Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺آن رویِ جامعهشناسی!
نام #حمیدرضا_جلاییپور بهواسطهی فعالیتهای حزبی و مطبوعاتیاش، پس از دوم خرداد 1376 بر سر زبانها افتاد. او بعد از التهابات آن سالها، وجههای علمی برای خود دستوپا کرد و شد چهرهای دانشگاهی. چند تألیف هم در حوزهی جامعهشناسی دارد که توسط ناشران مطرح علوم انسانی، منتشر شده.
وقتی در قاب تلویزیون و در برنامهی #زاویه دیدمش، به اعتبارِ همان تألیفات جامعهشناختی و علمیاش، توقعم از برنامه بالا رفت. فکر میکردم خواهد توانست در موضوع برنامه (مطالبات جنبش دانشجویی) لااقل در حد و اندازهی کتاب «جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی»اش چند کلمه حرفِ حساب بزند. اما مع الاسف آنچه شنیدم جز حرفهای ایدئولوژیک، محافظهکارانه، اتوبوسی و زرد نبود. حیرتانگیزترین نکته اما در موضعگیریهای جلاییپور (در مقام یک جامعهشناسِ مدعی) دفاع تمامقد او از صاحبان قدرت بود؛ جامعهشناسی، اساساً همواره ادعا داشته که سرِ ناسازگاری با قدرت داشته و ذاتش با #نقد_قدرت سرشته شده؛ و اگر روزی میان قدرت و جامعهشناسی همنوایی و همراهی پیش آمد، جامعهشناسی، دیگر جامعهشناسی نیست. اتفاقاً حضراتِ جامعهشناسی همچون جلاییپور، با تکیه بر همین اصل است که خیلی وقتها با حاکمیت درمیافتند! وقتی دیدم دکتر جلاییپور دارد همانند یک هوادارِ دو آتشه از تمام مواضع دولتمردانِ دولتِ محبوبش دفاع میکند، قبل از هر چیز در صداقتِ جامعهشناسی شک کردم. جامعهشناسی و همراهی با قدرت؟! بالاخره جامعهشناس هستید یا سمپات قبایل سیاسی؟
پینوشت: نفسِ حضور دکتر جلاییپور و همفکرانش در رسانه را باید به فال نیک گرفت. نباید این چهرهها را با ممانعتهای محافظهکارانه، از دیده شدن و قضاوت شدن، محروم کرد. باید بیایند و حرف بزنند.
🔺آن رویِ جامعهشناسی!
نام #حمیدرضا_جلاییپور بهواسطهی فعالیتهای حزبی و مطبوعاتیاش، پس از دوم خرداد 1376 بر سر زبانها افتاد. او بعد از التهابات آن سالها، وجههای علمی برای خود دستوپا کرد و شد چهرهای دانشگاهی. چند تألیف هم در حوزهی جامعهشناسی دارد که توسط ناشران مطرح علوم انسانی، منتشر شده.
وقتی در قاب تلویزیون و در برنامهی #زاویه دیدمش، به اعتبارِ همان تألیفات جامعهشناختی و علمیاش، توقعم از برنامه بالا رفت. فکر میکردم خواهد توانست در موضوع برنامه (مطالبات جنبش دانشجویی) لااقل در حد و اندازهی کتاب «جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی»اش چند کلمه حرفِ حساب بزند. اما مع الاسف آنچه شنیدم جز حرفهای ایدئولوژیک، محافظهکارانه، اتوبوسی و زرد نبود. حیرتانگیزترین نکته اما در موضعگیریهای جلاییپور (در مقام یک جامعهشناسِ مدعی) دفاع تمامقد او از صاحبان قدرت بود؛ جامعهشناسی، اساساً همواره ادعا داشته که سرِ ناسازگاری با قدرت داشته و ذاتش با #نقد_قدرت سرشته شده؛ و اگر روزی میان قدرت و جامعهشناسی همنوایی و همراهی پیش آمد، جامعهشناسی، دیگر جامعهشناسی نیست. اتفاقاً حضراتِ جامعهشناسی همچون جلاییپور، با تکیه بر همین اصل است که خیلی وقتها با حاکمیت درمیافتند! وقتی دیدم دکتر جلاییپور دارد همانند یک هوادارِ دو آتشه از تمام مواضع دولتمردانِ دولتِ محبوبش دفاع میکند، قبل از هر چیز در صداقتِ جامعهشناسی شک کردم. جامعهشناسی و همراهی با قدرت؟! بالاخره جامعهشناس هستید یا سمپات قبایل سیاسی؟
پینوشت: نفسِ حضور دکتر جلاییپور و همفکرانش در رسانه را باید به فال نیک گرفت. نباید این چهرهها را با ممانعتهای محافظهکارانه، از دیده شدن و قضاوت شدن، محروم کرد. باید بیایند و حرف بزنند.
Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺غربشناسانِ ایراننشناس!
مناظرهی #بیژن_عبدالکریمی و #شهریار_زرشناس در برنامهی #زاویه، قابل تامل و حاوی درسهای ارزندهای بود.
موضوع گفتگو، اگرچه #نفوذ_فرهنگی بود و قاعدتاً این دو در دو قطب مخالف از حیث قائل بودن یا نبودن به نفوذ فرهنگی دشمن قرار دارند، اما نکتهی اساسیِ حاصل از این مناظره و مناظرات مشابه، چیز دیگریست.
دکتر عبدالکریمی، در حوزهی فلسفهی غرب، بسیار کوشیده و تالیفات متعددی دارد. میشود گفت که عمر خود را وقف غربشناسی و غربآموزی (بویژه در ساحت فلسفه) کرده و میتواند هایدگر و امثال او را بهتر از اروپاییها تدریس کند. همین تخصصِ متورمشدهی غربشناسانه، اما پاشنهآشیل امثال عبدالکریمی در شناختِ جامعهی ایران شده. آنها هر اندازه در شناخت غرب و فلسفه و جامعهشناسی مدرن تخصص مییابند، به همان نسبت در ایرانشناسی (خاصّه انقلاب اسلامیشناسی) فقیر و فقیرتر میشوند. اظهار نظرهای امثال عبدالکریمی در باب جامعهی ایران، هیچ مزیتی بر گفتارِ _ به قول خودشان_ عوامالناس ندارد!
عجیب است که اغلبِ #غربشناسان و #غربدانان، چنیناند!
چون مجال بازگویی محتوای مناظرهی مذکور نیست، میتوانید مشروح گفتگو را در آرشیو شبکه۴ در روز چهارشنبه ۲۷ بهمن، ملاحظه فرمایید.
🔺غربشناسانِ ایراننشناس!
مناظرهی #بیژن_عبدالکریمی و #شهریار_زرشناس در برنامهی #زاویه، قابل تامل و حاوی درسهای ارزندهای بود.
موضوع گفتگو، اگرچه #نفوذ_فرهنگی بود و قاعدتاً این دو در دو قطب مخالف از حیث قائل بودن یا نبودن به نفوذ فرهنگی دشمن قرار دارند، اما نکتهی اساسیِ حاصل از این مناظره و مناظرات مشابه، چیز دیگریست.
دکتر عبدالکریمی، در حوزهی فلسفهی غرب، بسیار کوشیده و تالیفات متعددی دارد. میشود گفت که عمر خود را وقف غربشناسی و غربآموزی (بویژه در ساحت فلسفه) کرده و میتواند هایدگر و امثال او را بهتر از اروپاییها تدریس کند. همین تخصصِ متورمشدهی غربشناسانه، اما پاشنهآشیل امثال عبدالکریمی در شناختِ جامعهی ایران شده. آنها هر اندازه در شناخت غرب و فلسفه و جامعهشناسی مدرن تخصص مییابند، به همان نسبت در ایرانشناسی (خاصّه انقلاب اسلامیشناسی) فقیر و فقیرتر میشوند. اظهار نظرهای امثال عبدالکریمی در باب جامعهی ایران، هیچ مزیتی بر گفتارِ _ به قول خودشان_ عوامالناس ندارد!
عجیب است که اغلبِ #غربشناسان و #غربدانان، چنیناند!
چون مجال بازگویی محتوای مناظرهی مذکور نیست، میتوانید مشروح گفتگو را در آرشیو شبکه۴ در روز چهارشنبه ۲۷ بهمن، ملاحظه فرمایید.