🗂 آرشیو: کانال "دیروزنامه" به بهانه تیتر شماره ۱۹خرداد "سازندگی" با عنوان: "بازگشت به بازپرسی؟"، مشروح گفتوگویم (محمدجواد روح) با مجله "مهرنامه" با عنوان "بازگشت به ۲خرداد" در سال ۱۳۹۱ را منتشر کرد. یادآور میشوم که در این گفتوگو، محمد قوچانی، سردبیر مجله، نیز حضور داشت. شاید بازخوانی این گفتوگو در این روزگار که شاهد چنددستگی اصلاحطلبان به بهانه ماجرای نجفی هستیم؛ همچنان، خواندنی باشد. متن این گفتوگو در تصاویر زیر آمده است👇👇
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: روزنامه "جوان" با انتقاد شدید از اظهارات وزیرخارجه آلمان در تهران، انتظارات او را "فاشیستی" خواند.
@javadrooh
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: گزارش صداوسیما از جنگ لفظی غلامحسین کرباسچی و محسن میردامادی در ماجرای محمدعلی نجفی
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: کنایه توییتری سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، به تغییر موضع دلواپسان در قبال اسنپ
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: خبر توییتری تکاندهنده یک جامعهشناس از تمایل ایرانیان برای زندگی در خارج از کشور
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: ارزیابی توییتری حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحادملت، از مواجهه نیروهای اجتماعی حول مساله سبک زندگی در ماجرای اخیر اسنپ
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "اسطورههای یک روزه"
👈 کامبیز نوروزی، کارشناس حوزه حقوق و رسانه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ جامعه جدید، با تسلط بیچونوچرای رسانهها و شبهرسانههایی مثل فضای مجازی، این قدرت را دارد که کسی را یکشبه به عرش برساند یا یکروزه بر فرش بکوبد.
✍ جهان رسانهایشده، چیزی شبیه پلاک "عبور موقت" اتومبیلهاست. تصویرهایی کمدوام میسازد. کمتر چیزی در آن دوام دارد مگر آنکه آن چیز چنان ریشه و تنه عمیق و محکمی داشته باشد که مستقل از تصویر رسانهساخته بتواند خود را به نمایش بگذارد و تصویر خود را بر محیط رسانه چیره کند.
✍ بیشتر از این، جهان ما در ایران، چنان اسطورهزدایی شده که خلق و پذیرش اسطورههای یکروزه رسانهایاش بهسادگی بیشتری ممکن میشود. در جریان رقابتهای سیاسی، از کارهای هر جریان، ویرانگری اسطورههای جریان رقیب است.
✍ مخرج مشترک این رقابت از بین رفتن اسطورههای همه طرفهای رقابت است. جهان بیاسطوره، خردهاسطوره میسازد.
✍ اسطورههایی که بیشتر سرگرمی میسازند تا الگویی برای تولید هویت جمعی و زیست فردی و جمعی. منفعتی دو سه چهار روزه دارند. ناگهان برمیآیند و خیلی زود غروب میکنند و جایشان را به دیگری میدهند.
✍ نسبت اسطورههای یکروزه به اسطورههای ریشهدار استوار، شبیه نسبت پفک و چیپس با قورمه و قیمه و کباب است. آنها سیر نمیکنند. "توهم سیری" میسازند؛ ولی خیلی زود گرسنگی خودش را نشان می.دهد.
✍ یک روز یک فوتبالیست مثلا به خاطر گل یا گلهایی که زده، اسطوره میشود و همهجا تبلیغ میشود و میشود الگوی انسان کامل. چندی بعد همین فوتبالیست را میبینیم که با زشتترین رفتارها در داخل یا خارج از زمین، لعن میشود و از اریکه سقوط میکند.
✍ یک روز یک نفر به خاطر یک جمله یا یک حرکت سیاسی همهجا تسخیر میکند و بعدتر معلوم میشود که اصلا او چه بوده و چه کرده و ورقش برمیگردد. یا عکس و فیلم کسی بهخاطر گفتن چیزی به مسافر تاکسیاش همه صفحهها را پر میکند و یحتمل کمی بعد در بهترین حالت فراموش میشود.
✍ اسطورههای یکروزه، از هر مشرب و مسلکی که باشند، محصول مرگ یا ناتوانی اسطورههای واقعیاند که تاریخ کوتاه یا بلند به اسطورگیشان شهادت داده و از آنها هویت جمعی و الگوی زیستی و حرکت و تفکر و ارزشها خلق میشود.
✍ اسطورههای یکروزه که تولید انبوه میشوند، هویتزدایی میکنند و بیشترین هنرشان جلب منفعت دکانهایی است که کسبوکارشان خریدوفروش اسطورههایی است با تاریخ انقضای بسیار کوتاه. حال و روز این روزهای ماست.
@javadrooh
👈 کامبیز نوروزی، کارشناس حوزه حقوق و رسانه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ جامعه جدید، با تسلط بیچونوچرای رسانهها و شبهرسانههایی مثل فضای مجازی، این قدرت را دارد که کسی را یکشبه به عرش برساند یا یکروزه بر فرش بکوبد.
✍ جهان رسانهایشده، چیزی شبیه پلاک "عبور موقت" اتومبیلهاست. تصویرهایی کمدوام میسازد. کمتر چیزی در آن دوام دارد مگر آنکه آن چیز چنان ریشه و تنه عمیق و محکمی داشته باشد که مستقل از تصویر رسانهساخته بتواند خود را به نمایش بگذارد و تصویر خود را بر محیط رسانه چیره کند.
✍ بیشتر از این، جهان ما در ایران، چنان اسطورهزدایی شده که خلق و پذیرش اسطورههای یکروزه رسانهایاش بهسادگی بیشتری ممکن میشود. در جریان رقابتهای سیاسی، از کارهای هر جریان، ویرانگری اسطورههای جریان رقیب است.
✍ مخرج مشترک این رقابت از بین رفتن اسطورههای همه طرفهای رقابت است. جهان بیاسطوره، خردهاسطوره میسازد.
✍ اسطورههایی که بیشتر سرگرمی میسازند تا الگویی برای تولید هویت جمعی و زیست فردی و جمعی. منفعتی دو سه چهار روزه دارند. ناگهان برمیآیند و خیلی زود غروب میکنند و جایشان را به دیگری میدهند.
✍ نسبت اسطورههای یکروزه به اسطورههای ریشهدار استوار، شبیه نسبت پفک و چیپس با قورمه و قیمه و کباب است. آنها سیر نمیکنند. "توهم سیری" میسازند؛ ولی خیلی زود گرسنگی خودش را نشان می.دهد.
✍ یک روز یک فوتبالیست مثلا به خاطر گل یا گلهایی که زده، اسطوره میشود و همهجا تبلیغ میشود و میشود الگوی انسان کامل. چندی بعد همین فوتبالیست را میبینیم که با زشتترین رفتارها در داخل یا خارج از زمین، لعن میشود و از اریکه سقوط میکند.
✍ یک روز یک نفر به خاطر یک جمله یا یک حرکت سیاسی همهجا تسخیر میکند و بعدتر معلوم میشود که اصلا او چه بوده و چه کرده و ورقش برمیگردد. یا عکس و فیلم کسی بهخاطر گفتن چیزی به مسافر تاکسیاش همه صفحهها را پر میکند و یحتمل کمی بعد در بهترین حالت فراموش میشود.
✍ اسطورههای یکروزه، از هر مشرب و مسلکی که باشند، محصول مرگ یا ناتوانی اسطورههای واقعیاند که تاریخ کوتاه یا بلند به اسطورگیشان شهادت داده و از آنها هویت جمعی و الگوی زیستی و حرکت و تفکر و ارزشها خلق میشود.
✍ اسطورههای یکروزه که تولید انبوه میشوند، هویتزدایی میکنند و بیشترین هنرشان جلب منفعت دکانهایی است که کسبوکارشان خریدوفروش اسطورههایی است با تاریخ انقضای بسیار کوتاه. حال و روز این روزهای ماست.
@javadrooh
Telegram
attach📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: تاکید مقام رهبری بر زندگی آرام و بدون تنش مردم با سلایق و نظرات مختلف کنار یکدیگر
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: هشدار توییتری دکتر عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی، درباره تنش و درگیری در جامعه با به جان هم انداختن مردم....
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "اتوبيوگرافی سیاسی نجفی"
👈 رئوف طاهری، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ خاستگاه اين يادداشت پاسخ به دعوت جناب آقای محمدجواد روح جهت بازخوانی پرونده ويژه شماره٢٢ نشريه مهرنامه تحت عنوان "بازگشت به ٢خرداد" است. آقای روح، اين درخواست را در واكنش به تيتر ١٩خرداد روزنامه سازندگی تحت عنوان "بازگشت به بازپرسی" مطرح كردهاند. هر دو نشريه مذكور با سردبیری آقای محمد قوچانی منتشر میشوند.
✍ در پرونده "بازگشت به ٢خرداد"؛ آقای روح ضمن نگارش مقالهای مستقل در تحليل و ارزيابی وضعيت سیاسی سال١٣٩١ و اشاره به راهبردهای سیاسی موجود، طي مصاحبهای با دكتر نجفی، آرای ايشان را نسبت به وضعيتهای سیاسی پيش و پس از ٢خرداد و بازيگران تاثيرگذار ٢٠سال منتهی به ١٣٩١ را بازكاويده است.
✍ جريانها و چهرههایی كه در اين مصاحبه از زاويه ديد دكتر نجفی مورد ارزيابی قرار گرفتهاند، از اين قرارند: جريان چپ خط امامی، جامعه روحانيت، كارگزاران، جبهه مشاركت، اطرافيان آقای خاتمی، آيتالله خامنهای، آيتالله هاشمی، سيدمحمد خاتمی، ميرحسين موسوی، مهدی كروبی، موسویخوئينیها، ناطقنوری، كرباسچی، مهاجرانی.
✍ روش مختار در بازخوانی حاضر، به صورت موضوعی خواهد بود. بديهی است كه دعوت آقای روح و بازخوانی پيشرو، در پسزمينه حادثه قتل همسر دوم آقای نجفی و مناقشات جاری ناشی از اين واقعه بين جريانات سیاسی و چهرههای شاخص صورت میگيرد.
✍ نگارنده، هم در دوره استعفا و هم پس از وقوع قتل رأی خود را منتشر کرده است. از طرفی، فرم و محتوای مناقشات درگرفته بر سر حادثه مذكور را نه زيبنده، نه مستدل، و نه از سر تدبير، و نه اصلاحطلبانه نمیبينم. پردهپوشی هم چاره گره افتاده در كار اصلاحات نيست.
✍ اما در پرداختن به مناظره و مباحثه؛ غير از خلط انگيزه با انگيخته كه مستعد واگرایی و اتلاف منابع یک جبهه سیاسی استراتژیک است؛ بهنظرم مسير ديگری نيز وجود دارد: استناد به فكتها، روندهای طیشده و تحليل مادی تاريخ ٢٠سال گذشته بعنوان آیینه شعارها، نظريهها، كنشها، و آرای ثبتشده جريانهای سیاسی و نقشآفرينان ذيربط.
✍ بازخوانی مصاحبه محمدجواد روح با محمدعلی نجفی كه ذيلا تقديم شده؛ حتما یکی از اين مستندات نسبتا فيصلهبخش محسوب تواند شد.
🔅پاسخ محمدعلی نجفی به سوالات محمدجواد روح، ماهنامه مهرنامه، شماره٢٢ (بازخوانی موضوعی)
🔅 آيتالله خامنهای
🗯 در مقطعی از دولت آقای هاشمی، ائمهجمعه مساله اجباری كردن چادر در مدارس دخترانه را مطرح كردند. از مديرانكل آموزشوپرورش استانها هم خواسته بودند از فلان تاريخ چادر را اجباری كنند. من اين را با اصول ابتدایی تعليم و تربيت مغاير میديدم. با آقای هاشمی مطرح كردم، ايشان تاكيد داشت كه در مقابل اين حركت مقاومت كنيم. من هم مساله را با مقام رهبری مطرح كردم كه ايشان گفت موضوع را در قالب سوالی مطرح كنيد و من جواب میدهم. بعد هم جواب دادند كه اجبار درست نيست. ما هم بر اساس همان جواب، مساله را جمع كرديم.
🔅آيتالله هاشمی
١. دولت آقای هاشمی و شخص ايشان در دوره رياستجمهوری متاسفانه با جپ دچار مشكل شد. شروع اختلاف هم از مجلس بود. یعنی همان چپ كه در مجلس حضور داشت و علیالقاعده بايد حامی هاشمی میبود؛ ابتدا در موضوعات اقتصادی و سپس سياستهای فرهنگی در برابر ايشان موضع گرفتند. و آقاي هاشمی هم، به تعبير من، مقداری چپ را "تأديب" كردند.
٢. من معتقدم اگر شما مؤلفههای توسعه سياسی را در نظر بگيريد، در اكثر اين مؤلفهها نظرات آقای هاشمی مشابه آقای خاتمی و حتی جلوتر است.
٣. آقای هاشمی معتقد بود طرح آزادیها و توسعه سیاسی آقای خاتمی در جامعه با استقبال زيادی همراه خواهد شد، اين توجه ايشان به توسعه سياسی را نشان میدهد.
٤. آقای هاشمی در پاسخ به درخواست مشورت كارگزاران نسبت به انتخابات رياستجمهوری گفتند: من فكر میكنم اگر قرار است شما وارد عرصه انتخابات شويد، چارهای جز حمايت از آقاي خاتمی نداريد. چون گزينههای ديگر با مشی فكری شما قابلتوجيه نيست.
🔅سيدمحمد خاتمی
١. آقای خاتمی در پاسخ به دعوت كارگزاران برای كانديداتوری در انتخابات مجلس پنجم برخورد تندی كردند. جمعبندی ايشان اين بود كه با توجه به شرايط سياسی كشور و انسدادی كه به وجود آمده، هيچ کاری نمیتوان كرد.
٢. در سال ٧٦، آقای خاتمی در جلسه كتابخانه ملی گفتند: اگر كارگزاران از من حمايت نكنيد، نخواهم آمد.
٣. با توجه به برخورد ايشان با پيشنهاد كانديداتوری برای مجلس پنجم، فكر میکرديم اگر دوباره سراغشان برويم، باز هم اوقات تلخی خواهد كرد.
٤. ما ايشان را از جهت مديريت در مسائل اقتصادی و اجرایی كشور واجد ويژگیهای لازم نمیدانستيم.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 رئوف طاهری، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ خاستگاه اين يادداشت پاسخ به دعوت جناب آقای محمدجواد روح جهت بازخوانی پرونده ويژه شماره٢٢ نشريه مهرنامه تحت عنوان "بازگشت به ٢خرداد" است. آقای روح، اين درخواست را در واكنش به تيتر ١٩خرداد روزنامه سازندگی تحت عنوان "بازگشت به بازپرسی" مطرح كردهاند. هر دو نشريه مذكور با سردبیری آقای محمد قوچانی منتشر میشوند.
✍ در پرونده "بازگشت به ٢خرداد"؛ آقای روح ضمن نگارش مقالهای مستقل در تحليل و ارزيابی وضعيت سیاسی سال١٣٩١ و اشاره به راهبردهای سیاسی موجود، طي مصاحبهای با دكتر نجفی، آرای ايشان را نسبت به وضعيتهای سیاسی پيش و پس از ٢خرداد و بازيگران تاثيرگذار ٢٠سال منتهی به ١٣٩١ را بازكاويده است.
✍ جريانها و چهرههایی كه در اين مصاحبه از زاويه ديد دكتر نجفی مورد ارزيابی قرار گرفتهاند، از اين قرارند: جريان چپ خط امامی، جامعه روحانيت، كارگزاران، جبهه مشاركت، اطرافيان آقای خاتمی، آيتالله خامنهای، آيتالله هاشمی، سيدمحمد خاتمی، ميرحسين موسوی، مهدی كروبی، موسویخوئينیها، ناطقنوری، كرباسچی، مهاجرانی.
✍ روش مختار در بازخوانی حاضر، به صورت موضوعی خواهد بود. بديهی است كه دعوت آقای روح و بازخوانی پيشرو، در پسزمينه حادثه قتل همسر دوم آقای نجفی و مناقشات جاری ناشی از اين واقعه بين جريانات سیاسی و چهرههای شاخص صورت میگيرد.
✍ نگارنده، هم در دوره استعفا و هم پس از وقوع قتل رأی خود را منتشر کرده است. از طرفی، فرم و محتوای مناقشات درگرفته بر سر حادثه مذكور را نه زيبنده، نه مستدل، و نه از سر تدبير، و نه اصلاحطلبانه نمیبينم. پردهپوشی هم چاره گره افتاده در كار اصلاحات نيست.
✍ اما در پرداختن به مناظره و مباحثه؛ غير از خلط انگيزه با انگيخته كه مستعد واگرایی و اتلاف منابع یک جبهه سیاسی استراتژیک است؛ بهنظرم مسير ديگری نيز وجود دارد: استناد به فكتها، روندهای طیشده و تحليل مادی تاريخ ٢٠سال گذشته بعنوان آیینه شعارها، نظريهها، كنشها، و آرای ثبتشده جريانهای سیاسی و نقشآفرينان ذيربط.
✍ بازخوانی مصاحبه محمدجواد روح با محمدعلی نجفی كه ذيلا تقديم شده؛ حتما یکی از اين مستندات نسبتا فيصلهبخش محسوب تواند شد.
🔅پاسخ محمدعلی نجفی به سوالات محمدجواد روح، ماهنامه مهرنامه، شماره٢٢ (بازخوانی موضوعی)
🔅 آيتالله خامنهای
🗯 در مقطعی از دولت آقای هاشمی، ائمهجمعه مساله اجباری كردن چادر در مدارس دخترانه را مطرح كردند. از مديرانكل آموزشوپرورش استانها هم خواسته بودند از فلان تاريخ چادر را اجباری كنند. من اين را با اصول ابتدایی تعليم و تربيت مغاير میديدم. با آقای هاشمی مطرح كردم، ايشان تاكيد داشت كه در مقابل اين حركت مقاومت كنيم. من هم مساله را با مقام رهبری مطرح كردم كه ايشان گفت موضوع را در قالب سوالی مطرح كنيد و من جواب میدهم. بعد هم جواب دادند كه اجبار درست نيست. ما هم بر اساس همان جواب، مساله را جمع كرديم.
🔅آيتالله هاشمی
١. دولت آقای هاشمی و شخص ايشان در دوره رياستجمهوری متاسفانه با جپ دچار مشكل شد. شروع اختلاف هم از مجلس بود. یعنی همان چپ كه در مجلس حضور داشت و علیالقاعده بايد حامی هاشمی میبود؛ ابتدا در موضوعات اقتصادی و سپس سياستهای فرهنگی در برابر ايشان موضع گرفتند. و آقاي هاشمی هم، به تعبير من، مقداری چپ را "تأديب" كردند.
٢. من معتقدم اگر شما مؤلفههای توسعه سياسی را در نظر بگيريد، در اكثر اين مؤلفهها نظرات آقای هاشمی مشابه آقای خاتمی و حتی جلوتر است.
٣. آقای هاشمی معتقد بود طرح آزادیها و توسعه سیاسی آقای خاتمی در جامعه با استقبال زيادی همراه خواهد شد، اين توجه ايشان به توسعه سياسی را نشان میدهد.
٤. آقای هاشمی در پاسخ به درخواست مشورت كارگزاران نسبت به انتخابات رياستجمهوری گفتند: من فكر میكنم اگر قرار است شما وارد عرصه انتخابات شويد، چارهای جز حمايت از آقاي خاتمی نداريد. چون گزينههای ديگر با مشی فكری شما قابلتوجيه نيست.
🔅سيدمحمد خاتمی
١. آقای خاتمی در پاسخ به دعوت كارگزاران برای كانديداتوری در انتخابات مجلس پنجم برخورد تندی كردند. جمعبندی ايشان اين بود كه با توجه به شرايط سياسی كشور و انسدادی كه به وجود آمده، هيچ کاری نمیتوان كرد.
٢. در سال ٧٦، آقای خاتمی در جلسه كتابخانه ملی گفتند: اگر كارگزاران از من حمايت نكنيد، نخواهم آمد.
٣. با توجه به برخورد ايشان با پيشنهاد كانديداتوری برای مجلس پنجم، فكر میکرديم اگر دوباره سراغشان برويم، باز هم اوقات تلخی خواهد كرد.
٤. ما ايشان را از جهت مديريت در مسائل اقتصادی و اجرایی كشور واجد ويژگیهای لازم نمیدانستيم.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "اتوبیوگرافی سیاسی نجفی"| نوشتهی: رئوف طاهری| بخش دوم و پایانی
🔅ناطقنوری
١. شخصا یکی از نيروهایی كه قلبا طی همه سالهای پس از انقلاب به ايشان ارادت داشتهام، آقای ناطق است. من ايشان را واجد خصوصيات بسيار بارز جوانمردانه میدانم.
٢. پس از انتخابات ٧٦، برنامه سوم را تدوين كرديم، اما بهدليل اتفاقات بهوقوعپيوسته در انتخابات مجلس پنجم و رياستجمهوری٧٦ تصورمان اين بود كه اكثريت مجلس پنجم آن را كنار خواهد كذاشت. با ايشان جلسه گذاشتيم و برنامه را توضيح داديم، خیلی مثبت برخورد كردند، گفتند لايحه را بياوريد، بنده و آقای باهنر تاحدی كه بتوانيم کمک خواهيم كرد تا تصويب شود. در نهايت هم حداقل ٩٥درصد برنامه سوم تصويب شد.
🔅 مهندس ميرحسين موسوی و آقای كروبی
١. پيشنهاد مظاهری برای وزارت اقتصاد دولت خاتمی از سوی آقای خوئينیها ، مهندس موسوی و برخي از اعضاء بود، من مخالف بودم.
٢. در مقطع انتخابات٨٨، من هم مخالف ورود آقای خاتمی بودم و هم آقای موسوی. معتقدم آقای موسوی بخش عمدهای از مواضع اقتصادی خود را حفظ كرده بود. بعد كه خاتمی میخواست انصراف دهد، باز هم من مخالف انصراف به نفع آقای موسوی بودم. معتقد بودم اگر هم میخواهيد انصراف دهيد، بايد به نفع آقای كروبی باشد.
🔅غلامحسين كرباسچي
در جلسهای كه همه چهرههای موثر حضور داشتند، کرباسچی از آقای خاتمی پرسيد: میخواهيد بیایید چه كنید؟ بعد هم ليستی از كارها را درآورد و گفت: شما كه اين كارها را نه میخواهيد انجام دهيد و نه میتوانيد، پس برای چه قرار است بیایید؟ آن حرف مقداری هم به آقای خاتمی برخورد.
🔅عطاءالله مهاجرانی و فترت كارگزاران
۱. عدم فعاليت كارگزاران در دولت دوم آقای خاتمی شايد "بیحالی" بود.
٢. جريان مقابل عرصه را برای فرصت دوباره جريان دومخرداد تنگ كرده بود. مشکلی كه برای دكتر مهاجرانی به وجود آمد (كه ممكن است در بخشی از آن هم، ايشان اشتباه كرده باشند)، در اين جهت بود.
🔅 جبهه مشاركت (اطرافيان خاتمی) و انحصارگرایی
١. طيف مشاركت احساس میكردند از اين به بعد، ديگر حرف اول و آخر را در جميع مسايل عالم میزنند و مردم هم گوشبهفرمان هستند. حاصل آن غرور و چشم پوشيدن بر برخی واقعيتهای اجتماعی نهايتا در قالب پديده احمدینژاد بروز كرد.
٢. آنها از ابتدا با یک موضع انحصارگرايانه وارد عمل شدند. منتها چون خودشان بهتنهایی نمیتوانستند دولت را اداره كنند و به جريانی چون كارگزاران نياز داشتند، در دولت اول آقای خاتمی ناچار اين همراهی را پذيرفتند. اما من اخبار مختلفی داشتم كه اين دوستان وقتی بعنوان مشاور با آقای خاتمی صحبت میکردند، مرتب از كارگزاران بد میگفتند و حتی ايشان را عليه آقای هاشمی تحریک میكردند.
@javadrooh
🔅ناطقنوری
١. شخصا یکی از نيروهایی كه قلبا طی همه سالهای پس از انقلاب به ايشان ارادت داشتهام، آقای ناطق است. من ايشان را واجد خصوصيات بسيار بارز جوانمردانه میدانم.
٢. پس از انتخابات ٧٦، برنامه سوم را تدوين كرديم، اما بهدليل اتفاقات بهوقوعپيوسته در انتخابات مجلس پنجم و رياستجمهوری٧٦ تصورمان اين بود كه اكثريت مجلس پنجم آن را كنار خواهد كذاشت. با ايشان جلسه گذاشتيم و برنامه را توضيح داديم، خیلی مثبت برخورد كردند، گفتند لايحه را بياوريد، بنده و آقای باهنر تاحدی كه بتوانيم کمک خواهيم كرد تا تصويب شود. در نهايت هم حداقل ٩٥درصد برنامه سوم تصويب شد.
🔅 مهندس ميرحسين موسوی و آقای كروبی
١. پيشنهاد مظاهری برای وزارت اقتصاد دولت خاتمی از سوی آقای خوئينیها ، مهندس موسوی و برخي از اعضاء بود، من مخالف بودم.
٢. در مقطع انتخابات٨٨، من هم مخالف ورود آقای خاتمی بودم و هم آقای موسوی. معتقدم آقای موسوی بخش عمدهای از مواضع اقتصادی خود را حفظ كرده بود. بعد كه خاتمی میخواست انصراف دهد، باز هم من مخالف انصراف به نفع آقای موسوی بودم. معتقد بودم اگر هم میخواهيد انصراف دهيد، بايد به نفع آقای كروبی باشد.
🔅غلامحسين كرباسچي
در جلسهای كه همه چهرههای موثر حضور داشتند، کرباسچی از آقای خاتمی پرسيد: میخواهيد بیایید چه كنید؟ بعد هم ليستی از كارها را درآورد و گفت: شما كه اين كارها را نه میخواهيد انجام دهيد و نه میتوانيد، پس برای چه قرار است بیایید؟ آن حرف مقداری هم به آقای خاتمی برخورد.
🔅عطاءالله مهاجرانی و فترت كارگزاران
۱. عدم فعاليت كارگزاران در دولت دوم آقای خاتمی شايد "بیحالی" بود.
٢. جريان مقابل عرصه را برای فرصت دوباره جريان دومخرداد تنگ كرده بود. مشکلی كه برای دكتر مهاجرانی به وجود آمد (كه ممكن است در بخشی از آن هم، ايشان اشتباه كرده باشند)، در اين جهت بود.
🔅 جبهه مشاركت (اطرافيان خاتمی) و انحصارگرایی
١. طيف مشاركت احساس میكردند از اين به بعد، ديگر حرف اول و آخر را در جميع مسايل عالم میزنند و مردم هم گوشبهفرمان هستند. حاصل آن غرور و چشم پوشيدن بر برخی واقعيتهای اجتماعی نهايتا در قالب پديده احمدینژاد بروز كرد.
٢. آنها از ابتدا با یک موضع انحصارگرايانه وارد عمل شدند. منتها چون خودشان بهتنهایی نمیتوانستند دولت را اداره كنند و به جريانی چون كارگزاران نياز داشتند، در دولت اول آقای خاتمی ناچار اين همراهی را پذيرفتند. اما من اخبار مختلفی داشتم كه اين دوستان وقتی بعنوان مشاور با آقای خاتمی صحبت میکردند، مرتب از كارگزاران بد میگفتند و حتی ايشان را عليه آقای هاشمی تحریک میكردند.
@javadrooh
Telegram
attach📎