Forwarded from عصر هوشمندی
◾️چرا بحث کردن در فضای مجازی احمقانه است
✍️الویا گولدهیل
▪️واقعیاتِ بینهایت غلط و استدلالهای ساختگی، ویژگیهای اجتنابناپذیر شبکههای اجتماعیاند. با این حال، صرفنظر از اینکه یک نفر چقدر آزاردهنده در اشتباه است یا شما چقدر شواهد متقابل در اختیار دارید، آغاز بحث در فضای مجازی بهندرت باعث تغییر عقیدۀ کسی میشود.
▪️تقریباً یکقرنونیم پیش، جان استوارت میل، فیلسوف بریتانیایی، در چند سطرِ صریح توضیح داده است که چرا برخی از استدلالها ره به جایی نمیبرند. تحلیل استوارت میل خیلی جالب در مورد مباحثات داغ و عبثِ اینترنتی مصداق مییابد.
▪️او در سال 1869، دلیل این را که چرا هرگز نمیتوانید در بحث در فضای مجازی پیروز باشید، اینگونه توضیح میدهد:
▪️«تا زمانی که تفکری عمیقاً در احساسات ریشه داشته باشد، بهواسطۀ سنگینی کفۀ استدلال علیه آن، عوضِ اینکه متزلزل شود، پایداری بیشتری پیدا میکند.»
▪️استوارت میل تأکید دارد این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود که بسیاری از افکار و عقاید اساساً نه مبتنی بر واقعیت بلکه بر پایۀ احساس هستند. به این ترتیب، اطلاعات نقیض در استدلالهایی که ریشه در احساسات دارند، تغییر ایجاد نمیکنند، بلکه صرفاً باعث میشوند که افراد برای حفظ آن دیدگاهها شدیداً به احساسات چنگ بزنند.
▪️به صرافت میتوان دریافت که بیشتر آدمها میدانند که احساسات باعث برانگیختن افکار و عقاید میشوند و بر اساس آن رفتار میکنند.
▪️ما برای متقاعد ساختن دیگران نسبت به دیدگاههای خود، از ترفندهای بلاغی مانند اغراق کردن، تظاهر، تصنع و خودنمایی بهره میگیریم؛ و برای نمونه میدانیم که شواهد نشان میدهد واکنشهای عصبی به این گزاره که مثلاً «رفتار کودکان با والدین با گرایشهای خاص جنسی درست مانند کودکانِ با والدین معمولی است»، بیشتر از آنکه ریشه در تمایل عمیق به واقعیتها داشته باشد از تعصب عاطفی سرچشمه میگیرد.
▪️در فضای مجازی، وقتی نمیتوانیم صورت دیگران را ببینیم یا خُلق آنها را نمیفهمیم، نادیده گرفتن غرایز احساسی کاری بس راحت میشود.
▪️عوض در نظر گرفتن و احترام به احساسات دیگر، این تمایل در ما به وجود میآید که مخالفان دیدگاههای خود را با «واقعیات» بمباران کنیم، اما حتی اطلاعات آشکارا مستدل، مانند جدول تناوبی، اغلب مبتنی بر دیدگاههایی ذهنیاند؛
▪️شاید امید چندانی وجود نداشته باشد که در فضای مجازی بتوان دیگران را برای تغییر عقیده مجاب ساخت، اما میل درباره نحوۀ پرداختن به استدلالها در فضای مجازی توصیههایی هم دارد:
▪️جستوجوی ایدههایی متفاوت با ایدههای خود و طلبِ حقیقت در ایدههایی که شاید از آنها غافل شدهایم.
▪️بهجای آنکه درصدد متقاعد ساختن دیگران برآییم، میتوانیم مستعد و آمادۀ تغییر عقاید و افکار خود باشیم و دنبال اطلاعاتی بگردیم که در تناقض با دیدگاه استوار و تزلزلناپذیر ما قرار دارند.
▪️شاید دست بر قضا معلوم شود کسانی که با شما مخالفت میکنند، بهواقع درکی مستدل از حقایق دارند. این احتمال، هرچند ناچیز، وجود دارد که شاید این شما هستید که در اشتباه به سر میبرید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با نام «چرا استدلال فلسفی یا حتی استدلال درست در اینترنت بیمعناست؟» منتشر شده در شماره 114 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1398
#مدیریت_ارتباطات
@asrehooshmandi
✍️الویا گولدهیل
▪️واقعیاتِ بینهایت غلط و استدلالهای ساختگی، ویژگیهای اجتنابناپذیر شبکههای اجتماعیاند. با این حال، صرفنظر از اینکه یک نفر چقدر آزاردهنده در اشتباه است یا شما چقدر شواهد متقابل در اختیار دارید، آغاز بحث در فضای مجازی بهندرت باعث تغییر عقیدۀ کسی میشود.
▪️تقریباً یکقرنونیم پیش، جان استوارت میل، فیلسوف بریتانیایی، در چند سطرِ صریح توضیح داده است که چرا برخی از استدلالها ره به جایی نمیبرند. تحلیل استوارت میل خیلی جالب در مورد مباحثات داغ و عبثِ اینترنتی مصداق مییابد.
▪️او در سال 1869، دلیل این را که چرا هرگز نمیتوانید در بحث در فضای مجازی پیروز باشید، اینگونه توضیح میدهد:
▪️«تا زمانی که تفکری عمیقاً در احساسات ریشه داشته باشد، بهواسطۀ سنگینی کفۀ استدلال علیه آن، عوضِ اینکه متزلزل شود، پایداری بیشتری پیدا میکند.»
▪️استوارت میل تأکید دارد این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود که بسیاری از افکار و عقاید اساساً نه مبتنی بر واقعیت بلکه بر پایۀ احساس هستند. به این ترتیب، اطلاعات نقیض در استدلالهایی که ریشه در احساسات دارند، تغییر ایجاد نمیکنند، بلکه صرفاً باعث میشوند که افراد برای حفظ آن دیدگاهها شدیداً به احساسات چنگ بزنند.
▪️به صرافت میتوان دریافت که بیشتر آدمها میدانند که احساسات باعث برانگیختن افکار و عقاید میشوند و بر اساس آن رفتار میکنند.
▪️ما برای متقاعد ساختن دیگران نسبت به دیدگاههای خود، از ترفندهای بلاغی مانند اغراق کردن، تظاهر، تصنع و خودنمایی بهره میگیریم؛ و برای نمونه میدانیم که شواهد نشان میدهد واکنشهای عصبی به این گزاره که مثلاً «رفتار کودکان با والدین با گرایشهای خاص جنسی درست مانند کودکانِ با والدین معمولی است»، بیشتر از آنکه ریشه در تمایل عمیق به واقعیتها داشته باشد از تعصب عاطفی سرچشمه میگیرد.
▪️در فضای مجازی، وقتی نمیتوانیم صورت دیگران را ببینیم یا خُلق آنها را نمیفهمیم، نادیده گرفتن غرایز احساسی کاری بس راحت میشود.
▪️عوض در نظر گرفتن و احترام به احساسات دیگر، این تمایل در ما به وجود میآید که مخالفان دیدگاههای خود را با «واقعیات» بمباران کنیم، اما حتی اطلاعات آشکارا مستدل، مانند جدول تناوبی، اغلب مبتنی بر دیدگاههایی ذهنیاند؛
▪️شاید امید چندانی وجود نداشته باشد که در فضای مجازی بتوان دیگران را برای تغییر عقیده مجاب ساخت، اما میل درباره نحوۀ پرداختن به استدلالها در فضای مجازی توصیههایی هم دارد:
▪️جستوجوی ایدههایی متفاوت با ایدههای خود و طلبِ حقیقت در ایدههایی که شاید از آنها غافل شدهایم.
▪️بهجای آنکه درصدد متقاعد ساختن دیگران برآییم، میتوانیم مستعد و آمادۀ تغییر عقاید و افکار خود باشیم و دنبال اطلاعاتی بگردیم که در تناقض با دیدگاه استوار و تزلزلناپذیر ما قرار دارند.
▪️شاید دست بر قضا معلوم شود کسانی که با شما مخالفت میکنند، بهواقع درکی مستدل از حقایق دارند. این احتمال، هرچند ناچیز، وجود دارد که شاید این شما هستید که در اشتباه به سر میبرید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با نام «چرا استدلال فلسفی یا حتی استدلال درست در اینترنت بیمعناست؟» منتشر شده در شماره 114 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1398
#مدیریت_ارتباطات
@asrehooshmandi
💢اثرات آموزش رسانهای به کودکان
▫️بسیاری از محققان و تولیدكنندگان رسانه معتقدند كودكان امروزی بیشتر از كودكان نسلهای گذشته، و حتی بیش از والدین خود، رسانهها را میشناسند، با وجود این، آنها نیز مانند بزرگسالان نیاز دارند به درجهای از صلاحیت برای استفاده از رسانهها دست یابند.
▫️توسعه آموزش رسانه در برنامهریزی درسی مدارس، پروژههای آگاهیبخشی رسانه و فرصتهای عملی برای تولیدات رسانهای روشهای بسیار باارزشی هستند که به خوبی كودكان و نوجوانان را مجهز میکند.
▫️با بهرهگیری از آموزش سواد رسانهای به کودکان، میتوان زمینههای لازم شناختی و انگیزشی را در آنها ایجاد کرد تا به صورت خود انگیخته نسبت به محتوای رسانهها واکنش نشان دهند.
▫️کودکان و نوجوانانی که سواد رسانهای دارند، از دیدگاه صاحبنظران ارتباطات خواهند توانست:
🔻به مخاطبانی متفکر و منتقد در برخورد با رسانهها بدل شوند؛
🔻اعتبار اطلاعات را از منابع مختلف ارزیابی کنند و صرفاً به یک منبع اطلاعاتی اکتفا نكنند؛
🔻با مدیریت درست اطلاعات، اثرات منفی برخی از برنامهها را تشخیص دهند و با آن مقابله كنند؛
🔻مهارتشان را برای برقراری ارتباط، بیان عقاید و افکار خود در سطح گسترده از طریق تولید اشکال مختلف رسانهای افزایش دهند؛
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «كودكان رسانه را میخوانند و مینویسند!»، منتشر شده در شماره 77 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1395/ فریده افشانی /
@resane_khanevade
▫️بسیاری از محققان و تولیدكنندگان رسانه معتقدند كودكان امروزی بیشتر از كودكان نسلهای گذشته، و حتی بیش از والدین خود، رسانهها را میشناسند، با وجود این، آنها نیز مانند بزرگسالان نیاز دارند به درجهای از صلاحیت برای استفاده از رسانهها دست یابند.
▫️توسعه آموزش رسانه در برنامهریزی درسی مدارس، پروژههای آگاهیبخشی رسانه و فرصتهای عملی برای تولیدات رسانهای روشهای بسیار باارزشی هستند که به خوبی كودكان و نوجوانان را مجهز میکند.
▫️با بهرهگیری از آموزش سواد رسانهای به کودکان، میتوان زمینههای لازم شناختی و انگیزشی را در آنها ایجاد کرد تا به صورت خود انگیخته نسبت به محتوای رسانهها واکنش نشان دهند.
▫️کودکان و نوجوانانی که سواد رسانهای دارند، از دیدگاه صاحبنظران ارتباطات خواهند توانست:
🔻به مخاطبانی متفکر و منتقد در برخورد با رسانهها بدل شوند؛
🔻اعتبار اطلاعات را از منابع مختلف ارزیابی کنند و صرفاً به یک منبع اطلاعاتی اکتفا نكنند؛
🔻با مدیریت درست اطلاعات، اثرات منفی برخی از برنامهها را تشخیص دهند و با آن مقابله كنند؛
🔻مهارتشان را برای برقراری ارتباط، بیان عقاید و افکار خود در سطح گسترده از طریق تولید اشکال مختلف رسانهای افزایش دهند؛
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «كودكان رسانه را میخوانند و مینویسند!»، منتشر شده در شماره 77 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1395/ فریده افشانی /
@resane_khanevade
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◽️بازیهای رایانهای، رسانه پرنفوذ در جامعه شبکهای
✍️مسعود صادقی
▫️بازیهای رایانهای یا دیجیتال از دستاوردهای فناوری دیجیتال در طول نیمقرن اخیر هستند که با شتاب روزافزونی توسعه پیدا کردهاند.
▫️امروزه کارکرد بازیها نیز از سرگرمی و تفریح صرف به حوزه آموزش و فرهنگسازی گسترش پیدا کرده است. بدین ترتیب، جذابیت و ضریب نفوذ بازیهای دیجیتال آنها را به ابزاری مؤثر برای انتقال مفاهیم و هنجارهای فرهنگی تبدیل کرده است.
▫️از این دریچه، امروزه بازیهای رایانهای رسانهای پرنفوذ و فراگیر به شمار میآیند و در سپهر آثار اجتماعی رسانهها قابل تحلیل هستند. بر پایه «نظریه یادگیری اجتماعی» آلبرت باندورا، آگاهی انسانها بیشتر از آنچه از راه مشاهده مستقیم باشد، بهصورت غیرمستقیم از طریق رسانههای جمعی است.
▫️طبق این نظریه، انسانها از طریق مشاهده و مطالعه نمونههای رسانهای میفهمند کدامیک از رفتارها به پاداش میانجامند و کدامیک به کیفر منتهی میشوند و رفتارهای اجتماعی را ارزشگذاری میکنند. از جمله شاخصهای تأثیرگذاری فرهنگی بازیهای رایانهای، رواج و پذیرش عناصر زبانی یا بازنمایی سبکهای خاص زندگی را باید مطرح کرد.
▫️نظریه «کنش متقابل نمادین» نیز یکی از تحلیلهای مهم جامعهشناسی امروز درباره بازی است. نظریهپردازان در این پارادایم بازی را بهمنزله مکانیزمی برای اجتماعی کردن افراد جامعه در نظر میگیرند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با همین تیتر، شماره 103 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آذر 1397
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#بازی_رایانهای
#رسانه
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️مسعود صادقی
▫️بازیهای رایانهای یا دیجیتال از دستاوردهای فناوری دیجیتال در طول نیمقرن اخیر هستند که با شتاب روزافزونی توسعه پیدا کردهاند.
▫️امروزه کارکرد بازیها نیز از سرگرمی و تفریح صرف به حوزه آموزش و فرهنگسازی گسترش پیدا کرده است. بدین ترتیب، جذابیت و ضریب نفوذ بازیهای دیجیتال آنها را به ابزاری مؤثر برای انتقال مفاهیم و هنجارهای فرهنگی تبدیل کرده است.
▫️از این دریچه، امروزه بازیهای رایانهای رسانهای پرنفوذ و فراگیر به شمار میآیند و در سپهر آثار اجتماعی رسانهها قابل تحلیل هستند. بر پایه «نظریه یادگیری اجتماعی» آلبرت باندورا، آگاهی انسانها بیشتر از آنچه از راه مشاهده مستقیم باشد، بهصورت غیرمستقیم از طریق رسانههای جمعی است.
▫️طبق این نظریه، انسانها از طریق مشاهده و مطالعه نمونههای رسانهای میفهمند کدامیک از رفتارها به پاداش میانجامند و کدامیک به کیفر منتهی میشوند و رفتارهای اجتماعی را ارزشگذاری میکنند. از جمله شاخصهای تأثیرگذاری فرهنگی بازیهای رایانهای، رواج و پذیرش عناصر زبانی یا بازنمایی سبکهای خاص زندگی را باید مطرح کرد.
▫️نظریه «کنش متقابل نمادین» نیز یکی از تحلیلهای مهم جامعهشناسی امروز درباره بازی است. نظریهپردازان در این پارادایم بازی را بهمنزله مکانیزمی برای اجتماعی کردن افراد جامعه در نظر میگیرند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با همین تیتر، شماره 103 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آذر 1397
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#بازی_رایانهای
#رسانه
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
Forwarded from اتچ بات
💠عروسك، پيام است
🧸#عروسکها جزء صمیمیترین اسباببازیها هستند. عروسکها امروز گمنام نیستند؛ بچهها خیلی از آنها را در #کارتونها و بازیهای رایانهای دیدهاند. تنها هم نیستند، دوستانی دارند و از آن مهمتر کلی هم لوازم با خودشان همراه دارند.
🧸کودکان امروز #ارزشها و ملاکهای زیبایی و محبوبیت را از عروسکهایشان فرا میگیرند و به صورت ناخودآگاه پیامهایی که این اسباببازیها ارسال میکنند، در طول زمان دریافت میکنند.
🧸عروسکها تا اینجا دو کارکرد اصلی #رسانهها یعنی سرگرمی و انتقال میراث فرهنگی را به همراه دارند و از قاعده تکرار در اقناع پیروی میکنند چراکه عروسکها و خانوادههایشان پیامهای مشابهی را مرتب ارسال میکنند و در نزدیکی ما هستند.
🧸آنها علاوه بر این، همکاران رسانهای دیگری هم دارند: انیمیشنها، فیلمهای سینمایی و بازیهای رایانهای که به فاصله کمی از هم متولد میشوند و به دنیای کودکان راه پیدا میکنند.
🧸شاید نظریه «رسانه پیام است»، اینجا به کمکمان بیاید و بتوانیم بگوییم: عروسک نه تنها #رسانه است، بلکه خود به تنهایی پیام است.
منبع: شاهطاهری، فائزه، عروسک پیام است، #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شماره 51
@khanevade_rasane
🧸#عروسکها جزء صمیمیترین اسباببازیها هستند. عروسکها امروز گمنام نیستند؛ بچهها خیلی از آنها را در #کارتونها و بازیهای رایانهای دیدهاند. تنها هم نیستند، دوستانی دارند و از آن مهمتر کلی هم لوازم با خودشان همراه دارند.
🧸کودکان امروز #ارزشها و ملاکهای زیبایی و محبوبیت را از عروسکهایشان فرا میگیرند و به صورت ناخودآگاه پیامهایی که این اسباببازیها ارسال میکنند، در طول زمان دریافت میکنند.
🧸عروسکها تا اینجا دو کارکرد اصلی #رسانهها یعنی سرگرمی و انتقال میراث فرهنگی را به همراه دارند و از قاعده تکرار در اقناع پیروی میکنند چراکه عروسکها و خانوادههایشان پیامهای مشابهی را مرتب ارسال میکنند و در نزدیکی ما هستند.
🧸آنها علاوه بر این، همکاران رسانهای دیگری هم دارند: انیمیشنها، فیلمهای سینمایی و بازیهای رایانهای که به فاصله کمی از هم متولد میشوند و به دنیای کودکان راه پیدا میکنند.
🧸شاید نظریه «رسانه پیام است»، اینجا به کمکمان بیاید و بتوانیم بگوییم: عروسک نه تنها #رسانه است، بلکه خود به تنهایی پیام است.
منبع: شاهطاهری، فائزه، عروسک پیام است، #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شماره 51
@khanevade_rasane
Telegram
attach 📎