مدرسه
4.6K subscribers
45 photos
5 videos
7 files
39 links
AlinejatGholami.yek.link

ἐπὶ τὰ πράγματα αὐτά
Download Telegram
Audio
جلسه اول تاریخ فلسفه بخش دوم مقدمه.m4a
Audio
جلسه دوم تاریخ فلسفه دوره دوم دکارت.m4a
Audio
جلسه سوم تاریخ فلسفه بخش دوم آمپریسیسم.m4a
Audio
جلسه چهارم تاریخ فلسفه بخش دوم موضوع راسیونالیسم.m4a
Forwarded from مدرسه (مدرسه-دروس مباحث فلسفی)
دوستان عزیز دوره های «تاریخ فلسفه» «از یونان تا رنسانس» و «از رنسانس تا معاصر» به رایگان تقدیم شما. بازنشر هم مشکلی ندارد.
علی‌نجات غلامی
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Audio
Forwarded from مدرسه (مدرسه-دروس مباحث فلسفی)
حالا که اون دوره رایگان تقدیم شد این دوره «فلسفه چیست؟» هم در معیت اون دوره مناسبه اینم رایگان خدمت شما. لطفا با هم در گروه های مختلف اگر مایلید نشرشون بدین. مکمل هم اند. اینها که رایگان اند اما اگر عزیزی تمایل به دونیشن داشت شماره کارتم اینه

5859
8311
3036
8870

تجارت
پس از رها شدن رنج‌افزا از دین، علم حقوق به حقیقت نزدیک‌تر است یا فیزیک؟

علی‌نجات غلامی

امیر حسین عزیز داستان شما برایم جالب بود و مرا به تأمل واداشت. جوانی بیست و دو ساله که چندسالی درد وجودی و بحران رهایی از نگاهی مذهبی را داشته‌اید بعد در رشته‌ی حقوق قبول شده‌اید و بعد از آن انصراف داده‌اید که دوباره کنکور بدهید که فیزیک بخوانید در پی حقیقت. با نقد اطرافیان هم طرفید که ارتزاق‌تان را نباید نادیده بگیرید. درگیر فلسفه هم شده‌اید درسگفتارهای تاریخ فلسفه آقای اردبیلی را شروع کرده‌اید و اتفاقی به تاریخ فلسفه من نیز برخورده‌اید و بدتان نیامد.
پس شما دغدغه‌ی حقیقت دارید.
بگذار از همین اول آب پاکی را روی دست‌ات بریزم. هیچ فرقی نمی‌کند! فیزیک هم قبول شوید تفاوتی با حقوق خواندن ندارد تا زمانی که نتوانید حقیقت هر علمی را از «حجاب» آکادمیک‌اش رها کنید، شما در هر رشته‌ای عملاً فقط مقداری اطلاعات‌ تکنسینی دریافت می‌کنید که سامانه‌ی مشخصی ندارند. زیرا سامانه‌ی بوروکراتیک دانشگاهی طوری طراحی شده است که شما را تکنسین کند و عملاً همان‌طور که یک حقوق‌خوانده عمدتاً قرار است تکنسین مشتی الفاظ فقهی-حقوقی در دادگاه‌ها شود، فیزیک‌دان هم معمولاً در عمل معلمی فرمول‌حل‌کن یا نهایتاً مهندس دستگاهی می‌شود. آنچه شما انتظار دارید محقق نمی‌شود مگر بر دو اصل از آغاز واقف شود:
1) درک معنای علمی اصلی این علوم و نسبت آنها با حقیقت، بعد نظری
2) درک معنای اصیل همین لایه‌ی تکنسینی و نسبت آن با زندگی، بعد عملی
مراد من این نیست که این لایه‌ی تکنسینی بی‌ارزش باشد با خانواده‌ی شما موافقم که شما باید به فکر کار و زندگی باشید و علم علاوه بر دانش نظری باید حرفه و مشغله‌ی زیست هم باشد. اما آنجاکه جنبه‌ی حرفه و فن به‌طور تکنسینی نسبت شما را با حقیقت و خود ماهیت علم به‌مثابه تئوری از بین ببرد در مقام حرفه نیز از زندگی بیگانه خواهد شد و در طول عمر مانند شغلی وبال و ناگزیر خواهد بود که تنها چیزی که ارزش آن را حفظ می‌کند منفعت مالی آن است که در مقام مدخل درآمدی بدان نگاه شود.
پس اولین چیزی که باید درک کنید این است که مراد از علم بعد تئورک آن است و بالعرض منافع عملی‌اش را می‌نگرید. یک دانپزشک کارش «شناختن» فک و دندان و سیستم عصبی و غیره است اولاً و بعد مسائل تنددستی و مهارت در کارهای تکنیکی اهمیت می‌یابد. اما سودآوری دومی اولی را متاسفانه محو می‌کند و حتی اساتید هم کمتر به دانشجویی توجه دارند که کتاب بسیار خوانده و بیشتر دانشجویی که مهارت بیشتری دارد را می‌بینند بی‌آنکه از خود بپرسند اگر علم و تخصص این است که بسیاری از دندان‌سازان تجربی از دندانپزشکان هم خوش‌دست‌ترند؟! لذا تاجاییکه واقعاً پرسش «علم» مطرح است بسیاری از دندانپزشکان، پزشکان، حقوق‌دانان و مهندسان و غیره چون ماهیت دانش‌شان فنی و به قول ارسطو «دستکاری» است، ماهیت آنچه بلدند «معرفتی» بدانها نمی‌دهد و فرقی با هیچ تکنسین دیگری مثلاً یک مکانیک خودرو ندارند.
با وقوف به این مسئله حجاب تکنسینی را اولا کنار می‌زنید و به گوهره‌ی خود علوم می‌رسیم یعنی ساحت تئوریک آن. شما دغدغه‌ی حقیقت دارید. پس پرسش اساسی این است که «فیزیک» به حقیقت نزدیک‌تر است یا «حقوق؟»، کدام علم واقعاً علم است و اشرف از دیگری است و شما را به حقیقت «نزدیک‌تر» می‌کند؟
حال می‌گوید جلسه اول تاریخ فلسفه مرا گوش داده‌اید که آنجاکه گفته‌ام فلسفه پرسش از هرآنچه هست است و هر آنچه هست در سه موضوع تماتیز می‌شود خدا، خود و جهان. در طول تاریخ فلسفه جدال بر سر این بوده است که کدام یک از این سه موضوع، اولی است؟ علم به کدام ساحت فضل تقدمی دارد و محوری‌تر و به حقیقت نزدیک‌تر است؟
شما از یک نگاه مذهبی که دعوی توضیح کل حقیقت را دربار‌ه‌ی خود و خدا و جهان با مناسکی آئینی و دسته‌ای باور ساده‌ساز و جملاتی کلی داشت گریخته‌اید و اکنون با خلاء وجودی عظیمی روبه‌رو هستید که با درد همراه است. اولاً که هرسه‌ی خدا، خود و جهان موضوع کاوش علمی-فلسفیِ ما هستند و بنابراین، اینکه مذهب خدا را در انحصار داشت دلیل نمی‌شود که دیگر تأملی علمی-فلسفی به موضوع خدا نپردازد که هست یا نیست یا به چه معنا هست.