خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی
در جواب انتصاب فیلم ضرب وشتم یک نفر با یک خانم تحت عنوان بسیج وسپاه
👇👇👇👇
مسئول گروهان ضربت بودم
در کردستان اطراف # بوکان،
عروسی بود حزب کومله شب آمد و عروس را دزدید
بهم خبر دادند ،شبانه با اینکه احتمال می دادم
این اقدام یک دام و یک تله باشد
تا ما از مقر خارج بشویم و در کمین گرفتار دشمن گرفتار بشویم.
اما غیرت #لری
ما اجازه نداد
و با اینکه بی سیم زدیم به فرماندهی در #بوکان
اجازه خروج به ما نداد.
گفتند تله و کمین است و حق ندارید گروهک ها رو تعقیب کنید،
اما من با چهار نفر داوطلب آنها که یک نفر از آنها هم اهل لرستان بود اعضای کومله را تعقیب کردیم،
رزمندگان و نظامیان با واژه کمین و خطرات آن آشنایی دارند که آن زمان نظامیان منع تردد بودند
واضع تر بگویم شب کلاً منع تردد بودیم و هیچ نظامی حق بیرون رفتن از مقر را نداشت.
به عبارتی روز دست ما بود و شب دست کومله و دمکرات ،
این را تابحال پیش کسی نگفتم
اما چون شرایطش پیش آمد گفتم.
عناصر کومل دوربین دید در شب داشتند
یعنی شب برای مثل روز بود
اما ما کور و نابینا ،
یک جنگ ناجوانمردانه اما دست از تعقیب بر نداشتیم
با تیراندازیها چریکی به انها فهموندیم که ما در تعقیب انها هستیم
سعی می کردیم کار را به روز و سحر بکشانیم
تا آنها در دام ما بیفتند،
آنها هم تلاش در پنهان شدن یا خروج از مرز را داشتند
از #بوکان تا مرز فاصله زیادی بود
اصلا امکان خارج شدن نداشتند ، بارها زیر رگبار آتش آنها همدیگر را گم می کردیم
اما یک لحظه فکر می کردیم
که آن دختر خودم است ،
دیگر رزمندگان می دانند که کومله کثیف ترین حزب بود
مثل دمکرات مردانگی نداشتند ،
اسیر را زجرکش می کردند
و پوست را کامل می کند و نمک روی زخم می ریختند.
یکی، یکی انگشتان دست را می بریدند
و جای ناخن را می سوزاندند
که خون نیاد و پاسدار اسیر شده زود بمیرد و...
کومله مجبور شد
آن نفر را پیش عروس بگذارد
و با تیراندازی ما را سرگرم کرد
که مابقی بگریزند
یکی از دوستام زخمی شد
اما دست از دفاع نکشید کومله فرار کرده بودند
اما آن یک نفر با عروس مانده بود
و بالای تپه ای بلند و سخت گذر داخل یک غار مانند شاید لانه گرگ پناه گرفته بود
و مسلط بر افراد پایین دست خودبود ،هر وقت قصد آزار دختر را داشت
با تیراندازی مانع می شدیم
سحر شد و هوا در حال روشن شدن
از بوکان گردان جندالله فکر کنم گروهان علی اصغر به کمک ما آمدند
اما همان یک نفر که عروس خانم نزد وی بود و در ارتفاع قرار داشت
از بالا تک تک بچه ها را می زد
از سوی هم مردم روستا رسیدند
و مادر و و پدر دختر به لحاظ مهر فرزندی از ترس کشته شدن عروس ،حتی به ما فحش می دادند
و می گفتند دخترمان را به کشتن ندهید.
اشکال نداره بذار وی را ببرند ولی فقط زنده بماند،
از این طرف کوه تیراندازی زیاد شد تا جایکه گرد و خاک،
نزدیک مخفی گاه دید را کم کرده بود
یکی از رزمنده #لر باغیرت از پشت تپه خود را بالای سر آنها رساند
و فقط با یک تیر آن ملعون را به درک واصل کرد
وعروس خانم را سالم به پائین کوه آورد و تحویل پدر ومادر و داماد دادیم
یادم نیست چند نفر مجروح شدند
ولی از نیروهای من که یک نفر ،
چون همان موقع حفاظت اطلاعات من و نیروهایم را به جرم تمرد و سرپیچی از دستور سلسله مراتب بازداشت کرد
و تحویل دادسرای نظامی ارومیه داد.
قاضی یک روحانی بود ،
اما اولین کلمه قاضی بنده را با عنوان ملعون و ضد انقلاب خطاب کرد
خلاصه کنم
بنده به عنوان مسئول و فرمانده مسئولیت را بعهده گرفتم
و نیروها آزاد شدند
و با وساطت و همکاری یک بزرگوار
به نام حاج #ذهابی معاون اطلاعات و عملیات که اهل لرستان بود و بین کردها به ببر کردستان و نزد ما شیر لرستان شهرت داشت،
از جریان شجاعت اکیپ ما اطلاع پیدا کرد
در یک اقدام شجاعانه
به دادسرای نظامی
نامه رسمی نوشت که ماموریت ما به دستور ایشان بوده است.👌
و با این نامه من از زندان آزاد شدم.
این را نوشتم
در جواب این کلیپ که معلوم نیست این شخص به چه دلیل با این خانم محترم درگیر شده است
و توسط شبکه ها وکانال های خارج نشین به بسیج و سپاه نسبت داده می شود
هر چند اصل قضیه این زن و مرد چه بوده و آیا زن و شوهر هستند ،
ویا خصومتی با هم دارند و.... که باعث گردید
در اقدامی ناجوانمردانه، این خانم را کتک بزند
اینجانب ضمن محکوم کردن این اقدام سخیف، لازم است
بگویم ما #پاسداران برای ناموس شما جان دادیم
و خواهیم داد.
اگر هم احتمال بدهیم
این فرد مجرم پاسدار یا بسیجی باشد اقدام غیرقانونی یک فرد را نباید به همه پاسداران و بسیجیان نسبت داده شود.
انشاالله این شخص دستگیر و جریان برای مردم شفاف سازی بشود.
✍ #محمد_طولابی
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
پیشکسوت حضوردر جنگ تحمیلی
محمد طولابی ازتهران
👇👇👇
در جواب انتصاب فیلم ضرب وشتم یک نفر با یک خانم تحت عنوان بسیج وسپاه
👇👇👇👇
مسئول گروهان ضربت بودم
در کردستان اطراف # بوکان،
عروسی بود حزب کومله شب آمد و عروس را دزدید
بهم خبر دادند ،شبانه با اینکه احتمال می دادم
این اقدام یک دام و یک تله باشد
تا ما از مقر خارج بشویم و در کمین گرفتار دشمن گرفتار بشویم.
اما غیرت #لری
ما اجازه نداد
و با اینکه بی سیم زدیم به فرماندهی در #بوکان
اجازه خروج به ما نداد.
گفتند تله و کمین است و حق ندارید گروهک ها رو تعقیب کنید،
اما من با چهار نفر داوطلب آنها که یک نفر از آنها هم اهل لرستان بود اعضای کومله را تعقیب کردیم،
رزمندگان و نظامیان با واژه کمین و خطرات آن آشنایی دارند که آن زمان نظامیان منع تردد بودند
واضع تر بگویم شب کلاً منع تردد بودیم و هیچ نظامی حق بیرون رفتن از مقر را نداشت.
به عبارتی روز دست ما بود و شب دست کومله و دمکرات ،
این را تابحال پیش کسی نگفتم
اما چون شرایطش پیش آمد گفتم.
عناصر کومل دوربین دید در شب داشتند
یعنی شب برای مثل روز بود
اما ما کور و نابینا ،
یک جنگ ناجوانمردانه اما دست از تعقیب بر نداشتیم
با تیراندازیها چریکی به انها فهموندیم که ما در تعقیب انها هستیم
سعی می کردیم کار را به روز و سحر بکشانیم
تا آنها در دام ما بیفتند،
آنها هم تلاش در پنهان شدن یا خروج از مرز را داشتند
از #بوکان تا مرز فاصله زیادی بود
اصلا امکان خارج شدن نداشتند ، بارها زیر رگبار آتش آنها همدیگر را گم می کردیم
اما یک لحظه فکر می کردیم
که آن دختر خودم است ،
دیگر رزمندگان می دانند که کومله کثیف ترین حزب بود
مثل دمکرات مردانگی نداشتند ،
اسیر را زجرکش می کردند
و پوست را کامل می کند و نمک روی زخم می ریختند.
یکی، یکی انگشتان دست را می بریدند
و جای ناخن را می سوزاندند
که خون نیاد و پاسدار اسیر شده زود بمیرد و...
کومله مجبور شد
آن نفر را پیش عروس بگذارد
و با تیراندازی ما را سرگرم کرد
که مابقی بگریزند
یکی از دوستام زخمی شد
اما دست از دفاع نکشید کومله فرار کرده بودند
اما آن یک نفر با عروس مانده بود
و بالای تپه ای بلند و سخت گذر داخل یک غار مانند شاید لانه گرگ پناه گرفته بود
و مسلط بر افراد پایین دست خودبود ،هر وقت قصد آزار دختر را داشت
با تیراندازی مانع می شدیم
سحر شد و هوا در حال روشن شدن
از بوکان گردان جندالله فکر کنم گروهان علی اصغر به کمک ما آمدند
اما همان یک نفر که عروس خانم نزد وی بود و در ارتفاع قرار داشت
از بالا تک تک بچه ها را می زد
از سوی هم مردم روستا رسیدند
و مادر و و پدر دختر به لحاظ مهر فرزندی از ترس کشته شدن عروس ،حتی به ما فحش می دادند
و می گفتند دخترمان را به کشتن ندهید.
اشکال نداره بذار وی را ببرند ولی فقط زنده بماند،
از این طرف کوه تیراندازی زیاد شد تا جایکه گرد و خاک،
نزدیک مخفی گاه دید را کم کرده بود
یکی از رزمنده #لر باغیرت از پشت تپه خود را بالای سر آنها رساند
و فقط با یک تیر آن ملعون را به درک واصل کرد
وعروس خانم را سالم به پائین کوه آورد و تحویل پدر ومادر و داماد دادیم
یادم نیست چند نفر مجروح شدند
ولی از نیروهای من که یک نفر ،
چون همان موقع حفاظت اطلاعات من و نیروهایم را به جرم تمرد و سرپیچی از دستور سلسله مراتب بازداشت کرد
و تحویل دادسرای نظامی ارومیه داد.
قاضی یک روحانی بود ،
اما اولین کلمه قاضی بنده را با عنوان ملعون و ضد انقلاب خطاب کرد
خلاصه کنم
بنده به عنوان مسئول و فرمانده مسئولیت را بعهده گرفتم
و نیروها آزاد شدند
و با وساطت و همکاری یک بزرگوار
به نام حاج #ذهابی معاون اطلاعات و عملیات که اهل لرستان بود و بین کردها به ببر کردستان و نزد ما شیر لرستان شهرت داشت،
از جریان شجاعت اکیپ ما اطلاع پیدا کرد
در یک اقدام شجاعانه
به دادسرای نظامی
نامه رسمی نوشت که ماموریت ما به دستور ایشان بوده است.👌
و با این نامه من از زندان آزاد شدم.
این را نوشتم
در جواب این کلیپ که معلوم نیست این شخص به چه دلیل با این خانم محترم درگیر شده است
و توسط شبکه ها وکانال های خارج نشین به بسیج و سپاه نسبت داده می شود
هر چند اصل قضیه این زن و مرد چه بوده و آیا زن و شوهر هستند ،
ویا خصومتی با هم دارند و.... که باعث گردید
در اقدامی ناجوانمردانه، این خانم را کتک بزند
اینجانب ضمن محکوم کردن این اقدام سخیف، لازم است
بگویم ما #پاسداران برای ناموس شما جان دادیم
و خواهیم داد.
اگر هم احتمال بدهیم
این فرد مجرم پاسدار یا بسیجی باشد اقدام غیرقانونی یک فرد را نباید به همه پاسداران و بسیجیان نسبت داده شود.
انشاالله این شخص دستگیر و جریان برای مردم شفاف سازی بشود.
✍ #محمد_طولابی
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
پیشکسوت حضوردر جنگ تحمیلی
محمد طولابی ازتهران
👇👇👇
رای آوردن ۴ زن
در شورای شهر #بوکان
بوکان شهر کردنشین در آذربایجان غربی است.
روزنامه "هفت صبح"
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
#واکسن_کرونا #مطالبه_ملی ✌️
#ماسک_بزنیم #در_خانه_بمانیم
#اندیشه_کنیم #آگاهی_ببخشیم 👌
در شورای شهر #بوکان
بوکان شهر کردنشین در آذربایجان غربی است.
روزنامه "هفت صبح"
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
#واکسن_کرونا #مطالبه_ملی ✌️
#ماسک_بزنیم #در_خانه_بمانیم
#اندیشه_کنیم #آگاهی_ببخشیم 👌