سرمقاله روزنامهی صبحنو. جریانی که در ظاهر خود را #نواصولگرا میداند اما نگران نبود ژنرالهای #اصولگرا در مجلس است.
محمد رضا باهنر یکی از ژنرالهای اصولگراست که از دوره دوم تا نهم نماینده مجلس بود.
#نواصولگرایی عنوان نه چندان جذاب اما فریبندهای است که میکوشد همان مناسبات اصولگرایی-قبیلهگرایی سابق را احیا کند.
بیشتر از ژنرالهای اصولگرا، باید نگران جادهصاف کنهای آنها باشیم که تحت عنوان نواصولگرایی، اصولگرایان تحولخواه و امثالهم، با شعار وحدت و غیره، زمینه تسلط جناح راست را فراهم آورده و بخش مهمی از #وضع_موجود و مرگ امر سیاسی در میان حزبالله را رقم زدهاند.
#نواصولگراها_همان_اصولگراها_هستند
#نواصولگرایی_جاده_صاف_کن_ژنرالهای_اصولگراست
https://t.iss.one/jomedia/219
محمد رضا باهنر یکی از ژنرالهای اصولگراست که از دوره دوم تا نهم نماینده مجلس بود.
#نواصولگرایی عنوان نه چندان جذاب اما فریبندهای است که میکوشد همان مناسبات اصولگرایی-قبیلهگرایی سابق را احیا کند.
بیشتر از ژنرالهای اصولگرا، باید نگران جادهصاف کنهای آنها باشیم که تحت عنوان نواصولگرایی، اصولگرایان تحولخواه و امثالهم، با شعار وحدت و غیره، زمینه تسلط جناح راست را فراهم آورده و بخش مهمی از #وضع_موجود و مرگ امر سیاسی در میان حزبالله را رقم زدهاند.
#نواصولگراها_همان_اصولگراها_هستند
#نواصولگرایی_جاده_صاف_کن_ژنرالهای_اصولگراست
https://t.iss.one/jomedia/219
Telegram
jom
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝نواصولگرایی دقیقاً چیست؟ بخش اول #یادداشت_مهمان 🔺سال گذشته در همین ایام بود که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در دورههای نهم، یازدهم و دوازدهم نامهای نوشته که مفهوم «نواصولگرایی» را میتوان دال مرکزی آن به حساب آورد. نواصولگرایی البته پیش از آن…
📝#نواصولگرایی_دقیقا_چیست_؟ 2
#یادداشت_میهمان
🔻نواصولگراها پیش از این تلاش میکردند حمایتهای اخیر خود از روحانی را به مواضع اخیر او مرتبط کنند. تلاشی که با تناقضهای بسیاری همراه بود و به همین دلیل نتیجهی چندانی به همراه نداشت. حالا اما یکی از روزنامههای نزدیک به محمد باقر قالیباف که از تریبونهای به اصطلاح نواصولگراهاست، سطح جدیدی از قرابت به دولت را به نمایش گذاشته است.
تیتر یک این روزنامه در 17 تیر 97 تلاش کرده در گزارشی عجیب اثبات کند روحانی با بقیه، شامل خاتمی، هاشمی و حتی ناطقنوری تفاوت دارد و خیلی از آنها انقلابیتر است. در این گزارش که عنوان آن در تمجید حسن روحانی، « #خط_شکن_سکوت »! نام دارد، صبحنو تلاش کرده نشان دهد مواضع اخیر نواصولگراها مبنایی انقلابی دارد. در بخشی از این گزارش در گفتگویی با علیرضا زاکانی جملهای از او نقل کرده که در نوع خود جالب است.
🔻هر چند صبحنو علیرضا زاکانی را «اصولگرا» معرفی کرده اما او از چهرههای نزدیک به «نواصولگراها»ست. او که در ایام منتهی به انتخابات 1384 عضو و مروج تشکیلات موسوم به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» به ریاست علیاکبر ناطق نوری بوده و در نهایت ریاست ستاد انتخابات قالیباف را در آن سال بر عهده داشته است، تلاش کرده نشان دهد روحانی از همان زمان با بقیه، حتی با ریاست وقت تشکیلات متبوعش، تفاوت داشته و به مراتب انقلابیتر است. زاکانی میگوید: «آقای خاتمی که رییسجمهوری است بهعنوان یک عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در ۲۳تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوب و انقلابی هم کرد.»!!
🔻جالب این جاست کمپین انتخاباتی قالیباف پیش از این از مواضع گذشته حسن روحانی برای نشان دادن تناقض مواضع او استفاده میکرد ولی حالا گویا به اقتضای ایام، این سخنان موضوعیت دیگری هم پیدا کرده و میتواند زمینهای برای تجلیل از روحانی به دست آنها بدهد!!
🔻اگر شرایط بینالمللی و یا مواضع «اخیر» روحانی اقتضای حمایت از او و دولت را دارد، تمجید از سخنان بیست سال پیش روحانی چه معنایی دارد؟ اگر سخنان بیست سال پیش روحانی قابل تمجید است، چرا امثال صبحنو طی پانصد شماره اخیر خود این کار را نکرده است؟ چرا انتشار چنین گزارشی در پانصد شماره اخیر صبحنو محال مینمایند و چرا انتشار این گزارش این اکنون این مجال را یافته است؟ چه چیزی اقتضا کرده کرده صبحنو این چنین از انقلابیگریهای روحانی بگوید؟ چه چیزی جز سیاستزدگیِ معطوف به قدرت میتواند این مواضع متناقض و دوگانه را توضیح دهد؟
🔻دستپاچگی صبحنو برای تمجید از روحانی اما آنجا جالبتر میشود که پایان یافتن فتنهی 78 را به روحانی نسبت میدهد! و در پایان گزارش مذکور میآورد: «به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
گزارش نویس صبحنو که در آغاز توصیف رهبری درباره وقایع 78 را آورده و از این مینویسد که به گفته رهبری «این حادثه تلخ قلب مرا جریحهدار کرد»، در پایان به نقش سخنان رهبر انقلاب در پایان دادن به این فتنه «هیچ» اشارهی نمیکند و در عواض پایان دادن به آن فتنه را به روحانی نسبت میدهد و از این مینویسد که این فتنه به واسطهی با «سخنرانی انقلابی» روحانی به پایان رسید! بار دیگر این جمله را مرور کنیم: « به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
🔻اگر چه تلاش برای بازسازی جناح راست در قالب اصولگرایی و بازسازی اصولگرایی در قالب نواصولگرایی به یک شخص باز نمیگردد اما نواصولگرایی بیش از هر چیز با یک نام به مثابه نشانه و نماینده یک جریان مؤثر و پرنفوذ پیوند خورده است، با نام محمد باقر قالیباف. سردار نواصولگرایی از سال 84 که ردای ریاست پلیس را برای کسب کرسی ریاست جمهوری از تن درآورد، تا کنون قریب به یک و نیم دهه است که کوشیده تا از طریق انتخاباتها به دولت راه یابد. حالا اما گویا شکستهای پیاپی وی مسیر دیگر پیش روی او و دیگر نواصولگراها قرار داده است. مسیری که یک سال پس از مناظرههای سرشار از درگیریهای چندشآور کلامی، از معبر تمجیدِ روحانی میگذرد.
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش دوم
https://t.iss.one/jomhouri/3823
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
#یادداشت_میهمان
🔻نواصولگراها پیش از این تلاش میکردند حمایتهای اخیر خود از روحانی را به مواضع اخیر او مرتبط کنند. تلاشی که با تناقضهای بسیاری همراه بود و به همین دلیل نتیجهی چندانی به همراه نداشت. حالا اما یکی از روزنامههای نزدیک به محمد باقر قالیباف که از تریبونهای به اصطلاح نواصولگراهاست، سطح جدیدی از قرابت به دولت را به نمایش گذاشته است.
تیتر یک این روزنامه در 17 تیر 97 تلاش کرده در گزارشی عجیب اثبات کند روحانی با بقیه، شامل خاتمی، هاشمی و حتی ناطقنوری تفاوت دارد و خیلی از آنها انقلابیتر است. در این گزارش که عنوان آن در تمجید حسن روحانی، « #خط_شکن_سکوت »! نام دارد، صبحنو تلاش کرده نشان دهد مواضع اخیر نواصولگراها مبنایی انقلابی دارد. در بخشی از این گزارش در گفتگویی با علیرضا زاکانی جملهای از او نقل کرده که در نوع خود جالب است.
🔻هر چند صبحنو علیرضا زاکانی را «اصولگرا» معرفی کرده اما او از چهرههای نزدیک به «نواصولگراها»ست. او که در ایام منتهی به انتخابات 1384 عضو و مروج تشکیلات موسوم به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» به ریاست علیاکبر ناطق نوری بوده و در نهایت ریاست ستاد انتخابات قالیباف را در آن سال بر عهده داشته است، تلاش کرده نشان دهد روحانی از همان زمان با بقیه، حتی با ریاست وقت تشکیلات متبوعش، تفاوت داشته و به مراتب انقلابیتر است. زاکانی میگوید: «آقای خاتمی که رییسجمهوری است بهعنوان یک عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در ۲۳تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوب و انقلابی هم کرد.»!!
🔻جالب این جاست کمپین انتخاباتی قالیباف پیش از این از مواضع گذشته حسن روحانی برای نشان دادن تناقض مواضع او استفاده میکرد ولی حالا گویا به اقتضای ایام، این سخنان موضوعیت دیگری هم پیدا کرده و میتواند زمینهای برای تجلیل از روحانی به دست آنها بدهد!!
🔻اگر شرایط بینالمللی و یا مواضع «اخیر» روحانی اقتضای حمایت از او و دولت را دارد، تمجید از سخنان بیست سال پیش روحانی چه معنایی دارد؟ اگر سخنان بیست سال پیش روحانی قابل تمجید است، چرا امثال صبحنو طی پانصد شماره اخیر خود این کار را نکرده است؟ چرا انتشار چنین گزارشی در پانصد شماره اخیر صبحنو محال مینمایند و چرا انتشار این گزارش این اکنون این مجال را یافته است؟ چه چیزی اقتضا کرده کرده صبحنو این چنین از انقلابیگریهای روحانی بگوید؟ چه چیزی جز سیاستزدگیِ معطوف به قدرت میتواند این مواضع متناقض و دوگانه را توضیح دهد؟
🔻دستپاچگی صبحنو برای تمجید از روحانی اما آنجا جالبتر میشود که پایان یافتن فتنهی 78 را به روحانی نسبت میدهد! و در پایان گزارش مذکور میآورد: «به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
گزارش نویس صبحنو که در آغاز توصیف رهبری درباره وقایع 78 را آورده و از این مینویسد که به گفته رهبری «این حادثه تلخ قلب مرا جریحهدار کرد»، در پایان به نقش سخنان رهبر انقلاب در پایان دادن به این فتنه «هیچ» اشارهی نمیکند و در عواض پایان دادن به آن فتنه را به روحانی نسبت میدهد و از این مینویسد که این فتنه به واسطهی با «سخنرانی انقلابی» روحانی به پایان رسید! بار دیگر این جمله را مرور کنیم: « به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید.»
🔻اگر چه تلاش برای بازسازی جناح راست در قالب اصولگرایی و بازسازی اصولگرایی در قالب نواصولگرایی به یک شخص باز نمیگردد اما نواصولگرایی بیش از هر چیز با یک نام به مثابه نشانه و نماینده یک جریان مؤثر و پرنفوذ پیوند خورده است، با نام محمد باقر قالیباف. سردار نواصولگرایی از سال 84 که ردای ریاست پلیس را برای کسب کرسی ریاست جمهوری از تن درآورد، تا کنون قریب به یک و نیم دهه است که کوشیده تا از طریق انتخاباتها به دولت راه یابد. حالا اما گویا شکستهای پیاپی وی مسیر دیگر پیش روی او و دیگر نواصولگراها قرار داده است. مسیری که یک سال پس از مناظرههای سرشار از درگیریهای چندشآور کلامی، از معبر تمجیدِ روحانی میگذرد.
https://t.iss.one/jomedia/228
بخش دوم
https://t.iss.one/jomhouri/3823
یادداشت پیشین
https://t.iss.one/jomhouri/3800
Telegram
jom
🔶فقدان تحلیل اجتماعی از تولید
نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»
#مجتبی_نامخواه
خلاصه مطلب
🔻شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم بود که در آن بر «منعطف کردن حداقل دستمزد در شهرهای کوچک» یا «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» تأکید شده بود.
🔻این پیشنهاد علاوه بر آنکه «تقریبا تأثیر چندانی در تولید و جهش آن ندارد»؛ به طرز عمیقاً خطرناکی به صورت «ناقص و یکجانبه» مطرح شده؛ و از نقطه نظر اجتماعی، مآلاً «ضد تولید» خواهد بود.
🔻آیا پیشنهاد کاهش حداقل حقوق کارگران کمک به تولید است؟ این «کاهش حقوق» از نظر اقتصادی میتواند اندک تأثیر داشته باشد و میزانی از هزینه دستمزد بنگاههای تولید، که که در کل حدود 4.6 درصد از هزینههای تولید است را بکاهد. آیا با اجرای چنین پیشنهادهایی اساساً نیرویی برای تولید باقی خواهد ماند؟
🔻نگاه صرفاً اقتصادی به تولید، یکی از گرههای مقوله تولید در جامعه ماست. تولید اساساً و مآلاً یک امر اجتماعی است.
🔻جامعهشناسیِ تاریخی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد، «چارچوبهی جناح راست» نه فقط هیچگاه هیچ علاقهای به نمایندگی اقشار فرودست و کارگران ندارد.
🔻اگر در دهه شصت احمد توکلی از خاستگاه چارچوبهی جناح راست برخواسته و پیگریهای فراوانی میکند که در قانون کار از ذکر عنوان «کارگر» خودداری شده و در عوض از کارگر به عنوان «اجیر» نامبرده شود، درست به دلیل اقتضائات همین چارچوبه جناح راست است. اگر در دهه هفتاد به گفته عباس آخوندی، رئیس ستاد ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1376، «کل برنامهی اقتصادی آقای ناطق را مسعود نیلی و محمد طبیبیان نوشتند»؛ اگر در دهه هشتاد مجلس هفتم «قانون مدیریت خدمات کشوری» را تصویب کردند که تبعیض چندین برابری را به رسمیت میشناسد و بستر یک دهه پرداخت حقوق نجومی میشود؛ همگی به دلیل این چارچوبه جناح راست است.
🔽پی نوشت:
(ورق بزنید)
در ادامه تصاویر اسنادی از دغدغهها و فعالیتهای عملی و نظری حزب جمهوری اسلامی در زمینه کارگری آمده است. چه شد که با گذشت تنها چهار دهه، معانی، مسئلهها و کنش جریان انقلابی از سطح و سبک حزب جمهوری اسلامی، به وضع کنونی رسید؟
منبع تصویر اصلی: کتاب سال سی.
#جهش_تولید
#کارگر
#محافظه_کاری
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران_سال_۹۹
#نواصولگرایی
https://www.instagram.com/p/B-QHPMLpfh4/?igshid=14cqpswzuniz6
متن کامل👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1399/01/09/
🔹@tabagheh3_ir
نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»
#مجتبی_نامخواه
خلاصه مطلب
🔻شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم بود که در آن بر «منعطف کردن حداقل دستمزد در شهرهای کوچک» یا «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» تأکید شده بود.
🔻این پیشنهاد علاوه بر آنکه «تقریبا تأثیر چندانی در تولید و جهش آن ندارد»؛ به طرز عمیقاً خطرناکی به صورت «ناقص و یکجانبه» مطرح شده؛ و از نقطه نظر اجتماعی، مآلاً «ضد تولید» خواهد بود.
🔻آیا پیشنهاد کاهش حداقل حقوق کارگران کمک به تولید است؟ این «کاهش حقوق» از نظر اقتصادی میتواند اندک تأثیر داشته باشد و میزانی از هزینه دستمزد بنگاههای تولید، که که در کل حدود 4.6 درصد از هزینههای تولید است را بکاهد. آیا با اجرای چنین پیشنهادهایی اساساً نیرویی برای تولید باقی خواهد ماند؟
🔻نگاه صرفاً اقتصادی به تولید، یکی از گرههای مقوله تولید در جامعه ماست. تولید اساساً و مآلاً یک امر اجتماعی است.
🔻جامعهشناسیِ تاریخی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد، «چارچوبهی جناح راست» نه فقط هیچگاه هیچ علاقهای به نمایندگی اقشار فرودست و کارگران ندارد.
🔻اگر در دهه شصت احمد توکلی از خاستگاه چارچوبهی جناح راست برخواسته و پیگریهای فراوانی میکند که در قانون کار از ذکر عنوان «کارگر» خودداری شده و در عوض از کارگر به عنوان «اجیر» نامبرده شود، درست به دلیل اقتضائات همین چارچوبه جناح راست است. اگر در دهه هفتاد به گفته عباس آخوندی، رئیس ستاد ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1376، «کل برنامهی اقتصادی آقای ناطق را مسعود نیلی و محمد طبیبیان نوشتند»؛ اگر در دهه هشتاد مجلس هفتم «قانون مدیریت خدمات کشوری» را تصویب کردند که تبعیض چندین برابری را به رسمیت میشناسد و بستر یک دهه پرداخت حقوق نجومی میشود؛ همگی به دلیل این چارچوبه جناح راست است.
🔽پی نوشت:
(ورق بزنید)
در ادامه تصاویر اسنادی از دغدغهها و فعالیتهای عملی و نظری حزب جمهوری اسلامی در زمینه کارگری آمده است. چه شد که با گذشت تنها چهار دهه، معانی، مسئلهها و کنش جریان انقلابی از سطح و سبک حزب جمهوری اسلامی، به وضع کنونی رسید؟
منبع تصویر اصلی: کتاب سال سی.
#جهش_تولید
#کارگر
#محافظه_کاری
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران_سال_۹۹
#نواصولگرایی
https://www.instagram.com/p/B-QHPMLpfh4/?igshid=14cqpswzuniz6
متن کامل👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1399/01/09/
🔹@tabagheh3_ir
Instagram
مجتبی نامخواه
🔶فقدان تحلیل اجتماعی از تولید نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» . 🔸🔶متن کامل مطلب را در وبلاگ #طبقه_سه بخوانید🔶🔸 شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم…