❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
@nayekash
نای کش
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
@nayekash
نای کش
❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
Forwarded from 🇮🇷Lor لرگرام 🇮🇷
❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
Forwarded from 🇮🇷Lor لرگرام 🇮🇷
❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
زاهدان
👇👇👇👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به پنجاه و دو سال پیش یعنی سال1339 میباشد که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی و علی محمد خان که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند. صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند که برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید و بعداز چند ماه ، به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر میکند و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به #نصرت_آباد زاهدان که هم اکنون شهرکی در نزدیکی زاهدان باجمعیتی بیش از پنج هزار نفر است ،می رود و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هردو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند و بنابه درخواست سهراب خان در نصرت آباد سکونت می یابد و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبود.
* وی بعد از چند سال با دختری از اهالی نصرت آباد ازدواج می کند و صاحب پنج فرزند پسر و دو دختر می شود و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود ، در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند و باعشق به لرستان و لُربودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد و صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی میکند و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می شود آنها اصالتا لُر می باشند و علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند البته طرفین اطلاعی ندارند که فامیل یکدیگر و پسرعمو هستند.
* بعد از چند سال که آقای بیژن هادوی چگنی در زاهدان و نصرت آباد خدمت می کند درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن تعریف میکنند ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم و متوجه می شودنام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان می باشد و هم نام عموی وی بوده لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند و شباهت بسیار داشتند درنهایت تمام خانواده ها در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند که واقعا خانواده های گم شده آن دو برادر هستند یا نه با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان میروند و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند که مشخص می شود پسرعموی واقعی هستند و بعد از پنجاه و دو سال پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی شهرستان چگنی و سراب نای کش می شوند و با تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد
در ابتدا تقدیر الهی و دوما مدیون پسرعمویشان جناب سروان بیژن هادوی چگنی می باشند که بعد از پنجاه ودوسال خانواده های کرمی رو به هم رسانده و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.
✍محمدآریان
@nayekash
نای کش
❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
سیستان وبلوچستان
👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به ۵۲ سال پیش یعنی سال1339 می باشد.
که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی
و علی محمد خان کرمی چگنی
که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند.
صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند.
برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید
و بعداز چند ماه ،
به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر می کند
و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود
و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به شهرک #نصرت_آباد زاهدان
شهرک در نزدیکی زاهدان می رود
و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هر دو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند
و بنابه درخواست #سهراب_خان
در نصرت آباد سکونت می یابد
و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند
و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبوده است.
* وی بعد از چند سال با دختری از هموطنان بلوچ در نصرت آباد ازدواج می کند
و صاحب ۵ فرزند پسر و ۲ دختر می شود
و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد
و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود،
در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند
و باعشق به لرستان و لُر بودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود
و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد
بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند
از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند
فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند
و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند
و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد.
صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی می کند
و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود
تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی
درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد
مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می گردد
آنها علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند
و به ایشان می گویند
ما اصالت ما از پدر لر می باشیم.
( طرفین اطلاعی ندارند که باهم فامیل و پسرعمو هستند)
* درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن هادوی چگنی تعریف می کنند
ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم
چهره شما شبیه به پسر عموهای ماست و متوجه می شود
نام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان و هم نام عموی وی بوده،
لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند.
درنهایت خانواده ها را در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند
با هم فامیل می باشند یا نه ؟
با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود
فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان می روند
و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند
که مشخص می شود
پسرعموی واقعی می باشند.👌👌👌
و بعد از ۵۲ سال
پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی استان لرستان ،شهرستان چگنی
و سراب نای کش می شوند
و تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد.
و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.👌👌👌
✍آریان
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
سیستان وبلوچستان
👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به ۵۲ سال پیش یعنی سال1339 می باشد.
که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی
و علی محمد خان کرمی چگنی
که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند.
صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند.
برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید
و بعداز چند ماه ،
به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر می کند
و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود
و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به شهرک #نصرت_آباد زاهدان
شهرک در نزدیکی زاهدان می رود
و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هر دو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند
و بنابه درخواست #سهراب_خان
در نصرت آباد سکونت می یابد
و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند
و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبوده است.
* وی بعد از چند سال با دختری از هموطنان بلوچ در نصرت آباد ازدواج می کند
و صاحب ۵ فرزند پسر و ۲ دختر می شود
و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد
و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود،
در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند
و باعشق به لرستان و لُر بودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود
و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد
بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند
از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند
فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند
و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند
و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد.
صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی می کند
و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود
تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی
درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد
مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می گردد
آنها علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند
و به ایشان می گویند
ما اصالت ما از پدر لر می باشیم.
( طرفین اطلاعی ندارند که باهم فامیل و پسرعمو هستند)
* درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن هادوی چگنی تعریف می کنند
ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم
چهره شما شبیه به پسر عموهای ماست و متوجه می شود
نام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان و هم نام عموی وی بوده،
لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند.
درنهایت خانواده ها را در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند
با هم فامیل می باشند یا نه ؟
با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود
فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان می روند
و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند
که مشخص می شود
پسرعموی واقعی می باشند.👌👌👌
و بعد از ۵۲ سال
پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی استان لرستان ،شهرستان چگنی
و سراب نای کش می شوند
و تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد.
و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.👌👌👌
✍آریان
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
Forwarded from 🇮🇷Lor لرگرام 🇮🇷 (🇮🇷(آریان)🇮🇷)
❤️لرهای چگنی تبار،نای کشی
سیستان وبلوچستان
👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به ۵۲ سال پیش یعنی سال1339 می باشد.
که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی
و علی محمد خان کرمی چگنی
که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند.
صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند.
برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید
و بعداز چند ماه ،
به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر می کند
و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود
و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به شهرک #نصرت_آباد زاهدان
شهرک در نزدیکی زاهدان می رود
و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هر دو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند
و بنابه درخواست #سهراب_خان
در نصرت آباد سکونت می یابد
و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند
و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبوده است.
* وی بعد از چند سال با دختری از هموطنان بلوچ در نصرت آباد ازدواج می کند
و صاحب ۵ فرزند پسر و ۲ دختر می شود
و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد
و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود،
در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند
و باعشق به لرستان و لُر بودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود
و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد
بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند
از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند
فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند
و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند
و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد.
صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی می کند
و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود
تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی
درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد
مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می گردد
آنها علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند
و به ایشان می گویند
ما اصالت ما از پدر لر می باشیم.
( طرفین اطلاعی ندارند که باهم فامیل و پسرعمو هستند)
* درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن هادوی چگنی تعریف می کنند
ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم
چهره شما شبیه به پسر عموهای ماست و متوجه می شود
نام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان و هم نام عموی وی بوده،
لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند.
درنهایت خانواده ها را در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند
با هم فامیل می باشند یا نه ؟
با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود
فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان می روند
و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند
که مشخص می شود
پسرعموی واقعی می باشند.👌👌👌
و بعد از ۵۲ سال
پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی استان لرستان ،شهرستان چگنی
و سراب نای کش می شوند
و تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد.
و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.👌👌👌
✍آریان
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
سیستان وبلوچستان
👇👇👇👇👇
* این داستان مربوط به ۵۲ سال پیش یعنی سال1339 می باشد.
که دو برادر به نام های صید محمدخان کرمی چگنی
و علی محمد خان کرمی چگنی
که در دهستان باستانی سراب نای کش زندگی می کردند.
صیدمحمدخان متولد 1304و علی محمد خان متولد 1306 بوده اند.
برادر کوچکتر (علی محمد خان) برای یافتن کار به تهران عزیمت می نماید
و بعداز چند ماه ،
به مشهد مقدس برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) سفر می کند
و در آنجا با چند تن از هموطنان #بلوچ ، آشنا می شود
و با آنها جهت کار به بم کرمان و سپس بعد از چند ماه به شهرک #نصرت_آباد زاهدان
شهرک در نزدیکی زاهدان می رود
و با یکی از بزرگان نصرت آباد بنام سهراب خان آشنا شده و به دلیل صداقت و صمیمیت هر دو نفر با یکدیگر پیمان برادری می بندند
و بنابه درخواست #سهراب_خان
در نصرت آباد سکونت می یابد
و با مشارکت علی محمدخان و سهراب خان شروع به کشت گندم و کشاورزی می نمایند
و به دلیل نبود امکانات مخابراتی امروزی و بعد مسافت زاهدان تا خرم آباد که بیش از 1600 کیلومتر فاصله داشته امکان جویای حال برادرش صیدمحمدخان مقدور نبوده است.
* وی بعد از چند سال با دختری از هموطنان بلوچ در نصرت آباد ازدواج می کند
و صاحب ۵ فرزند پسر و ۲ دختر می شود
و درسال 1357 علی محمد خان در سن 51 سالگی در دیار غربت پس از 17 سال بی خبری از برادرش به دلیل بیماری چشم از جهان فرو می بندد
و در نصرت آباد به خاک سپرده می شود،
در آن زمان پسر ارشدش 13 سال سن داشته و به تابعیت از اقوام مادرشان برای خودشان نام خانوادگی #نارویی انتخاب می نمایند
و باعشق به لرستان و لُر بودن علاقه به فرهنگ و موسقی لرستان زندگی سپری می کنند.
* برادرش صید محمد خان نیز در لرستان بهمراه اقوام به جستجوی وی پرداخته که نتیجه ای حاصل نمی شود
و هیچ نشانی از برادر خود نمی یابد
بعد از چند سال جستجو نا امید شده و دست از جستجو می کشند
از آن سو 1600کیلومتر دورتر فرزندان برادرش که بزرگتر می شوند
فقط می دانند لر خرم آباد لرستان هستند ولی آدرسی از اقوام نسبی و سببی خود در دست ندارند
و سراغ عمو و تیره پدری خود می گیرند اما آنها هم موفق به پیدا نمودن اقوام خود در لرستان نمی شوند
و جمعیت آنها تاکنون به بیش از 50 نفر می رسد.
صیدمحمدخان با خانواده اش در سراب نای کش زندگی می کند
و در سال 1387 ایشان نیز در 83 سالگی به دیار باقی می رود
تا اینکه چند سال پیش یکی از اقوام نسبی خانواده صید محمد خان کرمی چگنی بنام جناب سروان #بیژن_هادوی_چگنی
درپی تقدیر الهی برای ادامه خدمت به شهرستان زاهدان منتقل شده و در نصرت آباد نزدیک اقوامی که اطلاع از آنها ندارد
مشغول به خدمت و سکونت می شود و بصورت اتفاقی در نصرت آباد با خانواده نارویی که با زبان بلوچی صحبت می نموده آشنا شده و متوجه می گردد
آنها علاقه خاصی به فرهنگ و موسقی لری دارند
و به ایشان می گویند
ما اصالت ما از پدر لر می باشیم.
( طرفین اطلاعی ندارند که باهم فامیل و پسرعمو هستند)
* درسال 1391 خانواده نارویی داستان پدرشان را برای بیژن هادوی چگنی تعریف می کنند
ایشان نیز می گوید ما عموی داشتیم که پنجاه سال پیش رفته و هيچ خبری از وی نداریم
چهره شما شبیه به پسر عموهای ماست و متوجه می شود
نام پدر خانواده نارویی هم علی محمدخان و هم نام عموی وی بوده،
لیکن در بررسی عکس پدر نارویها شباهت زیادی در هر دو می بینند.
درنهایت خانواده ها را در زاهدان و لرستان را مطلع کرده و برای اینکه تشخیص دهند
با هم فامیل می باشند یا نه ؟
با دو خواهر آنها که زنده هستند شروع به تحقیق و بررسی و نشانه های دو برادر می کنند که با دلایل و شواهد یقین آنها بیشتر حاصل می شود.
* برای اینکه صحت داده ها و اطلاعات کامل و قانونی شود
فرزندان صیدمحمدخان به زاهدان می روند
و بهمراه فرزندان علی محمد خان آزمایش خون و دی ان ای می دهند
که مشخص می شود
پسرعموی واقعی می باشند.👌👌👌
و بعد از ۵۲ سال
پسر عموها همدیگر را پیدا کرده و خانواده نارویی نیز جهت دیدار از اقوامشان راهی استان لرستان ،شهرستان چگنی
و سراب نای کش می شوند
و تقدیر الهی 52 داغ فراق به پایان می رسد.
و هم اکنون پسرعموها با صمیمیت باهم در مراوده می باشند.👌👌👌
✍آریان
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش