مدرسه
4.58K subscribers
45 photos
5 videos
7 files
39 links
AlinejatGholami.yek.link

ἐπὶ τὰ πράγματα αὐτά
Download Telegram
پس هوسرل مرا نه به سمت تخصصی شدن یا حالات فوق، بلکه به سمت عام‌ترین مسائل خود فلسفه هدایت کرد که نه اینکه آنها را بازگو کنم بلکه از جانب خودم در مقام اول شخص مفرد بدانها بیاندیشم که صدالبته بسیاری از بخش‌های اندیشیدن هوسرل و دیگران بدان مسائل نیز خود در تعمیقِ هرچه بیشترِ تعمق‌ام در نه تنها پاسخ‌هایم بلکه واسازیِ خود مسائل‌ام کمک‌کننده بوده‌ و هستند و خواهند بود.
حال ممکن است باز هم بپرسید که «خب همین را چرا در هگل نیافتی؟ آیا هگل یا فیلسوف دیگری نمی‌توانست این نقش هدایتگر را داشته باشد؟ چرا هوسرل؟» نکته همینجاست. صحبت بر سر گستره و عمق و تکوین درک از مولفه‌های آن ایده‌ی اصلیِ فلسفه‌ی اولی یا متافیزیک و گستره‌ی آنچه است که در تقابل با آنهاست. همان‌طور که در بخش بعدی توضیح خواهم داد ایده‌ی محوری فلسفه‌ی اولی مفهوم "سوبژکتیویته" یا به نحو دقیق‌تر "گایست" است، یعنی فیزیک به طبیعت می‌پردازد و در نتیجه متافیزیک به گایست یا روح. اما وقتی هوسرل می‌گوید که هگل با دفاع ضعیف‌اش از گایست بدتر پوزیتیویسم را پررو کرد، دیگر نمی‌توانم در هگل بمانم. این بحث علاقه‌ی شخصی نیست، مسئله عمق و گستره‌ی میدان دید است. بنابراین، هوسرل توانست برای من نقش یک فانوس دریایی را داشته باشد که در اقیانوس بیکران متون فلاسفه و متونِ غیر از فلسفه، اعم از ادبیات و اسطوره و غیره سرگردان نشوم. بنابراین، اصلاً این‌طور نیست که چسبیده باشم به صرف هوسرل. بلکه همان‌طور که خواهیم دید و در درس‌های مختلف‌ام در فضاهای گوناگون و موضوعات گوناگون دیده‌اید، نقش راهنما را در خواندن هر متنی برای من داشته است. چون فیلسوفی است که عمیق‌ترین مسائل تاریخ فلسفه و اساسی‌ترین دوگانه‌هایی که متون در طول تاریخ فلسفه بر اساس آنها نگاشته شده‌اند در تأملات او در آخرین نسخه‌ و آپدیت‌شان به نحو منسجم مطرح می‌شوند.
در ادامه وارد این محتوا نیز خواهیم شد و روشن خواهد شد که این دوگانه‌ها چقدر اساسی‌اند و با درک آنهاست که نه تنها بر ماسبق بلکه بر مابعد نیز پروتوهایی اساسی افکنده می‌شود.


علی نجات غلامی
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
مدرسه
Photo
برای نام‌نویسی و توضیحات بیشتر به گروه زیر بپیوندید: https://t.iss.one/+kuItKucQ6z8yODQ0
مدرسه
Photo
برای نام نویسی و توضیح و راهنمایی ثبت نام به این گروه بپیوندید، ساعت برگزاری جلسات طبق روال 19 الی 21 خواهد بود: https://t.iss.one/+h2fWGLQi1AEyMWI0
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
مدرسه
Photo
برای نام نویسی و توضیح و راهنمایی ثبت نام به این گروه بپیوندید، ساعت برگزاری جلسات طبق روال 19 الی 21 خواهد بود: https://t.iss.one/+h2fWGLQi1AEyMWI0
لایو اینستاگرام
فلسفه‌ی زن، زندگی، آزادی
فلسفه آزادی: جلسه اول (فایل جلسه مقدماتی در صفحه اینستاگرام موجود است)
فردا غروب
ساعت 20
علی‌نجات غلامی
لایو برگزار شد و در اینستاگرام سیو شد و فایل ویدیویی قابل دیدن است
Forwarded from s@man
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لایو اینستاگرام/تصویری
فلسفه‌ی زن، زندگی، آزادی
فلسفه آزادی: جلسه اول
ارایه از استاد علی نجات غلامی
Audio
لایو اینستاگرام/صوتی
فلسفه‌ی زن، زندگی، آزادی
فلسفه آزادی: جلسه اول
ارایه از استاد علی نجات غلامی
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه
Photo
توضیحات در اینجا👆
لایو امشب اینستاگرام
ساعت نه
جلسه دوم از لایوهای ازادی از سلسله لایوهای زن، زندگی، آزادی
علی‌نجات غلامی
Forwarded from مهدی ‌رضاییان‌
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۴۰۴۰۱۳۱ زن‌زندگی‌آزادی
Audio
۱۴۰۴۰۱۳۱ زن‌زندگی‌آزادی
نتیجه‌گیری مطالعه‌ی متن‌های عزیزان نسل دهه‌ی هشتادی که برایم متن فرستادند
دوستان عزیزم قرار بود زودتر چیزی بنویسم و به هر حال شرایط و حس و حالم به تأخیرش انداخت.
خیلی بی‌تعارف قوت‌ها و ضعف‌ها را بر می‌شمارم.
اولین نکته: آنجاکه پای داوری فرهنگیِ یک گروه است، معیار را "سقف" در نظر می‌گیرند نه حدوسط یا حد پایین. در واقع کسی برای قضاوت سطح موسیقی وین یا فلسفه‌ی آلمان و غیره سراغ معمولی‌ها نمی‌رود درواقع بالاترین بالفعلیت‌ها را معیار قرار می‌دهد! بنابراین، نباید این نسل را نیز از این قاعده مستثنی کرد. پس مترم قوی‌ترین متنهایی است که به دستم رسید.
تاجاییکه خواندم و دیدم این نسل قوت‌ها و ضعف‌هایی نسبت به چهار نسل قبلی که هنوز در حیطه‌ی نوشتار فعال‌اند دارند:
- سلامت روانی بیشتر. برخلاف تصور ایجاد شده، این نسل از حیث روانشناختی تاجایی که نوشته‌ها را دیدم تیک‌های روانپریشانه و روان‌نژدانه‌اش بسیار کمتر از نسل‌های قبلی بود.
- اصالت اطلاعات. در سطح اینفورمیشن اطلاعات جعلی در میان این نسل بسیار کمتر رد و بدل می‌شود و نوعی خودچک‌گری در کارشان هست که ارزشمند است. که این امر، هم ناشی از روح زمانه است و هم شیوه‌ی عام تربیت این نسل که می‌شود گفت دلیلی نمی‌بینند دروغ بگویند.
- تناسب سن و دانش. عموماً پیش‌تر از آنچه دارند حرکت نمی‌کنند. و این نکته که دقیقاً شُکه‌ام کرد برخلاف پیش‌فرض‌ام بود که فکر می‌کردم طبعاً باید در این عصر "بازنمایی" دقیقاً درگیر فضای "نمایشی" باشند اما این‌طور نبود.
- تنوع کاراکتری، این نسل شخصیت‌های بسیار مختلفی داشت که برخی حتی "پرسونا" داشتند یعنی متن و قلم‌شان «امضاء» داشت. بنابراین، تیپ‌سازی از آنها با عناوینی مثل نسلz یک تیپ‌سازی هژمونیک آپاراتوس قدرت است.
- ضریب هوشی در مجموع قابل قبول در سقف نوشتارهایی که دیدم که این برخلاف آمارهایی است که می‌دهند.
- فاکتورهای نوشتار:
1) قدرت ترجمان: خوب
2) قدرت فهم: متوسط رو به بالا
3) قدرت تحلیل: متوسط
4) قدرت تفسیر: ضعیف (فرق چندانی با نسل‌های قبلی ندارد بجز نسل دهه‌ی شصت که قدرت تفسیری‌اش کمی از نسل‌های قبل و بعدش، البته به دلیل ترومای متحیرکننده، بهتر بود)
5) قدرت تفکر: هنوز ناشناخته
6) خلاقیت: متوسط رو به بالا. توان کنترل شیدایی‌شان بیشتر است.
7) قدرت ری-تینکینگ: خیلی خوب (بازاندیشی اندیشه‌ی دیگران در این نسل عالی است. مثلا دیدم خانمی از جمله‌ای از کیارستمی چیزهایی بیرون کشیده بود که خود کیارستمی به مخیله‌اش خطور نمی‌کرد!).
8) روشمندی: مثل دهه‌ی هفتاد می‌توان افتضاح نامید. این مهم‌ترین ضعف این نسل است.
9) مپ‌خوانی: عالی، استخراج نقشه‌ی فکری حوزه‌ی مطالعه در این نسل بسیار بهتر از نسل‌های قبلی است، ذهن جزیره‌ای ندارند که در گوشه‌ای گیر کنند، خیلی بهتر می‌توانند حوزه‌ی مد نظرشان را رصد کنند و نقشه‌خوانی کنند. زیاد هم درگیر انباشت بیهوده‌ی اطلاعات نیستند ولو هنوز در بخش تحلیل اطلاعات مشکل دارند که این به مقوله‌ی روشمندی و مقوله‌ی بعدی مربوط است.
10) افق مسائل: بد، چون در پیوند با روشمندی است، بازهم پیشرفت خاصی نسبت به نسل‌های قبل حاصل نشده است، اینجا ذهن‌شان هنوز نمی‌تواند سلسله‌مراتب مسائل را تا بنیادها بکاود این به دلیل سن کم نیست، مسئله پایدیا و آموزش است اگر حل‌اش نکنند تا آخر عمر این ضعف با صرف دانش بیشتر حل نخواهد شد.
11) صَرف (یعنی استفاده‌ی مناسب از ترمینولوژی و دستگاه واژگانی): این ضعف کلی فضای ایرانی است، اما می‌توان مقداری بهبود یافته نسبت به نسل‌های قبلی دید. البته بجز دهه شصتی‌ها که در این امر استثنایی عمل کرده‌اند و از حیث دقت واژگانی در کل تاریخ ایران معاصر حتی از غول‌های دهه‌های ده و بیست قرن حاضر دقیق‌تر بوده‌اند.
12) نحو (گرامر و نثر): درحال استاندارد شدن در این نسل، ممکن است بتوانند پلی بین نثرمحوری دهه‌های سی تا پنجاه و صرف‌محوری دهه‌ی شصت ایجاد کنند.
13) مونولوگ یا حدیث نفس: خوب اما آلوده با عناصر رمانتیک گاه مفرط. دلنوشته‌های‌شان بیش از حد است.
14) جست‌وجو و منبع‌شناسی: بهتر از دهه‌های قبل اما ضعیف‌تر از دهه‌ی هفتاد، اگرچه با امکان‌تر از نسل هفتادند اما نسبت به آنها پیش‌رفت قابل توجهی نداشته‌اند در این باب.
15) وطنی‌زدگی: بزرگ‌ترین ضعف دهه‌ی شصتی‌ها که همیشه حس بدی نسبت به متفکر هم‌وطن داشتند و رسوباتش کمی هم در دهه‌ی هفتاد ماند، در این نسل در حال محو شدن است.
16) دیالوگ: اگرچه این نسل نوعاً نسلی جدلی و پلمیک نیست مثل دهه‌های چهل و پنجاه که بی‌برهان‌ترین نسل‌های تاریخ معاصر بودند، اما ضعف دیگری دارد یعنی ضعف در "خویشتنداری" که راحت رنجور شده و به هم ریخته و پریشان می‌شوند و در بازی جدل می‌افتند. خلاصه باید روی این نکته‌ی منشی و بحث روش و افق مسائل و ترمینولوژی بیش از هر چیزی کار کنند.
17) در چهار شیوه‌ی پراکسیس: