Forwarded from صحیفه آفتاب...|جمال یزدانی
⭕️ اسراییل بمراتب از فلسطین برای ما بهتر است!
نظام فکری شریعتی اگر مطابق با چارچوب #اندیشه_امام که همان #اسلام_ناب و تقابل با #اسلام_آمریکایی است، بازخوانی شود، ظرفیتهای زیادی برای تقابل علمی و عملی و اجتماعی با #متحجرین و #روشنفکران دارد. به شرطی که از چنبره سیطره این دو طیف در نگاه به شریعتی خارج شویم.
💢 جای خالی #شریعتی در منظومه فکری #حزب_الله محسوس است.
"مادام میشن یک دختر یهودی فرانسوی است. او پس از بازدید از #اسراییل با نوشتن گزارش ها و ایراد کنفرانس ها، #صهیونیسم را بزرگترین فاجعه پس از فاشیست خواند و سپس اعلام کرد که: "باید برای پرداخت کفاره همکیش بودنم با صهیونیسم بروم و جانم را به آوارگان مسلمان فلسطین بپردازم"
🔸رفت و لباس فداییان را پوشید و پس از سالها آوازه و شهرتی که در مبارزه با فاشیسم و قهرمانی در نهضت مقاومت پاریس علیه اشغال هیتلری ها که همه جا سخن از او بود، رفت و دیگر کسی نمی داند که آیا به آرزوی شهادتش برای آرمانهای مسلمین رسیده یا هنوز زنده است و گرم جهاد؟.
♦️و در همین ایام آن آقا که عمامه بر سر دارد و ریش سفید بر چانه و تکیه گاهش منبر پیامبر و ادعایش حمایت از ولایت علی(ع) و بنام روحانی شیعه و عالم مسلمان!اعلام می کند که:
"اسراییل بمراتب از فلسطین برای ما بهتر است، چون فدک را یهودی ها به پیغمبر به رضایت دادند و همین سنی ها از اهل بیت پیامبر به زور گرفتند!"
کتاب علی(ع) صفحه 323و324
به صحیفه آفتاب بپیوندید:صحیفه آفتاب...|جمال یزدانی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENWVFeuGRrOFfECL
نظام فکری شریعتی اگر مطابق با چارچوب #اندیشه_امام که همان #اسلام_ناب و تقابل با #اسلام_آمریکایی است، بازخوانی شود، ظرفیتهای زیادی برای تقابل علمی و عملی و اجتماعی با #متحجرین و #روشنفکران دارد. به شرطی که از چنبره سیطره این دو طیف در نگاه به شریعتی خارج شویم.
💢 جای خالی #شریعتی در منظومه فکری #حزب_الله محسوس است.
"مادام میشن یک دختر یهودی فرانسوی است. او پس از بازدید از #اسراییل با نوشتن گزارش ها و ایراد کنفرانس ها، #صهیونیسم را بزرگترین فاجعه پس از فاشیست خواند و سپس اعلام کرد که: "باید برای پرداخت کفاره همکیش بودنم با صهیونیسم بروم و جانم را به آوارگان مسلمان فلسطین بپردازم"
🔸رفت و لباس فداییان را پوشید و پس از سالها آوازه و شهرتی که در مبارزه با فاشیسم و قهرمانی در نهضت مقاومت پاریس علیه اشغال هیتلری ها که همه جا سخن از او بود، رفت و دیگر کسی نمی داند که آیا به آرزوی شهادتش برای آرمانهای مسلمین رسیده یا هنوز زنده است و گرم جهاد؟.
♦️و در همین ایام آن آقا که عمامه بر سر دارد و ریش سفید بر چانه و تکیه گاهش منبر پیامبر و ادعایش حمایت از ولایت علی(ع) و بنام روحانی شیعه و عالم مسلمان!اعلام می کند که:
"اسراییل بمراتب از فلسطین برای ما بهتر است، چون فدک را یهودی ها به پیغمبر به رضایت دادند و همین سنی ها از اهل بیت پیامبر به زور گرفتند!"
کتاب علی(ع) صفحه 323و324
به صحیفه آفتاب بپیوندید:صحیفه آفتاب...|جمال یزدانی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENWVFeuGRrOFfECL
#ایران_پس_از_جنگ . بازسازی گفتمان انقلاب اسلامی
#رحیم_کازرونی
به فدای همه #ایرانیان، در جهت #اسلام، علیه #تمدن_غرب
از نظر حقیر خطوط اصلی گفتمان انقلاب و دین برای جامعه ایرانی بعد از جنگ باید اینگونه باشد:
همه می دانیم همبستگی عظیمی در کل جامعه پدیدار آمده حول محوری خاص، از جهت ذهنی و عاطفی.
برای خود حقیر این اصلا تعجب برانگیز نبود و دهه هاست جنگ را به ناچار دریچه گشایش دوباره #استعدادهای_روحی این جامعه و زنده شدن فرهنگ انقلاب می دانستم.
به طور طبیعی سیر تحولات و پیام ها تا مدتی به سمت قدر دانستن همین همبستگی به پیش می رود. انشاءالله
خطر اصلی چیست؟ منتفی کردن اصل مبنای #دینی و #شرعی گفتمان انقلاب اسلامی و ایرانیت را بالاتر از اسلامیت نشاندن و صلح کل و هر گونه دوقطبی - ولو بر محور دین و شرع - ممنوع و همان چیزی که سران سلطه غرب و خود #اسراییل سالها دنبالش بودند در ایران:
پذیرش #تکثرگرایی فکری - فرهنگی لیبرال، خارج از چارچوب دین و شرع
اگر این را بپذیریم، غیر از معادله سود و ضرر مادی که در جنگ داشتیم، یک #خسارت_عمیق_نهایی خواهیم خورد و نصرت و رحمت الهی به این جامعه جلب نخواهد شد.
خب چه باید کرد؟ خلاصه:
منِ نوعی انقلابی و حزب الهی باید این #پیام را در مجموع گفتار و کردارم به جامعه برسانم:
من فدای هر ایرانی ای می شوم که در این جنگ دلش با ایران و مقاومت مقابل اسراییل و امریکا بود. حتی آن ایرانی کینه دار از من و نظام و آن بی حجاب و غربزده و ...
من زندگی و راحتی خودم را فدای اویی میکنم که دلش اینجاست. من جلودار کشیدن تاوان ها و رنج های این مقاومت بی پایانم. من این را باید به او «نشان» دهم.
من دوقطبی حق و باطل را از #درون_خودم رسم می کنم. درون هر کدام ما. نفس و خدا، شهوت و فطرت، اصالت دنیا و آخرت، اصالت ماده و معنا، اصالت قدرت و هدف .... دوقطبی ها را به همان ترتیبی که در دین خدا آمده رسم می کنم. تا برسم به دوقطبی های عملی تر و عینی تر
هیچ ایرانی ای را مصداق تمام حق یا باطل نمی کنم. این جبهه بندی ، نفراتی نیست. درون نفراتی است. نگاهم به باقی آدمها هم همینگونه. درون همه آنها این جنگ برقرار . تا می رسد به ظهور بیرونی شان
بین مراقبتم از جنگ حق و باطل در درون خودم، با مراقبتم نسبت به این جنگ در کلیت جامعه و اقشار دگر، باید #موازنه برقرار کنم.
نهی از منکر نکنم؟ قوانین عفاف و حجاب را پس بگیرم؟ شل کنیم کلا؟ همان آزادی های نامشروع قبل از جنگ برقرار و بیشتر هم بشوند؟ آن دستورکارهای #سازش فکری - فرهنگی - سیاسی با جهان غرب را دیگر فریاد سلبی نزنم؟ جهت دهی قشر سیاه به اکثریت خاکستری کشور با استفاده از امکانات کشور را مسامحه کنم؟ فیلترهای حداقلی فضای مجازی رها را بردارم؟
خیر . تازه فصل جدیدی از مقاومت علیه غرب سلطه گر و سکولار شروع شده است. اینبار با پذیرش بیشتری در اکثریت جامعه
اما بین ایجاب ها و سلب های خودم توازنی مجدد برقرار کنم. بین آنچه به جامعه عرضه می کنم و آنچه از جامعه سلب می کنم.
این سرمایه اجتماعی جدیدی که بدست آمده است را با چنان توازنی ببرم بسمت دین خدا. بسمت انقلاب اسلامی. نگذارم ببرند به سمت غرب محوری، بسمت شهوت، بسمت لیبرالیسم، در پوشش ایرانیت و امنیت و این مقولات.
تقابل مستقیم با آدمها را ببرم سمت تقابل با رفتارها و شاخص ها. مستقیما به خود آدمها و اقشار میانه جامعه نتازم.
خلاصه، سلب های گفتمان انقلاب و اسلام و شرع و انسانیت را شل نکنم. #ایجاب هایم را قوی کنم. متناسب جامعه ای که درونش برای ایران قوی و مستقل و هویت مند می تپد و تاوانش را «اجمالا» می پردازد.
#دوقطبی حق و باطل برای مدیریت تحولات ایران پس از جنگ همچنان باقی است. ما هستیم و غرب گرایان مقابل و بدنه ایرانیانی که گرایش شان به سمت ما بیشتر می شود و فرصت های ناب ایجابی و سلبی . در هر دو بعد. با تمرکز بیشتر
#رحیم_کازرونی
به فدای همه #ایرانیان، در جهت #اسلام، علیه #تمدن_غرب
از نظر حقیر خطوط اصلی گفتمان انقلاب و دین برای جامعه ایرانی بعد از جنگ باید اینگونه باشد:
همه می دانیم همبستگی عظیمی در کل جامعه پدیدار آمده حول محوری خاص، از جهت ذهنی و عاطفی.
برای خود حقیر این اصلا تعجب برانگیز نبود و دهه هاست جنگ را به ناچار دریچه گشایش دوباره #استعدادهای_روحی این جامعه و زنده شدن فرهنگ انقلاب می دانستم.
به طور طبیعی سیر تحولات و پیام ها تا مدتی به سمت قدر دانستن همین همبستگی به پیش می رود. انشاءالله
خطر اصلی چیست؟ منتفی کردن اصل مبنای #دینی و #شرعی گفتمان انقلاب اسلامی و ایرانیت را بالاتر از اسلامیت نشاندن و صلح کل و هر گونه دوقطبی - ولو بر محور دین و شرع - ممنوع و همان چیزی که سران سلطه غرب و خود #اسراییل سالها دنبالش بودند در ایران:
پذیرش #تکثرگرایی فکری - فرهنگی لیبرال، خارج از چارچوب دین و شرع
اگر این را بپذیریم، غیر از معادله سود و ضرر مادی که در جنگ داشتیم، یک #خسارت_عمیق_نهایی خواهیم خورد و نصرت و رحمت الهی به این جامعه جلب نخواهد شد.
خب چه باید کرد؟ خلاصه:
منِ نوعی انقلابی و حزب الهی باید این #پیام را در مجموع گفتار و کردارم به جامعه برسانم:
من فدای هر ایرانی ای می شوم که در این جنگ دلش با ایران و مقاومت مقابل اسراییل و امریکا بود. حتی آن ایرانی کینه دار از من و نظام و آن بی حجاب و غربزده و ...
من زندگی و راحتی خودم را فدای اویی میکنم که دلش اینجاست. من جلودار کشیدن تاوان ها و رنج های این مقاومت بی پایانم. من این را باید به او «نشان» دهم.
من دوقطبی حق و باطل را از #درون_خودم رسم می کنم. درون هر کدام ما. نفس و خدا، شهوت و فطرت، اصالت دنیا و آخرت، اصالت ماده و معنا، اصالت قدرت و هدف .... دوقطبی ها را به همان ترتیبی که در دین خدا آمده رسم می کنم. تا برسم به دوقطبی های عملی تر و عینی تر
هیچ ایرانی ای را مصداق تمام حق یا باطل نمی کنم. این جبهه بندی ، نفراتی نیست. درون نفراتی است. نگاهم به باقی آدمها هم همینگونه. درون همه آنها این جنگ برقرار . تا می رسد به ظهور بیرونی شان
بین مراقبتم از جنگ حق و باطل در درون خودم، با مراقبتم نسبت به این جنگ در کلیت جامعه و اقشار دگر، باید #موازنه برقرار کنم.
نهی از منکر نکنم؟ قوانین عفاف و حجاب را پس بگیرم؟ شل کنیم کلا؟ همان آزادی های نامشروع قبل از جنگ برقرار و بیشتر هم بشوند؟ آن دستورکارهای #سازش فکری - فرهنگی - سیاسی با جهان غرب را دیگر فریاد سلبی نزنم؟ جهت دهی قشر سیاه به اکثریت خاکستری کشور با استفاده از امکانات کشور را مسامحه کنم؟ فیلترهای حداقلی فضای مجازی رها را بردارم؟
خیر . تازه فصل جدیدی از مقاومت علیه غرب سلطه گر و سکولار شروع شده است. اینبار با پذیرش بیشتری در اکثریت جامعه
اما بین ایجاب ها و سلب های خودم توازنی مجدد برقرار کنم. بین آنچه به جامعه عرضه می کنم و آنچه از جامعه سلب می کنم.
این سرمایه اجتماعی جدیدی که بدست آمده است را با چنان توازنی ببرم بسمت دین خدا. بسمت انقلاب اسلامی. نگذارم ببرند به سمت غرب محوری، بسمت شهوت، بسمت لیبرالیسم، در پوشش ایرانیت و امنیت و این مقولات.
تقابل مستقیم با آدمها را ببرم سمت تقابل با رفتارها و شاخص ها. مستقیما به خود آدمها و اقشار میانه جامعه نتازم.
خلاصه، سلب های گفتمان انقلاب و اسلام و شرع و انسانیت را شل نکنم. #ایجاب هایم را قوی کنم. متناسب جامعه ای که درونش برای ایران قوی و مستقل و هویت مند می تپد و تاوانش را «اجمالا» می پردازد.
#دوقطبی حق و باطل برای مدیریت تحولات ایران پس از جنگ همچنان باقی است. ما هستیم و غرب گرایان مقابل و بدنه ایرانیانی که گرایش شان به سمت ما بیشتر می شود و فرصت های ناب ایجابی و سلبی . در هر دو بعد. با تمرکز بیشتر