مکشوف مدیا
734 subscribers
238 photos
42 videos
2 files
62 links
Download Telegram
ما بچه های دهه شصت یادمان نمی رود آن روزهای پس از انتخابات ٨٨ را. روزهایی که بوی خون و باروت می داد. روزهایی که فتنه گران بساط تقلب به پا کردند و کام میلیون ها نفر را تلخ کردند. در آن انتخابات تاریخی که شاید نمونه اش را تاریخ ایران دیگر به خود نبیند، آمدند وسط خیابان و پرچم "رای من کو" برافراشتند.

همان اشراف فتنه گر سیاسی که دار و دسته شان پشت هاشمی سنگر گرفته بودند و علمدارشان میرحسین شده بود و در خیابان قداره می کشیدند. در داخل و در خارج بساط بی آبرویی راه انداختند و کشور را از آن رشد شتابان به سرازیر سقوط کشاندند.

اغراق نیست اگر بگوییم کشور پس از آن دیگر روی خوش ندید. از ٨٨ تا امروز یک سره سراشیبی بوده است و تلخ کامی.

نه دی بساط این فرقه جنون، فرقه زر و زور و تزویر برچیده شده اما میراث خونین شان به جا ماند. بوی فریب و فتنه و آشوب شان هر روز از گوشه گوشه کشور بلند است. شامه قوی ای هم نمی خواهد. خدایا کشور را از شر اینها حفظ کن.
🌕 آبان ۹۸ حادثه نبود
چند نکته درباره‌ی ابعاد سیاسیِ تحلیل‌ها و تجویزهای اقتصادی این روزها

#شهاب_اسفندیاری
🔺 سرمقاله‌ی ارگان بازارگرایانِ افراطی، همان‌ها که قهرمان‌شان خاویر میلیِ جانی است، دیروز با تشبیه مقامات کشور به موجوداتی سرمازده و به خواب رفته در دامنه کوه، از لزوم تصمیم‌های «سخت، مهم و تلخ» سخن گفته است.


#آبان۹۸
#مستضعفین
#نئولیبرالیسم
🔻 آبان ۹۸ حادثه نبود
چند نکته درباره‌ی ابعاد سیاسیِ تحلیل‌ها و تجویزهای اقتصادی این روزها


#شهاب_اسفندیاری

🔸 سرمقاله‌ی ارگان بازارگرایانِ افراطی، همان‌ها که قهرمان‌شان خاویر میلیِ جانی است، دیروز با تشبیه مقامات کشور به موجوداتی سرمازده و به خواب رفته در دامنه کوه، از لزوم تصمیم‌های «سخت، مهم و تلخ» سخن گفته است.

🔹چند روز قبل هم یکی از فعالان اقتصادی و رسانه‌ای نزدیک به وزیر اقتصاد از فوائد شوک درمانی و افزایش ناگهانی قیمت‌ها سخن گفته بود و نمونه‌های موفقی از اجرای آن در کشورهای مختلف را برشمرده بود.

🔸 نکته مهم این بود که او تاکید کرده بود این کشورها بعضاً حسب ضرورت از «کشتار مردم» هم در اجرای برنامه‌های اقتصادی خود استفاده کرده بودند.

🔹خط اصلی را همان استاد بازارگرایان افراطی و نویسنده‌ی سرمقاله‌ی فوق چند ماه قبل داده بود:

۱) با حجاب و فیلترینگ طبقات متوسط و مرفه را سرگرم کنید؛

۲) در روابط خارجی پرچم سفید تکان دهید؛

۳) آن‌گاه تیغ بر کشید و به مأموریت اصلی (جراحی اقتصادی) بپردازید.
این یعنی ذبح طبقات محروم به پای ایدئولوژی نئولیبرالیسم.

🔸نکته جالب این است که این نسخه به عنوان «طرح نجات ایران» فروخته می‌شود در حالی که نتیجه‌ی محتوم آن «فروپاشی» است. ذبح طبقات محروم که حامی و پشتیبان اصلی نظام در این ۴۵ سال بوده‌اند، راه را برای انحلال جمهوری اسلامی در نظام سرمایه‌داری جهانی فراهم می‌کند. و مگر نئولیبرال‌ها جز این رؤیایی در سر دارند؟

🔹برای سرکوب مستضعفین کدام چماق و کدام گلوله نزد نئولیبرال‌ها بهتر از چماق بسیج و گلوله‌ی نیروی انتظامی؟ هم فال است و هم تماشا.

🔸 مگر پس از ارتکاب آبان ۹۸ قاه قاه نخندیدند؟ مگر نگفتند ما هم صبح جمعه فهمیدیم؟ مسببان اصلی آبان ۹۸ اگر به دار آویخته شده بودند امروز دوباره همان سناریوها برای اجرا روی میز مقامات دولت قرار نمی‌گرفت.

🔹جالب اینکه همزمان با تحولات فوق، یک «قهرمان پرتاب میکروفون» هم دیروز با افتخار فاش کرد که برنامه‌ این است که ایران هم مثل شیخ‌نشین‌ها بشود «گاو شیرده غرب».

🔸حتما ایشان مطلع است که ویژگی مطلوب شیخ‌نشین‌های منطقه برای غرب، غیر از توان شیردهی، این است که بهره‌مند از خشن‌ترین ابزار سرکوب طبقات مستضعف و محروم هستند؛ مجهز به آخرین فناوری‌های ارّه.

🔹فی‌الواقع استاد جامعه‌شناسی مملکت می‌فرمایند یک دست ارّه برقی و یک دست شیر نفت، رقصی چنین در آغوش ترامپم آرزوست! چماق سوریه‌‌هراسی و هویج کشف حجاب و رفع فیلترینگ همه بهانه بود برای صاف کردن جاده‌ی استعلا و استیلای دلار.

🔸به نظر می‌رسد طراحان پشت صحنه قضایای این روزها همه را به حجاب و فیلترینگ سرگرم کردند تا چوب حراج به وجه رایج مملکت بزنند و جاده را برای استیلای دلار در اقتصاد ایران صاف کنند.

🔹هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن پول ملی خود برنخاسته بود. آنها که عهده‌دار امنیت جمهوری اسلامی هستند اگر امروز هشیار نباشند، فردا که ایران جولانگاه جولانی‌ها شود کارشان سخت‌تر خواهد بود.

🔸ای‌کاش رئیس‌جمهورِ نهج‌البلاغه خوانِ ما، فراموش نکنند که بر اساس آمار و داده‌های انتخابات، مهمترین نقش را در پیروزی نهایی ایشان بر رقیب، رای سه دهک محروم جامعه و رای روستاییان ایفا کرد. اینکه بعد از چند ماه دستاورد دولت بشود آزادسازی واردات آیفون ۱۶، حاکی از انحراف و جابجایی اولویت‌ها است.

🔹ظاهراً برای برخی عناصر دولت پیگیری مطالبات آنها که در انتخابات شرکت نکردند مهم‌تر از پیگیری مطالبات کسانی است که در انتخابات شرکت کردند. آقای رئیس‌جمهور نباید اجازه دهند اقشار و گروه‌های خاصی دولت را گروگان بگیرند و به سمت مقاصد و منافع خاص خود هدایت کنند و در این میان طبقات محروم و اقشار مستضعف ذبح شوند.

🔸همان‌گونه که دولت اصلاحات توسط یک تیم بحران‌ساز گروگان گرفته شد و پایگاه مردمی‌اش از دست رفت و در آزادترین انتخابات با سنگین‌ترین شکست مواجه شد.

ما موفقیت رییس‌جمهور را موفقیت خودمان می‌دانیم. این نقدهای خیرخواهانه هم از این روست که نمی‌خواهیم بازارگرایان افراطی و سرنگونی طالبان حکومتی که در روزنامه‌هایشان در وصف «بهار دمشق» غزل‌سرایی می‌کنند با طرح‌های تسلیم‌طلبانه‌ سقوط دولت دکتر پزشکیان را تسهیل و تسریع کنند.

#آبان۹۸
#مستضعفین
#نئولیبرالیسم

https://t.iss.one/makshufmedia/335

@maktubaaat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 مرور بخش‌هایی از کتاب فتنه تغلب و تأثیر فتنه‌ی ۸۸ در وضع تحریم‌های ظالمانه علیه ملّت ایران؛

عامل اصلی و بهانه وضع قطعنامه و تحریم و فشار اقتصادی علیه ملت ایران فتنه جریان اصلاح طلب در انتخابات ۸۸ بود؛ حتی اعضای این جریان که برخی‌از آنها نیز هم اکنون در مناصب مختلف کشور حضور دارند به طور رسمی و طی نامه ای از رئیس جمهور آمریکا درخواست تحریم دولت ایران را کردند! اما رفته رفته و با آرام شدن فضای سیاسی کشور رسانه ها و چهره های همین جریان به مردم القا کردند که مذاکرات جلیلی و حمایتش از پیشرفت صنعت هسته ای باعث این تحریمها شد!
کدام اصلاحات سریع؟

سیدنیما موسوی

🔸اخیرا آقایان مهدی خراتیان و رحمان قهرمانپور از کارشناسان حوزه روابط‌بین‌الملل طی مناظره‌ای با توجه به سقوط دولت بشار اسد در سوریه، بدرستی این امر را یک زنگ‌خطر بزرگ برای ایران خواندند.

🔹 ولی در بخش راه‌حل این دو نفر خواستار "اصلاحات سریع" در ایران شدند. ولی نقطه تاریک این ایده این است که وضعیت کنونی جامعه ایران محصول اصلاحات سریع از دهه ۱۳۸۰ تاکنون بوده‌است.

🔸 آغاز اصلاحات اساسی از خصوصی‌سازی صنایع مادر و منابع راهبردی کشور ذیل تفسیری خاص از اصل۴۴ آغاز شد و طی آن دولت ایران را از منابع مالی خود تهی کرد و عملا به نقش پررنگ یک طبقه نوظهور الیگارشیک در سیاستگذاری ایران انجامید.

🔹 مرحله دوم این اصلاحات در دهه ۱۳۹۰ و ذیل مذاکرات برجام به موازات رژیم بازرسیهای بیسابقه اتفاق افتاد؛ چنانچه مزد دکترین اعتمادسازی، فشار حداکثری در دوره ترامپ شد. حال این اصلاحات به تغییرات شدید فرهنگی در پایان ۱۳۹۰ و بطور خاص در سال ۱۴۰۱ نیز انجامید. آخرین مرحله اصلاحات اساسی نیز در دوران "پساهلیکوپتر" بر سر تنش‌زدایی با غرب در باب جبهه مقاومت رخ داد.

🔸ثمره اصلاحات اساسی از میانه دهه ۱۳۸۰ از دست رفتن کارتهای هویتی جمهوری اسلامی بوده‌است. در میانه دهه ۱۳۸۰ با خصوصی‌سازی صنایع مادر و درست شدن یک الیگارشی خطرناک و در وهله بعد شوک‌های اقتصادی و ارزی در جهت منافع این طبقه باعث از بین رفتن برند مستضعفین از ج.ا شد؛ طبقه‌ای که حتی تا سال ۱۳۸۸ هم کنار حاکمیت ایستاده‌بود.

🔹از طرف دیگر "دیکته برجام" در دهه ۱۳۹۰ باعث از بین رفتن کارت هویتی "استکبارستیزی" و ابطال استدلالهای صحیح رئالیستی دهه ۱۳۸۰ در نفی مذاکره با امریکا بود که با فشار حداکثری ترامپ پاسخ داده شد.

🔸 در پایان دهه ۱۳۹۰‌ و آغاز دهه ۱۴۰۰ هم ادامه همین اصلاحات اساسی!! در حوزه فرهنگ به از بین رفتن کارت هویتی "شریعت" انجامید و باعث ریزش شدید اینبار در لایه هسته‌سخت حامیان گردید. در نهایت در مورد سیاست منطقه‌ای نیز اصلاحات اساسی به وضعیتی رسید که در باب جبهه مقاومت در دوران پساهلیکوپتر رخ داد.

🔹 در یک جمعبندی، ایران با هر ترم از اصلاحات اساسی بخشی از کارت هویتی خود را از دست داده است. در واقع وضعیت کنونی نه محصول اصلاحات نکردن بلکه محصول اصلاحات اساسی است که از دهه ۱۳۸۰ بصورت دستوری و از بالا انجام شده‌است.

به نظر میرسد که منظور از اصلاحات اساسی در مناظره بالا، تسریع مذاکره با ترامپ است.

🔸بفرض تحقق، مذاکره پزشکیان و ترامپ در زمانی اتفاق می‌افتد که کارتی برای بازی نمانده است و عملا وارد فرآیند وایماری شدن ایران شده‌ایم. مذاکره با ترامپ هم خطرناکتر از برجام، دیکته‌ای بوسیله ترامپ خواهد بود که یادآور سرنوشتی ناگوارتر از مذاکرات گورباچف و ریگان در پایان دهه ۱۹۸۰ است.

🔹 اما راه خلاصی از شرایط کنونی که محصول دو دهه "اصلاحات اساسی" تاکنون میباشد تنها با هوشمندی راهبردی التیام خواهد یافت.

🔸در وهله اول بوجود آوردن یک دولت رفاه به همراه سیاست تثبیت اقتصادی در داخل میتواند بخشی از سرمایه اجتماعی که پای برنامه‌های نئولیبرالی و شوکهای ارزی در دو دهه اخیر به هدر رفت را بازسازی کند.

🔹در وهله بعد با بازسازی بخشی از سرمایه اجتماعی میتوان موازنه‌های بهتری در منطقه نسبت به رقبای‌منطقه‌ای و سیاست جهانی اندیشید. البته گذار به دولت رفاه با توجه به لابی قدرتمند پکیج‌فروشان اقتصادی و الیگارشی بخش‌خصوصی سخت به نظر میرسد ولی مقابله با ایشان به مراتب ساده‌تر از مقابله با دیکته ترامپ است.

https://t.iss.one/makshufmedia/338

@maktubaaat
🔻اقدامات مشترک واشنگتن و تل‌آویو در منطقه برای «تغییر موازنه‌ی تهدید» به ضرر ایران، کالیبره کردن افکار بازیگران منطقه و مدیریت ادراکی در تهران، با اسم رمز «حمله‌ی نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران» در عالی‌ترین سطح در جریان است.

پریسا نصرآبادی

🔸اکسیوس در گزارشی همان اظهارات حدوداً دو هفته پیش جیک سالیوان، مشاور امنیت ملّی کاخ سفید را شاخ و برگ داده و منتشر کرده است تا به مثابه تکانه‌ای در فضاهای رسانه‌ای معطوف به ایران عمل کند.

🔹بدین ترتیب، خبر دو هفته قبل چنین صورت‌بندی می‌شود که جیک سالیوان سناریوهای مختلفی از حمله‌ی نظامی احتمالی ایالات متحده به ایران را روی میز بایدن گذاشته است تا اگر ایران پیش از بیستم ژانویه تحرّکاتی در راستای دستیابی به سلاح هسته‌ای از خود بروز دهد (مانند اقدام به غنی‌سازی ۹۰٪)، یکی از این گزینه‌ها برای برخورد با ایران درنظر گرفته شود.

🔸به زعم اکسیوس، برنامه‌ی هسته‌ای ایران در دوران ریاست جمهوری بایدن پیشرفت چشم‌گیری داشته و ایران را به طور واقعی در وضعیت «آستانه‌ی گریز هسته‌ای» قرار داده است.

🔻تحلیل سالیوان بر اساس اظهارات دو هفته پیش وی و ادعای منابع آکسیوس چنین است:

۱- تضعیف توان دفاعی و موشکی ایران پس از حمله‌ی رژیم اسرائیل، در کنار تضعیف قابل توجه نیروهای جبهه‌ی مقاومت، احتمال یک حمله‌ی موفقیت‌آمیز را افزایش و خطر اقدام تلافی‌جویانه ایران در منطقه را کاهش می‌دهد.

۲- دو روند در کنار هم ضرورت و فرصت ضربه زدن به توان هسته‌ای ایران را به بایدن گوشزد می‌کند:

الف) تسریع برنامه‌ی هسته‌ای ایران
ب) تضعیف ایران و نیروهای مقاومت در نبرد با رژیم اسرائیل


۳- در ماه‌های اخیر چندین مقام سابق و کنونی ایران به طور علنی درباره‌ی «احتمال تغییر دکترین هسته‌ای ایران» صحبت کرده‌اند. «با توجه به ضربات استراتژیکی که به زیرساخت‌ها و بازوهای منطقه‌ای ایران وارد شده است، آن‌ها این سوال را از خود می‌پرسند که آیا ما باید دکترین هسته‌ای خود را در این مقطع تغییر دهیم؟ انتشار عمومی این پرسش و تلاش‌ها برای پاسخ دادن به آن همان چیزی است که باید از سوی ما و متّحدان ما به دقت مورد رصد و بررسی قرار گیرد.»

۴- ایالات متّحده و اسرائیل هر دو در چند ماه گذشته فعالیت‌های هسته‌ای مشکوکی را در بخش تحقیق و توسعه‌ی هسته‌ای از سوی دانشمندان ایرانی شناسایی کرده‌اند. لذا این نگرانی وجود دارد که ایران با استفاده از دوره‌ی انتقالی ریاست‌جمهوری ایالات متحده، در مسیر ساخت سلاح هسته‌ای پیشرفت‌های قابل توجهی پیدا کند.

۵- ایالات متّحده پیش از تصمیم‌گیری نهایی و انجام هر اقدام نظامی علیه ایران، با رژیم اسرائیل، اروپا و کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس هم‌فکری و مشورت می‌کند.

به نظر می‌رسد دست‌کم اسرائیل در چنین حمله‌ی احتمالی، ایالات متّحده را همراهی کند.

🔻گزارش اکسیوس و ضریب دادن مجدّد به اظهارات جیک سالیوان را باید در کنار مقاله‌ی ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران، در فارن‌افرز خواند.
foreignaffairs.com/iran/last-chan…‎

🔸نفیو به دولت ترامپ پیشنهاد می‌کند که مواجهه‌ی خود با ایران را با اعمال سیاست فشار حداکثری آغاز نکند، بلکه به جای زمان دادن به ایران، بلافاصله با ایران وارد مذاکره شود؛ باید به مذاکره شانس دوباره‌ای داد!

🔹نفیو مکرّراً از معایب حمله‌ی نظامی می‌گوید و معتقد است که فشارهای «مناسب» بین‌المللی و منطقه‌ای، و تهدیدهای چند لایه از سوی ایالات متحده می‌تواند موثر واقع شود تا پرونده‌ی هسته‌ای ایران به روش «دیپلماتیک» و نرم حل و فصل شود.

🔸اما در صورت شکست مذاکرات، ایالات متّحده باید نسبت به حملات گسترده و مستمر به تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران اقدام کند. واشنگتن با حملات شدید و «موثّر» در نهایت موفق می‌شود از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای جلوگیری و تأسیسات هسته‌ای شناخته شده‌ی ایران را نابود کند؛ اما این کافی نخواهد بود.

🔹 این پروژه عظیم، احتمالاً به چندین دور حمله، حضور نظامی طولانی مدت آمریکا در منطقه و آمادگی برای گسترش حملات به اهدافی فراتر از تأسیسات هسته‌ای نیاز دارد. هدف قراردادن اهداف امنیتی و نیز مقامات شاخص نظامی و امنیتی نیز لازمه‌ی این تهاجم وسیع و ضامن موفقیت آن است.

🔸در نهایت باز ایران بر سر میز مذاکره می‌نشیند و پرونده‌ی هسته‌ای ایران و نیز دیگر پرونده‌های مبرم مدّ نظر ایالات متحده، نظیر توان موشکی، راهبردهای منطقه‌ای ایران و مناسبات با رژیم اسرائیل، همگی به شکل «دیپلماتیک» بسته خواهد شد!

مقاله‌ی نفیو بسیار مهم است و جداگانه نیاز به تحلیل دارد.


@maktubaaat
در سوئد پنجاه سال پیش کمونیستها و سوسیالیستهای سوئد قانونی را در پارلمان تصویب کردند به نام قانون دریاکناربانی، یا پایش ساحل و هرگونه ساخت‌وساز تازه در فاصله ۱۰۰ کناره آب ممنوع کردند. هدف این قانون پایش حق دسترسی همگان به ساحل‌ها، و پاسداری از گونه‌های زیستی بود.

این قانون نه تنها جلوی ویرانی محیط زیست در دورانی که جمعیت سوئد نزدیک به دو برابر شد را گرفت بلکه شما بسادگی در هر جا که زندگی کنی با پنج نا ده دقیقه پیاده روی میرسی به یک ساحل زیبا که در دسترس همگان است.

مغز اوباش توییتری اما از شنیدن نام ممنوعیت هک می‌کند، و کمونیسم کمونیسم گویان چوب‌ها را بر میکشد که شده به دریاکنارهای سوئد یورش بیاورد و راه برای بولدوزرهای ساختمانی که به سوئد آمده‌اند و میخواهند سرمایه‌گذاری کنند باز کند.

‏«در فاصله صد متری کنار آب، نواری صد متری در زمین، و نواری صدمتری در آب.»

در ایران اگر بخواهیم چیزی شبیه سوئد داشته باشیم باید بولدوزرهای کارگران تا فاصله صدمتری ساحل خزر و خلیج فارس خانه‌های دست‌اندازان به حق همگان را ویران کنند، تا بشود دریا و جنگل و حق مردم را پاس داشت.

https://t.iss.one/makshufmedia/345
ولی زاده
@maktubaaat
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔻چرا یادآوری جنگ چالدران برای آنکارا و باکو دردناک است؟
احمد کاظمی

🔸برگزاری مراسم بزرگداشت «شهدای مقاومت؛ از عاشورا تا چالدران، از چالدران تا ظهور» در مسجد اعظم اردبیل، باعث موجی از واکنش‌های محافل قوم‌گرا در ترکیه و محافل ترکیزه شده در جمهوری آذربایجان گردید. در نگاه اول، دلیل این واکنش‌ها به اظهارات یکی از جوانان اردبیل در این مراسم برمی‌گردد،

🔹حال‌آنکه ریشه این واکنش‌ها فراتر از موضوع اظهارات یک جوان اردبیلی است. حتی اگر دلیل مسئله، اظهارات یک شخص باشد، از نظر افکار عمومی ایران که همواره جلوتر از برخی از مدعیان آداب دیپلماتیک هستند، محافل ترکیه و جمهوری آذربایجان به لحاظ رویه رفتاری، حق اعتراض دراین‌خصوص را ندارند. چراکه سال‌هاست که در این کشورها آداب حسن هم‌جواری و روابط دیپلماتیک کنار گذاشته شده و ماشین رسمی و سیستماتیک نفرت‌پراکنی علیه ایران در سطوح آموزش رسمی، ایجاد ساختارهای دولتی، فعالیت‌های ده‌ها تشکل قومی ضدایرانی شکل‌گرفته است.

🔸آنها با آسودگی از سکوت و انفعال ارگان‌های دیپلماتیک ایران، آشکار و مستمراً نه‌تنها به عالی‌ترین ارکان نظام جمهوری اسلامی ناسزا می‌گویند؛ بلکه عناصر و مفاخر هویت‌بخش و افتخارآفرین ایران‌زمین را تحریف، تحقیر یا مصادره می‌نمایند.


🔹واقعیت این است که آنها از اصل یادآوری جنگ چالدران و مقاومت تاریخی، ناخرسند و بیمناک هستند؛ بنابراین سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا محافل ترکیه، درحالی‌که عثمانی به یُمن عراده‌های توپ، به پیروزی بزرگی در نبرد سرنوشت‌ساز چالدران دست‌یافت، از یادآوری این جنگ، دردناک می‌شوند؟

🔸جنگ چالدران صحنه رشادت و مقاومت مردان و زنان غیور ایرانی از جمله آذری‌ها، کردها و ترکمن‌ها بود که همگی با توسل به مولایشان امیرالمؤمنین‌، در راه حفظ وطن از جان خود گذشتند.

🔹 چالدران ثابت کرد که هویت اصیل آذربایجانی به‌عنوان یک «نژاد ریشه‌دار و بومی ایرانی» به لحاظ تاریخی، مذهبی، فرهنگی، زبانی و نژادی نه‌تنها با «هویت غیربومی ترکی آناتولی» ارتباط ندارد، بلکه بزرگ‌ترین سدّ در مقابل توسعه‌طلبی ارضی و هویتی عثمانی است.

🔸اشغال چندباره تبریز از جمله پس از جنگ چالدران و تعرض متجاوزان وحشی عثمانی به مال، جان و ناموس آذری‌ها و ارامنه تبریز و دیگر مردم ایران که با فتوای مفتی‌های عثمانی صورت گرفت، نشان داد که این برآورد تاریخی ایرانیان درست بوده است.

🔹در واقع آذری‌های ایران به‌صرف زبان آذری که ریشه‌های آن توسط جبهه ترکی آناتولی تحریف می‌شود، نه‌تنها ارتباطی به به‌اصطلاح خانواده تُرک ندارند؛ بلکه بیشترین صدمات تاریخی را از این قوم مهاجم دیده و جزو اولین قربانیان ایده عثمانیسم بوده‌اند.

🔸در تحولات کنونی منطقه و روابط بین‌الملل، یادآوری جنگ چالدران و کارکردهای آن، و ادای احترام به شهدای آرمیده در شهیدگاه اردبیل، برای آنکارا و محافل ترکیزه شده در باکو دردناک‌تر است. چرا که آنها در قالب فتنه ژئوپلیتیکی پان تورانیسم و ماسونیسم انگلیسی به دنبال ایجاد به‌اصطلاح «جهان ترک»، تحقق «دالان تورانی ناتو»، از طریق تجزیه سوریه، عراق، ارمنستان، ایران، مناطق ترک‌نشین روسیه و سین‌کیانگ چین در آوردگاه مصاف نظم بومی منطقه‌ای بانظم آنگلوساکسونی هستند.

🔹شیرینی این نقش نیابتی انگلیس برای ترکیه به آن حد است که علاوه بر پا گذاشتن عملی بر معاهده لوزان ۱۹۲۳ در خصوص مرزهای رسمی کنونی این کشور، با تجهیز و ساماندهی هیئت تحریر‌الشام در سوریه که خود آن را تروریست می‌دانست، وضعیتی برای این کشور ایجاد کرده است که امروز در چشم افکار عمومی جهان اسلام و وجدان بشریت، تمام زیرساخت‌های حیاتی دفاعی، صنعتی و اقتصادی مردم سوریه توسط رژیم صهیونیستی بمباران، و بخشی از آن اشغال می‌شود، بانک ترور نخبگان سوری اجرایی می‌گردد؛ و مدعیان وارث عثمانی، از پیروزی و موفقیت در سوریه سخن می‌گویند و به دنبال تسری آن به عراق و مصر با همان مدل عثمانی هستند.

🔸یکی از مهم‌ترین سدّها در برابر این جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیکی که در کانون آنها ایجاد به‌اصطلاح «جهان تُرک» قرار دارد، «هویت شریف آذربایجانی ایرانی» است؛ بنابراین یادآوری جنگ چالدران که در آن مقاومت و حماسه‌آفرینی آذری‌ها می‌درخشد، برای مجریان پان تورانیسم انگلیسی ناراحت‌کننده و دردناک است.

🔹آنها از سال‌ها قبل گاه با تخطئه صفوی و تحریف آن تلاش کردند که به‌زعم خود از این سدّ بزرگ عبور کنند. به‌طوری‌که ساخت سریال در ترکیه برای تحریف رویکردهای شاه اسماعیل صفوی و ریشه‌های جنگ چالدران با پول شرکت نفت دولتی جمهوری آذربایجان (سوکار) در دستور کار قرار گرفته است؛ اما اقدامات خودجوش مردمی مانند آنچه در اردبیل اتفاق افتاد، نشان داد که ملت چندهزارساله ایرانی با بصیرتی تاریخی، به‌خوبی از رسالت خود در مقابله با فتنه‌های دشمنان این مرزوبوم آگاه هستند.

https://t.iss.one/makshufmedia/349

@maktubaaat
🌕 قتل‌عام امید، تولید انبوه اندوه و خودکشی تئوریک روشنفکری

#شهاب_اسفندیاری

🔺«مرگ نبوی به‌عنوان یکی از بازیگران متمایز، نظرگیر، طناز، خلاق و بیش‌فعال آن نمایش، یک فقدان بزرگ جمعی است که در خود، به شکل آشکار و نهان، یک سوگواری جمعی نیز نهفته دارد. ما اکنون به درجات مختلف سوگواریم، برای مرگ نبوی، برای مرگ نهایی امید و برای سیطره‌ی فراگیر غربتی که اکنون، هر جا باشیم، نه خصم، بلکه همدم روزان و شبان ما شده.» (مجله‌ی حرفه: هنرمند).

عرض تسلیت دارم به جامعه‌ی هنری و مطبوعاتی در فقد ابراهیم نبوی. البته در علل سوگواری و ناکامی‌ تاریخی «روشنفکری ایرانی» سخن بسیار است. اجازه دهید به یک تناقض شگفت اشاره کنیم: آنقدر که در چند روز گذشته در سوگ این «مرگ خودخواسته» محتوا توسط جریان روشنفکری ایران تولید شد، در ۱۵ ماه گذشته در سوگ قطعه قطعه شدن و زنده‌سوزی ده‌ها هزار زن و کودک فلسطینی منتشر نشد. علت چیست؟

🔸یادداشت در دو بخش:
https://t.iss.one/makshufmedia/352
https://t.iss.one/makshufmedia/353


📷کاریکاتور از ایلیا تهمتنی

@esharat_57
🌕 قتل‌عام امید، تولید انبوه اندوه و خودکشی تئوریک روشنفکری

#شهاب_اسفندیاری

بخش اول:
🔺«مرگ نبوی به‌عنوان یکی از بازیگران متمایز، نظرگیر، طناز، خلاق و بیش‌فعال آن نمایش، یک فقدان بزرگ جمعی است که در خود، به شکل آشکار و نهان، یک سوگواری جمعی نیز نهفته دارد. ما اکنون به درجات مختلف سوگواریم، برای مرگ نبوی، برای مرگ نهایی امید و برای سیطره‌ی فراگیر غربتی که اکنون، هر جا باشیم، نه خصم، بلکه همدم روزان و شبان ما شده.» (مجله‌ی حرفه: هنرمند).

عرض تسلیت دارم به جامعه‌ی هنری و مطبوعاتی در فقد ابراهیم نبوی. البته در علل سوگواری و ناکامی‌ تاریخی «روشنفکری ایرانی» سخن بسیار است. اجازه دهید به یک تناقض شگفت اشاره کنیم: آنقدر که در چند روز گذشته در سوگ این «مرگ خودخواسته» محتوا توسط جریان روشنفکری ایران تولید شد، در ۱۵ ماه گذشته در سوگ قطعه قطعه شدن و زنده‌سوزی ده‌ها هزار زن و کودک فلسطینی منتشر نشد. علت چیست؟ مگر روشنفکران ما به حقوق بشر جهان‌شمول و ارزش‌های انسانی و مدنی جهان‌روا قائل نیستند؟

وقتی تحولات اجتماعی سیصد ساله‌ی غرب اروپا را بدون ملاحظات انتقادی پسااستعماری، پسامدرن، پساسرمایه‌داری و پساسکولار بخواهید به شکل کپسولی و تزریقی به خورد جامعه‌ای بدهید که از اساس نهادهای حقیقی قدرت در آن و روند تحولات تاریخی‌اش متفاوت بوده، احساس ناکامی و شکست دور از انتظار نیست.

جریانی که غالباً خود را از ارتباط با اقشار مختلف جامعه بی‌نیاز می‌بیند اما ادعای جامعه‌شناسی دارد و با نگاه از بالا به عامه‌ی مردم و باورهای آنها مدعی «گذار از سنت‌» است، می‌خواهد با چاقوی زنگ‌زده‌ی عقل مدرن به زدودن مقدسات و تغییر ارزش‌ها و هنجارهای جامعه بپردازد.

اما همین جریان به شدت ایدئولوژیک است و از مقدسات خود غیورانه صیانت می‌کند. دستورکاری به شدت سیاست‌زده و عمدتاً وارداتی دارد. قتل‌عام امید، تولید انبوه اندوه، برساخت دائمی انگاره‌ی فروپاشی، و ممنوع‌التصویر کردن هر نشانه‌ی موفقیت و پیشرف برون‌داد عمده‌ی این جریان است.

یادداشت یکی از منتقدان ادبی درباره‌ی بیماری دوقطبی ابراهیم نبوی و برخی روشنفکران دیگر گویا است: حتی اشاره به احتمال بیماری فروغ فرخزاد در شاخص‌ترین مطبوعات فمینیستی و روشنفکری ما قدغن و تابو بوده است. کوچک‌ترین خدشه‌ به تصویر «مقدسات‌» تحمل نمی‌شود. (۱)

چندی قبل توئیت سردبیر یکی از نشریات هنری و روشنفکری کشور در تمسخر مراسم تشییع پروانه معصومی توجه مرا جلب کرد (۲). سردبیری که «بیوی» تمام انگلیسی‌اش گواه می‌دهد مخاطبش کجاست برای هنرمندان ایرانی خط و نشان می‌کشد که اگر کوچکترین نشانه‌ای از «همراهی» داشته باشید بایکوت می‌شوید.

دیوید لینچ هنرمند پرآوازه‌ی آمریکا، پس از دریافت نخل طلای کن یک فیلم تبلیغاتی به سفارش شهرداری نیویورک ساخت با موضوع «آشغال در شهر نریزیم». در ایران اگر یک فیلمساز نورسته بخواهد در مورد بهداشت فیلم بسازد به عنوان «سفارشی‌ساز» و «ارگانی» نابود می‌شود (۳).

چنان فضا را قطبی و سیاه و سفید کرده‌اند که انگار هیچ منفعت عمومی، هیچ خیر عمومی و هیچ پروژه‌ی مشترکی نیست که بتوان از طریق آن گامی برای بهبود امور مملکت و کاهش رنج ملت برداشت. اگر کسی بخواهد کوچک‌ترین قدمی در این مسیر بردارد ترور می‌شود. حتی به ابراهیم نبوی هم در این زمینه رحم نکردند.

آیا وقت آن نرسیده که در برابر شیوع این فاشیسم جدید - که با پول دشمنان ایران در سویه‌های پهلویست و رجویست در حال رشد است - جریان روشنفکری ایران، به بازاندیشی نقش و کارکرد خود و مسیر طی شده در این ۴۵ سال بپردازد؟ چند نسل روشنفکر سرگشته و به بن‌بست رسیده کافی نیست؟

تا زمانی که جریانی روشنفکری همه‌ی مشکلات جامعه را صرفاً به حاکمیت نسبت دهد و با نگاهِ ماقبل‌ِ فوکویی قدرت را صرفاً متمرکز در دستگاه‌های حکومتی ببیند و نه منتشر در همه‌ی روابط اجتماعی، و در نتیجه قدرت خود و مسئولیت بزرگ خود در وضع موجود را هیچ بیانگارد، وضع همین خواهد بود.

آقا و خانم نویسنده شما قدرت دارید. آقا و خانم هنرمند شما قدرت دارید. آقا و خانم روزنامه‌نگار شما قدرت دارید. نسبت به این قدرت مسئولیت دارید؛ نسبت به آنچه در فکرها و ذهن‌ها شکل می‌دهید. نسبت به تصویری که از ما و دیگری، از ایران و غرب می‌سازید مسئولیت دارید. چه بسا خودتان قربانی همین تصویرسازی‌ها شوید.

آقایان و خانم‌های روشنفکر! آیا مخاطرات و تهدیدها علیه ایران در سال ۱۴۰۳ کمتر از سال‌ ۱۳۰۳ است؟ آیا شما فرهیخته‌تر از محمدعلی فروغی، یحیی دولت‌آبادی، علی‌اصغر حکمت، حسین کاظم‌زاده و صدیقه دولت آبادی هستید یا اینکه رضا میرپنج فرهیخته‌تر از رهبران انقلاب اسلامی بود؟/
یادداشت ادامه دارد.

@esharat_57
مکشوف مدیا
🌕 قتل‌عام امید، تولید انبوه اندوه و خودکشی تئوریک روشنفکری #شهاب_اسفندیاری بخش اول: 🔺«مرگ نبوی به‌عنوان یکی از بازیگران متمایز، نظرگیر، طناز، خلاق و بیش‌فعال آن نمایش، یک فقدان بزرگ جمعی است که در خود، به شکل آشکار و نهان، یک سوگواری جمعی نیز نهفته دارد.…
🌕 قتل‌عام امید، تولید انبوه اندوه و خودکشی تئوریک روشنفکری

#شهاب_اسفندیاری

بخش دوم:
🔺جمهوری اسلامی انتظار ندارد نخبگان و روشنفکران مانند دوره‌ی پهلوی تا کمر مقابل «اعلی‌حضرت» خم شوند و یا دست «علیاحضرت» را ببوسند. فقط این‌قدر بذر یأس و ناامیدی در دل جوانان نپاشند. این‌قدر چشم بر نقاط روشن و امیدبخش نبندند. موفقیت ها و پیشرفت‌ها را انکار نکنند و در بازنمایی شکست‌ها و ناکامی‌ها اینقدر اغراق نکنند. (۴)

یک‌بار دیگر به فرصت‌هایی که در این چهل و پنج سال بود و با تنگ‌نظری و تنزه‌طلبی و تند روی و تنش‌زایی هدر رفت بیاندیشیم. این حسرتی که اکنون برای سال‌های آخر دهه‌ی ۷۰ در نوشته‌های سوگواران نبوی موج می‌زند آیا این پرسش را به ذهن انها نمی‌آورد که چرا آن وضعیتی که داشتیم را از دست دادیم؟ آن زمان چه تصویری از جامعه‌ی خود داشتیم؟ متن نامه‌ی «جام زهر» نمایندگان مجلس ششم را بخوانید ببینید همان سال‌ها چه تصویر سیاهی از اوضاع جامعه و کشور برساخته‌اند. (۵)

آیا نویسندگان آن نامه در سرنوشتی که برای جامعه‌ی ایران رقم زدند هیچ مسئولیتی ندارند؟ هیچ خطای تحلیل و برآورد شرایط نداشتند؟ در تشدید شکاف انتظارات و واقعیات و درنتیجه دامن زدن به یک نارضایتی و تلخی بی‌پایان که منجر به رادیکال شدن و مهاجرت و سرخوردگی شد نقشی نداشتند؟ آیا آن سیاست‌مداران و روزنامه‌نگاران و روشنفکران صرفاً قربانی بودند؟ طبعا این سوال به معنی نفی مسئولیت دیگران نیست.

دکتر کوان هریس استاد جامعه‌شناسی دانشگاه UCLA در کتاب «انقلاب اجتماعی» توضیح می‌دهد که چرا طی دهه‌های مختلف تحلیل‌گران و روشنفکرانی در داخل و خارج ایران، جمهوری اسلامی را حکومتی با یک پشتوانه‌ی مردمی کوچک و در آستانه‌ی فروپاشی و سقوط تصور کرده‌اند و همواره پیش‌بینی‌های آنها اشتباه از کار درآمده است.(۶)

روشنفکران ما تا کی قرار است سرمستِ انگاره‌ی فروپاشی باشند و به دیوار سخت واقعیت برخورد کنند و سرگردان کوچه‌های بن‌بست شوند؟ شاید برخی لبخند بزنند که برای این حرف‌ها خیلی دیر شده و دیگر «کار تمام است». اتفاقا مشکل همین نگاه است: چهل و پنج سال است برخی فکر می‌کنند کار تمام است. توقف در این وضعیت «خودکشی تئوریک» است.

و نکته‌ی آخر: کاش فعالان دانشگاهی، فرهنگی و رسانه‌ای که در روزهای اخیر انبوهی مطلب درباره‌ی «خودکشی» منتشر کرده‌ و گاه به قهرمان‌سازی پرداخته‌اند، لااقل در این موارد بهره‌برداری‌ سیاسی را کنار بگذارند و اصول و ضوابط اخلاقی و حرفه‌ای اطلاع‌رسانی در خصوص خودکشی را رعایت کنند. (۷)

یادداشت‌ها:

۱ - https://t.iss.one/Sayehsaar/1085

۲-https://x.com/PejmanMousavi/status/1729790237088289055?t=yzdFRlj0Kls5Dvu_cPeUsg&s=19

۳-https://x.com/NYCSanitation/status/1879971896495927498?t=8jxQBvm0IvdDxu1tDwwuSQ&s=19

۴- درباره‌ی «ژانر فلاکت» (سیاه‌نمایی) در سینمای ایران نگاه کنید به گفت‌وگوی مفصل نگارنده با هوشنگ گلمکانی در پرونده‌ی ویژه مجله‌ی فیلم امروز (شماره ۲۱ ، آذر ۱۴۰۳).

۵-https://www.radiofarda.com/a/351505.html

۶-https://www.ucpress.edu/books/a-social-revolution/paper

۷-https://ethics.journalism.wisc.edu/2023/03/10/a-guide-to-responsible-reporting-on-suicide/

📷 کاریکاتور از ایلیا تهمتنی
@esharat_57