جمهوری / محمد صادق شهبازی
وقتی لیدر اصلاحات طرفدار تجمع علیه بدحجابی بود حمله سید محمد خاتمی به عدالتخواهان بخاطر انتقاد داشتن به مسئله اول شدن اعتراض علیه بدحجابی 👇👇👇👇 @jomhouri
📝#اختصاصی_جمهوری : وقتی لیدر اصلاحات طرفدار تجمع علیه بدحجابی بود/ حمله سید محمد خاتمی به عدالتخواهان بخاطر انتقاد داشتن به مسئله اول شدن اعتراض علیه بدحجابی
#مهدی_نصیری
🔹بنده در دوران فعالیت مطبوعاتی ام - چه در کیهان و چه در صبح - همیشه با پرداختن بیش از اندازه به موضوع بدحجابی مخالف بودم و پرداختن به این معضل را در مقایسه با معضلاتی چون بی عدالتی و مفاسد اقتصادی دارای اولویت کمتری می دانستم. ضمن آن که با برخی برخوردهای تند و خشن و خارج از چارچوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر هم که گاه با بدحجابان صورت می گرفت، به جد مخالف بودم. بر این اساس بر خلاف برخی روزنامه ها اخبار مربوط به تظاهرات و تجمعات علیه بدحجابی را در حد و اندازه محدود و اندکی پوشش می دادیم.
🔹یک بار در اردیبهشت سال ۶۹ نیروهای حزب الله فراخوان گسترده ای برای تجمع و تظاهرات علیه بدحجابی در میدان ولی عصر تهران دادند و جمعیت انبوهی گرد آمدند و تظاهرات انجام شد اما طبق روال معمول ما در روزنامه کیهان پوشش خبری کمی به این واقعه دادیم در حالی که روزنامه های دیگر اغلب با تصویر در صفحه اولشان منعکس کردند.
🔹به دنبال این امر جناب حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی نماینده مقام معظم رهبری در موسسه کیهان در یادداشتی که برای بنده به عنوان مدیر و سردبیر کیهان فرستاد به شدت از نحوه برخورد روزنامه کیهان با این تظاهرات حزب الله و پوشش ضعیف خبری آن انتقاد کرد و آن را ناشی از روشنفکری زدگی، مخالفت با حزب الله و طرفداری از فساد و .... دانست.
✅متن نامه آقای خاتمی چنین بود:
🔹جناب آقای نصیری
🔹دیروز تظاهراتی با اطلاع و اجازه قبلی علیه بدحجابی و مفاسد اخلاقی انجام گرفت که بعضی خبرها عدد دهها هزار نفر را ذکر کرده است . تلکس ویژه خبرگزاری از آن با عنوان جمعیتی بزرگ نام برده است و همه مطبوعات کم و بیش به آن پرداخته اند و لا اقل تیتری در صفحه اول داشته اند و مطالب را نیز با حجم در خور توجه منعکس کرده اند اما کیهان در صفحه 2 در جایی پرت خبری داده است با این طلیعه که گروهی از حزب الله تهران ـ بنده کار ندارم که ممکن است ندانم کاری و اشتباه و حتی بهره برداری نادرست هم از این جریانات شود ولی آیا در حسن نیت حزب الله که اکثریت قریب به اتفاق این جمعیتها است شکی دارید و آیا با اجازه و خساب و کتاب و آرامش هم حزب الله حق ندارد علیه مظاهر فساد اعتراض کند؟ نمی دانم این برخورد زشت و غیر قابل توجیه کیهان را بر چه حمل کنم؟ روشنفکری، مخالفت با حزب الله، طرفداری از فساد !! یا عقل و منطق ؟! قضاوت را به شما و وجدانهای پاک وا می گذرام.
خاتمی 3/2/69
رو نوشت به جناب آقای اصغری
تصویر دستخط سید محمد خاتمی:
https://t.iss.one/jomhouri/2425
@jomhouri
#مهدی_نصیری
🔹بنده در دوران فعالیت مطبوعاتی ام - چه در کیهان و چه در صبح - همیشه با پرداختن بیش از اندازه به موضوع بدحجابی مخالف بودم و پرداختن به این معضل را در مقایسه با معضلاتی چون بی عدالتی و مفاسد اقتصادی دارای اولویت کمتری می دانستم. ضمن آن که با برخی برخوردهای تند و خشن و خارج از چارچوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر هم که گاه با بدحجابان صورت می گرفت، به جد مخالف بودم. بر این اساس بر خلاف برخی روزنامه ها اخبار مربوط به تظاهرات و تجمعات علیه بدحجابی را در حد و اندازه محدود و اندکی پوشش می دادیم.
🔹یک بار در اردیبهشت سال ۶۹ نیروهای حزب الله فراخوان گسترده ای برای تجمع و تظاهرات علیه بدحجابی در میدان ولی عصر تهران دادند و جمعیت انبوهی گرد آمدند و تظاهرات انجام شد اما طبق روال معمول ما در روزنامه کیهان پوشش خبری کمی به این واقعه دادیم در حالی که روزنامه های دیگر اغلب با تصویر در صفحه اولشان منعکس کردند.
🔹به دنبال این امر جناب حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی نماینده مقام معظم رهبری در موسسه کیهان در یادداشتی که برای بنده به عنوان مدیر و سردبیر کیهان فرستاد به شدت از نحوه برخورد روزنامه کیهان با این تظاهرات حزب الله و پوشش ضعیف خبری آن انتقاد کرد و آن را ناشی از روشنفکری زدگی، مخالفت با حزب الله و طرفداری از فساد و .... دانست.
✅متن نامه آقای خاتمی چنین بود:
🔹جناب آقای نصیری
🔹دیروز تظاهراتی با اطلاع و اجازه قبلی علیه بدحجابی و مفاسد اخلاقی انجام گرفت که بعضی خبرها عدد دهها هزار نفر را ذکر کرده است . تلکس ویژه خبرگزاری از آن با عنوان جمعیتی بزرگ نام برده است و همه مطبوعات کم و بیش به آن پرداخته اند و لا اقل تیتری در صفحه اول داشته اند و مطالب را نیز با حجم در خور توجه منعکس کرده اند اما کیهان در صفحه 2 در جایی پرت خبری داده است با این طلیعه که گروهی از حزب الله تهران ـ بنده کار ندارم که ممکن است ندانم کاری و اشتباه و حتی بهره برداری نادرست هم از این جریانات شود ولی آیا در حسن نیت حزب الله که اکثریت قریب به اتفاق این جمعیتها است شکی دارید و آیا با اجازه و خساب و کتاب و آرامش هم حزب الله حق ندارد علیه مظاهر فساد اعتراض کند؟ نمی دانم این برخورد زشت و غیر قابل توجیه کیهان را بر چه حمل کنم؟ روشنفکری، مخالفت با حزب الله، طرفداری از فساد !! یا عقل و منطق ؟! قضاوت را به شما و وجدانهای پاک وا می گذرام.
خاتمی 3/2/69
رو نوشت به جناب آقای اصغری
تصویر دستخط سید محمد خاتمی:
https://t.iss.one/jomhouri/2425
@jomhouri
Telegram
جمهوری / محمد صادق شهبازی
وقتی لیدر اصلاحات طرفدار تجمع علیه بدحجابی بود
حمله سید محمد خاتمی به عدالتخواهان بخاطر انتقاد داشتن به مسئله اول شدن اعتراض علیه بدحجابی
👇👇👇👇
@jomhouri
حمله سید محمد خاتمی به عدالتخواهان بخاطر انتقاد داشتن به مسئله اول شدن اعتراض علیه بدحجابی
👇👇👇👇
@jomhouri
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝#اختصاصی_جمهوری : وقتی لیدر اصلاحات طرفدار تجمع علیه بدحجابی بود/ حمله سید محمد خاتمی به عدالتخواهان بخاطر انتقاد داشتن به مسئله اول شدن اعتراض علیه بدحجابی #مهدی_نصیری 🔹بنده در دوران فعالیت مطبوعاتی ام - چه در کیهان و چه در صبح - همیشه با پرداختن بیش…
📝اختصاصی: ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی1
✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369)
🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در خیابانهای اطراف نمازجمعه پخش میکردیم. برگزاری این راهپیمائی یک مسئله حیثیتی شده بود. تمام توانمان را گذاشتیم که راهپیمائی حالت رسمی به خود بگیرد. تلاش میکردیم با چاپ هزاران برگ تراکت و نوشتن پلاکارد و نصب آنها در معابر عمومی و پلها طوری عمل کنیم که همه باور کنند این کار یک راهپیمائی رسمی است و مجوز قانونی راهپیمائی هم داریم.
🔹پلاکاردهای پارچهای را که مرحوم حسین بابایی مینوشت شبانه، روی دیوارها و پلهای روگذر و سردر دانشگاهها نصب میکردیم. تلاشی که برای نصب آنها به خرج میدادیم همانند تلاشمان در شبهای عملیات در جبهه بود. همان شور و اشتیاق را اینجا هم در بچهها میدیدیم.
🔹یکمرتبه ساعت یک نیمه شب داشتم پلاکاردی را جلوی درب اصلی دانشگاه تهران نصب میکردم که خودرو گشت کمیته از روبهرو سررسید و چراغهایش را مستقیم به سمت من گرفت. در آن لحظه شروع کردم به خواندن آیه «وجعلنا»، و در کمال شگفتی آنها ما را ندیدند. مأموران کمیته و شهرداری هر شب پلاکاردهائی را که ما نصب میکردیم، میکندند. آنها با آنکه حاجبخشی و آقای علیآبادی را شناسائی کرده بودند، هنوز نتوانسته بودند من را شناسائی کنند. بعد از دستگیری آقای علیآبادی مرتب از او درخصوص محل تکثیر اطلاعیهها بازجوئی میکردند و البته واقعاً هم ایشان در جریان این که اطلاعیهها کجا چاپ میشود، نبود. حدود دو ماه این تبلیغات را انجام دادیم تا زمان این راهپیمائی برسد و بتوانیم تظاهرات را برگزار کنیم.
🔹بخش عظیمی از اطلاعرسانی راهپیمائی ما در تاریخ 2/2/69 که مصادف با سالروز «انقلاب فرهنگی» بود، در چهارراه لشکر نماز جمعه صورت میپذیرفت. البته ما در هیئتهای هفتگی «حاج منصور ارضی» و «شیخ حسین انصاریان» که در جاهای مختلفی برگزار میشد، نیز اطلاعرسانی خودمان را انجام میدادیم.
🔹انتخاب روز دوم اردیبهشت در این دو سال اخیر برای برگزاری راهپیمائی به این علت بود که ماهیت فرهنگی این اعتراضات در برابر استحاله فرهنگی که داشت صورت میپذیرفت به گوش مسئولین رسانده شود.
🔹بعد از روی کار آمدن آقای «کرباسچی» در شهرداری تهران، تغییراتی در شکل و ظاهر شهر پدید آمد. آنها با رنگ کردن کرکرهها و جدول جویها و بهمرور پاک کردن عکس شهدا و قرار دادن تابلوهای تبلیغاتی در جای آنها بهنوعی داشتند از فضای عمومی شهر نمادزدائی میکردند. شروع این حرکت به اول فروردین 67 برمیگشت که ژاندارمری از حضرت امام در رابطه با عکس شهدائی که در اتوبان قم بود استفتاء کرده و حضرت امام براساس نظر کارشناسی فتوا دادند که آنها را جمع کنید و اگر باعث تصادف نمیشود در خود میادین قم نصب شوند. اما مسئله این بود که این افراد که چنین استفتائی را کردند، حالا کجا بودند که ببینند آن تابلوها برداشته شد و بهجای آنها تابلوهای بزرگ تبلیغات سامسونگ و گلدستون و سونی کوبیده شد.
🔹با روی کار آمدن آقای کرباسچی و شکلگیری این تفکر مثلاً مدرنسازی شهر، حضرات به جان شهر افتادند. ما هم در کنار عملیاتهای ایذائی که در برابر کار شهرداری انجام میدادیم که همان شعارنویسی در سطح شهر بود که البته آنها شعارهای ما را پاک میکردند با چاپ تراکتها و اطلاعیهها با مضامینی که سعی داشتیم نشان بدهیم این استحاله فرهنگی از ظاهر دارد به سمت باطن میرود ما میخواستیم نوع الگو توسعهای که حضرات میگفتند را معرفی کنیم برای همین، روز انقلاب فرهنگی را برای برگزاری مراسم انتخاب کردیم یعنی یادآوری کنیم که ما آمده بودیم انقلاب فرهنگی انجام بدهیم و نیامده بودیم که به ارتجاع و قهقرای فرهنگی و به وضع سابق تبلیغ مصرفگرائی برگردیم. انقلابی که مردم را به قناعت دعوت میکرد امروز براساس الگوی توسعهای که آقای هاشمی داشت به اسم سازندگی ترویج میکرد و در تلویزیون و تابلوهای شهری دعوت به مصرف بیشتر میشد و جامعه مصرفمحور به جای جامعه قناعتمحور قرار میگرفت. آن وقت در این جامعه، الگوی فقر و خیلی از موارد دیگر نیز تغییر خواهد کرد.
بخش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/2430
عکس
https://t.iss.one/jomhouri/2433
@jomhouri
✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369)
🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در خیابانهای اطراف نمازجمعه پخش میکردیم. برگزاری این راهپیمائی یک مسئله حیثیتی شده بود. تمام توانمان را گذاشتیم که راهپیمائی حالت رسمی به خود بگیرد. تلاش میکردیم با چاپ هزاران برگ تراکت و نوشتن پلاکارد و نصب آنها در معابر عمومی و پلها طوری عمل کنیم که همه باور کنند این کار یک راهپیمائی رسمی است و مجوز قانونی راهپیمائی هم داریم.
🔹پلاکاردهای پارچهای را که مرحوم حسین بابایی مینوشت شبانه، روی دیوارها و پلهای روگذر و سردر دانشگاهها نصب میکردیم. تلاشی که برای نصب آنها به خرج میدادیم همانند تلاشمان در شبهای عملیات در جبهه بود. همان شور و اشتیاق را اینجا هم در بچهها میدیدیم.
🔹یکمرتبه ساعت یک نیمه شب داشتم پلاکاردی را جلوی درب اصلی دانشگاه تهران نصب میکردم که خودرو گشت کمیته از روبهرو سررسید و چراغهایش را مستقیم به سمت من گرفت. در آن لحظه شروع کردم به خواندن آیه «وجعلنا»، و در کمال شگفتی آنها ما را ندیدند. مأموران کمیته و شهرداری هر شب پلاکاردهائی را که ما نصب میکردیم، میکندند. آنها با آنکه حاجبخشی و آقای علیآبادی را شناسائی کرده بودند، هنوز نتوانسته بودند من را شناسائی کنند. بعد از دستگیری آقای علیآبادی مرتب از او درخصوص محل تکثیر اطلاعیهها بازجوئی میکردند و البته واقعاً هم ایشان در جریان این که اطلاعیهها کجا چاپ میشود، نبود. حدود دو ماه این تبلیغات را انجام دادیم تا زمان این راهپیمائی برسد و بتوانیم تظاهرات را برگزار کنیم.
🔹بخش عظیمی از اطلاعرسانی راهپیمائی ما در تاریخ 2/2/69 که مصادف با سالروز «انقلاب فرهنگی» بود، در چهارراه لشکر نماز جمعه صورت میپذیرفت. البته ما در هیئتهای هفتگی «حاج منصور ارضی» و «شیخ حسین انصاریان» که در جاهای مختلفی برگزار میشد، نیز اطلاعرسانی خودمان را انجام میدادیم.
🔹انتخاب روز دوم اردیبهشت در این دو سال اخیر برای برگزاری راهپیمائی به این علت بود که ماهیت فرهنگی این اعتراضات در برابر استحاله فرهنگی که داشت صورت میپذیرفت به گوش مسئولین رسانده شود.
🔹بعد از روی کار آمدن آقای «کرباسچی» در شهرداری تهران، تغییراتی در شکل و ظاهر شهر پدید آمد. آنها با رنگ کردن کرکرهها و جدول جویها و بهمرور پاک کردن عکس شهدا و قرار دادن تابلوهای تبلیغاتی در جای آنها بهنوعی داشتند از فضای عمومی شهر نمادزدائی میکردند. شروع این حرکت به اول فروردین 67 برمیگشت که ژاندارمری از حضرت امام در رابطه با عکس شهدائی که در اتوبان قم بود استفتاء کرده و حضرت امام براساس نظر کارشناسی فتوا دادند که آنها را جمع کنید و اگر باعث تصادف نمیشود در خود میادین قم نصب شوند. اما مسئله این بود که این افراد که چنین استفتائی را کردند، حالا کجا بودند که ببینند آن تابلوها برداشته شد و بهجای آنها تابلوهای بزرگ تبلیغات سامسونگ و گلدستون و سونی کوبیده شد.
🔹با روی کار آمدن آقای کرباسچی و شکلگیری این تفکر مثلاً مدرنسازی شهر، حضرات به جان شهر افتادند. ما هم در کنار عملیاتهای ایذائی که در برابر کار شهرداری انجام میدادیم که همان شعارنویسی در سطح شهر بود که البته آنها شعارهای ما را پاک میکردند با چاپ تراکتها و اطلاعیهها با مضامینی که سعی داشتیم نشان بدهیم این استحاله فرهنگی از ظاهر دارد به سمت باطن میرود ما میخواستیم نوع الگو توسعهای که حضرات میگفتند را معرفی کنیم برای همین، روز انقلاب فرهنگی را برای برگزاری مراسم انتخاب کردیم یعنی یادآوری کنیم که ما آمده بودیم انقلاب فرهنگی انجام بدهیم و نیامده بودیم که به ارتجاع و قهقرای فرهنگی و به وضع سابق تبلیغ مصرفگرائی برگردیم. انقلابی که مردم را به قناعت دعوت میکرد امروز براساس الگوی توسعهای که آقای هاشمی داشت به اسم سازندگی ترویج میکرد و در تلویزیون و تابلوهای شهری دعوت به مصرف بیشتر میشد و جامعه مصرفمحور به جای جامعه قناعتمحور قرار میگرفت. آن وقت در این جامعه، الگوی فقر و خیلی از موارد دیگر نیز تغییر خواهد کرد.
بخش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/2430
عکس
https://t.iss.one/jomhouri/2433
@jomhouri
Telegram
جمهوری
#اختصاصی_جمهوری
تصاویر تجمع بیست هزار نفری در اعتراض به لیبرالیسم فرهنگی
2/2/69
@jomhouri
تصاویر تجمع بیست هزار نفری در اعتراض به لیبرالیسم فرهنگی
2/2/69
@jomhouri
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝اختصاصی: ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی1 ✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369) 🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در خیابانهای…
#اختصاصی_جمهوری
📝ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی 2
بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/2429
🔹تصمیم ما بر این بود که این بار برای این راهپیمائی سنگ تمام بگذاریم و کار تبلیغاتی سنگینی انجام بدهیم. آن زمان من در جهاد سازندگی کار میکردم و بچههای جهاد سازندگی هسته گزینش استان تهران، ماهی 2800 یا 3000 تومان حقوق میگرفتیم که همه بچهها از جمله آقایان اعلمپور، پاشایی، قاسمی، رحمانی و کبیری و خیلی از بچههای دیگر که از بچههای جبهه و جنگ بودند و بعد از جنگ هم در این حوزه هم ما را همراهی میکردند و یکپنجم حقوقشان را برای تکثیر این اطلاعیهها میدادند و هزینه بخشی از کار به این ترتیب تأمین میشد.
🔹راهپیمائی دوم اردیبهشت درواقع مقابله ما در برابر هجمه استحاله فرهنگی بود برای همین ما تمام توان خود را به کار گرفتیم. حتی موج تبلیغات را به سمت شهر قم هم بردیم و تعدادی از بچهها را به قم فرستادیم تا در نماز جمعه آن شهر هم اطلاعیه این تجمع را پخش کنند.
بالاخره روزی که قرار بود راهپیمائی برگزار شود، فرا رسید. در میدان ولیعصر حجم عظیمی از جمعیت جمع شده بودند که برای هیچکدام از ما قابل تصور نبود. تصاویری که از آن زمان تهیه شده و عکسهائی که گرفته شده، نشان میداد که بیش از 20 هزار نفر در این راهپیمائی شرکت کردند.
🔹راهپیمائی که هیچ رسانه رسمی در تبلیغات آن نقشی نداشت؛ نه رادیو تلویزیون و نه روزنامهها. ما فقط با تراکتهای کوچک که خودمان تهیه کردیم، توانسته بودیم این مردم را بسیج کنیم.به علت کثرت جمعیت مجبور شدیم علاوه بر ماشین حاجبخشی یکی دو وانت دیگر اجاره کنیم و روی آنها هم بلندگو نصب کنیم. برای اولین بار حجم عظیمی از خانمها که حدود چند هزار نفر بودند نیز با ما همراه شده بودند. با گروه انتظامات منسجمی که درست کرده بودیم جمعیت را خیلی منظم کرده و از میدان ولیعصر به سمت مجلس شورای اسلامی حرکت کردیم. با این حرکت ما همه غافلگیر شده بودند؛ هم دولت و هم سیستم انتظاماتی و امنیتی همه در حیرت بودند که ما چطور توانسته بودیم این جمعیت را برای این حرکت بسیج کنیم.
🔹این راهپیمائی ما، اولین و آخرین اعتراض مردمی ما با عنوان حزبالله تهران بود که با این حجم عظیم جهت برگزار شد.
🔹مقابل مجلس که رسیدم اینبار تعدادی از نمایندههای مجلس با مشاهده این حجم جمعیت از صحن مجلس خارج شده و جلوی درب مجلس آمدند. حاجبخشی و آقای علیآبادی و من و آقای ابوالمعالی سخنرانی کردیم، یکی از فرزندان شهدا و همچنین یکی از همسران شهدا نیز سخنرانی کردند. ما تریبون را دست به دست میکردیم تا مأموران روی شخص خاصی تمرکز نکنند که بعد بیایند آن فرد را دستگیر کنند و یا ماشین بلندگوها را توقیف کنند و با خود ببرند.
🔹در واقع ما بر روی چهرهسازی و تقسیم کار در این جمع خیلی تأکید میکردیم. حتی در قطعنامه راهپیمائی و بیانیهای که ما پخش کردیم که متأسفانه آنها طی چند بار مراجعه به خانه ما اسناد مربوط به راهپیمائی سالهای 67 ، 68، 69، 70 و 71 توسط یکی از نهادهای امنیتی برده شد و دیگر هیچوقت دسترسی آن برای ما حاصل نشد ما برای اینکه ثابت کنیم که این حرکت ما اقدامی فرهنگی است غیرجناحی و از سلامت سیاسی برخوردار میباشد همانجا پشت بلندگو اعلام کردیم برای راهپیمائی بعدی اگر کسی میخواهد برای شعارنویسی روی دیوارها و مقابله با اقدامات شهرداری کمک کند اعلام آمادگی نماید.
🔹جالب این بود که آقای «هادی غفاری» و بعضی افرادی از جریان چپ که هنوز بعضی از آنها در مجلس بودند آمدند تا کمک مالی کنند. آقای غفاری یک بسته 10 هزار تومانی آورد و گفت «این هم سهم من.» که من پشت بلندگو اعتراض کرده و بحث کارخانه جوراب «استارلایت» را مطرح کردم و گفتم: «چطور میشود نیروهای انقلابی که دهه قبل شعار اسلام ناب را در برابر اسلام آمریکائی سر میدادند، امروز خودشان صاحب کارخانهای مثل جوراب «استارلایت» میشوند که تولیدات آن بخشی از تهاجم فرهنگی در جامعه ما است.» ایشان برای پاسخ پشت بلندگو قرار گرفت و قسم خورد که کارخانه برای من نیست و برای بنیاد الهادی است. ولی من آن پول را به ایشان پس داده و قبول نکردم.
🔹راهپیمائی ما بازتاب بسیار وسیعی داشت و حتی اخبار تلویزیون هم مجبور شد گوشههائی از این تجمع را البته با سانسورکردن چهرههای سخنرانان نشان بدهد و بیشتر دوربینش به سمت مردم بود که چهرهسازی نشود و این آدمها مطرح نشوند.
بخش سوم: https://t.iss.one/jomhouri/2431
عکس https://t.iss.one/jomhouri/2434
@jomhouri
📝ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی 2
بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/2429
🔹تصمیم ما بر این بود که این بار برای این راهپیمائی سنگ تمام بگذاریم و کار تبلیغاتی سنگینی انجام بدهیم. آن زمان من در جهاد سازندگی کار میکردم و بچههای جهاد سازندگی هسته گزینش استان تهران، ماهی 2800 یا 3000 تومان حقوق میگرفتیم که همه بچهها از جمله آقایان اعلمپور، پاشایی، قاسمی، رحمانی و کبیری و خیلی از بچههای دیگر که از بچههای جبهه و جنگ بودند و بعد از جنگ هم در این حوزه هم ما را همراهی میکردند و یکپنجم حقوقشان را برای تکثیر این اطلاعیهها میدادند و هزینه بخشی از کار به این ترتیب تأمین میشد.
🔹راهپیمائی دوم اردیبهشت درواقع مقابله ما در برابر هجمه استحاله فرهنگی بود برای همین ما تمام توان خود را به کار گرفتیم. حتی موج تبلیغات را به سمت شهر قم هم بردیم و تعدادی از بچهها را به قم فرستادیم تا در نماز جمعه آن شهر هم اطلاعیه این تجمع را پخش کنند.
بالاخره روزی که قرار بود راهپیمائی برگزار شود، فرا رسید. در میدان ولیعصر حجم عظیمی از جمعیت جمع شده بودند که برای هیچکدام از ما قابل تصور نبود. تصاویری که از آن زمان تهیه شده و عکسهائی که گرفته شده، نشان میداد که بیش از 20 هزار نفر در این راهپیمائی شرکت کردند.
🔹راهپیمائی که هیچ رسانه رسمی در تبلیغات آن نقشی نداشت؛ نه رادیو تلویزیون و نه روزنامهها. ما فقط با تراکتهای کوچک که خودمان تهیه کردیم، توانسته بودیم این مردم را بسیج کنیم.به علت کثرت جمعیت مجبور شدیم علاوه بر ماشین حاجبخشی یکی دو وانت دیگر اجاره کنیم و روی آنها هم بلندگو نصب کنیم. برای اولین بار حجم عظیمی از خانمها که حدود چند هزار نفر بودند نیز با ما همراه شده بودند. با گروه انتظامات منسجمی که درست کرده بودیم جمعیت را خیلی منظم کرده و از میدان ولیعصر به سمت مجلس شورای اسلامی حرکت کردیم. با این حرکت ما همه غافلگیر شده بودند؛ هم دولت و هم سیستم انتظاماتی و امنیتی همه در حیرت بودند که ما چطور توانسته بودیم این جمعیت را برای این حرکت بسیج کنیم.
🔹این راهپیمائی ما، اولین و آخرین اعتراض مردمی ما با عنوان حزبالله تهران بود که با این حجم عظیم جهت برگزار شد.
🔹مقابل مجلس که رسیدم اینبار تعدادی از نمایندههای مجلس با مشاهده این حجم جمعیت از صحن مجلس خارج شده و جلوی درب مجلس آمدند. حاجبخشی و آقای علیآبادی و من و آقای ابوالمعالی سخنرانی کردیم، یکی از فرزندان شهدا و همچنین یکی از همسران شهدا نیز سخنرانی کردند. ما تریبون را دست به دست میکردیم تا مأموران روی شخص خاصی تمرکز نکنند که بعد بیایند آن فرد را دستگیر کنند و یا ماشین بلندگوها را توقیف کنند و با خود ببرند.
🔹در واقع ما بر روی چهرهسازی و تقسیم کار در این جمع خیلی تأکید میکردیم. حتی در قطعنامه راهپیمائی و بیانیهای که ما پخش کردیم که متأسفانه آنها طی چند بار مراجعه به خانه ما اسناد مربوط به راهپیمائی سالهای 67 ، 68، 69، 70 و 71 توسط یکی از نهادهای امنیتی برده شد و دیگر هیچوقت دسترسی آن برای ما حاصل نشد ما برای اینکه ثابت کنیم که این حرکت ما اقدامی فرهنگی است غیرجناحی و از سلامت سیاسی برخوردار میباشد همانجا پشت بلندگو اعلام کردیم برای راهپیمائی بعدی اگر کسی میخواهد برای شعارنویسی روی دیوارها و مقابله با اقدامات شهرداری کمک کند اعلام آمادگی نماید.
🔹جالب این بود که آقای «هادی غفاری» و بعضی افرادی از جریان چپ که هنوز بعضی از آنها در مجلس بودند آمدند تا کمک مالی کنند. آقای غفاری یک بسته 10 هزار تومانی آورد و گفت «این هم سهم من.» که من پشت بلندگو اعتراض کرده و بحث کارخانه جوراب «استارلایت» را مطرح کردم و گفتم: «چطور میشود نیروهای انقلابی که دهه قبل شعار اسلام ناب را در برابر اسلام آمریکائی سر میدادند، امروز خودشان صاحب کارخانهای مثل جوراب «استارلایت» میشوند که تولیدات آن بخشی از تهاجم فرهنگی در جامعه ما است.» ایشان برای پاسخ پشت بلندگو قرار گرفت و قسم خورد که کارخانه برای من نیست و برای بنیاد الهادی است. ولی من آن پول را به ایشان پس داده و قبول نکردم.
🔹راهپیمائی ما بازتاب بسیار وسیعی داشت و حتی اخبار تلویزیون هم مجبور شد گوشههائی از این تجمع را البته با سانسورکردن چهرههای سخنرانان نشان بدهد و بیشتر دوربینش به سمت مردم بود که چهرهسازی نشود و این آدمها مطرح نشوند.
بخش سوم: https://t.iss.one/jomhouri/2431
عکس https://t.iss.one/jomhouri/2434
@jomhouri
جمهوری / محمد صادق شهبازی
#اختصاصی_جمهوری 📝ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی 2 بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/2429 🔹تصمیم ما بر این بود که این بار برای این راهپیمائی سنگ تمام بگذاریم و کار تبلیغاتی سنگینی انجام بدهیم. آن زمان من در جهاد سازندگی کار میکردم و بچههای…
#اختصاصی_جمهوری
📝ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی 3
بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/2429
خش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/2430
🔹حتی شعارهائی که آن روز داده شد نیز با راهپیمائیهای قبل متفاوت بود. شعارها تغییر سبک داده و از مسائل احساسی یا حتی از مسئله ظواهر فساد به سمت مسائل مبانی فرهنگی و غیره رفته بود.
«فرهنگ فاسد غرب محکوم باید گردد، فساد و بدحجابی محکوم باید گردد
فرهنگ فاسد غرب محکوم باید گردد، ارزشهای اسلامی احیا باید گردد
شبیخون فرهنگی حربه استکبارست، وظیفه حزبالله مقابله با آن است
به گفته رهبری مسلمین، حمایت حزبالله، اساس انقلاب است
امر به معروف تکلیف حزبالله است، سفارش رهبر و وصیت امام است
تهاجم فرهنگی جنگ مجدد ماست، قیام علیه فساد تکلیف امت ماست
🔹این شعارها برای فراخوان مردمی بود که شاید روزهای اوّل دغدغهشان بدحجابی و بدپوشی بود و از استحاله فرهنگی غافل بودند. روند استحاله را در آن روزها حتی در نوع نگاه مسئولین حتی بسیج هم دیدیم آنها با تغییر دادن اولویتها حتی به سمت تغییر لباس بسیجیها هم رفته بودند.اخبار این راهپیمائی 20 هزار نفری در روزنامههای «رسالت» «جمهوری» و «اطلاعات» منعکس شد و مطالبی در آنها از راهپیمائی ما درج گردید. ولی روزنامه «کیهان» که انقلابیترین روزنامه کشور در آن زمان بود راهپیمائی ما را پوشش نداد.
🔹 آن زمان آقای «مهدی نصیری» سردبیر روزنامه کیهان بود که یکبار هم من با ایشان برخورد رو در رو داشتم. ماجرا مربوط به درج متن طومارها و اعتراضات قبلی ما بود که پیش او رفته بودیم، و آنها در جواب به ما میگفتند که «بیائید جلوی بازار تظاهرات کنید تا ما پوشش بدهیم»، ولی آنها در رابطه با مسئله فرهنگی حساسیت زیادی نداشتند. درحالیکه اینها متوجه نبودند لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی حلقههائی مرتبط به هم هستند یا اگر هم میدانستند برای آنها این قبیل مسائل اولویت نداشت. آن روز روزنامه کیهان این راهپیمائی را پوشش نداد، ولی بعدها من از خود آقای نصیری شنیدم که آقای «خاتمی» به عنوان نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان به عنوان وزیر ارشاد وقت نامهای به آنها زده بود که چرا شما تجمعات حزبالله و راهپیمائی به این مهمی را در روزنامه پوشش نمیدهید. اصل این نامه نزد آقای نصیری میباشد که میتواند بعدها جزو اسناد تاریخی محسوب شود.
🔹این بیتفاوتی کیهان برای ما هم خیلی ناراحتکننده بود. حتی یکبار جمعی 40، 50 نفره از بچهها سوار بر موتورها به سمت روزنامه کیهان حرکت کردند و به این رفتار روزنامه کیهان اعتراض نمودند. بچهها جلوی روزنامه کیهان تجمع کردند و گفتند سردبیرتان بیاید ما صحبت کنیم که آقای «دژاکام» آمد و با بچهها صحبت کرده و به آنها گفته بود که من اعتراض شما را منتقل میکنم. این اعتراض ما به روزنامه کیهان چون جزو روزنامههای جریان انقلاب بود در نشریات روشنفکری آن زمان بازتاب خاصی داشت و نوشتند «چاقوئی که دسته خودش را برید»، هر چند که این حرکت ما خیلی هم تند نبود.
✅بعدالتحریر جمهوری: این تفاوت نگاه بین بچههای انقلابی موجب رشد شد و بعد از این ماجرا مهدی نصیری در صبح و مسعود دهنمکی در شلمچه و جبهه مطالبهگری عدالت اجتماعی و مقابله با لیبرالیسم را دنبال کردند. جالب اینکه بعدها مهدی نصیری بعد از توقیف شلمچه و جبهه صبح را به مسعود دهنمکی داد. اما همان روشنفکرانی که آن روز میگفتند تجمع باید بازتاب پیدا کند، خود لیبرالتر از لیبرالها عمل کردند.
🔹ماجرا در کتاب خاطرات دهنمکی تفصیل بیشتری دارد و جمهوری برای اقتضائات خاص فضای مجازی تنها بخشی از ماجرا و عکسها را منتشر میکند.
@jomhouri
📝ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی 3
بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/2429
خش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/2430
🔹حتی شعارهائی که آن روز داده شد نیز با راهپیمائیهای قبل متفاوت بود. شعارها تغییر سبک داده و از مسائل احساسی یا حتی از مسئله ظواهر فساد به سمت مسائل مبانی فرهنگی و غیره رفته بود.
«فرهنگ فاسد غرب محکوم باید گردد، فساد و بدحجابی محکوم باید گردد
فرهنگ فاسد غرب محکوم باید گردد، ارزشهای اسلامی احیا باید گردد
شبیخون فرهنگی حربه استکبارست، وظیفه حزبالله مقابله با آن است
به گفته رهبری مسلمین، حمایت حزبالله، اساس انقلاب است
امر به معروف تکلیف حزبالله است، سفارش رهبر و وصیت امام است
تهاجم فرهنگی جنگ مجدد ماست، قیام علیه فساد تکلیف امت ماست
🔹این شعارها برای فراخوان مردمی بود که شاید روزهای اوّل دغدغهشان بدحجابی و بدپوشی بود و از استحاله فرهنگی غافل بودند. روند استحاله را در آن روزها حتی در نوع نگاه مسئولین حتی بسیج هم دیدیم آنها با تغییر دادن اولویتها حتی به سمت تغییر لباس بسیجیها هم رفته بودند.اخبار این راهپیمائی 20 هزار نفری در روزنامههای «رسالت» «جمهوری» و «اطلاعات» منعکس شد و مطالبی در آنها از راهپیمائی ما درج گردید. ولی روزنامه «کیهان» که انقلابیترین روزنامه کشور در آن زمان بود راهپیمائی ما را پوشش نداد.
🔹 آن زمان آقای «مهدی نصیری» سردبیر روزنامه کیهان بود که یکبار هم من با ایشان برخورد رو در رو داشتم. ماجرا مربوط به درج متن طومارها و اعتراضات قبلی ما بود که پیش او رفته بودیم، و آنها در جواب به ما میگفتند که «بیائید جلوی بازار تظاهرات کنید تا ما پوشش بدهیم»، ولی آنها در رابطه با مسئله فرهنگی حساسیت زیادی نداشتند. درحالیکه اینها متوجه نبودند لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی حلقههائی مرتبط به هم هستند یا اگر هم میدانستند برای آنها این قبیل مسائل اولویت نداشت. آن روز روزنامه کیهان این راهپیمائی را پوشش نداد، ولی بعدها من از خود آقای نصیری شنیدم که آقای «خاتمی» به عنوان نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان به عنوان وزیر ارشاد وقت نامهای به آنها زده بود که چرا شما تجمعات حزبالله و راهپیمائی به این مهمی را در روزنامه پوشش نمیدهید. اصل این نامه نزد آقای نصیری میباشد که میتواند بعدها جزو اسناد تاریخی محسوب شود.
🔹این بیتفاوتی کیهان برای ما هم خیلی ناراحتکننده بود. حتی یکبار جمعی 40، 50 نفره از بچهها سوار بر موتورها به سمت روزنامه کیهان حرکت کردند و به این رفتار روزنامه کیهان اعتراض نمودند. بچهها جلوی روزنامه کیهان تجمع کردند و گفتند سردبیرتان بیاید ما صحبت کنیم که آقای «دژاکام» آمد و با بچهها صحبت کرده و به آنها گفته بود که من اعتراض شما را منتقل میکنم. این اعتراض ما به روزنامه کیهان چون جزو روزنامههای جریان انقلاب بود در نشریات روشنفکری آن زمان بازتاب خاصی داشت و نوشتند «چاقوئی که دسته خودش را برید»، هر چند که این حرکت ما خیلی هم تند نبود.
✅بعدالتحریر جمهوری: این تفاوت نگاه بین بچههای انقلابی موجب رشد شد و بعد از این ماجرا مهدی نصیری در صبح و مسعود دهنمکی در شلمچه و جبهه مطالبهگری عدالت اجتماعی و مقابله با لیبرالیسم را دنبال کردند. جالب اینکه بعدها مهدی نصیری بعد از توقیف شلمچه و جبهه صبح را به مسعود دهنمکی داد. اما همان روشنفکرانی که آن روز میگفتند تجمع باید بازتاب پیدا کند، خود لیبرالتر از لیبرالها عمل کردند.
🔹ماجرا در کتاب خاطرات دهنمکی تفصیل بیشتری دارد و جمهوری برای اقتضائات خاص فضای مجازی تنها بخشی از ماجرا و عکسها را منتشر میکند.
@jomhouri
Telegram
جمهوری
📝اختصاصی: ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی1
✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369)
🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در…
✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369)
🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در…
جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝اختصاصی: ماجرای تجمع انقلاب فرهنگی از زبان #مسعود_دهنمکی1 ✅تلاش دو ماهه برای برگزاری بزرگترین تجمع حزبالله تهران در مقابل مجلس و تبعات آن (2/2/1369) 🔹در کنار انتشار روزنامههای دیواری، برگههائی نیز به صورت تراکتهای کوچک در مسجد و محافل هر هفته در خیابانهای…
#اختصاصی_جمهوری
تصاویر تجمع بیست هزار نفری در اعتراض به لیبرالیسم فرهنگی
2/2/69
دهنمکی و حاجی بخشی در تریبون مشخصند
@jomhouri
تصاویر تجمع بیست هزار نفری در اعتراض به لیبرالیسم فرهنگی
2/2/69
دهنمکی و حاجی بخشی در تریبون مشخصند
@jomhouri