This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوشش #نفت_سیاه
از زمین کنار عابر بانک
در شهر
#مسجد_سلیمان 😍
روی طلا نشستیم
اما مدیریتمان طلایی نیست😔
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
از زمین کنار عابر بانک
در شهر
#مسجد_سلیمان 😍
روی طلا نشستیم
اما مدیریتمان طلایی نیست😔
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
دکتر جباری.mp4
6 MB
دکتر #جباری
مرد #لرتباری
به معنای واقعی خیر و مردم دوست.
#متخصص_مغز_و_اعصاب
اهل روستاهای #مسجد_سلیمان
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
من خودم پیش ایشان رفته ام
در یک روز ۲۵۰ نفر رو مجانی ویزیت کرد.
کلهر از خوزستان
مرد #لرتباری
به معنای واقعی خیر و مردم دوست.
#متخصص_مغز_و_اعصاب
اهل روستاهای #مسجد_سلیمان
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
من خودم پیش ایشان رفته ام
در یک روز ۲۵۰ نفر رو مجانی ویزیت کرد.
کلهر از خوزستان
#أیامیدانستید!!؟؟؟
🔰 #مسجد_سلیمان
شهری با سه فرودگاه!!!
فرودگاه یکمهه،
فرودگاه گلگیر،
فرودگاه شهید آسیایی
در سه منطقه کاملأ مجزا قرار دارند.
*نخستین هواپیمایی که در مسجدسلیمان به زمین نشست*
فوران چاه نفت
در خردادماه ۱۲۸۷ه.ش (۱۹۰۸م)
در مسجدسلیمان،
نیاز به تسهیلات بیشتر برای بهرهبرداری از این ماده را شدت بخشید
و چندی نگذشت که نخستین هواپیما در زمینی مسطح در مسجدسلیمان به زمین نشست؛ اتفاقی که در خاورمیانه بیسابقه بود.
این هواپیما از نوع رایپر۴۶ و مبدأ حرکت آن لندن بود.
مسافران این پرواز را کارشناسان زمینشناسی و تجهیزات آن را اقلام و لوازم کاری آنها، میکروسکوپ و مقداری دارو تشکیل میداد.
در زمینی که هواپیما
بر آن فرود آمده بود،
اولین فرودگاه ایران -در منطقه نفتی «یمهه» واقع در مسجدسلیمان- بهمنظور جابهجایی مدیران و اقلام و مراسلات نفتی ساخته شد.
بسیاری پروازی را که به خلبانی کوزمینسکی روسی با هواپیمای بلوبر۱۱
در سال ۱۲۹۲ه.ش در تهران انجام شد،
نخستین پرواز یک هواپیما
بر فراز آسمان ایران نامیدهاند،
اما واقعیت این است که پرواز هواپیماهای صنعت نفت
در ایران پیش از این تاریخ انجام شده بود.
*نخستین فرودگاه رسمی ایران
نیز فرودگاه قلعهمرغی بود
که هشتم مرداد ۱۳۰۱ه.ش مورد بهرهبرداری قرار گرفت،
اما شهرهای نفتی ایران،
از جمله مسجدسلیمان،
پیش از این تاریخ صاحب فرودگاه شدند.*
به هر روی اولین فرودگاه مسجدسلیمان بیرقیب نماند
و با افزایش تردد انگلیسیها به این منطقه، فرودگاه دیگری در محلی به نام «گلگیر» احداث شد.
در آن روزگار شرکتهایی همچون کیالام هلندی و بریتیشایرویز انگلیسی رفت و آمد زیادی به آنجا داشتند.
نخستین هواپیماهای نفت
از نوع «رایپر» بودند
که بعدها هواپیماهای «داو» (Dove) با ظرفیت ۱۲نفر نیز خریداری شدند و با کادر خلبانی انگلیسی به پرواز درآمدند.
همزمان با آغاز تولید نفت
در جنوب کشور،
فرودگاههای یمهه مسجدسلیمان، فرودگاه اهواز (کوت عبدالله)،
هفتکل، گچساران
و فرودگاه آبادان،
مورد بهرهبرداری قرار گرفتند
و هواپیماهای حملونقل هوایی نفت در آنها شروع به کار کردند.
در سالهای بعد نیز با عملیاتی شدن مخازن و ذخایر جزایر خارگ، لاوان و سیری پرواز هواپیماها به این جزایر انجام شد.
با کاهش فعالیتهای نفتی در این مناطق، بسیاری از این فرودگاهها بلااستفاده ماندند.
هرچند فرودگاه مسجدسلیمان
که اکنون به نام فرودگاه شهید آسیایی شناخته میشود،
بعد از ملی شدن صنعت نفت با خرید چند فروند هواپیما از سوی وزارت نفت، شاهد پروازهای بسیاری بود.
در آبان ۱۳۸۷
به مناسبت ۱۰۰سالگی
فرودگاه مسجدسلیمان،
به عنوان نخستین فرودگاه خاورمیانه،
حدود ۵ میلیارد تومان
برای مرمت و بازگشایی این فرودگاه از سوی وزارت نفت اختصاص یافت.
شرکت هواپیمایی نفت
که یکی از قدیمیترین شرکتهای هواپیمایی در کشور به شمار میرود،
یکی از ۴فروند فوکر ۱۰۰ خود را به نام مسجدسلیمان نامگذاری کرده است.
/هزارحکایت
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
اگر مدیریت می بود
بایستی مردم لرتبار مسجد سلیمان در رفاه و آسایش باشند نه محرومیت.
🔰 #مسجد_سلیمان
شهری با سه فرودگاه!!!
فرودگاه یکمهه،
فرودگاه گلگیر،
فرودگاه شهید آسیایی
در سه منطقه کاملأ مجزا قرار دارند.
*نخستین هواپیمایی که در مسجدسلیمان به زمین نشست*
فوران چاه نفت
در خردادماه ۱۲۸۷ه.ش (۱۹۰۸م)
در مسجدسلیمان،
نیاز به تسهیلات بیشتر برای بهرهبرداری از این ماده را شدت بخشید
و چندی نگذشت که نخستین هواپیما در زمینی مسطح در مسجدسلیمان به زمین نشست؛ اتفاقی که در خاورمیانه بیسابقه بود.
این هواپیما از نوع رایپر۴۶ و مبدأ حرکت آن لندن بود.
مسافران این پرواز را کارشناسان زمینشناسی و تجهیزات آن را اقلام و لوازم کاری آنها، میکروسکوپ و مقداری دارو تشکیل میداد.
در زمینی که هواپیما
بر آن فرود آمده بود،
اولین فرودگاه ایران -در منطقه نفتی «یمهه» واقع در مسجدسلیمان- بهمنظور جابهجایی مدیران و اقلام و مراسلات نفتی ساخته شد.
بسیاری پروازی را که به خلبانی کوزمینسکی روسی با هواپیمای بلوبر۱۱
در سال ۱۲۹۲ه.ش در تهران انجام شد،
نخستین پرواز یک هواپیما
بر فراز آسمان ایران نامیدهاند،
اما واقعیت این است که پرواز هواپیماهای صنعت نفت
در ایران پیش از این تاریخ انجام شده بود.
*نخستین فرودگاه رسمی ایران
نیز فرودگاه قلعهمرغی بود
که هشتم مرداد ۱۳۰۱ه.ش مورد بهرهبرداری قرار گرفت،
اما شهرهای نفتی ایران،
از جمله مسجدسلیمان،
پیش از این تاریخ صاحب فرودگاه شدند.*
به هر روی اولین فرودگاه مسجدسلیمان بیرقیب نماند
و با افزایش تردد انگلیسیها به این منطقه، فرودگاه دیگری در محلی به نام «گلگیر» احداث شد.
در آن روزگار شرکتهایی همچون کیالام هلندی و بریتیشایرویز انگلیسی رفت و آمد زیادی به آنجا داشتند.
نخستین هواپیماهای نفت
از نوع «رایپر» بودند
که بعدها هواپیماهای «داو» (Dove) با ظرفیت ۱۲نفر نیز خریداری شدند و با کادر خلبانی انگلیسی به پرواز درآمدند.
همزمان با آغاز تولید نفت
در جنوب کشور،
فرودگاههای یمهه مسجدسلیمان، فرودگاه اهواز (کوت عبدالله)،
هفتکل، گچساران
و فرودگاه آبادان،
مورد بهرهبرداری قرار گرفتند
و هواپیماهای حملونقل هوایی نفت در آنها شروع به کار کردند.
در سالهای بعد نیز با عملیاتی شدن مخازن و ذخایر جزایر خارگ، لاوان و سیری پرواز هواپیماها به این جزایر انجام شد.
با کاهش فعالیتهای نفتی در این مناطق، بسیاری از این فرودگاهها بلااستفاده ماندند.
هرچند فرودگاه مسجدسلیمان
که اکنون به نام فرودگاه شهید آسیایی شناخته میشود،
بعد از ملی شدن صنعت نفت با خرید چند فروند هواپیما از سوی وزارت نفت، شاهد پروازهای بسیاری بود.
در آبان ۱۳۸۷
به مناسبت ۱۰۰سالگی
فرودگاه مسجدسلیمان،
به عنوان نخستین فرودگاه خاورمیانه،
حدود ۵ میلیارد تومان
برای مرمت و بازگشایی این فرودگاه از سوی وزارت نفت اختصاص یافت.
شرکت هواپیمایی نفت
که یکی از قدیمیترین شرکتهای هواپیمایی در کشور به شمار میرود،
یکی از ۴فروند فوکر ۱۰۰ خود را به نام مسجدسلیمان نامگذاری کرده است.
/هزارحکایت
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
اگر مدیریت می بود
بایستی مردم لرتبار مسجد سلیمان در رفاه و آسایش باشند نه محرومیت.
💢شهید #بهنام_محمدی👇👇👇
متولد:۱۲ بهمن ۱۳۴۵
زادگاه:خرمشهر
شهادت:۲۸ مهر ۱۳۵۹
محل دفن: تکه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان
#بهنام_محمدی،
#لرتبار
در خرمشهر در منزل پدر بزرگش دیده به جهان گشود.
اندام وی ریزه و استخوانی بود ولی در عین حال فرز، زرنگ، سربه هوا و سرزبان دار بود.
شایعه حمله عراقی ها به خرمشهر در شهریور ماه ۱۳۵۹ قوت گرفته بود.
خیلی ها در حال خارج شدن از شهر بودند. کسی حتی در تصورش نمی گنجید
که خرمشهر به دست عراقی ها بیفتد ولی واقعاً جنگ شروع شده بود.
بهنام محمدی که در این زمان ،
۱۳ ساله بود،
تصمیم گرفت بماند و با جنگیدن به مردم کمک کند.
او در زمان بمباران، میدوید و به مجروحین کمک میکرد. وی با همان جسم کوچک و روح بزرگ و دل دریایی اش به قلب دشمن میزد و خود را با وجود مخالفت فرماندهان،
به صف اول نبرد می رساند
تا به دفاع از شهر و دیار خود بپردازد. بهنام محمدی چندین مرتبه توسط دشمن به اسیری گرفته شد؛ ولی هر بار با روشی متفاوت از دست دشمن فرار میکرد.
یکی از بچه ها درباره ی شجاعت بهنام محمدی در تعویض پرچم ها این طور گفت:بهنام محمدی در یک روز،
بالای یکی از ساختمان های بلند خرمشهر، پرچم عراق را دید
و خودش را بطور نامحسوسی به ساختمان رساند و پرچم ایران را به دور از چشم بعثی ها جایگزین پرچم عراق کرد؛
دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر در بچه ها روحیه مضاعفی را بوجود آورده بود
و جالب تر این بود که عراقی ها تا ۱۸ آبان، این مسأله را نفهمیده بودند.
بهنام محمدی
بعد از این که پرچم را عوض کرد
نزد ما آمد؛
دست او به خاطر ضخامت طناب در زمان تعویض پرچم و سرعتش در پائین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم ایران،
مجروح شده بود.
گروهبان مقدم،
باندی را از کوله اش بیرون آورد تا دست بهنام را پانسمان کند،
ولی بهنام قبول نمیکرد
و به دور من میدوید،
مقدم هم چنان به دنبال او میدوید؛ از بهنام پرسیدم« چرا اجازه نمی دهی تا پانسمانت را ببندد که زخمت عفونت نکند» ؛ بهنام در جواب من گفت« باند را برای سربازانی بگذارید که تیر می خورند
و مادرشان را از دست داده اند.
هر کار کردیم این نوجوان ۱۳ ساله نگذاشت دستش را پانسمان کنیم؛
بهنام یک مشت خاک روی دست مجروحش ریخت و رفت.
با تشدید جنگ و تنگ ترشدن حلقه محاصره خرمشهر ,
خمپاره ها امان شهر را بریده بودند.
درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود مثل همیشه بهنام سر رسید
اما نارحتی بچه ها دیگر تاثیری نداشت او کار خودش را می کرد
کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود.
ناگهان بچه ها متوجه شدند
که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید
پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در 1359/7/28 پر کشید.😔
این کبوتر خونین بال
در قطعه شهدای کلگه شهرستان #مسجد_سلیمان
شهر آبا و اجدادش مدفون است.
در سال 1389
طی یک مراسم باشکوه و با شرکت مسئولان و مدیران استان خوزستان
و هزاران نفر از اهالی شریف شهرستان مسجد سلیمان ،
مزار مطهر این شهید بزرگ به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت.
بهنام محمدی در بخشي از وصيت نامه خود گفته است :
💢پيام من به پدر و مادرها اين است كه بچه هاي خود را لوس و ننر بار نياوريد...
/بلوط دانش
🇮🇷 @lorgeram_a👈
نای کش
متولد:۱۲ بهمن ۱۳۴۵
زادگاه:خرمشهر
شهادت:۲۸ مهر ۱۳۵۹
محل دفن: تکه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان
#بهنام_محمدی،
#لرتبار
در خرمشهر در منزل پدر بزرگش دیده به جهان گشود.
اندام وی ریزه و استخوانی بود ولی در عین حال فرز، زرنگ، سربه هوا و سرزبان دار بود.
شایعه حمله عراقی ها به خرمشهر در شهریور ماه ۱۳۵۹ قوت گرفته بود.
خیلی ها در حال خارج شدن از شهر بودند. کسی حتی در تصورش نمی گنجید
که خرمشهر به دست عراقی ها بیفتد ولی واقعاً جنگ شروع شده بود.
بهنام محمدی که در این زمان ،
۱۳ ساله بود،
تصمیم گرفت بماند و با جنگیدن به مردم کمک کند.
او در زمان بمباران، میدوید و به مجروحین کمک میکرد. وی با همان جسم کوچک و روح بزرگ و دل دریایی اش به قلب دشمن میزد و خود را با وجود مخالفت فرماندهان،
به صف اول نبرد می رساند
تا به دفاع از شهر و دیار خود بپردازد. بهنام محمدی چندین مرتبه توسط دشمن به اسیری گرفته شد؛ ولی هر بار با روشی متفاوت از دست دشمن فرار میکرد.
یکی از بچه ها درباره ی شجاعت بهنام محمدی در تعویض پرچم ها این طور گفت:بهنام محمدی در یک روز،
بالای یکی از ساختمان های بلند خرمشهر، پرچم عراق را دید
و خودش را بطور نامحسوسی به ساختمان رساند و پرچم ایران را به دور از چشم بعثی ها جایگزین پرچم عراق کرد؛
دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر در بچه ها روحیه مضاعفی را بوجود آورده بود
و جالب تر این بود که عراقی ها تا ۱۸ آبان، این مسأله را نفهمیده بودند.
بهنام محمدی
بعد از این که پرچم را عوض کرد
نزد ما آمد؛
دست او به خاطر ضخامت طناب در زمان تعویض پرچم و سرعتش در پائین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم ایران،
مجروح شده بود.
گروهبان مقدم،
باندی را از کوله اش بیرون آورد تا دست بهنام را پانسمان کند،
ولی بهنام قبول نمیکرد
و به دور من میدوید،
مقدم هم چنان به دنبال او میدوید؛ از بهنام پرسیدم« چرا اجازه نمی دهی تا پانسمانت را ببندد که زخمت عفونت نکند» ؛ بهنام در جواب من گفت« باند را برای سربازانی بگذارید که تیر می خورند
و مادرشان را از دست داده اند.
هر کار کردیم این نوجوان ۱۳ ساله نگذاشت دستش را پانسمان کنیم؛
بهنام یک مشت خاک روی دست مجروحش ریخت و رفت.
با تشدید جنگ و تنگ ترشدن حلقه محاصره خرمشهر ,
خمپاره ها امان شهر را بریده بودند.
درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود مثل همیشه بهنام سر رسید
اما نارحتی بچه ها دیگر تاثیری نداشت او کار خودش را می کرد
کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود.
ناگهان بچه ها متوجه شدند
که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید
پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در 1359/7/28 پر کشید.😔
این کبوتر خونین بال
در قطعه شهدای کلگه شهرستان #مسجد_سلیمان
شهر آبا و اجدادش مدفون است.
در سال 1389
طی یک مراسم باشکوه و با شرکت مسئولان و مدیران استان خوزستان
و هزاران نفر از اهالی شریف شهرستان مسجد سلیمان ،
مزار مطهر این شهید بزرگ به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت.
بهنام محمدی در بخشي از وصيت نامه خود گفته است :
💢پيام من به پدر و مادرها اين است كه بچه هاي خود را لوس و ننر بار نياوريد...
/بلوط دانش
🇮🇷 @lorgeram_a👈
نای کش