جمهوری / محمد صادق شهبازی
5.08K subscribers
4.11K photos
1.45K videos
165 files
2.21K links
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
ارتباط با ادمین
@jomhouriadmin
Download Telegram
🔴 کشف آتش در فعالیت فرهنگی!
یک سبک‌شناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی




◀️ فن‌بسندگی یا فطرت‌باوری

روزی روزگاری، بیت‌الغزل سخن دغدغه‌مندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیام‌های اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانی‌مان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فن‌بسنده و فن‌پسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا می‌داند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایق‌ها، رفع حجاب‌ها و کم کردن فاصله‌هاست. در این چشم‌انداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روش‌های پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتش‌پذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل ‌شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطب‌پسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرت‌مند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمه‌ی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این می‌شود که کلا به تکنیک پشت پا می‌زند و درستش این که تکنیک را هم می‌آموزد و به کار می‌بندد، اما بی‌باکانه و خلاقانه و به‌اندازه.

◀️ از پیرایش تا آرایش

🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، می‌کوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور می‌زند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و ساده‌سازی پیام و «از میان برخاستن» پیام‌رسان را مطلوب می‌داند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیام‌رسان را پیچیده می‌کند و بارش را با روش‌ها سنگین می‌کند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی می‌رسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کم‌رویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش می‌رود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکت‌های بعدی مخاطبش دغدغه‌ای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیام‌رسان را جزء کوچکی از نقشه‌ی بزرگ #هدایت الاهی می‌بیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم ناب‌تر پیام و ارتباط عمیق‌تر با #مردم می‌خواند. پس پیام‌رسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیام‌رسان را متخصص تکنیک می‌کند و دچار توهم «خودمهم‌پنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال می‌کند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیم‌تر شدن مخاطب از پیام‌رسان است. در بزنگاه‌ها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرف‌ها و حتی روش‌های مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز می‌بیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.

◀️ سبک اول در مقام عمل

اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاه‌سازی عمومی بود و نه انجمن‌های مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومی‌ترین و عامه‌فهم‌ترین روش و نزدیک‌ترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمان‌ها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز می‌گفت اگر ما #تکلیف‌ را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان می‌دانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمه‌ی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بی‌قلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبک‌شناسی حاضر، با قدری ساده‌سازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهم‌تر این که قرار نیست پیام‌رسان #حق، نسبت به #ابزار بی‌مبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.

محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15

@smjmiry 👈
Forwarded from قبل انقلاب
📝بخش اول از ۳

"لولو چگونه بازیگر اصلی سیاست داخلی کشور شد؟"

هویت شناسی #غربگرایی و #محافظه_کاری

🔹اصلاح طلبها و اعتدالی ها برای انتخابات های مختلف هرگزینه و هرلیستی داشته باشند نخ تسبیح سیاست های شان تقریبا روی یک ریل است. وقتی می خواهند سرکار بیایند دقیقا می دانند می خواهند در کشور چکار کنند.

🔹سیاست های تعدیل و کوچک سازی دولت، رفتن به سمت خصوصی سازی گسترده حتی در نظام سلامت و بهداشت، کاهش تنش با اروپا و آمریکا جهت ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاران خارجی، هنرمند نوازی و بهبود اوضاع مالی پروژه های سینمایی و تئاتر و پاتوق های روشنفکری، بهبود روابط با کشورهای منطقه از جمله عربستان و بالتبع کمرنگ کردن ارتباط با نهضت های آزادیبخش، آزادی عمل بیشتر نظام بانکی و بی میلی به سامانه های شفافیت اقتصادی، علاقه مندی به پیوستن به سازمان تجارت جهانی، هزینه کردن نقدینگی عمدتا در تجارت و واردات، تکیه جدی به فروش نفت و الخ.

🔹با همین فرمول دولت آقای روحانی سرکار نیامده میشد حدس زد مثلا آقای آخوندی بعنوان نماینده انبوه سازان میلیاردر کشور چه با توزیع توده ای منابع در طرحی به نام مسکن مهر خواهد کرد. اقای قاضی زاده با هزارمیلیارد ثروت بعنوان نماینده بخش خصوصی چطور درآمد پزشکان متخصص را چندبرابر خواهد کرد و چه بر سر بخش دولتی و جاهایی مثل تامین اجتماعی خواهد آورد، رویکرد دولت جدید در پرونده هسته ای چه خواهد بود و سایر سیاست ها.

#ادامه_دارد

🔴 "عضویت در قبل انقلاب"👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/C6IP-D6TQ7_bL0KR6eME9g
Forwarded from قبل انقلاب
📝بخش دوم از ۳

"لولو چگونه بازیگر اصلی سیاست داخلی کشور شد؟"

هویت شناسی #غربگرایی و #محافظه_کاری

🔹ولی راستی ها هیچوقت خودشان هم نمی دانند می خواهند چکار کنند. چون غربگراها در ایران خیلی مبانی محکمتری از راستی ها و محافظه کارها دارند. مثلا دولت اول آقای احمدی نژاد که یک شرکت سهامی راستی بود در اقتصاد و مسکن و سلامت، متناقض ترین آدم ها را به خود می بیند. بعنوان‌ نمونه در ۴ سال اول ۳ تا رئیس کل بانک مرکزی عوض می کند چون تفاوت محافظه کارها با غربگراها همینست که نمی دانند می خواهند دقیقا چه کار کنند.

🔹باهمین‌ نگاه رویکرد مجالس اصولگرا به یک حوزه خاص را رصد کنید. از ان سر طیف و خوبترین تا این سرطیف و بدترین سیاستها که بعضا از غربگراها جلو زده اند را می توان دید.

🔹حالا یک ‌نگاه به همین لیست جبهه جدیدالتاسیس بیندازید. در هرحوزه ای که بخواهید از اقتصاد تا فرهنگ و بهداشت و مسکن و الباقی متناقض ترین آدمها هستند که سیاست هایی ۱۸۰ درجه خلاف هم را در دوران تصدی شان در کشور پیاده کرده اند یا خواهند کرد. حالا بازخوانی کارنامه و رویکرد های متفاوت و بعضا متناقض چهره های اقتصادی، یا چهره های فرهنگی یا سیاست خارجی یا آموزش و پرورشی یا مردان و زنان نظام سلامتی همچون خانوم دستجردی و آقای مرندی و الباقی را بگذارید کنار. ساده ترین حوزه برجام است.

🔹در لیست این جبهه از امثال مهدی محمدی و یاسر جبرائیلی که علی الظاهر از منتقدین سرسخت برجام بودند می توان یافت تا آقای محمدسعید احدیان مدیرمسئول روزنامه خراسان که یکی از اصلی ترین حامیان جناح راستی برجام بود و به جز سیل یادداشت ها و مصاحبه ها دوکتاب در حین مذاکرات درجهت حمایت از مذاکره کنندگان‌ نوشته است.

🔹دانشجو یا فعال سیاسی رای دهنده به جریان غربگرا دقیقا می داند دارد به چه چیزهایی رای می دهد و در حوزه هرکدام از مسائل اصلی کشور دقیقا چه اتفاقی رخ خواهد و این جبهه اگر سرکار بیاید مثلا کدام رویکرد را دنبال خواهد‌کرد. اما دانشجو و طیف فعالان اجتماعی رای دهنده به جریان‌محافظه کار هیچوقت با یک ‌پکی از رویکردها، سیاست ها و نگرش ها در حوزه مسائل اصلی کشور روبرو نیست.

#ادامه_دارد

🔴 "عضویت در قبل انقلاب"👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/C6IP-D6TQ7_bL0KR6eME9g
Forwarded from قبل انقلاب
📝بخش سوم از ۳

"لولو چگونه بازیگر اصلی سیاست داخلی کشور شد؟"

هویت شناسی #غربگرایی و #محافظه_کاری

🔹"آبگوشت بزباش تنها صنعت رقابت پذیر ما با دنیاست" این صرفا یک گزاره طلایی نیست.
یک دنیا پیام در خودش مستتر دارد. پیام غیر رقابتی بودن صنعت کشور، پیام کاستن از حمایت های دولتی از اقتصاد داخلی، پیام پیوستن به سازمان تجارت جهانی، پیام آزادتر کردن نظام تعرفه گذاری، گسترش مناطق آزاد در ایران و ...

🔹به جز چنین شعارهایی برای بسیج کردن یک بخش از فعالان اقتصادی، غربگراها هر انتخابات به موازات همین حرفها بدنه سیاسی و بدنه فعالان دانشجویی شان را هم با شعارهایی مثل عادی سازی رابطه با آمریکا، آزادی فعالیت های مدنی و مطبوعاتی، مسامحه و تساهل در امور فرهنگی و حجاب و .... بسیج می کنند و به میدان می آورند.

🔹در مقابل جریان محافظه کار هیچ حرف روشن و دقیقی در اقتصاد ندارد. اگر در انتخابات ‌مجلس هم اصولگراها می گویند لیست شان پر از اقتصاد دان است آنقدر گرایش ها و مبانی نظری متفاوت است که نمی شود یک خط حرف مشترک بین موتلفه ای ها با جوانترها یا با اقتصاد دان هایی مثل اقای توکلی و نادران و الباقی درآورد. در سیاست داخلی هم در روشن ترین اتفاقات یک دهه اخیر هم حرف یک دست ندارند. هنوز بین اصولگراها یک تحلیل مشترک از قضایای۸۸ بعنوان روشن ترین رخداد یک دهه گذشته وجود ندارد. هنوز برسر فتنه و مواضع مختلف و نقش هرکدام از اصولگراها دعواست.

🔹 لذا جریان غربگرایی در کشور حرفش خصوصی سازی گسترده یا تعامل با آمریکا یا تسامح فرهنگی و امثال چنین شعارهایی است و جریان محافطه کاری مهمترین حرفش اینهاست: "وحدت نکنیم دولت کنونی ادامه پیدا می کند"، "هدف ما فعلا گذر از وضعیت کنونی است برای مابقی اختلافات نظری بعدا حرف می زنیم"، "هرکس ما را قبول نکند یعنی خواهان ادامه روند موجود است" و ...
روشن است که غربگراها همیشه حرفهای جدی تر و افق های بلندتری برای بسیج بدنه شان از راستی ها و محافظه کارها دارند.

🔹از اینجا محافظه کارها همیشه به یک لولو برای فعالیت سیاسی و بسیج کردن بدنه فعالان نیازمندند. دولت مستقرکنونی، فتنه گران، انحرافی ها، دوم خردادی ها، و ...
وقتی هیچ حرف محکم و هویت سازی در هیچ حوزه ای وجود ندارد همیشه یک بدتر ذهنی باید تراشیده شود تا شما قبول کنید که زیر علم بدها سینه بزنید.


#ادامه_دارد

🔴 "عضویت در قبل انقلاب"👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/C6IP-D6TQ7_bL0KR6eME9g
Forwarded from آینده روشن
💢 صدا و سیما در کما!💢

📌 نقدی بر رویکردِ پرداخت صدا و سیما به موضوع رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی

1⃣ آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیت مهمی است. به همان میزان که سیاست ورزی 38 ساله جمهوری اسلامی متاثر از حضور و شخصیت ایشان است، رحلت و نبودشان هم مولفه ای کلیدی در صف آرایی جریانات سیاسیِ جدید خواهد بود. گزافه نیست اگر دوران سیاست ورزی ایرانِ پس از انقلاب، به قبل و بعد از «امروز» تقسیم شود.

2⃣ آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیت مهمی است. «ریشه» بسیاری از رویکردها و رفتارهای اقتصادی، اجتماعی، بین الملل و سیاسیِ ایران امروز را باید در اندیشه و آرمان شهر مطلوبِ ایشان از جمهوری اسلامی جستجو کرد. این جستجو حتما به نتایج حیرت آوری می رسد.

3⃣ آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیت مهمی است و باید رحلتش، بزرگوار و گرامی داشته شود. اما چگونه و تا کجا؟ زحمات، خدمات و دلسوزی ها جایِ خود اما مشخصاتِ آرمان شهر مطلوب ایشان چه میزان با آرمان شهر مطلوب امام و رهبری سازگاری دارد؟ اختلاف در جزییات است یا در مبنا؟! روش رسیدن به مقصد متفاوت است یا اساسا جهت گیری و مقصد دو گانه است؟!
🔶 توسعه درونزای متکی به داخل یا رویکرد وابستگی و اضمحلال در نظام جهانی
🔶 عدالتخواهی و محوریت دادن به توده مردم یا اشرافیت گرایی و خواص زدگی
🔶 استکبار ستیزی و مقابله ی تا پای جان با آمریکا و یا نزدیکی و مقاربتِ با آمریکا!
و ...

4⃣ هنرِ رسانه در جمع کردن وجهِ «تکریم و احترام رحلت ایشان و گرامیداشت زحمات و خدماتِ ایشان به ویژه در دوران تاسیس انقلاب» و وجهِ «ترسیم تمایزِات جدی در مبانی و عملکردِ ایشان در مسائل داخلی و جهانی در نسبت با مکتب امام روح الله (ره) به عنوان مکتب الگوی نظام اسلامی» است. رسانه ای که از حول تکریم، به آفتِ پوشاندن حقیقتِ مهم دوم دچار شود، نه رفتاری صادقانه داشته است نه انقلابی و نه حتی رفتاری حرفه ای در خورِ رفتار یک رسانه کاربلد

5⃣ ریشه شناسی #چرایی وقوع این پدیده در خطِ رسانه رسمی جمهوری اسلامی -که هر چند وقت یکبار تکرار می شود- بیش از آن که به ضد انقلابی گری یا نفوذ یا ... برگردد، به دو عامل باز می گردد:
🔶 #محافظه_کاری و ترس! که فرمود ترس، برادر مرگ است و رسانه ملی سال هاست که به واسطه ترس، در کما به سر می برد! و خود نمی داند و نمی فهمد...
🔶 فقدان #فکر و قوه عاقله ای که بتواند در موضوعات مهم اینچنینی فکر کند، تحلیل کند، تمامِ جوانب موضوع را ببیند و تصمیم بگیرد!

🔰داروی شفابخشِ حال و روز امروزِ رسانه ملی در جمله ای از شهید بزرگوار حسن باقری نهفته است:
اینگونه جنگیدن فایده ندارد، باید به خود #جرات داد..
_____________
🔅صریح‌ترین کانال اقتصادمقاومتی
🌐https://telegram.me/joinchat/CS4JwTu7cCtFXnT6OQpWkw
@tabagheh3_ir

⭕️علیه سیاست‌«ورزی»؛ تصویر محافظه­‌کارانه از کنشگری سیاسی

▪️مجتبی نامخواه

#آرمان_خواهی در #محافظه_کاری به بن‌بست می‌رسد. محافظه کارانی که هدف‌شان تنها حفظ نظام است. حفظ نظام را هم در بسط هر چه بیشتر عدالت و عدالت‌خواهی، به مثابه فلسفه مشروعیت نظام نمی‌بینند بلکه بیشتر در پی آن هستند که از طریق به نشستن خود(ها) بر کرسی قدرت، نظام را حفظ کنند! دست‌کم در طول مدت طولانی پس از جنگ هیچ ایده مشخصی برای حفظ نظام مطرح نکرده‌اند و همه­‌ی راه­ حل‌هاشان برای حفظ نظام از به قدرت رسیدن خودشان می­‌گذرد.

می‌گویند و زیادی هم می­‌گویند می‌خواهیم از #وضع_موجود عبور کنیم اما تمام منظورشان از وضع موجود و تمام وضع موجود در منظرشان، عبارت است از این که لحاف قدرت، روانداز دیگری است نه آن­ها. جز قدرت و جابجایی در آن به چیزی نمی‌اندیشند و اگر هم از فیش‌های نجومی و اشرافیت می‌نالند؛ به این معنی نیست که خوشان از ده برابر یک کارگر ساده، کمتر حقوق می‌گیرند؛ به این خاطر نیست که در بین خودشان بده‌بستان‌هایی که جرم میلیاردی‌ش قطعی اعلام شده ولی نادیده‌‌اش گرفته‌اند وجود ندارد؛ به این دلیل نیست که دل‌شان لک زده برای ساده‌زیستی؛ بلکه به این دلیل است که در راه تنها هدف‌شان که عبارت است از پایین کشیدن دیگری‌شان از قدرت، این مفاهیم کاربرد و فایده دارد. هم از این روی گرنه کسی ندیده روزی این جماعت گوشه‌ای از این مفاهیم (نقد اشرافیت و غیره) را برای کسی غیر از رقیب‌ سیاسی‌شان به کار ببرند.

الغرض دیرزمانی است جماعت فتوای‌شان این است «الیوم پایین کشیدن رقیب از سریر قدرت بأی نحو کان واجب است»! استعمال‌شان مَر مفاهیم انقلابی را نیز از باب همین «بأی نحو» است. والّا از این جماعت بیشتر از سیاست‌ورزی که عبارت است از لابی و جبهه و نظرسنجی، چیزی بر نمی‌آید که نمی‌آید و روشن است که توفیر چندانی نمی‌کند این #سیاست_ورزیِ محافظه‌کارانه را در حجره‌های بازار و ذیل شیخوخیت ریش‌‌سفیدها دنبال کنند یا به زعم خودشان نوگرایی کنند و بساط سیاست‌ورزی‌شان را در تحلیل‌ها و ترهات جامعه‌شناسانه و استراتجیک پهن کنند.

اقتضای محافظهکاری و بی‌آرمانی،‌ تکیه بر سیاست‌ورزی است؛ والا نه توفیق آرمان‌خواهی در عرصه سیاست، از خرداد 1342 به بعد معلول نبوغ شخصی است و نه بلاهت محافظه‌کارها، از خرداد 1342 به بعد، معلول نابلدی سیاست‌ورزی. سیاست‌ورزی یعنی تقلیل امر سیاسی، با همه‌ی ذوجوهی خود به زبان بدن، نحوه گفتار در مناظره‌ها و مانند آن. راه حلش هم عبارت است ست‌کردن کت و شلوار کاندیدا با پرده‌ی پشت‌ سرش! سیاست‌ورزی بسط تکنوکراتیسم به عرصه‌ی امر انسانی و سیاسی است. سیاست‌ورزی زایشگاه و زیست‌گاه سوداگران حرفه‌ای قدرت است؛ سیاست‌ورزانی که جز تاکتیک‌های سیاسی چیزی بلد نیستند و جز راه‌های کسب قدرت به چیز دیگری نمی‌اندیشند. گذشته را نمی‌دانم اما بیشتر از پنجاه سال است که مردم در حال مدیریت کردن سیاست‌ورزان حرفه‌ایِ نشسته در اتاق‌های فکر هستند. چه اصراری هست باز هم امتحان کنند؟ سیاست‌ورزی قوام روش‌شناختی محافظهکاری است.

📌 @tabagheh3_ir
@tabagheh3_ir

⭕️ #محافظه_کاری و #آرمان_خواهی

▪️مجتبی نامخواه

از ویژگی‌های ذاتی اندیشه محافظهکاری نفی آرمان‌شهرگرایی است. از نظر یک محافظه‌کار هر گونه کوشش برای تغییر «بنیادین» وضعِ موجود، انتزاعی و خیالی خوانده می‌شود. درک این نکته برای محافظه­‌کارها دشوار است که «در شرایطی که آرمانی برای تغییرِ بنیادین  وجود نداشته باشد، هیچ جنبشی شکل نمی‌گیرد». این بدان معنا نیست که هیچ تحرک اجتماعی‌ای با خاستگاه محافظهکاری شکل نخواهد گرفت؛ بلکه بدین معنا است که تحرک‌‌های اجتماعیِ محافظه‌کارانه، عوض این‌که به معنای دقیق کلمه معطوف به تغییر وضع موجود باشند، بیشتر ناشی از هراس از وضعِ بدتر خواهند بود. محافظهکاری عبارت است از مخالفت با اراده و طلبِ تغییرِ وضع موجود به سمت وضع مطلوب. بنابراین تحرک اگر ناشی از هراس وضع بدتر باشد، نه فقط نشانه‌ی عدم محافظهکاری نیست بلکه لازمه‌ی آن خواهد بود. لازمه­‌ای که سال­‌هاست به دلیل جریانِ تفوق یافته بر ذهن و زبان حزب­الله، ملازم است. 

آن­ها همواره به ما می­‌گویند یک «جریان انحرافی»، یک «فتنه­‌گر» و در یک کلام یک «لولو» وجود دارد که باید برای فرار از آن، به ما پناه ببرید. محافظه‌کاران همواره این چنین استدلال می‌کنند که باید برای جلوگیری از یک خطر بزرگ‌تر، از طلب حداکثری و استراتژی‌های آرمان‌خواهانه دست برداشت و در یک سطح تاکتیکی و سیاست‌ورزانه، به حداقل‌هایی «اکتفا» کنید که احتمال بیشتری برای برانگیختن توافق جمعی و تحقق عینی دارد. «اکتفا» عنصر مقوم محافظهکاری است.

نتیجه این اکتفاگرایی‌ و انتخاب به دلیل و داعیِ هراس از وضع بدتر، اغلب روشن است: «هراس» کانون مناسبی برای حرکت نیست. اقدام و انتخاب به خاطر هراس از وضع موجود، آنقدرها شوق انگیز نیست که منتهی به نتیجه‌ی مورد نظر شود. هر چند اگر هم به دلایلی دیگری محافظهکاری بتواند به مطلوبِ حداقلی و ممکن خود برسد، در عمل نتیجه‌ی حاصل شده، تفاوت ماهوی و معتنابهی با وضع موجود نخواهد داشت.

شاید از نگاه تاکتیکی و در کوتاه مدت اجماع بر عبور از وضع موجود، معقول‌تر و کم‌خطرتر از آرمان‌خواهی به نظر برسد؛ در دراز مدت اما با جایگزنی «هراس از وضع بدتر» به جای «کوشش برای وضع بهتر»، آن‌چنان «رکود» و «ارتجاع» را بر جبهه‌ی انقلاب حاکم می‌کند که نتیجه‌ای جز به مسلخ بردن انقلاب و یا بدتر از آن مسخ انقلاب به دنبال ندارد. «کنش‌گری به خاطر هراس از وضع بدتر» اگر چه در کوتاه‌مدت معقول‌تر و سهل‌الوصل‌تر از «کوشش برای تغییر معطوف به وضع مطلوب» به نظر می‌رسد اما از منظری کلان این کنش‌گری بازتولید کننده‌ ساختار/ فرایند ارتجاعی تام است. همین سیاست‌زدگی، «نگاه کوتاه مدت» و انتخابات‌گرایانه است که در  دو نیم دهه‌­ی اخیر، معبر مستمر بازتولید ارتجاع در جبهه­‌ی انقلاب بوده و اوضاع را به رکود کنونی کشانده است.

📝متن کامل این یادداشت را می‌توانید از لینک زیر بخوانید :
yon.ir/yRdQh
📌 @tabagheh3_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ امام جمعه‌ی جوان، مسئله‌ای را حل نمی‌کند...


🎙 #محمدصادق_شهبازی؛ نویسنده و پژوهشگر:

💬 مشکل نمازجمعه، #محافظه_کاری است؛ به جای امام‌جمعه ۷۰-۸۰ ساله، امام‌جمعه ۳۰-۴۰ ساله بگذاریم چیزی را حل نمی‌کند!

💬 اینکه سخنرانیِ پیش از خطبه یک مجتهد همچون آقای رحیم‌پور و مطالبه‌گری و درد دل مردم در #نماز_جمعه تحمل نمی‌شود، اسمش جذب همه گروه‌ها و جریان‌ها نیست!


🎬 @Mostazafin_TV
🔶فقدان تحلیل اجتماعی از تولید
نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»
#مجتبی_نامخواه
خلاصه مطلب

🔻شگفت‌آورترین و البته تأسف‌آورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخب‌های جوان مجلس یازدهم بود که در آن بر «منعطف کردن حداقل دستمزد در شهرهای کوچک» یا «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» تأکید شده بود.
🔻این پیشنهاد علاوه بر آن‌که «تقریبا تأثیر چندانی در تولید و جهش آن ندارد»؛ به طرز عمیقاً خطرناکی به صورت «ناقص و یکجانبه» مطرح شده؛ و از نقطه نظر اجتماعی، مآلاً «ضد تولید» خواهد بود.
🔻آیا پیشنهاد کاهش حداقل حقوق کارگران کمک به تولید است؟ این «کاهش حقوق» از نظر اقتصادی می‌تواند اندک تأثیر داشته باشد و میزانی از هزینه‌ دستمزد بنگاه‌های تولید، که که در کل حدود 4.6 درصد از هزینه‌های تولید است را بکاهد. آیا با اجرای چنین پیشنهادهایی اساساً نیرویی برای تولید باقی خواهد ماند؟
🔻نگاه صرفاً اقتصادی به تولید، یکی از گره‌های مقوله تولید در جامعه ماست. تولید اساساً و مآلاً یک امر اجتماعی است.
🔻جامعه‌شناسیِ تاریخی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد، «چارچوبه‌ی جناح راست» نه فقط هیچ‌گاه هیچ علاقه‌ای به نمایندگی اقشار فرودست و کارگران ندارد.
🔻اگر در دهه شصت احمد توکلی از خاستگاه چارچوبه‌ی جناح راست برخواسته و پیگری‌های فراوانی می‌کند که در قانون کار از ذکر عنوان «کارگر» خودداری شده و در عوض از کارگر به عنوان «اجیر» نام‌برده شود، درست به دلیل اقتضائات همین چارچوبه جناح راست است. اگر در دهه هفتاد به گفته عباس آخوندی، رئیس ستاد ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1376، «کل برنامه‌ی اقتصادی آقای ناطق را مسعود نیلی و محمد طبیبیان نوشتند»؛ اگر در دهه هشتاد مجلس هفتم «قانون مدیریت خدمات کشوری» را تصویب کردند که تبعیض چندین برابری را به رسمیت می‌شناسد و بستر یک دهه پرداخت حقوق نجومی می‌شود؛ همگی به دلیل این چارچوبه جناح راست است.
🔽پی نوشت:
(ورق بزنید)
در ادامه تصاویر اسنادی از دغدغه‌ها و فعالیت‌های عملی و نظری حزب جمهوری اسلامی در زمینه کارگری آمده است. چه شد که با گذشت تنها چهار دهه، معانی، مسئله‌ها و کنش جریان انقلابی از سطح و سبک حزب جمهوری اسلامی، به وضع کنونی رسید؟
منبع تصویر اصلی: کتاب سال سی.

#جهش_تولید
#کارگر
#محافظه_کاری
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران_سال_۹۹
#نواصولگرایی
https://www.instagram.com/p/B-QHPMLpfh4/?igshid=14cqpswzuniz6

متن کامل👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1399/01/09/

🔹@tabagheh3_ir