افق (واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه‌ مصاف)
9.54K subscribers
1.62K photos
380 videos
125 files
759 links
واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)

ایتا @masaf_ofogh

https://instagram.com/masaf_ofogh اینستاگرام

ارتباط با ما👇
my.masaf.ir/r/Telegram

☎️ 02175098000
Download Telegram
📌 #اطلاعیه مهم جنبش مصاف

☪️ واحد ادیان، فرق و قومیت های ( #افق ) موسسه مصاف با توجه به در خواست های مکرر مخاطبان گرامی برای پاسخگویی به #شبهات دینی و تبیین مباحث مرتبط با #ادیان، #مذاهب و #اقوام راه اندازی شد.

📝 آنچه در این واحد مطرح خواهد شد:

🔸معرفی، نقد و بررسی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی

🔸بررسی و نقد فرقه های نوپدید

🔸پاسخ به شبهات مطرح شده علیه مکتب تشیع

🔸بررسی آخرالزمان در ادیان دیگر بصورت پرونده ویژه (به دلیل اهمیت و از سویی دیگر رویکردهای موسسه)

🔸مطالعه و ارائه اطلاعات صحیح پیرامون تنوع قومیتی کشور و مطالبه دغدغه های قانونی و مشروع ایشان


🔅آگاهی بخش دوستان دغدغه مند برای پیوستن به ما باشد
به امید یاری آخرین منجی بشریت ان شاء الله


🌐 کانال افق در تلگرام 👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEnck08WHRXH5kRaGg

🌐 کانال افق در سروش 👇
Sapp.ir/masaf_ofogh

🌐 کانال افق در ایتا 👇

eitaa.com/masaf_ofogh
🌐 کانال افق در گپ 👇

https://gap.im/L7PBFNY0KEsqfbxUgQnvOH8yFeeaisjZeNc3BsrhGgD
🌐 کانال افق در آی گپ 👇
https://iGap.net/join/M1IBs3cFecODFpFu7RU3SmEC3

🌐 کانال افق در بله 👇
Ble.im/masaf_ofogh
GhazabDafn-min.pdf
5.9 MB
📥 روایات غضب #حضرت_زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر و دفن شبانه ی ایشان (مصادر مخالفین شیعه) + پاسخ به #شبهات

#فاطمیه

@masaf_ofogh
💠معرفی بحث

👈 در سلسله مباحث #دین_و_سیاست به بررسی دخالت دین در امر سیاست می‌پردازیم که از مباحث چالشی در عصر حاضر است. با لحاظ متغیر اصلی مسئله [ که محدوده دخالت دین در امر سیاست است] روی سخن در این سلسله بحث با طیف‌های گوناگونی خواهد بود.

💢 در درجۀ اول روی سخن با سکولاریزم خواهد بود که دخالت دین را در امر سیاست از اساس نفی می‌کند. ذیل این فصل فرعی، ابتدا از جایگاه مهاجم، به نقد مبانی سکولاریزم می‌پردازیم (13 جلسه، #نقد_سکولاریزم از منظر مبانی هستی شناسی، روش شناسی و معرفت شناسی) و در ادامه از جایگاه مدافع، به #شبهات_سکولاریزم پاسخ می‌دهیم؛ به شرط توفیق الهی.

تا کنون دو قسمت از این مطالب در کانال منتشر شده است:

#قسمت_اول
#قسمت_دوم

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
🔸دخالت دین در کار دنیا و سیاست

تا اینجا سکولاریزم را بر اساس مبانی آن به چالش کشیدیم و نتیجه این شد که در مقابل نسخۀ خام آن‌ها باید مدعی و طلبکار بود. ما به ایدۀ آن‌ها حمله داریم، پیش از اینکه بخواهیم در مقام مدافع از ایدۀ خود دفاع کنیم.
اکنون به‌جاست که به برخی نقدهایی هم که از قدیم به حکمرانی دینی وارد می‌کردند، بپردازیم. در دل این رفت و برگشت‌ها و اشکال و جواب‌ها مقصود خودمان نیز روشن‌تر می‌شود.

🔰 ابتدا به افکار سطحی کسانی اشاره می‌کنیم که دین را مخصوص آخرت می‌دانستند (سخن امثال مهندس بازرگان که می‌گفت: پرداختن به دنیای انسان‌ها از شأن پیامبران به دور است! حکومت برای دنیاست و دین برای آخرت و عالم معنا که از دسترس عقول بشر به دور است؛ در آیات قرآن هم اصالت داشتن آخرت و طفیلی بودن دنیا مشهود است [آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، مجله کیان، شماره ۲۸، ص۴۸]).

📝 با تحلیل این سخن به چند ادعا می‌رسیم که در بیان شبهه مفروض انگاشته شده‌اند:
اولاً: این ادعا که دین برای سعادت آخرت است و به سعادت دنیا ربطی ندارد.
ثانیاً: این که حکومت برای سعادت دنیا است و جلوۀ ملکوتی و معنوی ندارد.
و ثالثاً: این که مسیر دنیا و آخرت دو مسیر متفاوت است و گویی برای رسیدن به یکی باید دیگری را فدا کرد!

💢 راجع به ادعای نخست باید گفت: اینکه قرآن کریم آخرت را مهم‌تر از دنیا معرفی کرده معنایش بی‌اهمیتی یا اهمال دنیا نیست. همین زندگی چند سالۀ دنیا هم سهمی از سرمایه و وجود انسان است که با راهنمایی دین باید به درستی سپری شود و مورد استفاده قرار گیرد. از این رو آیاتی از قرآن کریم به تشریح مختصات حیات طیبه در این دنیا پرداخته‌اند، تا مسیر صحیح زندگی انسان‌ها در فراز و نشیب فرهنگ‌ها و رسومات دستخوش انحراف قرار نگیرد.
برخی آیات حتی اجرای عدایت و سامان بخشیدن به روابط اجتماعی را به عنوان اهداف اصلی بعثت انبیا معرفی کرده‌اند، که ابتداءاً اهدافی دنیوی هستند (بقره: ۲۱ و حدید: ۲۵).

⁉️ پس چگونه می‌توان سعادت دنیوی را از شئون دین خارج دانست؟
اما این ادعا که عقل انسان به تنهایی راه سعادت دنیای او را نشان می‌دهد و نیازی به راهنمایی شرع ندارد، پاسخ آن از مطالب سابق روشن شد.
راجع به ادعای دوم و سوم که حکومت را از جنبه‌های معنوی تهی می‌کرد و مسیر دنیا و آخرت را دو مسیر مجزا معرفی می‌کرد، در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست


🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
⚠️ همسویی یا تضاد بین دو وادی دین و سیاست

پیش‌فرض سخن کسانی که دخالت دین را در امر دنیا (و از جمله حکومت) نفی می‌کنند، این است که بین دنیا و آخرت رابطۀ تضاد یا تمایز برقرار است و نمی‌توان هر دو را با هم دنبال کرد. یک وادی را باید به دین سپرد و دیگری را به حکومت. این معنا در برخی تعابیر صراحتاً آمده است: هر چیز ذات و ماهیت مخصوص به خود را دارد و ذات دین، متفاوت با ذات سیاست است. گویی «سیاست دینى» مانند «چوب آهنى» امرى محال و یافت نشدنى است (ر.ک: عبدالکریم سروش، معنا و مبنای سکولاریزم، مجله کیان، شماره ۲۶ ص۱۱).

💠 البته دنیایی که آن‌ها مشاهده می‌کنند، و سیاستی که آن‌ها دنبال می‌کنند، شاید همین‌طور باشد و نسبت به دین و آخرت دو وادی مجزا یا حتی متقابل باشد؛ اما نکته‌ای که از آن غفلت شده این است که سیاست ما ذاتاً و ماهیتاً متفاوت از سیاستی است که آن‌ها دنبال می‌کنند و این از توابع تفسیر متفاوتی است که ما از دنیا ارائه می‌دهیم.

یعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ آن‌ها فقط از ظاهر زندگی دنیا آگاهی دارند (روم: ۷).

🌍 دنیا در جهان‌بینی ما در این لذت و سختی‌های سطحی و تکراری خلاصه نمی‌شود. دنیا برای ما معنا دارد. دنیا گذرگاه است؛ میدان مسابقه است؛ محل آزمون و رشد و بروز استعدادهای نهفته است. ما در این دنیا شریک لذت‌های حیوانات نیستیم. اسیر فراز و نشیب‌های دنیا هم نیستیم؛ بلکه تمام زمین و آسمان در خدمت ماست تا ما را برای بازگشت به دامان پروردگارمان آماده کند.

🌱 دنیای کسانی که آن را پرورش‌گاه خود می‌دانند و در صدد رشد و ارتقای وجودی خویش‌اند، متفاوت از دنیای کسانی است که آن را مقصد خویش قرار داده‌اند و تمام سود و لذت خود را از همین دنیا انتظار دارند. انگارۀ «دنیا برای دنیا» در ادبیات قرآنی، با نفی آخرت فرقی ندارد و برآیند آن بیهوده پنداری همین دنیاست.

«آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدیم، و به سوى ما باز نمى‏گردید؟» (مؤمنون: ۱۱۵).

💢 سیاستی هم که برای آن اقتدار حاکمان اصالت دارد، ماهیتاً متفاوت از سیاستی است که ابزار هدایت و کمال اجتماعی افراد آن است. انگارۀ «سیاست برای قدرت» در ادبیات قرآنی سیاست فرعونی است و این متفاوت از سیاستی است که «هدایت به نور» هدف آن است.

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ؛ (فرعون) قوم خود را خوار شمرد، در نتیجه از او اطاعت کردند (زخرف: ۵۴).

«خداوند، ولى و سرپرست مؤمنان است؛ آن‌ها را از ظلمت‌ها، به سوى نور بیرون مى‏برد؛ و کسانى که کافر شدند، سرپرست آن‌ها طاغوت است؛ آن‌ها را از نور، به سوى ظلمت‌ها بیرون مى‏برند» (بقره: ۲۵۷).

📈در نتیجه تفاوت بسیار است؛
دینی که آن‌ها دارند، حتماً با سیاست بیگانه است؛
حکومتی که آن‌ها دارند، با معنویت بی تناسب است؛
و دنیایی که آن‌ها دنبال می‌کنند، با دین در تضاد است.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
🌐دنیایی که سیاست دینی دنبال می‌کند

⁉️ آیا سیاست دینی از پرداختن به دنیای مردم باز می‌ماند؟ آیا دین به ضرر دنیا است؟ دنیای سکولارها آیا ضرورتاً آبادتر است؟ این مقدار واضح است که اگر دینی (مثل مسیحیت قرون وسطی) بخواهد دنیاگریزی را ترویج کند و برای آبادانی دنیای مردم برنامه عملیاتی نداشته باشد، معنایش نقصان آن دین است و با همین نقطه‌ضعف می‌توان دربارۀ آن دین قضاوت کرد (ر.ک: دین و دولت در اندیشه اسلامی، فصل: برداشت‌های ناروا از مسیحیت).

💠 در حالی که آموزه‌های قرآن تصریح دارند که خدا مخالف لذت و خوشبختی دنیا نیست. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو: «چه کسى زینت‌هاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزی‌هاى پاکیزه را حرام کرده است؟!» (اعراف: ۳۲؛ و ر.ک: قصص: ۷۷).

🌀 پس آنچه در آیات و روایات تحت عنوان دنیاطلبی مذمت شده، ناظر به برخورد غیر منطقی با نعمت‌های دنیا است؛ مثل اینکه انسان در برخورداری از نعمت‌های دنیا رشد کاریکاتوری داشته باشد و نیازهای مهم خود را فدای امور کم اهمیت و بی‌اهمیت نماید یا اینکه خود را سرگرم لذت‌های آسیب‌زا نماید که عواقب آن به زودی دامن‌گیر او شود.

🔹 بالاتر از این، آیات قرآن کریم تأکید دارند که مسیر دنیای آباد و زندگی پاکیزه، از رهگذر همین دین می‌گذرد. بنا نیست یک چیز فدای دیگری شود، بلکه با برخورد عاقلانه هر دو احراز می‌شود؛ همچنان که با برخورد جاهلانه هر دو از دست می‌رود. وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛ و اگر اهل قریه (=مجتمع)، ایمان مى‏آوردند و تقوا پیشه مى‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آن‌ها مى‏گشودیم (اعراف: ۶۹؛ و ر.ک: هود: ۵۲ و نوح: ۱۱).

🔸از طرفی در نگاه جامع و همه جانبه دین، سعادت دنیا در این مظاهر و مواهب مادی خلاصه نمی‌شود؛ و بهره‌مندی از لذت‌های دنیا سهم کوچکی از خوشبختی این دنیا را تأمین می‌کند. هدف دین زندگی پاک و آزادانه‌ای است که انسان را از اسارت و حقارت جهل و هوس برهاند و او را در مسیر رشد و شکوفایی استعدادهایش قرار دهد.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛ هر مرد یا زنی که کار شایسته‏ای انجام دهد و مؤمن باشد، برای او زندگانی پاکی مقرر می‌فرماییم (نحل: ۹۷؛ و ر.ک: انفال: ۲۴ و اعراف: ۱۵۷؛ و توصیفات فراوانی که نهج البلاغه از جاهلیت پیش از اسلام دارد).

💢 اینجاست که با نگاه همه‌جانبه به وضعیت جوامع سکولار، دنیای آن‌ها برای ما بی‌رونق می‌شود و از جذابیت می‌افتد؛ چرا که نقطه ضعف‌های آن به قدری بزرگ است که زیبایی‌های آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. از آن طرف، نگاه همه‌جانبه به آموزه‌های دین در رابطه با دنیا و سیاست، زیبایی‌های آن را بیش از پیش آشکار می‌کند.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
✳️ سیاستِ کثیف؛ یا سیاستمداران کثیف؟


⁉️ آیا سیاست ذاتاً کثیف است، تا سیاست دینی بشود معنایش آلوده شدن دین و دینداران؟ آیا در سیاست حتماً باید دیگران را فریب داد تا سرمان کلاه نرود؟ کسانی که سیاست را ذاتاً کثیف می‌دانند همان کسانی هستند که انسان را ذاتاً شرور می‌بینند.

👈 توضیح مطلب اینکه در نگاه به سیاست سه دیدگاه عمده وجود دارد که برآمده از نوع نگاه سیاستمداران به انسان است. نگاه اول برای امثال هابز و ماکیاولی است که انسان را ذاتاً شرور می‌دانند و سیاست را مهاری بر این انسان شرور به حساب می‌آورند. عنصر محوریِ سیاست در نگاه این‌ها می‌شود قدرت و این قدرت ارزش ذاتی پیدا می‌کند، و محدودیتی نیز سر راه کسب و حفظ این قدرت متصور نیست، حتی محدودیت‌های اخلاقی.

❇️ نگاه دیگر برای امثال جان لاک است که انسان را ـ ذاتاً و به دور از جامعه ـ مانند حیوانی رام و خوش سرشت به حساب می‌آورد، که در جامعه و با هم‌گرایی دیگر افراد و دیگر جوامع، بهتر به نیازهایش دست پیدا می‌کند. در نگاه این‌ها سیاست باید محدود باشد و جز به حد ضرورت آزادی‌های افراد را محدود نکند (حکومت مشروط با دخالت حداقلی).

🔸 در حالی که در نگاه دینی ما، انسان موجودی دو وجهی، انتخاب‌گر، و به شدت تأثیرپذیر از شرایط است، که در جامعه و در ارتباط با دیگران ممکن است سرشت الهی خود را فراموش کند و ممکن است استعدادهای فرازمینی او شکوفا شود. سیاست در این نگاه رسالت هدایت‌گری و تربیت‌کنندگی دارد تا با بسترسازی و ریل‌گذاری صحیح ـ با حفظ حق انتخاب ـ راه سعادت افراد را هموار کند. (ر.ک: درسنامه ولایت فقیه، مصطفی اسکندری، ص۳۱-۴۰). فارابی نیاز امت‌ها به حکومت را از این جهت می‌داند که در پرتو اقتدارِ آن، مجموعه سنّت‌های شایسته و مَلَکات اخلاقی در میان مردم رواج می‌یابد و مستقر می‌گردد (احصاء العلوم، ص۱۰۷).

💠 پس در برخورد با سیاست‌های کثیفی که مانند سیاست ما نیستند و هیچ محدودیتی در مسیر اهداف شوم خویش قائل نیستند، چطور باید برخورد کرد؟ آیا سیاست اخلاقی ما در برابر آن‌ها محکوم به شکست است؟ این سؤال در غیر عالم سیاست هم وجود دارد. آیا برای این‌که مظلوم نباشیم، مجبوریم که ظالم باشیم؟ شاید هیچ ارتباطی بین این دو نتوان برقرار کرد! بلکه آنچه حافظ حقوق ما در برابر ظالمان است، هشیاری، آینده‌نگری و تیزهوشی ماست. با زکاوت و فراست نمی‌گذاریم سرمان کلاه بگذارند؛ بدون این که سرشان کلاه بگذاریم. البته دین هم ابزارهای کارآمدی برای مقابله با سیاست‌های تهی از اخلاق و افراطی ظالمان دارد. در جای خود در این باره توضیح خواهیم داد.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
⚠️دین ابزار سوء استفادۀ حاکمان تمامیت خواه

مقدم بر مسیحیت، این یهودیان بودند که با تحریف کتاب مقدس، برای حاکمان خود قداست قائل می‌شدند و هر حاکمی را از تبار خودشان که به مسند قدرت می‌رسید، این را به تقدیر خدا گره می‌زدند. این نگاه جبر انگارانه برای خلفای صدر اسلام هم جذابیت داشت و آنان نیز با تکیه بر برخی آیات متشابه و دوپهلوی قرآن کریم، به حاکمیت خویش مشروعیت و قداست می‌بخشیدند و ادعا می‌کردند: ملک و عزت دست خداست و اوست که ما را به مسند قدرت رسانده است.

💢 مشروعیت دینی آیا معنایش این است؟ این همان تئوکراسی یا بنیادگرایی دینی مذموم در علوم سیاسی است که البته با تعمیم نابه‌جا آن را به تمام حکومت‌های دینی سرایت داده‌اند. این سوء برداشت از دین نتیجه عدم تفکیک بین دو مقام تکوین و تشریع است. بالطبع ممکن است خدا برای تنبیه گروه یا جامعه‌ای، حتی اشرار را بر آن‌ها مسلط بگرداند و این تسلط به دنبال ارادۀ تکوینی خداوند ناگزیر است، اما این معنایش این نیست که خداوند حاکمیت اشرار را تأیید یا توصیه کرده است.

👈 در حقیقت حاکمیت اشرار تابعی از فساد و کوتاهی امت‌هاست و مجوز ظلم حاکمان یا سکوت مردم در برابر آن‌ها نمی‌شود. إِنَّ اللّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند (وضعیت) هیچ قومی را تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آنان خودشان (شرایط خویش) را تغییر بدهند! پس آیا مشروعیت الهی معنایش لزوم اطاعت بی‌چون‌وچرای مردم نیست؟ باید توجه داشت که مشروعیت الهی برای هیچ حاکمی به نحو مطلق و بی قید و شرط نیست! خدا به حاکمان مشروعیتی نمی‌دهد که بخواهند از حدود خدا هم پا را فراتر بگذارند!

💠 مشروعیت حاکمان فقط تا زمانی است که از مسیر حق الهی منحرف نشوند. نظارت بر حاکمان نیز در یک سطح به خود مردم و در سطحی مؤثرتر به عالمان دینی محول شده است. حتی خواهیم گفت که حاکم معصوم هم ـ مثل حضرت علی (ع) ـ از پاسخگویی به مردم شانه خالی نمی‌کرد و تمام تلاش خود را برای اقناع مردم و توجیه صحت عملکرد خویش به کار می‌بست.

🔶 بر این اساس حکومت دینی حکومتی است که فقط خدا در آن در رأس است و بقیه ـ از حاکمان گرفته تا مردم عادی ـ در چارچوب الزاماتی که او ترسیم کرده قبول مسئولیت می‌کنند و رسم بندگی را به جا می‌آورند.
«براى هيچ بشرى سزاوار نيست که خداوند، کتاب آسمانى و حکم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: غير از خدا، مرا بندگی کنيد!» (آل عمران: ۷۹؛ و ر.ک: انبیاء: ۷۳)

▫️همین آموزه‌های دینی مانند یک منشور معتبر در پیش روی مردم و حاکمان است و مردم می‌توانند با استناد به همین آموزه‌ها از حاکمان مطالبه‌گری داشته باشند. نتیجه این‌که همبستگی دین و سیاست به معنای وابستگی دین به سیاست نیست بلکه به معنی وابستگی سیاست به دین است (دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش، فصل: متفکران اسلامى و همبستگى دین و دولت).

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
❇️ معنای ولایت مطلقه چیست؟

⁉️ آیا معنای ولایت مطلقه (برای فقیه مثلاً) اطاعت بی چون و چرا از حاکم نیست؟ آیا بازخورد این معنا در جامعه، لااقل پوشش و حصاری به نفع حاکم اسلامی نیست که او را غیر قابل نقد بنمایاند؟

در پاسخ باید گفت: ولایت مطلقه یک اصطلاح درون‌فقهی است و از ادبیات رایج علوم سیاسی کاملاً فاصله دارد. ولایت مطلقه برای فقیه ولایتی است که اختیاراتی در حد تشکیل حکومت به فقیه بدهد و این در مقابل نظر کسانی است که شئون فقیه را در اختیارات محدودتر ـ همچون امور حسبه و رسیدگی به افراد محجور و بی‌سرپرست ـ خلاصه کرده‌اند.
اطلاق در ولایت مطلقه حتی برای معصوم (علیه السلام) همه‌جانبه نیست و برخی قیود واضح و بدیهی در آن مفروض انگاشته شده است. فقیه فراتر از احکام الهی ولایتی ندارد، همچنان که فراتر از مصلحت مردم ولایتی ندارد. هرچه که باشد باید در چارچوب این دو قید باشد.

🔸 حتی دستور الهی به حاکمان ـ برای این‌که غیرقابل نقد به نظر نیایند ـ این است که فضا را برای انتقاد باز بگذارند و تا حدی که به امنیت و آرامش جامعه خلل وارد نمی‌کند، جرأت و جسارت مطالبه‌گری به مردم بدهند.
مجال بحث جای دیگر است و اینجا به ذکر یک نمونۀ عینی بسنده می‌کنیم.

زنی به نام سوده نزد معاویه به شکایت آمد و با لهجه‌ای صریح از ظلم بسر بن ارطاة ـ عامل معاویه ـ گفت و با تندی سخنی بر زبان آورد که معاویه از آن برداشت تهدید کرد. معاویه تهدید او را بر نتافت و تهدید او را با تهدید پاسخ داد.
سوده هم در برابر معاویه یادی از علی (علیه السلام) کرد و در ضمن شعری گفت: «عدالت با علی (علیه السلام) دفن شد!» معاویه پرسید: از علی چه دیده‌ای که اینگونه او را به رخ من می‌کشی؟ گفت: «روزی به قصد شکایت از کارگزار مالیاتی علی (علیه السلام) به نزد آن حضرت آمدم. حضرت نماز می‌خواند و چون متوجه من شد از نماز منصرف شد. سپس با رأفت و ملاطفت کارم را پرسید. قصه‌ام را برای او بازگو کردم و آن حضرت گریست. سپس دست به مناجات خدا برداشت و گفت: خدایا تو شاهدی که من احدی را به ظلم و ستم دستور ندادم. سپس همان‌جا سند خلع آن کارگزار را نوشت و به دست من داد».

👈 اینجا معاویه رو به سوده کرد و گفت: (لقَد لَمظَکم‏ ابنُ أبی طالب الجُرأةَ عَلَى السُلطان) به خدا قسم فرزند ابی طالب جرأت به خرج دادن در برابر سلطان را به کام شما شیرین گردانیده است.
این است که انعطاف‌پذیرترین حکومت‌ها را باید حکومت دینی اصیل دانست.

#شبهات_سکولاریزم
#دین_و_سیاست

🔆 کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق) 
تلگرام| اینستاگرام | ایتا