⚪️ چمرانی که بود، چمرانی که هست!
🔺مصطفی #چمران، اواخر سال 1357، چند هفته ای بعد از پیروزی انقلاب بود که به ایران بازگشته بود. سال ها قبل از ایران رفته بود و در این مدت نسبتا طولانی در آمریکا و لبنان مشغول فعالیت های خاصی بود که شاید کمتر ایرانی حتی تا به امروز به آن فعالیت ها دست زده باشد.
🔺در آمریکا دکترایش را گرفت و با نمرات تماما عالی به استخدام ناسا در آمد. پس از آن سال ها در ناسا بود تا نهایتا به دلیل برخی اختلافات با آمریکایی ها به دلیل جنگ اعراب و اسرائیل و احساس وظیفه برای کمک به مجاهدین لبنانی و فلسطینی به لبنان رفت.
🔺با امام #موسی_صدر آشنا شد و سال ها با امام صدر به محرومان لبنان کمک کرد. آموزش نظامی دید و آموزش نظامی داد تا توانست دژی محکم در مقابل اسرائیل در لبنان درست کند. هنوز هم خیلی از شاگردان چمران در لبنان هستند و به بزرگی از وی یاد می کنند.
🔺اما زمانیکه چمران به ایران آمد فضا کاملا متفاوت بود. چمران آمریکا درس خوانده بود و همسر آمریکایی داشت. فرزندان و همسر اولش هنوز در آمریکا بودند و همین موضوع بهانه ای شده بود برای مخالفین چمران تا هرچه تمام تر وی را ترور شخصیتی کنند!
چمران به دلیل مساله ربوده شدن امام صدر در شهریور 1357 در لیبی، به شدت مخالف معمر قذافی بود و این به مذاق برخی انقلابیون ایرانی همانند #محمد_منتظری، #جلال_الدین_فارسی و حتی سید #حسین_خمینی، نوه ارشد امام خوش نمی آمد. بارها سر همین مساله با چمران مخالفت کرده بودند و چمران را آمریکایی خطاب کرده بودند.
🔺پوسترهای چمران در مجلس شورای اسلامی اول را پاره کرده بودند و یا روی پیشانی او در پوستر انتخابات، نوشتندآمریکایی!
🔺چمران همچنان غریب بود. به دلیل سال ها دوستی و شاگردی مرحوم مهندس بازرگان، در دولت موقت #بازرگان هم سمت داشت. تمامی این سابقه برای مخالفین چمران کافی بود تا وی را آمریکایی و جاسوس سیا معرفی کنند!
🔺کار به آنجا رسیده بود که وقتی چمران به کردستان و پاوه رفت و آنجا را آزاد کرد، خیلی ها در تهران علیه او معرکه گرفتند! نشریاتی همانند #تهران_مصور و یا روزنامه نگارانی همانند #مسعود_بهنود علیه چمران آنقدر مطلب نوشتند و در عینک او تصویر تانک و جنگ را نمایش دادند که حقیقتا برای عده ای امر مشتبه شده بود که چمران جاسوس است و آمریکایی.
🔺چمران با آنکه نماینده مجلس اول بود و عضو شورای عالی دفاع، اما در تهران نماند و دائم در جبهه های جنگ جنوب بود. 31 خرداد 1360 و در اوج اتفاقات سیاسی تهران، چمران آرام و مظلومانه در جبهه جنوب شهید شد و تازه آن نقطه، نقطه ای بود که مخالفین و فحاشین به چمران سکوت کردند و انگار نه انگار زمانی وی را آمریکایی و جاسوس سیا معرفی می کردند.
🔺و حالا 36 سال از عروج دکتر مصطفی چمران می گذرد. جوانی که روزی از بازرگان در دانشکده فنی دانشگاه تهران نمره 22 گرفت، با معدل عالی فارغ التحصیل شد و به آمریکا رفت، پشت پا به تمام زندگی غربی زد و به لبنان رفت و مجاهدانه علیه اسرائیل جنگید، به ایران انقلاب کرده آمد و مشغول خدمت شد، در جبهه های جنگ کاری کارستان کرد در مقابل ارتش صدام و سپس در 31 خرداد 1360 و در اتفاقی مشکوک و تامل برانگیز به شهادت رسید.
#هاتف_خالدی
@maktubat
https://t.iss.one/maktubmed/1174
🔺مصطفی #چمران، اواخر سال 1357، چند هفته ای بعد از پیروزی انقلاب بود که به ایران بازگشته بود. سال ها قبل از ایران رفته بود و در این مدت نسبتا طولانی در آمریکا و لبنان مشغول فعالیت های خاصی بود که شاید کمتر ایرانی حتی تا به امروز به آن فعالیت ها دست زده باشد.
🔺در آمریکا دکترایش را گرفت و با نمرات تماما عالی به استخدام ناسا در آمد. پس از آن سال ها در ناسا بود تا نهایتا به دلیل برخی اختلافات با آمریکایی ها به دلیل جنگ اعراب و اسرائیل و احساس وظیفه برای کمک به مجاهدین لبنانی و فلسطینی به لبنان رفت.
🔺با امام #موسی_صدر آشنا شد و سال ها با امام صدر به محرومان لبنان کمک کرد. آموزش نظامی دید و آموزش نظامی داد تا توانست دژی محکم در مقابل اسرائیل در لبنان درست کند. هنوز هم خیلی از شاگردان چمران در لبنان هستند و به بزرگی از وی یاد می کنند.
🔺اما زمانیکه چمران به ایران آمد فضا کاملا متفاوت بود. چمران آمریکا درس خوانده بود و همسر آمریکایی داشت. فرزندان و همسر اولش هنوز در آمریکا بودند و همین موضوع بهانه ای شده بود برای مخالفین چمران تا هرچه تمام تر وی را ترور شخصیتی کنند!
چمران به دلیل مساله ربوده شدن امام صدر در شهریور 1357 در لیبی، به شدت مخالف معمر قذافی بود و این به مذاق برخی انقلابیون ایرانی همانند #محمد_منتظری، #جلال_الدین_فارسی و حتی سید #حسین_خمینی، نوه ارشد امام خوش نمی آمد. بارها سر همین مساله با چمران مخالفت کرده بودند و چمران را آمریکایی خطاب کرده بودند.
🔺پوسترهای چمران در مجلس شورای اسلامی اول را پاره کرده بودند و یا روی پیشانی او در پوستر انتخابات، نوشتندآمریکایی!
🔺چمران همچنان غریب بود. به دلیل سال ها دوستی و شاگردی مرحوم مهندس بازرگان، در دولت موقت #بازرگان هم سمت داشت. تمامی این سابقه برای مخالفین چمران کافی بود تا وی را آمریکایی و جاسوس سیا معرفی کنند!
🔺کار به آنجا رسیده بود که وقتی چمران به کردستان و پاوه رفت و آنجا را آزاد کرد، خیلی ها در تهران علیه او معرکه گرفتند! نشریاتی همانند #تهران_مصور و یا روزنامه نگارانی همانند #مسعود_بهنود علیه چمران آنقدر مطلب نوشتند و در عینک او تصویر تانک و جنگ را نمایش دادند که حقیقتا برای عده ای امر مشتبه شده بود که چمران جاسوس است و آمریکایی.
🔺چمران با آنکه نماینده مجلس اول بود و عضو شورای عالی دفاع، اما در تهران نماند و دائم در جبهه های جنگ جنوب بود. 31 خرداد 1360 و در اوج اتفاقات سیاسی تهران، چمران آرام و مظلومانه در جبهه جنوب شهید شد و تازه آن نقطه، نقطه ای بود که مخالفین و فحاشین به چمران سکوت کردند و انگار نه انگار زمانی وی را آمریکایی و جاسوس سیا معرفی می کردند.
🔺و حالا 36 سال از عروج دکتر مصطفی چمران می گذرد. جوانی که روزی از بازرگان در دانشکده فنی دانشگاه تهران نمره 22 گرفت، با معدل عالی فارغ التحصیل شد و به آمریکا رفت، پشت پا به تمام زندگی غربی زد و به لبنان رفت و مجاهدانه علیه اسرائیل جنگید، به ایران انقلاب کرده آمد و مشغول خدمت شد، در جبهه های جنگ کاری کارستان کرد در مقابل ارتش صدام و سپس در 31 خرداد 1360 و در اتفاقی مشکوک و تامل برانگیز به شهادت رسید.
#هاتف_خالدی
@maktubat
https://t.iss.one/maktubmed/1174
Telegram
رسانه مکتوبات
تخریب های چمران در بعد از انقلاب تا شهادتش پایانی نداشت. مردی که مبارز علیه اسرائیل بود و دانشمندی پر آوازه در ناسا، در سرزمین خودش جاسوس سیا معرفی می شد!
📝از خدا خواسته ام...
🔹... یک روز که آمدم دمپایی را بگذارم جلوی پایش، خیلی ناراحت شد، دوید دو زانو شد دست مرا بوسید. گفت : تو برای من دمپایی می آوری؟
🔹آن شب تعجب کردم که حتی وقتی پایش را بوسیدم تکان نخورد. احساس کردم او بیدار است اما چیزی نمی گوید. چشم هایش را بسته و همین طور خوابیده بود.
🔹مصطفی گفت من فردا شهید می شوم. خیال کردم شوخی می کند. گفتم مگر شهادت دست شماست؟ گفت نه من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می دهد. ولی می خواهم که شما رضایت بدهید. اگر رضایت ندهید من شهید نمی شوم.
🔹...او اصرار می کرد که من فردا از اینجا می روم، می خواهم با رضایت کامل تو باشد. و آخر رضایتم را گرفت. من نمی دانستم چرا راضی شدم. نامه ای داد که وصیتش بود و گفت تا فردا باز نکنید. بعد دو سفارش کرد گفت اول ایران بمانید .. تعرب بعد از هجرت نمی شود. ما اینجا دولت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید.. و دوم هم اینکه بعد از من ازدواج کنید..
🔹گفتم زن های رسول خدا بعد ایشان...که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم و گفت: به من این را نگویید. این بدعت است. من رسول نیستم..
📕 #نیمه_پنهان_ماه ، #چمران به روایت همسر شهید
@maktubat
https://t.iss.one/maktubmed/1182
🔹... یک روز که آمدم دمپایی را بگذارم جلوی پایش، خیلی ناراحت شد، دوید دو زانو شد دست مرا بوسید. گفت : تو برای من دمپایی می آوری؟
🔹آن شب تعجب کردم که حتی وقتی پایش را بوسیدم تکان نخورد. احساس کردم او بیدار است اما چیزی نمی گوید. چشم هایش را بسته و همین طور خوابیده بود.
🔹مصطفی گفت من فردا شهید می شوم. خیال کردم شوخی می کند. گفتم مگر شهادت دست شماست؟ گفت نه من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می دهد. ولی می خواهم که شما رضایت بدهید. اگر رضایت ندهید من شهید نمی شوم.
🔹...او اصرار می کرد که من فردا از اینجا می روم، می خواهم با رضایت کامل تو باشد. و آخر رضایتم را گرفت. من نمی دانستم چرا راضی شدم. نامه ای داد که وصیتش بود و گفت تا فردا باز نکنید. بعد دو سفارش کرد گفت اول ایران بمانید .. تعرب بعد از هجرت نمی شود. ما اینجا دولت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید.. و دوم هم اینکه بعد از من ازدواج کنید..
🔹گفتم زن های رسول خدا بعد ایشان...که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم و گفت: به من این را نگویید. این بدعت است. من رسول نیستم..
📕 #نیمه_پنهان_ماه ، #چمران به روایت همسر شهید
@maktubat
https://t.iss.one/maktubmed/1182