راهبرد
7.2K subscribers
18.3K photos
2.87K videos
404 files
7.74K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
💥 خبر: "ایران به پیام ترامپ پاسخ داد"

👈 کانال سایبری عماریون در خبری نوشت: "دونالد ترامپ پنجشنبه‌شب از طریق عمان پیامی به رهبری تهران فرستاد و در مورد احتمال حمله نظامی هشدار داد. او گفته است مایل به جنگ نیست، بلکه خواستار گفت‌وگو در مسائل مختلف است. مقامات جمهوری اسلامی به این پیام پاسخ دادند".
@javadrooh
🌐 نقشه: اهداف نظامی مدنظر آمریکا که قرار بود بامداد جمعه به آنها حمله نظامی صورت گیرد؛ بخشی از پادگان‌ها و مراکز نظامی که با نقاط سبز کمرنگ و پررنگ مشخص شده‌اند. این قرارگاه‌ها، مراکز موشکی و پدافندی قرار بود بخشی از اهداف حمله‌ آمریکا باشند|منبع: مرکز اسناد کنگره
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "تنگه هرمز برای چه کسی مهم‌تر است؟"

👈 رامین فروزنده، تحلیلگر حوزه انرژی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

تصور غالب در ایران این است که تنگه هرمز برای کشورهای مصرف‌کننده واقع در اروپا و آمریکا اهمیت دارد؛ چراکه آنها مصرف‌کننده بزرگ و مهم انرژی هستند و اگر تنگه تهدید شود، دچار مشکلات بزرگی خواهند شد. اما اعداد چه می‌گویند؟

براساس آمار FGE، این تنگه محل عبور ۱۸.۵میلیون بشکه در روز نفت خام و فرآورده و ۸۱میلیون تن در سال LNG است.

نکته اینکه حدود ۸۰درصد نفت و فرآورده‌ها و همچنین LNG عبوری از تنگه، روانه مقاصد آسیایی می‌شود؛ نه اروپا یا آمریکا. یعنی تنگه هرمز از این جهت بیشتر برای چین و کره‌جنوبی و ژاپن و هند مهم است؛ تا آمریکا و اروپا.

از جنبه تولیدکنندگان نیز می‌دانیم که LNG، میعانات و نفت "قطر" و نفت "عراق" (بعنوان کشورهای نزدیک به ایران) از همین‌جا عبور می‌کند. لذا همان‌قدر که عربستان و امارات برای تنگه هرمز اهمیت قائل هستند، عراق و قطر نیز به امنیت تنگه هرمز توجه دارند.

اگرچه بازار انرژی یک سیستم به‌هم‌متصل و یکپارچه است، منتفع اصلی امنیت تنگه هرمز متحدان تجاری ایران هستند.

به عبارت دیگر، هر بشکه نفتی که به چین نرود، قیمت را در کل دنیا تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ ولی به هر روی فعلا چینی‌ها هستند که نفت زیادی از خاورمیانه وارد می‌کنند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "خبر لغو حمله نظامی، فریب بزرگ است..."

👈 محسن زینلی‌پور، تحلیلگر سیاسی و مدیر کانال "سیاست‌شناسی"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

اخبار و رویدادهای مربوط به کاخ‌سفید و تصمیمات دولت آمریکا، در مورد مسائل مهم و حساس، هرگز بدون بازبینی‌های چندین‌باره و دقیق و سنجش پیامدها و نتایج احتمالی آنها منتشر نشده و نمی‌شود.

اینکه ترامپ دستور حمله‌ای صادر کند و پس از آمادگی نیروهایش و به پرواز درآمدن بمب‌افکن‌ها و جنگنده‌هایش بر فراز خلیج‌فارس، به یکباره دستور لغو حمله را صادر کند و این خبر به‌سرعت رسانه‌ای شود و در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مهم آمریکا و جهان مانند نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست، نیوزویک، آسوشیتدپرس و همزمان با آنها در رسانه‌های اسراییلی بر صدر اخبار بنشیند؛ به غیر از یک اقدام کاملا سازماندهی‌شده و هدفمند، نمی‌تواند باشد.

چراکه کاخ‌سفید و سازوکار حفاظت از اطلاعات و خبرهای طبقه‌بندی‌شده آن، به‌آسانی توان جلوگیری از درز خبری به این مهمی را دارد و برای درز نکردن خبر یک جلسه مهم کاخ‌سفید، حتی ماشین‌های مقامات حاضر در کاخ‌سفید را نیز از دید تیزبین خبرنگاران مخفی می‌کنند؛ اما روز پنجشنبه از ابتدای شروع این جلسه مثلا محرمانه، هم خبر تشکیل جلسه بلافاصله منتشر شد، هم نام و عنوان حاضران در آن و هم اصلی‌ترین مصوبه آن یعنی دستور حمله و هم مهمترین بخش آن یعنی لغو حمله.

به‌نظر می‌رسد که ترامپ و دیگر سیاستگذاران مهم آمریکایی به‌خوبی می‌دانند که مقامات ایران روی "عدم‌تمایل دولت آمریکا به حمله نظامی به ایران" خیلی سفت و سخت، حساب باز کرده‌اند و افزایش بخشیدن به تحرکات منطقه‌ای و نیز ساقط کردن پهباد آمریکایی نیز به پشتوانه همین ذهنیت و با هدف فشار آوردن بیشتر به آمریکا صورت گرفته است.

بنابراین، سران آمریکا با انجام چنین نمایش‌هایی می‌کوشند تا:

۱. خود را نسبت به حمله نظامی بی‌میل و مردد نشان بدهند تا متهم به جنگ‌طلبی نشوند و پاسخی برای افکار عمومی در آمریکا داشته باشند.

۲. بر تعداد حملات و تحرکات ایران و شدت آنها در منطقه افزوده شود تا به‌دست آوردن اجماع منطقه‌ای و جهانی علیه ایران آسان‌تر شود.

۳. میزان حملات و تحرکات منطقه‌ای ایران به‌حدی برسد که بتوانند برای انجام اقدام تلافی‌جویانه در برابر آنها، دست به یک حمله گسترده بزنند و بخش مهمی از تاسیسات صنعتی و نظامی کشورمان را هدف قرار دهند.

۴. با افزایش حملات پراکنده از جانب ایران، به ترس و نگرانی کشورهای عرب منطقه بیش‌ازپیش دامن بزنند و علاوه بر تضمین فروش بیشتر تسلیحات، صورت حساب حمله نظامی به ایران را چندین‌برابر برای شیوخ عرب بفرستند.

۵. تا جای ممکن حمله‌ای غافلگیرکننده و ناگهانی داشته باشند؛ نه درست در روز ساقط شدن پهبادشان و در ساعاتی که بالاترین سطح آمادگی از جانب ایران وجود دارد.

"در موضع ضعف دیدن دشمن"، "دست‌کم گرفتن دشمن"، "غرور و خودبزرگ‌بینی افراطی" و "داشتن این ذهنیت که هرگز به ما حمله نمی‌کنند" نه‌تنها تا امروز باعث موفقیت هیچ کشور و لشکری نشده، بلکه در بسیاری موارد باعث از دست دادن جانب احتیاط و تحمل ضربات سنگین بوده است.

اینها مولفه‌هایی است که پایه بسیاری از تحلیل‌ها در فضای سیاسی - رسانه‌ای کشورمان شده و خدا کند که مبنای تصمیم‌گیری و اقدام مقامات کشور نباشد.

در چنین شرایطی ما می‌توانیم با جلوگیری از هرگونه اقدام تنش‌زا و نشان دادن وجهه صلح‌طلبانه و توجه به حسن همجورای با همه کشورهای منطقه و تدبیر و خویشتن‌داری هرچه بیشتر بویژه در رابطه با توسعه فعالیت‌های هسته‌ای‌مان، به منطقه و جهان پیام عملی صلح‌طلبی دهیم و با برهم‌زدن مهمترین پیش‌فرض‌های ترامپ و اطرافیانش، آنها را ناکام بگذاریم.
@javadrooh
💥 خبر: "تغییر در ساختار قوه‌قضاییه از هفته آینده"

👈 سخنگوی قوه‌قضاییه اعلام کرد: "ساختار جدید قوه‌قضاییه به تصویب رییس قوه‌قضاییه رسیده و در این تغییرات، برخی از معاونت‌ها و سازمان‌ها با هم ادغام می‌شوند؛ بطوری که ۴۰درصد ستادهایی که مستقیم با رییس قوه‌قضاییه در ارتباط هستند، تغییر کرده است. نیروهای شاغل در قوه‌قضابیه به مراجع قضایی منتقل می‌شوند و مقرر شده در ساختار تفصیلی قوه‌قضاییه متناسب با کوچک‌سازی ساختار اصلی ۲۰درصد پست‌های سازمانی نیز حذف می‌شود".
@javadrooh
‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "پیشنهاد برجام۲"

👈 ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی آمریکا، در یادداشتی که در سایت رسمی این شورا منتشر شده؛ نوشت:

دولت ترامپ با فشار مداوم در دوسال‌ونیم گذشته بر روی ایران عملا رفتار متفاوتی با این کشور داشته؛ حتی متفاوت‌تر از رفتاری که با روسیه، چین یا کره‌ شمالی داشته است.

ایالات‌متحده از برجام خارج شد، یکی از شاخه‌های نظامی ایران (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را بعنوان سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد، تحریم‌های اقتصادی را علیه هزاران فرد و نهاد وضع کرد و گام‌هایی را اتخاذ کرد تا فروش نفت برای ایران بی‌نهایت دشوار شود.

اما با وجود اینکه این فشار روشن و واضح است، هدف آن چندان مشخص نیست. بسیاری از افراد در دولت ترامپ از تغییر نظام [ایران] حمایت می‌کنند؛ اما بعید است که چنین چیزی اتفاق بیفتد.

پیامد محتمل‌تر این است که جنگ اقتصادی ایالات متحده به جنگ واقعی منجر شود. ایران به‌وضوح نشان داده که فقط درد و رنج را جذب نمی‌کند و می‌تواند صادرکننده‌ آن نیز باشد.

تقریبا‌ شکی وجود ندارد که ایران در حملات اخیر به نفتکش‌ها در خلیج عمان و حملات پهبادی به فرودگاه عربستان سعودی توسط حوثی‌های یمن نقش داشته است.

حکومت ایران نیز نیت خود برای خروج تدریجی از محدودیت‌های هسته‌ای وضع شده تحت برجام را اعلام کرده است. طبق اعلام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران به‌‌آهستگی در حال افزایش میزان تولید سوخت هسته‌ای خود است.

تمام این موارد عملا ریسک وقوع یک درگیری پرهزینه بین ایران و یک یا چند تا از همسایگانش یا ایالات متحده را افزایش می‌دهند. این درگیری تقریبا بدون شک شدید و پردامنه خواهد بود و به ایالات متحده، اسراییل و ایران ضرر وارد خواهد کرد.

جایی بین "یک جنگ پرهزینه" و "یک تغییر نظام غیرمحتمل" یک شق سومی وجود دارد؛ این شق سوم مستلزم آن خواهد بود که ترامپ به دنبال دیپلماسی برود.

این فرصت هنوز هم وجود دارد. به‌رغم شکست تلاش اخیر نخست‌وزیر ژاپن برای وساطت بین آمریکا و ایران، چشم‌اندازهای دیپلماتیک بهبود نسبی داشته‌اند که البته بخشی از این بهبود نسبی ناشی از گزنده بودن تحریم‌ها بوده است.

دولت ترامپ تمایل خود را برای گفتگوی بدون پیش‌شرط با حکومت ایران بیان کرده است. ایران تاکنون از پذیرش هرگونه گفتگویی سر باز زده؛ اما در صورتی که آمریکا نشان دهد [در این گفت‌وگوها] گزینه‌ سبک شدن تحریم‌ها نیز روی میز خواهد بود، ممکن است رویکرد تهران تغییر کند.

زمان تحقق این پیشنهاد دیپلماتیک فرارسیده است. آن را بعنوان "برجام۲" در نظر بگیرید. همان تمهیدات پیشین که فعالیت‌های هسته‌ای ایران را محدود می‌کنند؛ برای آینده نیز قابل تمدید خواهند بود.

این توافق جدید می‌تواند برنامه‌ موشک‌های بالستیک ایران را نیز محدود کند. در عوض، بسیاری از تحریم‌هایی که برای ایران وضع شده، کاهش خواهند یافت.

ایالات متحده نیز می‌تواند به این بیانیه‌ ترامپ که گفته به دنبال تغییر سیاست است نه تغییر نظام، صورت رسمی [و قانونی] ببخشد. تسلیم این توافق تجدیدنظرشده به کنگره‌ برای تصویب رسمی آن نیز نشان از آن خواهد داشت که ایالات متحده دوباره از آن خارج نخواهد شد.

با این حال و با توجه به فعالیت‌های ایرانیان در منطقه، برخی از تحریم‌ها باید پابرجا بمانند. در اصل، می‌توان مذاکراتی را متصور شد که حذف تمام تحریم‌ها را در ازای توقف اقدامات ایران در یمن و سوریه، پایان بخشیدن به حمایت این کشور از تروریسم و آغاز اجرای اصلاحات سیاسی لیبرال در داخل پیشنهاد کند.

اما چنین رویکردی شانس چندانی برای موفقیت نخواهد داشت. دیپلماسی "همه‌چیز یا هیچ‌چیز" اثری نخواهد داشت. همانند کنترل نیروها بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد، برخی اوقات حرکت در راستای محدود کردن توان رقیب (به جای حذف کامل آن) به اندازه‌ کافی جاه‌طلبانه است.

این بدان معنا نیست که بگوییم دست ایران در منطقه باز خواهد بود. اسراییل احتمالا اقدامات نظامی هدف‌دار خود را دنبال خواهد کرد تا این اطمینان حاصل شود که ایران نمی‌تواند حضور نظامی و زیرساختی خود در سوریه و در نزدیکی مرزهای اسراییل را پابرجا کند؛ مانند کاری که در لبنان کرده است.

ایالات‌متحده نیز بایستی حضور نظامی قدرتمندانه‌ خود در خلیج‌فارس یا در نزدیکی آن را حفظ کند، نیروهایش را در سوریه نگه دارد و حضور دیپلماتیک و نظامی معناداری در عراق داشته باشد.

دستیابی به "برجام۲" منجر به نرمال شدن پیوندهای دیپلماتیک با ایران نخواهد شد؛ اما احتمال جنگ یا تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته‌ای را کاهش می‌دهد و این دستاوردی است که احتمالا به عربستان سعودی و چند کشور دیگر نشان می‌دهد باید از این روند پیروی کرده و خودشان را تطبیق دهند.
@javadrooh
🏐 لیگ جهان: با اعلام سایت فدراسیون جهانی، ‏ایران بعنوان اولین تیم صعودکننده به مرحله فینال لیگ ملت‌های والیبال ۲۰۱۹ انتخاب شد.
@javadrooh
4_5785175593133802791.pdf
166.2 KB
📄 مقاله: "قرار ما این نبود..."| نوشته‌ای از رئوف طاهری، روزنامه‌نگار و عضو سابق جبهه مشارکت، خطاب به دکتر محسن میردامادی، دبیرکل این حزب
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "هیولایی به‌نام اصلاح‌طلبان"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

دکتر صادق زیباکلام گاه چنان دچار احساسات و یکسویه‌نگری می‌شود که منطق گفتار را می‌درد و حافظه تاریخی‌اش او را تا مرز نسیان می‌برد.

شاید با ده‌ها دلیل و منطق و استدلال بتوان اشتباه‌ها و اشکالات اصلاح‌طلبان را برشمرد؛ به‌خصوص در این دوره اخیر در مجلس که فراکسیون امید همه را ناامید کرد. اما واقعا آشی که اصلاح‌طلبان پخته‌اند، آنقدر شور است که آقای زیباکلام می‌گوید: "در این ۲۲سال نمی‌دانند و نگفته‌اند که چه می‌خواهند"؟

اول: اگر در خواستن و گفتن باشد که حرف اصلاحات کاملا روشن است. گفته‌اند و خواسته‌اند که تغییر بوجود آورند؛ روشن و آشکار هم گفته‌اند.

دوم: گفته‌اند و خواسته‌اند که تغییر را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی می‌خواهند؛ لذا برای خود سه مرز را شفاف کرده‌اند. اول اینکه برانداز نیستند، دوم اینکه آشوبگر نیستند و سوم اینکه حفظ کلیت نظام در چارچوب قانون اساسی برایشان مهم است.

حالا این درست است یا غلط، خوشایند است یا ناخوشایند، واقع‌بینانه است یا تخیلی؛ نیاز به داوری مستند دارد و موضوع سخن ما نیست. برای همین خواسته‌های ساده، عقلانی و قانونی هزینه هم داده‌اند.

فقط این ذهن و حافظه تاریخی آقای زیباکلام است که دچار نوسان شده و عقربه‌های ساعت ذهنی‌اش در همین سال‌های سرخوردگی و عادت مد روز روشنفکری برای تبدیل هر مشکلی به یک سرزنش ملی به دیوار کوتاهی به‌نام اصلاح‌طلبان گیر کرده است.

آقای زیبا کلام می‌پرسد: "اصلاح‌طلبان به قدرت برسند که چه کنند؟". واقعا آقای زیباکلام چه تعریفی از قدرت دارد؟ ظاهرا اینطور برداشت می‌شود که استاد علوم سیاسی "قدرت" را هم‌ردیف "زور" پنداشته است.

برای یک گروه سیاسی، یک مجموعه حزبی، یک جبهه‌ای که کنش اجتماعی و سیاسی را هدفش قرار داده؛ کسب قدرت از طرق قانونی عیب است؟ اتهام و اشکال است؟ نقطه ضعف است؟ یا اینکه ابزاری است برای تحقق وعده‌ها، شعارها، خواسته‌ها و هدف‌ها.

بله؛ اصلاح‌طلبان در این بیست‌واندی سال فرازونشیب داشته‌اند، اشتباه و خطا داشته‌اند، کم‌وزیاد داشته‌اند، از نبود یک تئوری منسجم رنج برده‌اند، در برنامه‌ریزی اشکال داشته‌اند و ده‌ها مورد از این دست انتقادها بر آنها وارد است.

اما اینها در حوزه نقد برنامه، سیاست، راهبرد و عملکرد است. بخشی از این نقدها را خودشان پرورده‌اند، بخش دیگر را رقبای داخلی گاه با بزرگواری و از سر دلسوزی گفته‌اند و گاه از سر عناد، برخی را هم دشمنان بیرونی برشمرده‌اند؛ اما هیچ‌کس چه رقبای داخلی و چه دشمنان بیرونی به این دو موضوعی که آقای زیباکلام اشکال کرده‌اند، تشکیک نکرده و عیب نشمرده‌اند.

می‌ماند پرسش از ایشان که بگویند آیا تلاش برای کسب قدرت (نه زور) و ایجاد تغییر برای بهبود شرایط جامعه، چه اشکالی دارد و چرا از نظر شما گناهی نابخشودنی است؟

🔅اما می‌ماند چند نکته خطاب به آقای زیباکلام:

۱. اصلاحات بهترین و ضروری‌ترین اتفاقی است که طی چهار دهه اخیر در سامان سیاسی و اجتماعی ایران رخ داده است؛ چون اگر غیر از این بود، جامعه در برابر چالش‌های ناشی از تحولات این ۴۰ساله قطعا با حوادث تلخی روبه‌رو می‌شد.

۲. املای نوشته‌نشده غلط هم ندارد. اصلاح‌طلبان خطا کرده‌اند چون مثل همه کسانی که بعد از انقلاب مدیریت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را برعهده گرفتند؛ بی‌تجربه و کم‌تجربه بودند. اما آیا انتظار خطا و اشتباه نداشتید؟ مگر آنها معصوم بودند.

۳. خطا زمانی گناه و خیانت است که اولا به عمد باشد و ثانیا نفی شود. در کلیت اصلاح‌طلبان این دو، انطباق با واقعیت ندارد.

۴. اما واقعا از تبدیل انتقاد و نقد اصلاح‌طلبان که من آن را از نان شب واجب‌تر می‌دانم؛ به سرزنش اصلاحات و اصلاح طلبان و با یک چوب راندن همه آنها و نادیده گرفتن این همه تلاش و هزینه چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

اگر مدعی نقد هستید که عادی‌ترین فرد در جامعه ما می‌فهمد که روش نقد اینگونه نیست. اگر از دولت و حکومت و سیاست‌هایش ناراضی و نگران هستید؛ این گوی و این میدان، حرفتان را درست و شفاف بزنید.

اگر از ایکس و ایگرگ، در میان اصلاح‌طلبان بدتان می‌آید، بسم‌الله! رک و راست بگویید. نه هزینه‌ای دارد و نه زحمتی. چون در حال حاضر راحت‌ترین و بی‌هزینه‌ترین، فحش به اصلاح‌طلبان است؛ مد روز روشنفکران و سلبریتی‌ها.

اما چرا از اصلاحات و اصلاح‌طلبان یک هیولا می‌سازید که نه منصفانه است و نه درست. این نوع حرف‌های بی‌اساس و بی‌منطق، حرف‌های درست و گاه جسورانه شما را هم زیر سوال می‌برد.
@javadrooh
💥 خبر: داماد حسن روحانی در یادداشتی، محمود واعظی، رییس‌دفتر، و حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس‌جمهور، را زیر سوال برد.
@javadrooh
⚽️ زمین فوتبال: لیست گران‌قیمت‌ترین بازیکنان حال حاضر فوتبال جهان منتشر شد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "چ؛ حسرتی برای ما..."

👈 افشین حکیمیان، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران نوشت:

چمران یعنی اوج. چمران یعنی زلال. چمران یعنی درد، رنج و فهم. چمران یعنی کمال. چمران یعنی تلاش. یعنی صعود. یعنی فرا رفتن. یعنی پله‌ها را در نوردیدن. یعنی یک‌جا بند نیامدن. یعنی راکد نشدن. نگندیدن.

چمران یعنی عمق. یعنی انسانِ لامنتها. انسانِ پایان‌ناپذیر. انسانِ لاقبای دست‌نایافتنی. انسانِ مسکین پُرقَدَر.

انسانی که خسته نشد. انسانی که به بار نشست. جایی برای انگشت حسرت به دندان گزیدن برای حال و احوال خود نگذاشت. چراکه مواظبِ حال دل خویش بود. چراکه از ظلومی و جهولی و زیان‌مند بودنِ انسان پروا داشت.

می‌دانست که انسان، اگر در مِیلی و هوسی فروتر رود؛ خواهد گندید و راه به خُسران خواهد گشود.

او می‌دانست که در راحتی و آسایش، چیزی دندان‌گیر برای حالِ دلِ خویش نخواهد یافت؛ که در سهل و آسانی‌ها، انسان، بیشتر می‌گندد تا که بروید، تا که بارور شود و عمل بیاید. همه در پی سختی شد. همه در پی مشقت، در پی ناهمواری و سنگلاخ. در پی هماوردی با معضلات.

جان‌سختِ نازنین بود. زمختِ لطیف. انسانِ سخت جان بود. ولی دردمند بود. دردِ انسان، دلش را به درد می‌آورد. خواب از چشمان‌اش می‌ربود. درد را در سراسر جان‌اش سرازیر می‌کرد. زندگی را بر او تلخ می‌کرد. فکر و ذکرش را به بند می‌کشید. این بود که سراسر مهر بود.

سراسر لطف بود. بخشش بود با هر آن که جنسی از درد داشت. کسی که به جایی بند نشد و در های‌وهوی فرو نرفت.

در متن و بطن رویدادها بود. در رخدادها حاضر شد، ولی دل به همین‎ها نبست و در بازی‌های سیاسی افول نکرد و دل به آنها نباخت. راهی برای گریز از آنها یافت، تا که به ترفندی در سمتی از این ماجراها جاگیر شود تا که به صدر اموری بالا بگیرد.

در کوشش بود. در تلاش بود و در لاک خود نبود. ولی سالک ماند. پویا ماند. رهرو ماند. رهرو یعنی همواره حس عدم‌اطمینان در دل آدمی جوشیدن. یعنی به خویشتنِ خود مطمئن نبودن، و از ماهیت جهولی انسان همواره دلهره داشتن، اضطراب داشتن و مراقبت از احوالِ دل خویش داشتن.

در دنیا بود. در کاروبار رونق امورات انسانِ ایرانی بود، ولی افق‌های‌اش در همین حول و حوش مضمحل نشد. افق‌هایش روزبه‌روز محو نشد. بل افق‌های نگاه‌اش. افق‌های بودوباش‌اش، در دل و جان او همواره از همین پیرامون اوج گرفت و فراتر رفت و پرواز کرد.

با دل در افق‌های دور و چشمی در همین حول و حوش، جهانی بود بنشسته در گوشه‌ای. جهانی که دل به هیچ جهانِ دگری نبست و به حال کسی غبطه نخورد، که دنیایی در اندرونِ خود ساخته بود تماشایی.

گرم از تمامی احوالاتِ خوش انسانی. چیزی کم و کسر نداشت، که دل به جایی ببندد. او راه خویش را می‌دانست با تمامی عدمِ اطمینان‌های زمان و زمانه و خاص انسان جهول حتی.

او را سودای دیگری در سر بود. سودایی که به یُمن درهم‌تنیدگی علم و عرفان‌، از انسانِ انقلابی آن روز متمایزش می‌کرد. به علم و آگاهی و دانستن مسلط بود و با دانش رابطه‌ای تنگاتنگی داشت، پس به محدودیت‌های توانایی بشر نیک آگاه بود و چون سری در عرفان داشت، سری در ازخودگذشتگی، روادار بود.

اهلی از اهالی سهله و سمحه. اهل دوری از اَنگ و رنگِ متمایزگری که چراغ به دست گرفته بود و می‌جست هر آن که را که خوی و خصلتی ناآشنا داشت و هر که به رنگش نبود را انگِ غیرخودی می‌زد.

او در هم‌یاری با امام موسی صدر، می‌توانست راه سومی را بگشاید. راه سومی که بویی از توسعه‌خواهی داشته باشد.‌ توسعه‌خواهی در معنای گشایش باب گفت‌وگو و مفاهمه و رواداری.

چمران و امام موسی صدر، ظرفیت‌های از کف رفته‌ای هستند که رد و نشانِ کم‌جانی از آن در طول تاریخ این مرز و بوم، شاید که به دیده دقت یافت شود.

چمران و امام موسی صدر، حسرت‌های پایان‌ناپذیر ما هستند. حسرت‌ِ فقر و نداری‌هایی که هنوز که هنوز است دارد ملتی را آزار می‌دهد.

چمران و امام موسی صدر، اگر می‌بودند، نرم‌نرمک می‌توانستند رنگی دِگر به انقلاب ببخشند. بودوباش آنها حلقه‌ی مفقوده‌ای را می‌توانست در این مرز و بوم بازیابد.

آن دو گفتمان دگری را می‌توانستند بیافرینند. گفتمانی همه‌گیر که در سیطره آن، همه‌ی ایرانیان می‌توانستند راهی برای بروز استعدادهای خود و همیاری و همکاری خود در توسعه ایران بیابند.
@javadrooh
📣 سخنرانی روز: "بازنگری اساسی در راه‌حل‌های اتوبان‌محور"

👈 سیدآرش حسینی‌میلانی، رییس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، طی نطقی در یکصد و پنجاهمین جلسه صحن علنی شورای شهر گفت:

🔅 "برای حرکت به سمت جلو در بسیاری از عرصه‌های زندگی گاهی لازم است که به‌طور بنیادی تغییر کنیم، مسیر نوینی را برگزینیم که یکسره متفاوت از مسیر موجود باشد و معمولا هم نیازمند راه و روشی کاملا جدید در نگاه به مسائل تکراری هستیم. مشکل واقعی آن است که این دگرگونی زمانی باید آغاز شود که روند جاری امور به ظاهر هنوز مقبول است. این دگرگونی یعنی آنها که مسئولیت روند جاری را برعهده داشته‌اند، باید تفکری متفاوت را درباره آینده آغاز کنند و فرصت بیشتری به دیگران بدهند تا راه جدیدی را به سوی آینده بگشایند، چنین چیزی به‌آسانی روی نمی‌دهد. معمولا همه می‌پرسیم وقتی همه چیز خوب است؛ چرا تغییر؟ تغییر در زمان بحران آسان‌تر قابل پذیرش است، اما در آن زمان، با کمبود و اتمام منابع و زمان، اجرای تغییر بسیار دشوارتر خواهد بود". (این مطلب فرازی از کتاب اثرگذار "منحنی دوم"، نوشته چارلز هندی، است).

🔹 سوال اینجاست که حل دو معضل ترافیک و آلودگی هوا در شهر تهران در چه نقطه‌ای از منحنی تحولات خود قرار دارد؟

🔹آیا زمان آن فرانرسیده است که بازنگری اساسی در راه‌حل‌های اتوبان‌محور رخ دهد؟ آیا ما در تهران به شرایط بحرانی ترافیکی وارد شده‌ایم یا هنوز برای ریل‌گذاری جدید، راهکارهای کم‌ هزینه‌تری پیش‌رو ما قرار دارد؟

🔹 مطابق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۷، آلودگی هوا بعنوان کشنده‌ترین نوع آلودگی و پنجمین عامل اصلی مرگ‌ومیر در سراسر جهان مطرح است و طبق گزارش آژانس بین‌المللی تحقیقات سرطان، دود دیزل و آلودگی هوا بعنوان عوامل قطعی سرطان‌زا معرفی شده‌اند.

🔹 مطابق با آمارهای وزارت بهداشت در تهران سالیانه بین چهار تا پنج‌هزار مرگ به دلیل آلودگی هوا اتفاق می‌افتد که خسارات مادی و معنوی سنگینی را بر پیکره جامعه شهری وارد می‌کند.

🔹 این درحالی است که افراد بسیاری به دلیل مواجهه با هوای آلوده به بیماری‌های قلبی و تنفسی مبتلا می‌شوند و هزاران خانواده‌ را درگیر مسایل اقتصادی و روانی می‌کند.

🔹 به عبارتی، آلودگی هوا در تهران به یک تهدید جدی و حتمی برای سلامتی و کیفیت زندگی شهروندان و اقتصاد شهری تبدیل شده است.

🔹 شواهد متعدد از مطالعات مختلف نشانگر آن است که انتشار آلودگی هوا از منابع متحرک اصلی‌ترین عامل آلودگی هوا در شهر تهران است.

🔹 نقش منابع متحرک در آلودگی هوا حدود ۸۵ درصد و برای ذرات معلق بیش از ۷۰ درصد تعیین شده است.

🔹 هرچند وسایل نقلیه سبک منبع اصلی انتشار مستقیم آلاینده ذرات معلق نیستند؛ اما از طریق واکنش‌های شیمیایی سهم مهمی در تولید ذرات معلق ثانویه و کربن آلی در آلاینده PM2.5 دارند.

🔹 همچنین، با توجه به آخرین سیاهه انتشار شهر تهران و مطالعات دیگر کشورها، وسایل نقلیه سنگین به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تولید و انتشار آلاینده‌های NOx و PM ازجمله کربن سیاه به شمار می‌آیند.

🔹 بدین ترتیب، سهم قابل ملاحظه‌ای كه وسايل نقليه موتوری در ايجاد آلودگی هوا در شهرها دارند، سبب می‌شود با هر تغییری در اجزای مختلف سيستم حمل‌ونقل و حجم ترافیک، تاثيرات محسوسی بر ميزان آلودگی هوا مشاهده شود.

🔅 متن کامل نطق سیدآرش حسینی‌میلانی را در لینک زیر بخوانید:
https://yon.ir/IKWne

@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "نقد پيشنهاد بهزاد نبوی برای كوپن الكترونيكى"

👈 دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان لیبرال ایرانی و معاون سابق سازمان برنامه‌وبودجه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

اخيرا آقاى بهزاد نبوى فرمايشی مطرح كرده‌اند كه قابل توجه ديدم. يعنى اينكه پيشنهاد كرده‌اند توزيع بيست‌سى قلم كالا با كارت هوشمند انجام شود. ديگرانى هم گفته‌اند كه به خود زحمت ندادم در مورد آن مطلبى بنويسم.

آقای مهندس بهزاد نبوی، جدا از مواضع اقتصادى شخص ايشان، به دليل ويژگى‌هاى انسانى، درست‌كارى و صداقت مورد احترام من بوده اند. از زمره مديران اول انقلاب هستند كه پاكيزه‌دست و پاكيزه‌اخلاق بيرون آمده‌اند؛ كه درخور احترام است.

البته در حيطه‌هايى هم عملكرد حرفه‌اى ايشان قابل‌دفاع و تمجيد و برخى موارد قابل‌انتقاد هست كه من قصد ورود به آن را ندارم و فقط به بحث كوپن اكتفا مى‌كنم.

در دهه ١٣٨٠ وقتى برخى از زيرمجموعه دولت آقاى خاتمى به دليل شخصى به تخريب يك نهاد آموزش عالى مشغول شدند؛ اينجانب با دو نَفَر ديگر از همكاران كه با آقاى نبوى رفاقت و آشنايى داشتند، به ديدار ايشان كه عضو مهم دولت آقاى خاتمى بود، رفتيم براى اينكه جلو آسيب گرفته شود كه اكنون هم نتايج آن حركت‌ها در مورد انحلال مؤسسه عالى برنامه‌ریزى موجود است.

در ساختمان كهنه‌اى عارى از نظم و نظافت در يكى از خيابان‌هاى اطراف دانشگاه تهران با ما قرا ملاقات گذاشتند كه گفتند مقر مجاهدين انقلاب اسلامى است. (شايد ظاهر شدن ما سه نَفَر در دفتر ايشان در رياست‌جمهوری كسر شان مقام و مكان بوده).

شكايت اصلى مطرح شد كه هيچ نظر مثبتى ندادند و توضيح دادند كه اينها از نظر ديدگاه اقتصادى در مقابل شما بودند (يعنى دولتى چپگرا بودند)؛ حالا همان حرف‌های شماها را مى‌زنند. اما من (آقاى مهندس نبوى) همان "سرباز ژاپنى هستم، بر موضعم ايستاده‌ام".

داستان سرباز ژاپنى را شايد بسيار ندانند. در جنگ دوم، ژاپن در جزاير مختلف اقيانوس‌آرام سربازانى را گمارده بود تا مثلا از یک پل يا كوره‌راه حافظت كنند. بعد از شكست هم اين افراد فراموش شدند. اين افراد از پايان جنگ بى‌خبر و تا مدتى مثلا بيست سال بعد كه به‌تدريج كشف مى‌شدند، از همان موضع دفاع مى‌كردند؛ درحالىكه از گياهان و شكار حيوانات ارتزاق كرده بودند.

اگر فردى متعهد به مطلب يا تصمیمی باشد و از منتفى بودن و ضايع شدن موضوع بى‌خبر باشد، قابل‌پذيرش است. اما كسى كه به‌خصوص حدود شصت سال تجربه خود و جهان را كنار بگذارد؛ كمى باوركردنى نيست.

مرورى مى‌كنيم بر تجربه كوپنى دوران جنگ عراق عليه ايران. تا قبل از انقلاب عامه و بخصوص روشنفكران چپ شكايت از وفور مى‌كردند و مصرف‌گرایی.

بسيارى اجناس وارداتى را همه مصرف می‌کردند؛ اما در سخنرانی‌ها بنجل نام می‌نهادند. بازارها و مغازه‌ها پر از اجناس داخلی و وارداتى بود. كسى برای خريد چند بطر شير پاستوريزه، كره، تخم‌مرغ، گوشت و... لازم نبود به مسجد مراجعه كند و اثبات بی‌نوایی كند.

پس از حمله عراق، در حدود پنج استان جنگ در جريان بود؛ اما مسئولين اقتصادى كركره فعاليت اقتصادى را در همه كشور پايين كشيدند و تحت‌نظر ستاد بسيج اقتصادى قرار دادند (همه‌چيز هم به ناگاه كمياب شد).

توزيع تقريبا همه‌چيز دولتى شد. كوپن يكى از ابزار ها بود. اعمال كنترل بر قيمت‌ها در شرايط تورم فعاليت‌هاى توليدى را كاهش داد. شير تولد داخلي كم شد. شير خشک از هلند وارد می‌شد. در كارخانه شير پاستوريزه با آب مخلوط می‌شد و بطرى می‌شد و مردم براى دريافت سهميه اگر بقال لطف می‌کرد، چند بطر شير بدست می‌آوردند.

تخم‌مرغ و كره و پنير از هلند و دانمارک وارد و توزيع می‌شد. چون در آن قيمت‌هاى دستوری و تعزيرى توليد خرج و دخل نمی‌كرد.

در شهر اصفهان كه مركز صنايع نساجى بود؛ در توزيع پارچه هم سهميه‌بندى رعايت می‌شد. کمیته‌اى از تركيبى از پارچه‌ها و طرح‌ها و رنگ‌ها بعنوان سهميه به تهران و سایر شهرستان‌ها ارسال می‌کرد.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "نقد پیشنهاد بهزاد نبوی برای کوپن الکترونیکی"| نوشته‌ی: دکتر محمد طبیبیان| بخش دوم و پایانی

در امر پوشش، شهری‌ها یک نوع سليقه داشتند و روستاييان نوع ديگرى. در نتيجه، واسطه‌هايى ایجاد می‌شد كه نوع پارچه سليقه شهرى را از روستا جمع‌آورى می‌کرد و به شهر می‌برد؛ درحالیکه كسانى هم پارچه مورد سليقه روستاييان را از سهميه شهر جمع‌آوری می‌کردند و به روستا می‌بردند. بعد هم عده‌اى معترض بودند كه عليرغم دولتى بودن، توزيع پارچه به‌دست دلال‌ها افتاده.

فرد مسنى بود كه نه اقتصاد خوانده بود، نه مدركى داشت و حقيقتا، هرچه من با او صحبت كردم و كنكاش، معلوم می‌شد سواد اقتصاد هم ندارد. بااين‌حال، شده بود مشاور اقتصادى نخست‌وزير.

روزى در شوراى اقتصاد مطرح كرد كه من نمی‌دانم چرا در مسير أصفهان به تهران تريلرهاى بيم‌آهن در هر دو طرف رفت و برگشت جاده وجود دارند. يعنى چون أصفهان محل توليد است، قاعدتا بايد حركت تريلر بيم‌آهن از اصفهان به طرف تهران باشد؛ در صورتی كه تعداد قابل‌ملاحظه‌اى هم با اين بار، در جهت عكس حركت می‌کنند؟

واقع امر اين بود كه افراد يا شركت‌هاى سازنده خصوصا صاحبان‌نفوذ بيش از حد لازم انواع مصالح را دريافت می‌کردند و مازاد را به قيمت آزاد می‌فروختند و هزينه ساخت‌وساز را تأمين می‌کردند.

شايد در موارد ديگر هم نمونه‌هايى را قبلا صحبت كرده‌ام، از جمله كارخانه‌هايى كه درآمد اصلى آنان، ایجاد ضايعه مواد اوليه و فروش ضایعات به قيمت چندبرابر قيمت اصلى بود. در مورد ضايعات و ناکارآمدى و انگيزه معكوس كه اين شيوه ایجاد كرد و بنيه اقتصاد كشور را تنزل داد، سخن بسيار می‌توان گفت.

در صورتب كه عقل حكم می‌کرد توليدات مختلف در مناطق دور از جبهه مانند فارس، كرمان، اصفهان، هرمزگان، گيلان، مازندران، اردبيل و... زمينه‌سازى می‌شد و برعكس از طريق شيوه قيمت‌گذارى دولتى، ضبط محصول و تعزيزات در همه كشور سرکوب نمی‌شد.

به‌نظر نمی‌رسد جناب مهندس نبوى هم مثل اكثر مسئولين كشور كتاب بخوانند (حتى یک مورد نشنيده‌ام كه یک مسئول در مورد كتاب جديدى كه خوانده و نكته‌اى كه آموخته، صحبت كند. در خبرها بود كه بسيارى از مديران كمپانى‌هاى بزرگ هفته‌اى یک کتاب می‌خوانده و كتاب‌هايى كه مفيد يافته‌اند را به ديگران هم پيشنهاد می‌كنند، همينطور است در مورد سياستمداران بزرگ، مثلا فردریک كبير كه با دشمنان مختلفى در أطراف كشور در جنگ بود و دائم در حركت. دائم كتابخانه‌اى شامل دو هزار كتاب را به همراه می‌برد...).

براى بنده ثقيل است كه بگويم كه سنگ‌هاى بناى كجى كه برخى عزيزان نهادند، به‌تدريج به ديوارهاى مرتفع كج تبديل شد؛ ازجمله نظام اقتصادى رانتى.

بنابراين، اگر یک دور تجربه كوپنى شدن چه كاغذى و چه الكترونيكى را در جهان مطالعه كنند و تجربه داخلي را نیز یک دور مرور كنند و یک تحليل جامع، همراه با پيشنهاد ارائه دهند؛ مفيد است تا بلكه دوبار از یک سوراخ گزيده نشويم. و مرام سرباز ژاپنى هم بلكه مورد تجديدنظر قرار گيرد.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "در دام نئوکان‌ها نیافتیم..."

👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

روابط بین‌الملل، عرصه چالش و کشمکش برای تبدیل تهدید به فرصت است. با تناور شدن درختی از بی‌اعتمادی که میان دو کشور ایران و آمریکا ریشه دوانده و اربعینی از سنوات را نیز پشت سر گذاشته است.

در مقطعی از این تاریخ ۴۰ساله، یک‌بار رویکردی تعامل‌گرایانه از سوی اوباما در آمریکا اتخاذ شد. او با بازکردن نمادین مشت خود در مراسم سخنرانی تحلیفش، دست دوستی به سمت ایران دراز کرد.

چند سال بعد از آن، متقابلا جمهوری اسلامی ایران نیز دست تعامل گشود و بالاخره پیمانی بین‌المللی با نام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) امضا شد تا اندکی از ارتفاع آن دیوار بی‌اعتمادی ۴۰ساله بکاهد؛ اما ناگهان دیوانه‌ای از قفس پرید و پیمان شکست و مست و لایعقل، بر سر پیمانه شد.

تصمیم دونالد ترامپ به‌قدری قلدرمآبانه بود که حتی هم‌پیمانان سنتی آمریکا هم توجیهی بر آن نیافتند؛ اما بدیهی بود که با خروج آمریکا از برجام یک پای آن پیمان شکست.

آمریکا به‌دنبال آن، با به نمایش گذاشتن قدرت عریان خود، تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه‌ای را یکی پس از دیگری علیه ایران اعمال کرد تا اراده مردم ایران را به گونه دیگری بیازماید؛ اما حسن‌عهد ملت، نگذاشت که نهند پای دگر...

ملتی که در طول تاریخ خود ده‌ها بار استخوان قامتش در مقابل توفان حوادث، شکسته و بار دیگر جوش خورده و راست ایستاده بود؛ امکان نداشت که در مقابل رویکردهای تحقیرآمیز تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای، مسیر خم شدن بپیماید.

این‌بار نئوکان‌های آمریکا راه دیگری برگزیدند و درصدد زمینه‌سازی برای اجماع ازدست‌رفته خود، برآمدند.

همزمان با فشار حداکثری، پرچم مذاکره برافراشتند و نمایشی مضحک از تعامل‌گرایی به راه انداختند. واضح بود که درصدد تبدیل تهدیدی به یک فرصت جدید هستند تا هوشمندی ایران را در میدان دیگری بیازمایند.

آنها این بار قصد داشتند که با پاشیدن غبار فراموشی بر پیمان‌شکنی خود، پرچم مذاکره برافرازند و ایران را عملا بر سر دو راهی مذاکره تحقیرآمیز و یا ستیز قرار دهند.

اما و صد اما، همین فرصت‌طلبی آمریکا، مستلزم یک هوشمندی رسمی از طرف ایران است که با صدا و پیامی رسمی و بلند به گوش آمریکا و جهانیان برسد و به‌طور رسمی اعلام شود که: "ایران نیز آماده مذاکره است، اما کشوری که میز مذاکره را ترک کرده؛ باید رسما به اتاق مذاکره و پیمان برجام برگردد".

چنین اعلام موضع رسمی به‌مراتب بهتر از ستیزه‌جویی و اسیر شدن در دامی است که نئو‌کان‌های آمریکا گسترده‌اند.

نتیجه چنین موضعی، طبعا آمریکا را به برجام و میز مذاکره برنمی‌گرداند؛ چراکه برگشتن دونالد ترامپ به برجام، به منزله پایان حیات سیاسی او در آمریکاست.

اما حسنش برای ایران آن است که برخلاف پروپاگاندای کاخ‌سفید، کشور ایران در نگاه جهانی از یک کشور "مذاکره‌گریز" به کشوری "مذاکره‌طلب" تبدیل می‌شود.

دیپلماسی ایران حتی در استراتژی "عدم‌مذاکره با آمریکا" نیز نباید اجازه دهد پیمان‌شکنی آن کشور، از اذهان بین‌المللی پاک شود.
@javadrooh
‍ ‍‍ 🌀 گزارش روز: "حمله سایبری آمریکا به سپاه"

👈 ایالات متحده آمریکا روز پنجشنبه (۲۰ ژوئن) حملات سایبری را علیه سامانه تسلیحاتی ایران انجام داده است.

🔹براساس گزارش‌ رسانه‌های آمریکا، این حمله در همان روزی که دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا از حمله به نقاطی در خاک ایران منصرف شد، رخ داده است.

🔹 روزنامه واشنگتن پست نوشت که این حمله سایبری موجب از کار افتادن سیستم‌های کامپیوتری کنترل تجهیزات شلیک موشک‌ و راکت‌ شده است.

🔹 واشینگتن‌پست و خبرگزاری آسوشیتدپرس، به نقل از مقام‌های رسمی ایالات متحده که نامی از آن‌ها برده نشده، گزارش داده‌اند که حملات سایبری "با اجازه" رییس‌جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، آغاز شده‌است.

🔹واشینگتن‌پست همچنین نوشته که واحد فرماندهی امنیت سایبری ایالات متحده آمریکا حملات اخیر به رایانه‌های نظامی ایران را انجام داده‌است. واحد فرماندهی امنیت سایبری آمریکا، بخشی از وزارت دفاع آن کشور است.

🔹نیویورک تایمز هم نوشت که این حمله سایبری در تلافی سرنگونی پهپاد تجسسی آمریکا توسط ایران و همچنین حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان که آمریکا، ایران را عامل آن معرفی می‌کند، بوده است.

🔹ایران دست داشتن در حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان را تکذیب کرده است.

🔹ایالات متحده آمریکا همچنین اعلام کرده که قصد دارد تحریم‌های بیشتری، که دونالد ترامپ آن را "بسیار شدید" خوانده؛ از روز دوشنبه علیه ایران به اجرا در خواهد آورد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "آماده‌باش برای گفت‌وگو"

👈 دکتر یدالله اسلامی، دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

آرایش جنگی و آماده‌باش نظامی در ایران و منطقه پس از انهدام پهباد آمریکایی در حریم هوایی ایران، شرایط تازه‌ای را رقم زده است.

آقای ترامپ می‌گوید پس از فرمان حمله به سه نقطه در ایران به دلیل تلفات انسانی احتمالی ۱۵۰نفره در مراکز ایران این تصمیم را لغو و این میزان تلفات را با سرنگونی هواپیمای بدون‌سرنشین در تناسب ندیده است.

این دلیل و یا هر دلیل دیگری که مانع از عملیات اجرای آتش بر مراکز ایرانی شده باشد، دارای اهمیت است؛ ولی این به معنای پایدار ماندن این شرایط هم نیست.

احتمالا محاسبات نظامی و تاکتیکی دیگری در این تصمیم ترامپ نقش برجسته‌تر داشته و شاید برای آمادگی بیشتر و توازن قوای دقیق‌تر و کاهش تلفات نیروهای آمریکایی این اقدام انجام شده باشد.

ولی هرچه شده و به هردلیل که این تصمیم گرفته شده باشد؛ فرصت تازه‌ای برای ایران فراهم می‌کند که با استفاده از امکانات و توانایی‌ها به جست‌وجوی راهی تازه برای برون‌رفت از شرایط "نه جنگ و نه گفت‌وگو: اندیشید و فرصت مناسبی را پدید آورد.

تبدیل تهدید به فرصت نیز نشانه‌ای از توانمندی خواهد بود. ابزار دفاع پیشرفته و توانایی‌های نظامی با توان گفت‌وگو و مذاکره پیوندی تنگاتنگ خواهد داشت و ایران می تواند از توان دفاعی و قدرت نیروهای انسانی در منطقه بعنوان برگ برنده در گفت‌وگوها بهره لازم را ببرد.

حتی در شرایط جنگ هم داشتن خط ارتباط اضطراری مفید و ابزاری کارآمد و شناخته‌شده است و به هردلیل، نباید همه راه‌های ارتباطی را از میان برداشت.

گفت‌وگو همیشه و درهمه‌حال، بهتر از ستیز و نبرد است و پایان هر ستیزی نیز گفت‌وگو رقم خواهد خورد. این‌بار هم گروه تندرو در کاخ‌سفید در برابر نظامیان آگاه ِمریکایی از شرایط منطقه و دشواری‌های ورود به جنگی تازه و قدرت اثرگذاری و دفاعی ایران در وزارت دفاع و منطقه دچار شکست شدند؛ ولی برای جبران این شکست دست به هر اقدام دیگری نیز خواهند زد.

هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا نیز دست از تلاش و تحریک برنخواهند داشت. هم امارات‌متحده‌عربی، هم عربستان و هم اسراییل در این میانه آتش‌بیار معرکه‌ای خواهند بود که خود نیز جان به سلامت از آن به‌در نخواهند برد.

آنها با ساده‌اندیشی به ویرانی ایران می‌اندیشند. حمله نظامی به ایران از سوی هیچ‌کس و هیچ گروه میهن‌دوست ایرانی مورد استقبال قرار نخواهد گرفت و برای حمله‌کننده اعتبار خلق نخواهد کرد.

ولی گفت‌وگو حتی با ترامپ از سوی بسیاری از کنشگران و سیاستمداران و دوستداران ایران بعنوان فرصتی که شاید به‌سرعت از دست برود؛ مورد تاکید است.

معنای گفت‌وگو تن دادن و پذیرش شرایط طرف مقابل نیست؛ بلکه بیان خواسته‌ها و دیدگاه‌ها به‌صورت روشن و تلاش برای رسیدن به برخی نقاط مشترک است.

ایران و آمریکا در مقوله برخورد با طالبان در افغانستان و داعش در عراق و سوریه به نقاط مشترک مهمی دست پیدا کرده بودند که همین نقاط مشترک مبنای همکاری‌های اعلام‌شده‌ونشده شد و به گونه‌ای تامین‌کننده منافع ملی هر دو کشور هم بود.

برخوردهای خردورزانه مبنی بر درک درست تحولات و یافته‌های میدانی و پرهیز از اسیر شدن در دام شعارزدگی و هیجان‌آفرینی مهم‌ترین مقوله‌ای است که دستاوردهای مهمی خواهد داشت.

تلاش برای پیشگیری از جنگ و برخورد نظامی و فرستادن نشانه‌هایی مبنی بر تلاش برای آماده‌شدن به مرحله گفت‌وگو و فرستادن پیام‌های روشن به برخی مقام‌های اثرگذار در مجلس سنا و نمایندگان و گروه‌های فکری آمریکا و ارتباط سازماندهی‌شده با افکار همگانی آمریکا از طریق رسانه‌های فعال در جریان محافظه‌کار و لیبرال و فعال کردن لابی‌های ایرانی با توجه به مقررات لابی‌گری در آمریکا، بخشی از اقداماتی است که می‌تواند نقشی اثربخش در کاهش تنش‌ها و پیشگیری از برخوردهای ویرانگری که احتمال آن‌هم کم نیست، منجر شود.

اگر این فرصت‌ها به‌خوبی مورد استفاده قرار نگیرد؛ فرصت بازیابی این موقعیت‌ها را نخواهیم داشت.

تهور و شجاعت بایستی با خردورزی و آینده‌نگری و واقعیت‌های میدانی و تغییرات روابط بین‌المللی و فرصت‌ها و امکانات گره بخورد.

برخی "به‌به و چه‌چه‌ها" در کوتاه‌مدت بسیار مفید و در درازمدت، بسیار ویرانگر خواهند بود.
@javadrooh
👤 چهره روز: با ائتلاف تیم لاریجانی و جبهه‌پایداری، تاخت‌وتاز تندروها در آخرین سال مجلس دهم شدت گرفته است. انتخاب مجتبی ذوالنور، نماینده دلواپس قم، به ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، تازه‌ترین ثمره این ائتلاف راستگرایانه است. رای ۱۱ به ۱۰ ذوالنور در برابر حشمت‌الله فلاحت‌پیشه در حالی رخ داد که سال قبل فلاحت پیشه ۱۱ رای آورده بود. یک رای تعیین‌کننده‌ را حامیان لاریجانی به عضو جبهه‌پایداری دادند. این درحالی است که مصطفی کواکبیان، نماینده تهران و عضو فراکسیون امید، در حمایت از فلاحت‌پیشه از کاندیداتوری انصراف داده بود.
@javadrooh
🛑 هشدار: "از تلگرام خود خارج نشوید"

👈 از ساعاتی پیش دسترسی به کد تایید شبکه اجتماعی تلگرام در اپراتورهای تلفن همراه ایران قطع شد. این پیام‌‌ها برای مشترکان اپراتورهای همراه اول، ایرانسل و رایتل از دسترس خارج شده است. کاربرانی که اکانت تلگرام خود را حذف کنند یا از آن خارج شوند، دیگر امکان ورود مجدد به تلگرام را ندارند، چراکه کد تاییدی برای ورود مجدد دریافت نخواهند کرد|منبع: کانال "دیده‌بان ایران"
@javadrooh