افق (واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه‌ مصاف)
8.93K subscribers
1.64K photos
387 videos
125 files
819 links
واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)

ایتا @masaf_ofogh

https://instagram.com/masaf_ofogh اینستاگرام

ارتباط با ما👇
my.masaf.ir/r/Telegram

☎️ 02175098000
Download Telegram
❇️ معنای ولایت مطلقه چیست؟

⁉️ آیا معنای ولایت مطلقه (برای فقیه مثلاً) اطاعت بی چون و چرا از حاکم نیست؟ آیا بازخورد این معنا در جامعه، لااقل پوشش و حصاری به نفع حاکم اسلامی نیست که او را غیر قابل نقد بنمایاند؟

در پاسخ باید گفت: ولایت مطلقه یک اصطلاح درون‌فقهی است و از ادبیات رایج علوم سیاسی کاملاً فاصله دارد. ولایت مطلقه برای فقیه ولایتی است که اختیاراتی در حد تشکیل حکومت به فقیه بدهد و این در مقابل نظر کسانی است که شئون فقیه را در اختیارات محدودتر ـ همچون امور حسبه و رسیدگی به افراد محجور و بی‌سرپرست ـ خلاصه کرده‌اند.
اطلاق در ولایت مطلقه حتی برای معصوم (علیه السلام) همه‌جانبه نیست و برخی قیود واضح و بدیهی در آن مفروض انگاشته شده است. فقیه فراتر از احکام الهی ولایتی ندارد، همچنان که فراتر از مصلحت مردم ولایتی ندارد. هرچه که باشد باید در چارچوب این دو قید باشد.

🔸 حتی دستور الهی به حاکمان ـ برای این‌که غیرقابل نقد به نظر نیایند ـ این است که فضا را برای انتقاد باز بگذارند و تا حدی که به امنیت و آرامش جامعه خلل وارد نمی‌کند، جرأت و جسارت مطالبه‌گری به مردم بدهند.
مجال بحث جای دیگر است و اینجا به ذکر یک نمونۀ عینی بسنده می‌کنیم.

زنی به نام سوده نزد معاویه به شکایت آمد و با لهجه‌ای صریح از ظلم بسر بن ارطاة ـ عامل معاویه ـ گفت و با تندی سخنی بر زبان آورد که معاویه از آن برداشت تهدید کرد. معاویه تهدید او را بر نتافت و تهدید او را با تهدید پاسخ داد.
سوده هم در برابر معاویه یادی از علی (علیه السلام) کرد و در ضمن شعری گفت: «عدالت با علی (علیه السلام) دفن شد!» معاویه پرسید: از علی چه دیده‌ای که اینگونه او را به رخ من می‌کشی؟ گفت: «روزی به قصد شکایت از کارگزار مالیاتی علی (علیه السلام) به نزد آن حضرت آمدم. حضرت نماز می‌خواند و چون متوجه من شد از نماز منصرف شد. سپس با رأفت و ملاطفت کارم را پرسید. قصه‌ام را برای او بازگو کردم و آن حضرت گریست. سپس دست به مناجات خدا برداشت و گفت: خدایا تو شاهدی که من احدی را به ظلم و ستم دستور ندادم. سپس همان‌جا سند خلع آن کارگزار را نوشت و به دست من داد».

👈 اینجا معاویه رو به سوده کرد و گفت: (لقَد لَمظَکم‏ ابنُ أبی طالب الجُرأةَ عَلَى السُلطان) به خدا قسم فرزند ابی طالب جرأت به خرج دادن در برابر سلطان را به کام شما شیرین گردانیده است.
این است که انعطاف‌پذیرترین حکومت‌ها را باید حکومت دینی اصیل دانست.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍261
⚠️ دین هزار سال پیش و ادارۀ جامعۀ امروزی

🔰 کسانی که دخالت ادیان را اجمالاً در شئون دنیا لازم می‌دانند با این شبهه مواجهند که با مرور زمان ادیان فرسوده یا کهنه می‌شوند و نیاز به نوسازی و بروزرسانی دارند تا با امروز آدم و آدمِ امروزی تطابق پیدا کنند. دین هزار سال پیش چطور می‌خواهد برای امروز ما کارآمد باشد، در حالی که اساساً هر برنامه‌ای هرقدر هم که خوب و کامل باشد، بدون پویایی، طراوت خود را از دست می‌دهد و کهنه و فرسوده می‌شود.

❇️ این‌ها دغدغه‌هایی است که اتفاقاً خود دین اسلام به حال آن فکری کرده است. دربارۀ تدابیر این دین برای پویایی هرچه بیشتر، صحبت خواهیم کرد. فعلاً به این نکته اشاره می‌کنیم که دین اسلام خود نسخۀ تکامل‌یافته‌تری از شرایع پیشین است که به تبع پیشرفت زمانه و رشد جوامع، آئین و مناسک خود را روزآمد کرده است.

🌀 از زمان حضرت نوح (علیه السلام) که شرایع و مناسک دینی آغاز شد، هر پیامبر اولوالعزم تکمله‌ای بر شریعت پیشین زد تا اینکه به آئین اسلام رسید. با آمدن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) هم بنا بر این است جنبه‌های پوشیده و فراموش شدۀ این دین نمایان شود، آن‌قدر که برخی خیال کنند دین جدیدی آمده است! (آن‌طور که در ادعیه می‌خوانیم: و أظهِر به دِینَ نَبیِّک؛ خداوندا، به دست حضرت حجت (عجل الله فرجه الشریف) دین پیامبرت را بر ما آشکار کن).

بر این اساس، تکامل و روزآمد شدن ادیان انتظاری معقول و امری طبیعی است. دین اسلام نیز با اینکه دین پایانی است و پیامبر اسلام هم پیغمبر خاتم، اما هرگز نباید تصور کرد که روند تکامل این دین متوقف شده است. در مرحلۀ بروز و ظهور خارجی، روند تکامل این دین ادامه دارد. در این باره توضیح خواهیم داد. اما نکتۀ قابل توجه این‌جاست که تکامل ادیان معنایش انحراف یافتن از آرمان‌های خود به سمت آرمان‌های مدرنیته مثلاً نیست! ضرورت تکامل ادیان برای این نیست که انسان‌های امروزی از وحی استقلال یافته‌اند و با پیشرفت علم و فناوری از دین و معنویت بی‌نیاز شده‌اند! بلکه تکامل ادیان تغییری رو به جلو است و پیش‌فرض آن این است که مردم امروزی پس از فراز و نشیب‌های بسیار، به دامان وحی بازگشته و گمشدۀ خود را در این مسیر یافته‌اند.

🔸 تکامل ادیان مبتنی بر پیشرفت معنویت و عقلانیت دینی و آمادگی بیشتر برای اجرای دستورات دینی است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ظهور اتفاق نمی‌افتد جز این‌که هر صنفی از مردم به حکومت می‌رسد و (به خاطر روش غلط) از اجرای عدالت ناکام می‌ماند، تا این‌که کسی مدعی نباشد که اگر ما بودیم عدالت را (کامل) به اجرا می‌گذاشتیم! پس از آن است که حضرت قائم (عجل الله فرجه) به حق و عدالت قیام می‌کند (الغیبة نعمانی، ص۲۷۴).

〽️ از مباحث پیشین این هم روشن شد که دین اسلام از ابتدا با مسئلۀ پیشرفت علم و تکنولوژی مشکلی نداشته است و برای تطبیق با پیشرفت‌های مادی بشر هیچ نیازی به روزآمد شدن ندارد.

#سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍63
✳️ ثبات دین و متغیر بودن شرایط سیاسی

🔰 می‌گویند: دین امری ثابت است و سیاست امری دائماً در حال تغییر! چگونه می توان این سیاست را با آن دین مدیریت کرد؟
در نقض این اشکال باید دید آیا این اشکال را به نظام حقوقی خودشان هم وارد می‌دانند؟ مثلاً «آزادی» یا «برابری» که خط مشی اساسی حکومت خودشان را تعیین می کند، آیا روزی می‌رسد که بگویند: این شعارها کهنه شده و به درد جامعه امروزی نمی‌خورد! آیا قوانین عادی خودشان هر روز در حال تغییر است؟ در حالی که ما می دانیم قوانینی که بر پایۀ نظام حقوقی دقیقی تنظیم شده باشند، شانس ماندگاری بیشتری دارند.

🔸 اشکال ثابت و متغیر را در دو سطح می توان مطرح کرد. یکی مسائل نو پدیدی است که در شرایط جدید و بر اثر پیشرفت یا دگرگونی جوامع ایجاد شده است و از دین انتظار می‌رود دربارۀ آنها پاسخ درخور داشته باشد؛ و دیگری تغییر شرایطی است که باعث تغییر نتایج می شود و انتظار از دین این است که انعطاف لازم را برای تطبیق با شرایط جدید داشته باشد. اینجاست که اشکال می کنند گزاره‌های دین ثابت است و از پسِ سیاست متغیر بر نمی‌آید.
اشکال نخست همان اشکال کامل بودن دین و پاسخگویی آن به مسائل جدید است که به تبیین آن باز خواهیم گشت. فعلاً راجع به اشکال دوم در چند مرحله پاسخ هایی ارائه می کنیم.

👈 اولاً دو مقدمه ای که در بیان اشکال مفروض انگاشته شد، محل تردید است و در کلیت آن‌ها اشکال وجود دارد.
«نه اسلام که می‌گوییم ثابت است، به مفهوم مطلق ثابت است، که هیچ گونه تغییری در قوانینش وجود نداشته باشد؛ و نه شرایط و مقتضیات زمان به این شکل است که غالباً تصور می‌شود که لازمۀ زمان این است که همه چیز تغییر کند؛ یعنی در اسلام عناصری ثابت و عناصری متغیر وجود دارد، همچنان که در زمان هم عناصری ثابت وجود دارد که باید ثابت بماند، و عناصری که باید تغییر کند». (شهید مطهری، اسلام و نیازهای زمان ـ مجموعه آثار، ج۲۱، ص۲۸۲).
در ادامه در این باره توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍92
❇️ ثبات دین و متغیر بودن شرایط سیاسی(۲)

🔸در پاسخ به اشکال ثابت بودن دین و متغیر بودن شرایط سیاسی، اشاره کردیم که هر دو مقدمۀ اشکال تعمیم‌های نابه‌جایی هستند که به سادگی از کنار آن‌ها عبور شده است. نه تجویزهای دین همه خشک و ثابت است، و نه شرایط سیاسی همیشه در حال تغییر و دگرگونی است تا تحت هیچ ضابطۀ مشخصی در نیاید.

🔰 توضیح مطلب اینکه ثابت یا متغیر بودن قوانین تابعی از نیازهای بشری است و این عنصر نیاز است که تعیین می‌کند کدام قانون ثابت باشد و کدام متغیر؛ چون هر قانونی پاسخ به یکی از نیازهای بشر است. از طرفی، نیازهای بشر به دو دسته تقسیم می‌شود:

1️⃣ نیازهای ثابت (فطری)
2️⃣ نیازهای متغیر (وابسته به فرهنگ‌ها)


بر این اساس، برخی قوانین که ناظر به نیازهای فطری هستند باید ثابت باشند و طبعاً برخی قوانین هم متغیر.

قوانین متغیر بیشتر راجع به پوستۀ نیازهای انسان و روش‌های برآورده کردن آن‌ها هستند؛ در حالی که هستۀ نیازهای انسان (مثل نیاز کلی به تغذیه، بهداشت، آرامش، آسایش و لذت) در تمام زمان‌ها و فرهنگ‌ها مشترک هستند.(رک: اسلام و نیازهای زمان، شهید مطهری)

▫️ حال باید دید که احکام شریعت ناظر به هستۀ نیازهای بشر هستند تا همواره ثابت باشند، یا ناظر به پوستۀ نیازها، تا در بستر شرایط دستخوش تغییر شوند.

فقهای ما در فرآیند اجتهادشان، به تفکیک این دو دسته احکام عنایت دارند و بسیاری از احکامِ ناظر به فرهنگ‌ها را حمل بر مثالیت می‌کنند.

📌 مثلاً اگر در روایت آمده باشد:
«صاحب مَرکب ضامن خسارت‌هایی که مرکب از پشت سر وارد کرده نیست»

این حکم با کشف ملاک آن، می‌تواند شامل وسایل نقلیه در عصر ما نیز باشد.

در عین حال، با مراجعهٔ تفصیلی به مجموعهٔ احکام، می‌توان دریافت که عمدۀ آن‌ها ناظر به هستۀ نیازها و ابعاد فطری بشر هستند و طبیعی است که در بستر زمان دچار تغییر نگردند.

البته دور از انتظار نیست که برخی از احکام شریعت نیز بر همان پوسته و فرهنگ‌ها نظارت داشته باشد و دربارۀ آن‌ها پیشنهاد خاص ارائه کرده باشد. این در مواردی است که سبک زندگی خاصی در گزاره‌های دین تعریف شده باشد.

از کنار این احکام نمی‌توان به راحتی عبور کرد، چون این احکام با تخطئۀ دیگر فرهنگ‌ها، راه صحیح تأمین نیازهای فطری را بیان نموده‌اند.

💢مثل اینکه: دین اسلام برای ارضای حس لذت‌طلبی انسان طرح و ایده دارد و ایده‌های هواپرستانه و ظاهربینانه را تخطئه می‌کند.

#دین_و_سیاست
#شبهات_سکولاریزم

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍13
قرآن کریم اجازۀ سوء استفاده از نام دین را حتی به علمای دین نداده است و در مذمت عالمان اهل کتاب که دین را اسباب نفوذ و کسب قدرت خویش قرار داده بودند، آیاتی نازل کرده است. خدا در این آیات هم احبار و راهبان قدرت‌طلب را مذمت کرده و هم مردمی را که چشم‌بسته از آن‌ها تبعیت می‌نمودند.

🔸 تبعیت از علما احترام به مقام علم و دانش ایشان است و هیچ‌گاه به معنای تبعیت کورکورانه از اشخاص نیست، که این تبعیت کورکورانه خود نوعی انسان‌پرستی است . چنین حکومتی در ادبیات قرآن هرگز حکومت دینی تلقی نمی‌شود.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍122
ثبات دین و متغیر بودن شرایط سیاسی (۳)

در اشکال به حکمرانی دینی، ادعا شده بود که تدوین قوانین را که ماهیتی متغیر دارند، نمی‌توان به دین ـ با ماهیت ثابت ـ سپرد. در این باره توضیحاتی باقی مانده است که این‌جا به آن می‌پردازیم. گوشه‌ای از حل معما به نسبت فقه و قانون باز می‌گردد. آیا قوانین ما ضرورتاً همان متن احکام شریعت هستند تا اشکال ثابت بودن دین و متغیر بودن شرایط سیاسی مطرح گردد؟!

❇️ در قوانین جزائی و مدنی که تعیین کنندۀ حقوق متقابل افراد و مجازات تخطی از آن‌ها است، همینطور است. در این موارد که حضور فقه صریح و شفاف است، مواد قانونی بر اساس متن همان گزاره‌های شرعی تدوین می‌شوند و پس از تصویب قانونی، اعتبار عرفی و عقلائی پیدا می‌کنند؛ اما در بسیاری از قوانین دیگر ـ مثلاً آن‌هایی که ناظر به سیاست‌ها و شیوه‌های اجرائی حکومت هستند ـ فقه و قانون در دو لایۀ متفاوت قرار می‌گیرند و این‌طور نیست که بین آن‌ها تماثل برقرار باشد.

📜 در این دسته از موضوعات، می‌توان شریعت را پشت صحنۀ قوانین، و قوانین را آئین‌نامۀ اجرائی شریعت دانست. به بیانی قوانین بر پایۀ دو عنصر «مصلحت» و «شریعت» نیاز به تدوین دارند. این‌جاست که قوانین در سایۀ همان گزاره‌های ثابت شریعت می‌توانند در بستر شرایط کاملاً متغیر باشند.

👈 بر این اساس ممکن است اصول کلی حکمرانی ثابت باشد، و تاکتیک‌های اجرایی آن در بستر زمان تغییر کند. این‌جا دین دربارۀ آن آئین اجرایی اصلاً نظر نداده است و آنچه از متن دین بر می‌آید همان اصول کلی خواهد بود. اما تدوین قوانین ـ که تدابیر اجرایی آن احکام شرعی تلقی می‌شوند ـ به ولی فقیه موکول است که طبعاً آن را به نهاد قانون‌گذاری تفویض می‌کند.

🔸 گاهی از این تدابیر اجرایی شریعت تعبیر به حکم ولایی یا حکم حکومتی نیز می‌شود (ر.ک: تنبیه الأمة، محقق نائینی، ص۱۳۳؛ انوار الفقاهة (کتاب البیع)، آیت الله مکارم، ص۵۵۰). با توجه به اینکه نسبت فقه و قانون از مباحث چالشی و جدید علوم سیاسی است، توضیح بیشتر مدعا را به جای خود موکول می‌کنیم.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍9
❇️ ثبات دین و متغیر بودن شرایط سیاسی (۴)

در توضیح نسبت فقه و قانون، به یک اصلاح فقهی تحت عنوان «حکم ولایی» اشاره کردیم. به جز این، به دو اصطلاح دیگر نیز اشاره می‌کنیم که ظرفیت انعطاف‌پذیری گزاره‌های فقهی را در بستر شرایط بالا می‌برند: یکی احکام مشروط و دیگری احکام ثانویه.

🔹 احکام مشروط: در این نوع احکام، چارچوب‌ها و ضوابط کلی به نحوی ترسیم می‌شوند که ناظر به فرض‌های گوناگون باشند و در شرایط مختلف، خروجی مناسب از آن‌ها به دست آید. این ملاحظات زمانی و مکانی را می‌توان در متن همان قانون، با حفظ وصف کلیت در عناوین آن و تنها با قید چند شرط، پیش‌بینی کرد تا در تغییر و تحول شرایط نیاز به تبصره زدن به قانون نباشد.

🔸 نهایتاً تطبیق این‌که در شرایط کنونی کدام فرض قانون اجرایی شود، به عهدۀ قانون‌گذار و در شرایطی که تشخیص آسان باشد، به عهدۀ خود مردم خواهد بود. به طور مثال، دریافت زکات از اسب یا برنج می‌تواند وابسته به شرایط خارجی باشد. به این صورت که اگر این موارد تبدیل به کالای سرمایه‌ای شوند، مشمول حکم زکات خواهند بود، و در حالتی که از سبد مصرفی عموم مردم خارج شوند، از شمول حکم زکات نیز خارج خواهند شد. 📜 (ر.ک: دراسات ـ شیخ منتظری ـ ، ج۳، ص۱۲ و ۲۶-۲۹).

🔹 احکام ثانویه: این احکام به این معناست که احکام شریعت در بستر اوضاع و شرایط خاص امکان تغییر و تبدل دارند. یعنی هرچند حکم مسائل گوناگون در شرایط عادی بیان شده است، اما در شرایط غیرطبیعی (مثل تزاحم، ضرر، حرج، اضطرار، سهو و نسیان) انعطاف لازم برای رفع ید از حکم اولیه لحاظ شده است.

🌀 استفاده از این احکام ثانویه می‌تواند راهکاری موقت برای برون‌رفت از بن‌بست‌های سیاسی و اجتماعی باشد. به طور مثال، قرآن کریم قتال در ماه‌های حرام یا در حریم مسجد الحرام را، مانند سنت‌های دیرینۀ عرب جاهلی، ممنوع اعلام کرده است. اما در شرایطی که دشمن از این حکم سوء‌استفاده کند، از باب مقابله‌به‌مثل، قتال در این زمان‌ها و مکان‌ها را تجویز نموده است. (بقره: ۱۹۱ و ۱۹۴). این مقابله‌به‌مثل یک حکم ثانوی محسوب می‌شود.

پویایی شریعت اسلام جوانب دیگری هم دارد که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم...

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍8
❇️ عنصر پویایی در شریعت اسلام

⁉️چه چیزی ضامن پویایی دین اسلام است تا بتواند نسخۀ نهایی و ابدی ادیان آسمانی باشد.
این بستگی به این دارد که دین اسلام را چقدر درست و کامل شناخته باشیم؟ اساساً تعریف ما از دین اسلام و عناصر اصلی تشکیل دهندۀ آن چیست؟ پیامبر خدا چه چیزی را به عنوان دین برای ما به یادگار گذاشت؟ آیا فقط کتاب (قرآن) بود با گزاره های ثابتش؟

💯 بدیهی است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در کنار قرآن، وزنۀ دیگری نیز به عنوان عنصر پویای دین به یادگار گذاشت که به لطف آن خداوند فرمود: الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (مائده: ۳). این عنصر پویا همان امامت و ولایت است؛ و این میراث گران‌بها همان است که در حدیث شریف ثقلین نیز به روشنی به آن اشاره شده است.

🔸قرآن و سنت عمدتاً چارچوب‌های فطری دین را بیان کرده‌اند که همه‌زمانی و همه‌مکانی هستند. اشاره کردیم که برخی احکام خاص نیز که تشخیص شرایط آن برای خود مردم ممکن است، به صورت احکام مشروط بیان شده است (مثل جواز دروغ گفتن به غرض اصلاح روابط بین افراد). فراتر از این، آن دسته از گزاره‌های دین که تابع شرایط پیچیده‌تری هستند و احراز شرایط خارجی آن برای عموم مردم مشکل است، به عنصر پویای امامت محول شده است و با این شیوه، اختیار عمل لازم نیز برای تدبیر جامعه و هدایت افراد و جریانات به سمت کمال و صلاح ایشان، در اختیار امام قرار داده شده است.

▫️می‌توان دو عنصر اساسی فوق را از این آیۀ شریفه نیز برداشت کرد:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و همراه آن‌ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. (حدید: ۲۵)
کتاب در این آیه می‌تواند اشاره به همان احکام ثابت باشد که از وصف کلیت برخوردارند؛ و میزان هم (به معنای سنجه یا ترازو) می‌تواند کنایه از قدرت تشخیص و اشاره به مواردی باشد که تشخیص آن به خود ولیّ الهی موکول است.

👈 بزرگان ما در ذیل آیۀ اولوا الامر «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ» نیز تذکر داده‌اند که اطاعت از رسول و اولو الأمر اشاره به مواردی غیر از موارد اطاعت از خدا دارد و در مواردی که رسول یا امام (علیهم السلام) دستور ولایی ـ ناظر به شرایط خاص ـ می‌دهد اطاعت از او در نگاه نخست اطاعت از خود رسول و امام است و اینطور نیست که دستور مستقیم خداوند باشد. (از جمله ر.ک: بدائع الدرر امام خمینی، ص۱۰۶؛ المیزان علامه طباطبائی ، ج‏۴، ص ۳۸۸ ؛ اقتصادنا شهید صدر، ص ۳۰۱ و ۷۲۵؛ تنبیه الأمّة محقق نائینی، ص۱۳۵).

🌱 به برکت این عنصر پویای ولایت، دین اسلام این قابلیت را پیدا کرده است که دین خاتم و نسخۀ نهایی و ماندگار تا روز قیامت باشد.
اشاره کردیم که ولیّ فقیه در این جهت نیز نایب از امام (علیه السلام) است و پویایی دین در عصر غیبت به واسطۀ حکم ولایی او تضمین می‌شود.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍13
✳️ پویایی دین در عصر غیبت

🔰در عصر غیبت ولیّ الهی ـ آن عنصر تمام و کمال پویایی جامعه ـ چیزی که به پویایی دین و تکامل فقه کمک می‌کند، دو ایدۀ «حکم ولایی» و «اجتهاد» است که مورد اول را سابقاً اشاره‌وار توضیح دادیم و اینجا به شرح دومی می‌پردازیم.

🔸اجتهاد کوششی است در راستای توسعه، تعمیق و دقت بخشیدن به یافته‌های بشری از متون دینی. در این ایدۀ مترقی فرض بر این است که منابع دینی زوایای استخراج نشده‌ای دارد که به همت علمای دین باید استخراج شود تا ناگفته‌های دین در عصر غیبت برای اجرا در سطح جامعه به دست آید.
دین هزار سال پیش برای مردم هزار سال قبل نبود، بلکه آنان را تا مراحلی که ظرفیتش را داشتند رشد داد و هنوز هم این ظرفیت را دارد که جوامع اسلامی را رشد بدهد. دینِ آن زمان خیلی فراتر از مردم آن زمان بود و نمی‌توان ادعا کرد که مردم امروز از آن مفاهیم متعالی پیشی گرفته‌اند و آن آموزه‌ها برایشان کهنه شده است. فقط اینکه باید همت کرد و آموزه‌های متناسب با عصر کنونی را از منابع دینی استخراج کرد.
بله، اگر روزی برسد که مردم به مرز آموزه‌های دین برسند، بر خداست که این دین را ـ مثلاً به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ـ توسعه دهد و قلۀ کمال بشر امروزی را ارتقا ببخشد تا ادامۀ حیات اجتماعی و سیاسی آن‌ها لغو و بیهوده نباشد.

❇️ مسائل جدیدی که در شرایط جدید جوامع به پیش می‌آید حتماً در دریای معارف قرآن و اهل بیت رد و اثری دارد و کسی که از نزدیک با این آموزه‌ها آشنا باشد، جامعیت آن را تصدیق می‌کند. تطبیق آموزه‌های دین با مسائل نوظهور به همت مسیر اجتهاد میسر می‌شود.
حوزه‌های علمیۀ ما در مسیر استنباط مسائل سیاسی در ابتدای راه قرار دارند. ابواب اجتماعی دین در همین صدۀ اخیر و به خصوص پس از انقلاب اسلامی مورد دغدغۀ عالمان دین قرار گرفته است و مسائل کشف نشدۀ فراوانی پیش روی ایشان قرار دارد که باید از این دریای معارف قرآن و اهل بیت استخراج گردد.

▫️با این وجود حکم به ناکارآمدی دین در عرصۀ جامعه، قضاوتی عجولانه است. وقتی می‌توان در کارآمدی این دین خدشه وارد کرد که اولاً توصیه‌های آن در حوزۀ حکمرانی استخراج شده باشد، و ثانیاً به آن توصیه‌ها و آئین حکمرانی آن عمل شود و با اجرای صحیح، نتایج آن در طولانی مدت مورد ارزیابی قرار گیرد؛ در حالی که مجریان ما در بسیاری موارد از کنار توصیه‌های دین در حوزۀ حکمرانی بی‌تفاوت عبور کرده‌اند و هنوز هم عزم جدی برای عملیاتی کردن توصیه‌های آن در برخی دستگاه‌ها مشاهده نمی‌شود.

⚠️چطور می‌توان حکمرانی دینی را ناکارآمد دانست، در حالی که در کشور خودمان هر نقطه‌ضعفی که می‌بینیم، به خاطر فاصله از آموزه‌های دین است؛ و هرجا به متن شریعت پایبند بودیم برکات آن را هم مشاهده کرده‌ایم.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍9
✳️ مثالی از پویایی اسلام در مسئلۀ حکمرانی

🔸 در قالب یک مثال فرضی مرتبط با مباحث پیش رو، نظر اسلام را در باب حکومت مطالعه می‌کنیم تا ببینیم پویایی دین در این موضوع چگونه قابل تصور است.
مشخصاً اصل ضرورت حکومت یکی از نیازهای طبیعی انسان است و دین بر این نیاز طبیعی صحه گذاشته است و اصل ضرورت حکومت را تأیید کرده است. اما پوستۀ این حکومت و قالب اجرایی آن ممکن است به چند نحو تعیین گردد:

1⃣ اینکه اسلام در این جهت انعطاف کامل به خرج داده باشد و اختیار عمل را به خود مردم یا متخصصین داده باشد، تا با تشخیص مصلحت در هر زمان، بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.

2⃣ اینکه اسلام حاکم اسلامی را مسئول تعیین تکلیف نموده باشد تا حکم ولایی او در این باره فصل‌الخطاب باشد.

3⃣ اینکه اسلام احتمالات را برشمرده باشد و هر احتمال را ناظر به شرایط خاص ـ به نحو حکم مشروط ـ جعل کرده باشد. مثلاً اینکه گفته باشد: در صورت وجود معصوم چنین باشد و در صورت فقدان او چنان. یا در صورت رشد سیاسی مردم چنین باشد و در صورت ضعف درک سیاسی آن‌ها، چنان.

4⃣ اینکه اسلام بر یک فرض و شیوۀ خاص، به عنوان حالت ایده‌آل پافشاری کرده باشد و مسلمانان را الزام کرده باشد که فرهنگ سیاسی خود را با آن وفق بدهند و شرایط را برای عملیاتی شدن آن ایده فراهم نمایند؛ و البته تا زمانی که آن شیوه امکان تحقق ندارد، موقتاً روش دیگری را ـ به حکم ضرورت ـ به اجرا گذارند (از باب حکم ثانوی).

5⃣ اینکه در عصر شریعت و دوران حضور یک شیوه و روش خاص (مثل حکومت مرکزی یا شکل خاصی از مردم سالاری) مورد عمل قرار گرفته شده باشد و به کاربست آن توصیه شده باشد، اما فقیه با توجه به تغییر زمانه به این نتیجه برسد که آن شیوه، از شرایط این زمانه به دور است و آن توصیه‌ها ناظر به شرایط جاری در عصر حاضر نیست. این چیزی است که از آن به «تأثیر عنصر زمان و مکان در استنباط» یاد می کنند و در دوران معاصر بیش از دیگر فقها، امام راحل این ایده را توسعه بخشیدند.
با وجود این احتمالات ـ که هر کدام ممکن است به نظر برخی از علما از متن شریعت استخراج شود ـ معلوم می‌شود که نظام قواعد فقه سیاسی اسلام بن‌بست ندارد.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍131
✳️ ثبات در چارچوب‌ها، ضدنقطه قوت حکومت اسلامی

🔰 جنبه‌ی انعطاف‌پذیری دین را گفتیم که نقطه قوت اسلام شیعی است. در کنار آن، جنبه‌هایی وجود دارد که دین باید در آن‌ها ثبات داشته باشد و دستخوش تغییر نشود. آنجا که پای حق، حقیقت و فطرت آدمی در میان است، ثبات دین نقطه قوت آن خواهد بود.

برخلاف روایت غرب که همۀ ارزش‌ها، حقایق و تمایلات انسان را در حد رسوم، عادت‌ها و فرهنگ‌های موقت تنزل می‌دهد، صحیح این است که ابعاد تغییرناپذیری در این عالم و در وجود انسان وجود دارد که به مقتضای آفرینش، در آن نهادینه شده است.

💠 همین حقایق ثابت می‌تواند معیاری برای ارزیابی ایدئولوژی‌ها باشد؛ چون آیین و مسلکی که با واقعیات عالم و نیازهای حقیقی انسان تطابق نداشته باشد، شانس ماندگاری بالایی نخواهد داشت و به زودی ناچار خواهد بود سخن روز نخست خود را پس بگیرد یا اینکه ـ مثل مسیحیت قرون وسطی ـ خود را به نابودی بکشاند.

📖 قرآن کریم، شاهد حقانیت خود را یکپارچگی و هماهنگی آیات خود معرفی می‌کند و اینکه مانند هر سخن ناصواب دیگر، ابتدا و انتهای سخنانش همدیگر را نقض نمی‌کنند:
«أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِندِ غَیرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کثِیراً»
(نساء: ۸۲)
آیا درباره قرآن نمى‏ اندیشند؟ که اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏ یافتند.

قرآنی که آموزه‌های آن به خدای حقیقت تکیه دارد، نه هنگام نزول و نه پس از آن، از سخن روز نخست خود کوتاه نیامده و تا به امروز استوار و پابرجا باقی مانده است. این خاصیت سخن حق است که ماندگار باقی می‌ماند و در فراز و نشیب روزگار ناچار به پس گرفتن ادعای نخستین خود نمی‌شود. پیامبران الهی هم، هرکدام که مبعوث می‌شدند، این را می‌گفتند که:
"حرف ما همان سخن پیامبران پیشین است. روی حرفمان ایستاده‌ایم و از سخن حقی که گذشتگانمان می‌گفتند، ما هم دفاع می‌کنیم."
(یوسف: ۳۸ و آل عمران: ۳)

🔸 در مقابل، سخن باطل را می‌توان با رنگ عوض کردن شناخت. روی حرف خودش نمی‌تواند بایستد و دائم از این شاخه به آن شاخه می‌پرد. همین که احساس می‌کند در تنگنا قرار گرفته، بحث را عوض می‌کند و تا یک حرفش از رونق افتاد، حرف دیگری بر سر زبان‌ها می‌اندازد.

💢 مثلاً آیا مدرنیته (با محوریت انسان مادی و لذت‌پرست و نظام سرمایه‌داری) توانست روی حرف خود بایستد؟

دربارۀ سبک زندگی، امروز همان علوم تجربی به مخالفت با هواپرستی برخاسته‌اند و آن را سد راه پیشرفت انسان معرفی می‌کنند.

در نظام معرفتی هم، به جز اصلاح و تغییرهایی که درون مدرنیته روزبه‌روز اتفاق افتاد، نهایتاً این پست‌مدرن بود که مفروضات آن را به چالش کشید.

در نظام سیاسی هم، تا به امروز نسخه‌های متعددی از لیبرال دموکراسی به نمایش گذاشته شده است و هیچ‌ یک از نسخه‌های آن به تأیید نهایی نرسیده است.

🚩 امروز دوران خلأ تئوری است و کسی که پس از این‌همه فراز و نشیب ایدئولوژی‌ها، حرفی برای گفتن داشته باشد، فاتح فردای این عالم خواهد بود.

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»
(توبه: ۳۳)

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍82
✳️ کارآمدی حکومت دینی در عصر حاضر

🔰 دسته‌ای از مخالفان حکومت دینی کسانی هستند که با «عصری‌سازی» دین، آن را برای دوران قدیم مفید دانسته و در دوران کنونی، رقیب آن را عقل و علم بشری معرفی می‌کنند که با پیشرفت علم روز، به زعم ایشان، از دین هزار سال پیش پیشی گرفته است.
در برخی تعابیر چنین آمده:
«سامان بخشى و مشکل زدایى و فراغت آفرینى فقه، مخصوص جوامعى ساده و تحوّل و تشعّب نایافته بود که روابطى ساده و حاجاتى اندک آدمیان را به یکدیگر پیوند مى‌داد و روش علمى حلّ مسایل و مدیریت علمى جامعه نیز اندیشه‌اى ناآشنا بود. لکن امروزه غوغاى صنعت و تجارت و غبار روابط تیره سیاسى جهان را فقه فرو نمى نشاند و تحول عظیم مشکلات بشر امروز را فقه مهار نمى کند.» (عبدالکریم سروش، قصه ارباب معرفت، ص ۵۴ و ۵۵)

🔸 با تحلیل گفتمانی، اشاره کردیم که این بدبینی به مدیریت فقهی در بستر پیشرفت تمدن غرب شکل گرفته است. به دنبال داشت پیشرفت و توسعۀ غرب، آن را به سکولاریزم ربط می‌دهند؛ گویی اگر غرب دیندار بود این‌طور پیشرفت نمی‌کرد!

▫️توضیح دادیم که سهمی از تقصیر نیز متوجه مسیحیت قرون وسطی است که نتوانست توقعات مردم آن زمان را برآورده کند و پا به پای پیشرفت جوامع به پیش بیاید. در حالی که توصیه و تأکید دین اسلام به علم‌آموزی، آن را از مسیحیت تحریف‌شده متمایز ساخته و بلکه انگیزۀ دینی را پیشران توسعه جوامع اسلامی در دوران افول تمدن غرب قرار داده است.

⚠️فراموش نکنیم که حکومت اسلامی صدر اسلام نیز هرچند در بستر نظام قبیلگی و بسیط دوران جاهلیت شکل گرفت، اما به زودی تمدنی بزرگ را رقم زد و در مدت زمانی کوتاه جامعۀ بدوی آن زمان را به مراتب توسعه بخشید، هرچند پیشرفت آن، با انحراف دستگاه خلافت به سردی گرایید، اما در هر صورت نمی‌توان گفت: حکمرانی دینی مخصوص جوامع بسیط است!

👈 در نهایت آنچه زیربنای اشکال را تشکیل می‌دهد، احترام بیش از اندازه به علم تجربی و روشی است که مدرنیته در قبال عقل خودبنیاد بشری در پیش گرفته است. امروزه آن مبانی ارزش ابتدائی خود را از دست داده است و با بروز نواقص آن، خود به خود از رونق افتاده است.

📉 امروز تمدن غرب و دنباله‌روان آن باید پاسخگو باشند که با وجود ابزار علمی که در دست دارند، چرا با انواع مشکلات نوظهور دست و پنجه نرم می‌کنند؟ چرا در بسیاری از آمارها آمریکا از آخر اول است؟ (کتاب «آمریکا منفی ۲۰» در این زمینه قابل مطالعه است.)

منطق لذت در نظر آن‌ها چه تفسیری دارد که باعث شده کشورهای مرفه مثل ژاپن و بلژیک و دانمارک در آمار خودکشی و مصرف داروهای افسردگی رکورددار باشند؟ چرا به هر چیز که دست می‌برند ـ مثل جایگاه خانواده یا حتی سبک تغذیه ـ در دستشان طلا خاکستر می‌شود!

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍11
⚠️ علمی نبودن باورهای مذهبی

🔰 دستگاه فقاهت و دیانت ما در یک دورۀ بیش از هزار ساله، مسیری پر از عقلانیت را سپری کرده، تا این‌که به صلابت امروزه رسیده. دربارۀ چنین مکتبی نمی‌توان عجولانه قضاوت کرد و سازگاری آن را با علم و عقل و تدبیر زیر سؤال برد.

سلسلۀ دین، با توضیحاتی که سابقاً گذشت، از خدایی شروع می‌شود که منبع حکمت است و تمام قوانین شریعت خویش را بر مدار «مصلحت» تنظیم نموده است.

💬 در درجۀ بعد، امامان ما این علوم الهی را از مطمئن‌ترین منبع، یعنی «وحی»، دریافت نموده و با تضمین «عصمت» آن را به دیگران منتقل نموده‌اند؛ تا جایی که در علم و دانش هم‌آورد طلبی می‌کردند و به خاطر عالم نبودن، به دیگر مدعیان خرده می‌گرفتند. اصحاب ائمه نیز به سفارش ائمه (علیهم السلام) اهتمام ویژه به علم‌آموزی داشتند و این علوم و احادیث دریافتی را به صورت کتبی ثبت کرده و به صورت شفاهی، سینه به سینه، به شاگردان خویش تعلیم می‌نمودند (مانند اینکه حفظ قرآن کریم نیز به دو روش کتبی و شفاهی ـ با هم ـ بوده است).

در دوران پس از اصحاب ائمه ـ که دورۀ گردآوری اولیه و پالایش روایات و فصل‌بندی آن‌ها بوده است ـ علمای ما برخی روایات جعلی را، با عرضه به عقل و مسلمات شریعت، کنار نهاده و روایاتی را که طبق ارزیابی ایشان صحیح و مستند بوده، در کتب خویش ثبت نموده‌اند؛ و پس از آن نیز این کتب ـ همچون کتاب کافی شریف ـ در بین شیعیان شایع شده و در دسترس همگان قرار گرفته است.
در دوران متأخر البته جریان اخباری‌گری تلاش داشت که جایگاه عقل را تنزل بخشد، لکن دفاع عالمانۀ علمای اصول از جایگاه عقل اجازه نداد که سخن آنان به کرسی بنشیند.

📜 هر چند در برخی دوره‌های تاریخی، حوادث طبیعی و غیر طبیعی باعث از بین رفتن برخی اندوخته‌های روایی ما ـ عمدتاً کتب غیر مشهور ـ شده است، لکن همت بزرگانی همچون علامه مجلسی بر این بوده است که نسخه‌هایی از آن کتب را از گوشه و اطراف ممالک اسلامی گردآوری نمایند و میراث روایی ما را ترمیم بخشند. (برای مطالعه بیشتر ر.ک: روش فهم حدیث، مسعودی، فصل: پیشینه فقه الحدیث) اینها به جز عنصر اجتهادی است که همواره باعث پویایی فقه بوده و در اوج دقت و نکته‌سنجی تلاش خود را معطوف چند جهت نموده است:

۱. ارزیابی سندی روایات جهت بررسی صحت و سقم آن‌ها
۲. ارزیابی دلالی ادله جهت ضابطه‌مند کردن تفسیر متون و جلوگیری از برداشت سلیقگی
۳. ارزیابی ظواهر شریعت بر مبنای دیگر مسلمات و مفروضات (عقل یا شرع)
۴. تکیه به ادراکات عقلی قطعی ـ به عنوان پیامبر درونی ـ برای کشف اغراض شریعت

💢 این عنصر اجتهاد نیز ـ که آغاز آن به ابتکار خود ائمه (علیهم السلام) بوده ـ مسیری بی‌پایان است و از پویایی روزافزون آن چیزی کاسته نمی‌شود. همۀ این تلاش ها باعث شده تا امروزه، در کنار قرآن کریم، پشتوانۀ روایی قابل اطمینانی نیز برای برقراری یک حکومت دینی مطلوب در اختیار داشته باشیم و از اعتماد به این منابع موثق، متهم به ضدیت علم و عقل نگردیم.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍9
✳️ نسبت فقه سیاسی و دانش و تخصص

🔸جای علم، عقلانیت، تکنولوژی و تخصص در حکومت دینی کجاست؟ حکومتی که متعهد به گزاره‌های دینی است چگونه می‌تواند با پویایی و پیشرفت علوم همراهی کند؟ از نگاه دیگر، دین با گزاره‌های محدودی که دارد چگونه می‌تواند پاسخگوی نیازهای جدید باشد، در حالی که بسیاری از مسائل نو پدید در عصر نزول شریعت اصلاً مطرح نبوده است.

▫️پاسخ این سؤال البته در عصر حضور امام معصوم و عصر غیبت ایشان متفاوت است. در شرایط غیبت نیز، بسته به توقعات ما از فقه و این‌که چقدر بخواهیم فقه را در سیاست دخالت بدهیم، پاسخ این مسئله متفاوت است.
باید توجه داشت که دینی بودن یک حکومت ضرورتاً به این نیست که دین در تمام ابعاد آن حکومت دخالت داشته باشد. دینی بودن حکومت مراتبی دارد که به اقتضای شرایط زمانه و مقدار دسترسی به منبع وحی، یک مرتبه از آن به اجرا در می‌آید. به سه احتمال اشاره می‌کنیم که هر یک در بین اندیشمندان دینی نیز طرفدارانی دارد.

1️⃣ در یک تلقی حداقلی، توقع از فقه همین مقدار است که شرایط و ضوابطی را برای تعیین حاکمان مقرر فرماید و در شیوۀ حکمرانی نیز نهایتاً برخی قیود و ضوابط را ـ به صورت قیود سلبی، مثل پرهیز از ظلم و تبعیض به تعریف خاص ـ لحاظ نماید. در این صورت اساس ادارۀ جامعه به روش علمی و عقلائی خواهد بود تا زمانی که محدودیت خاصی از جانب شریعت به اثبات برسد. حضور علم و عقلانیت بشری در این تلقی برجسته‌تر از احتمالات بعد است.

2️⃣ در سطحی دیگر، توقع از فقه ارائۀ مکتب و ایدئولوژی ـ شامل اهداف، چارچوب‌ها، جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های کلان ـ است. مثل این‌که برخی حکومت‌ها «آزادی» را مقصد و محور حکمرانی خویش قرار می‌دهند و برخی «برابری» را؛ و در نظام ارزشی خود برای این موارد وزن و اعتبار بیشتری قائل می‌شوند. توقع زیادی نیست که دین بتواند به این مقدار در کار حکومت دخالت بکند و اهداف منحصر به فرد خود را پیش روی حاکمان ترسیم نماید. پس از آن، یافتن مسیری که ما را به مقصد مورد نظر دین برساند، به کمک عقلا و متخصصین خواهد بود.
«دانشگاه، ارزش‌ها و جهت‌گیری‌های خود را از حوزه بگیرد و حوزه از روش‌ها و علوم دانشگاه، به معنای حقیقی کلمه، استفاده کند و آن را در کشف احکام اسلامی دخالت دهد». (بیانات رهبر انقلاب، ۷۳/۹/۲۸)

3️⃣گاهی هم توقع از فقه ـ فراتر از دو فرض فوق ـ دخالت در جزئیات، نظام سازی و ارائۀ ایدۀ حکمرانی است.
«مدرسه علمی اسلامی موجود در کشور ما این توانایی را دارد که تمام مسائل مورد نیاز برای ادارۀ یک جامعۀ زنده را از قرآن و حدیث درک کند و در اختیار مردم بگذارد. باید این‌ها را استنباط کنند و بیان کنند و این کار به فضل الهی خواهد شد» (بیانات رهبر انقلاب، ۶۳/۲/۱۹)

👈 در این فرض و با این سطح انتظار از فقه، هرجا بیان صریحی از دین به ما برسد، به آن پایبند خواهیم شد؛ و در موارد سکوت شریعت در شیوۀ حکمرانی، یکی از دو فرض مطرح خواهد بود: در یک فرض همان شیوۀ رایج عقلائی از جانب شریعت مورد تأیید قرار گرفته و سکوت شارع، بر تأیید این معنا حمل می‌شود، یعنی شریعت نظر خود را با ارجاع دادن به شیوۀ عقلا بیان نموده است؛ در فرض دیگر، اختیار عمل به حاکم اسلامی داده می‌شود تا با مشورت متخصصین، مصلحت را یافته و به اجرا گذارد. در ادبیات فقهی، فرض اول به احکام امضائی، و فرض دوم به احکام ولایی شناخته می‌شود.

با این توضیح، دخالت دین در حکمرانی به هر سطحی که تصویر شود، مجال دخالت علم و تخصص وجود دارد؛ و بر همین اساس است که دین توصیۀ فراوانی به علم‌آموزی و بهره از تجربه و تخصص اهل علم، نموده است.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
🔆 @masaf_ofogh
👍91
✳️ دین تا کجا می‌خواهد در کار دنیا دخالت کند؟

🔸برخی این را به عنوان یک اشکال به حکومت دینی مطرح می‌کنند که «دین تا کجا می‌خواهد در سیاست دخالت داشته باشد و دخالت حداکثری او چه پیامدهایی را برای مردم و حاکمان در پی دارد؟»

اشاره کردیم که دینی بودن حکومت به این نیست که دین در تمام جزئیات آن دخالت ساختارشکنانه داشته باشد و با شیوۀ رایج حکمرانی مخالفت بورزد. بلکه دینی بودن حکومت با التزام به این اصل حاصل می‌شود که «دستور خداوند مبنای عمل قرار گیرد و هرجا شارع مقدس توقعی داشت، توقع او برآورده شود». پس از آن، مقدار دینی بودن حکومت و تمایز آن از حکومت عرفی، با توجه به گزاره‌های الزامی موجود در شریعت تنظیم خواهد شد.

👈 در هر صورت این سؤالی است که حکومت‌های بشری هم باید پاسخ دهند که تا چه مقدار قصد دارند قوانین سخت‌گیرانه و محدودیت‌زا وضع نمایند. این سؤال مخصوص حکومت دینی نیست و هر حکومتی موظف است پاسخ این مسئله را بر مدار حکمت و مصلحت ارائه نماید.
با نظر به گزاره‌های دین اسلام درمی‌یابیم که این دین در ارائۀ مکتب سیاسی ـ شامل مبانی، اهداف و چارچوب‌های کلی ـ متمایز از حکومت‌های بشری عمل کرده است؛ اما در ارائۀ جزئیات قوانین و نظامات اجتماعی و شیوه حکمرانی، در برخی زوایا حضوری برجسته از خود به نمایش گذاشته (مانند دخالت در احکام قضائی و جزائی و برخی قوانین مدنی) و در برخی زوایا همراهی بیشتری با شیوۀ رایج عقلایی به اجرا گذاشته (مانند احکام قراردادها).

💠 در برخی نظامات اجتماعی (مانند اقتصاد و سیاست) نیز، قضاوت دربارۀ سطح دخالت دین، نیازمند نگاه مجدد به منابع و استخراج دقیق‌تر نظامات اجتماعی است که همت محققین را می‌طلبد. به هر حال آنچه از ما توقع می‌رود همان است که در امت‌های پیشین نیز سابقه داشته است، که در غیاب اولیای الهی متصل به منبع وحی، از میراث قرآنی و روایی خود کمال بهره را ببریم و در مسیر تطبیق هرچه بیشتر حکمرانی خویش با گزاره‌های دین تلاش کنیم.

إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ... (مائده: ۴۴)
ما تورات را نازل کرديم که در آن، هدايت و نور بود؛ و پيامبران مسلِم (که تسليم خدا بودند) با آن براى يهود حکم مى‏کردند؛ و (همچنين) علما و دانشمندان به اين کتاب ـ که حفظ آن به ایشان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند ـ (حکم می‌کردند).

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍11
❇️ خاستگاه و پیشینۀ تاریخی افیون نامیدن دین

🔸 به گمان عده‌ای، دین نباید در کار سیاست دخالت کند، به همان دلیل که افیون توده‌ها است و با رویکرد تسامح و تساهل، زمینه را برای برقراری حکومت‌های فاسد فراهم می‌کند. چنین دینی اگر در سیاست دخالت کند، خاطرۀ هزار سالۀ حاکمیت کلیسا را در قرون وسطی تداعی می‌کند.

📜 افیون نامیدن دین البته، در جریان‌شناسی تاریخی مارکسیسم و کمونیسم ریشه دارد؛ آن‌جا که گفتند: در تضاد پرولتاریا و بورژوا، بورژوا دو ابزار را برای رام کردن طبقۀ کارگر و کنترل آن‌ها به خدمت می‌گیرد تا اعتراض آن‌ها منجر به انقلاب نشود: یکی دین و دیگری دولت! با این توضیح که پرولتاریا هر وقت آگاه می‌شود که بورژوا حاصل تلاش او را با ارزش افزودۀ فراوان به دیگران فروخته است، دستگاه دینی برای مهار کردن آتش خشم او، به او می‌گوید: «نگران نباش! دنیا ارزش نگرانی ندارد و خداوند در قیامت برای تو جبران می‌کند!»؛ و به این ترتیب دین به عنوان یک عامل درونی، مردم را تسکین می‌دهد.

دربارۀ این تحلیل تاریخی آن‌ها، پیش از همه «تاریخ» باید قضاوت کند. آیا زمانی که نظام سرمایه‌داری رایج نبود، دین هم نبود؟ در نظامات قبیلگی مثلاً آیا دین وجود نداشت؟ از طرفی، اگر دین را طبقۀ خواص و ثروتمندان به راه انداختند، پس چرا آن‌ها خود نخستین معارضان ادیان بودند؟

✝️ مارکسیسم البته برای مقابله با سیطرۀ کلیسا و حاکمیت هزار سالۀ آن ناچار بود که دین را تحقیر کند. در گزاره‌های مسیحیت تحریف شده هم بهانۀ کافی برای طرح اشکال «افیون بودن دین» وجود داشت. اما آیا در آن دوران، هیچ دین دیگری که حامی عوام مردم باشد و طرفدار مرفهین نباشد، وجود نداشت؟

❗️مارکسیسم باید در قبال رفتار خودش در قبال مردم نیز پاسخگو باشد. مارکسیسم خودش آنقدر آش را شور کرد که نظریه‌پردازان پس از آن، تا مدت‌ها هرگونه ایدئولوژی را فریب نامیدند و این داستان‌سرایی‌های ایدئولوژیک را وسیله‌ای برای تخدیر مردم به حساب آوردند.

⚠️ نکتۀ درخور توجه دیگر در رفتار مارکسیست‌ها این است که آن‌ها برای ترویج ایدئولوژی خود در کشور ما مسیر مبارزه با دین را در پیش نگرفتند، بلکه با تفسیر شخصی خویش، دین اسلام و مکتب اهل بیت را نیز مدافع مارکسیسم جا زدند. گویی اگر دین مدافع نظریات ایشان باشد مقبول است و فقط دینی که مخالف نظر آن‌هاست مردود است. بر این اساس اندیشمندانی از داخل ایران به برجسته کردن جنبه های مبارزاتی دین اسلام پرداختند و همه چیز را بر همین مبنا تفسیر کردند.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍12
🔸 سوء تفاهم کسانی که دین را افیون توده‌ها می‌بینند

📌 افیون دانستن دین ریشه در نگاه سطحی و بسیط به دین دارد. لابد نمی‌شود یک دین هم به رضایت از زندگی دعوت کند، و هم اعتراض به ظلم را تجویز کند؛ هم به قناعت و عدم وابستگی به دنیا دعوت کند و هم به تلاش و کوشش فرا بخواند! هم به عالم بالا میل داشته باشد و هم از عالم پایین بیگانه نباشد. حتماً خیلی وسوسه‌انگیز خواهد بود که چنین دینی پیدا بشود و برای این اهداف برنامه داشته باشد!

🌱 در سایۀ دین همۀ این اهداف با هم دست‌یافتنی است. دین این اهداف را با عنصر «عقلانیت و حساب‌گری» ممکن می‌سازد؛ چون در سایۀ دین هیچ رفتاری بر پایۀ عادت نیست و انسان برای هر رفتار خود باید دلیل داشته باشد و با تأمل و اندیشه اقدام به هر کاری نماید.

⚖️ این عقلانیت گاهی اقتضا می‌کند که انسان سخت‌گیری کند و گاهی اقتضا می‌کند که سهل‌انگاری داشته باشد و در هر واقعه با توجه به خصوصیت مورد آن اقدام نماید.

پس، آیا دین به انسان آرامش نمی‌دهد؟ آیا این آرامش مانع حرکت مبارزاتی او نمی‌شود؟

💡 البته آنچه از امثال آیه شریفه «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد: ۲۸) و دیگر آیات (همچون انعام: ۸۲ و توبه: ۲۶) بر می‌آید، نوعی آرامش خاطر، امیدواری، ثبات و قوت قلب و به دور بودن از تشویش و اضطراب است، اما این هرگز معنایش سکون و توقف نیست!

👈 انسان در عین حرکت و تلاش و مبارزه می‌تواند آرامش خاطر داشته باشد و تلاش خود را با امید و قوت قلب پیوند زند. ایمان به خدا می‌تواند تمام این زحمت‌ها و رنج‌ها را شیرین و معنادار کند.
(ر.ک: طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه هفتم)

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍105
⚠️ دینداری یا فرار از مسئولیت؟

❇️ دین آسمانی نیست دینی که با زمین کاری نداشته باشد و به سکون و درجا زدن تشویق کند. خدا هم خودش منتقد دینی است که افیون توده‌ها باشد. در قرآنش گفته: این دین‌ها را به اسم ما ننویسید. این را ما نازل نکردیم.
وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ؛ و رهبانيّتى را که [از جانب خود] ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نکرده بوديم (حدید: ۲۷)
رهبانیت و عزلت و فرار از جامعه، مسیر دینداریِ آسان است، و کسانی از این دین استقبال می‌کنند که با برخورد گزینشی نسبت به مسئلۀ دین، دنبال فرار از مسئولیت‌اند. در حالی که اگر کسی بخواهند به تمام دین عمل کند، باید به مسئولیت اجتماعی خویش نیز اهتمام داشته باشد.

🔸 «رهبانیون مسیحیت، برای اینکه دامانشان به گناه آلوده نشود، رهبانیت پیشه کردند. اما عالِم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشه‌گیری ندارد، فرار ندارد. عالم اسلامی همانی است که سعی می‌کند بگیرد غریق را! هر انسان مسلمانی همین جور است؛ سعی می‌کند غریق را، بیمار و وبا زده را نجات بدهد. این‌که با فرار جور در نمی‌آید... آن زره لازم را در مقابل آسیب گناه، بر تن می‌پوشد، و وارد منطقۀ گناه می‌شود، برای دستگیری از گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است. وقتی که این معنای تقوا شد، تقوا وسیله‌ای برای پیروزی می‌شود. (و اتّقُوا اللهَ لَعلّکُم تُفلِحُون: تقوای خدا پیشه کنید، شاید که پیروز شوید).» (طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه اول)

▫️پس مذمت رهبانیت در قرآن کریم، نه به خاطر عبادت‌ها و سخت‌گیری های آنان در حق خودشان، بلکه به جهت بی‌تفاوتی نسبت به هدایت دیگران و غفلت از مسئولیت اجتماعی خویش در قبال دیگران است. دینداری مطلوب خداوند آن است که نسبت به جامعه و سیاست هم حساس باشد.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👍91
✳️ مقابلۀ انبیا با دینی که افیون توده‌ها است!

نوع دیگری از رهبانیت مذموم در قرآن کریم رهبانیتی است که به عزلت و گوشه‌گیری از جامعه بسنده نمی‌کند، بلکه با سوء استفاده از جایگاه معنوی خویش در بین مردم، و با استفادۀ گزینشی از معارف دین، برای دیگران نیز نسخۀ سکوت و سکون می‌پیچد و با پایین‌نگه‌داشتن سطح آگاهی مردم، زمینه را برای استقرار حاکمان فاسد فراهم می‌کند. قرآن کریم که مخالف آن حاکمان فاسد است، با این افکار خاص هم که در خدمت حاکمان فاسد است، به مخالفت بر می‌خیزد.

💬 «هر چیزی که با عقل مردم مبارزه می‌کند، دین با او مبارزه می‌کند... دین این است، آن دینی که گفتند مخدر و افیون ملت‌هاست، چیز دیگری است. در قرآن ما نشانه‌های آن دین نیست... اسلام که با کفر می‌جنگند، با آن‌چنان دینی هم می‌جنگد. امیرالمؤمنین ما می‌گوید: خدا پیغمبران را فرستاد تا گنجینه‌های عقل و خرد را در درون انسان ها برشورند و برانگیزند «لِیُثِیرُوا لهُم دَفائِنَ العقُول». پس هر چیزی که این دفینه‌ها را دفن‌تر کند، نیروی خرد و فکر را زیر خروارها خاک، زیر خروارها عصبیت یا پندار باطل یا اختناق و خفقان یا هر چیز دیگر، مخفی و پنهان کند، هر عاملی که این‌جور باشد، درست نقطه مقابل فلسفه بعثت انبیاست». (طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه پنجم)

💬 «عیسی بن مریم مبارزه‌اش با احبار و رهبان بود، قبل از آنی که به امپراطور روم برسد (که البته در زمان خود به آن نرسید). در زمان ظهور اسلام هم آن کسانی که مایل نبودند نهضت نبوی پا بگیرد (همین‌ها بودند)... لذا تا نبی می‌آید، جامعه نبوی که بر اساس آگاهی است، جزو اولین گروه‌هایی که احساس خطر می‌کنند، احبار و رهبانند، آن‌هایی که آگاهی مردم به زیانشان است» (طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه ۱۹)

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
10👍2
⁉️ کجای دین ما شبیه افیون است؟

تهمت بزرگی به ما می‌زنند که می‌گویند: دین شما افیون توده‌ها است. دینی که هزار سال پیشرفت کرده و پیشرفت داده است، آیا با مسکن و آرام‌بخش این دستاورد را به بار آورده است؟ دینی که گذشتۀ آن به «شهادت» گره خورده و آیندۀ آن به «انتظار» روشن است، آیا می‌تواند افیون و مخدر باشد؟
دینی که ما داریم، امر به معروف و دعوت به نیکی‌ها را مسئولیت همگان قرار داده و برای آن متولی خاص نیز تعریف نموده است (آل عمران: ۱۰۴). دینی است که نصیحت و خیرخواهی برای امام مسلمین را شرافت مؤمن دانسته (کافی، ج ۱، ص ۴۰۳) و فریاد زدن بر سر حاکم فاسد را بزرگ‌ترین جهاد معرفی کرده است.

🔅 پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:
إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر؛ برترین جهاد سخن حقی است که نزد امام نابه‌حق گفته شود. (الکافی، ج ۵، ص۶۰)
دینی که در آن، امام جامعه از مردم مطالبه می‌کند که آگاهی و شناخت خود را از زمانه بالا ببرند (کافی، ج ۱، ص۲۷) و در امور سیاسی مشارکت فعال داشته باشند و در برقراری عدالت در کنار اولیای الهی حضور داشته باشند (حدید: ۲۵)، و دینی که حکومت در آن بر پایۀ حمایت مردمی استوار است و نقش‌آفرینی مردم را رکن سیاست خود می‌داند، این دین نمی‌تواند افیون توده‌ها باشد.

🔸 این‌ها آیات صریح قرآن کریم است که فرموده:
وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَینَهُمْ؛ (مؤمنان کسانی هستند که) امور (جمعی) خویش را با مشورت در میان خود به پیش می‌برند. (شوری: ۳۸)
هُوَ الَّذِی أَیدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ؛ خداوند تو را با یاری خود و همچنین به دست مؤمنین تأیید و پشتیبانی کرد. (انفال: ۶۲)
پس به جای اینکه اصل دینداری را مایۀ سکون و خمودگی معرفی کنیم، بهتر است به محتوای هر دین توجهی کنیم و آن را با توجه به محتوای آن ارزیابی کنیم.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
🔆 @masaf_ofogh
15👍4