جمهوری / محمد صادق شهبازی
5.11K subscribers
4.09K photos
1.45K videos
163 files
2.21K links
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
ارتباط با ادمین
@jomhouriadmin
Download Telegram
📝در مدح صبر و مدارای عظیمی
#محسن_جعفری

🔺️دانشجویان علوم اجتماعی، در دوران کارشناسی با دوگانه‌ای باعنوان ساختار و عاملیت، آشنا می‌شوند. بدین معنی که ساختارهای بیرون از ذهن ما مانند، هنجارهای اجتماعی، ارزش‌ها، قوانین و علم، تنظیم‌کننده رفتار انسان هستند و البته هم‌زمان، ذهن انسان را نیز شکل می‌دهند. متعاقبا، ذهن نیز، به‌مثابه منبع و مرجع تصمیم‌گیری و کنشگری، هنجارها، ارزش‌ها و قوانین را باز تولید می کند و علم را تعمیق و ترمیم می‌کند. به‌عنوان مثال، اگر فردی مدتی با رعایت شعائر اسلامی در صندوق قرض‌الحسنه ای محلی کار کرده باشد و پس از آن به‌عنوان کارمند یا مدیر وارد یک بانک دولتی یا خصوصی شود، به‌تدریج، علم، ارزش‌ها و هنجارهای بانک در او نهادینه می‌شود، البته او با علم به این موضوع سعی می‌کند تن به ادامه کار در بانک ندهد. یکی از دلایل امتناع برخی افراد از کارمندشدن (اصطلاحا پشت‌میزنشینی) نیز همین است. فرد احساس می‌کند که در صورت انتخاب شغل کارمندی، توانایی‌های او که اهم و اولای آن، ذهن خلاق اوست به محاق می‌رود. همان ساختار ذهنی که آماده جهش و تحول است و بیم رخوت کارمندی برآن می‌رود.

🔺️این نکته پیرامون جهادگرانی که سال‌ها در این حوزه، نفس زده‌اند، بیشتر صدق می‌کند. از این منظر که جهاد سازندگی، ساختاری متفاوت از ساختارهای معمول دولتی داشت و این ساختار را در ذهن و ادراکات اعضای خود درونی و ملکه می‌کرد به‌طوری که جهادگر در مواجه با محیط، تنگناها، بحران‌ها و چالش‌های پیش رو، با شیوه‌ای متفاوت و البته با کارآمدی بالاتر تصمیم می‌گرفت و اقدام می‌کرد. از قضا، جهاد سازندگی، در مقابل ساختارهای دولتی و به‌اصطلاح طاغوتی وقت شکل گرفت. با مقایسه دستاوردهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاریش با سایر دستگاه‌های اجرایی برجای‌مانده از رژیم پهلوی به خوبی می‌توان کارآمدی، شکوفایی و بالندگی این نهاد و اعضای آن را درک کرد.

🔺️بنابراین مساله اصلی جهادگران، پس از انحلال ساختار واقعی جهاد، صیانت از ساختار شکل‌گرفته و منعکس‌شده در ذهن آن‌هاست برای انتقال به نسل‌های بعدی. الگو، نظام، فرآیندهای تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، مدیریتی جهاد گوهری است که با خون و عرق بسیار به دست آمده و نباید به سادگی آن را وانهاد.

🔺️جهادگر باید چگونه از این میراث صیانت کند؟ برای مثال با کارمند نشدن، به‌دنبال شرکت خصوصی و دنبال سود و پول گرفتن و اصالت ندادن به هر آنچه غیر از جهاد است. مسئله‌ای که برخی از جهادگران عزیز بر آن واقف نبودند و سال‌ها با هدف خدمت به نظام در مناصب و سمت‌های دولتی و خصوصی سپری کردند ولی متاسفانه الگوی مدیریتی جهاد را از یاد بردند یا آن را در ذهن خود کم‌رنگ ساختند.

🔺️در عمل و در مصاحبه تجربه‌نگارانه با برخی جهادگران که از چند سال قبل، توفیق آن حاصل شد، این موضوع به‌عینه به چشم می‌خورد. جهادگرانی که بعضا اگر چه روحیه جهادگری را در خود حفظ کرده بودند اما عملا منطبق بر ساختارهای علم مدیریت عمل می‌کردند. ساختار ذهنی جهادگرایانه آن‌ها با ادغام در ساختار بوروکراتیک کمابیش استحاله شده بود. وقتی از آنها، پیرامون چیستی و چرایی "مدیریت شورایی در جهاد" سوال می‌کردیم، ساختار هیئت‌مدیره‌ای و مدیرعاملی را بازگو و تحلیل می‌کردند. یا به‌علت عدم تامل و غور کافی، به ذکر خاطره بسنده می‌کردند و یا اینکه اساسا در کارآمدی ساختاری جهاد تشکیک می‌کردند.

🔺️مهندس عظیمی باور داشت که با ساختارهای مدیریتی غربی، نمی‌توان اهداف متعالی انقلاب را تامین کرد و از دیدگاه او الگوی مدیریت جهادی به‌مثابه کیمیایی بود برای تبدیل مس جوانان داوطلب به طلای پختگی و کارآمدی (تعبیر خود ایشان). مهندس عظیمی که خود قبل از انقلاب، مدیریت شرکت عمرانی بزرگی را بر عهده داشت و حتی در جبهه به جهادگران درس مدیریت می‌داد به این نتیجه رسیده بود که سبک مدیریت در جهاد، بسیار فراتر از شیوه مرسوم مدیریت است. بعد از جنگ و انحلال تشکیلات پشتیبانی و مهندسی جهاد و همچنین استحاله نهایی جهاد به دست وزیر وقت، مهندس عظیمی، تمام وقت خود را صرف ادامه راه جهاد و احیای آن کرد. او یا به تامل و تفکر در الگوی جهاد می‌پرداخت یا مشغول پیاده‌سازی این الگو در قالب توسعه محلی، طرح های توسعه‌ای در حوزه کشاورزی و ... بود، و یا تجربیات خود را به نیروهای مقاومت در لبنان و سوریه منتقل می‌کرد. با اینکه مشاور وزیر بود، اما بعد از زلزله رودبار و منجیل در سال 1369 یک‌تنه و با خانواده به مناطق زلزله‌زده رفت، تا الگوی توسعه محلی برگرفته از تجارب جهاد را پیاده کند و از فقر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی محرومان منطقه بکاهد. جالب این‌جاست، زمانی که ما نسل سومی ها با پرستیژ دانشگاهی برای بهره گیری از تجربیات به خدمتشان می‌رفتیم، به سادگی اعتماد نمی کرد. تعبیرشان این بود که این گوهر را نباید دست هر کسی سپرد.

بخش دوم
https://t.iss.one/jomhouri/5481
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝در مدح صبر و مدارای عظیمی #محسن_جعفری 🔺️دانشجویان علوم اجتماعی، در دوران کارشناسی با دوگانه‌ای باعنوان ساختار و عاملیت، آشنا می‌شوند. بدین معنی که ساختارهای بیرون از ذهن ما مانند، هنجارهای اجتماعی، ارزش‌ها، قوانین و علم، تنظیم‌کننده رفتار انسان هستند و البته…
📝در مدح صبر و مدارای عظیمی بخص دوم
#محسن_جعفری

🔺️حداقل چند سال طول کشید تا حاج آقای عظیمی حلقه دوستان صدیق خود را پیدا کرد. شاید اگر مهندس عظیمی نبود، برای نسل جدید از جهاد جز عکس و خاطره مبهم و گنگ به یادگار نمی‌ماند. تصورم بر این است که اومانده بود تا این میراث را منتقل کند و سپس پربگشاید. خداوند متعال برای هر فردی، امری مقدر ساخته و این ماموریت استاد بزرگ ما بود.

👈پی نوشت1:
🔺️اگرچه مهندس عظیمی در میان جهادگران در ادراک و بیان الگوی مدیریت جهادی شاخص و سرآمد بود اما بسیارند جهادگرانی که معدنی‌اند از تجربیات جهاد در حوزه‌های عمومی و تخصصی و بسیار مشتاق برای انتقال تجربیات خود به نسل جوان.

👈پی نوشت2:
الحمدلله تلاش برای معدن‌کاوی از جهاد شکل گرفته و می بایست شتاب بگیرد. آن‌هایی که در فقدان مهندس عظیمی و عدم دسترسی به ایشان افسوس می‌خورند، کتاب "رسم جهاد" را بارها و بارها مطالعه کنند. کتابی که خود ایشان معتقد بود بر تارک کتب منتشر شده از جهاد خواهد درخشید.

👈پی نوشت3:
برادر عزیزم مهندس علی مشایخی کتاب تجربیات ایشان از سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد را سریع تر منتشر کنند.

بخش اول👇
https://t.iss.one/jomhouri/5479

@jomhouri
📌برای دهمین روز رفتنت
#محسن_جعفری

🔹از استاد شهیدمان مهندس #حسینعلی_عظیمی یک‌ کتاب منتشر شده، کتابی در دست انتشار و مجموعه مصاحبه ها و مقالاتی به یادگار مانده و خیل جوانانی که با ایشان محشور بوده و از محضرشان تلمذ کرده اند.

🔸 ایشان بعد از استحاله و انحلال #جهادسازندگی سالها در باب این نهاد و ساختار و سازمان و فرایندش تحقیق و تامل کردند و هر پژوهشگر و استادی که از نزدیک با مباحث ایشان آشنا میشد صحه بر قوت و تسلط علمی ایشان بر تجربیات جهاد می‌گذاشت.

🔹سوالی که برای بعضی دوستان ما مطرح است این است که آیا ما(ازشبکه مومنین به جهاد تا جامعه دانشگاهی) توانستیم از محضرشان آنچنان که قدر ایشان است بهره مند شویم. فی المثل برای شهید طهرانی مقدم یا حاج قاسم پاسخ این سوال بله است. نهضت ادامه دار این دو بزرگوار در صنایع موشکی و رزمندگان بدون مرز، بزرگترین نشانه است.

🔸تصور میکنم برای بهره مندی از دانش و تجربه یک پیشکسوت نظامی یا مدیر لایق جهادی باید دو عرصه را فراهم ساخت. در دانشگاه کرسی علمی و تجربی و در عرصه اجرا، جایگاه و شأنیت مشاورت و هدایت. تا خبره جهادی بتواند آنچه را که از گذشته به میراث دارد در دنیای کنونی و اقتضائات زمانه بازتولید کند و در علم و عمل به نسل جوان منتقل نماید.

🔹استاد شهید عظیمی حقیقتا لایق این دو جایگاه بود ولی نه دانشگاه رسماً این عرصه را برای ایشان فراهم ساخت و نه ساختار اجرایی فرصت سازی کرد. در دانشگاه شبکه مومن به ایشان در دانشگاه ‌امام حسین اندکی تلاش نمود و در اجرا خود ایشان در طرح سیمرغ و طرح توسعه محلی دیلمان پیشگام شد. برخلاف آنچه برای بزرگان سپاه رقم خورد و می‌خورد.

🔸اما چرا؟
ساختارهای علمی و اجرایی کشور نه تنها قدر و منزلت اساتیدی چون مهندس عظیمی را نمیدانند بلکه ناآشنا و حتی منکر دستاوردهای جهادسازندگی اند. بعضاً آن را به اقتضائات دهه پر‌شور و‌حرارت دهه شصت حواله می‌دهند و این اشتباه محاسباتی آن هاست.
باید جهاد را به آن ها شناساند تا قدر عظیمی ها دانسته شود و باید بودجه نهادهای حاکمیتی خرج انتقال دانش و تجربه جهاد به نسل امروز ما شود تا با گذشته پرافتخارمان بیگانه نگردیم.

🔺پی نوشت۱:
در راستای دانسته شدن قدر جهاد، بزودی کتاب جهادسازندگی از تاسیس تا نهادی سازی(ماحصل تز دکتری دانشجوی آمریکایی و پایان نامه برتر بخش خاورمیانه دانشگاه فلوریدا) را رونمایی خواهیم کرد. کرونا فرصت خوبی است برای مطالعه این کتاب.

🔺پی نوشت ۲:
استاد عزیزمان فرمولی برای تربیت جهادی نسل جوان‌ شبیه فرمول حاج قاسم و‌ حاج حسن داشت که در یادداشت بعدی خواهم گفت‌.
https://t.iss.one/jomedia/329