کدام گزینه را بیشتر میپسندید؟
Anonymous Poll
25%
۱) دیروز از «اغما» درآمد.
67%
۲) دیروز از «کما» درآمد.
8%
۳) میخواهم نتیجه را ببینم.
مدتی است اصطلاح «کامبک» (comeback) و «کامبک زدن» (make a comeback) در فارسی در گفتمان ورزشی رواج یافته است.
گمان میکنم بهسادگی میتوان بهجای این دو اصطلاح از معادلهای گردهبردارانهٔ «بازگشت» و «بازگشت زدن» استفاده کرد.
مثالها:
کامبک رؤیایی بارسلونا
بازگشت رؤیایی بارسلونا
چه کامبکی زد!
چه بازگشتی زد!
#کامبک #بازگشت
#comeback
گمان میکنم بهسادگی میتوان بهجای این دو اصطلاح از معادلهای گردهبردارانهٔ «بازگشت» و «بازگشت زدن» استفاده کرد.
مثالها:
کامبک رؤیایی بارسلونا
بازگشت رؤیایی بارسلونا
چه کامبکی زد!
چه بازگشتی زد!
#کامبک #بازگشت
#comeback
👍5❤3👎1
Forwarded from فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی (javid pajin)
¶↕️
⭐ #chairlift
or: #télésiège
سامانهای کابلی است که صندلیهایی بهشکلِ ایمن، آویخته و پشتِسرِهم بر روی آن سوار شدهاند و با نیروی موتور جابهجا میشوند. این سامانه معمولاً در مسیرهای شیبدارِ کوهستانی یا تپهای ساخته میشود و از آن برای جابجاییِ افراد، بهویژه گردشگران و برفسُران (اسکیبازان) استفاده میشود.
ا👇👇👇
🍀🍀 🍀🍀 🍀
╔═══▧•⌘•▨═══╗
@JavidPajin
╚═══▧•⌘•▨═══╝
l فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
or: #télésiège
سامانهای کابلی است که صندلیهایی بهشکلِ ایمن، آویخته و پشتِسرِهم بر روی آن سوار شدهاند و با نیروی موتور جابهجا میشوند. این سامانه معمولاً در مسیرهای شیبدارِ کوهستانی یا تپهای ساخته میشود و از آن برای جابجاییِ افراد، بهویژه گردشگران و برفسُران (اسکیبازان) استفاده میشود.
ا👇👇👇
🍀
╔═══▧•⌘•▨═══╗
@JavidPajin
╚═══▧•⌘•▨═══╝
l فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی (javid pajin)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
نظرسنجی جالب بالا از کانال دکتر پاژین پیشسو شده است.
گفتنی است بنده نیز چند سال پیش، در گروه مربوط به فرهنگستان در تلگرام، «فرازبر» را برای تلهسیژ (telesiege / chairlift) و «فرازپیما» را برای تلهکابین (cable car / telecabin / telecabine) پیشنهاد کرده بودم. بدیهی است گزینههای موجود در این نظرسنجی مستقلاً توسط دکتر پاژین ارائه شده است.
گفتنی است بنده نیز چند سال پیش، در گروه مربوط به فرهنگستان در تلگرام، «فرازبر» را برای تلهسیژ (telesiege / chairlift) و «فرازپیما» را برای تلهکابین (cable car / telecabin / telecabine) پیشنهاد کرده بودم. بدیهی است گزینههای موجود در این نظرسنجی مستقلاً توسط دکتر پاژین ارائه شده است.
اصطلاح people who live in glass houses shouldn't throw stones در گفتمان سیاسی زیاد شنیده میشود.
idiom
—used to say that people who have faults should not criticize other people for having the same faults
(The Merriam Webster Dictionary)
«کسانی که خودشان نقصهایی دارند نباید دیگران را بهخاطر همان نقصها سرزنش کنند.»
🔷 برای این اصطلاح دستکم چهار معادل میتوان در نظر گرفت:
۱) معادل گردهبردارانه و در حال رواج آن:
کسانی که در خانههای شیشهای زندگی میکنند نباید سنگ پرتاب کنند / کسی که در خانهٔ شیشهای زندگی میکند نباید سنگ پرتاب کند.
۲) معادل مفهومی ریشهدار آن در فارسی (البته با اندکی تفاوت معنایی):
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بزند. (فرهنگ در مثل مناقشه نیست)
۳) معادل مفهومی (با کمی صیقل از طرف نگارنده):
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیگران سنگ بزند.
۴) معادل مفهومی ریشهدار (با اندکی صیقل از طرف کاربر Stard):
ای نفتانداز، تو را که خانهٔ نیین (چوبی) است، بازی نِه این است.
#اصطلاح
#idiom #people_who_live_in_glass_houses_should_not_throw_stones
idiom
—used to say that people who have faults should not criticize other people for having the same faults
(The Merriam Webster Dictionary)
«کسانی که خودشان نقصهایی دارند نباید دیگران را بهخاطر همان نقصها سرزنش کنند.»
🔷 برای این اصطلاح دستکم چهار معادل میتوان در نظر گرفت:
۱) معادل گردهبردارانه و در حال رواج آن:
کسانی که در خانههای شیشهای زندگی میکنند نباید سنگ پرتاب کنند / کسی که در خانهٔ شیشهای زندگی میکند نباید سنگ پرتاب کند.
۲) معادل مفهومی ریشهدار آن در فارسی (البته با اندکی تفاوت معنایی):
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بزند. (فرهنگ در مثل مناقشه نیست)
۳) معادل مفهومی (با کمی صیقل از طرف نگارنده):
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیگران سنگ بزند.
۴) معادل مفهومی ریشهدار (با اندکی صیقل از طرف کاربر Stard):
ای نفتانداز، تو را که خانهٔ نیین (چوبی) است، بازی نِه این است.
#اصطلاح
#idiom #people_who_live_in_glass_houses_should_not_throw_stones
❤6
فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
stand
به این وسیلهٔ خیاطی «بشکاف» میگویند. بهنظرم، جا دارد از این ساخت (= فعل امر) در واژهسازی برای نام ابزار بیشتر بهره گرفت.
🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم.
🔷 معادل پیشنهادی خلاقانهٔ دکتر پاژین برای stand نیز «پاین» است. پیشنهاد آقای نیما پیلتن نیز «ایستند» است (ایست [بن مضارع] + ند؛ مانند خورَند).
#واژهسازی #نوواژه #استند #پاین #نشست #بگیر
#stand
🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم.
🔷 معادل پیشنهادی خلاقانهٔ دکتر پاژین برای stand نیز «پاین» است. پیشنهاد آقای نیما پیلتن نیز «ایستند» است (ایست [بن مضارع] + ند؛ مانند خورَند).
#واژهسازی #نوواژه #استند #پاین #نشست #بگیر
#stand
👍4👏1
دقایق زبانی
به این وسیلهٔ خیاطی «بشکاف» میگویند. بهنظرم، جا دارد از این ساخت (= فعل امر) در واژهسازی برای نام ابزار بیشتر بهره گرفت. 🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم. 🔷 معادل پیشنهادی…
«شیار لرزاننده» معادل رسمی برای rumble strip است. معادل تقریبی و گفتاری این واژهٔ انگلیسی «بیدارباش» است.
🔷 ساخت «بیدارباش» نیز امری است.
#واژهسازی #بیدارباش
🔷 ساخت «بیدارباش» نیز امری است.
#واژهسازی #بیدارباش
👍5❤2
دقایق زبانی
ایستند
با سپاس از اطلاعرسانی کاربر Radi، ایستند نیز برای معادل stand به فرسته اضافه شد.
❤3👍2
دقایق زبانی
کدام گزینه را برای «ویترین» میپسندید؟
در انگلیسی برای معادل ویترینِ فرانسوی، بستهبه بافتار، یا از showcase / display case استفاده میکنند یا از shop window. شخصاً تصور میکنم برای معادل «ویترین» دوهجایی در فارسی میتوان (یا حتی بهتر است) از آمیزواژه استفاده کرد.
شاید:
شیوار (شیشه + دیوار؛ دوهجایی)،
يا
پنشه (پنجره + شیشه؛ دوهجایی)
یا
گنشه (گنجه + شیشه، دوهجایی)
یا نوواژهٔ زیر که پیشتر پیشنهاد کرده بودم:
نماشه (نما + شیشه؛ سههجایی)
🔷 شینما (پیشنهاد استاد فروزندهفرد)، جامینه و آبگینه (پیشنهاد پیشین دکتر پاژین که در گزینههای نظرسنجی فراموش شده بودند).
#ویترین
شاید:
شیوار (شیشه + دیوار؛ دوهجایی)،
يا
پنشه (پنجره + شیشه؛ دوهجایی)
یا
گنشه (گنجه + شیشه، دوهجایی)
یا نوواژهٔ زیر که پیشتر پیشنهاد کرده بودم:
نماشه (نما + شیشه؛ سههجایی)
🔷 شینما (پیشنهاد استاد فروزندهفرد)، جامینه و آبگینه (پیشنهاد پیشین دکتر پاژین که در گزینههای نظرسنجی فراموش شده بودند).
#ویترین
🏆1
دقایق زبانی
با توجه به فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسیِ دکتر حسندوست، ریشهٔ واژهٔ «بهمن» (= ریزش تودهٔ انبوهی از برف) به چه برمیگردد؟
با توجه به فرهنگ ریشهشناختی فارسیِ دکتر حسندوست، ریشهٔ واژهٔ «شیرازه» به چه برمیگردد؟
Anonymous Quiz
23%
۱) ظاهراً از اسم علی شیرازی صحاف که در قرن پنجم هجری شمسی نسخ قرآنی را صحافی میکرد، گرفته شدهاست.
0%
۲) ظاهراً از ترکیب «شیراز» و «ه» حاصل شدهاست.
64%
۳) ظاهراً از ترکیب «شیر» (= ابریشم) و «ازا»، گرفتهشده از آزیدن/آژیدن (= سوراخ کردن)، حاصل شدهاست.
2%
۴) ظاهراً از ترکیب «شیرِ» درنده و «زه» (= رشته) حاصل شدهاست [ نک. زه (ش. ۵۴۹)].
11%
۵) ظاهراً تغییریافتهٔ واژهٔ «شیرازو» است. «ه» علامت معرفه در لهجهٔ شیرازی است.
❤1
Forwarded from فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی (javid pajin)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎1
فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
نظرسنجی بالا از کانال دکتر پاژین گرفته شده است. خودم بازیمایش (چهارهجایی) و هنربازی (چهارهجایی) را بیشتر از دیگر گزینهها ترجیح میدهم.
🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است.
#سیرک
🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است.
#سیرک
❤2
دقایق زبانی
نظرسنجی بالا از کانال دکتر پاژین گرفته شده است. خودم بازیمایش (چهارهجایی) و هنربازی (چهارهجایی) را بیشتر از دیگر گزینهها ترجیح میدهم. 🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است. #سیرک
در کنار «شگرفه» برای معادل سیرک، شاید «چشمگرمی»، به قیاس سرگرمی و دستگرمی، نیز اندیشیدنی باشد.
#سیرک
#سیرک
❤4🤡3🔥1
در رسانه، معادل گردهبردارانهٔ «سفیدشویی کردن» برای whitewashing دارد کمکم جای «ماستمالی کردن/ لاپوشانی کردن/ماله کشی کردن» را میگیرد.
whitewashing
an attempt to stop people finding out the true facts about a situation.
(The Cambridge Dictionary)
گواه ۱:
جهانگردان خارجی کارنامهٔ سیاه طالبان را سفیدشویی میکنند
گواه ۲:
ویدیویی از گروهی از زنان در سوریه منتشر شده که در حال سفیدشویی رژیم سلفی ابومحمد الجولانی هستند
#گردهبرداری
whitewashing
an attempt to stop people finding out the true facts about a situation.
(The Cambridge Dictionary)
گواه ۱:
جهانگردان خارجی کارنامهٔ سیاه طالبان را سفیدشویی میکنند
گواه ۲:
ویدیویی از گروهی از زنان در سوریه منتشر شده که در حال سفیدشویی رژیم سلفی ابومحمد الجولانی هستند
#گردهبرداری
👍4🤔3😐2
دقایق زبانی
بهنظرم بد نیست روی پاکت سیگار این جمله هم نوشته شود: هر خاکسترزادی ققنوس نیست #کپیرایتینگ
چند ماه پیش، در تمرین گروه نیمکت، برای نامگذاری «استخر سالمندان» چند پیشنهاد ارائه کردم که دو تای برتر آنها، از دید خودم، به قرار زیر بود:
آبدیدگان
تا ۱۲۰
#کپیرایتینگ
#copywriting
آبدیدگان
تا ۱۲۰
#کپیرایتینگ
#copywriting
👎3❤1👍1