روند تضعیف مرجعیت دینی با شکلگیری پروتستانتیزم
حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد طباطبایی؛ مدرس مؤسسه امام خمینی(ره):
در طول قرون وسطی انواع فسادها از سوی کشیشان صورت گرفته بود و طبیعتا این امر پتانسیل اعتراض بر ضد تشکیلات پاپ و سلسله مراتب روحانیت در کلیسا را فراهم کرد لذا مرجعیت دچار تزلزل شد و بعد از #پروتستانتیزم، دو مسئله بسیار پررنگ شد؛ یکی شعارهایی بود که تفکر خود را در قالب آن بیان میکردند و دیگری عملکرد رهبران اولیه پروتستانتیزم بود که بسیار هوشمندانه و قوی، #مرجعیت_دینی را مورد هدف قرار میدائند.
مهمترین مسئله درباره پروتستانتیزم، تأکید افراطی بر کتاب مقدس است که بنده معتقدم این شعار ظرفیت آن را داشت که اگر از آن سوء استفاده شود همه چیز را در #مسیحیت به باد دهد و رهبران پروتستان هم نهایت استفاده را از این شعار کردند.
پروتستانتیزم جریان اعتراض را تبدیل به یک جریان مردمی و عمومی کرد و از این جهت موفق شد؛ نه اینکه لزوما نقدهای آنها عالمانه بوده باشد چراکه بیشتر نقد آنها به پاپ و فسادهای او بود و وقتی برخی افراد به لوتر گفتند بیائید پاپ را عوض کنیم اما آنها میگفتند باید اساساً اندیشه پاپ کنار برود نه صرفاً شخص او. به عقیده من، در چنین شرایطی، نه پاپ و نه اسقفها حق ندارند به یک #مسیحی دستور بدهند و مشخص است که مردم هم از چنین چیزی حمایت میکنند. از سوی دیگر تمسک کردن به تمسخر و اهانت به دستگاه کلیسا یکی دیگر از شگردهای آنان برای از بین بردن تقدس ظاهری مرجعیت دینی بود.
👈ادامه مطلب را در وبسایت مفاز بخوانید
🆔@mafaz_news
حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد طباطبایی؛ مدرس مؤسسه امام خمینی(ره):
در طول قرون وسطی انواع فسادها از سوی کشیشان صورت گرفته بود و طبیعتا این امر پتانسیل اعتراض بر ضد تشکیلات پاپ و سلسله مراتب روحانیت در کلیسا را فراهم کرد لذا مرجعیت دچار تزلزل شد و بعد از #پروتستانتیزم، دو مسئله بسیار پررنگ شد؛ یکی شعارهایی بود که تفکر خود را در قالب آن بیان میکردند و دیگری عملکرد رهبران اولیه پروتستانتیزم بود که بسیار هوشمندانه و قوی، #مرجعیت_دینی را مورد هدف قرار میدائند.
مهمترین مسئله درباره پروتستانتیزم، تأکید افراطی بر کتاب مقدس است که بنده معتقدم این شعار ظرفیت آن را داشت که اگر از آن سوء استفاده شود همه چیز را در #مسیحیت به باد دهد و رهبران پروتستان هم نهایت استفاده را از این شعار کردند.
پروتستانتیزم جریان اعتراض را تبدیل به یک جریان مردمی و عمومی کرد و از این جهت موفق شد؛ نه اینکه لزوما نقدهای آنها عالمانه بوده باشد چراکه بیشتر نقد آنها به پاپ و فسادهای او بود و وقتی برخی افراد به لوتر گفتند بیائید پاپ را عوض کنیم اما آنها میگفتند باید اساساً اندیشه پاپ کنار برود نه صرفاً شخص او. به عقیده من، در چنین شرایطی، نه پاپ و نه اسقفها حق ندارند به یک #مسیحی دستور بدهند و مشخص است که مردم هم از چنین چیزی حمایت میکنند. از سوی دیگر تمسک کردن به تمسخر و اهانت به دستگاه کلیسا یکی دیگر از شگردهای آنان برای از بین بردن تقدس ظاهری مرجعیت دینی بود.
👈ادامه مطلب را در وبسایت مفاز بخوانید
🆔@mafaz_news