🇮🇷Lor لرگرام 🇮🇷
684 subscribers
25.3K photos
18K videos
593 files
1.53K links
👈 لُرگرام

(گرام👈شایسته،ارجمند، گرامی)

(بنام سراب باستانی وگردشگری نای کش)
کانالی برای هرسلیقه ای
بامطالب ناب و آموزنده
فرهنگی،
اجتماعی،
گردشگری،
تاریخی،
خبرهای فوری،
موسقی غنی قوم لُر
وسایراقوام ایرانی

باتبادل
اعضای با کانال👇

@mohamadarian56
Download Telegram
استاد شهریار میناگر
یکی از هنرمندان #بروجردی
در عرصه #ورشو_سازی .

🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش

#بروجرد_لرستان_شهر_ملی_ورشو_سازی _ایران
چرا 17 مرداد روز خبرنگار نام گرفت؟

سال 1375 #محمود_صارمی
به عنوان مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف افعانستان انتخاب شد.

💠در روز هفدهم مرداد ماه سال 1377 «محمود صارمی » ؛
خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران
در مزار شریف افغانستان به دست گروهک #تروریستی_طالبان به شهادت رسید.

🌷به مناسبت شهادت این خبرنگار وظیفه شناس، شورای فرهنگ عمومی، 17 مرداد ماه را به عنوان "روز خبرنگار" نام گذاری کرد.

💐شادی شهدای خبرنگار صلوات🙏🙏🙏


🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش


شایان ذکر است
زنده یاد #صارمی اهل #بروجرد_لرستان می باشند.

درود بر #خبرنگارانی که بدون چشم داشتی حرف دل مردم را می زنند و مطالبه گری می نمایند.🙏🙏🙏
چرا در تاریخ یکصد ساله اخیر،
هیچکس نتوانست
جایگزین مرحوم آیت الله بروجردی
در حوزه علمیه و در بین مردم شود ؟؟
👇👇👇👇👇👇👇

زمانی که آقای بروجردی
ساکن شهر #بروجرد_لرستان بودند
پزشک معروف شهر آقای حکیم یوسف یهودی بود.
نوه آن دکتر برای آقای علوی
نقل کرده بود
که حکیم یوسف ارادت خاصی به آقای بروجردی داشت
و در قم به دیدار آقای بروجردی می‌رفت.

علت این بود
که وقتی دکتر برای عیادت علمای بروجرد می‌رفت
آنان تکه پارچه ای پهن می کردند
که پای دکتر به فرش های آنان برخورد نکند.

ولی وقتی خانه آقای بروجردی می‌رفت
از این کارها خبری نبود
و مانند یک مهمان معمولی با او برخورد می‌کردند.

در زمانی که آقای بروجردی
هنوز به قم نیامده و ساکن بروجرد بودند شنیدند
که در آن شهر هنگام تشییع جنازه یهودیان بعضیها به طرف جنازه سنگ پرتاب می‌کنند.
آقای بروجردی
مردم را از این کار ناشایست نهی فرمودند
ولی بعضی از مردم توجه نکردند
و به این عمل ادامه دادند.

آقای بروجردی گفتند
هر وقت تشییع جنازه یک یهودی بود به ایشان اطلاع دهند.
در اولین تشییع آقای بروجردی
شرکت کردند
و این باعث شد این سنت زشت سنگپرانی به کلی ترک شود.

وقتی مسجد اعظم قم ساخته می شد
قرار شد
چاه آبی حفر کنند
که آن مسجد مستقل از آب شهر باشد.

تحقیق شد
که چه کسی این کار را بهتر از دیگران انجام می دهد.
معلوم شد شرکتی در خیابان سعدی تهران هست که مدیریت آن با آقای جمشید یگانگی است ولی ایشان زردشتی میباشد.

موضوع را با آقای بروجردی
مطرح کردند و ایشان فرمود:

«زردشتی باشد، چه اشکالی دارد؟».

آقای مهندس #لرزاده
که معمار مسجد اعظم بود
قرارداد حفر چاه و سیستم آبرسانی مسجد را با آن شرکت بست و کار تا آخر انجام شد.

هنگام تسویه حساب،
آقای جمشید یگانگی گفته بود
مایل است
با آقای بروجردی ملاقات کند.

آقای لرزاده اجازه گرفته بود
و ملاقات انجام شد.
در ملاقات آقای بروجردی از ایشان تشکر کرده بود ولی آقای یگانگی خواهش کرده بود که اجازه دهید
من هم در ثواب این مسجد شریک باشم و پولی بابت کار دریافت نکنم
و آقای بروجردی هم قبول کرده بود.

در همین حال یکی از حاضرین به آقای بروجردی گفته بود:
«آقا به ایشان بفرمایید مسلمان شود».
آقای بروجردی
از شنیدن این جمله آنقدر ناراحت شده بود که صورت و گوشهایش قرمز شده بود.
آقای یگانگی هم سرش را زیر انداخته و ساکت بود.
پس از مدتی آقای بروجردی
فرمود:
«من دعا میکنم خداوند
از این صفا و اخلاص ایشان به ما هم عنایت بفرماید».

پس از چندین سال چاه به تعمیر و بازسازی نیاز پیدا کرد
و به همان شرکت مراجعه شد و معلوم شد آقای یگانگی مرحوم شده و پسرانش شرکت را اداره می کنند.
قرار شد آنان برای تعمیر اقدام کنند.
کار که انجام شد
برای تسویه حساب رفتیم.
معلوم شد مرحوم جمشید یگانگی در پرونده مربوط به مسجد اعظم قم یادداشت کرده که تا هر زمان این چاه تعمیراتی لازم داشت به طور مجانی انجام گردد.

آقای علوی
در سفری به نجف اشرف ملاقاتی با آیت الله العظمی سیستانی داشتند.
ایشان فرموده بود
در زمانی که من در قم شاگرد آقای بروجردی بودم یک روز توصیه اخلاقی داشتند با این عنوان:
«مواظب باشید
دزد عقیده مردم نباشید».👌👌👌

آقای بروجردی فرموده بودند:
«یک روز دزدها جلو کاروانی را می گیرند و اموال آن را غارت میکنند.
میان اموال و اثاثیه آنان بقچه ای بود که روی آن نوشته شده بود
"بسم الله الرحمن الرحیم".
آن را به رئیس دزدها نشان دادند و او پرسید این بقچه مال کیست؟
معلوم شد متعلق به یک پیرزن است.
از آن پیرزن پرسید
این کاغذ بسم الله برای چیست؟

جواب داد این را نوشتم تا از خطر دزدها محفوظ بماند.
رئیس دزدها گفت محفوظ ماند،
بردار و برو.
نوچه های رئیس اعتراض کردند
که این همه زحمت کشیدیم و دزدیدیم چرا به او برگرداندی؟
رئیس جواب داد:
«ما دزد اموال هستیم دزد عقیده نیستیم».
آقای بروجردی
با نقل این داستان فرموده بودند:
«شما طلاب عزیز مواظب باشید دزد عقیده مردم نباشید».

📩ارسال : موحدیان از کرج

نای کش

🇮🇷 @lorgeram_asli 👈