🇮🇷Lor لرگرام 🇮🇷
689 subscribers
25.3K photos
18K videos
593 files
1.53K links
👈 لُرگرام

(گرام👈شایسته،ارجمند، گرامی)

(بنام سراب باستانی وگردشگری نای کش)
کانالی برای هرسلیقه ای
بامطالب ناب و آموزنده
فرهنگی،
اجتماعی،
گردشگری،
تاریخی،
خبرهای فوری،
موسقی غنی قوم لُر
وسایراقوام ایرانی

باتبادل
اعضای با کانال👇

@mohamadarian56
Download Telegram
خر و شتری بدور از آبادی بطور آزادانه باهم زندگی می کردند....
نیمه شبی در حال چریدن علف ، حواسشان نبود که ناگهان وارد آبادی انسانها شدند.

شتر چون متوجه خطر گرديد رو به خر کرد و گفت :
ای خر خواهش می کنم سکوت اختیار کن تا از معرکه دور شویم و مبادا انسانها به حضورمان پی ببرند!"
خر گفت :
"اتفاقا درست همین ساعت، عادت نعره سر دادن من است."
شتر التماس کرد که امشب نعره کردن را بی خیال گردد.تا مبادا بدست انسانها بیافتند.
خر گفت:
" متأسفم دوست عزیز! من عادت دارم همین ساعت نعره کنم و خودت می دانی ترک عادت موجب مرض است و هلاکت جان!"
پس خر بی محابا نعره های دلخراش بر میداشت.
از قضا کاروانی که در آن موقع از آن آبادی می گذشت، متوجه حضور آنان گرديدند و آدمیان هر دو را گرفته و در صف چارپايان بارکش گذاشتند.
صبح روز بعد در مسیر راه ، آبی عمیق پیش آمد که عبور از آن برای خر میسر نبود. پس خر را بر شتر نشانيده و شتر را به آب راندند.
چون شتر به میان عمق آب رسید شروع به پایکوبی و رقصیدن نمود.
خر گفت :
ای شتر چه می کنی؟ نکن رفیق وگرنه می افتم و غرق می شوم."
شتر گفت :
خر جان، من عادت دارم در آب برقصم.!!
ترک عادت هم موجب مرض و هلاکت است!"
خر بیچاره هرچه التماس کرد اما شتر وقعی ننهاد.
خر گفت تو دیگر چه رفیقی هستی؟!
شتر گفت :
" چنانکه دیشب نوبت آواز بهنگام خر بود!!!
امروز زمان رقص ناساز اشتر است!"
شتر با جنبشی دیگر خر را از پشت بينداخت و در آب غرق ساخت.

شتر با خود گفت : "
رفاقت با خر نادان ، عاقبتی غیر از این نخواهد داشت. هم خود را هلاک کرد و هم مرا به بند کشيد!

امثال و حکم
#علامه_دهخدا

@nayekash
نایِ کش

حامد مدیری از خرم آباد
#حکایت

گویند در عصر سليمان نبى،
پرنده اى براى نوشيدن آب به سمت بركه اى پرواز كرد،
اما چند كودك را بر سر بركه ديد،
پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آن بركه متفرق شدند.
همينكه قصد فرود بسوى بركه را كرد، اينبار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آن بركه مراجعه نمود .
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او آزارى به من متصور نيست.
پس نزديك شد، ولی آن مرد
سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده
معيوب و نابينا شد!
شكايت نزد سليمان برد،
پیامبر آن مرد را احضار، کرد، محاكمه و به قصاص محكوم نمود
و دستور به كور كردن چشم داد.
آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت؛

"چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند،
بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد!
و گمان بردم كه از سوى او ايمنم
پس به عدالت نزديكتراست اگر محاسنش را بتراشيد
تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند...!

#علامه_دهخدا

💎 @nayekash 💎
نایِ کش

مهدی خاکپور ازخرم آباد
مشاهیر چگنی👇👇👇

فخرالرجال چگنی،
میرزا علی‌اکبر خان قزوینی
ملقب به #دهخدا
فرزند خان باباخان
(زاده ۱۲۵۷ تهران – ۷ اسفند ۱۳۳۴ تهران)، ادیب،
نویسنده،
شاعر،
مترجم،
روزنامه نگار،
طنزنویس،
لغت‌شناس،
سیاست‌مدار
و نماینده چند دوره مجلس شورای ملی بود.

او مؤلف و بنیان‌گذار لغت‌نامه دهخدا نیز بوده ‌است

علی‌اکبر دهخدا
در سال ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود.
اگرچه اصلیت او قزوینی بود،
اما پدرش خان باباخان که سپاهی و از ملاکان متوسط قزوین بود،
پیش از زاده شدن وی از قزوین خارج شد و دار و ندار خود را فروخت و در تهران اقامت گزیده بود.

دهخدا
در مورد پیشینه خود می‌گوید :
مولد من در تهران در کوچه قاسمعلی خان به محله #سنگلج بود،
چه در این وقت پدرم دو ده خود را یکی موسوم به یادکُند و دیگر مُسمی به کی‌خُنان که در حدود #چگنی
بود فروخته و به قصد اقامت به تهران آمده بود (مراد از ناحیه ایل نشین چگنی در بلوک #قاقازان قزوین)

آثار او :

لغت‌نامه
امثال و حکم
چرند و پرند (مجموعه مقالات)
فرهنگ فرانسه به زبان فارسی
ابوریحان بیرونی
تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو
پندها و کلمات قصار
دیوان شعر
تصحیح دیوان منوچهری
تصحیح دیوان حافظ
تصحیح دیوان سید حسن غزنوی
تصحیح دیوان مسعود سعد
تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی
تصحیح دیوان فرخی سیستانی
تصحیح دیوان ابن یمین
تصحیح لغت فرس اسدی
تصحیح صحاح الفرس
تصحیح یوسف و زلیخا
ترجمهٔ روح القوانین مونتسکیو
(منتشر نشده)
ترجمهٔ عظمت و انحطاط رومیان

میرزا علی‌اکبر خان قزوینی
معروف به دهخدا
فرزند خان باباخان این بزرگمرد علم و ادب ایران،
کسی که در تاریخ و فرهنگ ایران چون خورشید تابان است و لغتنامه او برای ایرانیان به اندازه شاهنامه فردوسی
و حتی بیشتر حیاتیست به گفته خود اصالتش به #چگنی_های_قزوین
بازمی‌گردد
و این جای بسی افتخار و سربلندی ایل و تبار چگنی و قوم شریف لر است

در دورانی که آغامحمدخان قاجار بر سلسله زند پیروز شد، دوازده هزار خانوار را از فارس و دیگر بلاد به شمال ایران کوچاند و چگنی یکی از آن اقوام بود چراکه چگنی‌ها از نزدیکان و یاران کریمخان زند بودند و به همراه او به #شیراز رفتند البته چگنی ها پیش از دوران قاجار نیز در زمان حکومت صفویه در قزوین، #ورامین ، #ری و #گیلان ساکن شده بودند

در کتاب #تاریخ_معاصر_چگنی به کوشش #بهمن_آزادی_چگنی و با تایید سید فرید قاسمی از پژوهشگران برتر #لرستان و ایران، علامه دهخدا بعنوان یکی از مشاهیر #ایل_چگنی معرفی شده است.
/پیج ایل چگنی
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش

#ایل_بزرگ_چگنی
#علامه_دهخدا #علی_اکبر_دهخدا #دهخدا #لرستان_کوچک #چگینی #مفاخر_چگنی #مشاهیر_چگنی #دانشمندان_چگنی #بزرگان_چگنی #قزوین