💢 آیا اینترنت یک #حوزه_عمومی میسازد؟
🔹 نقد ایده «اینترنت به عنوان حوزه عمومی» را میتوان حول سه محور تقسیم بندی کرد:
1️⃣ دسترسی به #اطلاعات:
🔸 دسترسی به اینترنت، فعالیت سیاسی در سطح بالا یا گفت و گوی سیاسی روشنفکرانه را تضمین نمیکند. اینترنت یک فضای عمومی عرضه میکند اما حوزه عمومی را به وجود نمیآورد. دسترسی به اطلاعات، به طور خودکار از انسانها، #شهروندان آگاهتر و فعالتر نمیسازد. اگر چه دسترسی به اطلاعات سودمند است، اما پتانسیل دموکراتیزه کردن رسانهِ اینترنت به عوامل دیگر وابسته است.
2️⃣ جهانی یا قبیلهای شدن:
🔹 هیل و هاچز (۱۹۸۸) بر این نکته تأکید کردند که پتانسیل تکنولوژیکی برای #ارتباطات_جهانی، تضمین نمیکند که انسانهای متفاوت که از پیشینه فرهنگی متفاوت نیز برخوردارند، بیشتر و بهتر یکدیگر را درک کنند.
3️⃣ #تجاری_سازی:
🔸 اینترنت بخشی از یک جهان سیاسی و اجتماعی است. مک چستی (۱۹۹۵) استدلال میکند که #اینترنت، سرمایه داری و فرهنگی مبتنی بر ارزشهای تجاری را تشویق میکند و میل به آن دارد که تمام زوایای زندگی فرهنگی را به گونهای تجاری بسازد که ایجاد یا بقای سازمانهای فرهنگی و سیاسی غیر بازاری دشوار شود.
🔹هابرماس معتقد است #تبلیغات -حقایق ساختگی- انجام گفتگوهای صادقانه را دشوار کرده و دسترسی به اجماع عملاً غیر ممکن به نظر میرسد.
🔸 بریزلو نتیجه میگیرد که فقدان مسؤولیت و تعهد یکپارچه و منسجم، پتانسیل واقعی اینترنت به عنوان یک حوزه عمومی را خنثی میسازد. وی استدلال میکند که اینترنت نوعی احساس جامعه گرایی را ترویج میکند اما باید منتظر ماند و دید که آیا این احساس به #همبستگی منجر میشود یا خیر. اما گمنامی و فقدان مکانی و فشردگی و تراکم اینترنت، برای همبستگی مخرب است.
✏️منبع: مقاله "تاثیر فضاهای مجازی بر کنش اجتماعی جوانان دانشجوی دختر با تاکید بر اینترنت" به اهتمام باقر ساروخانی و غلامعلی توسلی و عزیزه سید عربی نژاد
⭕️ مسیر رسانه | مؤسسه تخصصی سواد رسانهای ⭕️
🆔 @massir_resane
https://yon.ir/UT3Ny
🔹 نقد ایده «اینترنت به عنوان حوزه عمومی» را میتوان حول سه محور تقسیم بندی کرد:
1️⃣ دسترسی به #اطلاعات:
🔸 دسترسی به اینترنت، فعالیت سیاسی در سطح بالا یا گفت و گوی سیاسی روشنفکرانه را تضمین نمیکند. اینترنت یک فضای عمومی عرضه میکند اما حوزه عمومی را به وجود نمیآورد. دسترسی به اطلاعات، به طور خودکار از انسانها، #شهروندان آگاهتر و فعالتر نمیسازد. اگر چه دسترسی به اطلاعات سودمند است، اما پتانسیل دموکراتیزه کردن رسانهِ اینترنت به عوامل دیگر وابسته است.
2️⃣ جهانی یا قبیلهای شدن:
🔹 هیل و هاچز (۱۹۸۸) بر این نکته تأکید کردند که پتانسیل تکنولوژیکی برای #ارتباطات_جهانی، تضمین نمیکند که انسانهای متفاوت که از پیشینه فرهنگی متفاوت نیز برخوردارند، بیشتر و بهتر یکدیگر را درک کنند.
3️⃣ #تجاری_سازی:
🔸 اینترنت بخشی از یک جهان سیاسی و اجتماعی است. مک چستی (۱۹۹۵) استدلال میکند که #اینترنت، سرمایه داری و فرهنگی مبتنی بر ارزشهای تجاری را تشویق میکند و میل به آن دارد که تمام زوایای زندگی فرهنگی را به گونهای تجاری بسازد که ایجاد یا بقای سازمانهای فرهنگی و سیاسی غیر بازاری دشوار شود.
🔹هابرماس معتقد است #تبلیغات -حقایق ساختگی- انجام گفتگوهای صادقانه را دشوار کرده و دسترسی به اجماع عملاً غیر ممکن به نظر میرسد.
🔸 بریزلو نتیجه میگیرد که فقدان مسؤولیت و تعهد یکپارچه و منسجم، پتانسیل واقعی اینترنت به عنوان یک حوزه عمومی را خنثی میسازد. وی استدلال میکند که اینترنت نوعی احساس جامعه گرایی را ترویج میکند اما باید منتظر ماند و دید که آیا این احساس به #همبستگی منجر میشود یا خیر. اما گمنامی و فقدان مکانی و فشردگی و تراکم اینترنت، برای همبستگی مخرب است.
✏️منبع: مقاله "تاثیر فضاهای مجازی بر کنش اجتماعی جوانان دانشجوی دختر با تاکید بر اینترنت" به اهتمام باقر ساروخانی و غلامعلی توسلی و عزیزه سید عربی نژاد
⭕️ مسیر رسانه | مؤسسه تخصصی سواد رسانهای ⭕️
🆔 @massir_resane
https://yon.ir/UT3Ny