نجوا (واحد سیاسی مؤسسه مصاف)
18.8K subscribers
30.6K photos
12.1K videos
58 files
30.9K links
أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللّهَ عَلاَّم الْغُيُوب

واحد سیاسی مؤسسه مصاف (نجوا)

📷 اینستاگرام https://instagram.com/masaf_najva

✔️ ایتا @masaf_najva

ارتباط با ما👇
🗣 my.masaf.ir/r/Telegram

☎️ 0217509
Download Telegram
📌هیچ انقلابی مثل ایران نبود


🔹شما در تمام دنیا انقلاباتی را که ملاحظه کنید، هیچ انقلابی مثل ایران نبود که به اتکای اینکه مردم مُسلِم‌اند و مردم خودشان انقلاب کردند، درها باز بود بر همه جمعیت‌ها.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۶ آبان ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌نیروهای نظامی و انتظامی و خدمتگزاری به مردم‌


🔹شما اکثراً وضع پلیس و سایر قوای مسلّحه را، نظامی و انتظامی را در زمان سابق مطلعید، مطلعید که این قوای نظامی و انتظامی از ملت به‌طوری جدا بود که هیچ‌کدام از طبقات، چشم دیدن طبقه دیگر را نداشتند. و این نکته‌اش این بود که سران پلیس، سران ارتش و سران شهربانی و سایر قوای مسلّحه اشخاصی بودند که با کارهایی که می‌کردند و کارهایی که تحمیل می‌کردند به زیر دستان خودشان، وسایل نفرت ملت را از مطلق قوای مسلّحه فراهم می‌کردند.

🔹شما می‌دانید که وقتی که یک پلیس، یک پاسبان وارد بازار می‌شد، هم این می‌خواست به مردم یک تحمیلاتی بکند، و هم مردم می‌خواستند که از گیر او فرار کنند و نفرت داشتند از او. در عین حالی که پلیس و همین‌طور ژاندارمری و همین‌طور ارتش، این‌ها به حسب وضع اوّلی که وجود آمده است، این است که این‌ها برای کشور و برای ملت خدمتگزار باشند، نه حاکم.

🔹اصل دولت هم همین است. حتی مثل دولت حقّه حضرت امیر - سلام‌الله‌علیه - که ولیِّ امر بر همه چیز بود.

🔹مع ذلک آن حکومتی که در صدر اسلام بود، در خدمت مردم بود. این‌طور نبود که حکومت بخواهد حکومت کند و مردم همین‌طور بیخود اطاعت کنند.

🔹این‌طور نبود که حکومت بخواهد به‌وسیله قدرتی که دارد اجحاف کند به مردم و ظلم کند که مردم به واسطه آن ظلم از او متنفر باشند.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۸ آبان ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌ضعف دولت در عملکرد نامطلوب دستگاه‌های اجرایی‌


🔹من یک مطلب راجع به آقایان استاندارها که تشریف دارند و عموم استاندارها و عموم ادارت دولتی و عموم کسانی که در جمهوری اسلامی دست‌اندرکار هستند - چه لشکری، چه کشوری - [دارم‌].

🔹من از زمان احمد شاه تا حالا - این رژیم زمان احمدشاه - را دیده‌ام. اواخر آن رژیم را و زمان رضاشاه و پسرش را تمامش را تا منتهی شده به حالا.

🔹آن چیزی که اسباب ضعف دولت و جدایی مردم از دولت هستند آن عبارت از کیفیت عمل همه دستگاه‌هاست؛ یعنی یک حکومتی که در یک جا می‌رود، در مرکز کارهایش را درست کرده بود و رشوه‌هایش را به آن‌هایی که باید بدهد، داده بوده، آن‌ها هم اجازه اینکه هر کاری می‌خواهد بکند، داده بودند، و هر کاری در آنجا می‌کرد یا کسی جرات نمی‌کرد صحبت کند، یا اگر می‌کرد اثر نداشت.

🔹این انحصار به آن رده بالا نداشت. [در] همه رده‌ها تا آخر، وضع این‌طوری بود. در بعضی از اوقات، در بعضی از جاها یک حکومتی که آن وقت می‌خواست برود، که حالا استاندار بوده، از فرض کنید خراسان می‌خواست یک کسی برود به حسب اختلاف درآمد در آن جا برای استاندار و برای حکومت، او اجاره می‌کرد آنجا را، تیول بود. خراسان، تیول مثلًا فلان شاهزاده بود. و چقدر به شاه یا به دستگاه می‌داد و آنجا را تیول می‌کرد، و بعد هم آنجا هر کاری‌ می‌خواست می‌کرد.

🔹باید آن چیزی را که داده است درآورد و مضاعف بر او، زیاد برای خودش و دوستانش ذخیره کند. و همین‌طور نظامی‌ها، ژاندارمری مثلًا فرض کنید که کلانتری‌ها این‌ها همه باب این باب بوده است. اگر کسی آن مسائل آن‌وقت را درست بررسی بکند و بنویسد، یک کتاب قطوری خواهد شد که چه می‌کردند این‌ها با مردم، و از صدر تا ذیل، وضع همین‌طور بود.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۵ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌صلاح مسئولین و کشور در مراوده و دوستی با مردم‌


🔹در هر صورت من عرضم به آقایان این است که منحصر به شما هم نیست، به هر کس که هست این است که توجّه کنید به اینکه هم صلاح خود شماست و هم صلاح کشور شماست و هم صلاح ملت است که شما با مردم دوست باشید.

🔹مردم احساس کنند که این‌ها دوست‌های آن‌ها هستند که آمده‌اند. برای اینکه مثلًا فرض کنید که ژاندارمری مثل آن‌وقت نباشد که مردم از ترس او نمی‌توانستند عبور کنند نه از دست دزدها! مثل - عرض می‌کنم که - شهربانی نباشد که مردم از ترس آن‌ها نمی‌توانستند اظهار بکنند که یک کسی به ما چه کرده است.

🔹شاید شما آن وقت در شهربانی نرفته باشید یا رفته باشید شاید هم. در این کلانتری‌ها که مردم کار داشتند، عزا می‌گرفتند. اگر، بخواهند بروند توی کلانتری، آیا چه خواهد شد؟ یک مظلومی می‌خواهد برود آن [ستمی‌] که به او شده است، آن ظلمی که شده است به او بگوید، به این‌ها بگوید. عزا می‌گرفتند چطور ما برویم توی اینجا. این مثل‌ از حبس بدتر بود برای این‌ها.

🔹این‌ها یک [وحشت‌] عجیبی، یک ارعاب عجیبی کرده بودند. بنابراین بود که ایجاد خوف بکنند در مردم. ارعاب کنند مردم را که کسی در ذهنش هم نیاید که مخالفت کند. این بساط بنابراین بوده است. حالا یا تعلیم بالاترها بوده است یا خودشان؛ شیطنت خودشان.

🔹در هر صورت ما برای خاطر حفظ یک کشوری، برای خاطر استقلال یک کشوری که باز یک قدرت‌هایی نیایند دوباره در کشور ما و بخواهند چه بکنند؛ باید مردم را نگه دارید.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۵ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌مردم با هم باشند


🔹آقا، مردم تا حالا در این چند سال آخر که چقدر این‌ها زحمت کشیده‌اند. مردم خیلی خوب‌اند. مردم ما واقعاً خوب‌اند. شاید نظیر ملت ایران در هیچ‌جا نباشد. ماها بدیم. آن‌ها خیلی خوب‌اند.

🔹من گاهی در ذهنم این معنا می‌آید که اگر در آخرت - من خودم را می‌گویم - من جهنم بروم آن کسی که برای من یک کاری کرده، به خیال اینکه من آدم هستم، برای من یک کاری کرده است در بهشت باشد. می‌گویند بهشت مُشْرِف به جهنم است. می‌بینند آن‌ها را.

🔹خوب من چه جواب بدهم به او؟ این‌ها به من بگویند که ما برای تو مثلًا «الله‌اکبر» گفتیم.

🔹تظاهر کردیم، تو جوری بودی که رفتی جهنم و ما برای خاطر تو بهشت رفتیم. تو خودت ملعون بودی، رفتی جهنم. این مردم خوب‌اند.

🔹این خوب‌ها را نگه دارید. این مردم خوب را با خودتان همراه کنید. وقتی تمام استان‌ها، اشخاصی که در استانداری هستند، تمام این استاندارها بنا را بر این بگذارند که کارهای خودشان را خوب انجام بدهند، در خدمت مردم باشند، حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است.

🔹پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود با اینکه مقامش آن بود ولی خدمتگزار بود. خدمت می‌کرد.

🔹آن قصه مالک اشتر را من کراراً گفته‌ام. عبور می‌کرد از جایی. سردار اوّل اسلام بود. از یک جایی عبور می‌کرد. یک کسی نشناخت و یک فحشی داد. یک چیزی گفت. وقتی رد شد آن کسی که آنجا نشسته بود گفت؛ تو او را شناختی؟ گفت نه. گفت: مالک اشتر بود. دوید مردک، دید رفته مسجد، رفته مسجد نماز می‌خواند. رفت عذرخواهی کرد. گفت: من نیامدم مسجد الّا اینکه برای تو طلب مغفرت بکنم. این یک کلمه ببینید چه می‌کند با قلب آن آدم.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۵ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
Forwarded from صبح ایران
📌مسئولیت رئیس‌جمهور در مقابل آرای ملت‌


🔹خدای تبارک و تعالی حاضر است، همه این عالم در محضر حق تعالی است و تمام خطرات قلبی ما و تمام لحظات عمر ما و تمام آنچه که در باطن ما می‌گذرد در مغز ما می‌گذرد در محضر حق تعالی است و ما باید برگردیم به محضر حق تعالی و آن‌جا در آن محضر دیگر حساب پس بدهیم. هر چه آرا زیادتر باشد مسئولیت زیادتر است.

🔹اگر آرای شما پنج میلیون بود مسئولیتتان کم‌تر بود. حالا که سیزده میلیون بیشتر است، مسئولیت شما حجمش زیادتر است؛ برای اینکه شما جواب یکی‌یکی از این افرادی که به شما رای دادند و شما را به‌عنوان رئیس‌جمهور اسلام، رئیس‌جمهوری کشور اسلامی تعیین کردند هر یک از این‌ها فردا می‌آیند شما را می‌گیرند، جواب از شما می‌خواهند.

🔹من شما را تعیین کردم رئیس‌جمهوری اسلامی باشید و اسلام را در این کشور تایید کنید و پیاده کنید و - خدای نخواسته - شما نکردید، اقلًا سیزده میلیون و هزار و چندصد نفر می‌آیند سراغ شما، ببینید که می‌توانید جواب این را پیش خدا بدهید؟ این جمعیتی که آن‌جا در حساب جمع شدند و از شما بازخواست می‌کنند، اگر می‌توانید، جواب بدهید و نمی‌توانید و ما هیچ نمی‌توانیم.

🔹باید بنا بر این بگذارید که دیروز شما و امروزتان با هم فرقی نداشته باشد، هر دو برای خدمت به این مردم، این‌هایی که زحمت کشیدند و جان دادند، مال دادند، رنج کشیدند و شما آقایان را به این مقام رساندند. یک‌وقت نخست‌وزیر بودید حالا هم رئیس‌جمهورید، جواب می‌خواهند این‌ها.

🔹اگر شما پایتان را کج بگذارید، همین سیزده میلیونی که به شما امروز رای دادند فردا «مُرده باد» می‌گویند. انقلاب این‌طور است، وضع انقلاب این‌طور است؛ طوری است که مردم دیگر سربسته و در بسته تسلیم کسی نمی‌شوند، مردم هر یکی‌شان نظر دارند. شما می‌بینید که وقتی که در تلویزیون نظرخواهی می‌کنند از افراد، از زن، از مرد، از جوان، از پیر، همه نظر می‌دهند، این‌طور نیست که بی‌تفاوت باشند.

🔹اگر هر یک ما تخطی کنیم از آن خواستی که ملت دارد و آن خواستش اسلام است و احکام اسلام، اگر هر یک از ما تخطی کنیم علاوه بر آن‌که در محضر خدای تبارک و تعالی در آن روزی که همه وارد می‌شوند و حساب است در کار، جوابی نداریم، همین مردم هم در همین جا به‌حساب می‌رسند. این‌ها نمی‌گذارند که - آن‌جا حسابش علی‌حده [است‌] - همین مردم در همین جا، شمایی که الان به مقام ریاست‌جمهور رسیدید اگر فردا - خدای نخواسته - تخطی کنید از آن راهی که راه ملت است و راهی که اسلام پیش پای همه ما گذاشته است، همین سیزده میلیون و زیادتر که به شما رای دادند و اعتماد به شما کردند بر می‌گردند.


🔹آنجا هم حسابش، بدتر است. این‌جا وقتی برمی‌گشتند خوب، شما می‌روید منزلتان می‌نشینید، اما آن‌جا کار مشکل است، باید شما حساب آن‌جا را بکنید.

🔹چنانچه ما نفوسمان این‌قدر به دنیا متوجه است و منکوس هستیم و استقامت نداریم، اگر ما این‌طور باشیم و خودمان را دنبال اصلاحش نباشیم، این اخلاد الی‌الارض و توجه به ارض و رو کردن به مرتبه پایین و پشت کردن به معانی و معنویات اثرش این است که انسان در آن عالم، یک حیوان این‌طور منکوس. همان‌طوری که این‌جا کرده است نقشه‌اش آن‌جاست، تمام چیزهایی که در این‌جا واقع می‌شود یک صورتی در آن‌جا دارد. انسان مستقیم‌القامه اگر تمام یک توجهش به طبیعت شد، این استقامت قامتش را در آن‌طرف از دست می‌دهد، مثل یک حیواناتی که سرشان رو به زمین است و تمام عذاب‌هایی که در آن عالم است از خود ماست.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۱ مرداد ۱۳۶۰


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@sobh_iran
📌نمونه بودن جوانان ایران در تاریخ‌


🔹تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام، جوانانی مثل جوان‌های ایران ما سراغ ندارد.
و ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ - جز یک برهه در صدر اسلام آن هم نه به‌طور وسیع بلکه به‌طور محدود - سراغ دارید که جوانان یک کشور این‌طور عاشق جنگ باشند؟ این‌طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و این‌طور ملت، همه با هم یک‌صدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه پاسداران و سایر قوای مُسلَّحه باشند؟
و کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ من به این چهره‌های نورانی و بشّاش شما، و به این گریه‌های شوق شما حسرت می‌برم. من احساس حقارت می‌کنم. من وقتی با این چهره‌ها مواجه می‌شوم. و این قلب‌هایی که به‌واسطه توجه به خدای تبارک و تعالی این‌طور در چهره‌ها اثر گذاشته است، احساس حقارت می‌کنم. من غیر از دعا که بدرقه شما کنم چیزی ندارم که به شما بکنم.

🔹من چطور به این احساسات خداگونه و به این توجهاتی که شما به خدای تبارک و تعالی دارید، و به این عزم راسخ شما و این شجاعت بینظیر شما، چطور من می‌توانم از شما ستایش کنم؟


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۵ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌اختلاف بین گروه‌ها؛ خواسته دشمن‌


🔹عزیزان من! شما در بارگاه حق تعالی منزلت دارید. شما و ملت ما در یک برهه حساسی از زمان واقع شده‌اید که باید همان کلامی را که در صدر اسلام گفته شده است که‌ «تمام اسلام با تمام کفر مواجه هستند» برای شما گفته بشود. شما امروز پاسداران اسلام هستید.

🔹ای دوستان من، ای عزیزان من! توجه بکنید که این سفرها که می‌کنید، این مجاهدات که می‌کنید خالص باشد، برای خدا باشد. اختلافات را، اختلافات شخصی، اختلافات گروهی، در ذهن خودتان نیاورید. همه شماها - چه ارتش، چه ژاندارمری و چه سپاه پاسداران و سایر داوطلبانی که برای دفاع از اسلام و دفاع از شرافت اسلامی خودشان به جبهه‌ها می‌روند، همه شماها - لشکرهای اسلامی هستید. همه شما ارتش امام زمان - سلام‌الله‌علیه - هستید.

🔹توجه کنید که آن آداب اسلامی را حفظ کنید، با هم اختلاف نکنید. دشمن می‌خواهد که بین این گروه‌های مجهز برای جهاد، اختلاف بیندازد. ارتش را از سپاه پاسداران جدا کند، سپاه پاسداران را از آن‌ها جدا کند. شما همه اهل یک ملت هستید، اهل یک اسلام هستید، همه در پناه قرآن هستید، زیر پرچم اسلام هستید، با هم هماهنگ باشید. اگر خدا نخواسته اختلاف پیدا بشود در شما، اختلاف پیدا بشود در سران شما، اختلاف بشود در گروه‌هایی از شما، خدای نخواسته، یک کشور اسلامی به‌دست کفر می‌افتد. و اسلام تا زمان‌های بسیار طولانی باز به انزوا کشیده می‌شود.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۱۵ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌اهمیّت تلقین و تکرار مسائل اخلاقی‌


🔹بعضی از مسائل است که اهمیتش این قدر زیاد است که باید آن مسائل را تکرار کرد. کتاب‌هایی که برای انسان‌سازی آمده است مثل قرآن‌کریم، و کتاب‌هایی که در اخلاق نوشته می‌شود، و مقصود، ساختن یک انسان است، و ساختن یک جامعه است، به حسب اهمیت، هر موضوعی در آن‌ها تکرار شده است. تکرار در قرآن‌مجید زیاد است. و بعضی‌ها خیال می‌کنند که این تکرار چرا؟ و حال آنکه لازم است. یکی از چیزهایی که برای ساختن انسان مفید است تلقین است.

🔹انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود، باید آن مسائلی که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به خودش، تکرار کند. یک مطلبی که تاثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می‌کند.

🔹نکته تکرار ادعیه و تکرار نماز در هر روز چندین دفعه، و همیشه این است که انسان با گفتن و شنیدن، خود انسان قرائت می‌کند و می‌شنود آن آیاتی که سازنده است، مثل سوره مبارکه حمد که یک درس سازنده است. انسان باید این‌ها را تکرار کند و تلقین کند، و نفس را حاضر کند برای شنیدن. انسان خودش که یک مطلبی می‌گوید، سامع یک دفعه می‌شنود، و در قلبش هم وارد می‌شود. لکن گوینده، اول در قلبش نقش می‌بندد، بعد آن را می‌گوید و بعد می‌شنود، و بعد باز در قلبش وارد می‌شود. تلقین از اموری است که لازم است.

🔹اینکه من در بعض از مسائل برای دوستان دایماً یک مطلب را تلقین می‌کنم و اظهار می‌کنم برای این است، که مطلب مهم است. ساختن یک جامعه است. ساختن یک ملت است. و تا ساخته نشود یک ملت و یک جامعه، نمی‌تواند به آن مقاصد عالیه‌ای که دارد برسد. و لهذا مسائل مهم را باید تکرار بکنند. گویندگان تکرار بکنند و شنوندگان هم خودشان به خودشان تلقین بکنند تا ان‌شاء‌الله تاثیر بکند در نَفْس.

🔹گاهی وقت‌ها گوینده در عین حالی که خوب می‌گوید، در عین حالی که خوب می‌نویسد، کتاب توحید هم می‌نویسد، کتاب اخلاق هم می‌نویسد، لکن همان نوشتن است و گفتن است و عرضه داشتن است، خودش از آن بی‌خبر است. بسیار مسائل است که گویندگان هر جا باید باشند می‌گویند، مسائل را طرح می‌کنند و خیلی هم خوب طرح می‌کنند. و خیلی هم خوب عرضه می‌کنند و دعوت خوب می‌کنند و موعظه خوب می‌کنند. لکن از باب اینکه خودشان ساخته نشده‌اند، می‌گویند و خودشان بیخبرند.

🔹چه بسا اشخاصی که کتاب اخلاق می‌نویسند و بسیار هم خوب می‌نویسند، و خودشان متَّصف به اخلاق حسنه نیستند. و چه بسا اشخاصی که توحید را خوب تدریس می‌کنند و خوب القا می‌کنند و خودشان بی‌خبرند. گوینده اگر خودش بی‌خبر شد، تاثیر در کلامش هم کم خواهد شد. گاهی یک انسانی در گفتار بسیار خوب است و بسیار جمیل صحبت می‌کند. در نوشتن هم بسیار خوب چیز می‌نویسد و خوب القا می‌کند، لکن خودِ نویسنده و خودِ گوینده و خودِ موعظه‌کننده را وقتی انسان می‌بیند، می‌بیند عملش آن‌طور نیست‌ گرچه گفته شده است که: انْظُرْ الی‌ ما قالْ وَ لا تَنْظُرْ الی‌ مَنْ قالَ. نگاه کن به آن چیزی که گفته می‌شود، نه به آن شخصی که آن چیز را می‌گوید. و حکمت را باید اخذ کرد و لو از یک مشرک، لکن در عین حال که این مطلب صحیح است، این مطلب هم باید مورد توجه واقع بشود که وقتی «ما قال» را؛ آن چیزی که گفته می‌شود شنیدیم، یک نظری هم به «مَنْ قال» بکنیم. ببینیم که خودش چکاره است.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۲ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌هدف دشمن؛ ایجاد اختلاف‌


🔹و آن شیاطینی که دشمن شما هستند، بیکار ننشسته‌اند. دائماً مشغول نقشه هستند. نقشه‌های نظامی آن قدرها تاثیر ندارد. آن که تاثیر دارد نقشه‌هایی است که با آن نقشه‌ها شما را از باطن و از داخل پوسیده کنند. و شما را پیش ملت از چشم ملت بیندازند. و پشتیبانی ملت را از شما بردارند. نقشه این است که اوّلًا بین خود ارتش تا می‌توانند اختلاف ایجاد کنند. تا می‌توانند بین سران ارتش، اگر توانستند بین سران و پایین‌ترها، تا آخر، هر جا توانستند اختلاف ایجاد کنند. و بین ارتش و سپاه پاسداران‌ اختلاف ایجاد کنند. هر یک را پیش چشم دیگری از چشم دیگری بیندازند. این طایفه را بگویند که این‌ها تعهد به اسلام ندارند. آن طایفه را بگویند که آن‌ها اطلاعاتی ندارند. سرخود هستند. نظم ندارند. تمام این مسائل برای اینکه شما را فقط از بین ببرند نیست؛ اساس اسلام است.

🔹آن چیزی که آن‌ها فهمیده‌اند و امروز احساس کرده‌اند این است که اسلام است که آن‌ها را عقب نشانده. اسلام است که این قشرهای مختلف را با هم مجتمع کرده است. اسلام است که قطره‌ها را به‌صورت یک سیل خروشان درآورده. آن‌ها اساس مطلبشان این است که به اسلام صدمه وارد کنند. و امروز همه ملت از نظامی و قوای مسلَّح گرفته تا بازاری و دانشگاهی و همه جا، زارع و کارگر و کارمند و همه قشرهای ملت، این‌ها امروز باید پاسدار اسلام باشند.

🔹اسلام عزیز امروز به ما سپرده شده است. و شما باید این اسلام را نگه دارید و به نسل‌های آتیه بسپارید.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۲ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌وظیفه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها در تربیت انسان‌


🔹باید از حوزه‌های علمیه یک عالِمی به تمام معنا متعهد بیرون بیاید، و مرکز ساخت انسان باشد؛ و دانشگاه هم مرکز ساخت انسان.

🔹ما انسان دانشگاهی می‌خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون داد از خودش، انسان حاضر نمی‌شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی‌شود که تحت ذلّت برود و اسارت. آن‌ها هم از انسان می‌ترسند.

🔹سابق رضاخان از مدرّس می‌ترسید برای اینکه انسان بود. آن‌وقت هم مدرّس از قراری که از او نقل کرده‌اند گفته بود که: «در مجلس ما یک مسلمان هست، آن هم ارباب کیخسرو» رضاخان رقیب خودش را مدرّس می‌دانست، به دیگران اعتنایی نداشت. رقیب خودش را مدرّس می‌دانست که وقتی که می‌ایستاد و صحبت می‌کرد، متزلزل می‌کرد همه را.

🔹یک انسان بود، وضع زندگی‌اش آن بود که شما شنیدید و من دیدم. وقتی که وکیل شد یعنی؛ از اول به‌عنوان فقیهی که باید در مجلس باشد تعیین شد. آن‌طور که نقل کرده‌اند، یک گاری با یک اسبی [در] اصفهان خریده بود و سوار شده بود و خودش آورده بود تا تهران. آنجا آن را هم فروخته بود. و منزلش یک منزل مُحقَّر از حیث ساختمان. یک قدری بزرگ بود ولی محقَّر از حیث ساختمان. و زندگی یک زندگی‌ مادون عادی که در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود. کرباسی که باید از خود ایران باشد می‌پوشید. این وطن‌خواه‌ها کدام لباسشان مال ایران است؟


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۷ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva
📌دانشگاه مرکز علم و تهذیب‌


🔹مهم این است که دانشگاه یک کسی که از آن بیرون بیاید بفهمد که من با بودجه این مملکت تحصیل کرده‌ام، متخصص شده‌ام، به مقامات عالیه علم رسیده‌ام، و باید برای این مملکت خدمت بکنم. و برای استقلال این کشور باید خدمت‌گزار باشم.


امام خمینی (رحمةالله‌علیه)؛ ۲۷ آذر ۱۳۵۹


👈#صحیفه_بخوانیم


💠@masaf_najva