Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺سرمایهداریِ مشفقانه!
مطالعهی مقالهی ترجمهشدهی «علیهِ خیریه» را در دومین شمارهی مجلهی #ترجمان از دست ندهید. در این مقاله، پرده از تزویرِ سرمایهداری و سرمایهداران برداشته میشود. خیرخواهیِ مضحکِ سرمایه داران، که در قالبِ خیریهها خودنمایی میکند، به چالش کشیده میشود. سرمایهداری و سرمایهداران، که اصلیترین مولّدانِ فقر و فلاکت و گرسنگیِ فقرا و گرسنگان هستند، با خزیدن در پوستین انساندوستی و توزیعِ #اعانه در میان فقرا، دامن خود را از جنایتِ بزرگشان بری میکنند. خود، جنگ و خونریزی راه میاندازند و میلیونها آواره و مجروح و معلول، روی دست جهان میگذارند و آنگاه با گسیلِ گروههای خیرخواهِ بشردوست و توزیع چند چادر و مقداری دارو، ادایِ فرشتگان را درمیآورند!
این سیرهی مزوّرانهی سرمایهدارانه در جامعهی ایران نیز جریان دارد. اینکه اَشراف و زرسالاران، در ایام مقدسی مانند رمضان و محرم، دست به جیب میشوند و چند جعبه کیک و کلوچه یا چند پُرس برنج و سیبزمینی در محلات فقیرنشین توزیع میکنند،اسمش «خیرخواهیِ تخیلی»ست. اینها حاضر نیستند سهمِ واقعی خود را در ایجاد درههای فقر بپذیرند و به جایش با بازیهای خیّرانه، در پی جلب اعتبارِ اجتماعی و مذهبی هستند.
✔️بخشهایی از این مقاله:👇👇
▫️مضحکۀ «نوعدوستیِ ثمربخش» آن است که از افراد میخواهد پولشان را درجهت کسب مایحتاج افرادی بهشدت نیازمند استفاده کنند، اما دربارۀ نظامی که از ابتدا تعیینکنندۀ چگونگیِ تولید و توزیع این مایحتاج است، سخنی به میان نمیآورد.
▫️تمثیل «غریبۀ درحال غرقشدن» پیکرۀ متفاوتی به خود میگیرد: کودک بیچاره نیازمند مایحتاجی اولیه (غذا، آب تمیز، مراقبت پزشکی و...) میباشد که خودِ سرمایه آنها را بهشکلی غیردموکراتیک تولید میکند، به مالکیت خود در میآورد و قواعد توزیعشان را دیکته میکند. سرمایه، در قالب افرادِ تجسمبخش به آن، دستکم در سه جهت مختلف، موفق به نجات هیچ غریبۀ درحال غرقشدنی نمیشود.
▫️سرمایه در عمل چیزی را که آن غریبۀ درمخاطره نیازمندِ آن است، در اختیار خود دارد. درحالیکه عموماً اکثر افرادْ تنها مایحتاج اولیۀ خود و خانوادهشان را در اختیار دارند، نهادها در پیوند با منطق انباشت سرمایه، بهصورت جمعی، عملاً تمامی مایحتاجی را که افراد در راستای بقا ملزم به تهیۀ آن هستند، در مالکیت خود دارند.
▫️سرمایه مادامی که مبلغ مناسبی را دریافت نکند، غریبۀ درحال غرقشدن را در چنگال مرگ رها میکند. رویکرد سرمایه، فارغ از اعمال ما، ثابت باقی میماند: زندگی غریبۀ درحال غرقشدن بهقیمت مایحتاج لازمِِ او برای بقا، نمیارزد. علاوهبراین، مشارکت سرمایه در نجات این فردْ بسته به امکانِ سودبردن از آن است.
▫️این خودِ سرمایه است که «غریبههای درحال غرقشدن» را خلق میکند.
▫️همزمان با تبلیغات خیریهها و نوعدوستان ثمربخش درباب شدت و حدّتِ نیاز فقرای جهان به غذاست که سرمایهْ اموری چون مالکیت و کنترل زمینهای حاصلخیزِ آنان را به چنگ میآورد و از آن برای کشت محصولاتی استفاده میکند که میتوان آنها را با بازده بیشتری به جمعیتهای فقیرتر فروخت.
▫️سرمایهْ سالانه حدود دوتریلیون دلار از «کشورهای درحالتوسعه» استخراج میکند، آنهم از طریق مواردی همچون گردشهای مالی غیرقانونی، انحرافهای مالیاتی، پرداخت وامها و سیاستهای تجاریای که بهسمت طبقۀ جهانی سرمایهدار سوگیری مثبت دارد.
▫️طبقۀ سرمایهدار به «قدرتمندترین ناجیان» ما بدل گشتهاند و #فیلسوفان_اخلاق در پشت این ماجرا به حسابداران و بازاریابانی برای خیریهها تبدیل شدهاند.
.
🔺سرمایهداریِ مشفقانه!
مطالعهی مقالهی ترجمهشدهی «علیهِ خیریه» را در دومین شمارهی مجلهی #ترجمان از دست ندهید. در این مقاله، پرده از تزویرِ سرمایهداری و سرمایهداران برداشته میشود. خیرخواهیِ مضحکِ سرمایه داران، که در قالبِ خیریهها خودنمایی میکند، به چالش کشیده میشود. سرمایهداری و سرمایهداران، که اصلیترین مولّدانِ فقر و فلاکت و گرسنگیِ فقرا و گرسنگان هستند، با خزیدن در پوستین انساندوستی و توزیعِ #اعانه در میان فقرا، دامن خود را از جنایتِ بزرگشان بری میکنند. خود، جنگ و خونریزی راه میاندازند و میلیونها آواره و مجروح و معلول، روی دست جهان میگذارند و آنگاه با گسیلِ گروههای خیرخواهِ بشردوست و توزیع چند چادر و مقداری دارو، ادایِ فرشتگان را درمیآورند!
این سیرهی مزوّرانهی سرمایهدارانه در جامعهی ایران نیز جریان دارد. اینکه اَشراف و زرسالاران، در ایام مقدسی مانند رمضان و محرم، دست به جیب میشوند و چند جعبه کیک و کلوچه یا چند پُرس برنج و سیبزمینی در محلات فقیرنشین توزیع میکنند،اسمش «خیرخواهیِ تخیلی»ست. اینها حاضر نیستند سهمِ واقعی خود را در ایجاد درههای فقر بپذیرند و به جایش با بازیهای خیّرانه، در پی جلب اعتبارِ اجتماعی و مذهبی هستند.
✔️بخشهایی از این مقاله:👇👇
▫️مضحکۀ «نوعدوستیِ ثمربخش» آن است که از افراد میخواهد پولشان را درجهت کسب مایحتاج افرادی بهشدت نیازمند استفاده کنند، اما دربارۀ نظامی که از ابتدا تعیینکنندۀ چگونگیِ تولید و توزیع این مایحتاج است، سخنی به میان نمیآورد.
▫️تمثیل «غریبۀ درحال غرقشدن» پیکرۀ متفاوتی به خود میگیرد: کودک بیچاره نیازمند مایحتاجی اولیه (غذا، آب تمیز، مراقبت پزشکی و...) میباشد که خودِ سرمایه آنها را بهشکلی غیردموکراتیک تولید میکند، به مالکیت خود در میآورد و قواعد توزیعشان را دیکته میکند. سرمایه، در قالب افرادِ تجسمبخش به آن، دستکم در سه جهت مختلف، موفق به نجات هیچ غریبۀ درحال غرقشدنی نمیشود.
▫️سرمایه در عمل چیزی را که آن غریبۀ درمخاطره نیازمندِ آن است، در اختیار خود دارد. درحالیکه عموماً اکثر افرادْ تنها مایحتاج اولیۀ خود و خانوادهشان را در اختیار دارند، نهادها در پیوند با منطق انباشت سرمایه، بهصورت جمعی، عملاً تمامی مایحتاجی را که افراد در راستای بقا ملزم به تهیۀ آن هستند، در مالکیت خود دارند.
▫️سرمایه مادامی که مبلغ مناسبی را دریافت نکند، غریبۀ درحال غرقشدن را در چنگال مرگ رها میکند. رویکرد سرمایه، فارغ از اعمال ما، ثابت باقی میماند: زندگی غریبۀ درحال غرقشدن بهقیمت مایحتاج لازمِِ او برای بقا، نمیارزد. علاوهبراین، مشارکت سرمایه در نجات این فردْ بسته به امکانِ سودبردن از آن است.
▫️این خودِ سرمایه است که «غریبههای درحال غرقشدن» را خلق میکند.
▫️همزمان با تبلیغات خیریهها و نوعدوستان ثمربخش درباب شدت و حدّتِ نیاز فقرای جهان به غذاست که سرمایهْ اموری چون مالکیت و کنترل زمینهای حاصلخیزِ آنان را به چنگ میآورد و از آن برای کشت محصولاتی استفاده میکند که میتوان آنها را با بازده بیشتری به جمعیتهای فقیرتر فروخت.
▫️سرمایهْ سالانه حدود دوتریلیون دلار از «کشورهای درحالتوسعه» استخراج میکند، آنهم از طریق مواردی همچون گردشهای مالی غیرقانونی، انحرافهای مالیاتی، پرداخت وامها و سیاستهای تجاریای که بهسمت طبقۀ جهانی سرمایهدار سوگیری مثبت دارد.
▫️طبقۀ سرمایهدار به «قدرتمندترین ناجیان» ما بدل گشتهاند و #فیلسوفان_اخلاق در پشت این ماجرا به حسابداران و بازاریابانی برای خیریهها تبدیل شدهاند.
.
Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺قباحتِ فقر و لطافتِ خیریه!
#خیریهها ظاهراً سازوکارِ مناسبی برای تعدیل آثار و عوارض #فقر هستند. خیریهها یا مؤسسات #اعانه، اتفاقاً در ممالک سرمایهگرا رواج بیشتری دارند.
اقتضای قطعیِ چنان نظامهایی چنین سازوکارهای فریبدهندهایست. خیریهها در نظامهای بالذات فقرسازِ غربی، همچون خودِ #سرمایه اصالت دارند. باید باشند.
آنجا، از یک سو بیچارگی و فقر و گرسنگیِ ناتوانان، قطعی و ضروری تلقی میشود و از دیگرسو، خیریههای کارآمد و فعال!
فقر را آگاهانه و عامدانه تولید میکنند و آنگاه بهواسطهی خیریهها تکهنانی میاندازند جلوی همان فقرایِ خودساخته!
خاصیت چنین سازوکار خیرانهای چیست؟ فقط و فقط «تعدیل خشم و تنفر از سرمایهگرایی»!
حالا در ایران علوی هم قباحتِ روابط و مناسباتِ فقرآور و فقیرساز با «لطافتِ خیریههای ملوّن» تعدیل میشود.
خیریهها کار خودشان را میکنند. دستِ نیازمندان را میگیرند. وعدهغذایی میدهندشان و ساعتی سیرشان میکنند. دستشان درد نکند.
اما گویا اینجا نیز خیریهها دارند به پوستینِ زرسالاران و فقرآفرینان تبدیل میشوند.
با شیوع خیریهها کسی نمیپرسد که اساساً چرا فقر هست؟ چرا فقیر؟ چرا گرسنه؟ چرا نادار؟
همین، کم استحالهای نیست برای جامعهی علوی.
با فقر باید جنگید. با فقرسازها باید جنکید.
اما خیریهها فقر را ویترینی میکنند. شیک میکنند. لوکس میکنند. مواجهه با فقر را رمانتیک میکنند.
🔺قباحتِ فقر و لطافتِ خیریه!
#خیریهها ظاهراً سازوکارِ مناسبی برای تعدیل آثار و عوارض #فقر هستند. خیریهها یا مؤسسات #اعانه، اتفاقاً در ممالک سرمایهگرا رواج بیشتری دارند.
اقتضای قطعیِ چنان نظامهایی چنین سازوکارهای فریبدهندهایست. خیریهها در نظامهای بالذات فقرسازِ غربی، همچون خودِ #سرمایه اصالت دارند. باید باشند.
آنجا، از یک سو بیچارگی و فقر و گرسنگیِ ناتوانان، قطعی و ضروری تلقی میشود و از دیگرسو، خیریههای کارآمد و فعال!
فقر را آگاهانه و عامدانه تولید میکنند و آنگاه بهواسطهی خیریهها تکهنانی میاندازند جلوی همان فقرایِ خودساخته!
خاصیت چنین سازوکار خیرانهای چیست؟ فقط و فقط «تعدیل خشم و تنفر از سرمایهگرایی»!
حالا در ایران علوی هم قباحتِ روابط و مناسباتِ فقرآور و فقیرساز با «لطافتِ خیریههای ملوّن» تعدیل میشود.
خیریهها کار خودشان را میکنند. دستِ نیازمندان را میگیرند. وعدهغذایی میدهندشان و ساعتی سیرشان میکنند. دستشان درد نکند.
اما گویا اینجا نیز خیریهها دارند به پوستینِ زرسالاران و فقرآفرینان تبدیل میشوند.
با شیوع خیریهها کسی نمیپرسد که اساساً چرا فقر هست؟ چرا فقیر؟ چرا گرسنه؟ چرا نادار؟
همین، کم استحالهای نیست برای جامعهی علوی.
با فقر باید جنگید. با فقرسازها باید جنکید.
اما خیریهها فقر را ویترینی میکنند. شیک میکنند. لوکس میکنند. مواجهه با فقر را رمانتیک میکنند.