✳️ چالشهای پیش روی «تجربه» در مسیر حکمرانی(۱)
🔰برخی اندیشمندان سیاسی، متأثر از مبانی مدرنیته، به نقد حکومت دینی پرداختهاند. پاسخ ایشان همان چالشهایی است که در دوران معاصر، مدرنیته را به پسامدرن سوق داد.
مدرنیته با توضیحی که گذشت، بر روش تجربی تکیه داشت؛ اما چالشی که با آن مواجه شد این بود که تجربه نهایتاً گزارههای توصیفی و «هست و نیست» را به اثبات میرساند و این گزارههای توصیفی اگر بخواهند گزارههای تجویزی (باید و نبایدهای ناظر به عمل) را نتیجه بدهند، باید پای عقلانیت (منطق و وجدان) را وسط کشید، که مدرنیته از آن فراری بود! با بسنده کردن به روش تجربه، هیچ کس نمیتواند از ایدئولوژی خود، دفاع کند و ایدۀ خود را به دیگران توصیه نماید. این برای غرب مدعی تمدن و ایدئولوژی یک بنبست بود.
👈به دنبال این چالش جریانات روشنگری در غرب رواج پیدا کرد و با عبور از روش تجربی، راه شکاکیت و تکثرگرایی و نسبیت ارزشها را در پیش گرفت که آن هم انحرافی نهچندان کوچکتر از انحراف مدرنیته بود.
این انحرافات پسامدرن هم برای ما تازگی ندارد و در واقع، این سومین باری است که شکاکیت در تاریخ بشریت رواج پیدا می کند. این همان سفسطههای یونان باستان (قرن 7 پیش از میلاد) و سفسطههای صدههای اول میلادی است که امروز برای بار چندم با قالب و ادبیاتی جدید سر بر آورده و برای رونق خود ابزار رسانه و تبلیغات را نیز به دست گرفته است.
🔸این نظریات تکثرگرایانه البته ظرفیت نفی حکومت دینی را ندارند و به ناچار باید حکومت دینی را ـ در کنار دیگر گرایشات سیاسی ـ به رسمیت بشناسند؛ لکن برای ما که حق و باطلی را در واقعیت امر به رسمیت میشناسیم، مبانی پسا مدرن اعتباری ندارد.
برای ما فقط مسیر حقی که با عقل و تجربه و با مدد وحی و راهنمایی اولیای دین به آن رسیدهایم ارزش دارد.
💢 اشتباه در تشخیص را نباید با پشت پا زدن به ابزارهای معرفت بشری جبران نمود. ابزارهای معرفتی بشر نیز در ابزارهای زمینی و دم دستی خلاصه نمیشوند و این ابزارهای متنوع، با توضیحی که خواهد آمد، هر کدام در جای خود قابلاستفادهاند.
در ادامه به بررسی دیگر ابعاد نارساییهای ابزار تجربه باز میگردیم.
#نقد_مدرنیته
#نقد_پست_مدرن
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
🔰برخی اندیشمندان سیاسی، متأثر از مبانی مدرنیته، به نقد حکومت دینی پرداختهاند. پاسخ ایشان همان چالشهایی است که در دوران معاصر، مدرنیته را به پسامدرن سوق داد.
مدرنیته با توضیحی که گذشت، بر روش تجربی تکیه داشت؛ اما چالشی که با آن مواجه شد این بود که تجربه نهایتاً گزارههای توصیفی و «هست و نیست» را به اثبات میرساند و این گزارههای توصیفی اگر بخواهند گزارههای تجویزی (باید و نبایدهای ناظر به عمل) را نتیجه بدهند، باید پای عقلانیت (منطق و وجدان) را وسط کشید، که مدرنیته از آن فراری بود! با بسنده کردن به روش تجربه، هیچ کس نمیتواند از ایدئولوژی خود، دفاع کند و ایدۀ خود را به دیگران توصیه نماید. این برای غرب مدعی تمدن و ایدئولوژی یک بنبست بود.
👈به دنبال این چالش جریانات روشنگری در غرب رواج پیدا کرد و با عبور از روش تجربی، راه شکاکیت و تکثرگرایی و نسبیت ارزشها را در پیش گرفت که آن هم انحرافی نهچندان کوچکتر از انحراف مدرنیته بود.
این انحرافات پسامدرن هم برای ما تازگی ندارد و در واقع، این سومین باری است که شکاکیت در تاریخ بشریت رواج پیدا می کند. این همان سفسطههای یونان باستان (قرن 7 پیش از میلاد) و سفسطههای صدههای اول میلادی است که امروز برای بار چندم با قالب و ادبیاتی جدید سر بر آورده و برای رونق خود ابزار رسانه و تبلیغات را نیز به دست گرفته است.
🔸این نظریات تکثرگرایانه البته ظرفیت نفی حکومت دینی را ندارند و به ناچار باید حکومت دینی را ـ در کنار دیگر گرایشات سیاسی ـ به رسمیت بشناسند؛ لکن برای ما که حق و باطلی را در واقعیت امر به رسمیت میشناسیم، مبانی پسا مدرن اعتباری ندارد.
برای ما فقط مسیر حقی که با عقل و تجربه و با مدد وحی و راهنمایی اولیای دین به آن رسیدهایم ارزش دارد.
💢 اشتباه در تشخیص را نباید با پشت پا زدن به ابزارهای معرفت بشری جبران نمود. ابزارهای معرفتی بشر نیز در ابزارهای زمینی و دم دستی خلاصه نمیشوند و این ابزارهای متنوع، با توضیحی که خواهد آمد، هر کدام در جای خود قابلاستفادهاند.
در ادامه به بررسی دیگر ابعاد نارساییهای ابزار تجربه باز میگردیم.
#نقد_مدرنیته
#نقد_پست_مدرن
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا