Forwarded from منتظرقائم
📝 #بخوانید | بخش اول
◾ متن نامه جمعی از تشکلهای دانشجویی به رییس سازمان صداوسیما
بسم الله الرحمن الرحیم
مَنْ جَعَلَ اَلْحَقَّ مَطْلَبَهُ لاَنَ لَهُ اَلشَّدِيدُ وَ قَرُبَ عَلَيْهِ اَلْبَعِيد (امیرالمومنین علیه السلام)
جناب آقای دکتر علیعسگری، رییس محترم سازمان صداوسیما
سلام علیکم؛
🔹 بدون شک تصدیق میفرمایید که تار و پود انقلاب اسلامی با نوای پر درد مستضعفان و محرومان گره خورده و نوای حریت بخش امام خمینی(ره) با حنجره خونآلود پابرهنگان به گوش جهانیان رسیده است؛ از این رو یقیناً تمامی نهادهای جمهوری اسلامی ایران در قبال این حنجرهای به خون آلوده که صاحبان اصلی انقلاب هستند، مسئولاند. با این حال اما متاسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی، هنوز هم نتوانسته دِین خود را به خون پاک شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ادا کند. رسانه ملی دارای ظرفیت بالقوهی بالایی برای اصلاح امور جاری کشور بوده و هست اما متاسفانه به خاطر بسیاری از سیاستهای غلط و آمیخته با #محافظهکاری، این فرصت عظیم در کثیری از موارد به تهدیدی برای کشور بدل گشته است.
🔹 جناب آقای علیعسگری! سازمان تحت امر جنابعالی وظیفه دارد در کنار به تصویر کشیدن هنرمندانه پیشرفتهای نظام، در راستای برطرف کردن کاستیهای امور جاری کشور، مسئولین مربوطه را مجبور به شنیدن مطالبات و پاسخگویی کند. سازمان صداوسیما میتواند با نقد مصلحانه و جدال احسن، زمینهی #تغییرات_اساسی را در ساختارهای معیوب فراهم کند. تشکیلات تحت امر شما میبایست افکارعمومی را با جهتدهی درست و چارچوبمند، به تضمینی برای حسن اجرای وظایف مسئولین بدل کند. رسانه ملی وظیفه دارد با شجاعت تمام، آینهی محرومیتها باشد و نوای دردآور مستضعفان را منعکس کند. انعکاس منصفانه و به دور از سیاهنماییِ کاستیها و ضعفها، تنها راه امیدآفرینی در عرصه عمومی است. چنانچه رسانه ملی به دور از ترس و محافظهکاری به مصادیق دردآوری چون قصهی پرغصهی مردم #غیزانیه و ماجرای دردآور مرحوم #آسیه_پناهی میپرداخت، زمینه برای رفع ساختارهایی که اینچنین میوههایی تلخ را ثمر میدهند، فراهم میشد.
🔹 آقای علیعسگری! تفکر امنیتیزدهی حاکم بر سازمان صداوسیما از هرگونه چالش و نقد واهمه دارد و فعالانه تلاش میکند با تولید برساختهایی پوچ، واقعیات را بپوشاند، غافل از آنکه این رویه نه تنها ضامن امنیت نیست، بلکه مردمی را که در تزاور دائمی با ناکارآمدیها قرار دارند، به ورطهی بیاعتمادی و #ناامیدی میکشاند. چنانچه شما و سیاستگذاران عالی صداوسیما حقیقتاً دغدغهی امنیت عمومی و امیدآفرینی را دارید، از این رویکرد غلط دست بکشید. سیاستهای دوگانهی رسانهی ملی مخصوصاً در عرصهی خبررسانی مردم را به دامن رسانههای معاند میفرستد. آقای #آخوندی، معاونت محترم سیاسی چطور از تناقضات شگرف در امور خبررسانیِ سازمان دچار حیرت نمیشوند؟! چطور است که رسانهی ملی اعتراضات بحق و مسالمتآمیز مردم محروم و مستضعف کشور را پوشش نمیدهد اما بخش قابل توجهی از زمان اخبار به اعتراضات مردم آمریکا اختصاص مییابد؟! ظلم رژیم سفاک و ظالم آمریکا برای ما تازگی ندارد. وحشیگری پلیس جنایتکار آمریکا به ماجرای #جرج_فلوید محدود نمیشود و نگارندگان این نامه لزوم اطلاعرسانی در خصوص بحرانهای بیشمار تمدن غرب را ابداً نفی نمیکنند، لکن بازتاب ظلم حکومت آمریکا بدون انعکاسی عاری از محافظهکاری در برخورد شدید پلیس با مردم مظلوم غیزانیه و مصادیق مشابه، نتیجهای جز بیاعتبار کردن رسانهی ملی، ناامیدی و هدایت مردم به دامن بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب ندارد. رسانهای که توییت خوانندگان هالیوودی را بر قاب تلویزیون نمایش میدهد اما جوانان مومن و حقطلب را به جرم صراحت لسان #سانسور میکند، بدون تعارف، رسانهی انقلابی نیست.
🔹 ماهیت انقلاب اسلامی ایران با حقطلبی ممزوج است و همین اصل اگر سرلوحهی امور خبری سازمان قرار گیرد، گام اول برای اصلاح رویههای غلط برداشته شده است. حقگویی، خودی و غیرخودی و بالا و پایین و چپ و راست نمیشناسد. متاسفانه سازمان صداوسیما نسبت به وظایف فوق الذکر عملکردی ناامیدانه داشته و دارد. رسانه ملی به جای استقبال از نقد مصلحانه قوای سهگانه به محملی برای لاپوشانی و توجیه نواقص مسئولین تقلیل یافته است. حیرت انگیز است که سازمان تحت امر حضرتعالی به جای تشویق و تقویت معدود برنامههایی که دلسوزانه و با رویکردی انقلابی در صدد ارتقای بینش سیاسی و حل مشکلات بودهاند، اقدام به تعطیلی یا سانسور آنها مینماید. به طور خاص دو برنامه «#ثریا» و «#جهانآرا» (با وجود نقدهایی که میتوان به آنها وارد دانست) به خاطر رویکرد حقطلبانهشان تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت در وضعیتی قرار گرفتند که باید بین تعطیلی و سانسور یکی را برمیگزیدند.
🔸 ادامه 👇
🆔 @dideban_isu
📝 #بخوانید | بخ
◾ متن نامه جمعی از تشکلهای دانشجویی به رییس سازمان صداوسیما
بسم الله الرحمن الرحیم
مَنْ جَعَلَ اَلْحَقَّ مَطْلَبَهُ لاَنَ لَهُ اَلشَّدِيدُ وَ قَرُبَ عَلَيْهِ اَلْبَعِيد (امیرالمومنین علیه السلام)
جناب آقای دکتر علیعسگری، رییس محترم سازمان صداوسیما
سلام علیکم؛
🔹 بدون شک تصدیق میفرمایید که تار و پود انقلاب اسلامی با نوای پر درد مستضعفان و محرومان گره خورده و نوای حریت بخش امام خمینی(ره) با حنجره خونآلود پابرهنگان به گوش جهانیان رسیده است؛ از این رو یقیناً تمامی نهادهای جمهوری اسلامی ایران در قبال این حنجرهای به خون آلوده که صاحبان اصلی انقلاب هستند، مسئولاند. با این حال اما متاسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی، هنوز هم نتوانسته دِین خود را به خون پاک شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ادا کند. رسانه ملی دارای ظرفیت بالقوهی بالایی برای اصلاح امور جاری کشور بوده و هست اما متاسفانه به خاطر بسیاری از سیاستهای غلط و آمیخته با #محافظهکاری، این فرصت عظیم در کثیری از موارد به تهدیدی برای کشور بدل گشته است.
🔹 جناب آقای علیعسگری! سازمان تحت امر جنابعالی وظیفه دارد در کنار به تصویر کشیدن هنرمندانه پیشرفتهای نظام، در راستای برطرف کردن کاستیهای امور جاری کشور، مسئولین مربوطه را مجبور به شنیدن مطالبات و پاسخگویی کند. سازمان صداوسیما میتواند با نقد مصلحانه و جدال احسن، زمینهی #تغییرات_اساسی را در ساختارهای معیوب فراهم کند. تشکیلات تحت امر شما میبایست افکارعمومی را با جهتدهی درست و چارچوبمند، به تضمینی برای حسن اجرای وظایف مسئولین بدل کند. رسانه ملی وظیفه دارد با شجاعت تمام، آینهی محرومیتها باشد و نوای دردآور مستضعفان را منعکس کند. انعکاس منصفانه و به دور از سیاهنماییِ کاستیها و ضعفها، تنها راه امیدآفرینی در عرصه عمومی است. چنانچه رسانه ملی به دور از ترس و محافظهکاری به مصادیق دردآوری چون قصهی پرغصهی مردم #غیزانیه و ماجرای دردآور مرحوم #آسیه_پناهی میپرداخت، زمینه برای رفع ساختارهایی که اینچنین میوههایی تلخ را ثمر میدهند، فراهم میشد.
🔹 آقای علیعسگری! تفکر امنیتیزدهی حاکم بر سازمان صداوسیما از هرگونه چالش و نقد واهمه دارد و فعالانه تلاش میکند با تولید برساختهایی پوچ، واقعیات را بپوشاند، غافل از آنکه این رویه نه تنها ضامن امنیت نیست، بلکه مردمی را که در تزاور دائمی با ناکارآمدیها قرار دارند، به ورطهی بیاعتمادی و #ناامیدی میکشاند. چنانچه شما و سیاستگذاران عالی صداوسیما حقیقتاً دغدغهی امنیت عمومی و امیدآفرینی را دارید، از این رویکرد غلط دست بکشید. سیاستهای دوگانهی رسانهی ملی مخصوصاً در عرصهی خبررسانی مردم را به دامن رسانههای معاند میفرستد. آقای #آخوندی، معاونت محترم سیاسی چطور از تناقضات شگرف در امور خبررسانیِ سازمان دچار حیرت نمیشوند؟! چطور است که رسانهی ملی اعتراضات بحق و مسالمتآمیز مردم محروم و مستضعف کشور را پوشش نمیدهد اما بخش قابل توجهی از زمان اخبار به اعتراضات مردم آمریکا اختصاص مییابد؟! ظلم رژیم سفاک و ظالم آمریکا برای ما تازگی ندارد. وحشیگری پلیس جنایتکار آمریکا به ماجرای #جرج_فلوید محدود نمیشود و نگارندگان این نامه لزوم اطلاعرسانی در خصوص بحرانهای بیشمار تمدن غرب را ابداً نفی نمیکنند، لکن بازتاب ظلم حکومت آمریکا بدون انعکاسی عاری از محافظهکاری در برخورد شدید پلیس با مردم مظلوم غیزانیه و مصادیق مشابه، نتیجهای جز بیاعتبار کردن رسانهی ملی، ناامیدی و هدایت مردم به دامن بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب ندارد. رسانهای که توییت خوانندگان هالیوودی را بر قاب تلویزیون نمایش میدهد اما جوانان مومن و حقطلب را به جرم صراحت لسان #سانسور میکند، بدون تعارف، رسانهی انقلابی نیست.
🔹 ماهیت انقلاب اسلامی ایران با حقطلبی ممزوج است و همین اصل اگر سرلوحهی امور خبری سازمان قرار گیرد، گام اول برای اصلاح رویههای غلط برداشته شده است. حقگویی، خودی و غیرخودی و بالا و پایین و چپ و راست نمیشناسد. متاسفانه سازمان صداوسیما نسبت به وظایف فوق الذکر عملکردی ناامیدانه داشته و دارد. رسانه ملی به جای استقبال از نقد مصلحانه قوای سهگانه به محملی برای لاپوشانی و توجیه نواقص مسئولین تقلیل یافته است. حیرت انگیز است که سازمان تحت امر حضرتعالی به جای تشویق و تقویت معدود برنامههایی که دلسوزانه و با رویکردی انقلابی در صدد ارتقای بینش سیاسی و حل مشکلات بودهاند، اقدام به تعطیلی یا سانسور آنها مینماید. به طور خاص دو برنامه «#ثریا» و «#جهانآرا» (با وجود نقدهایی که میتوان به آنها وارد دانست) به خاطر رویکرد حقطلبانهشان تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت در وضعیتی قرار گرفتند که باید بین تعطیلی و سانسور یکی را برمیگزیدند.
🔸 ادامه 👇
🆔 @dideban_isu
📝 #بخوانید | بخ
Forwarded from WaterDiplomacy
"عدالت آبی و توسعه"
@WaterDiplomacy
⭕️خلاصه یادداشت: در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از #غیزانیه #خوزستان ده ها خط #لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند؛ اما در مقابل،همزمان مردم این منطقه از داشتن یک خط #لوله_آب محرومند؟
✅ حال که در دهه منتسب به #دهه_عدالت_و_پیشرفت قرار داریم سوالی که مطرح است این است که شاخصها و معیارهای "عدالت آبی" چیست؟ بصورت کلان تر، شاخصها و معیارهای "عدالت زیست محیطی" چیست؟
✅ در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از #غیزانیه #خوزستان ده ها خط #لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند اما در مقابل همزمان یک خط #لوله_آب برای مردم این منطقه اجرا نشده است؟و ده ها مثال دیگر ازنقاط مختلف کشور که در اینجا نمی توان به همه آنها اشاره کرد.
✅ پاسخ ریشه ای این سوال را باید در رویکردهای فکری ومکتب سیاستگذاری حاکم بر سیاستگذاران بخصوص در حوزه تخصصی آب ومحیط زیست جستجو کرد که بین دو هدف «عدالت» و «توسعه» کدام یک تقدم و کدام یک تأخر دارند؟ برای نیل به کدام یک می توان تقریباً از دیگری چشم پوشید؟
✅ پاسخ #تکنوکرات ها بصورت عام و #هیدروکرات ها بصورت خاص،به این سوال مشخص است و آنها سالهاست که تکلیف خود رابا این سوال کلیدی مشخص کرده اند: «توسعه» مقدم بر همه چیز از جمله «عدالت» و در مراحل بعدی «محیط زیست» است. از نگاه آنها، فداشدن محیط زیست برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیراست.
✅ آنها حتی طرفداران محیط زیستی را دشمنان و مخالفان توسعه می دانند (در اینجا مجالی برای نقد حرکت ها و جنبش های محیط زیستی در ایران نیست). بر این اساس، آنها فدا شدن عدالت و عدالت اجتماعی را برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیر می دانند.
✅ از نگاه این گروه، طرحهای کلان آبی از جمله طرح های کلان انتقال آب بین حوضه ای از حوضه های پر آب کشور (برای مثال حوضه آبریز کارون و ...) برای صنعتی کردن! جامعه و نیل به توسعه و توسعه یافتگی دربرخی مناطق دیگر، حتی به قیمت آنکه بسیاری از شهرها و روستاهای «مبدأ» از نعمت ابتدایی آب شرب برخوردار نباشند؛ امری طبیعی و ضروری است. زیرا در این نگاه و رویکرد سیاستگذاری، آنچه که الویت مطلق دارد بحث #توسعه است. براین اساس، فدا شدن #عدالت و یا محیط زیست و ... برای نیل به توسعه اجتناب ناپذیر و طبیعی است.
✅ با این رویکرد،سیاستگذاران نئولیبرال و #هیدروکرات برای مثال و یک نمونه، خواهان و پیگیر تصویب و برداشت 4میلیارددلار از صندوق توسعه ملی برای انتقال آب از دریای عمان به مشهد برای تأمین آب کارخانه های فولاد و پتروشیمی (به بهانه تأمین آب شرب مشهد ) هستند (که هزینه واقعی 130هزار میلیارد تومان برآورد شده است) تا آب را از عمان به کارخانه های فولاد و پتروشیمی در دشت های بشدت بحرانی کشور برسانند و جامعه را صنعتی و بعد توسعه یافته کنند؛ اما برای تأمین آب شرب مناطق مختلف کشور از جمله #غیزانیه و روستاهای #خوزستان و سایر مناطق کشور بهانه کسری بودجه را مطرح می کنند!
✅ بدون شک،این موارد تنها چند مثال ابتدایی و ساده در خصوص سوالات، ابهامات و خطاهای کلان سیاستگذاری آبی و محیط زیستی با پروژه های عظیم دهها «میلیارد دلاری»است که جامعه سیاستگذاری ظاهراً چندان مایل نیست کسی نه آنها را مطرح کند ونه به این حیطه ها ورود پیدا کند. و با کمال تأسف جامعه علمی و نخبگانی و فعالان دلسوز این حوزه نیز از آن غفلت جدی کرده اند. اما پاسخ ریشه ای به این سوالات و خطاها را باید در رویکردهای سیاستگذاری و تقدم و تأخر مبانی همچون «عدالت»، «توسعه» و ... جستجو کرد.
✅ حال سوال این است که در ساختار حکمرانی حکومتی که #عدل را یکی از اصول پنج گانه دین و شریعت معرفی می کند، جایگاه #عدالت در «سیاستگذاری های کلان آب و محیط زیست» چیست؟
✅ نظام و ساختار حکمرانی ای که هنوز نتوانسته است شاخص ها و معیارهای #عدالت_آبی و محیط زیستی را تئوریزه کند؛ پس از ده ها سال از اجرای طرح های به اصطلاح توسعه (#توهم_توسعه)، باید تبعات اجتماعی، سیاسی و امنیتی این طرح ها را در کف خیابانها و با افزایش مناقشات و درگیری های اجتماعی بر سر آب در نقاط مختلف کشور جمع کند.
زیرادرنظام فکری حکمرانان و سیاستگذاران آب و محیط زیست کشور، #عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد؛ بلکه توسعه (#توهم_توسعه) بدون شک بر #عدالت و بعد از آن حفظ محیط زیست، به عنوان حق عامه، مقدم و برتر بوده است.
✅ به بیان ساده آنکه، در نظام فکری حکمرانان و سیاستگذاران آبی کشور، عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد بلکه شاخص های آن نیزتعریف نشده است. و بدون شک، در این مشکل، سهم و نقش دانشگاهیان و نخبگان اگر بیشتر از سیاستگذاران نباشد کمتر نیست.
#حجت_میان_آبادی
#عدالت_آبی #عدالت #غیزانیه #خوزستان #سیستان_و_بلوچستان
#سیاستگذاری #توهم_توسعه #هیدروکرات
@WaterDiplomacy
@WaterDiplomacy
⭕️خلاصه یادداشت: در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از #غیزانیه #خوزستان ده ها خط #لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند؛ اما در مقابل،همزمان مردم این منطقه از داشتن یک خط #لوله_آب محرومند؟
✅ حال که در دهه منتسب به #دهه_عدالت_و_پیشرفت قرار داریم سوالی که مطرح است این است که شاخصها و معیارهای "عدالت آبی" چیست؟ بصورت کلان تر، شاخصها و معیارهای "عدالت زیست محیطی" چیست؟
✅ در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از #غیزانیه #خوزستان ده ها خط #لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند اما در مقابل همزمان یک خط #لوله_آب برای مردم این منطقه اجرا نشده است؟و ده ها مثال دیگر ازنقاط مختلف کشور که در اینجا نمی توان به همه آنها اشاره کرد.
✅ پاسخ ریشه ای این سوال را باید در رویکردهای فکری ومکتب سیاستگذاری حاکم بر سیاستگذاران بخصوص در حوزه تخصصی آب ومحیط زیست جستجو کرد که بین دو هدف «عدالت» و «توسعه» کدام یک تقدم و کدام یک تأخر دارند؟ برای نیل به کدام یک می توان تقریباً از دیگری چشم پوشید؟
✅ پاسخ #تکنوکرات ها بصورت عام و #هیدروکرات ها بصورت خاص،به این سوال مشخص است و آنها سالهاست که تکلیف خود رابا این سوال کلیدی مشخص کرده اند: «توسعه» مقدم بر همه چیز از جمله «عدالت» و در مراحل بعدی «محیط زیست» است. از نگاه آنها، فداشدن محیط زیست برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیراست.
✅ آنها حتی طرفداران محیط زیستی را دشمنان و مخالفان توسعه می دانند (در اینجا مجالی برای نقد حرکت ها و جنبش های محیط زیستی در ایران نیست). بر این اساس، آنها فدا شدن عدالت و عدالت اجتماعی را برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیر می دانند.
✅ از نگاه این گروه، طرحهای کلان آبی از جمله طرح های کلان انتقال آب بین حوضه ای از حوضه های پر آب کشور (برای مثال حوضه آبریز کارون و ...) برای صنعتی کردن! جامعه و نیل به توسعه و توسعه یافتگی دربرخی مناطق دیگر، حتی به قیمت آنکه بسیاری از شهرها و روستاهای «مبدأ» از نعمت ابتدایی آب شرب برخوردار نباشند؛ امری طبیعی و ضروری است. زیرا در این نگاه و رویکرد سیاستگذاری، آنچه که الویت مطلق دارد بحث #توسعه است. براین اساس، فدا شدن #عدالت و یا محیط زیست و ... برای نیل به توسعه اجتناب ناپذیر و طبیعی است.
✅ با این رویکرد،سیاستگذاران نئولیبرال و #هیدروکرات برای مثال و یک نمونه، خواهان و پیگیر تصویب و برداشت 4میلیارددلار از صندوق توسعه ملی برای انتقال آب از دریای عمان به مشهد برای تأمین آب کارخانه های فولاد و پتروشیمی (به بهانه تأمین آب شرب مشهد ) هستند (که هزینه واقعی 130هزار میلیارد تومان برآورد شده است) تا آب را از عمان به کارخانه های فولاد و پتروشیمی در دشت های بشدت بحرانی کشور برسانند و جامعه را صنعتی و بعد توسعه یافته کنند؛ اما برای تأمین آب شرب مناطق مختلف کشور از جمله #غیزانیه و روستاهای #خوزستان و سایر مناطق کشور بهانه کسری بودجه را مطرح می کنند!
✅ بدون شک،این موارد تنها چند مثال ابتدایی و ساده در خصوص سوالات، ابهامات و خطاهای کلان سیاستگذاری آبی و محیط زیستی با پروژه های عظیم دهها «میلیارد دلاری»است که جامعه سیاستگذاری ظاهراً چندان مایل نیست کسی نه آنها را مطرح کند ونه به این حیطه ها ورود پیدا کند. و با کمال تأسف جامعه علمی و نخبگانی و فعالان دلسوز این حوزه نیز از آن غفلت جدی کرده اند. اما پاسخ ریشه ای به این سوالات و خطاها را باید در رویکردهای سیاستگذاری و تقدم و تأخر مبانی همچون «عدالت»، «توسعه» و ... جستجو کرد.
✅ حال سوال این است که در ساختار حکمرانی حکومتی که #عدل را یکی از اصول پنج گانه دین و شریعت معرفی می کند، جایگاه #عدالت در «سیاستگذاری های کلان آب و محیط زیست» چیست؟
✅ نظام و ساختار حکمرانی ای که هنوز نتوانسته است شاخص ها و معیارهای #عدالت_آبی و محیط زیستی را تئوریزه کند؛ پس از ده ها سال از اجرای طرح های به اصطلاح توسعه (#توهم_توسعه)، باید تبعات اجتماعی، سیاسی و امنیتی این طرح ها را در کف خیابانها و با افزایش مناقشات و درگیری های اجتماعی بر سر آب در نقاط مختلف کشور جمع کند.
زیرادرنظام فکری حکمرانان و سیاستگذاران آب و محیط زیست کشور، #عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد؛ بلکه توسعه (#توهم_توسعه) بدون شک بر #عدالت و بعد از آن حفظ محیط زیست، به عنوان حق عامه، مقدم و برتر بوده است.
✅ به بیان ساده آنکه، در نظام فکری حکمرانان و سیاستگذاران آبی کشور، عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد بلکه شاخص های آن نیزتعریف نشده است. و بدون شک، در این مشکل، سهم و نقش دانشگاهیان و نخبگان اگر بیشتر از سیاستگذاران نباشد کمتر نیست.
#حجت_میان_آبادی
#عدالت_آبی #عدالت #غیزانیه #خوزستان #سیستان_و_بلوچستان
#سیاستگذاری #توهم_توسعه #هیدروکرات
@WaterDiplomacy