💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت
🔻خاطره رهبرانقلاب از #پدر بزرگوارشان:
💗من کمتر پدری را دیدم که اينقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد...
💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و #تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
💗پدرم که از #نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید...
🔺طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اينقدر دلش تنگ شده بود.
📲 مطالبدربارهرهبرانقلاب👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEaPJPijNgEWbQfQ8w
🔻خاطره رهبرانقلاب از #پدر بزرگوارشان:
💗من کمتر پدری را دیدم که اينقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد...
💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و #تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
💗پدرم که از #نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید...
🔺طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اينقدر دلش تنگ شده بود.
📲 مطالبدربارهرهبرانقلاب👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEaPJPijNgEWbQfQ8w
💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت
🔻خاطره رهبرانقلاب از #پدر بزرگوارشان:
💗من کمتر پدری را دیدم که اينقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد...
💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و #تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
💗پدرم که از #نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید...
🔺طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اينقدر دلش تنگ شده بود.
💻 @Khamenei_irNews
🔻خاطره رهبرانقلاب از #پدر بزرگوارشان:
💗من کمتر پدری را دیدم که اينقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد...
💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و #تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
💗پدرم که از #نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید...
🔺طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اينقدر دلش تنگ شده بود.
💻 @Khamenei_irNews
Forwarded from رسانه نگار
فرشته ها آنقدر پر از انرژی و شوق بودند که نشاندن آنها در سر صفوف نماز برای مربیان و همراهان آنها سخت بود.
چشم همهٔ فرشتهها از ساعتی قبل بر در ورودی حضرت آقا به حسینیه بود.
همه چیز برای زمان نماز و اذان در حال آمادهسازی بود.
تا فرشتهها را جمع و جور کنند، حضرت پدر به حیاط حسینیه رسیده بودند، حالا ایشان به احترام فرشتههای یادگار شهدا به انتظار در حیاط ایستادند!
شاید ۳-۴ دقیقه زمان برد؛ همه در تلاطم بودند و پدر امت در آرامش منتظر فرشتهها!
وقتی فرشتهها به درگاه خروج از حسینیه رسیدند، حضرت پدر لبخند به لب به سمت آنها آمدند.
با تکتکشان حالواحوال کردند و نامشان را جویا شدند و با عکس پدرانشان، آنها را بیشتر شناختند.
حالا فرشتههای یادگار شهدا، محافظان و همراهان ۹ سالهی حضرت پدر شده بودند و ایشان با همراهی آنها وارد حسینیه امام خمینی(ره) شدند.
فرشتهها آن چیزی را بروز دادند که احساسات واقعی درونی آنها میگفت، شاید اولین باری بود که حسینیه امام خمینی(ره) صدای جیغ و دست و هورا در خود میشنید.
فرشتهها بالا و پائین میپریدند، دست تکان میدادند، میخندیدند و اشک میریختند، احساسات غریبی که شاید در و دیوار حسینیه همراه آن احساسات پاک میخندید و میگریست.
فرشتهها یکبار قبل از اذان از "اینجا #ایران بودن" خواندند و با آن هم اشک ریختند.
آقا ما خیلی دوستت داریم...
حضرت پدر هم لبخند به لب فرمودند:
ما هم شما را خیلی دوستتون داریم.
هر کدام چیزی میگفتند، بیشترین صدایی که به گوش میرسید، صدای آقا آقا و التماس دعا، اما با همان زبان و گویش فرشتههای۹ساله بود.
“حضرت پدر در حلقه فرشتگان گلگلی پوش!”
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اخبار رهبر انقلاب
🌸 «آقا روزتون مبارک!»
❤️ حال و احوال صمیمی رهبر انقلاب با دختران شهدا پیش از آغاز برنامه جشن تکلیف و تبریک عید توسط یک فرزند شهید به حضرت آیتالله خامنهای
🏠 #پنجره متفاوتی به جشن تکلیف دختران با حضور رهبر انقلاب که سال گذشته در شب ۱۳ رجب برگزار شد.
💻…
❤️ حال و احوال صمیمی رهبر انقلاب با دختران شهدا پیش از آغاز برنامه جشن تکلیف و تبریک عید توسط یک فرزند شهید به حضرت آیتالله خامنهای
🏠 #پنجره متفاوتی به جشن تکلیف دختران با حضور رهبر انقلاب که سال گذشته در شب ۱۳ رجب برگزار شد.
💻…