راهبرد
7.2K subscribers
18.3K photos
2.87K videos
404 files
7.73K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
⚽️ زمین فوتبال: در یکی از مهمترین اتفاقات بازار نقل‌وانتقالات لیگ برتر ایران، سیدمهدی رحمتی، دروازه‌بان و کاپیتان استقلال تهران، رسما به پدیده شهرخودروی مشهد پیوست. همزمان، جلسه علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان پرسپولیس، برای تعیین‌تکلیف انتقال وی به یک تیم اروپایی امروز با مدیران این باشگاه برگزار می‌شود.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "نکته‌ای حقوقی درباره گفته آقای مطهری؛ ایراد اصلی متوجه مجلس است"

👈 عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیلگر ارشد اصلاح‌طلب، درباره مصاحبه علی مطهری با روزنامه "جام‌جم" و مباحث منتشرشده درباره تصویب قانون بدون رای مجلس، نظر خود را بدین‌شکل در اختیار "راهبرد" قرار داد:

درباره این خبر باید توضیح داد که هم قانون آیین دادرسی کیفری و هم قانون مجازات به‌ظاهر به علت حجم زیاد آنها بر اساس اصل ۸۵ قانون‌اساسی و در کمیسیون خاص یا قضایی و برای مدت محدود تصویب می‌شود.

از نظر من، این کار برای یک بار و زمان محدود باید اجرا شود و نه اینکه ۴۰سال مدام تکرار شود.

قانون مجازات و آیین دادرسی کلا و منطقا باید در صحن رسیدگی شود و نمایندگان نباید آن را برای رسیدگی مشمول اصل ۸۵ می‌کردند. بنابراین، ایراد اصلی متوجه مجلس است.

بنده تاکنون چند بار در نقد این نحوه قانون‌نویسی موقت و خارج از صحن نوشته‌ام.

🔅اصل هشتاد و پنجم (۸۵) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

🔹 سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست. مجلس نمی‌تواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند؛ ولی در موارد ضروری می‌تواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیون‏‌های داخلی خود تفویض کند.

🔹 در این صورت، این قوانین در مدتی که مجلس تعیین می‌نماید به صورت آزمایشی اجرا می‌شود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود.

🔹 همچنین، مجلس شورای اسلامی می‌تواند تصویب دائمی اساسنامه سازمان‌ها، شرکت‌ها، موُسسات دولتی یا وابسته به دولت را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیون‌های ذیربط واگذار کند و یا اجازه تصویب آنها را به دولت بدهد.

🔹 در این صورت، مصوبات دولت نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور و یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، تشخیص این امر به ترتیب مذکور در اصل نود و ششم با شورای نگهبان است.

🔹 علاوه بر این، مصوبات دولت نباید مخالفت قوانین و مقررات عمومی کشور باشد و به منظور بررسی و اعلام عدم مغایرت آنها با قوانین مزبور باید ضمن ابلاغ برای اجرا به اطلاع رییس مجلس شورای اسلامی برسد.
@javadrooh
⚽️ زمین فوتبال: برانکو ایوانکوویچ، سرمربی کروات پرسپولیس، پس از گمانه‌زنی‌های فراوان امروز نامه فسخ قرارداد خود را به این باشگاه ارسال و در نهایت جدایی خود را قطعی کرد. اخبار غیررسمی از پیوستن وی به الاهلی عربستان حکایت دارد.
@javadrooh
🏐 لیگ جهان: تیم‌ملی والیبال ایران در سومین دیدار خود از هفته سوم رقابت‌های لیگ‌ ملت‌های دنیا، با نتیجه ۳برصفر روسیه را شکست داد تا در پایان این هفته، صدرنشین مسابقات باشد.
@javadrooh
💥 خبر: "برکناری زنگنه تکذیب شد"

👈 در پی ادعای یکی از نمایندگان مخالف وزیر نفت مبنی بر دعوای رییس‌جمهور با بیژن زنگنه و تصمیم وی برای برکناری وزیر؛ علی ربیعی، سخنگوی دولت، این ادعا را تکذیب و تاکید کرد: "آقای زنگنه با توجه به تجاربشان از وزرای کلیدی دولت هستند و چنین بحثی در دولت مطرح نیست".
@javadrooh
🏐 لیگ جهان: جدول رده‌بندی لیگ ملت‌های والیبال ۲۰۱۹ در پایان دیدار ایران و روسیه با صدرنشینی ایران
@javadrooh
💥 خبر: ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) ادعا کرد که ایران همزمان با حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان، تلاش داشت که یک پهپاد ایالات متحده را سرنگون کند تا مانع ثبت نقش سپاه در این حملاتت شود. همچنین، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل، همسو با آمریکا و بریتانیا ادعا کرد که ایران پشت حملات به نفتکش‌ها در دریای عمان بوده است. بسیاری از دولتمردان و رسانه‌های جهان، شواهد و مدارک آمریکا و حامیانش علیه ایران در ماجرای انفجار نفتکش‌‌ها را ناکافی و مردود دانسته‌اند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "سرد و تلخ؛ مثل خاکستر"

👈 علیرضا خوشبخت، روزنامه‌نگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

۱. برانکو رفت. خبر، تلخ و سرد است. مثل خاکستر. خاکستری بازمانده از آتشی بزرگ. از آتش یک جشن. جشن سه‌ساله‌ای که حالا به کوتاهی یک شب شادمانی جلوه می‌کند.

۲. برانکو رفت. خبر تلخ و سرد است. مثل خاکستر. خاکستری که این روزها روی زندگی همه ما نشسته. خاکستری که این روزها همه دستاورد ماست؛ از آن‌همه هیزم جمع کردن‌ها و آتش‌افروختن‌ها و شادمانه در شعله‌های آتش رنگ روشنایی فردا را دیدن. ما با خاکستر غریبه نیستیم. سال‌ها و ماه‌هاست که غریبه نیستیم.

۳. می‌گفتند خوش‌شانس است و حوادث فوتبالی یار اوست. شاید! ولی این منتقدان یادشان می‌رفت بگویند که چطور قهرمانی نخستین سال حضور در پرسپولیس را با بدشانسی محض از دست داد. یادشان می‌رود که در فینال لیگ قهرمانان آسیا تیمش گل آفساید خورد تا آن جام خوش آب‌ورنگ آسیایی تنها جامی باشد که با پرسپولیس بالای سر نبرد.

۴. می‌گفتند ظاهر جنلتمن‌ها را دارد، ولی در جدال با کیروش او را تحریک کرده و مقصر است. شاید! برانکو فرشته نبود. ضعف‌ها و نقص‌های زیادی داشت. ولی فکر می‌کنم همین متنقدان هم در خلوت خودشان باور داشته باشند که او انسانی بهتر از کیروش بود.

۵. نظم را به تیم ما آورد و خونسردی و آرامش را. نه که گاهی عنان از کف ندهد، چرا گاهی هم عصبانی می‌شد و کارهایی می‌کرد: در کنفرانس خبری می‌غرید یا بازیکن حریف را هل می‌داد. ولی معمولا ترجیح می‌داد خاموش کنار زمین قدم بزند و با آن صورتی که کمتر حالتی در آن هویدا می‌شد به حوادث بازی نگاه کند. نمی‌دانم در رختکن چگونه بود. ولی خونسردیش در کنار زمین مهم‌ترین عاملی بود که تیمش را به سلطان کامبک این روزهای فوتبال ایران بدل کرد.

۶. چرا نباید می‌رفت؟ بر قله فوتبال ایران ایستاده بود، بی‌رقیب اما تیمش-قهرمان سه دوره فوتبال ایران و نایب‌قهرمان آسیا- مقروض و بدهکار است. مدیرعاملش را از حراست سازمان ورزش به مسند مدیرعاملی پرطرفدارترین تیم ایران فرستاده‌اند. دستیارانش حقوق نگرفته‌اند و بازیکنانش ماه‌ها دستمزد طلب دارند. کشوری در تحریم که نمی‌تواند حتی پول به حساب مربیان فوتبال خارجی بریزد. هشدار را به سبک خودش آرام و در لفافه داده بود. همان روز که گفت فوتبال ایران دارد به‌تدریج آماتور می‌شود. زنگ‌ها شاید همان موقع به صدا در آمده بود.

۷. آینده بیش از آن که مبهم باشد، تیره است. همه روندها منفی است. می‌توانست این طور نباشد. می‌توانستیم با پرفسور فصل پنجم را آغاز کنیم و مدعی قهرمانی باشیم. می‌توانستیم باز هم برای فینال آسیا رویابافی کنیم.

می‌توانستیم کشوری در حصر و تحریم نباشیم. فردا می‌توانست چیزی بیش از این لکه درشت و سیاهی باشد که مثل بختک روی سرنوشت ماست.

نشد! نگذاشتند!. ما نمی‌توانیم کاری کنیم. ما فقط بی‌شماریم و برای پیروز بودن بی‌شمار بودن کافی نیست. دنیا جای عادلانه‌ای نیست و این چیزی است که دسته‌های دلار در آن سوی آب‌های خلیج فارس در این دو سال بیش از هر زمان دیگری به ما یادآوری کرده‌اند.

۸. خداحافظ رییس. تشکر واژه کمی است برای کاری که تو برای ما و تیم ما کردی. دست‌های خالی ما میلیون‌ها نفر نمی‌تواند برای تو کاری کند. برای خودمان هم نمی‌توانیم کاری کنیم؛ جز آنکه آن‌ها روی قلب‌های زخمی‌مان بگذاریم یا روی سرهای مستاصل‌مان و به افقی خیره شویم که تاریک و سرد است، مثل خاکستر.

۹. دوست‌های قدیمی هرگز همدیگر را فراموش نمی‌کنند. شاید دوباره به هم رسیدیم. روزگار به ما یاد داده که امید اگرچه چیز خوبی است، اما خیلی وقت‌ها ریشه‌ای در واقعیت ندارد. با این حال آرزو دیدار، حتی اگر محال هم باشد تنها مسکن درد امروز ماست.
@javadrooh
🔘متهم کننده کارمندان شهرداری به بی‌غیرتی بعد از پیروزی اصلاح‌طلبان، رییس سازمان بازرسی شهرداری تهران می‌شود؟!

کانال ذره‌بین نوشت:
🔹ج. س که به یک تندرو اصولگرا و عضو فعال ستادهای انتخاباتی قالیباف در تمام ادوار شناخته می‌شود، علیرغم حواشی و موضوعات مطرح شده اخیر در محل کارش، با حمایت یکی از مشاوران ارشد شهردار تهران، به عنوان گزینه جدی ریاست سازمان بازرسی به شهردار تهران معرفی شده است.

🔹این در حالی است که وی هیچگونه تجربه و عملکرد قابل دفاعی در شهرداری تهران نداشته است و صرفا به پاس خدماتش در ستاد انتخاباتی قالیباف، در سال ٨٩ به عنوان مدیر بازرسی یکی از مناطق منصوب و علیرغم تمام حمایت هایی که از وی شد، به علت عدم کفایت پس از مدت کوتاهی از پست خود برکنار شد.

🔹نامبرده علاوه بر بی تجربگی در شهرداری تهران، فاقد تحصیلات عالی مرتبط بوده و به تازگی از طریق یکی از اعضای انصارحزب الله شاغل (که به واسطه مدیریت اقوامش در یک دانشکده علمی کاربردی برای خود و سایر نزدیکان خود در شهرداری مدرک تحصیلی اخذ می‌کند) موفق به ارائه مدرک کاردانی و سپس لیسانس شده است!

🔹لازم بذکر است، وی در اولین جلسه مدیران سازمان بازرسی پس از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، با عرض تسلیت به سایر مدیران، پرسنل شهرداری تهران را به بی‌غیرتی و نمک نشناسی متهم و علت پیروزی طیف اصلاح طلب را کم کاری مدیران در فعالیت های انتخابی ستاد تحت مدیریت خود اعلام کرد!
👁‍🗨 @DidebaneShahri
💥 خبر: نتیجه نظرسنجی شبکه فاکس‌نیوز، از شکست دونالد ترامپ در مقابل همه کاندیداهای اصلی حزب دموکرات تاکنون حکایت دارد. آرای جو بایدن و برنی سندرز، ۴۹درصد بوده است.
@javadrooh
👥 مباحثه: در پی مقاله دکتر سیدعطاءالله مهاجرانی در نقد بیانیه ۲۲۵نفره حامیان مذاکره با آمریکا، رضا علیجانی، فعال ملی-مذهبی و از امضاءکنندگان بیانیه، پاسخ مفصلی به نوشته مهاجرانی داد. "راهبرد" با توجه به بازنشر مقاله دکتر مهاجرانی، لینک نوشته آقای علیجانی را هم جهت مراجعه خوانندگان و اطلاع از نگاه‌های دو طرف منتشر می‌کند. ضمن آنکه درج این مطالب در "راهبرد"، با هدف اطلاع همراهان کانال از روند تحولات و جریان‌شناسی نیروهای سیاسی صورت می‌گیرد و به‌معنای تایید محتوا و مضامین و عبارات آنها نیست. لینک مقاله آقای علیجانی:
https://zeitoons.com/64266

@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "کارنامه نجفی و پرسش از جامع‌نگری اصلاح‌طلبان"

👈 مجتبی سلیمانیها، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

از آن هنگام که نجفی که به اعتراف دوست و دشمن و اذعان صاحب‌نظران شایسته‌ترین وزیر در آموزش و پرورش کشور بود، در دولت اول اصلاحات جابجا شد و یکی از کهفیان اصولگرای نفوذی در محافل سران اصلاح‌طلب و واپس‌گرا در تعلیم و تربیت جایگزین او شد؛ آن وزارت‌خانه هیچ‌گاه دیگر رنگ وزیری صاحب‌صلاحیت و در عین‌حال دارای اراده و جسارت تحول در خود ندید.

شگفت آن‌که این فرد جایگزین در هنگام وزارت نجفی، مدیرکل (تحمیلی) او در اداره کل آموزش و پرورش استان تهران بود و در اجتماعات مختلف علیه نجفی، بی‌پروا به فحاشی و ناسزاگویی علیه او می‌پرداخت.

غم‌انگیزتر از این داستان آنکه در دور دوم دولت اصلاحات نیز، نجفی که باز به اعتراف قریب به اتفاق صاحبنظران و به گواه یادگار او، برنامه سوم توسعه، در زمره کارآمدترین رؤسای سازمان برنامه و بودجه بود؛ با آن‌کس که امروز لقب سید‌الساکتین فراکسیون امید زیبنده اوست و در هیچ سمت مدیریتی از عملکرد بالاتر از متوسط برخوردار نبوده، جایگزین شد که باعث ضربه کاری بر پیکر سازمان برنامه و اختلالی ضد منافع ملی، در کارراهه شغلی نجفی شد.

این ناتوانی در تمیز میان دوغ و دوشاب، هم اصلاح‌طلبان را از همان دوره‌ دوم در سراشیب انداخت و هم محمدعلی نجفی را از حیز انتفاع ساقط کرد.

با توجه به این مطلب، این سؤال متبادر به ذهن می‌گردد که در خردجمعی اصلاح‌طلبان تا چه حد جامع‌نگری، که بدون آن اصلاحات بی‌معناست؛ فراهم بوده و هست و بویژه تا چه حد به نقش بنیادی آموزش و پرورش و نیز سازمان برنامه در راه اصلاحات التفات بوده و هست؟

پس از انقلاب آموزش و پرورش زیر سلطه انجمن حجتیه و بعد‌ها ظاهرا انجمن اسلامی معلمان درآمد و به سیر قهقرایی آن شتاب داده شد.

نجفی با پایان بخشیدن به این سلطه می‌رفت که نقطه عطفی در این امر اساسی گذارد که دولت اول اصلاحات او را ساقط کرد و از آن پس، سیر قهقرا مجددا برقرار شد و عملا ستاد آموزش و پرورش به پدیده بیابان‌زایی مبتلا شد و مداوما از ظرفیت کارشناسی و مدیریت بی‌بهره‌تر شد.

از آن پس، در میان وزرای آموزش و پرورش، بی‌اغراق فقط آقای فانی را می‌توان نام برد که مدارج تحصیلی و نیز مراتب سازمانی را سالم طی کرد که البته ایشان از تهور لازم و پشتوانه و پشتیبانی سیاسی کافی برخوردار نبود.

این آخری که به مثابه آمپلی‌فایر و تشدیدکننده عمل می‌کرد؛ با رخداد یک پدیده‌ای که در رسانه‌های اجتماعی بازتاب یافت، چنان به عکس‌العمل افتاد که آن پالس را به زلزله‌ای چندریشتری در بدنه بدل کرد، شاید از رهگذر این خودنمائی ارکان لرزان صدرات خود را تثبیت کند و با صدور بخشنامه‌های نسنجیده‌ای تیغ تیز اندرکف زنگی مست آن غول‌های بیابانی ستاد نهاد و خود نیز سرنگون شد.

و اما در مورد سازمان برنامه، جالب توجه است که قبل از نجفی اغلب قریب به اتفاق رؤسای آن افراد فرهیخته و صاحب‌صلاحیتی بودند که پایه‌های کارشناسی خوبی را بناگذارده بودند و نجفی آن را به شکوفایی رساند که در برنامه سوم توسعه تجلی یافت.

دولت دوم اصلاحات آقای عارف را که هیچ‌گاه در کارنامه مدیریتی خود استعدادی را به منصه‌ ظهور نرسانده بود، جایگزین ایشان کرد و از آن هنگام آن سازمان رو به قهقرا گذارد.

اصلاح‌طلبان با تأکید مفرط بر امر توسعه سیاسی و نخبه‌گرایی، فاقد صلاحیت پرچم‌داری امر حیاتی اصلاحات بوده و فقط نظام نیست که از فرصت اصلاحات غفلت ورزیده؛ بلکه آنان نتوانسته‌اند صلاحیت و شایستگی خود را آن‌چنان نزد آحاد جامعه به اثبات رسانند که نظام را خاضع گرداند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 🌀 گزارش روز: "روایت رسمی از قتل یک زندانی سیاسی در فشافویه"

👈 غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه‌قضاییه، با تشریح جزئیات مضروب و به قتل رسیدن مرحوم علیرضا شیرمحمدعلی،از دستور رییس قوه‌قضاییه به سازمان زندان‌ها و دادستانی کل کشور برای بررسی قصور احتمالی مأموران خبر داد و گفت:

🔹 پرونده قتل مرحوم علیرضا شیرمحمدعلی با حساسیت و جدیت تمام توسط دادسرای عمومی و انقلاب رسیدگی و همانند برخی پرونده‌های ویژه دیگر با گذشت ۴۸ساعت از وقوع قتل، تحقیقات دادسرایی آن انجام و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع و در دادگاه نیز به صورت ویژه و در حداقل زمان قانونی رسیدگی خواهد شد.

🔹این پرونده دو متهم دارد. متهم ردیف اول متهم به قتل عمدی و نیز متهم ردیف دوم، متهم به معاونت در قتل عمد می‌باشد.

🔹 زندان تهران بزرگ، بزرگترین مجموعه ندامتگاهی کشور است که اکنون افزون بر ۱۲هزار زندانی در آن نگهداری می‌شود و زندانیان این مجموعه در گروه‌های مختلف و با لحاظ تعداد زیاد اندرزگاه‌ها، طبقه‌بندی می‌شود.

🔹 هم‌اکنون حدود ۱۳۰زندانی امنیتی در اندرزگاه‌های ویژه زندانیان امنیتی این زندان نگهداری می‌شوند، که ۱۷نفر از آنها در یک اندرزگاه اختصاصی اقامت داشته که مرحوم علیرضا شیرمحمدعلی یکی از آنها بوده و در مجاورت آنها و به صورت مجزا دو زندانی دیگر که حدود یک سال و نیم قبل از زندان رجایی شهر به زندان تهران بزرگ منتقل شده، اقامت داشته‌اند که به صورت نوبه‌ای و مجزا از هواخوری مشترک استفاده می‌کردند.

🔹مقتول در تاریخ ۱۸فروردین ۱۳۹۸ به بند امنیتی زندان تهران بزرگ منتقل و قاتل و همدست او از آبان ۱۳۹۶ در این زندان بوده‌اند.

🔹 در روز حادثه قاتل و همدست وی به جهت لزوم تعمیر سرویس بهداشتی محل اقامت آنان در هواخوری بوده و متهمان و محکومان امنیتی در اتاق‌های محل اقامت خویش بوده‌اند.

🔹 همزمان با توزیع غذای زندانیان و باز شدن در محل نگهداری قاتل و همدستش، آنها به سمت اتاق زندانیان هجوم برده و با استفاده از تیزی دست‌ساز و قطعه‌ای از سرامیک سرویس بهداشتی در حال تعمیر، صدماتی را به مقتول وارد و وی را مضروب می‌کنند که پس از انتقال به بیمارستان مقتول فوت می‌نماید.

🔹 علاوه بر رسیدگی ویژه به پرونده قتل، حسب دستور ریاست قوه‌قضاییه، مقرر شد هم از ناحیه سازمان زندان‌ها و هم از سوی دادستانی‌کل کشور دو تیم مجزا در مورد سهل‌انگاری یا قصور احتمالی مامورین مربوط، بررسی دقیق انجام داده و نتیجه به ایشان گزارش و در صورت محرز شدن تخلف یا جرم، برخورد قاطع و مناسب انجام پذیرد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 🌎 نگاه تحلیلگران جهان: "پایان هژمونی آمریکایی"

👈 فرید زکریا، روزنامه‌نگار و نظریه‌پرداز آمریکایی، در شماره اخیر مجله "فارن افرز" نوشت:

روزی در دو سال گذشته، هژمونی آمریکایی مُرد. دوران استیلای ایالات‌متحده، کوتاه و گذرا بود و حدود سه دهه حدفاصل دو اتفاق مهم، که هریک نوعی از فروپاشی بودند، دوام آورد.

در بحبوحه فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ زاده شد و همزمان با یک فروپاشی دیگر، یعنی فروپاشی عراق در سال ۲۰۰۳ پایان یافت، یا در حقیقت پایان آن آغاز شد و از آن زمان به مرور در حال از هم گسیختن است.

مانند هر مرگ دیگری، عوامل زیادی در آن دخیل بودند. نیروهای ساختاری عمیقی در نظام بین‌الملل بودند که بی‌وقفه علیه هر کشوری عمل می‌کنند که این میزان از قدرت را انباشته کرده باشد.

خصوصا در مساله آمریکا، میزان سوءعملکرد واشنگتن در به‌کارگیری هژمونی و سوءاستفاده از قدرت، از دست دادن متحدان و تقویت دشمنان، تکان‌دهنده است.

و حالا در دولت [دونالد] ترامپ، به نظر می‌رسد که ایالات متحده دیگر به ایده‌ها و اهدافی که در سه‌چهارم یک قرن محرک حضور بین‌المللی این کشور بوده‌اند، علاقه‌ای و در حقیقت اعتقادی ندارد.

شکل‌گیری هژمونی آمریکا امری کم‌نظیر در تاریخ بود که این هژمونی در دهه ۱۹۹۰ و با سقوط اتحاد جماهیر شوروی به اوج رسید، تا جایی که بسیاری از تحلیلگران آمریکایی از تغییر نظم جهانی به دست آمریکا سخن می‌گفتند.

هرچند همان زمان هم برخی، مانند چارلز کراتهامر هشدار می‌دادند که "برهه تک‌قطبی کوتاه خواهد بود" و به‌زودی کشورهایی چون آلمان و ژاپن سیاست خارجی مستقلی از ایالات متحده در پیش می‌گیرند.

ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی از دهه ۱۹۹۰، اولین و مهمترین عامل در افول هژمونی آمریکا بود. قدرت‌گیری مجدد روسیه و دور شدن این کشور از غرب، که تاحدی به دلیل بی‌توجهی کشورهای غربی به دغدغه‌های امنیتی روسیه رخ داد، عامل دیگری بود که تضعیف نظم جهانی مورد حمایت آمریکا را تسریع کرد.

حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به مرکز تجارت جهانی در نیویورک و پس از آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق عامل تشدید روند نزولی قدرت آمریکا بوده است.

اشتباه‌های آمریکا در جریان حمله به عراق از جمله از بین بردن نهادهای سیاسی این کشور، یکجانبه‌گرایی و اتکا به داده‌های نادرست، حمله به عراق را به یک "نقطه عطف" تبدیل کرد.

تصمیمات خسارت‌بار و بی‌ملاحظه آمریکا پس از یازده سپتامبر ناشی از "هراس" بود. آمریکا در این دوران به یکجانبه‌گرایی روی آورد و از بسیاری از پیمان‌های بین‌المللی خارج شد و صلاحیت اخلاقی و سیاسی خود را در جهان از دست داد؛ تا جایی که متحدان دیرینه مانند کانادا و فرانسه خود را در اصل، اخلاقیات و روش سیاست خارجی، با ایالات متحده در تضاد یافتند.

دهه ۹۰ بهترین فرصت برای تغییر نظم جهانی به صورت دلخواه آمریکا بود. اما پس از فروپاشی شوروی سیاستمداران آمریکایی علاقه خود به حفظ حضور در اروپا و نقاط مختلف جهان برای حمایت بلندمدت از کشورهای مختلف در راستای حرکت به سمت مدل آمریکایی و لیبرال را از دست دادند و صرفا از الگوی "شوک‌درمانی اقتصادی" و دموکراسی‌سازی سریع پشتیبانی می‌کردند.

من در سال ۱۹۹۸، در یادداشتی در نیویورک‌تایمز، وضعیت آمریکا در آن دوران را "هژمونی پوچ" توصیف کرده بودم. آن پوچی، از آن زمان تا حالا، ادامه یافته است.

روی کار آمدن ترامپ در آمریکا را "ضربه نهایی" به هژمونی ایالات متحده بود. او تا حد زیادی به جهان بی‌علاقگی نشان داده؛ البته به جز بیان این اعتقادش که همه دنیا دارند ایالات‌متحده را می‌چاپند.

او یک ملی‌گرا، یک حمایت‌گرا و یک عوام‌گرا است که مصمم است تا "آمریکا در وهله نخست" باشد. اما واقعیت این است که او، بیش از هر چیز دیگری، کسی است که عرصه را واگذار کرده است.

ترامپ از پیمان موفق مشارکت فراپاسیفیک و به صورت کلی‌تر از درگیر شدن در آسیا کنار کشیده است. دارد از هم‌پیمانی ۷۰ ساله با اروپا جدا می‌شود. به آمریکای لاتین صرفا از پنجره دور نگه داشتن مهاجرین یا بردن آرای اهالی فلوریدا نگریسته و حتی توانسته کانادایی‌ها را هم برنجاند.

سیاست خاورمیانه‌ای خود را به اسرائیل و عربستان سعودی واگذار کرده است. و به جز چند استثنا، از جمله میل بیمارگونه او به دستیابی به جایزه صلح نوبل از طریق تلاش برای صلح با کره شمالی، آنچه در سیاست خارجی ترامپ برجسته است، غیبت اوست.

اکنون، آنچه باقی می‌ماند، ایده‌های آمریکایی است. ایالات متحده یک هژمون منحصر به فرد بود که از بسط نفوذ خود برای ایجاد یک نظم جدید جهانی استفاده کرد... اکنون سؤال این است که آیا همزمان با رنگ باختن قدرت آمریکا، نظام بین‌المللی که از آن پشتیبانی کرد (آن قواعد، عرف و ارزش‌ها) دوام می‌آورد؟ یا آمریکا افول امپراطوری ایده‌هایش را هم شاهد خواهد بود؟
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "خروج از برجام چه نفعی برای کشور دارد؟"

👈 علی آهنگر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، روز دوشنبه ۲۷خرداد ۱۳۹۸ در مجتمع آب سنگین اراک به خبرنگاران اعلام کرد که ایران از ششم تیرماه از سقف تعیین‌شده ۳۰۰کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده عبور خواهد کرد.

او همچنین از آمادگی برای افزایش سطح غنی‌سازی سخن گفت و اظهار داشت ک۶ در صورت اراده و خواست مقامات عالی نظام، سطح غنی‌سازی می‌تواند از ۳.۶۷درصد تا هر سطح بالاتری افرایش یابد.

تعبیرات و توضیحاتی که پیش از این عباس عراقچی از آن بعنوان "خروج از برجام" یاد کرده بود. معاون وزیر امورخارجه پس از دیداری که در روز شنبه ۲۵خرداد با هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در تهران داشت؛ نکاتی را باصراحت بیان داشت.

عراقچی گفت: "در صورتی که ایران از منافع رفع تحریم‌ها در مهلت تمدیدنشدنی ۶۰روزه بهره‌مند نشود، خروج از برجام را در دستور کار قرار می‌دهد".

از سوی دیگر، افزایش سقف اورانیوم غنی‌شده از ۳۰۰کیلوگرم و عبور از سطح غنی‌سازی ۳.۶۷درصد، در باور طرف‌های اروپایی نیز بعنوان خروج ایران از برجام تلقی می‌شود.

خروجی که اروپا را چنان که به‌صراحت اعلام داشته‌اند در کنار آمریکا قرار می‌دهد و منجر به افزایش و حتی بازگشت تحریم‌های پیشین خواهد شد.

چنان که هایکو ماس، وزیر امورخارجه آلمان، پس از دیداری که از تهران داشت؛ در ملاقات با همتای سوییسی خود در ۲۴خردادماه اظهار داشت: "اگر ایران از برجام خارج شود، همه تحریم‌ها بازمی‌گردد". نکته‌ای که وزارت امورخارجه بریتانیا نیز پس از اظهارات کمالوندی به آن اشاره کرده است.

حال که ظاهرا همه قدم‌ها برای خروج از برجام برداشته می‌شود، یک سوال اساسی به ذهن می‌آید و آن اینکه خروج از برجام چه نفعی برای ایران خواهد داشت؟

آیا مگر اصول سیاست‌ورزی و کشورداری و "تدبیر مدن" به قول خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری بر مبنای جذب منفعت و دفع مضرت بنا نشده است؟ خروج از برجام کدام منفعت را برای ایران به ارمغان می‌آورد و چه مضرتی را از کشور دور می‌کند؟

این درست است که در سایه برجام ایران باید از منافع رفع تحریم‌های ظالمانه برخوردار می‌شد. ولی حال که با خروج ترامپ از برجام این مزیت از میان رفته، آیا خروج از برجام کار را برای کشور و مردم بهتر خواهد کرد؟

همه می‌دانیم و بالاترین مقامات اروپایی نیز باصراحت ابراز داشته‌اند که آنها بدون حضور آمریکا در برجام "معجزه‌ای" برای تعاملات مالی و اقتصادی ایران نمی‌توانند بکنند.

ممکن است حتی تعبیر کنیم که نمی‌خواهند کاری انجام دهند. حتی دراین‌صورت هم اقدامی که حاوی جذب منفعت و دفع مضرت برای ایران باشد، چیست؟ آیا این کار خروج از برجام است؟

به نظر می‌آید پشت نکردن کامل به دیپلماسی و باز نگه‌داشتن پنجره‌های روابط و گفتگو با کشورهای باقیمانده در برجام نقش موثرتری در تامین منافع ملی کشور و آنچه که خواجه نصیرالدین در تدبیر مدن می‌گوید "جذب منفعت و دفع مضرت" داشته باشد.
@javadrooh
👤 چهره روز: تلویزیون مصر خبر داد محمد مرسی، رییس‌جمهور سابق مصر، هنگام برگزاری جلسه محاکمه فوت کرد. بر اساس گزارش‌ها، مرسی در این جلسه دادگاه از قاضی درخواست کرده که صحبت کند و قاضی نیز به او اجازه داده است. پس از اعلام پایان جلسه، او ناگهان بیهوش شده و پس از آن فوت کرده است. جسد مرسی به بیمارستان انتقال داده شده است.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "سقوط خلبان"

👈 علی اکرمی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و نامزد ناکام همیشگی ریاست‌جمهوری، در استارتی زودهنگام سایتی را برای ثبت‌نام جوانان اصولگرا برای شرکت در انتخابات مجلس معرفی کرد.

اقدام قالیباف که پیروی سخنان رهبری مبنی بر لزوم حضور گسترده جوانان انقلابی در حکومت انجام شد، اما به‌جز طیفی از نزدیکان همیشگی وی هیچکدام از جناح‌های اصولگرا از آن استقبال نکردند.

قالیباف به نظر بسیاری از اصولگرایان نیرویی نامعتمد است که در بزنگاه‌ها، هیچ تعهد گفتمانی خاصی به اردوگاه اصولگرایی ندارد.

واقعیت این است که شاید در جناح اصلاح‌طلب پذیرش تکنوکرات‌هایی که در سیاست وابستگی خاصی ندارند و حسب موقعیت اصلاح‌طلب یا اعتدالگرا می‌شوند، پذیرفته شده؛ اما اقتدارگرایان چنین تساهل و تسامحی را روا نمی‌دارند.

از نظر آنها، قالیبافی که یک روز با کت و شلوار سفید و عکس‌های خلبانی و روز دیگر با ریش و محاسن و البسه تیره‌رنگ به دنبال کسب پست‌های حساس مدیریتی است؛ قابل‌اعتماد نیست.

به‌خصوص که این‌بار تلاش می‌کند تا با جذب و متشکل‌سازی جوانان اصولگرا آنها را به ابزار فشار خود برای ورود به رده‌های بالای حکومتی تبدیل کند.

این بازار مدعیان سرسختی چون علیرضا زاکانی و مهرداد بذرپاش دارد که بسیار پیش‌تر از قالیباف به دنبال گفتمان‌سازی و تشکیلات‌سازی برای جوانان اصولگرا بوده‌اند.

اگر جوانی نیز از هر دو سوی طیف جوانان اصولگرا بیرون مانده باشد؛ احتمالا دلبسته احمدی‌نژاد یا علی لاریجانی است.

قالیباف نه در میان سرداران سپاه جایگاه والایی دارد که ایشان حافظه‌ای قوی از نارفیقی‌های وی در سال‌های ۸۴ و ۸۸ و ۹۶ دارند و نه در میان شیوخ اصولگرا.

پرواضح است که قالیباف نمی‌تواند با جامعه روحانیت مبارز به دبیرکلی مصطفی پورمحمدی هم رابطه‌ای صمیمانه.تر از علی لاریجانی داشته باشد.

از سوی دیگر، پرونده هولدینگ یاس و فساد مالی قائم‌مقام و یار دیرینش، عیسی شریفی، هم مانعی شده تا احتمال ریاست وی بر بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی با مخالفت جدی روبه‌رو شود؛ عرفا، کسانی به چنین مسئولیت‌هایی منصوب می‌شوند که هیچ‌گونه شائبه مالی در مورد آنها مطرح نباشد.

انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ که در آن قالیباف ناگزیر به استعفا به نفع سیدابراهیم رییسی، دیگر نامزد اصولگرایان، شد؛ نشان از بازنشستگی سیاسی قالیباف داشت.

اما گویا او هم مانند بسیاری از دیگر مدیران اعتقادی به قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان ندارد و تلاش می‌کند به هر بهانه و دستاویزی شده در عرصه سیاست فعال بماند.

اما به‌نظر می‌رسد که این‌بار هیچ نیروی شناخته‌شده‌ای بر سردار نامعتمد و خلبان سقوط‌کرده سرمایه‌گذاری نخواهد کرد.
@javadrooh
Forwarded from امتداد
کیوان صمیمی آزاد شد

📌منابع خبری اعلام کردند کیوان صمیمی سردبیر ماهنامه ایران فردا، با قرار وثیقه آزاد شد.
کیوان صمیمی به همراه جمعی از افراد از جمله یک روزنامه نگار در روز کارگر بازداشت شده بود.

#امتداد
@emtedadnet
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "نفت در برابر فساد"

👈 محمدحسین ترابیان، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

فیلم Backstabbing for Beginners فیلمی درباره آخرین سال‌های حکمرانی صدام بر عراق و اجرای برنامه نفت در برابر غذاست.

فیلم از زبان یک نماینده ویژه و تازه‌کار لبنانی‌الاصل روایت می‌شود که پدرش سیاستمدار و وزیر دولت لبنان بوده که در بمبگذاری کشته می‌شود و در کودکی او را از دست می‌دهد.

فیلم از رشوه‌هایی صحبت می‌کند که دولت صدام برای تامین سلاح‌ها و تجهیزات خود به شرکت‌های مورد حمایت سازمان ملل پرداخت کرده تا در پوشش بارهای حاوی دارو و غذا ارسال بشوند.

در این میان، دولتی‌های بالارتبه عراق با فساد گسترده مالی هم برای خود پول به جیب می‌زدند و هم با رشوه‌های میلیون دلاری بر قضایا مهر سکوت می‌زدند.

در طرف مقابل، شرکت‌های غربی که اتفاقا از بزرگترین و معتبرترین‌های دنیا بودند نیز با چشم‌پوشی بر مصائب مردم بینوا که بعضا منتظر داروهای دم‌دستی بودند؛ حساب‌های خود را از این رشوه‌ها پر می‌کردند و داروهای درون جعبه‌ها را با داروهای تاریخ‌گذشته و فاسد و یا غیراستاندارد پر می‌کردند و به عراق می‌فرستادند.

بگذریم از اینکه یک جوان خاورمیانه‌ای با استفاده از مواهب دموکراسی در قلب آمریکا این فساد بزرگ را با تمام تهدیدات افشا کرد.

مردم بینوای عراق که برای تکه‌ای نان و یا حتی یک قرص دارو جان می‌دادند؛ درحالیکه پول نفت زیر پایشان به حساب چند نفر دولتی و شرکت‌های خصوصی غربی واریز می‌شد.

درون عراق هرکسی از هر جایگاهی رشوه می‌گرفت و فساد هر روز مانند سلول‌های سرطانی در عراق گسترش می‌یافت.

سخت نیست که دریابیم نه هیچ کشوری دلسوز ماست و نه هیچ قدرتی جز قدرت مردم توان تغییر را دارد.

ملت‌هایی که خود را از درون اصلاح کردند و با اجماعی درونی کشورشان را یکپارچه از تهدیدات بیرون راندند و با تمام توان پیگیر منافع ملی خود شدند؛ پایدار و مترقی ماندند و اجازه تعدی به هیچ کشوری را ندادند، از درون ناهنجاری‌های فرهنگی را پالایش کردند و با منطق بر سر میز مذاکرات حقوق و امنیت ملت خود را دریافت کردند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "برجام مرد؛ زنده‌باد مذاکره"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

امروز به شرایطی رسیده‌ایم که دیگر خروج از برجام نه‌تنها فاجعه‌ای نیست؛ بلکه می‌تواند یکی از موانع گفت‌وگو برای حل چالش‌های فی‌مابین ایران با جامعه کشورهای غربی را از پیش‌رو بردارد.

"برجام یک" چند تجربه بزرگ را به ارمغان آورد که باید آن را سرلوحه دیپلماسی آتی خود قرار دهیم:

۱. آموختیم که اروپا با همه هیاهوهایش فاقد توان مستقل در مبادلات سیاسی است و حرف و تعهدش پشیزی ارزش و پشتوانه عملی ندارد و این اشتباه است که بخواهیم حساب زیادی روی آنها باز کنیم.

۲. چین و روسیه گرچه شرکای سیاسی مناسبی در معادلات بین‌المللی هستند و ما می‌توانیم روی همکاری آنها حساب باز کنیم؛ اما این نیز اشتباه است. اگر فکر کنیم این دو قدرت از اراده کافی برای حمایت راهبردی از ما برخوردارند، اشتباه است. چون در چهار دهه اخیر هیچ نوع اتحاد راهبردی میان ایران و این دو قدرت جز در برخی منافع مشترک سیاسی و امنیتی شکل نگرفته و به دلایل مختلف نیز شکل نخواهد گرفت.

۳. ایران در حوزه دیپلماسی بین‌المللی نشان داد که قادر است از منافع راهبردی کشور حراست کند.

اکنون در نقطه مهم انتخاب قرار داریم، یا باید به سیاست "درهای بسته" روی بیاوریم. یعنی تعامل با جامعه جهانی به‌هرشکل آن را تا حد نیازهای اضطراری کاهش دهیم و یا اینکه از توان، تجربه و امکانات خود بهره ببریم و این‌بار با ابتکار عمل وارد عرصه دیپلماسی جهانی شویم و زمینه و امکان دیگری را فراهم کنیم.

در "برجام یک" ایران با مجموعه اراده‌ها و خواسته‌های چند کشور روبه‌رو بود که سرنخ همه آنها به آمریکا ختم می‌شود. قطعا حرکت در این مسیر تجربه موفقی در حال حاضر نخواهد بود.

اما اگر ایران این‌بار در قالب نهادهای بین‌المللی و با مدیریت سازمان ملل وارد گفت‌وگو و تعامل شود؛ قطعا شرایط متفاوتی را تجربه خواهد کرد.

‌ آنچه که محرز است این است که سیاست درهای بسته با توجه به مجموعه شرایط ایران سیاستی ناممکن است؛ لذا تنها راه باز ومنطقی دیپلماسی و گفت‌وگوست.

سیاست گفت‌وگو با کشورها و دولت‌ها هم در برجام یک ناموفق بود؛ اما گفت‌وگو با مدیریت سازمان ملل که در برگیرنده همه کشورهای ذی‌نفع باشد؛ هم ممکن است و هم منطقی.

لذا ایران می‌تواند با به‌دست گرفتن ابتکار عمل، خود پیشقراول طرح یک دیپلماسی فعال با جامعه جهانی باشد. ابتکاری که می‌تواند مانع تبدیل شرایط کنونی به یک بن‌بست سیاسی و افزایش تنش و کشمکش‌های سیاسی و تبلیغاتی شود.

قطعا تعلل و وقت‌گذرانی در ورود به این عرصه، خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای ایران خواهد داشت؛ خسارتی که سنجش تاب‌آوری اجتماعی و اقتصادی آن برای ایران نامشخص خواهد بود.
@javadrooh