Forwarded from روزنه
حوزه انقلابی و رویکردها در انتخاب «کتاب سال»
🔻🔻🔻
#اختصاصی_روزنه
1. انتخاب کتاب سال حوزه در پیش است و این سئوال پیش می آید که آیا کتاب سال حوزه به اقتضائات، نیازها، شرایط و موضوعات تازه و بکر و زمین مانده و دغدغه های رهبر معظم انقلاب توجه دارد یا خیر. انقلابی بودن حوزه اقتضائاتی دارد که یکی از نمودهایش باید در تحقیقات و کتابهای انتخابی دیده شود. مدیران و متولیان حوزه هم صرفا شعار "حوزه انقلابی" ندهند و در مراکز وابسته به خودشان، به این شعار عمل کنند. "کتاب سال حوزه" و "مرکز خبر حوزه" و "مدارج علمی حوزه" از آن جمله اند.
2. نگارنده با بررسی اجمالی چندین دوره کتاب سال حوزه و ضمن تشکر از متولیان سالهای اخیر آن، دریافته است که هم اکنون موضوعات و رویکردها و سوژه ها و ناشران برگزیده تا حدود زیادی قابل حدس است. پژوهش ها هر چه مربوط به موضوعات گذشته یا غیرضروری تر و خنثی تر (و به تعبیری غیرسیاسی تر) باشد ارج و قرب و مقام بالاتری خواهد داد و هر چه موضوعات تازه تر و کاربردی تر و ابتکاری و خلاقانه تر و انقلابی تر باشد کم ارج تر. از سویی متولیانش هم دردسر اعتراض و انتقاد برخی علما و اساتید سنتی را هم ندارند. آنچه اتفاق می افتد فرصت سوزی و انگیزه کشی است و رویش هایی که باید به پای محافظه کاری ها یا ملاحظه کاری ها و سیاست های نادرست بسوزند و بسوزند.
3. گرایشات و تعلقات سیاسی و جناحی و اعمال سلیقه های شخصی و باندی هم ممکن است در برخی رشته ها یا موضوعات دیده شود. ممکن است کتاب یک حوزوی فاضل، کاندیدای کتاب جمهوری اسلامی (جایزه ای در سطح بالاتر و با رقابت بسیار سنگین تر از کتاب سال حوزه) شود ولی در کتاب سال حوزه، در حد شایسته تقدیر و شایسته تحسین هم نباشد. یعنی نادیده گرفتن کتاب و حذف نویسنده. آن هم در موضوعی جدید و بسیار مورد نیاز. (نمونه اش کتاب "در جستجوی علوم انسانی اسلامی" از دکتر خسروپناه در سال گذشته).
4. تلقی و برداشت ناصحیح و غیرجامع در انتخاب ناشر برگزیده. در روال فعلی ناشری برگزیده کتاب سال حوزه خواهد شد که فقط و فقط چند جایزه برده باشد. یعنی ممکن است ناشری در طول سال چهار پنج کتاب منتشر کرده باشد و ناشر برگزیده حوزه شود. اما ناشری که سالی پنجاه یا شصت کتاب خوب از حوزویان منتشر می کند اصلا دیده و تقدیر و حتی تحسین نمی شود.
5. حوزه اگر قرار است انقلابی باشد باید سرفصلها و موضوعات و حتی رشته های مرتبط به تحقق این خواسته به حق را مورد توجه قرار دهد. هم موضوعات مورد نیازی به عنوان پایان نامه سطح سه و چهار پیشنهاد شود و هم کتاب سال حوزه موضوعات و تحقیقات جدید و مورد نیاز را قدر بداند و بدان توجه کند. در سطوح مختلف برگزیده، شایسته تقدیر و شایسته تحسین.
6. کتاب سال حوزه برای تحقق انقلابی بودن، از دام و شعارهای دهن پرکن و جذاب "علمی و غیرسیاسی و غیر ایدئولوژیک" تحقیق رها شود و خود را اسیر اینها نکند و با تحول بنیادین در موضوعات و توجه و ضریب دادن به تحقیقات ابتکاری، مورد نیاز و زمین مانده، روال جدیدی را آغاز کند. الآن در وضعیت فعلی موضوعات معمولی و ویژه ای چون فقه حکومتی، اقتصاد مقاومتی، تمدن اسلامی، کلام سیاسی، غرب شناسی، فقه مسائل نوپدید، ادبیات پایداری، مبانی نظری هنر و... در کتاب سال حوزه نیست، فلذا اگر کتابها و تحقیقاتی در این حوزه ها باشند، در رقابت با تحقیقات ارزشمند ولی غیرضروری موضوعات کلی چون فقه و کلام و ادبیات و... دیده نمی شوند و پیشاپیش بازنده خواهند بود. چرا که وقتی موضوعات ریز و جزئی نشده باشند، دایره موضوعات متنوع و متکثر خواهد شد و لذا موضوعات ابتکاری و تازه دیده نخواهند شد.
7. مدیران و مسئولان جدید حوزه که درصدد تحولات مثبت در حوزه و پویایی حوزه و تحقق حوزه انقلابی هستند برای بررسی صحت و سقم ادعای نویسنده، حداقل پنج دوره کتابهای برگزیده کتاب سال حوزه را بررسی کنند و دریابند که چه موضوعات و رویکردهایی برگزیده، شایسته تقدیر و تحسین شده اند و از آن سو هم ملاحظه کنند که چه کتابها و چه موضوعاتی نادیده گرفته شده است (یعنی بررسی برگزیده ها و برگزیده نشده ها)، آن وقت پس از بررسی های دقیق، تصمیمات انقلابی هم اتخاذ کنند و از غفلت تئوریک خطرناکی که در این سالها شده، آگاه شوند؛ چرا که هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه است.
یاسر عسکری
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
#اختصاصی_روزنه
1. انتخاب کتاب سال حوزه در پیش است و این سئوال پیش می آید که آیا کتاب سال حوزه به اقتضائات، نیازها، شرایط و موضوعات تازه و بکر و زمین مانده و دغدغه های رهبر معظم انقلاب توجه دارد یا خیر. انقلابی بودن حوزه اقتضائاتی دارد که یکی از نمودهایش باید در تحقیقات و کتابهای انتخابی دیده شود. مدیران و متولیان حوزه هم صرفا شعار "حوزه انقلابی" ندهند و در مراکز وابسته به خودشان، به این شعار عمل کنند. "کتاب سال حوزه" و "مرکز خبر حوزه" و "مدارج علمی حوزه" از آن جمله اند.
2. نگارنده با بررسی اجمالی چندین دوره کتاب سال حوزه و ضمن تشکر از متولیان سالهای اخیر آن، دریافته است که هم اکنون موضوعات و رویکردها و سوژه ها و ناشران برگزیده تا حدود زیادی قابل حدس است. پژوهش ها هر چه مربوط به موضوعات گذشته یا غیرضروری تر و خنثی تر (و به تعبیری غیرسیاسی تر) باشد ارج و قرب و مقام بالاتری خواهد داد و هر چه موضوعات تازه تر و کاربردی تر و ابتکاری و خلاقانه تر و انقلابی تر باشد کم ارج تر. از سویی متولیانش هم دردسر اعتراض و انتقاد برخی علما و اساتید سنتی را هم ندارند. آنچه اتفاق می افتد فرصت سوزی و انگیزه کشی است و رویش هایی که باید به پای محافظه کاری ها یا ملاحظه کاری ها و سیاست های نادرست بسوزند و بسوزند.
3. گرایشات و تعلقات سیاسی و جناحی و اعمال سلیقه های شخصی و باندی هم ممکن است در برخی رشته ها یا موضوعات دیده شود. ممکن است کتاب یک حوزوی فاضل، کاندیدای کتاب جمهوری اسلامی (جایزه ای در سطح بالاتر و با رقابت بسیار سنگین تر از کتاب سال حوزه) شود ولی در کتاب سال حوزه، در حد شایسته تقدیر و شایسته تحسین هم نباشد. یعنی نادیده گرفتن کتاب و حذف نویسنده. آن هم در موضوعی جدید و بسیار مورد نیاز. (نمونه اش کتاب "در جستجوی علوم انسانی اسلامی" از دکتر خسروپناه در سال گذشته).
4. تلقی و برداشت ناصحیح و غیرجامع در انتخاب ناشر برگزیده. در روال فعلی ناشری برگزیده کتاب سال حوزه خواهد شد که فقط و فقط چند جایزه برده باشد. یعنی ممکن است ناشری در طول سال چهار پنج کتاب منتشر کرده باشد و ناشر برگزیده حوزه شود. اما ناشری که سالی پنجاه یا شصت کتاب خوب از حوزویان منتشر می کند اصلا دیده و تقدیر و حتی تحسین نمی شود.
5. حوزه اگر قرار است انقلابی باشد باید سرفصلها و موضوعات و حتی رشته های مرتبط به تحقق این خواسته به حق را مورد توجه قرار دهد. هم موضوعات مورد نیازی به عنوان پایان نامه سطح سه و چهار پیشنهاد شود و هم کتاب سال حوزه موضوعات و تحقیقات جدید و مورد نیاز را قدر بداند و بدان توجه کند. در سطوح مختلف برگزیده، شایسته تقدیر و شایسته تحسین.
6. کتاب سال حوزه برای تحقق انقلابی بودن، از دام و شعارهای دهن پرکن و جذاب "علمی و غیرسیاسی و غیر ایدئولوژیک" تحقیق رها شود و خود را اسیر اینها نکند و با تحول بنیادین در موضوعات و توجه و ضریب دادن به تحقیقات ابتکاری، مورد نیاز و زمین مانده، روال جدیدی را آغاز کند. الآن در وضعیت فعلی موضوعات معمولی و ویژه ای چون فقه حکومتی، اقتصاد مقاومتی، تمدن اسلامی، کلام سیاسی، غرب شناسی، فقه مسائل نوپدید، ادبیات پایداری، مبانی نظری هنر و... در کتاب سال حوزه نیست، فلذا اگر کتابها و تحقیقاتی در این حوزه ها باشند، در رقابت با تحقیقات ارزشمند ولی غیرضروری موضوعات کلی چون فقه و کلام و ادبیات و... دیده نمی شوند و پیشاپیش بازنده خواهند بود. چرا که وقتی موضوعات ریز و جزئی نشده باشند، دایره موضوعات متنوع و متکثر خواهد شد و لذا موضوعات ابتکاری و تازه دیده نخواهند شد.
7. مدیران و مسئولان جدید حوزه که درصدد تحولات مثبت در حوزه و پویایی حوزه و تحقق حوزه انقلابی هستند برای بررسی صحت و سقم ادعای نویسنده، حداقل پنج دوره کتابهای برگزیده کتاب سال حوزه را بررسی کنند و دریابند که چه موضوعات و رویکردهایی برگزیده، شایسته تقدیر و تحسین شده اند و از آن سو هم ملاحظه کنند که چه کتابها و چه موضوعاتی نادیده گرفته شده است (یعنی بررسی برگزیده ها و برگزیده نشده ها)، آن وقت پس از بررسی های دقیق، تصمیمات انقلابی هم اتخاذ کنند و از غفلت تئوریک خطرناکی که در این سالها شده، آگاه شوند؛ چرا که هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه است.
یاسر عسکری
@rozaneebefarda
Forwarded from روزنه
آیا سایت شفقنا، همان «ایسنای حوزه های علمیه» است؟
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
#اختصاصی_روزنه
شفقنا؛ ایسنای حوزه علمیه!
1. چندی پیش٬ پدر آقای ابوالفضل فاتح درگذشت و در پی آن٬ برخی از شخصیت های سیاسی پیام تسلیت فرستادند. از آن جمله اند آقایان؛ سید حسن خمینی، حسین انتظامی، پرویز اسماعیلی و نیز بسیاری از چهره های مشهور از اصلاح طلبان.
این سیل پیام ها برای آنها که فاتح را می شناسند اصلا تعجب آور نبود. اما برای برخی ها این سؤال مطرح شد که فاتح کیست؟
ابوالفضل فاتح در نزد فعالان دانشجویی و سیاسیون چهره ای آشناست.
برخی از سوابق فاتح از این قرار است؛
عضو برحسته انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، عضو جهاد دانشگاهی، مسئول راه اندازی سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، مؤسس و اولین مدیرعامل خبرگزاری ایسنا، رئیس جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران، بورسیه دکتری ارتباطات از سوی جهاد دانشگاهی در دانشگاه آکسفورد انگلستان، مسئول کمیته تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات 1388.
در گفتگوی عبدالرضا داوری (از نزدیکان و حامیان فعلی آقایان احمدی نژاد و مشایی) با حسین دهباشی(در تاریخ آنلاین) بارها از فاتح و سوابق او سخن به میان آمده است.
2. مطابق اخبار منتشر شده در پایگاه های رسمی٬ ابوالفضل فاتح، مؤسس «پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه» (شفقنا) هم هست! که به نام «خبرگزاری بین المللی شیعه» نیز شناخته می شود. پیش از این گرچه از این موضوع اطلاع داشتیم اما اکنون این موضوع بطور رسمی اعلام شده است.
با این وجود٬ در واقع یکی از حامیان و نزدیکان فکری و سیاسی آقای سید محمد خاتمی در دوران اصلاحات و از فعالان ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی، پس از فتنه 88 و در ایام بورسیه تحصیلی(!!) در انگلیس، سایت شفقنا را راه اندازی کرده است!
3. پایگاه بین¬المللی همکاری¬های خبری شیعه (شفقنا) در چهارم اسفندماه سال ۱۳۹۰ همزمان با ولادت حضرت امام حسن عسکری(ع) راه¬اندازی شد. با توجه به روحیات و تعلقات سیاسی مؤسس طبیعی است که این سایت در ادامه همان خط مشی و جریان سیاسی حاکم بر خبرگزاری ایسنا به فعالیت بپردازد؛ تنها با یک تفاوت راهبردی که این بار نه برای دانشجویان، بلکه برای حوزویان و طلاب!
4. شفافیت سازی در همه زمینه ها خوب و ارزشمند است؛ خصوصاً از سوی مدعیان، جریان روشنفکری عرفی گرا که «دانستن را حق مردم می دانند.» شفافیت سازی درباره حامیان مالی سایت هم ضروری است؛ همچنان که درباره اموال و دارایی همه مسئولان کشوری ضروری است. تا مدتهای طولانی خبری از مؤسس و مدیرمسئول و سردبیرانش و حتی راه ارتباطی با سایت مشخص نبود، اما خوشبختانه اخیراً این امر محقق شده است. هم اکنون اسم آقای «مجتبی حسینی توسل» به عنوان مدیرمسئول و اسم آقای «حبیب الله عباسی» به عنوان مدیریت خبر آمده است. با جستجو در اینترنت به راحتی سوابق این دو مشخص می شود:
الف. مجتبي حسيني توسل؛ جانشين کميته تبليغات و اطلاع رساني ستاد ميرحسين موسوي در انتخابات 1388، عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، مدير جهاد دانشگاهي دانشکده هنرهاي زيبا، رئيس سازمان زيباسازي شهرداري تهران، سرپرست معاونت فرهنگي جهاددانشگاهي واحد تهران و يار هميشگي ابوالفضل فاتح که در ايام انتخابات، به خاطر فعاليت در ستاد ميرحسين موسوي چند ماهي بر سر کار خود حاضر نمي شده است...
ب. حبيب عباسي؛ عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، حضور دائم در خبرگزاري ايسنا از ابتدا تا کنون، مدير روابط عمومي و حوزه رياست خبرگزاري دانشجويان ايران، از رابطين اصلي فاتح و ايسنا.
هم اکنون خبر و اطلاعی از نقش و جایگاه فعلی جناب آقای فاتح در این سایت نیست، ولی مروری اجمالی بر سوابق مدیرمسئول و مدیر خبر این سایت و همچنین مواضع و اخبار سایت نشان می دهد که جناب آقای فاتح ریل را چنان چیده است که اگر حضور و نقشی هم نداشته باشد، سایت در همان مسیر (ایسنای حوزه) حرکت خواهد کرد.
5. سایت شفقنا علیرغم نگاه های سیاسی حاکم بر گفتگوها و گزارشها، از سایت های خوب و خواندنی و محل مراجعه نخبگان بوده٬ حقا به موضوعات خوبی هم می پردازد و ابتکارات و نوآوری¬هایی هم دارد
از جمله رویکردهای اصلی شفقنا توجه ویژه¬ای است که به مناطق و کشورهای مختلف اسلامی دارد و برخی اخبار فرهنگی و دینی و فراتر از آن سیاسی و اجتماعی آن¬ها را (البته تا حد زیادی طبق سلایق سیاست گردانندگان خود) منعکس می¬کند.
🔸بررسی دقیق مطالب منتشر شده در شفقنا (یادداشتها٬ مصاحبه ها٬ اخبار و...) نسبت و همگرایی و مشابهت #ایسنا و #شفقنا را به خوبی معلوم می کند! ضمن آنکه شبکه ارتباطی این رسانه با برخی جریان های سیاسی و فکری حوزوی را به خوبی نمایان می سازد.
#روزنه انشالله در آینده نه چندان دور٬ گزارشی مقایسه ای_تحلیلی در موضوع مذکور ارائه خواهد داد.
یاسر عسکری
ادامه دارد...
@rozaneebefarda
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
#اختصاصی_روزنه
شفقنا؛ ایسنای حوزه علمیه!
1. چندی پیش٬ پدر آقای ابوالفضل فاتح درگذشت و در پی آن٬ برخی از شخصیت های سیاسی پیام تسلیت فرستادند. از آن جمله اند آقایان؛ سید حسن خمینی، حسین انتظامی، پرویز اسماعیلی و نیز بسیاری از چهره های مشهور از اصلاح طلبان.
این سیل پیام ها برای آنها که فاتح را می شناسند اصلا تعجب آور نبود. اما برای برخی ها این سؤال مطرح شد که فاتح کیست؟
ابوالفضل فاتح در نزد فعالان دانشجویی و سیاسیون چهره ای آشناست.
برخی از سوابق فاتح از این قرار است؛
عضو برحسته انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، عضو جهاد دانشگاهی، مسئول راه اندازی سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، مؤسس و اولین مدیرعامل خبرگزاری ایسنا، رئیس جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران، بورسیه دکتری ارتباطات از سوی جهاد دانشگاهی در دانشگاه آکسفورد انگلستان، مسئول کمیته تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات 1388.
در گفتگوی عبدالرضا داوری (از نزدیکان و حامیان فعلی آقایان احمدی نژاد و مشایی) با حسین دهباشی(در تاریخ آنلاین) بارها از فاتح و سوابق او سخن به میان آمده است.
2. مطابق اخبار منتشر شده در پایگاه های رسمی٬ ابوالفضل فاتح، مؤسس «پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه» (شفقنا) هم هست! که به نام «خبرگزاری بین المللی شیعه» نیز شناخته می شود. پیش از این گرچه از این موضوع اطلاع داشتیم اما اکنون این موضوع بطور رسمی اعلام شده است.
با این وجود٬ در واقع یکی از حامیان و نزدیکان فکری و سیاسی آقای سید محمد خاتمی در دوران اصلاحات و از فعالان ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی، پس از فتنه 88 و در ایام بورسیه تحصیلی(!!) در انگلیس، سایت شفقنا را راه اندازی کرده است!
3. پایگاه بین¬المللی همکاری¬های خبری شیعه (شفقنا) در چهارم اسفندماه سال ۱۳۹۰ همزمان با ولادت حضرت امام حسن عسکری(ع) راه¬اندازی شد. با توجه به روحیات و تعلقات سیاسی مؤسس طبیعی است که این سایت در ادامه همان خط مشی و جریان سیاسی حاکم بر خبرگزاری ایسنا به فعالیت بپردازد؛ تنها با یک تفاوت راهبردی که این بار نه برای دانشجویان، بلکه برای حوزویان و طلاب!
4. شفافیت سازی در همه زمینه ها خوب و ارزشمند است؛ خصوصاً از سوی مدعیان، جریان روشنفکری عرفی گرا که «دانستن را حق مردم می دانند.» شفافیت سازی درباره حامیان مالی سایت هم ضروری است؛ همچنان که درباره اموال و دارایی همه مسئولان کشوری ضروری است. تا مدتهای طولانی خبری از مؤسس و مدیرمسئول و سردبیرانش و حتی راه ارتباطی با سایت مشخص نبود، اما خوشبختانه اخیراً این امر محقق شده است. هم اکنون اسم آقای «مجتبی حسینی توسل» به عنوان مدیرمسئول و اسم آقای «حبیب الله عباسی» به عنوان مدیریت خبر آمده است. با جستجو در اینترنت به راحتی سوابق این دو مشخص می شود:
الف. مجتبي حسيني توسل؛ جانشين کميته تبليغات و اطلاع رساني ستاد ميرحسين موسوي در انتخابات 1388، عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، مدير جهاد دانشگاهي دانشکده هنرهاي زيبا، رئيس سازمان زيباسازي شهرداري تهران، سرپرست معاونت فرهنگي جهاددانشگاهي واحد تهران و يار هميشگي ابوالفضل فاتح که در ايام انتخابات، به خاطر فعاليت در ستاد ميرحسين موسوي چند ماهي بر سر کار خود حاضر نمي شده است...
ب. حبيب عباسي؛ عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، حضور دائم در خبرگزاري ايسنا از ابتدا تا کنون، مدير روابط عمومي و حوزه رياست خبرگزاري دانشجويان ايران، از رابطين اصلي فاتح و ايسنا.
هم اکنون خبر و اطلاعی از نقش و جایگاه فعلی جناب آقای فاتح در این سایت نیست، ولی مروری اجمالی بر سوابق مدیرمسئول و مدیر خبر این سایت و همچنین مواضع و اخبار سایت نشان می دهد که جناب آقای فاتح ریل را چنان چیده است که اگر حضور و نقشی هم نداشته باشد، سایت در همان مسیر (ایسنای حوزه) حرکت خواهد کرد.
5. سایت شفقنا علیرغم نگاه های سیاسی حاکم بر گفتگوها و گزارشها، از سایت های خوب و خواندنی و محل مراجعه نخبگان بوده٬ حقا به موضوعات خوبی هم می پردازد و ابتکارات و نوآوری¬هایی هم دارد
از جمله رویکردهای اصلی شفقنا توجه ویژه¬ای است که به مناطق و کشورهای مختلف اسلامی دارد و برخی اخبار فرهنگی و دینی و فراتر از آن سیاسی و اجتماعی آن¬ها را (البته تا حد زیادی طبق سلایق سیاست گردانندگان خود) منعکس می¬کند.
🔸بررسی دقیق مطالب منتشر شده در شفقنا (یادداشتها٬ مصاحبه ها٬ اخبار و...) نسبت و همگرایی و مشابهت #ایسنا و #شفقنا را به خوبی معلوم می کند! ضمن آنکه شبکه ارتباطی این رسانه با برخی جریان های سیاسی و فکری حوزوی را به خوبی نمایان می سازد.
#روزنه انشالله در آینده نه چندان دور٬ گزارشی مقایسه ای_تحلیلی در موضوع مذکور ارائه خواهد داد.
یاسر عسکری
ادامه دارد...
@rozaneebefarda
Forwarded from روزنه
سیدکاظم حائری؛ شهید صدر گمنام انقلاب اسلامی
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
گزارشی از دیدار با حضرت آیت الله العظمی سید کاظم حسینی حایری، از علمای برجسته حوزه علمیه قم
1. شب پنج شنبه 26 اسفند، توفیق شد بعد از نماز مغرب و عشا، در مراسم عزای حضرت فاطمه الزهرا(س) دفتر حضرت آیت الله سید کاظم حایری(دام ظله) حضور یابم. معروفترین شاگرد شهید صدر، فقیه برجسته، اندیشمندی مجاهد و از نویسندگان مشهور در زمینه ولایت فقیه، که متاسفانه قدرش در ایران و حتی حوزه علمیه قم دانسته نشد؛ خصوصا در زمانی که همه جا سخن از فقه سیاسی و فقه حکومتی هست، ولی خبری از نماد و شاخص برجسته آن در دوره اخیر، یاد و خبری نیست.
2. مدتها پیش دوست داشتم خدمت ایشان برسم، هر بار امکانش فراهم نبود. آیت الله بیشتر به خاطر کسالت و کهولت سن امکان حضور مستمر و دیدار عمومی کمتری داشت. فقط در پنج شنبه ها امکانش به صورت محدود شرایطی فراهم می شود که خوشبختانه توفیق دیدار نصیبم شد.
3. پیش از این در دفتر نشر معارف، سه کتاب ایشان را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده بودیم. "شهید صدر"، "امامت و رهبری جامعه" و "مفاهیم تربیتی در قصه حضرت یوسف(ع)". دو کتاب اخیر تاکنون برای مخاطبان فارسی زبان ترجمه نشده بود.
4. برنامه و بنای نشر بر این بود که همه آثار غیرحوزوی محض ایشان (یعنی غیرفقهی و غیراصولی)، را به فارسی ترجمه کنیم ولی عدم همراهی دفتر ایشان باعث شد کار در نیمه، متوقف شود.
دکتر نوری کیذقانی از اعضای هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری و تیمی زیرنظر ایشان مشغول ترجمه کتاب ارزشند اخلاقی ایشان (یعنی تزکیه نفس) بود که نیمه کاره رها شد. بگذریم.
5. قصدم فقط دیدار با ایشان بود، هر چند مختصر. نفس دیدار ایشان برایم بسیار مهم بود. چرا که همواره برایم تداعی گر شهید صدر بود و شهید صدر از او تعبیر به "نعم البدیل" می کرد. پیش از این ذکر خیرش را از برخی شاگردانش، بارها و بارها شنیده بودم؛ آیت الله صالحی مدرس، استاد یوسفی غروی و دکتر نعیمیان و...
6. اواخر روضه و ذکر مصیبت بود که ایشان با مشقت تمام و با کمک یکی از همراهان، توانست حضور یابند. روی صندلی پلاستیکی آبی رنگ ساده ای نشست. دیدن وضعیت ایشان و سختی هایی که متحمل شده است و سوابقی که از دوران غربت شهید صدر شنیده یا خوانده بودم، بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد. یاد مظلومیت شهید صدر افتادم. خصوصا ماههای آخرش.
7. روضه به جای حساسش رسیده بود. با اینکه زمان زیادی از حضور آیت الله نمی گذشت، با صدای بلند، چنان گریه ای می کرد که برخی حضار، از گریه او گریه کردند. با صدای خاصی گریه می کردند. خواستم این لحظات را با موبایل به صورت تصویری ضبط کنم برای آینده و آیندگان. اما به خاطر ناشناس بودنم برای حضار، حدسم این بود که با مخالفت و حساسیت مسئولان دفترش مواجه شود. لذا علیرغم میل باطنی، فیلم نگرفتم.
8. بعد از روضه، از سخنران تشکر کرد و پس از حال و احوال مختصر با حضار، به اتاق مخصوص کوچکی رفت که عمدتا مسئولان دفتر ایشان حضور می یابند و کارهای دفتری و مراجعات ایشان را پاسخگو هستند. از شیخ جوانی که در دفتر بود، پرسیدم تا چه زمانی دفتر هست و چه می کند؟ گفت ابتدا به مراجعه کنندگان را به صورت کوتاه می بیند و بعد مشغول دعای کمیل می شود و بعد هم رهسپار منزل. اجازه خواستم تا چند دقیقه ای خدمت شان برسم. موافقت کرد و چند دقیقه ای خدمت شان رسیدم... آخرش دعا کرد که همه ما عاقبت به خیر بشویم.
9. بعد از جلسه با خودم می گفتم که چرا باید ایشان اینقدر در بین نسل جوان به ویژه طلاب، گمنام و مجهول القدر باشد. چرا علما و مراجع، جامعه مدرسین و نشست دوره ای اساتید، تولیت حرم مطهر، مدیران حوزه و روسای مراکز پژوهشی کمتر از ایشان یاد می کنند؟! آیا امکان برگزاری دیدار اینها فراهم نیست؟! آیا رسانه ها و مراکز فرهنگی و پژوهشی برای معرفی ایشان و اندیشه هایشان حداقل ها را انجام داده اند؟! چرا از علما در زمان حضورشان تجلیل و تقدیر نمی کنیم؟! و دهها سئوال دیگر... و از سویی دیگر؛ نشست های تکراری و اساتید تکراری و سخنرانی های تکراری...
10. تا کی بی تفاوتی و کوتاهی؟! بی تفاوتی و کوتاهی ها دلایل مختلفی دارد. قدرنشناسی ما سابقه طولانی دارد. مرده پرستی هم گویا خصوصیت ذاتی ما شده است. البته از انتسابش به عراق و عرب بودن مقلدانش هم نباید بگذریم. اگرچه اجدادشان اصالتا ایرانی و از شیراز هستند، ولی در دهه های اخیر، در غالب رسانه های داخلی به عنوان "مرجع تقلید عراق مقیم قم" یاد می شود. واقعا اگر ایشان و مقلدانش ایرانی و فارسی زبان بودند، اینگونه با ایشان برخورد می شد؟!
به راحتی می توان حدس زد آقایان و متولیان امر، بعد از دست دادن ایشان، چه کارها خواهند کرد و چه حرفها خواهند زد! بهتر نیست تا دیر نشده، بجنبیم؟!
یاسر عسگری
جمعه. #۲۷_۱۲_۹۵
https://telegram.me/rozaneebefarda
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
گزارشی از دیدار با حضرت آیت الله العظمی سید کاظم حسینی حایری، از علمای برجسته حوزه علمیه قم
1. شب پنج شنبه 26 اسفند، توفیق شد بعد از نماز مغرب و عشا، در مراسم عزای حضرت فاطمه الزهرا(س) دفتر حضرت آیت الله سید کاظم حایری(دام ظله) حضور یابم. معروفترین شاگرد شهید صدر، فقیه برجسته، اندیشمندی مجاهد و از نویسندگان مشهور در زمینه ولایت فقیه، که متاسفانه قدرش در ایران و حتی حوزه علمیه قم دانسته نشد؛ خصوصا در زمانی که همه جا سخن از فقه سیاسی و فقه حکومتی هست، ولی خبری از نماد و شاخص برجسته آن در دوره اخیر، یاد و خبری نیست.
2. مدتها پیش دوست داشتم خدمت ایشان برسم، هر بار امکانش فراهم نبود. آیت الله بیشتر به خاطر کسالت و کهولت سن امکان حضور مستمر و دیدار عمومی کمتری داشت. فقط در پنج شنبه ها امکانش به صورت محدود شرایطی فراهم می شود که خوشبختانه توفیق دیدار نصیبم شد.
3. پیش از این در دفتر نشر معارف، سه کتاب ایشان را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده بودیم. "شهید صدر"، "امامت و رهبری جامعه" و "مفاهیم تربیتی در قصه حضرت یوسف(ع)". دو کتاب اخیر تاکنون برای مخاطبان فارسی زبان ترجمه نشده بود.
4. برنامه و بنای نشر بر این بود که همه آثار غیرحوزوی محض ایشان (یعنی غیرفقهی و غیراصولی)، را به فارسی ترجمه کنیم ولی عدم همراهی دفتر ایشان باعث شد کار در نیمه، متوقف شود.
دکتر نوری کیذقانی از اعضای هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری و تیمی زیرنظر ایشان مشغول ترجمه کتاب ارزشند اخلاقی ایشان (یعنی تزکیه نفس) بود که نیمه کاره رها شد. بگذریم.
5. قصدم فقط دیدار با ایشان بود، هر چند مختصر. نفس دیدار ایشان برایم بسیار مهم بود. چرا که همواره برایم تداعی گر شهید صدر بود و شهید صدر از او تعبیر به "نعم البدیل" می کرد. پیش از این ذکر خیرش را از برخی شاگردانش، بارها و بارها شنیده بودم؛ آیت الله صالحی مدرس، استاد یوسفی غروی و دکتر نعیمیان و...
6. اواخر روضه و ذکر مصیبت بود که ایشان با مشقت تمام و با کمک یکی از همراهان، توانست حضور یابند. روی صندلی پلاستیکی آبی رنگ ساده ای نشست. دیدن وضعیت ایشان و سختی هایی که متحمل شده است و سوابقی که از دوران غربت شهید صدر شنیده یا خوانده بودم، بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد. یاد مظلومیت شهید صدر افتادم. خصوصا ماههای آخرش.
7. روضه به جای حساسش رسیده بود. با اینکه زمان زیادی از حضور آیت الله نمی گذشت، با صدای بلند، چنان گریه ای می کرد که برخی حضار، از گریه او گریه کردند. با صدای خاصی گریه می کردند. خواستم این لحظات را با موبایل به صورت تصویری ضبط کنم برای آینده و آیندگان. اما به خاطر ناشناس بودنم برای حضار، حدسم این بود که با مخالفت و حساسیت مسئولان دفترش مواجه شود. لذا علیرغم میل باطنی، فیلم نگرفتم.
8. بعد از روضه، از سخنران تشکر کرد و پس از حال و احوال مختصر با حضار، به اتاق مخصوص کوچکی رفت که عمدتا مسئولان دفتر ایشان حضور می یابند و کارهای دفتری و مراجعات ایشان را پاسخگو هستند. از شیخ جوانی که در دفتر بود، پرسیدم تا چه زمانی دفتر هست و چه می کند؟ گفت ابتدا به مراجعه کنندگان را به صورت کوتاه می بیند و بعد مشغول دعای کمیل می شود و بعد هم رهسپار منزل. اجازه خواستم تا چند دقیقه ای خدمت شان برسم. موافقت کرد و چند دقیقه ای خدمت شان رسیدم... آخرش دعا کرد که همه ما عاقبت به خیر بشویم.
9. بعد از جلسه با خودم می گفتم که چرا باید ایشان اینقدر در بین نسل جوان به ویژه طلاب، گمنام و مجهول القدر باشد. چرا علما و مراجع، جامعه مدرسین و نشست دوره ای اساتید، تولیت حرم مطهر، مدیران حوزه و روسای مراکز پژوهشی کمتر از ایشان یاد می کنند؟! آیا امکان برگزاری دیدار اینها فراهم نیست؟! آیا رسانه ها و مراکز فرهنگی و پژوهشی برای معرفی ایشان و اندیشه هایشان حداقل ها را انجام داده اند؟! چرا از علما در زمان حضورشان تجلیل و تقدیر نمی کنیم؟! و دهها سئوال دیگر... و از سویی دیگر؛ نشست های تکراری و اساتید تکراری و سخنرانی های تکراری...
10. تا کی بی تفاوتی و کوتاهی؟! بی تفاوتی و کوتاهی ها دلایل مختلفی دارد. قدرنشناسی ما سابقه طولانی دارد. مرده پرستی هم گویا خصوصیت ذاتی ما شده است. البته از انتسابش به عراق و عرب بودن مقلدانش هم نباید بگذریم. اگرچه اجدادشان اصالتا ایرانی و از شیراز هستند، ولی در دهه های اخیر، در غالب رسانه های داخلی به عنوان "مرجع تقلید عراق مقیم قم" یاد می شود. واقعا اگر ایشان و مقلدانش ایرانی و فارسی زبان بودند، اینگونه با ایشان برخورد می شد؟!
به راحتی می توان حدس زد آقایان و متولیان امر، بعد از دست دادن ایشان، چه کارها خواهند کرد و چه حرفها خواهند زد! بهتر نیست تا دیر نشده، بجنبیم؟!
یاسر عسگری
جمعه. #۲۷_۱۲_۹۵
https://telegram.me/rozaneebefarda
Telegram
روزنه
دریچه ای به تاریخ٬ سیاست و اندیشه دینی معاصر
ارتباط با مدیر:
@M_Shahidani
ارتباط با مدیر:
@M_Shahidani