربی) مصر در ۲۰۱۱، مدیریت اغتشاشات لندن در ۲۰۱۱، سرکوب و حذف محتواهای مرتبط با محور مقاومت در سالهای اخیر، حذف بدون وقفه محتواهای مربوط به سردار شهید سلیمانی در اینستاگرام و دهها اتفاق مشابه دیگر، به ما میگوید این نوع کارها از مدیر یهودی زاده بنگاه فیسبوک برمیآید؛ فیسبوکی که برخی محصولاتش همچون اینستاگرام و واتساپ در کشور ما سهم قابلتوجهی از پهنای باند را در اختیار داشته و قرابت جدی با جریان دموکرات در آمریکا دارد.
💢هر چه زمان بیشتر جلو میرود، بیشتر شاهد توسعه قدرت نرم پلتفرمها و دادههای کلان رایج در آن میشویم. فکر نمیکنم احدی از مردم ما تمایل داشته باشد یک آمریکایی و نظام بالاسریاش برای انتخابات ما تعیین تکلیف کند. کاش «متولیان ارتباطات در کشور» کمی دقیقتر گوش کنند. صدای آژیر خطر را نمیشنوید؟
#جنگ_رسانه_ای
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
👤 حسن میثمی
💢در لابهلای تمامی اتفاقات سه روز گذشته در آمریکا، آن چیزی که بیش از همه توجهم را جلب کرد، بیانیه مارک زاکربرگ، بنیانگذار شبکه اجتماعی «فیسبوک» بود. بیانیهای که چند ساعت پس از محدودکردن حساب کاربری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری مستقر ایالات متحده آمریکا منتشر شد و قصد داشت محدودیتهای دوهفتهای آقای رئیسجمهوری را در پلتفرمهای تحت مدیریت خود (فیسبوک و اینستاگرام) توجیه کند:
🔺 «در طول چند سال گذشته، ما به رئیسجمهوری ترامپ اجازه دادهایم که از پلتفرم ما با قوانین خاص ما استفاده کند. اگر پستهای او سیاستهای ما را نقض کرده، در مواردی محتوا را حذف یا پستها را برچسبگذاری کردیم. ما این کار را انجام دادیم زیرا معتقدیم که عموم مردم حق دسترسی سریع به گفتار سیاسی و حتی سخنرانیهای بحثبرانگیز را دارند اما شرایط کنونی متفاوت است و شامل استفاده از پلتفرم ما برای تحریک خشونتآمیز علیه یک دولت منتخب دموکراتیک است.»
💢این بخشی از آن چیزی که بود که مدیر بزرگترین و مؤثرترین پلتفرم اجتماعی جهان میگوید. میدانید کجای این بیانیه بیش از همه نگرانم کرد؟ زاکربرگ برای مسدودکردن رئیسجمهوری کشورش به هیچ دستور قضایی یا دستوری از نهاد قانونی استناد نمیکند و میگوید «ما» اینطور تشخیص دادیم.
🔺اینکه یک آمریکایی مالک یک پلتفرم آمریکایی برای یک واقعه سیاسی در جامعه آمریکایی رأساً تصمیم میگیرد، علاوه بر اینکه نشاندهنده قدرت مالک این پلتفرم است، گزاره بزرگتری را به رخ همه کشورهایی میکشاند که محصولات فیسبوک در کشورشان خودنمایی میکند: «من مدیر پلتفرم آمریکایی میتوانم برای کشور غیرآمریکایی تو هم تصمیمگیری کنم، بدون آنکه تو در تصمیم من دخالتی داشته باشی!»
💢سابقه فیسبوک در مدیریت انقلاب رنگین اوکراین در ۲۰۰۴، مدیریت بیداری اسلامی (موسوم به بهار عربی) مصر در ۲۰۱۱، مدیریت اغتشاشات لندن در ۲۰۱۱، سرکوب و حذف محتواهای مرتبط با محور مقاومت در سالهای اخیر، حذف بدون وقفه محتواهای مربوط به سردار شهید سلیمانی در اینستاگرام و دهها اتفاق مشابه دیگر، به ما میگوید این نوع کارها از مدیر یهودی زاده بنگاه فیسبوک برمیآید؛ فیسبوکی که برخی محصولاتش همچون اینستاگرام و واتساپ در کشور ما سهم قابلتوجهی از پهنای باند را در اختیار داشته و قرابت جدی با جریان دموکرات در آمریکا دارد.
💢هر چه زمان بیشتر جلو میرود، بیشتر شاهد توسعه قدرت نرم پلتفرمها و دادههای کلان رایج در آن میشویم. فکر نمیکنم احدی از مردم ما تمایل داشته باشد یک آمریکایی و نظام بالاسریاش برای انتخابات ما تعیین تکلیف کند. کاش «متولیان ارتباطات در کشور» کمی دقیقتر گوش کنند. صدای آژیر خطر را نمیشنوید؟
#جنگ_رسانه_ای
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
✅ رسانه و گفتمانسازی
💢یکی از مهمترین کارکردهای رسانه در چند دهه اخیر گفتمانسازی است. «گفتمان» از جمله مفاهيم مهم و كليدى است كه در شكل دادن به تفكر فلسفى اجتماعى و سياسى غرب بهویژه از نيمه دوم قرن بيستم، نقش بهسزايى داشته است.
🔺 گفتمانها درباره موضوعات صحبت نكرده و هويت موضوعات را تعيين نمىكنند، بلکه آنها سازنده موضوعات بوده و در فرايند اين سازندگى، مداخله خود را پنهان مىکنند. از اينرو، معانى و مفاهيم نه از درون زبان، بلكه از درون اعمال تشكيلاتى و ارتباطات اجتماعى - سياسى افراد با يكديگر، حاصل می شوند.
💢 در گذشته اگر چه تلاش برای ارائه تصوير خوب از خود و تصويری بد از ديگری از طريق رسانهها جريان داشت اما اين تأكيدات مصداقی و تکبعدی بود. اما امروزه اين جريان در قالب برنامهای ساماندهی شده و مدون تحت عنوان گفتمان صورت میگيرد و بهعبارتی دوران جديد رسانه ای را می توان دوران تولد گفتمانها برشمرد.
🔺همه اين تلاشهایی كه صورت می گيرد برای آن است كه مخاطب اقناع شود و افكارعمومی و ذهن انسان و بهتبع آن رفتار بشر در مسير برنامهريزی شده توسط رسانهها جريان يابد. از اين منظر گفتمانسازی يكی از بهترين روشها برای وصول به اين هدف است، زیرا:
1⃣ ساختار معرفتی انسان اصولاً بر اساس گفتمانسازی عمل می كند.
2⃣ گفتمان از آن جهت كه در داخل زبان، و دقيقاً مثل يک رسانه در داخل فرهنگ عمل میکند. چنين ویژگی منحصربهفردی قطعاً ماندگاری آثار و تداوم نسلی معانی ساخته شده توسط آنرا به صورت ويژهای افزايش خواهد داد.
3⃣ گفتمان سازی خود يک تاكتيک است كه تكنيکهای ويژهای دارد. چرا كه خلق گفتمانها برای رسيدن به استراتژیهای ويژهای است كه قطعاً در مسير استمرار قدرت و سلطه حاكم به كار گرفته میشود.
4⃣ ما سناريوها را بر اساس گفتمانها طراحی میكنيم. سناريوهایی كه از طريق گفتمانها طراحی شده باشد قطعاً قدرت اقناعی و تاثيرگذاری بيشتری خواهند داشت.
💢در بحث رسانه و گفتمان سازی، یک مثلث مطرح می شود که سه رأس آن قدرت و حکومت، رسانه و مردم هستند.
🔺رسانه ها می توانند در خدمت دولت بوده و گفتمانی را به گفتمانی غالب تبدیل کرده و آنرا به مردم دیکته نموده و از این طریق مردم را با نظام حاکم همراه کنند.
🔺در مقابل رسانه ها می توانند در خدمت مردم بوده و گفتمانی مخالف گفتمان مسلط که توسط نظام حاکم مطرح شده، بسازند و از این طریق به حکومت فشار آورده و مطالبات مردم را پیگیری کنند.
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
#گفتمان_سازی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
💢یکی از مهمترین کارکردهای رسانه در چند دهه اخیر گفتمانسازی است. «گفتمان» از جمله مفاهيم مهم و كليدى است كه در شكل دادن به تفكر فلسفى اجتماعى و سياسى غرب بهویژه از نيمه دوم قرن بيستم، نقش بهسزايى داشته است.
🔺 گفتمانها درباره موضوعات صحبت نكرده و هويت موضوعات را تعيين نمىكنند، بلکه آنها سازنده موضوعات بوده و در فرايند اين سازندگى، مداخله خود را پنهان مىکنند. از اينرو، معانى و مفاهيم نه از درون زبان، بلكه از درون اعمال تشكيلاتى و ارتباطات اجتماعى - سياسى افراد با يكديگر، حاصل می شوند.
💢 در گذشته اگر چه تلاش برای ارائه تصوير خوب از خود و تصويری بد از ديگری از طريق رسانهها جريان داشت اما اين تأكيدات مصداقی و تکبعدی بود. اما امروزه اين جريان در قالب برنامهای ساماندهی شده و مدون تحت عنوان گفتمان صورت میگيرد و بهعبارتی دوران جديد رسانه ای را می توان دوران تولد گفتمانها برشمرد.
🔺همه اين تلاشهایی كه صورت می گيرد برای آن است كه مخاطب اقناع شود و افكارعمومی و ذهن انسان و بهتبع آن رفتار بشر در مسير برنامهريزی شده توسط رسانهها جريان يابد. از اين منظر گفتمانسازی يكی از بهترين روشها برای وصول به اين هدف است، زیرا:
1⃣ ساختار معرفتی انسان اصولاً بر اساس گفتمانسازی عمل می كند.
2⃣ گفتمان از آن جهت كه در داخل زبان، و دقيقاً مثل يک رسانه در داخل فرهنگ عمل میکند. چنين ویژگی منحصربهفردی قطعاً ماندگاری آثار و تداوم نسلی معانی ساخته شده توسط آنرا به صورت ويژهای افزايش خواهد داد.
3⃣ گفتمان سازی خود يک تاكتيک است كه تكنيکهای ويژهای دارد. چرا كه خلق گفتمانها برای رسيدن به استراتژیهای ويژهای است كه قطعاً در مسير استمرار قدرت و سلطه حاكم به كار گرفته میشود.
4⃣ ما سناريوها را بر اساس گفتمانها طراحی میكنيم. سناريوهایی كه از طريق گفتمانها طراحی شده باشد قطعاً قدرت اقناعی و تاثيرگذاری بيشتری خواهند داشت.
💢در بحث رسانه و گفتمان سازی، یک مثلث مطرح می شود که سه رأس آن قدرت و حکومت، رسانه و مردم هستند.
🔺رسانه ها می توانند در خدمت دولت بوده و گفتمانی را به گفتمانی غالب تبدیل کرده و آنرا به مردم دیکته نموده و از این طریق مردم را با نظام حاکم همراه کنند.
🔺در مقابل رسانه ها می توانند در خدمت مردم بوده و گفتمانی مخالف گفتمان مسلط که توسط نظام حاکم مطرح شده، بسازند و از این طریق به حکومت فشار آورده و مطالبات مردم را پیگیری کنند.
#رسانه_شناسی
#نبرد_ادراکی
#گفتمان_سازی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
💢فیسبوک به قانون جنجالی ترکیه برای شبکههای مجازی تن داد
🔺شرکت فیسبوک با تن دادن به قانون مصوب پارلمان ترکیه برای نظارت و کنترل ملموستر بر شبکههای اجتماعی روز دوشنبه رسما اعلام کرد که کار تعیین یک نماینده حقوقی در این کشور را آغاز کرده است.
💢این شرکت غولآسای آمریکایی بدین ترتیب تسلیم قانونی در ترکیه شده که یکی از بزرگترین اهداف آن اعمال کنترل بیشتر بر محتوای شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان به یک شخصیت حقوقی به نمایندگی از آنهاست.
#نبرد_ادراکی
#رسانه_شناسی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
🔺شرکت فیسبوک با تن دادن به قانون مصوب پارلمان ترکیه برای نظارت و کنترل ملموستر بر شبکههای اجتماعی روز دوشنبه رسما اعلام کرد که کار تعیین یک نماینده حقوقی در این کشور را آغاز کرده است.
💢این شرکت غولآسای آمریکایی بدین ترتیب تسلیم قانونی در ترکیه شده که یکی از بزرگترین اهداف آن اعمال کنترل بیشتر بر محتوای شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان به یک شخصیت حقوقی به نمایندگی از آنهاست.
#نبرد_ادراکی
#رسانه_شناسی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق میشود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. در واقع طیف گستردهای از ابزارهای متعدد به شیوه متقارن یا نامتقارن در این نوع جنگ که نبردی غیرخطی به شمار میرود مورداستفاده قرار میگیرد.
ابهام، پیچیدگی و چندبعدی بودن؛ اینها مهمترین ویژگیهای این اقدام عملیاتی است.
کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 2015 نقطه عطفی در پذیرش جنگ هیبریدی بهعنوان یک مدل جنگی بود. این کنفرانس چنان اعتباری یافته است که به آن «داووس امنیتی» میگویند.
🔺هشت مؤلفه درگیری ترکیبی
💢در این کنفرانس گفته شد که درگیریهای ترکیبی شامل مؤلفههای مختلف عملیاتی است. جنگ اقتصادی، حمله سایبری، تسخیر با نیروهای منظم، عملیات (چریکی)، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از ناآرامیهای داخلی و دیپلماسی، هشت مؤلفه ارائه شده درباره درگیری ترکیبی بوده است.
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق میشود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. در واقع طیف گستردهای از ابزارهای متعدد به شیوه متقارن یا نامتقارن در این نوع جنگ که نبردی غیرخطی به شمار میرود مورداستفاده قرار میگیرد.
ابهام، پیچیدگی و چندبعدی بودن؛ اینها مهمترین ویژگیهای این اقدام عملیاتی است.
کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 2015 نقطه عطفی در پذیرش جنگ هیبریدی بهعنوان یک مدل جنگی بود. این کنفرانس چنان اعتباری یافته است که به آن «داووس امنیتی» میگویند.
🔺هشت مؤلفه درگیری ترکیبی
💢در این کنفرانس گفته شد که درگیریهای ترکیبی شامل مؤلفههای مختلف عملیاتی است. جنگ اقتصادی، حمله سایبری، تسخیر با نیروهای منظم، عملیات (چریکی)، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از ناآرامیهای داخلی و دیپلماسی، هشت مؤلفه ارائه شده درباره درگیری ترکیبی بوده است.
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
👍1
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴ دسامبر۲۰۱۲ در روز تیراندازی مرگبار در مدرسه ابتدایی سندی هوک که در آن بیست دانشآموز این مدرسه و شش فرد بزرگسال در شهر نیوتن ایالت کنتیکات جان خود را از دست دادند، بار دیگر این واقعیت در سطح رسانهها و مردم آمریکا مطرح شد 25 درصد افراد بزرگسال دستکم یک اسلحه دارند و اینکه طبق آمارهای اف.بی.آی بیش از 200 میلیون اسلحه در اختیار شهروندان آمریکایی قرار دارد.
🔺بعدها مشخص شد که تولیدکنندگان اسلحه در آمریکا پیوندهای عمیقی با صنعت بازیهای ویدئویی جنگی دارند بلافاصله پس از فاجعه سندی هوک نیویورکتایمز در گزارشی اعلام کرد:
درحالیکه در پژوهشهای انجام شده هیچگونه ارتباطی میان بازیهای ویدئویی و خشونتهای حاصله از اسلحه به دست نیامده است، اما تحقیقات انجام شده در خصوص بازی مدال افتخار: جنگنده نشان میدهد که صنعت بازیهای جنگی و صنعت اسلحهسازی در سکوت مطلق توانستهاند با یکدگر در حوزه بازاریابی ارتباط برقرار کنند؛ ارتباطی که برای هر دو طرف سودآور است. البته مدتی بعد مگ پول و الکترونیک آرتز پیرامون شراکت و همکاری خود ویدئویی را در یوتیوب منتشر کردند.
🔺مدتی بعدازاین فاجعه رابرت فاراگو مدیر سایت حقایقی در خصوص اسلحهها نوشت:
ظهور بازیهای ویدئویی اولشخص و جنگ محور در واقع طبیعیترین و سودآورترین حوزهای است که صنعت اسلحهسازی میتواند در آن منافع جدیدی برای کسب و تجارت خود دستوپا کند. بازی محبوب call of duty علاقهمندان اسلحه را به میدانهای تیر واقعی جذب میکند و به آنها فرصتهایی برای شلیک از اسلحههای قدرتمند و جنگی میدهد اسلحههایی که فقط در بازیهای ویدئویی آنها را دیدهاند و در بیشتر موارد با مارکهای تجاری خاصی عرضه میشوند. بازیهای ویدئویی مؤثرترین روش تبلیغی برای تبلیغ اسلحه است.
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴ دسامبر۲۰۱۲ در روز تیراندازی مرگبار در مدرسه ابتدایی سندی هوک که در آن بیست دانشآموز این مدرسه و شش فرد بزرگسال در شهر نیوتن ایالت کنتیکات جان خود را از دست دادند، بار دیگر این واقعیت در سطح رسانهها و مردم آمریکا مطرح شد 25 درصد افراد بزرگسال دستکم یک اسلحه دارند و اینکه طبق آمارهای اف.بی.آی بیش از 200 میلیون اسلحه در اختیار شهروندان آمریکایی قرار دارد.
🔺بعدها مشخص شد که تولیدکنندگان اسلحه در آمریکا پیوندهای عمیقی با صنعت بازیهای ویدئویی جنگی دارند بلافاصله پس از فاجعه سندی هوک نیویورکتایمز در گزارشی اعلام کرد:
درحالیکه در پژوهشهای انجام شده هیچگونه ارتباطی میان بازیهای ویدئویی و خشونتهای حاصله از اسلحه به دست نیامده است، اما تحقیقات انجام شده در خصوص بازی مدال افتخار: جنگنده نشان میدهد که صنعت بازیهای جنگی و صنعت اسلحهسازی در سکوت مطلق توانستهاند با یکدگر در حوزه بازاریابی ارتباط برقرار کنند؛ ارتباطی که برای هر دو طرف سودآور است. البته مدتی بعد مگ پول و الکترونیک آرتز پیرامون شراکت و همکاری خود ویدئویی را در یوتیوب منتشر کردند.
🔺مدتی بعدازاین فاجعه رابرت فاراگو مدیر سایت حقایقی در خصوص اسلحهها نوشت:
ظهور بازیهای ویدئویی اولشخص و جنگ محور در واقع طبیعیترین و سودآورترین حوزهای است که صنعت اسلحهسازی میتواند در آن منافع جدیدی برای کسب و تجارت خود دستوپا کند. بازی محبوب call of duty علاقهمندان اسلحه را به میدانهای تیر واقعی جذب میکند و به آنها فرصتهایی برای شلیک از اسلحههای قدرتمند و جنگی میدهد اسلحههایی که فقط در بازیهای ویدئویی آنها را دیدهاند و در بیشتر موارد با مارکهای تجاری خاصی عرضه میشوند. بازیهای ویدئویی مؤثرترین روش تبلیغی برای تبلیغ اسلحه است.
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Wikipedia
تیراندازی دبستان سندی هوک
تیراندازی دبستان سندی هوک (به انگلیسی: Sandy Hook Elementary School shooting) در تاریخ چهاردهمِ دسامبرِ ۲۰۱۲ رخ داد که ۲۶ نفر، شامل ۲۰ دانشآموز و ۶ نفر از کارکنان دبستان سندی هوک، در نیوتاون به دنبال تیراندازی جوانی مسلح کشته شدند. در همان روز و پیش از کشتار…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی ✍️بخش اول 🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است. 💢چیستی نبرد ترکیبی 🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش دوم
💢تئوری، تاریخچه و حال
🔺 واژه درگیری هیبریدی به طور گستردهای در جامعه امنیتی بینالملل در پی الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ موردبحث قرار گرفت جامعه غربی پیش از ماجرای کریمه از درگیری هیبریدی استفاده کرده بود اما هنگامیکه روسیه از این مدل عملیاتی بهره برد، زنگ خطری جدی برای سطوح تقابلی این دو دشمن قدیمی به صدا درآمد. ردیابی سیر تحول این مفهوم در طول دو دهه اخیر مفید است، زیرا درک مشترک این مورد برای بررسی اقدامات متقابل احتمالی ناتو در برابر نبرد هیبریدی حیاتی است.
🔺اولینبار که این اصطلاح در یک متن عمومی در دسترس عموم قرار گرفت، در پایاننامه کارشناسی ارشد لتونی رابرت واکر یکی از اعضای سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده در سال ۱۹۹۸بود. واکر به بحث توانایی عملیاتی نیروی دریایی بهعنوان یک نیروی هیبریدی برای یک جنگ هیبریدی اشاره کرده بود. او میگوید: جنگ هیبریدی چیزی است که مابین شکاف جنگهای نیروهای ویژه و متعارف قرار دارد. این تعریف اولیه جنگهای هیبریدی به یک نقطه داخلی بهرهوری میپردازد: بهترین استفاده از منابع کمیاب نظامی از طریق ترکیبی از نیروهای متعارف و غیرمتعارف به دست میآید.
💢 در سال ۲۰۰۲، یکی دیگر از دانشجویان با نام سرگرد ویلیام نیمث از این عبارت در پایاننامه خود برای بحث در مورد راههای مقابله با اقدامات خصمانه آنچه او جوامع مختلط و هیبریدی مینامید، در یک مطالعه موردی در مورد جنبش جداییطلب چچن مورداستفاده قرارداد.
اما آوازه مفهوم جنگ هیبریدی بهوسیله مقالهای که در سال ۲۰۰۵ توسط جیمز ماتیس و فرانک هافمن در مجله مؤسسه نیروی دریایی ایالات متحده منتشر شد افزایش یافت.
🔺 این دو نویسنده توجه خود را به این حقیقت جلب کردند که برتری نظامی متعارف و تکنولوژیکی ایالات متحده میتواند نهتنها توسط کشورهای دیگر بلکه توسط بازیگران و مخالفان غیردولتی کمتر بهرهمند، از طریق استفاده ترکیبی از فناوریهای پیشرفته به چالش کشیده شود. کشورهایی که دارای نیروهای متعارف پیشرفته هستند احتمالاً با رویهها و تاکتیکهای نامنظم مواجه میشوند که نشاندهنده یک مزیت است: دشمنان، ظرفیت و تکنیکها و تواناییهای پایین خود را از طریق استفاده از تروریسم، شورش و تاکتیکهای چریکی جبران میکنند. این تهدیدات بهاحتمال زیاد، توسط تشکلهای شبهنظامی که بر اساس پیشینههای قومی و سندیکاهای تبهکاری سازمانیافته، تشکیل شدهاند، از طریق حملات سایبری علیه زیرساختهای ضروری نظامی و غیرنظامی مانند شبکههای سیاسی، مالی و ارتباطی انجام خواهد شد .
🔗بخش اول
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش دوم
💢تئوری، تاریخچه و حال
🔺 واژه درگیری هیبریدی به طور گستردهای در جامعه امنیتی بینالملل در پی الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ موردبحث قرار گرفت جامعه غربی پیش از ماجرای کریمه از درگیری هیبریدی استفاده کرده بود اما هنگامیکه روسیه از این مدل عملیاتی بهره برد، زنگ خطری جدی برای سطوح تقابلی این دو دشمن قدیمی به صدا درآمد. ردیابی سیر تحول این مفهوم در طول دو دهه اخیر مفید است، زیرا درک مشترک این مورد برای بررسی اقدامات متقابل احتمالی ناتو در برابر نبرد هیبریدی حیاتی است.
🔺اولینبار که این اصطلاح در یک متن عمومی در دسترس عموم قرار گرفت، در پایاننامه کارشناسی ارشد لتونی رابرت واکر یکی از اعضای سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده در سال ۱۹۹۸بود. واکر به بحث توانایی عملیاتی نیروی دریایی بهعنوان یک نیروی هیبریدی برای یک جنگ هیبریدی اشاره کرده بود. او میگوید: جنگ هیبریدی چیزی است که مابین شکاف جنگهای نیروهای ویژه و متعارف قرار دارد. این تعریف اولیه جنگهای هیبریدی به یک نقطه داخلی بهرهوری میپردازد: بهترین استفاده از منابع کمیاب نظامی از طریق ترکیبی از نیروهای متعارف و غیرمتعارف به دست میآید.
💢 در سال ۲۰۰۲، یکی دیگر از دانشجویان با نام سرگرد ویلیام نیمث از این عبارت در پایاننامه خود برای بحث در مورد راههای مقابله با اقدامات خصمانه آنچه او جوامع مختلط و هیبریدی مینامید، در یک مطالعه موردی در مورد جنبش جداییطلب چچن مورداستفاده قرارداد.
اما آوازه مفهوم جنگ هیبریدی بهوسیله مقالهای که در سال ۲۰۰۵ توسط جیمز ماتیس و فرانک هافمن در مجله مؤسسه نیروی دریایی ایالات متحده منتشر شد افزایش یافت.
🔺 این دو نویسنده توجه خود را به این حقیقت جلب کردند که برتری نظامی متعارف و تکنولوژیکی ایالات متحده میتواند نهتنها توسط کشورهای دیگر بلکه توسط بازیگران و مخالفان غیردولتی کمتر بهرهمند، از طریق استفاده ترکیبی از فناوریهای پیشرفته به چالش کشیده شود. کشورهایی که دارای نیروهای متعارف پیشرفته هستند احتمالاً با رویهها و تاکتیکهای نامنظم مواجه میشوند که نشاندهنده یک مزیت است: دشمنان، ظرفیت و تکنیکها و تواناییهای پایین خود را از طریق استفاده از تروریسم، شورش و تاکتیکهای چریکی جبران میکنند. این تهدیدات بهاحتمال زیاد، توسط تشکلهای شبهنظامی که بر اساس پیشینههای قومی و سندیکاهای تبهکاری سازمانیافته، تشکیل شدهاند، از طریق حملات سایبری علیه زیرساختهای ضروری نظامی و غیرنظامی مانند شبکههای سیاسی، مالی و ارتباطی انجام خواهد شد .
🔗بخش اول
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه 🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند. 🔺۱۴…
⭕️حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
💢 سود محوری نیازمند تشکیل بازار و طراحی نیاز برای مصرفگرایی است. تسلط بر سرزمینها با ارتش و سربازانی صورت میپذیرد که نگاهی بهظاهر وطنپرستانه دارد.
بهواسطه فعالیتهای مستمر این رفتار و نگاه دستخوش تغییر و رکود میشود به همین علت با ورود به دهه دوم قرن حاضر، حس اشباع شدن از تمامی چیزها که فرهنگ را زیر سلطه خود گرفتهاند، به حسی همگنی تبدیل شده است.
💢 برای دهههاست که بازی نهایی لیگ ملی فوتبال آمریکایی در روزهای یکشنبه Super Bowl Sunday بهنوعی به همکار ارتش آمریکا تبدیل شده است بنا بر اعلام وزارت دفاع ایالات متحده، از جنگندههای نیروی هوایی بگیرید تا چتربازان ارتش که در بین دونیمه بازیها فرود میآمدند ارتش ایالات متحده و لیگ ملی فوتبال آمریکا بیش از ۴۰ سال است که در تاریخ بازیهای لیگ فوتبال با یکدگر سهیم هستند.
💢 از زمان تشکیل سیا و وزارت دفاع با تصویب قانون دکترین امنیت ملی National Security Act در سال ۱۹۴۷ در دولت ترومن، به چالش کشیدن دکترین نظامی به هر نحوی با استفاده از سینمای جریان اصلی، رسانههای دیجیتال یا سیاستمداران وطنی به همان اندازه جذابیت داشته است که وجود خدا را نفی کنیم.
🔺 تقریباً ارتش آمریکا به طور عمده از طبقه اجتماعی کارگر تشکیل شدهاند این واقعیت است که این سربازها یا کارگرها به یک ایدئولوژی نیاز دارند تا میزان فداکاری آنها در این عرصه را توجیه کند و منطقی جلوه دهند حتی در اوایل سال ۱۹۹۰ زمانی که جنگ خلیجفارس شروع شد پنتاگون میبایست سیاست stop-loss Policy آغاز میکرد؛ زیرا تعداد نیروهای داوطلب به شدت کم شده بود.
💢در سال ۲۰۰۴ سه سال بعد از اینکه بوش جنگ بر ضد تروریسم را اعلام کرد، جان کری نامزد ریاستجمهوری آمریکا این خدمت داوطلبانه در ارتش را به سوءاستفاده و دورزدن قانون جذب سرباز برای ارتش تعبیر کرد. مسائل مربوط به سیاست، طبقه اجتماعی و ایدئولوژی در دو جنگ ایالات متحده بیشتر موردتوجه قرار گرفت و فیلمها بهصورت برجستهتری توجه عموم را به این موضوع جلب کردند. این ادراک تحمیلی توسط بازوی اجرایی رسانه یعنی هالیوود، خلأ ایدئولوژی افکارعمومی را پر میکند.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
💢 سود محوری نیازمند تشکیل بازار و طراحی نیاز برای مصرفگرایی است. تسلط بر سرزمینها با ارتش و سربازانی صورت میپذیرد که نگاهی بهظاهر وطنپرستانه دارد.
بهواسطه فعالیتهای مستمر این رفتار و نگاه دستخوش تغییر و رکود میشود به همین علت با ورود به دهه دوم قرن حاضر، حس اشباع شدن از تمامی چیزها که فرهنگ را زیر سلطه خود گرفتهاند، به حسی همگنی تبدیل شده است.
💢 برای دهههاست که بازی نهایی لیگ ملی فوتبال آمریکایی در روزهای یکشنبه Super Bowl Sunday بهنوعی به همکار ارتش آمریکا تبدیل شده است بنا بر اعلام وزارت دفاع ایالات متحده، از جنگندههای نیروی هوایی بگیرید تا چتربازان ارتش که در بین دونیمه بازیها فرود میآمدند ارتش ایالات متحده و لیگ ملی فوتبال آمریکا بیش از ۴۰ سال است که در تاریخ بازیهای لیگ فوتبال با یکدگر سهیم هستند.
💢 از زمان تشکیل سیا و وزارت دفاع با تصویب قانون دکترین امنیت ملی National Security Act در سال ۱۹۴۷ در دولت ترومن، به چالش کشیدن دکترین نظامی به هر نحوی با استفاده از سینمای جریان اصلی، رسانههای دیجیتال یا سیاستمداران وطنی به همان اندازه جذابیت داشته است که وجود خدا را نفی کنیم.
🔺 تقریباً ارتش آمریکا به طور عمده از طبقه اجتماعی کارگر تشکیل شدهاند این واقعیت است که این سربازها یا کارگرها به یک ایدئولوژی نیاز دارند تا میزان فداکاری آنها در این عرصه را توجیه کند و منطقی جلوه دهند حتی در اوایل سال ۱۹۹۰ زمانی که جنگ خلیجفارس شروع شد پنتاگون میبایست سیاست stop-loss Policy آغاز میکرد؛ زیرا تعداد نیروهای داوطلب به شدت کم شده بود.
💢در سال ۲۰۰۴ سه سال بعد از اینکه بوش جنگ بر ضد تروریسم را اعلام کرد، جان کری نامزد ریاستجمهوری آمریکا این خدمت داوطلبانه در ارتش را به سوءاستفاده و دورزدن قانون جذب سرباز برای ارتش تعبیر کرد. مسائل مربوط به سیاست، طبقه اجتماعی و ایدئولوژی در دو جنگ ایالات متحده بیشتر موردتوجه قرار گرفت و فیلمها بهصورت برجستهتری توجه عموم را به این موضوع جلب کردند. این ادراک تحمیلی توسط بازوی اجرایی رسانه یعنی هالیوود، خلأ ایدئولوژی افکارعمومی را پر میکند.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی ✍️بخش دوم 💢تئوری، تاریخچه و حال 🔺 واژه درگیری هیبریدی به طور گستردهای در جامعه امنیتی بینالملل در پی الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ موردبحث قرار گرفت جامعه غربی پیش از ماجرای کریمه از درگیری هیبریدی استفاده کرده بود…
⭕️ درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی
✍️ بخش سوم
🔺 هافمن در مقاله خود در سال ۲۰۰۷ با عنوان منازعات در قرن 21: ظهور جنگهای هیبریدی، از نمونههای تاریخی برای کشف مفهوم جنگهای هیبریدی استفاده کرد . هافمن ، درگیری های هیبریدی را به عنوان طیف وسیعی از حالت های مختلف درگیری از جمله قابلیت های متعارف ، سازمان دهی و تاکتیک های نامنظم ، اعمال تروریستی از جمله خشونت و اجبار و نابهنجاری های جنایی تعریف نمود.
🔺 هافمن سپس این تعریف را درباره چندین مورد تاریخی از جمله شورشیان ایرلند در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ ، مجاهدین افغان در دهه ۱۹۸۰، شورشیان چچن در دهه ۱۹۹۰ و حزبالله لبنان در جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل مورد بررسی قرارداد. آنگاه هافمن مدعی میشود، حزبالله نمونهای از یک نیروی هیبریدی مدرن است، زیرا بر ترکیبی از ابزارهای نظامی و غیرنظامی تکیه دارد و هدف خود را از طریق تحرکات استراتژیک سازماندهیشده و با سلولهای غیرمتمرکز که از تاکتیکهای انطباقی مختلف استفاده میکنند، به دست میآورد.
🔺در سالهای بعد از انتشار مقاله هافمن، دپارتمان دفاعی آمریکا (وزارت دفاع) و اداره پاسخگویی دولتی (GAO) عبارت "جنگ هیبریدی" را مورد ارزیابی قرار دادند تا روشهای مورداستفاده دشمنان آمریکا و نیروهای متحد در عراق و افغانستان را بهتر توصیف کنند. در گزارشی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، به نظر آنها نیازی به تعریف رسمی جنگ هیبریدی بهعنوان یک زیرمجموعه منحصربهفرد از اصطلاحات جنگ (مانند جنگ بیولوژیک، جنگهای نامنظم، یا جنگ زمینی) نبود و وزارت دفاع آمریکا و GAO از مقامات و دانشگاهیان خواستند که جنگ هیبریدی را بهعنوان یک زیرمجموعه برای جنگ معرفی نکنند، اما این بیتفاوتی در سال ۲۰۱۴ با الحاق کریمه به روسیه به پایان خود رسید.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️ بخش سوم
🔺 هافمن در مقاله خود در سال ۲۰۰۷ با عنوان منازعات در قرن 21: ظهور جنگهای هیبریدی، از نمونههای تاریخی برای کشف مفهوم جنگهای هیبریدی استفاده کرد . هافمن ، درگیری های هیبریدی را به عنوان طیف وسیعی از حالت های مختلف درگیری از جمله قابلیت های متعارف ، سازمان دهی و تاکتیک های نامنظم ، اعمال تروریستی از جمله خشونت و اجبار و نابهنجاری های جنایی تعریف نمود.
🔺 هافمن سپس این تعریف را درباره چندین مورد تاریخی از جمله شورشیان ایرلند در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ ، مجاهدین افغان در دهه ۱۹۸۰، شورشیان چچن در دهه ۱۹۹۰ و حزبالله لبنان در جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل مورد بررسی قرارداد. آنگاه هافمن مدعی میشود، حزبالله نمونهای از یک نیروی هیبریدی مدرن است، زیرا بر ترکیبی از ابزارهای نظامی و غیرنظامی تکیه دارد و هدف خود را از طریق تحرکات استراتژیک سازماندهیشده و با سلولهای غیرمتمرکز که از تاکتیکهای انطباقی مختلف استفاده میکنند، به دست میآورد.
🔺در سالهای بعد از انتشار مقاله هافمن، دپارتمان دفاعی آمریکا (وزارت دفاع) و اداره پاسخگویی دولتی (GAO) عبارت "جنگ هیبریدی" را مورد ارزیابی قرار دادند تا روشهای مورداستفاده دشمنان آمریکا و نیروهای متحد در عراق و افغانستان را بهتر توصیف کنند. در گزارشی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، به نظر آنها نیازی به تعریف رسمی جنگ هیبریدی بهعنوان یک زیرمجموعه منحصربهفرد از اصطلاحات جنگ (مانند جنگ بیولوژیک، جنگهای نامنظم، یا جنگ زمینی) نبود و وزارت دفاع آمریکا و GAO از مقامات و دانشگاهیان خواستند که جنگ هیبریدی را بهعنوان یک زیرمجموعه برای جنگ معرفی نکنند، اما این بیتفاوتی در سال ۲۰۱۴ با الحاق کریمه به روسیه به پایان خود رسید.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.
در دهه ۱۹۷۰ دکترين عمليات روانی در ارتش، در آغاز فاصلهگيری از يأس و سرخوردگی ناشی از جنگ ويتنام بود. بنابراين در ۱۹۸۰ سرهنگ پل. ولی، فرمانده گروه هفتم عمليات روانی، از من بهعنوان رئيس ستاد تحليل و تحقيق عمليات روانی خواست مقالهای تدوين کنم که محرک انديشههای بعدی در گروه عمليات روانی باشد. او خواهان ريشهيابی مسائل ويتنام نبود، بلکه ايدههای تازه و نوآورانه مرتبط با تکميل و کاربرد عمليات روانی را میخواست. من طرح اوليه را تهيه کردم و سرهنگ ولی به بررسی و مطالعه آن پرداخت و نهايت کار به انتقادات و تجديدنظر در طرح ما انجاميد تا اینکه وی راضی شد و نتيجه آن مقالهای تحت عنوان زير بود: از عمليات روانی تا جنگ ذهنی؛ روانشناسی پيروزی اصطلاح جنگ ذهنی از سوی یک افسر دیگر عملیات روانی، ریچارد ساتر و خود من در ۱۹۷۷ ابداع شد. بعد از مشاهده فیلم جدید جنگ ستارگان، ما نام آن را بهعنوان جایگزین آیندهنگر برای شکل سادهاندیشانه فعلی عملیات روانی در ارتش تغییر دادیم. تلقی علمی تخیلی از جنگ ذهنی با کاریکاتوری از ساتر در پشت میز خودش کامل شد که در داستان جنگ ستارگان من با عنوان طرف تاریک دیده میشود.
💢 سرهنگ ولي نسخههايي از آن را به ادارات، سازمانها، ستادهاي مختلف دولتي و ناشران فعال در اين زمينه يا علاقهمند به عمليات رواني ارسال کرد. او مقالة مزبور را نه بهعنوان مقالهاي قابل چاپ، بلکه صرفاً بهعنوان مقالهاي انتقادي براي پيشبرد گفتوگوها در اين زمينه در نظر گرفت. در اين عرصه او کاملاً موفق بود. اين مسئله را با نامههاي بسيار زياد و تشويقکنندهاي که - دررابطهبا آن مقاله - طي چند ماه بعد دريافت کرد ميتوان ارزيابي کرد.
💢 با ظهور اينترنت در دهه ۱۹۸۰، جنگ ذهني مجدداً با توسعهای کاملاً غيرمنتظره و تا حدي خندهدار روبهرو شد. به بهتدریج به ذهن گسترش يافت و چون عنوان مهيبي داشت، شهرت بسياري همانند شهرت تئوري توطئه پيدا کرد. شايعات بهزودی آن را بهصورت داستاني از سنخ داستانهاي جورج اورول مثل کانديداي منچوری براي کنترل اذهان و سلطه بر جهان در آورد.
🔺 وجهه من بهعنوان شخصيتی مرموز و سری آب بر اين آسياب ريخت: جنگ ذهنی اکنون دليل قاطعی بر آن بود که پنتاگون وارد جادوی سياه و پرستش شيطان شده است. اکنونکه اين اُپرای کميک حداقل تا حدی موردتوجه قرار گرفته است، فکر میکنم ارائه نسخهای کامل و درست از اين مقاله به همراه مقدمه و چند تذکر تاريخی برای قراردادن آن در بستری منطقی میتواند جالب باشد. بعد از همه کارهايی که انجام شد و شايد ميشود، اين مطالب ارزش بازگويی را دارد.
🔺در داخل ارتش بنا بر عادت، عمليات روانی بهعنوان عملياتی ثانويه در نظر گرفته میشده است. تصميمات استراتژيک اصلی با ملاحظه منافع و اهداف سياسی ـ نظامی سنتی گرفته میشوند و تنها در چنين حالتي است که عمليات روانی در دستور کار قرار ميگيرد تا مأموريتهايی که قبلاً در مورد آنها توافق شده است، تأثير بيشتری داشته باشند.
🔺 جنگ ذهنی اين توالی را معکوس میسازد. ابزارهای روانی برای حصول پيروزی اساساً از طريق متقاعدکردن دشمن به اینکه وی واقعاً سياستهای ملی خود را با سياستهای ما هماهنگ سازد براي پشتيبانی از اهداف سياسی اصلی استفاده میشود. استفاده از نيروهايی متعارف نظامي (بمب، گلوله و …) بهعنوان آخرين راهکار در شرايطی موردتوجه قرار ميگيرد که جنگ ذهنی ديگر اثربخشی ندارد.
🔺 امتياز جنگ ذهنی اين است که جنگ به شيوههای غيرمرگبار، بدون صدمات بدنی و غیر ویرانگر انجام میگيرد. اساساً شما دشمنتان را با استدلال فرو مینشانيد. شما کنترل تمامی ابزارهایی را به دست ميیگيريد که از طريق آن، مردم و حکومت طرف مقابل، اطلاعات را برای سازماندهی اذهان خود به کار مdگيرند و آن را بهگونهای تعديل میکنيد که مطابق با ميل شما باشد. همه خوشحالاند، کسی زخمی و کشته نمیشود و هیچچیز تخريب نمیگردد. از سوی ديگر در جنگ متعارف استدلال عقلانی وجود ندارد، متخاصمان فقط به مردم يکديگر صدمه میزنند يا آنها را میکشند و به غارت و تخريب سرزمين يکديگر دست میزنند تا اینکه يک طرف چنان خسارت ببيند که دست از جنگ بکشد (يا اینکه هر دو طرف چنان صدمه ببينند که انديشه پيروزی را کنار بگذارند و برای توقف جنگ با يکديگر به تفاهم برسند). بعد از چنين جنگی، تنها بدبختی، تنفر و رنج باقی میماند.
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.
در دهه ۱۹۷۰ دکترين عمليات روانی در ارتش، در آغاز فاصلهگيری از يأس و سرخوردگی ناشی از جنگ ويتنام بود. بنابراين در ۱۹۸۰ سرهنگ پل. ولی، فرمانده گروه هفتم عمليات روانی، از من بهعنوان رئيس ستاد تحليل و تحقيق عمليات روانی خواست مقالهای تدوين کنم که محرک انديشههای بعدی در گروه عمليات روانی باشد. او خواهان ريشهيابی مسائل ويتنام نبود، بلکه ايدههای تازه و نوآورانه مرتبط با تکميل و کاربرد عمليات روانی را میخواست. من طرح اوليه را تهيه کردم و سرهنگ ولی به بررسی و مطالعه آن پرداخت و نهايت کار به انتقادات و تجديدنظر در طرح ما انجاميد تا اینکه وی راضی شد و نتيجه آن مقالهای تحت عنوان زير بود: از عمليات روانی تا جنگ ذهنی؛ روانشناسی پيروزی اصطلاح جنگ ذهنی از سوی یک افسر دیگر عملیات روانی، ریچارد ساتر و خود من در ۱۹۷۷ ابداع شد. بعد از مشاهده فیلم جدید جنگ ستارگان، ما نام آن را بهعنوان جایگزین آیندهنگر برای شکل سادهاندیشانه فعلی عملیات روانی در ارتش تغییر دادیم. تلقی علمی تخیلی از جنگ ذهنی با کاریکاتوری از ساتر در پشت میز خودش کامل شد که در داستان جنگ ستارگان من با عنوان طرف تاریک دیده میشود.
💢 سرهنگ ولي نسخههايي از آن را به ادارات، سازمانها، ستادهاي مختلف دولتي و ناشران فعال در اين زمينه يا علاقهمند به عمليات رواني ارسال کرد. او مقالة مزبور را نه بهعنوان مقالهاي قابل چاپ، بلکه صرفاً بهعنوان مقالهاي انتقادي براي پيشبرد گفتوگوها در اين زمينه در نظر گرفت. در اين عرصه او کاملاً موفق بود. اين مسئله را با نامههاي بسيار زياد و تشويقکنندهاي که - دررابطهبا آن مقاله - طي چند ماه بعد دريافت کرد ميتوان ارزيابي کرد.
💢 با ظهور اينترنت در دهه ۱۹۸۰، جنگ ذهني مجدداً با توسعهای کاملاً غيرمنتظره و تا حدي خندهدار روبهرو شد. به بهتدریج به ذهن گسترش يافت و چون عنوان مهيبي داشت، شهرت بسياري همانند شهرت تئوري توطئه پيدا کرد. شايعات بهزودی آن را بهصورت داستاني از سنخ داستانهاي جورج اورول مثل کانديداي منچوری براي کنترل اذهان و سلطه بر جهان در آورد.
🔺 وجهه من بهعنوان شخصيتی مرموز و سری آب بر اين آسياب ريخت: جنگ ذهنی اکنون دليل قاطعی بر آن بود که پنتاگون وارد جادوی سياه و پرستش شيطان شده است. اکنونکه اين اُپرای کميک حداقل تا حدی موردتوجه قرار گرفته است، فکر میکنم ارائه نسخهای کامل و درست از اين مقاله به همراه مقدمه و چند تذکر تاريخی برای قراردادن آن در بستری منطقی میتواند جالب باشد. بعد از همه کارهايی که انجام شد و شايد ميشود، اين مطالب ارزش بازگويی را دارد.
🔺در داخل ارتش بنا بر عادت، عمليات روانی بهعنوان عملياتی ثانويه در نظر گرفته میشده است. تصميمات استراتژيک اصلی با ملاحظه منافع و اهداف سياسی ـ نظامی سنتی گرفته میشوند و تنها در چنين حالتي است که عمليات روانی در دستور کار قرار ميگيرد تا مأموريتهايی که قبلاً در مورد آنها توافق شده است، تأثير بيشتری داشته باشند.
🔺 جنگ ذهنی اين توالی را معکوس میسازد. ابزارهای روانی برای حصول پيروزی اساساً از طريق متقاعدکردن دشمن به اینکه وی واقعاً سياستهای ملی خود را با سياستهای ما هماهنگ سازد براي پشتيبانی از اهداف سياسی اصلی استفاده میشود. استفاده از نيروهايی متعارف نظامي (بمب، گلوله و …) بهعنوان آخرين راهکار در شرايطی موردتوجه قرار ميگيرد که جنگ ذهنی ديگر اثربخشی ندارد.
🔺 امتياز جنگ ذهنی اين است که جنگ به شيوههای غيرمرگبار، بدون صدمات بدنی و غیر ویرانگر انجام میگيرد. اساساً شما دشمنتان را با استدلال فرو مینشانيد. شما کنترل تمامی ابزارهایی را به دست ميیگيريد که از طريق آن، مردم و حکومت طرف مقابل، اطلاعات را برای سازماندهی اذهان خود به کار مdگيرند و آن را بهگونهای تعديل میکنيد که مطابق با ميل شما باشد. همه خوشحالاند، کسی زخمی و کشته نمیشود و هیچچیز تخريب نمیگردد. از سوی ديگر در جنگ متعارف استدلال عقلانی وجود ندارد، متخاصمان فقط به مردم يکديگر صدمه میزنند يا آنها را میکشند و به غارت و تخريب سرزمين يکديگر دست میزنند تا اینکه يک طرف چنان خسارت ببيند که دست از جنگ بکشد (يا اینکه هر دو طرف چنان صدمه ببينند که انديشه پيروزی را کنار بگذارند و برای توقف جنگ با يکديگر به تفاهم برسند). بعد از چنين جنگی، تنها بدبختی، تنفر و رنج باقی میماند.
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
xeper.info
Xeper.org | Home
The official site of the Temple of Set. Introductory essays provide an overview of Setian philosophy, ethics and practice.
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️ درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی ✍️ بخش سوم 🔺 هافمن در مقاله خود در سال ۲۰۰۷ با عنوان منازعات در قرن 21: ظهور جنگهای هیبریدی، از نمونههای تاریخی برای کشف مفهوم جنگهای هیبریدی استفاده کرد . هافمن ، درگیری های هیبریدی را به عنوان طیف وسیعی از حالت های…
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی
✍️بخش چهارم
🔺 پس از آنکه اقدامات روسیه در اوکراین و کریمه از مرحله پنهانی در اوایل سال 2014 وارد مرحله عیان خود شد، اصطلاح جنگ هیبریدی در میان مقامات، دانشگاهیان و متخصصان برای توصیف درک غرب از اقدامات روسیه بهعنوان یک اقدام جدید بر سرزبانها افتاد . بازسازی جناح شرقی ناتو، منعکس کننده این تصور است که انگاره امنیتی در اروپا و غرب، به یک سناریوی مشابه جنگ سرد بازگشته است . در مقابل روسیه تا سال 2016، یعنی زمانی که در سخنرانی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح خود والری گراسیموف رئیس کنونی ستاد مشترک نیروهای مسلح فدراسیون روسیه که در آکادمی علوم نظامی روسیه ارائه شد ، از اصطلاح جنگ هیبریدی استفاده نکرده بود.
🔺 بر اساس ارزیابی تهدیدات در مقابل کشور روسیه و بهویژه در پرتو اصلاحات گستردهٔ نیروهای مسلح این کشور در سال 2008، گراسیموف جنگهای هیبریدی را بهعنوان جنگهای مدرن توصیف کرد و انقلابهای رنگی را هم بخشی از این نوع جنگ قلمداد نمود و مدعی شد که ایالات متحده و متحدانش مرزهای بین جنگوصلح را مخدوش کردهاند وی ادامه داد که استفاده از ابزارهای غیرنظامی برای دستیابی به اهداف نظامی و استراتژیک رشد کرده است و در بسیاری موارد این ابزارها از قدرت سلاحها در تأثیرگذاری فراتر رفتهاند.
🔺 در طول سالها، پیشنهادهای زیادی برای چگونگی مقابله با فعالان دولتی و غیردولتی که ظاهراً نیروهای هیبریدی هستند، ارائه شده است. سؤال اصلی در نبرد آینده این است که آیا از استراتژی یا تاکتیکهای مشابه دشمن خود استفاده کنیم یا اینکه کاری متفاوت و غیرمنتظره انجام دهیم. محققان و مقاماتی وجود دارند که اصرار میکنند که تطبیقی از تاکتیکهای جدید و رویههای بهروز شده را انجام دهند، اما تعداد کمی از آنها، در مورد چگونگی مقابله با تهدیدات آینده هیبریدی پیشنهادهای مشخصی را ارائه میدهند.
🔺 به گفته ژنرال یپتر پاول، رئیس کمیته نظامی ناتو، هدف اولیه ایجاد تأثیری است که بهاندازه کافی قوی باشد، اما در زیر آستانه ماده 5 (ماده دفاع جمعی) قرار بگیرد، به طوری که بدون تحریک دشمن و یا رقیب برای آغاز یک پاسخ دفاعی، به اهداف خود برسیم .
ذکر این نکته در پایان این قسمت ضروری است که واقعاً مهم نیست که آیا جنگ هیبریدی یک مفهوم جدید است و یا که نه، یک مفهوم قدیمی میباشد. بااینحال مفید خواهد بود که به خوانندگان آنچه را که کارل فون کلاوزویتس (1780 – 1830) و سان تزو استراتژیست چینی قرن پنجم پیش از میلاد گفته بودند را یادآوری کنیم: یک رویکرد هیبریدی صرفاً جنگی است که از تمام ابزارهای لازم برای رسیدن به پیروزی استفاده میکند.
🔺همچنین اصطلاح عملیات هیبریدی ممکن است بهصورت دقیقتر برای مشخصکردن تاکتیکهایی باشد که بهصورت کوتاهمدت در جنگ استفاده میشوند، درواقع سناریوهای قبل از ماده 5 ، یعنی چگونگی اینکه ناتو بتواند اقدامات خود را در سطوح پایین منازعه بهبود بخشد و یا در صورت امکان از وقوع جنگ اجتناب کند. حال پرسش اصلی که سعی در پاسخدادن به آن، با صرفنظر از تعریف جنگ هیبریدی هستیم این است که چگونه میتوان با یک نیروی هیبریدی و یا دشمنی که از تمام ابزارهای ضروری - چه متعارف و غیرمتعارف، قانونی و غیرقانونی، منظم و یا نامنظم - برای تضعیف هدفی در طول زمان، سطوح مختلف و مکان، قبل از اعلانجنگ استفاده میکند مقابله نمود؟
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش چهارم
🔺 پس از آنکه اقدامات روسیه در اوکراین و کریمه از مرحله پنهانی در اوایل سال 2014 وارد مرحله عیان خود شد، اصطلاح جنگ هیبریدی در میان مقامات، دانشگاهیان و متخصصان برای توصیف درک غرب از اقدامات روسیه بهعنوان یک اقدام جدید بر سرزبانها افتاد . بازسازی جناح شرقی ناتو، منعکس کننده این تصور است که انگاره امنیتی در اروپا و غرب، به یک سناریوی مشابه جنگ سرد بازگشته است . در مقابل روسیه تا سال 2016، یعنی زمانی که در سخنرانی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح خود والری گراسیموف رئیس کنونی ستاد مشترک نیروهای مسلح فدراسیون روسیه که در آکادمی علوم نظامی روسیه ارائه شد ، از اصطلاح جنگ هیبریدی استفاده نکرده بود.
🔺 بر اساس ارزیابی تهدیدات در مقابل کشور روسیه و بهویژه در پرتو اصلاحات گستردهٔ نیروهای مسلح این کشور در سال 2008، گراسیموف جنگهای هیبریدی را بهعنوان جنگهای مدرن توصیف کرد و انقلابهای رنگی را هم بخشی از این نوع جنگ قلمداد نمود و مدعی شد که ایالات متحده و متحدانش مرزهای بین جنگوصلح را مخدوش کردهاند وی ادامه داد که استفاده از ابزارهای غیرنظامی برای دستیابی به اهداف نظامی و استراتژیک رشد کرده است و در بسیاری موارد این ابزارها از قدرت سلاحها در تأثیرگذاری فراتر رفتهاند.
🔺 در طول سالها، پیشنهادهای زیادی برای چگونگی مقابله با فعالان دولتی و غیردولتی که ظاهراً نیروهای هیبریدی هستند، ارائه شده است. سؤال اصلی در نبرد آینده این است که آیا از استراتژی یا تاکتیکهای مشابه دشمن خود استفاده کنیم یا اینکه کاری متفاوت و غیرمنتظره انجام دهیم. محققان و مقاماتی وجود دارند که اصرار میکنند که تطبیقی از تاکتیکهای جدید و رویههای بهروز شده را انجام دهند، اما تعداد کمی از آنها، در مورد چگونگی مقابله با تهدیدات آینده هیبریدی پیشنهادهای مشخصی را ارائه میدهند.
🔺 به گفته ژنرال یپتر پاول، رئیس کمیته نظامی ناتو، هدف اولیه ایجاد تأثیری است که بهاندازه کافی قوی باشد، اما در زیر آستانه ماده 5 (ماده دفاع جمعی) قرار بگیرد، به طوری که بدون تحریک دشمن و یا رقیب برای آغاز یک پاسخ دفاعی، به اهداف خود برسیم .
ذکر این نکته در پایان این قسمت ضروری است که واقعاً مهم نیست که آیا جنگ هیبریدی یک مفهوم جدید است و یا که نه، یک مفهوم قدیمی میباشد. بااینحال مفید خواهد بود که به خوانندگان آنچه را که کارل فون کلاوزویتس (1780 – 1830) و سان تزو استراتژیست چینی قرن پنجم پیش از میلاد گفته بودند را یادآوری کنیم: یک رویکرد هیبریدی صرفاً جنگی است که از تمام ابزارهای لازم برای رسیدن به پیروزی استفاده میکند.
🔺همچنین اصطلاح عملیات هیبریدی ممکن است بهصورت دقیقتر برای مشخصکردن تاکتیکهایی باشد که بهصورت کوتاهمدت در جنگ استفاده میشوند، درواقع سناریوهای قبل از ماده 5 ، یعنی چگونگی اینکه ناتو بتواند اقدامات خود را در سطوح پایین منازعه بهبود بخشد و یا در صورت امکان از وقوع جنگ اجتناب کند. حال پرسش اصلی که سعی در پاسخدادن به آن، با صرفنظر از تعریف جنگ هیبریدی هستیم این است که چگونه میتوان با یک نیروی هیبریدی و یا دشمنی که از تمام ابزارهای ضروری - چه متعارف و غیرمتعارف، قانونی و غیرقانونی، منظم و یا نامنظم - برای تضعیف هدفی در طول زمان، سطوح مختلف و مکان، قبل از اعلانجنگ استفاده میکند مقابله نمود؟
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی ✍️بخش اول 💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.…
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی
✍️بخش دوم
🔺تنها بازنده جنگ ذهنی سوداگران جنگهای متعارف یعنی کمپانیها و شرکتهایی هستند که با سفارش بالگرد، تانک، توپ و مهمات و ... فربهتر میشوند، در نتیجه، آنچه را که رئیسجمهور تحت عنوان مجتمعهای صنعتی نظامی به آن اشاره کرد، میتوان در عرصة مقاومت بر ضد اجرای جنگ ذهنی بهعنوان دکترین جنگ استراتژیک غالب تلقی کرد. این دورنمای کلی جنگ ذهنی در سادهترین شکل آن است.
🔺 اگرچه در دهه ۱۹۸۰ دلیلی نداشت که تصور کنم که این انتقادات اثری روی دکترین عملیات روانی ایالات متحده در بیرون از ارتش داشته باشد، اما وسوسههایی وجود داشت که نوعی ازاینگونه نسخههای جنگی را که در دومین جنگ خلیجفارس و اخیراً حتی بهصورت روشنتر در جریان تسخیر عراق در سال ۲۰۰۳ استفاده میشد، مشاهده کنم. در هر دو مورد، عملیات روانی در حد نهایی خود بر ضد مسئله حمله به عراق و نیز بر ضد افکارعمومی داخلی امریکا جهتگیری شده بود.
🔺 تأثیر شیوههای کوچکتر جنگ ذهنی قابلتوجه بودند. یک فضای روانی نسبت به پیروزی حتمی ایالات متحده - مبنیبر اینکه پیروزی در جنگ زمینی به دست خواهد آمد - ایجاد و در امریکا و عراق تشدید شد. مسئلهای که تا حد کمتری مجابکننده است، این است که شکست جنگ ذهنی در این مرحله که قرار بود تنها از طریق قویترین اصول اخلاقی و حقیقتبینی هدایت شود، به طور قاطعانهای فقط به ازمیانرفتن فضای مطلوب بعد از حصول پیروزی منجر شده است. اینجا پاشنه آشیل جنگ ذهنی قرار دارد. جنگ ذهنی باید به هیجانات و تعهد قوی مخاطبان خود توجه کند، چرا که آنها از سوی مخاطبان موردنظر قضاوت و داوری میشوند. اگر ارزشهای اخلاقی آن مخاطبان محترم شمرده نشوند - اگر جنگ ذهنی فقط در خدمت انگیزهها و اهداف پنهانی قرار گیرد - یأس ناشی از آن از نظر اجتماعی میتواند خردکننده باشد.
🔺 در سال ۱۹۸۷ من یک مقاله تحقیقاتی وسیعتر، برای دانشگاه دفاع ملی، در ارتباط با اصول اخلاقی جنگ روانی نگاشتم. این تذکر لازم است که اگر جنگ جهانی عملاً بهعنوان یکی از اهرمهای اصلی سیاست خارجی امریکا مورداستفاده قرار گیرد، نمیتوان خیلی زیاد روی مباحث اخلاقی که در این جنگ رخداده است، تکیه کرد.
🔗بخش اول
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش دوم
🔺تنها بازنده جنگ ذهنی سوداگران جنگهای متعارف یعنی کمپانیها و شرکتهایی هستند که با سفارش بالگرد، تانک، توپ و مهمات و ... فربهتر میشوند، در نتیجه، آنچه را که رئیسجمهور تحت عنوان مجتمعهای صنعتی نظامی به آن اشاره کرد، میتوان در عرصة مقاومت بر ضد اجرای جنگ ذهنی بهعنوان دکترین جنگ استراتژیک غالب تلقی کرد. این دورنمای کلی جنگ ذهنی در سادهترین شکل آن است.
🔺 اگرچه در دهه ۱۹۸۰ دلیلی نداشت که تصور کنم که این انتقادات اثری روی دکترین عملیات روانی ایالات متحده در بیرون از ارتش داشته باشد، اما وسوسههایی وجود داشت که نوعی ازاینگونه نسخههای جنگی را که در دومین جنگ خلیجفارس و اخیراً حتی بهصورت روشنتر در جریان تسخیر عراق در سال ۲۰۰۳ استفاده میشد، مشاهده کنم. در هر دو مورد، عملیات روانی در حد نهایی خود بر ضد مسئله حمله به عراق و نیز بر ضد افکارعمومی داخلی امریکا جهتگیری شده بود.
🔺 تأثیر شیوههای کوچکتر جنگ ذهنی قابلتوجه بودند. یک فضای روانی نسبت به پیروزی حتمی ایالات متحده - مبنیبر اینکه پیروزی در جنگ زمینی به دست خواهد آمد - ایجاد و در امریکا و عراق تشدید شد. مسئلهای که تا حد کمتری مجابکننده است، این است که شکست جنگ ذهنی در این مرحله که قرار بود تنها از طریق قویترین اصول اخلاقی و حقیقتبینی هدایت شود، به طور قاطعانهای فقط به ازمیانرفتن فضای مطلوب بعد از حصول پیروزی منجر شده است. اینجا پاشنه آشیل جنگ ذهنی قرار دارد. جنگ ذهنی باید به هیجانات و تعهد قوی مخاطبان خود توجه کند، چرا که آنها از سوی مخاطبان موردنظر قضاوت و داوری میشوند. اگر ارزشهای اخلاقی آن مخاطبان محترم شمرده نشوند - اگر جنگ ذهنی فقط در خدمت انگیزهها و اهداف پنهانی قرار گیرد - یأس ناشی از آن از نظر اجتماعی میتواند خردکننده باشد.
🔺 در سال ۱۹۸۷ من یک مقاله تحقیقاتی وسیعتر، برای دانشگاه دفاع ملی، در ارتباط با اصول اخلاقی جنگ روانی نگاشتم. این تذکر لازم است که اگر جنگ جهانی عملاً بهعنوان یکی از اهرمهای اصلی سیاست خارجی امریکا مورداستفاده قرار گیرد، نمیتوان خیلی زیاد روی مباحث اخلاقی که در این جنگ رخداده است، تکیه کرد.
🔗بخش اول
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.…
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی ✍️بخش دوم 🔺تنها بازنده جنگ ذهنی سوداگران جنگهای متعارف یعنی کمپانیها و شرکتهایی هستند که با سفارش بالگرد، تانک، توپ و مهمات و ... فربهتر میشوند، در نتیجه، آنچه را که رئیسجمهور تحت عنوان مجتمعهای صنعتی نظامی به آن اشاره…
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی
✍️بخش سوم
💢از عملیات روانی تا جنگ ذهنی؛ روانشناسی پیروزی
🔺مقاله بررسیهای نظامی نوشته ال.تی.سی جان الکساندر در تأیید سایکوترونیکز - استفادة اطلاعاتی و عملیاتی از پردازش گروهی رقابتی ـ به طور تعیینکنندهای اندیشهبرانگیز بود. نقد تحقیقات در این حوزه به صورتی که در حوزة قوانین علمی امروز جای بگیرد، طنزی را به یاد میآورد که در مورد دانشمند ایتالیایی اسپالان زانی در سال 1794 گفته شده است.
🔺 در آن زمان وی این فرضیه را مطرح کرد که خفاشها در تاریکی توسط ابزاری که امروزه بدان ردیاب صوتی میگوییم، حرکت میکنند. این طنز میگفت: «اگر آنها با گوشهایشان ببینند، پس آیا با چشمهایشان میشنوند؟» اما من تردید دارم که نیروی دریایی امریکا خشنود باشد که کسی این ایده را آنقدر جدی بگیرد که در صدد پیگیری آن برآید.
🔺 تحقیقات سایکوترونیک در مراحل ابتدایی خود هستند، اما ارتش فعلاً سیستمهای تسلیحاتی عملیاتی دارد که برای انجام آنچه ال.تی.سی الکساندر دوست داشت ESP انجام بدهد، طراحی شدهاند، مگر اینکه این سیستم تسلیحاتی از رسانههای ارتباطی موجود استفاده کند.
🔺 این سیستم در صدد است تا از طرز فکرهای افراد بیطرف و دشمن نقشهبرداری کند و سپس این طرز فکرها را برای تطبیق با منافع ملی ایالات متحده تغییر دهد. این سیستم، چنین کاری را در مقیاس وسیع، از جمله واحدهای نظامی، مناطق، کشورها و بلوکهای قدرت انجام میدهد. در شکل کنونی آن، این سیستم عملیات روانی نامیده میشود. آیا عملیات روانی مؤثر است یا آن که صرفاً دکوراسیونی است که فرماندهان صحرایی ترجیح میدهند زحمت درگیرشدن با آن را به خود ندهند؟
🔺اگر در 1970 بدین پرسش پاسخ داده میشد، پاسخ این بود که عملیات روانی در واقع بسیار، بسیار مؤثر واقع میشود. در 1967 و 1968، 29276 نفر ویتکنگ مسلح (Nva) (معادل با 95 گردان توپخانه دشمن) تحت برنامة عفو عمومی چیئوهوی به نیروهای دریایی یا هوایی تسلیم شدند، این برنامه، مهمترین تلاش در راستای عملیات روانی در جنگ ویتنام بود. در آن زمان نیروی هوایی تخمین میزد که ازمیانبردن این تعداد نیرو در یک جنگ، شش هزار کشته برای نیروی امریکایی بر جای بگذارد.
🔺از سوی دیگر، ما جنگ را باختیم نه بدان خاطر که در نبرد نظامی جنگ را واگذار کرده باشیم، بلکه بهخاطر اینکه ما در عملیات روانی با شکست مواجه شدیم. ارادة ملی ما برای پیروزی بسیار مؤثرتر از آنچه در ویتنام شمالی و ویتکنگ مورد حمله قرار گرفت، با تهاجم روبهرو شد و فهم این واقعیت دشمن را به ایستادگی تشویق کرد تا اینکه سرانجام، امریکا شکست خورد و به خانه گریخت.
🔺 بنابراین، عملیات روانی ما شکست خورد نه بدان خاطر که اصول آن درست نبود بلکه بدان خاطر که با عملیات روانی ویتنام همخوانی نداشت. تلاشهای ارتش هرچند موفقیت چشمگیر در برداشت، اما عملیات روانی ما واقعاً اذهان مردم کشور ویتنام را تغییر نداد و حتی در داخل کشور نیز در برابر تبلیغات دشمن از مردم امریکا دفاع نکرد. افزون بر این، عملیات روانی ویتنام آنچنان نیرومند بود که نه با ارتش بزرگتر یا سلاحهای بهتر، بلکه با انجام مؤثر عملیات روانی بر بالگردهای کبری و اسپرکیها، نیروی هوایی و هواپیماهای بی ـ 52 که ما صفآرایی کرده بودیم، فائق آمد. درس عبرت آن نیست که قابلیت عملیات روانی خود را به فراموشی بسپاریم، بلکه باید بهگونهای به تغییر و تقویت آن بپردازیم که بتواند دقیقاً همان نوع کاری را بکند که دشمن در سال بعد انجام داد. سختافزار بهتر چیز خوبی است، اما در واقع اگر در جنگ ذهنی پیروز نشویم، چیزی را تغییر نخواهد داد.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش سوم
💢از عملیات روانی تا جنگ ذهنی؛ روانشناسی پیروزی
🔺مقاله بررسیهای نظامی نوشته ال.تی.سی جان الکساندر در تأیید سایکوترونیکز - استفادة اطلاعاتی و عملیاتی از پردازش گروهی رقابتی ـ به طور تعیینکنندهای اندیشهبرانگیز بود. نقد تحقیقات در این حوزه به صورتی که در حوزة قوانین علمی امروز جای بگیرد، طنزی را به یاد میآورد که در مورد دانشمند ایتالیایی اسپالان زانی در سال 1794 گفته شده است.
🔺 در آن زمان وی این فرضیه را مطرح کرد که خفاشها در تاریکی توسط ابزاری که امروزه بدان ردیاب صوتی میگوییم، حرکت میکنند. این طنز میگفت: «اگر آنها با گوشهایشان ببینند، پس آیا با چشمهایشان میشنوند؟» اما من تردید دارم که نیروی دریایی امریکا خشنود باشد که کسی این ایده را آنقدر جدی بگیرد که در صدد پیگیری آن برآید.
🔺 تحقیقات سایکوترونیک در مراحل ابتدایی خود هستند، اما ارتش فعلاً سیستمهای تسلیحاتی عملیاتی دارد که برای انجام آنچه ال.تی.سی الکساندر دوست داشت ESP انجام بدهد، طراحی شدهاند، مگر اینکه این سیستم تسلیحاتی از رسانههای ارتباطی موجود استفاده کند.
🔺 این سیستم در صدد است تا از طرز فکرهای افراد بیطرف و دشمن نقشهبرداری کند و سپس این طرز فکرها را برای تطبیق با منافع ملی ایالات متحده تغییر دهد. این سیستم، چنین کاری را در مقیاس وسیع، از جمله واحدهای نظامی، مناطق، کشورها و بلوکهای قدرت انجام میدهد. در شکل کنونی آن، این سیستم عملیات روانی نامیده میشود. آیا عملیات روانی مؤثر است یا آن که صرفاً دکوراسیونی است که فرماندهان صحرایی ترجیح میدهند زحمت درگیرشدن با آن را به خود ندهند؟
🔺اگر در 1970 بدین پرسش پاسخ داده میشد، پاسخ این بود که عملیات روانی در واقع بسیار، بسیار مؤثر واقع میشود. در 1967 و 1968، 29276 نفر ویتکنگ مسلح (Nva) (معادل با 95 گردان توپخانه دشمن) تحت برنامة عفو عمومی چیئوهوی به نیروهای دریایی یا هوایی تسلیم شدند، این برنامه، مهمترین تلاش در راستای عملیات روانی در جنگ ویتنام بود. در آن زمان نیروی هوایی تخمین میزد که ازمیانبردن این تعداد نیرو در یک جنگ، شش هزار کشته برای نیروی امریکایی بر جای بگذارد.
🔺از سوی دیگر، ما جنگ را باختیم نه بدان خاطر که در نبرد نظامی جنگ را واگذار کرده باشیم، بلکه بهخاطر اینکه ما در عملیات روانی با شکست مواجه شدیم. ارادة ملی ما برای پیروزی بسیار مؤثرتر از آنچه در ویتنام شمالی و ویتکنگ مورد حمله قرار گرفت، با تهاجم روبهرو شد و فهم این واقعیت دشمن را به ایستادگی تشویق کرد تا اینکه سرانجام، امریکا شکست خورد و به خانه گریخت.
🔺 بنابراین، عملیات روانی ما شکست خورد نه بدان خاطر که اصول آن درست نبود بلکه بدان خاطر که با عملیات روانی ویتنام همخوانی نداشت. تلاشهای ارتش هرچند موفقیت چشمگیر در برداشت، اما عملیات روانی ما واقعاً اذهان مردم کشور ویتنام را تغییر نداد و حتی در داخل کشور نیز در برابر تبلیغات دشمن از مردم امریکا دفاع نکرد. افزون بر این، عملیات روانی ویتنام آنچنان نیرومند بود که نه با ارتش بزرگتر یا سلاحهای بهتر، بلکه با انجام مؤثر عملیات روانی بر بالگردهای کبری و اسپرکیها، نیروی هوایی و هواپیماهای بی ـ 52 که ما صفآرایی کرده بودیم، فائق آمد. درس عبرت آن نیست که قابلیت عملیات روانی خود را به فراموشی بسپاریم، بلکه باید بهگونهای به تغییر و تقویت آن بپردازیم که بتواند دقیقاً همان نوع کاری را بکند که دشمن در سال بعد انجام داد. سختافزار بهتر چیز خوبی است، اما در واقع اگر در جنگ ذهنی پیروز نشویم، چیزی را تغییر نخواهد داد.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
ادامه دارد ...
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️ کنترل اذهان و جنگ شناختی
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.…
✍️بخش اول
💢 مباحث روانشناسی پیروزی و کنترل اذهان شاید بهصورت مقاله اولینبار توسط رئیس گروه تحقیقات و تحلیل عملیات روانی ارتش "آمریکا، پل ئي ولي" مطرح شد. لازم به ذکر است ابعاد و مبانی تحلیلی شناختی به مطلب اضافه شده است.…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی ✍️بخش چهارم 🔺 پس از آنکه اقدامات روسیه در اوکراین و کریمه از مرحله پنهانی در اوایل سال 2014 وارد مرحله عیان خود شد، اصطلاح جنگ هیبریدی در میان مقامات، دانشگاهیان و متخصصان برای توصیف درک غرب از اقدامات روسیه بهعنوان یک…
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی
✍️بخش پنجم
💢دکترین گراسیموف: استفاده از تمام ابزارهای لازم
🔺 تاریخچه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل بهکندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین اصلاحات اقتصادی بازار حرکت کند. در خارج از روسیه سیاست جنگ سرد اتحادیه جماهیر شوروی به صادرات به سمت مناطق تحت نفوذ نزدیک به این کشور، یعنی به کشورهای تازهاستقلالیافته که زمانی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل میدادند، معطوف شد.
🔺 این سیاست موقعیت روسیه را بالا برد و به روسیه سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ در خارج از مرزهای خود داده و بهناچار این کشور را در تضاد با اصول دموکراسی غربی قرارداد. زمانی که کشورهای حوزه بالتیک استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ اعلام کردند، حفاظت از مهاجران روس تباری که در داخل مرزهای آنها قرار داشتند، دلیلی منطقی برای مداخله به روسیه میداد. در لیتوانی، روسیه حزب کمونیست لیتوانی و جنبش Yedinstvo را که علیه استقلال لیتوانی با تاکتیکهای سنتی شوروی از قبیل تبلیغات و تظاهرات کارگران سازمانیافته مبارزه میکرد، کنترل مینمود .
🔺 ارتش روسیه در نهایت توانست به بهانه حفظ نظم و قانون برای شهروندان روس که یکچهارم جمعیت لیتوانی را تشکیل داده بودند، به این کشور اعزام شود. در همان زمان، روسیه داوطلبان را برای کمک به جدایی طلبان روس در مولداوی فرستاد و ارتش روسیه از این داوطلبان پشتیبانی میکرد. در اوایل دهه ۲۰۰۰ ، لتونی و لیتوانی با شایعات مربوط به دخالت سازمانهای سیاسی با سرمایه روسیه، کمپینهای اطلاعاتی دروغ و رشوهخواری به چشمانداز مشخصی از نفوذ روسیه در خارج از این کشور نزدیک شدند. انقلابهای رنگی در اوکراین، گرجستان و قرقیزستان بر قاطعیت و عزم روسیه برای اجرای روایتهای ضد غربی خود، در حوزه اطلاعاتی جنگهای سیاسی تأثیرگذار بودهاند.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش پنجم
💢دکترین گراسیموف: استفاده از تمام ابزارهای لازم
🔺 تاریخچه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل بهکندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین اصلاحات اقتصادی بازار حرکت کند. در خارج از روسیه سیاست جنگ سرد اتحادیه جماهیر شوروی به صادرات به سمت مناطق تحت نفوذ نزدیک به این کشور، یعنی به کشورهای تازهاستقلالیافته که زمانی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل میدادند، معطوف شد.
🔺 این سیاست موقعیت روسیه را بالا برد و به روسیه سکویی برای ادامه قدرت و نفوذ در خارج از مرزهای خود داده و بهناچار این کشور را در تضاد با اصول دموکراسی غربی قرارداد. زمانی که کشورهای حوزه بالتیک استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ اعلام کردند، حفاظت از مهاجران روس تباری که در داخل مرزهای آنها قرار داشتند، دلیلی منطقی برای مداخله به روسیه میداد. در لیتوانی، روسیه حزب کمونیست لیتوانی و جنبش Yedinstvo را که علیه استقلال لیتوانی با تاکتیکهای سنتی شوروی از قبیل تبلیغات و تظاهرات کارگران سازمانیافته مبارزه میکرد، کنترل مینمود .
🔺 ارتش روسیه در نهایت توانست به بهانه حفظ نظم و قانون برای شهروندان روس که یکچهارم جمعیت لیتوانی را تشکیل داده بودند، به این کشور اعزام شود. در همان زمان، روسیه داوطلبان را برای کمک به جدایی طلبان روس در مولداوی فرستاد و ارتش روسیه از این داوطلبان پشتیبانی میکرد. در اوایل دهه ۲۰۰۰ ، لتونی و لیتوانی با شایعات مربوط به دخالت سازمانهای سیاسی با سرمایه روسیه، کمپینهای اطلاعاتی دروغ و رشوهخواری به چشمانداز مشخصی از نفوذ روسیه در خارج از این کشور نزدیک شدند. انقلابهای رنگی در اوکراین، گرجستان و قرقیزستان بر قاطعیت و عزم روسیه برای اجرای روایتهای ضد غربی خود، در حوزه اطلاعاتی جنگهای سیاسی تأثیرگذار بودهاند.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی ✍️بخش پنجم 💢دکترین گراسیموف: استفاده از تمام ابزارهای لازم 🔺 تاریخچه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیون روسیه اعلام کرد که ممکن است در داخل بهکندی به سمت اصلاحات دموکراتیک لیبرال و همچنین اصلاحات اقتصادی بازار…
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی
✍️بخش ششم
💢در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی (1992 - 2008) ، روسیه به صورت نظامی و دیپلماتیک موضع گرفته تا قدرت نفوذ خود را نسبت به گرجستان تقویت نماید . این امر به طور واضح با قرار دادن افرادی از قومیت های روس در جایگاه های کلیدی وزارت های اوستیای جنوبی و آبخازیا برای به وجود آوردن نفوذ دیپلماتیک صورت گرفت.
🔺تاکتیکهای جنگ سایبری روسیه که در جریان درگیری نظامی صورت پذیرفتند شامل حملات DDOS برای رد دسترسی یا اخلال درارتباطات و فعالیتهای اطلاعاتی به منظور جمع آوری اطلاعات نظامی و سیاسی از شبکه های گرجستان انجام گرفتند . پس از پنج روز عملیات نظامی ، دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور وقت روسیه ، به نیروهای روسی دستور داد تا تمام عملیات های نظامی در گرجستان را متوقف سازند و طرح صلحی را پذیرفت که اساسا اجازه می داد روسیه به تسلط خود بر گرجستان ادامه دهد .
🔺تاثیر گذاری بر اوکراین که بخشهای صنعتی و منابع با ارزش انرژی را دارا است ، از زمان انقلاب ۱۹۱۷ برای اهداف ملی شوروی و روسیه حیاتی بوده است. این دو کشور نه تنها یک مرز طولانی بلکه اقتصاد های وابسته ، یک مشارکت نظامی - صنعتی و تبارهای قومی بزرگ یکسانی را در بر دارند. مسکو روایتهای دوستار روسیه و فعالیت های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره برداری از فرصتها و ایجاد انشقاق در اوکراین در زمانی که فعالیت های سیاسی داخلی اوکراین به نفع اهداف روسیه نباشد بر ضد دولت اوکراین که به دنبال روابط بیشتر با غرب بوده ، استفاده کرده است .
📍تنوع و پیچیدگی بازیگران وابسته به مسکو، شدت اقدامات و تاکتیک های روس ها را نشان میدهد . این اقدامات هماهنگ شامل :
📍استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک
📍ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه
📍استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس
📍انتشار و توزیع روزنامه های آزاد ضد دولتی
📍تغییر نام خیابان ها ، شهرها و مراکز فرهنگی
📍آویزان کردن پرچمهای روسیه و ایجاد دیوار نوشته ها بر روی ساختمان های اوکراین
📍استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند .
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔗بخش پنجم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش ششم
💢در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی (1992 - 2008) ، روسیه به صورت نظامی و دیپلماتیک موضع گرفته تا قدرت نفوذ خود را نسبت به گرجستان تقویت نماید . این امر به طور واضح با قرار دادن افرادی از قومیت های روس در جایگاه های کلیدی وزارت های اوستیای جنوبی و آبخازیا برای به وجود آوردن نفوذ دیپلماتیک صورت گرفت.
🔺تاکتیکهای جنگ سایبری روسیه که در جریان درگیری نظامی صورت پذیرفتند شامل حملات DDOS برای رد دسترسی یا اخلال درارتباطات و فعالیتهای اطلاعاتی به منظور جمع آوری اطلاعات نظامی و سیاسی از شبکه های گرجستان انجام گرفتند . پس از پنج روز عملیات نظامی ، دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور وقت روسیه ، به نیروهای روسی دستور داد تا تمام عملیات های نظامی در گرجستان را متوقف سازند و طرح صلحی را پذیرفت که اساسا اجازه می داد روسیه به تسلط خود بر گرجستان ادامه دهد .
🔺تاثیر گذاری بر اوکراین که بخشهای صنعتی و منابع با ارزش انرژی را دارا است ، از زمان انقلاب ۱۹۱۷ برای اهداف ملی شوروی و روسیه حیاتی بوده است. این دو کشور نه تنها یک مرز طولانی بلکه اقتصاد های وابسته ، یک مشارکت نظامی - صنعتی و تبارهای قومی بزرگ یکسانی را در بر دارند. مسکو روایتهای دوستار روسیه و فعالیت های اطلاعاتی را در جنوب و شرق اوکراین تداوم داده و از شبکه گسترده منابع و پرسنل طرفدار روسیه در اوکراین برای بهره برداری از فرصتها و ایجاد انشقاق در اوکراین در زمانی که فعالیت های سیاسی داخلی اوکراین به نفع اهداف روسیه نباشد بر ضد دولت اوکراین که به دنبال روابط بیشتر با غرب بوده ، استفاده کرده است .
📍تنوع و پیچیدگی بازیگران وابسته به مسکو، شدت اقدامات و تاکتیک های روس ها را نشان میدهد . این اقدامات هماهنگ شامل :
📍استفاده از NGO ها برای ترویج احساسات ضد غربی ، ضد ناتو و ضد دموکراتیک
📍ایجاد شک و تردید در مورد وضعیت ارضی کریمه
📍استفاده از زبان و آموزش و پرورش به عنوان ابزار سیاسی - از جمله سوء استفاده از کتاب های درسی و مدارس
📍انتشار و توزیع روزنامه های آزاد ضد دولتی
📍تغییر نام خیابان ها ، شهرها و مراکز فرهنگی
📍آویزان کردن پرچمهای روسیه و ایجاد دیوار نوشته ها بر روی ساختمان های اوکراین
📍استفاده از مذهب به عنوان ابزار سیاسی و ترویج کلیسای ارتدوکس روسیه و تغییر حافظه مشترک جمعی می شوند .
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔗بخش پنجم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی 💢 سود محوری نیازمند تشکیل بازار و طراحی نیاز برای مصرفگرایی است. تسلط بر سرزمینها با ارتش و سربازانی صورت میپذیرد که نگاهی بهظاهر وطنپرستانه دارد. بهواسطه فعالیتهای مستمر این رفتار و نگاه دستخوش تغییر و رکود میشود به…
⭕️ بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی
💢 تعداد فیلمهای هالیوودی و برنامههای تلویزیونی بهویژه فیلمهای جنگی که از زمان پایان جنگ ویتنام ساخته شدهاند، در واقع کارکردی در راستای به بازنمایی تضادهای ایدئولوژیکی دارند تضادهایی که هم در بستر فیلمها اتفاق میافتد و هم در تعامل با رسانهها و جامعه در با تارهای بیرونی از فیلم در جریان است در دهه ابتدایی این قرن که پر از بحرانهای نظامی، سیاسی و اقتصادی گوناگون بوده است، بیشتر فیلمهایی تولید میشود که بیانگر تضادهای اجتماعی بهویژه منازعهها و اختلافهای طبقاتی است.
برای نشاندادن نحوه انعکاس و طرح مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی و به چالش کشیده شدن مخاطب در خصوص طبقه حاکم در بخشهای مختلف جهان، مستند کار خودی اثر چارلز فرگوسن را میتوان مثال زد.
🔺 این مستند بحران مالی بین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۱۰ را دستمایه داستان خود قرار داده است، در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه اسکار در بخشهای فیلمهای مستند شد. فرگوسن در این فیلم مستند نشان میدهد که بحران مالی جهانی بههیچوجه عنوان اتفاقی یا تصادفی نبوده و بهخودیخود به وجود نیامده است بلکه نتیجه حرص و طمع فراگیر و نظاممند طبقه سرمایهدار بوده است.
🔺این مستند از فیلمهای جریان اصلی است، حامی مالی آن کمپانی سونی است، توسط مت دیمن روایت میشود و در سال ۲۰۱۰ جایزه اسکار را در بخش بهترین مستند دریافت کرد. اما چیزی که اندکی از تندروی فیلم کاسته، این معنای مستتر در فیلم است که اگر طبقه حاکم در آمریکا میتوانست از دست سیبهای گندیده و جدید خود رها شود.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
💢 تعداد فیلمهای هالیوودی و برنامههای تلویزیونی بهویژه فیلمهای جنگی که از زمان پایان جنگ ویتنام ساخته شدهاند، در واقع کارکردی در راستای به بازنمایی تضادهای ایدئولوژیکی دارند تضادهایی که هم در بستر فیلمها اتفاق میافتد و هم در تعامل با رسانهها و جامعه در با تارهای بیرونی از فیلم در جریان است در دهه ابتدایی این قرن که پر از بحرانهای نظامی، سیاسی و اقتصادی گوناگون بوده است، بیشتر فیلمهایی تولید میشود که بیانگر تضادهای اجتماعی بهویژه منازعهها و اختلافهای طبقاتی است.
برای نشاندادن نحوه انعکاس و طرح مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی و به چالش کشیده شدن مخاطب در خصوص طبقه حاکم در بخشهای مختلف جهان، مستند کار خودی اثر چارلز فرگوسن را میتوان مثال زد.
🔺 این مستند بحران مالی بین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۱۰ را دستمایه داستان خود قرار داده است، در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه اسکار در بخشهای فیلمهای مستند شد. فرگوسن در این فیلم مستند نشان میدهد که بحران مالی جهانی بههیچوجه عنوان اتفاقی یا تصادفی نبوده و بهخودیخود به وجود نیامده است بلکه نتیجه حرص و طمع فراگیر و نظاممند طبقه سرمایهدار بوده است.
🔺این مستند از فیلمهای جریان اصلی است، حامی مالی آن کمپانی سونی است، توسط مت دیمن روایت میشود و در سال ۲۰۱۰ جایزه اسکار را در بخش بهترین مستند دریافت کرد. اما چیزی که اندکی از تندروی فیلم کاسته، این معنای مستتر در فیلم است که اگر طبقه حاکم در آمریکا میتوانست از دست سیبهای گندیده و جدید خود رها شود.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی ✍️بخش ششم 💢در دهه های اخیر ، استفاده روسیه از تاکتیک های نظامی و غیر نظامی در گرجستان و اوکراین موفقیت آمیز بوده است. پس از تصویب مجوز سازمان ملل متحد برای ورود به موضوع گرجستان از طریق عملیات های حفظ صلح در هر دو منطقه…
⭕️درگیری ترکیبی گام ماقبل شناختی
✍️بخش هفتم
💢مفهوم دکترین و ابزار
🔺 موقعیت فیزیکی روسیه در کریمه و گسترش مستمر روابط اقتصادی، جنبشهای طرفدار روسیه و وابستگی متقابل دولت اوکراین به مسکو اجازه داد تا بهسرعت از جنبش Euromaidan برای حفاظت از اتباع روس، تصرف کریمه و ایجاد اختلاف در شرق اوکراین استفاده کند .
در سال ۲۰۱۳ ، ژنرال گراسیموف مقالهای را منتشر و مدلی را در آن ارائه کرد که مشخصاً قصد و اقدامات مرحلهای روسیه برای برآورده کردن منافع ملی خود را توصیف مینمود. این مدل اکنون بهعنوان استراتژی گراسیموف شناخته میشود. گراسیموف در این مقاله، جهانی را توصیف کرد که در آن نقش ابزارهای غیرنظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیک افزایشیافته است و در بسیاری از موارد این ابزارها از قدرت سلاحها در کارایی فراتر رفتهاند .
🔺 ابزارهای غیرنظامی شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، بشردوستانه و سایر بخشها در هماهنگی با پتانسیل اعتراضی مردم است . گراسیموف به روشنی بیان کرد که استفاده از عملیات ویژه و نیروهای نظامی ممکن است لازم باشد، اما اغلب تحت پوشش سایر ماموریت ها برای پنهان کردن اهداف واقعی از جمله خرابکاری ، اجبار و تاکتیک های جنگی غیرمتعارف کلاسیک انجام میشوند. مدل آورده شده در شکل زیر که از یک نسخه ترجمه شده از مقاله اصلی است ، به وضوح نشان میدهد که فازهای اولیه بسیج هیبریدی ، بر روشهای غیرنظامی تمرکز دارند و مرحلهای را که بر جامعه مدنی و حوزه انسانی تاکید دارد را برجسته می نماید .
👤 گراسیموف مفهوم جدید عملیاتی را با برخی از اصول مشابه با اصول گئورگی اندرسون Georgii Isserson ، متفکر پیشین نظامی شوروی در 60 سال پیش و قبل از جنگ جهانی دوم توضیح داد. ایسرسون هنر عملیاتی را بهعنوان توانایی جهتدهی و سازماندهی تعریف میکرد که در آن عملیاتها، زنجیرهای از تلاشها در تمام عمق منطقه عملیاتی است که با اصول شوک، سرعت، کارایی، تحرک، همزمانی، پشتیبانی فنی و در لحظه تعیینکننده مرحله نهایی انجام میپذیرد. گراسیموف به مفهوم ایسرسون، اعمال اقدامات نامتقارن و غیرمستقیم توسط اجزای نظامی - غیرنظامی، نیروهای عملیات ویژه و سلاحهای تکنیکی technical بهمنظور تضعیف اقتصاد و نابودی کلیدی زیرساختها در یک منطقه بالقوه عملیاتی را افزود. بنابراین مفهوم عملیاتی جدید یک تداوم صرف از هنر عملیاتی فعلی روسیه با ابزارهای مختلف، نهتنها در حوزه فیزیکی بلکه در حوزه اطلاعاتی است.
🔺 روسیه از نیروهای پراکسی، هم شبهنظامی و هم سایبری با پشتیبانی مؤسسات و رسانهها حمایت میکند تا انواع مختلفی از عملیاتها مانند عملیاتهای غیرمتعارف، اطلاعاتی، روانشناختی و سایبری و همچنین کمک به نیروهای امنیتی و ارتباطات استراتژیک را هدایت کنند. روسیه این ابزارهای نظامی و غیرنظامی را از طریق شرکتها و سازمانهای تحت کنترل دولت در زیر یک ساختار فرماندهی سیاسی متمرکز مدیریت مینماید. این ساختار همراه با این واقعیت که نیروهای نیابتی از ترکیبی از روسها و افرادی با قومیت روسی در خارج کشور تشکیل شدهاند روسیه را قادر میسازد که نهتنها از شرایط اجتماعی بهرهبرداری کند بلکه از عوامل فرهنگی و زبانی در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و در خانه برای ایجاد نیروهای نیابتی هم بهره ببرد.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔗بخش پنجم
🔗بخش ششم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
✍️بخش هفتم
💢مفهوم دکترین و ابزار
🔺 موقعیت فیزیکی روسیه در کریمه و گسترش مستمر روابط اقتصادی، جنبشهای طرفدار روسیه و وابستگی متقابل دولت اوکراین به مسکو اجازه داد تا بهسرعت از جنبش Euromaidan برای حفاظت از اتباع روس، تصرف کریمه و ایجاد اختلاف در شرق اوکراین استفاده کند .
در سال ۲۰۱۳ ، ژنرال گراسیموف مقالهای را منتشر و مدلی را در آن ارائه کرد که مشخصاً قصد و اقدامات مرحلهای روسیه برای برآورده کردن منافع ملی خود را توصیف مینمود. این مدل اکنون بهعنوان استراتژی گراسیموف شناخته میشود. گراسیموف در این مقاله، جهانی را توصیف کرد که در آن نقش ابزارهای غیرنظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیک افزایشیافته است و در بسیاری از موارد این ابزارها از قدرت سلاحها در کارایی فراتر رفتهاند .
🔺 ابزارهای غیرنظامی شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، بشردوستانه و سایر بخشها در هماهنگی با پتانسیل اعتراضی مردم است . گراسیموف به روشنی بیان کرد که استفاده از عملیات ویژه و نیروهای نظامی ممکن است لازم باشد، اما اغلب تحت پوشش سایر ماموریت ها برای پنهان کردن اهداف واقعی از جمله خرابکاری ، اجبار و تاکتیک های جنگی غیرمتعارف کلاسیک انجام میشوند. مدل آورده شده در شکل زیر که از یک نسخه ترجمه شده از مقاله اصلی است ، به وضوح نشان میدهد که فازهای اولیه بسیج هیبریدی ، بر روشهای غیرنظامی تمرکز دارند و مرحلهای را که بر جامعه مدنی و حوزه انسانی تاکید دارد را برجسته می نماید .
👤 گراسیموف مفهوم جدید عملیاتی را با برخی از اصول مشابه با اصول گئورگی اندرسون Georgii Isserson ، متفکر پیشین نظامی شوروی در 60 سال پیش و قبل از جنگ جهانی دوم توضیح داد. ایسرسون هنر عملیاتی را بهعنوان توانایی جهتدهی و سازماندهی تعریف میکرد که در آن عملیاتها، زنجیرهای از تلاشها در تمام عمق منطقه عملیاتی است که با اصول شوک، سرعت، کارایی، تحرک، همزمانی، پشتیبانی فنی و در لحظه تعیینکننده مرحله نهایی انجام میپذیرد. گراسیموف به مفهوم ایسرسون، اعمال اقدامات نامتقارن و غیرمستقیم توسط اجزای نظامی - غیرنظامی، نیروهای عملیات ویژه و سلاحهای تکنیکی technical بهمنظور تضعیف اقتصاد و نابودی کلیدی زیرساختها در یک منطقه بالقوه عملیاتی را افزود. بنابراین مفهوم عملیاتی جدید یک تداوم صرف از هنر عملیاتی فعلی روسیه با ابزارهای مختلف، نهتنها در حوزه فیزیکی بلکه در حوزه اطلاعاتی است.
🔺 روسیه از نیروهای پراکسی، هم شبهنظامی و هم سایبری با پشتیبانی مؤسسات و رسانهها حمایت میکند تا انواع مختلفی از عملیاتها مانند عملیاتهای غیرمتعارف، اطلاعاتی، روانشناختی و سایبری و همچنین کمک به نیروهای امنیتی و ارتباطات استراتژیک را هدایت کنند. روسیه این ابزارهای نظامی و غیرنظامی را از طریق شرکتها و سازمانهای تحت کنترل دولت در زیر یک ساختار فرماندهی سیاسی متمرکز مدیریت مینماید. این ساختار همراه با این واقعیت که نیروهای نیابتی از ترکیبی از روسها و افرادی با قومیت روسی در خارج کشور تشکیل شدهاند روسیه را قادر میسازد که نهتنها از شرایط اجتماعی بهرهبرداری کند بلکه از عوامل فرهنگی و زبانی در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و در خانه برای ایجاد نیروهای نیابتی هم بهره ببرد.
🔗بخش اول
🔗بخش دوم
🔗پخش سوم
🔗بخش چهارم
🔗بخش پنجم
🔗بخش ششم
🔸ادامه دارد ...
#درگیری_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#نبرد_ادراکی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️درگیری ترکیبی، گام ماقبل شناختی
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
✍️بخش اول
🔺برای اجرا، و ساخت ادراک طراحی شده در یک جامعه هدف، قدم ماقبل عملیات شناختی استفاده از درگیری ترکیبی (Hybrid War) است.
💢چیستی نبرد ترکیبی
🔺درگیری هیبریدی یا همان نبرد ترکیبی به راهبرد عملیاتی پیچیدهای اطلاق…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️ بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی 💢 تعداد فیلمهای هالیوودی و برنامههای تلویزیونی بهویژه فیلمهای جنگی که از زمان پایان جنگ ویتنام ساخته شدهاند، در واقع کارکردی در راستای به بازنمایی تضادهای ایدئولوژیکی دارند تضادهایی که هم در بستر فیلمها اتفاق…
⭕️طراحی شناختی در ریل تحلیل افکارعمومی
🔺 در دهه ۱۹۹۰ و بهویژه پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۸۹ و پایان رسمی تهدید کمونیسم، فیلمهای هالیوود و درامهای تلویزیونی بهتدریج به انعکاس و بازتاب ملاحظههای شهروندان آمریکایی در خصوص این جنگها پرداختند.
🔺 جنگ اول خلیجفارس (۱۹۹۱)، سومالی (۱۹۹۳)، کوزوو (۱۹۹۹)، و پس از حوادث ۱۱ سپتامبر جنگ افغانستان (۲۰۰۱)، جنگ عراق (۲۰۰۳)، لیبی (۲۰۱۰) و حملههای پهپادهای آمریکایی به پاکستان و عراق که در دوره بوش آغاز شد، از جمله این جنگها محسوب میشود. فناوریهای جدید دیجیتالی بهویژه توسعه کانالهای ماهوارهای در دهه ۱۹۸۰ و توسعه اینترنت در دهه ۱۹۹۰ موجب افزایش ارسال و پخش تصاویر این جنگهای شدند.
🔺 جنگهای افغانستان و عراق در برههای آغاز شدند که ما شاهد پیشرفت بسیار زیاد در عرصه رسانهای بودیم و شرایطی به وجود آمد که ما در مقایسه با جنگهای پیشین عکسهای بیشتری از این دو جنگ دریافت میکردیم.
🔺 در سالهای ابتدایی این منازعهها یعنی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ ، برنامههای خبری و تلویزیونی بیشترین نقش رسانهای را ایفا میکردند انعکاس و نمایش این تحولات در قالب فیلمهای سینمایی و یا تلویزیونی قابلتوجه بود. نمایش یک تئاتر تلویزیونی در سال ۲۰۰۳؛ تولید یک فیلم مستند با عنوان "نجات سرباز لینچ" اثر پیتر مارکل در سال ۲۰۰۳؛ مجموعهای با عنوان "آنجا" اثر استیفن بوچو و یک فیلم سینمایی با عنوان سربازهای آمریکایی که توسط سیدنی جی فوری در سال ۲۰۰۵ ساخته شد، مجموعهای از این اقدامها بود. این فیلم درباره گروهی از سربازهای آمریکایی بود که با آزاد ساختن زندانیان عراقی شکنجه شده، از مقررات و دستورها سرپیچی میکنند. البته این شیوه بیان بهسرعت تغییر کرد.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
🔺 در دهه ۱۹۹۰ و بهویژه پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۸۹ و پایان رسمی تهدید کمونیسم، فیلمهای هالیوود و درامهای تلویزیونی بهتدریج به انعکاس و بازتاب ملاحظههای شهروندان آمریکایی در خصوص این جنگها پرداختند.
🔺 جنگ اول خلیجفارس (۱۹۹۱)، سومالی (۱۹۹۳)، کوزوو (۱۹۹۹)، و پس از حوادث ۱۱ سپتامبر جنگ افغانستان (۲۰۰۱)، جنگ عراق (۲۰۰۳)، لیبی (۲۰۱۰) و حملههای پهپادهای آمریکایی به پاکستان و عراق که در دوره بوش آغاز شد، از جمله این جنگها محسوب میشود. فناوریهای جدید دیجیتالی بهویژه توسعه کانالهای ماهوارهای در دهه ۱۹۸۰ و توسعه اینترنت در دهه ۱۹۹۰ موجب افزایش ارسال و پخش تصاویر این جنگهای شدند.
🔺 جنگهای افغانستان و عراق در برههای آغاز شدند که ما شاهد پیشرفت بسیار زیاد در عرصه رسانهای بودیم و شرایطی به وجود آمد که ما در مقایسه با جنگهای پیشین عکسهای بیشتری از این دو جنگ دریافت میکردیم.
🔺 در سالهای ابتدایی این منازعهها یعنی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ ، برنامههای خبری و تلویزیونی بیشترین نقش رسانهای را ایفا میکردند انعکاس و نمایش این تحولات در قالب فیلمهای سینمایی و یا تلویزیونی قابلتوجه بود. نمایش یک تئاتر تلویزیونی در سال ۲۰۰۳؛ تولید یک فیلم مستند با عنوان "نجات سرباز لینچ" اثر پیتر مارکل در سال ۲۰۰۳؛ مجموعهای با عنوان "آنجا" اثر استیفن بوچو و یک فیلم سینمایی با عنوان سربازهای آمریکایی که توسط سیدنی جی فوری در سال ۲۰۰۵ ساخته شد، مجموعهای از این اقدامها بود. این فیلم درباره گروهی از سربازهای آمریکایی بود که با آزاد ساختن زندانیان عراقی شکنجه شده، از مقررات و دستورها سرپیچی میکنند. البته این شیوه بیان بهسرعت تغییر کرد.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
آرما (واحد رسانه موسسهٔ مصاف)
⭕️طراحی شناختی در ریل تحلیل افکارعمومی 🔺 در دهه ۱۹۹۰ و بهویژه پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۸۹ و پایان رسمی تهدید کمونیسم، فیلمهای هالیوود و درامهای تلویزیونی بهتدریج به انعکاس و بازتاب ملاحظههای شهروندان آمریکایی در خصوص این جنگها پرداختند. 🔺 جنگ…
⭕️طراحی شناختی در ریل تحلیل افکارعمومی (۲)
🔺تنها چند سال پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق، موج بیسابقهای از تولید فیلمهای سینمایی علمی – داستانی شاخص و فیلمهای تلویزیونی به راه افتاد. در واقع ، تا سال 2009، نزدیک به 50 فیلم پیرامون جنگ های افغانستان و عراق تولید شد. این چرخه جدید از فیلمهای تلویزیونی و فیلم داستانی سینمایی به چند دلیل غیرمنتظره و غیر عادی بود. نخست، این آثار در زمانی تولید می شدند که هر دو جنگ افغانستان و عراق در جریان بود، درست بر خلاف فیلمهایی که در خصوص جنگ ویتنام ساخته می شدند و بر آن اثر می گذاشتند.
🔺 به جز فیلم نجات سرباز لینچ که برای شبکه ان بی سی تولید شده در مورد این دو جنگ، شک و تردیدهای خاصی مطرح می شد ؛ بدین معنا که این جنگ ها، جنگ های درست و واقعی نیستند، احتمال پیروزی در آن ها وجود ندارد و در واقع یک نوع گسست بین اهداف اعلامی رهبران سیاسی( ایجاد دموکراسی، مبارزه با تروریسم ، آزادسازی مردم از دست طاغوت) با واقعیت های موجود در عرصه میدانی وجود داشت. درواقع، هیچکس به سربازهای آمریکایی شاخه گل اهدا نمی کند.
🔺 افزون بر این، تعداد زیادی از فیلمها افسرها و مقامهای عالیرتبه را چندان مورد تکریم و احترام قرار نمیدادند (همانند فیلم ما سرباز بودیم). در مقابل، در این نوع فیلمها، آمریکاییهای طبقه کارگر حاضر در جنگ مورد ستایش قرار میگرفتند. بیشتر فیلمهای جنگی تولید شده در این چند سال اخیر برخلاف فیلمهای تولید شده هالیوودی در ژانرهای عاشقانه، کمدی، تریلر و درام به بازگویی داستان مردان و زنانی میپردازد که پس از بازگشت ازجنگ، مستمری بگیر می شوند.
🔺 در میان جوایز اهدا شده توسط آکادمی اسکار در ۱۱ سال اخیر در بخش بهترین فیلم ، نام چهار فیلم به چشم می خورد که به طور کلی به هیچ عنوان در خصوص آمریکایی ها نیست.(چه برسد به اینکه در مورد طبقه کارگری آمریکایی ساخته شده باشد) گلادیاتور در سال ۲۰۰۸ ، ارباب حلقه ها: یاران حلقه در سال ۲۰۰۳، میلیونر زاغه نشین در سال ۲۰۰۸ و سخنرانی پادشاه در سال ۲۰۱۰.
🔺 این چهار فیلم اصولا ارتباطی به آمریکایی ها و جامعه آمریکایی ندارد. سایر فیلمهایی که در این چند سال اخیر جوایز را به خود اختصاص داده اند، اساسا در خصوص افرادی است که دوست ندارند، از صبح تا بعد از ظهر به طور مرتب کار کنند.شخصیتها و قهرمانهای اصلی فیلمهای ذهن زیبا (۲۰۰۱) ، شیکاگو (۲۰۰۲) ، جایی برای پیرمردها نیست و عزیز میلیون دلاری (۲۰۰۴) در زمره این فیلمها قرار میگیرد.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی
طراحی شناختی در ریل تحلیل افکارعمومی(۱)
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
🔺تنها چند سال پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق، موج بیسابقهای از تولید فیلمهای سینمایی علمی – داستانی شاخص و فیلمهای تلویزیونی به راه افتاد. در واقع ، تا سال 2009، نزدیک به 50 فیلم پیرامون جنگ های افغانستان و عراق تولید شد. این چرخه جدید از فیلمهای تلویزیونی و فیلم داستانی سینمایی به چند دلیل غیرمنتظره و غیر عادی بود. نخست، این آثار در زمانی تولید می شدند که هر دو جنگ افغانستان و عراق در جریان بود، درست بر خلاف فیلمهایی که در خصوص جنگ ویتنام ساخته می شدند و بر آن اثر می گذاشتند.
🔺 به جز فیلم نجات سرباز لینچ که برای شبکه ان بی سی تولید شده در مورد این دو جنگ، شک و تردیدهای خاصی مطرح می شد ؛ بدین معنا که این جنگ ها، جنگ های درست و واقعی نیستند، احتمال پیروزی در آن ها وجود ندارد و در واقع یک نوع گسست بین اهداف اعلامی رهبران سیاسی( ایجاد دموکراسی، مبارزه با تروریسم ، آزادسازی مردم از دست طاغوت) با واقعیت های موجود در عرصه میدانی وجود داشت. درواقع، هیچکس به سربازهای آمریکایی شاخه گل اهدا نمی کند.
🔺 افزون بر این، تعداد زیادی از فیلمها افسرها و مقامهای عالیرتبه را چندان مورد تکریم و احترام قرار نمیدادند (همانند فیلم ما سرباز بودیم). در مقابل، در این نوع فیلمها، آمریکاییهای طبقه کارگر حاضر در جنگ مورد ستایش قرار میگرفتند. بیشتر فیلمهای جنگی تولید شده در این چند سال اخیر برخلاف فیلمهای تولید شده هالیوودی در ژانرهای عاشقانه، کمدی، تریلر و درام به بازگویی داستان مردان و زنانی میپردازد که پس از بازگشت ازجنگ، مستمری بگیر می شوند.
🔺 در میان جوایز اهدا شده توسط آکادمی اسکار در ۱۱ سال اخیر در بخش بهترین فیلم ، نام چهار فیلم به چشم می خورد که به طور کلی به هیچ عنوان در خصوص آمریکایی ها نیست.(چه برسد به اینکه در مورد طبقه کارگری آمریکایی ساخته شده باشد) گلادیاتور در سال ۲۰۰۸ ، ارباب حلقه ها: یاران حلقه در سال ۲۰۰۳، میلیونر زاغه نشین در سال ۲۰۰۸ و سخنرانی پادشاه در سال ۲۰۱۰.
🔺 این چهار فیلم اصولا ارتباطی به آمریکایی ها و جامعه آمریکایی ندارد. سایر فیلمهایی که در این چند سال اخیر جوایز را به خود اختصاص داده اند، اساسا در خصوص افرادی است که دوست ندارند، از صبح تا بعد از ظهر به طور مرتب کار کنند.شخصیتها و قهرمانهای اصلی فیلمهای ذهن زیبا (۲۰۰۱) ، شیکاگو (۲۰۰۲) ، جایی برای پیرمردها نیست و عزیز میلیون دلاری (۲۰۰۴) در زمره این فیلمها قرار میگیرد.
بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
حس اشباع شدن یا ادراک تحمیلی
بهکارگیری ایدئولوژی ابزار ادراک سازی
طراحی شناختی در ریل تحلیل افکارعمومی(۱)
#نبرد_ادراکی
#سواد_رسانه_ای
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@media_arma
Telegram
آرما -واحد رسانه موسسه مصاف
⭕️بازیهای کامپیوتری و ایجاد ادراک برای داشتن اسلحه
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
🔺بازیهای کامپیوتری صرفاً برای سرگرمی نیست بلکه در بعدی از چرخه اقتصادی بخشی از بازار اسلحه را فعال میکند. کارخانههای اسلحهسازی نیز در کسب سود منطقی برای حمایت از بازیهای با ژانر نظامی ساختهاند.
🔺۱۴…
⭕️ اخراج یک روزنامهنگار به دلیل انتقاد از فروش سلاح به رژیم صهیونیستی!
🔺 روزنامه انگلیسی «گاردین» یکی از ستوننویسهای قدیمی خودش را در پی انتقاد وی از اقدام آمریکا در فروش سلاح به رژیم صهیونیستی اخراج کرده است.
🔺«ناثان جی رابینسون» که حالا در توییتر خودش را ستوننویس سیاسی سابق گاردین و دبیر مجله «فارنافرز» معرفی میکند اواخر ماه دسامبر در حساب کاربریاش در توییتر نوشته بود:
«میدانستید کنگره آمریکا اجازه مجوز دادن به هیچ بودجهای را ندارد مگر اینکه بخشی از آن صرف خرید سلاح برای اسرائیل شود؟ این قانون است.»
🔺 این روزنامهنگار در پیام دیگری چنین نوشته است:
«اگر قانون مکتوب هم اینطور نباشد، این سیاست بهاندازهای با رسومات سیاسی عجین شده که دیگر عملاً جداکردنش از قانون امکانپذیر نیست.»
👤 «جان مولاند»، سردبیر میز آمریکا در روزنامه گاردین این پیامهای رابینسون را «یهودستیزانه» تعبیر کرده و به همین دلیل او را از سمتش اخراج کرده است.
🔺 در خصوص این اتفاق ذکر چند واقعیت ضروری است:
۱- دولتهای اروپایی و آمریکا در حالی از آزادی بیان بهعنوان یکی از ارزشهای اساسی در جوامع خود یاد میکنند که هیچکس حق کوچکترین انتقاد از صهیونیزم جهانی را ندارد. بهصورت خلاصه شما حق انتقاد و حتی توهین به هر دولت، دین، باور یا اعتقادی را دارید به جز اسرائیل و رژیم صهیونیستی!
۲- اندیشمندان زیادی در سالهای گذشته به دلیل کوچکترین انتقادها از صهیونیزم، با سفت و سختترین واکنشها مواجه شدهاند. از جمله آنها میتوان به روبر فاریسون و روژه گارودی اشاره کرد که برای رد دروغ صهیونیستها درباره هلوکاست، با ارائه اسناد موثق کتاب نوشتند و با وحشیانهترین رفتارها مواجه شدند.
۳- غربیها همواره کوچکترین انتقاد به صهیونیزم را بهمنزله یهودستیزی در نظر میگیرند و با تکیه به مظلومنمایی یهودیان بهخصوص در جنگ جهانی دوم تلاش میکنند از واقعیتها فاصله بگیرند. همانطور که خاخام *اسرائیل شاهاک* در کتاب خود با عنوان *تاریخ یهود، آیین یهود، سابقه سه هزار ساله* مینویسد، اسرائیل سعی میکند تفاوت میان صهیونیزم و یهود را نادیده بگیرد و خود را نمایندهای از کل یهودیان به دنیا مخابره کند. درحالیکه بسیاری از اقوام یهودی همچون یهودیان ناتوریکارتا و یهودیان لو طاهور صراحتاً با رژیم صهیونیستی و برنامههای شوم آن مخالفاند.
۴- عده بسیار کمی از مردم اروپا و آمریکا مطلع هستند که کشورشان بهنوعی مستعمره صهیونیزم بین الملل است. جو رسانهای شدیدی که در این جوامع وجود دارد اجازه نمیدهد افراد از واقعیات اطرافشان درک درستی حاصل کنند و هر بار که افرادی همچون این روزنامهنگار سعی دارند قدمی در این راستا بردارند با شدیدترین سرکوبها رو به رو میشوند.
#نبرد_ادراکی
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma
🔺 روزنامه انگلیسی «گاردین» یکی از ستوننویسهای قدیمی خودش را در پی انتقاد وی از اقدام آمریکا در فروش سلاح به رژیم صهیونیستی اخراج کرده است.
🔺«ناثان جی رابینسون» که حالا در توییتر خودش را ستوننویس سیاسی سابق گاردین و دبیر مجله «فارنافرز» معرفی میکند اواخر ماه دسامبر در حساب کاربریاش در توییتر نوشته بود:
«میدانستید کنگره آمریکا اجازه مجوز دادن به هیچ بودجهای را ندارد مگر اینکه بخشی از آن صرف خرید سلاح برای اسرائیل شود؟ این قانون است.»
🔺 این روزنامهنگار در پیام دیگری چنین نوشته است:
«اگر قانون مکتوب هم اینطور نباشد، این سیاست بهاندازهای با رسومات سیاسی عجین شده که دیگر عملاً جداکردنش از قانون امکانپذیر نیست.»
👤 «جان مولاند»، سردبیر میز آمریکا در روزنامه گاردین این پیامهای رابینسون را «یهودستیزانه» تعبیر کرده و به همین دلیل او را از سمتش اخراج کرده است.
🔺 در خصوص این اتفاق ذکر چند واقعیت ضروری است:
۱- دولتهای اروپایی و آمریکا در حالی از آزادی بیان بهعنوان یکی از ارزشهای اساسی در جوامع خود یاد میکنند که هیچکس حق کوچکترین انتقاد از صهیونیزم جهانی را ندارد. بهصورت خلاصه شما حق انتقاد و حتی توهین به هر دولت، دین، باور یا اعتقادی را دارید به جز اسرائیل و رژیم صهیونیستی!
۲- اندیشمندان زیادی در سالهای گذشته به دلیل کوچکترین انتقادها از صهیونیزم، با سفت و سختترین واکنشها مواجه شدهاند. از جمله آنها میتوان به روبر فاریسون و روژه گارودی اشاره کرد که برای رد دروغ صهیونیستها درباره هلوکاست، با ارائه اسناد موثق کتاب نوشتند و با وحشیانهترین رفتارها مواجه شدند.
۳- غربیها همواره کوچکترین انتقاد به صهیونیزم را بهمنزله یهودستیزی در نظر میگیرند و با تکیه به مظلومنمایی یهودیان بهخصوص در جنگ جهانی دوم تلاش میکنند از واقعیتها فاصله بگیرند. همانطور که خاخام *اسرائیل شاهاک* در کتاب خود با عنوان *تاریخ یهود، آیین یهود، سابقه سه هزار ساله* مینویسد، اسرائیل سعی میکند تفاوت میان صهیونیزم و یهود را نادیده بگیرد و خود را نمایندهای از کل یهودیان به دنیا مخابره کند. درحالیکه بسیاری از اقوام یهودی همچون یهودیان ناتوریکارتا و یهودیان لو طاهور صراحتاً با رژیم صهیونیستی و برنامههای شوم آن مخالفاند.
۴- عده بسیار کمی از مردم اروپا و آمریکا مطلع هستند که کشورشان بهنوعی مستعمره صهیونیزم بین الملل است. جو رسانهای شدیدی که در این جوامع وجود دارد اجازه نمیدهد افراد از واقعیات اطرافشان درک درستی حاصل کنند و هر بار که افرادی همچون این روزنامهنگار سعی دارند قدمی در این راستا بردارند با شدیدترین سرکوبها رو به رو میشوند.
#نبرد_ادراکی
#جنگ_شناختی
✅ آرما (آرمان ناتمام)
@Media_arma