Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور
پس از شهادت نیز، به فکر #حلبی_آبادها و #گرسنگان و #پابرهنه ها است.
روحش هنوز آرام نگرفته است.
رونوشت به تمام مسئولین جمهوری اسلامی که شب بی درد میخوابند.
@khamenism
روحش هنوز آرام نگرفته است.
رونوشت به تمام مسئولین جمهوری اسلامی که شب بی درد میخوابند.
@khamenism
Forwarded from واره؛ زندگی ایرانی، حیات اسلامی
حرف هایی برای شنبه #بعد_از_انتخابات (1)
✅ در دوره تبلیغات #ریاست_جمهوری چندباری به شهرهای کوچک و روستاهای اطراف تهران رفتم؛ به نظر خودم بیشتر جاها صحبت ها و تبلیغات موثر بود. آنچه میخوانید تجربیاتی نزدیک و واقعی است برای #جامعه_شناسان دور از میدان؛ حرف هایی برای اینکه بفهمیم کلیشههایی که راجع به پایین شهر و بالاشهر ساختهایم چقدر غیرواقعی است و بفهمیم چقدر مکانیسم رای دادن مردم پیچیده است...
✳
خانمی حدود 50 ساله طرفدار #روحانی بود؛ گفت «من تحت پوشش #کمیته_امداد هستم. از اینا هیچ راست نشنیدم. تو مناظرهها گفتن مستمری رو سه برابر می کنن، باز این ماه واریز کردند، دیدم همون 53 تومنه». گفتم «حاج خانم! شما که تحت پوشش هستی باید بیشتر طرفدار رئیسی باشی. آقای روحانی حتی شب انتخاباتی به وعدهاش عمل نکرد». گفت «به رئیسی که اصلا. 22 ساله شوهرم فوت کرده، رفتم کمیته امداد به هرکس میگم مشکل دارم، میگه خانوم #صیغه من میشی؟! طرف با سه تا بچه به من پیشنهاد صیغه میده تا یک میلیون وام من رو جور کنه. دیگه به هیچ کس اعتماد ندارم.»
@vaareh
✳
مردی با همسر و بچه نوجوانش در پارک نشسته بودند. به هیچ صراطی مستقیم نمیشد که رای بدهد. گفتم «آخه نمیشه که ما دست روی دست بگذاریم. هرچه باشه ایشان از بقیه بهتر است». گفت «برای من آسمون همیشه سیاهه. به نظرت اگه من کار داشتم اینجا بودم؟ من خودم بیکارم که اینجا نشستم» و با شرمندگی نگاهی به زن و بچهاش کرد. انگار که مستمسکی پیدا کرده باشم، گفتم «اتفاقا ایشان به دنبال ایجاد #اشتغال است. گفته سالی یک میلیون شغل ایجاد میکند». گفت «دلت خوشه. میدونی چند نفر بیکار داریم؟» گفتم «نمیدونم یه 5-6 میلیونی هستند». گفت «تا به من برسد، زنده ام؟» توی دلم گفتم تازه اگر بتواند همین یک میلیون را ایجاد کند...
✳
سه جوان #دهه_هفتادی در پارک تو تاریکی نشسته بودند؛ یکی شان گفت «تو این چند ساله روحانی چقدر سرعت اینترنت رو زیاد کرده، خداوکیلی اگه رئیسی هم بود، این قدر سرعت زیاد میشد؟» داشتم توجیه می کردم که دولت از این افزایش سرعت برای #اشتغالزایی استفاده نکرده و به علاوه رتبه جهانی #دولت_الکترونیک ایران از 100 به 106 تنزل پیدا کرده و... که گفت «داداش! من خودم #بسیجی هستم و به رئیسی رای می دم. اینا رو گفتم ببینم جواب تو چیه! اما یه چیز صادقانه بگم، جوون آزادی میخواد. من بابام بهم بگه فلان جا نرو شاکی میشم. حالا تو بگو ضرر داره. اینترنت خیلی مهمه» تو تاریکی دقت کردم دیدم تیپ سه تاشون به بسیجی ها میخورد. پیش خودم گفتم چرا از همان اول دقت نکرده بودم. اما بعید می دانم که این سوالات را فقط برای امتحان من می پرسید...
✳
در یک ایستگاه اتوبوس دو پیرمرد نشسته بودند و داشتند شدید بحث می کردند. گفتم «پدرجان، ببخشید وسط بحث تون به آقا رئیسی رای میدی؟!» با تعجب نگاهم کرد و گفت من اصلا رای نمیدم. و دوباره آمپرش رفت بالا. گفت «من تو #صنایع_دفاع بودم. دوبار برای جبهه اسم نوشتم یه بار آقای #اردبیلی و یه بار آقای #رفسنجانی اومد گفت این کار شما همون جهاد است. نرید که اگه شما نباشید، رزمنده ها تیر و فشنگ ندارن شلیک کنن. شبانه روز سلاح می ساختیم. حالا بعد 30 سال کار که بازنشست شدیم، 1400 بهم میدن. این همه برای این انقلاب زحمت کشیدم. دو تا دختر #دانشگاه_آزادی توی خونه دارم. میرم تو #حلبی_سازی کارگری میکنم شرمنده زن و بچه نباشم. آخه انصافه من تو این سن و سال روزی ده ساعت کار کنم؟» ساکت شدیم. گفتم «حاجی حق داری». «آخه کی قراره وضع این مملکت درست بشه؟ هر کس میاد میگه قبلیها فلان بودن من میخوام بسازم. به خدا اگه این #آقای_خامنهای نبود من تا حالا دق کرده بودم!» یک نفسی کشیدیم. رفیقم گفت «حاجی با این حرف ها که زدی من اصلا روم نمیشه بگم بهت چه کن. ولی هرچه باشه این سید تو خط رهبره». یه کم آروم شد و گفت «نمیدونم بده. حالا ببینم چه میشود. شاید این سید یه کاری بکنه». نمیدانم با آن مقدمه چه شد یه دفعه این قدر نرم شد. اشک توی چشمانم حلقه زد. شاید همین که به درد و دلش گوش کرده بودیم...
@vaareh
✳
#شهرک_اندیشه، یک پسربچه آمد از من پوستر رئیسی گرفت. پدرش دورتر ایستاده بود با قیافه بدنسازی. گفت «آقا من رو روشن کن. اینکه میگن این آقا بیاد بسیجی ها جلوی مردم رو میگیرن راسته؟». منظورش را میدانستم اما گفتم «یعنی چی جلوی مردم رو میگیرن؟» گفت «مثلا به این #آستین_کوتاه من گیر میدن. به #موی_خانوم من گیر میدن که چرا بیرونه». گفتم «اصلا فرض کن دوست داشته باشن جلوی اینا رو بگیرن. به نظرت می تونن؟ یه نگاه به خیابان بکن از اول تا آخرش چند تا خانم مو بیرون می بینی؟ آخه جلوی کی رو بگیرن؟» یه نگاهی کرد و گفت «نه راست میگی. نمیتونن». گفتم «نه میگم همه چیز ول میشه و نه میگم اوضاع بدتر میشه. همین که هست. دولت هست، مردم هم زندگی شون رو میکنن».
✅ در دوره تبلیغات #ریاست_جمهوری چندباری به شهرهای کوچک و روستاهای اطراف تهران رفتم؛ به نظر خودم بیشتر جاها صحبت ها و تبلیغات موثر بود. آنچه میخوانید تجربیاتی نزدیک و واقعی است برای #جامعه_شناسان دور از میدان؛ حرف هایی برای اینکه بفهمیم کلیشههایی که راجع به پایین شهر و بالاشهر ساختهایم چقدر غیرواقعی است و بفهمیم چقدر مکانیسم رای دادن مردم پیچیده است...
✳
خانمی حدود 50 ساله طرفدار #روحانی بود؛ گفت «من تحت پوشش #کمیته_امداد هستم. از اینا هیچ راست نشنیدم. تو مناظرهها گفتن مستمری رو سه برابر می کنن، باز این ماه واریز کردند، دیدم همون 53 تومنه». گفتم «حاج خانم! شما که تحت پوشش هستی باید بیشتر طرفدار رئیسی باشی. آقای روحانی حتی شب انتخاباتی به وعدهاش عمل نکرد». گفت «به رئیسی که اصلا. 22 ساله شوهرم فوت کرده، رفتم کمیته امداد به هرکس میگم مشکل دارم، میگه خانوم #صیغه من میشی؟! طرف با سه تا بچه به من پیشنهاد صیغه میده تا یک میلیون وام من رو جور کنه. دیگه به هیچ کس اعتماد ندارم.»
@vaareh
✳
مردی با همسر و بچه نوجوانش در پارک نشسته بودند. به هیچ صراطی مستقیم نمیشد که رای بدهد. گفتم «آخه نمیشه که ما دست روی دست بگذاریم. هرچه باشه ایشان از بقیه بهتر است». گفت «برای من آسمون همیشه سیاهه. به نظرت اگه من کار داشتم اینجا بودم؟ من خودم بیکارم که اینجا نشستم» و با شرمندگی نگاهی به زن و بچهاش کرد. انگار که مستمسکی پیدا کرده باشم، گفتم «اتفاقا ایشان به دنبال ایجاد #اشتغال است. گفته سالی یک میلیون شغل ایجاد میکند». گفت «دلت خوشه. میدونی چند نفر بیکار داریم؟» گفتم «نمیدونم یه 5-6 میلیونی هستند». گفت «تا به من برسد، زنده ام؟» توی دلم گفتم تازه اگر بتواند همین یک میلیون را ایجاد کند...
✳
سه جوان #دهه_هفتادی در پارک تو تاریکی نشسته بودند؛ یکی شان گفت «تو این چند ساله روحانی چقدر سرعت اینترنت رو زیاد کرده، خداوکیلی اگه رئیسی هم بود، این قدر سرعت زیاد میشد؟» داشتم توجیه می کردم که دولت از این افزایش سرعت برای #اشتغالزایی استفاده نکرده و به علاوه رتبه جهانی #دولت_الکترونیک ایران از 100 به 106 تنزل پیدا کرده و... که گفت «داداش! من خودم #بسیجی هستم و به رئیسی رای می دم. اینا رو گفتم ببینم جواب تو چیه! اما یه چیز صادقانه بگم، جوون آزادی میخواد. من بابام بهم بگه فلان جا نرو شاکی میشم. حالا تو بگو ضرر داره. اینترنت خیلی مهمه» تو تاریکی دقت کردم دیدم تیپ سه تاشون به بسیجی ها میخورد. پیش خودم گفتم چرا از همان اول دقت نکرده بودم. اما بعید می دانم که این سوالات را فقط برای امتحان من می پرسید...
✳
در یک ایستگاه اتوبوس دو پیرمرد نشسته بودند و داشتند شدید بحث می کردند. گفتم «پدرجان، ببخشید وسط بحث تون به آقا رئیسی رای میدی؟!» با تعجب نگاهم کرد و گفت من اصلا رای نمیدم. و دوباره آمپرش رفت بالا. گفت «من تو #صنایع_دفاع بودم. دوبار برای جبهه اسم نوشتم یه بار آقای #اردبیلی و یه بار آقای #رفسنجانی اومد گفت این کار شما همون جهاد است. نرید که اگه شما نباشید، رزمنده ها تیر و فشنگ ندارن شلیک کنن. شبانه روز سلاح می ساختیم. حالا بعد 30 سال کار که بازنشست شدیم، 1400 بهم میدن. این همه برای این انقلاب زحمت کشیدم. دو تا دختر #دانشگاه_آزادی توی خونه دارم. میرم تو #حلبی_سازی کارگری میکنم شرمنده زن و بچه نباشم. آخه انصافه من تو این سن و سال روزی ده ساعت کار کنم؟» ساکت شدیم. گفتم «حاجی حق داری». «آخه کی قراره وضع این مملکت درست بشه؟ هر کس میاد میگه قبلیها فلان بودن من میخوام بسازم. به خدا اگه این #آقای_خامنهای نبود من تا حالا دق کرده بودم!» یک نفسی کشیدیم. رفیقم گفت «حاجی با این حرف ها که زدی من اصلا روم نمیشه بگم بهت چه کن. ولی هرچه باشه این سید تو خط رهبره». یه کم آروم شد و گفت «نمیدونم بده. حالا ببینم چه میشود. شاید این سید یه کاری بکنه». نمیدانم با آن مقدمه چه شد یه دفعه این قدر نرم شد. اشک توی چشمانم حلقه زد. شاید همین که به درد و دلش گوش کرده بودیم...
@vaareh
✳
#شهرک_اندیشه، یک پسربچه آمد از من پوستر رئیسی گرفت. پدرش دورتر ایستاده بود با قیافه بدنسازی. گفت «آقا من رو روشن کن. اینکه میگن این آقا بیاد بسیجی ها جلوی مردم رو میگیرن راسته؟». منظورش را میدانستم اما گفتم «یعنی چی جلوی مردم رو میگیرن؟» گفت «مثلا به این #آستین_کوتاه من گیر میدن. به #موی_خانوم من گیر میدن که چرا بیرونه». گفتم «اصلا فرض کن دوست داشته باشن جلوی اینا رو بگیرن. به نظرت می تونن؟ یه نگاه به خیابان بکن از اول تا آخرش چند تا خانم مو بیرون می بینی؟ آخه جلوی کی رو بگیرن؟» یه نگاهی کرد و گفت «نه راست میگی. نمیتونن». گفتم «نه میگم همه چیز ول میشه و نه میگم اوضاع بدتر میشه. همین که هست. دولت هست، مردم هم زندگی شون رو میکنن».
Forwarded from روزنه
پیوندهای پنهان و پیدای اصلاح طلبان و انجمن حجتیه
🔻🔻🔻
انجمن حجتیه مهدویه که در دهه سی توسط جمعی از جوانان مذهبی و با رهبری معنوی #شیخ_محمود_حلبی در تهران شکل گرفت٬ هدف اصلی اش مبارزه با #بهائیت بود و با همین گفتمان توانست در مدت کوتاهی در میان اقشار مذهبی و حوزوی و حتی در نزد برخی مراجع معظم و شخصیت های طراز اول روحانی٬ وجاهت درخوری پیدا کند.
انجمنی ها تشکیلات مذهبی مفصلی در ایران عصر پهلوی دوم به راه انداختند و البته این #تشکیلات_نیمه_سری٬ هرگز مورد #تعرض #رژیم_مخوف_شاه قرار نگرفت!
این نوع برخورد از جنبه های مختلف قابل تحلیل است اما در بهترین حالت٬ دلیل این نوع مواجهه را می توان در #التزام انجمنی ها به #عدم_دخالت_در_سیاست تلقی کرد.
اما یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه در حالی که نخست وزیر ۱۳ساله رژیم شاه و برخی وزرا و برخی سران ارتشش٬ #بهائی و یا #بهائی_زاده بودند٬ و با توجه به #پیوند_تاریخی #بهائیان و #رژیم_غاصب_اسرائیل٬ چطور می توان باور کرد که رژیم شاه راضی شود بدون گرفتن امتیازی چشمگیر و برآوردن هدفی راهبردی٬ رضایت به فعالیت یک #تشکیلات_فراگیر آنهم علیه فرقه ضاله بهائیت داده باشد؟!
هر چه بود٬ انجمنی ها تا پیروزی انقلاب اسلامی همواره به مثابه #ترمز_نهضت و محل جذب نیروهای مذهبی مستعد٬ فعال بودند و مانع از پیوستن خیل عظیمی از نیروهای مذهبی به صفوف انقلاب اسلامی بودند. بعد از پیروزی اما کم کم سر و کله شان پیدا شد و #شوق_خدمت(!!!) سراپای وجودشان را فراگرفت و خود را به هرم قدرت آنهم در عرصه های حساس (مثل امور امنیتی و وزارت خارجه و...)٬ نزدیک کردند. گرچه امام خمینی در دیدار شیخ محمود حلبی هرگز حاضر نشد از ظرفیت انجمن استفاده کند و دست رد بر سینه انجمن زد و تا آخر به این تشکیلات بدبین بودند.
در سالهای بعد از ارتحال امام٬ انجمن همچنان برقرار و برجا ماند؛ و حالا در این سالها دوباره فعال شده اند. اگرچه نمی توان و نباید همه انجمنی ها را به یک چوب راند و حد اقل سه طیف متفاوت در این تشکیلات وجود دارد٬ که برخی از ایشان بعدا در شمار شخصیت های خدوم قرار گرفتند اما بازشناسی این جریان در ساختار سیاسی فعلی٬ مسئله مهمی است که نباید مغفول بماند.
مدتی است که #اصلاحطلبان و برخی #روشنفکران_دینی در پی احیای نام رهبران انجمن از جمله مرحوم #حلبی برآمده اند؛
پیش از این #محمد_قوچانی به معرفی کتابی از شیخ محمود حلبی پرداخت... مدتی قبل #فرید_مدرسی در کانالش به تبلیغ زندگی نامه او پرداخت٬ حالا محسن صدر نقاشی چهره او را منتشر کرده! البته جناب محمدجواد ظریف نیز در خاطراتش با عنوان #آقای_سفیر صراحتا گفته است که پیش از خروج از ایران در جلسات انجمن شرکت داشته است و #محمدعلی_ابطحی (معاون و رئیس دفتر خاتمی) نیز فرزند کسی بود که اشتهار به انجمن حجتیه و رهبری این جریان در خراسان داشت!
انتشار گسترده نشریاتی مانند #خورشید_مکه(ارگان مطبوعاتی انجمن) در عصر اصلاحات٬ نمونه دیگر است.
همه این مسائل ظاهرا بی ربط٬ این پرسش را ایجاد می کند که واقعا چه نسبتی بین جریان مدعی اصلاح طلبی با جریان انجمن حجتیه وجود دارد؟
این جریان برای مقابله با جریان اصیل دینی و انقلابی، یکبار به سراغ امثال سروش و مجتهد شبستری و کدیور می رود، یکبار سراغ شیخ محمود حلبی و یکبار هم (در نشریاتی مثل مهرنامه و سیاست نامه) پروژه تطهیر و احیای شخصیت های آلوده ای چون شریعت سنگلجی و ملکم خان را پی می گیرد!
اینطوری که پیداست در آینده نه چندان دور باید شاهد تطهیر شخصیت هایی مثل احمد کسروی و علی اکبر حکمی زاده و دیگر شخصیت های جریانهای شیعیان وهابیت زده (موسوم به وهابیت شیعی) هم باشیم.
البته چندی پیش از این هم مجله #تقریرات در قالب نشر سخنرانی علی اشرف فتحی، تلویحا به دفاع از احمد کسروی پرداخته بود! و چراغ اول را روشن کرده بود!!
🔶پی افزود
برای تان عجیب نیست که چرا جریان غیرانقلابی و غیرسیاسی حوزه علمیه(اگر نگوییم پیروان سکولاریسم حوزوی) چگونه با جریان روشنفکری سکولار پیوند خورده است؟! خب شاید ارتباطات انجمنی و سلوک سیاسی این جریان٬ به مثابه یک #پل_ارتباطی_راهبردی برای پیوند سکولارهای مذهبی و روشنفکر عمل کرده است!
برای بازشناسی ابعاد ماجرا کافی است پیشینه و پبوندهای فکری٬ سیاسی٬ سببی٬ نسبی٬ علمی و... میان این دو جریان را از دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دقت بررسی کنید. در این باب آنقدر مطالب مستند و قابل تأمل وجود دارد که نیازی به گمانه زنی ژورنالیستی نباشد که احیانا مستلزم وبال اخروی یا بلوای دنیوی گردد.
چهارشنبه. #۱۴_۴_۹۶
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
انجمن حجتیه مهدویه که در دهه سی توسط جمعی از جوانان مذهبی و با رهبری معنوی #شیخ_محمود_حلبی در تهران شکل گرفت٬ هدف اصلی اش مبارزه با #بهائیت بود و با همین گفتمان توانست در مدت کوتاهی در میان اقشار مذهبی و حوزوی و حتی در نزد برخی مراجع معظم و شخصیت های طراز اول روحانی٬ وجاهت درخوری پیدا کند.
انجمنی ها تشکیلات مذهبی مفصلی در ایران عصر پهلوی دوم به راه انداختند و البته این #تشکیلات_نیمه_سری٬ هرگز مورد #تعرض #رژیم_مخوف_شاه قرار نگرفت!
این نوع برخورد از جنبه های مختلف قابل تحلیل است اما در بهترین حالت٬ دلیل این نوع مواجهه را می توان در #التزام انجمنی ها به #عدم_دخالت_در_سیاست تلقی کرد.
اما یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه در حالی که نخست وزیر ۱۳ساله رژیم شاه و برخی وزرا و برخی سران ارتشش٬ #بهائی و یا #بهائی_زاده بودند٬ و با توجه به #پیوند_تاریخی #بهائیان و #رژیم_غاصب_اسرائیل٬ چطور می توان باور کرد که رژیم شاه راضی شود بدون گرفتن امتیازی چشمگیر و برآوردن هدفی راهبردی٬ رضایت به فعالیت یک #تشکیلات_فراگیر آنهم علیه فرقه ضاله بهائیت داده باشد؟!
هر چه بود٬ انجمنی ها تا پیروزی انقلاب اسلامی همواره به مثابه #ترمز_نهضت و محل جذب نیروهای مذهبی مستعد٬ فعال بودند و مانع از پیوستن خیل عظیمی از نیروهای مذهبی به صفوف انقلاب اسلامی بودند. بعد از پیروزی اما کم کم سر و کله شان پیدا شد و #شوق_خدمت(!!!) سراپای وجودشان را فراگرفت و خود را به هرم قدرت آنهم در عرصه های حساس (مثل امور امنیتی و وزارت خارجه و...)٬ نزدیک کردند. گرچه امام خمینی در دیدار شیخ محمود حلبی هرگز حاضر نشد از ظرفیت انجمن استفاده کند و دست رد بر سینه انجمن زد و تا آخر به این تشکیلات بدبین بودند.
در سالهای بعد از ارتحال امام٬ انجمن همچنان برقرار و برجا ماند؛ و حالا در این سالها دوباره فعال شده اند. اگرچه نمی توان و نباید همه انجمنی ها را به یک چوب راند و حد اقل سه طیف متفاوت در این تشکیلات وجود دارد٬ که برخی از ایشان بعدا در شمار شخصیت های خدوم قرار گرفتند اما بازشناسی این جریان در ساختار سیاسی فعلی٬ مسئله مهمی است که نباید مغفول بماند.
مدتی است که #اصلاحطلبان و برخی #روشنفکران_دینی در پی احیای نام رهبران انجمن از جمله مرحوم #حلبی برآمده اند؛
پیش از این #محمد_قوچانی به معرفی کتابی از شیخ محمود حلبی پرداخت... مدتی قبل #فرید_مدرسی در کانالش به تبلیغ زندگی نامه او پرداخت٬ حالا محسن صدر نقاشی چهره او را منتشر کرده! البته جناب محمدجواد ظریف نیز در خاطراتش با عنوان #آقای_سفیر صراحتا گفته است که پیش از خروج از ایران در جلسات انجمن شرکت داشته است و #محمدعلی_ابطحی (معاون و رئیس دفتر خاتمی) نیز فرزند کسی بود که اشتهار به انجمن حجتیه و رهبری این جریان در خراسان داشت!
انتشار گسترده نشریاتی مانند #خورشید_مکه(ارگان مطبوعاتی انجمن) در عصر اصلاحات٬ نمونه دیگر است.
همه این مسائل ظاهرا بی ربط٬ این پرسش را ایجاد می کند که واقعا چه نسبتی بین جریان مدعی اصلاح طلبی با جریان انجمن حجتیه وجود دارد؟
این جریان برای مقابله با جریان اصیل دینی و انقلابی، یکبار به سراغ امثال سروش و مجتهد شبستری و کدیور می رود، یکبار سراغ شیخ محمود حلبی و یکبار هم (در نشریاتی مثل مهرنامه و سیاست نامه) پروژه تطهیر و احیای شخصیت های آلوده ای چون شریعت سنگلجی و ملکم خان را پی می گیرد!
اینطوری که پیداست در آینده نه چندان دور باید شاهد تطهیر شخصیت هایی مثل احمد کسروی و علی اکبر حکمی زاده و دیگر شخصیت های جریانهای شیعیان وهابیت زده (موسوم به وهابیت شیعی) هم باشیم.
البته چندی پیش از این هم مجله #تقریرات در قالب نشر سخنرانی علی اشرف فتحی، تلویحا به دفاع از احمد کسروی پرداخته بود! و چراغ اول را روشن کرده بود!!
🔶پی افزود
برای تان عجیب نیست که چرا جریان غیرانقلابی و غیرسیاسی حوزه علمیه(اگر نگوییم پیروان سکولاریسم حوزوی) چگونه با جریان روشنفکری سکولار پیوند خورده است؟! خب شاید ارتباطات انجمنی و سلوک سیاسی این جریان٬ به مثابه یک #پل_ارتباطی_راهبردی برای پیوند سکولارهای مذهبی و روشنفکر عمل کرده است!
برای بازشناسی ابعاد ماجرا کافی است پیشینه و پبوندهای فکری٬ سیاسی٬ سببی٬ نسبی٬ علمی و... میان این دو جریان را از دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دقت بررسی کنید. در این باب آنقدر مطالب مستند و قابل تأمل وجود دارد که نیازی به گمانه زنی ژورنالیستی نباشد که احیانا مستلزم وبال اخروی یا بلوای دنیوی گردد.
چهارشنبه. #۱۴_۴_۹۶
@rozaneebefarda