راهبرد
7.24K subscribers
18K photos
2.79K videos
402 files
7.65K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
💥 خبر: "۱۲روستای آق‌قلا در محاصره آب"

👈 فرماندار شهرستان آق قلا اعلام کرد: "در حال حاضر ۱۲روستای این شهرستان در حاشیه گرگانرود و اطراف آن در آب محصور هستند. ۹روستای آق قلا در آب محصور هستند و برخی کاملا از هر طرف محصورند که برای امدادرسانی به آنها نیاز به هلیکوپتر داریم که رییس مدیریت بحران کشور دستور این کار را دادند".
@javadrooh
💥 خبر: خط ریلی گرگان - تهران برای رفع آبگرفتگی باقیمانده ناشی از سیل و با هدف حفظ ایمنی بیشتر همچنان بسته است؛ اما تردد به صورت منطقه‌ای از مبداء استان گلستان جریان دارد|ایرنا
@javadrooh
‍ ‍‍ 👤 چهره روز: "جایزه‌ای تازه برای شجریان"

👈 محمدرضا شجریان، خواننده و موسیقیدان برجسته ایران، برنده "جایزه ویژه آقاخان" شد.

🔹 این جایزه به پاس سهم ماندگار شجریان در میراث فرهنگی بشر، تسلط بی‌نظیر او بر موسیقی و تاثیر اجتماعی ماندگار او بعنوان موسیقی‌دان و آموزگار، در داخل و خارج از مرزهای ایران، به او تعلق می‌گیرد.

🔹بر اساس گزارش مرکز آقاخان، از ایران، داریوش طلایی، نوازنده تار و سه تار نیز برنده جایزه بخش "سهم ماندگار و برجسته در موسیقی" این بنیاد شده است.

🔹جوایز در مراسمی در روزهای ۲۹ تا ۳۱ مارس (فروردین) در لیسبون پرتغال اهدا خواهند شد.

🔹 در این مراسم همچنین تعدادی نوازنده و خواننده با اجرای زنده به رقابت با یکدیگر خواهند پرداخت که از آن میان، شاهو عندلیبی (نوازنده نی)، آرش محافظ (نوازنده سنتور)، رضا پرویززاده (نوازنده کمانچه) و نسیم سیابی شهریور (خواننده) از ایران حضور دارند.
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "رسانه ملی به تعطیلات رفته است!"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

سیل نیمی از استان گلستان و بخش‌هایی از استان مازندران را فراگرفته و آسیب‌های جدی به مردم وارد کرده؛ اما رسانه ملی در خواب است.

آیا مسئولان رسانه ملی به تعطیلات رفته‌اند؟ آیا یادشان رفته که در برابر چنین اتفاقات مهمی که گروه زیادی از هموطنان ما را تهدید می‌کند، حداقل یک وظیفه حرفه‌ای دارند؟

وظیفه رسانه ملی فقط این نیست که با زیرنویس غیردقیق اطلاعات و اخبار تصور کند که وظیفه‌اش را انجام داده است. وظیفه رسانه ملی تنها اخبار را منتقل کردن نیست.

وظیفه رسانه ملی در برخورد با چنین حوادثی سه چیز است:

اول: اطلاع‌رسانی دقیق، گام به گام و متناسب با وسعت اتفاق و حادثه|دوم: بسیج مردم و امکانات کشور برای مقابله صحیح، به‌موقع و فوری|سوم: ایجاد رابطه درست میان مردم و مسئولان و نهادهای کمک‌رسان و ساماندهی نوعی هدایت راهبری است.

اتفاقاتی چون سیل، زلزله و.... یک موضوع ملی است که به همکاری و همدلی ملی نیاز دارد. متاسفانه رسانه ملی این وظایف را فراموش کرده است.

مردم امروز به کمک نیاز دارند فیلم‌ها، سریال‌ها، گزارش‌های خبری، ورزشی و... را دو یا سه روز بعد هم می‌توانند ببینند و البته اگر هم ندیدند، چیزی را از دست نداده‌اند.

اما این بسیار هولناک است که بخشی از جامعه و مردمان آن، چنین روزهای سختی را تحمل کنند و آن وقت رسانه ملی همچنان با زیرنویس خبر به کار عادی خود ادامه دهد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "گزارش ملی سیل گلستان و مازندران را مطالبه کنیم"

👈 محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

سیل در گلستان و مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید می‌آورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران می‌رسد:

🔹آیا هواشناسی وظیفه‌اش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟

🔹آیا مدیریت سدها و سایر سازه‌های مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟

🔹آیا همه دستگاه‌های دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداری‌ها، فرمانداری‌ها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکل‌های مدیریت بحران انجام داده‌اند؟

🔹آیا سیستم‌های هشدار سیلاب به خوبی عمل کرده‌اند؟

🔹آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساخت‌وساز در محدوده‌های سیلاب‌خیز به درستی رعایت شده است؟

🔹آیا جاده‌ها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقه‌ای سیل‌خیز ساخته شده بودند؟

🔹آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟

🔹آیا رسانه‌های عمومی و در صدر آنها صداوسیما به درستی با مسأله سیل مواجه شده‌اند؟

🔹آیا آگاهی‌های عمومی درباره سیل کافی بوده است؟

🔹خسارات واردشده به جنگل‌ها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟

🔹چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آن‌ها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آن‌را پذیرفت؟

🔹چه اصلاحاتی باید در قوانین ساخت‌وساز، مدیریت بحران و پروتکل‌های کمک‌رسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تاب‌آوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟

کشور یک بار تجربه شکل دادن به "کمیته ملی بررسی حادثه پلاسکو" در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر اینکه گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است.

درس‌های آن کمیته را هم می‌توان برای شکل دادن و پیشبرد امور "کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران" به‌کار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار می‌کنند، کاستی‌هایش را برطرف می‌کنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره می‌گیرند.

اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤال‌های بی‌پاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود.

اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیته‌ای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسی‌کننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار می‌آید. حتما نمونه‌های دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: کنایه‌های توییتری درباره تلاش مناف هاشمی، از یاران قالیباف که به استانداری گلستان گماشته شده، برای رسیدن به پست معاون مالیاتی وزارت اقتصاد در اوج بحران سیل استان...
@javadrooh
‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "تغییرات آب و هوایی؛ از ایران تا سوئد..."

👈 دکتر مصطفی معين، وزیر علوم دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

گرتا تونبرگ یک دختر ۱۵ساله اهل کشور سوئد، کلاس‌های مدرسه را رها کرد، یک پلاکارد برداشت و رویش نوشت: "اعتصاب مدرسه برای تغییرات آب و هوایی" و بعد جلوی پارلمان سوئد نشست تا سیاستمداران را به کنشگری بیشتر برای مقابله با تغییرات آب و هوایی دعوت کند.

او به کمک شبکه‌های فضای مجازی توانست تشکل‌های دانش‌آموزی را در سوئد، آلمان، ژاپن، استرالیا و آمریکا سازماندهی کند.

گرتا تونبرگ در تظاهرات اعتراض‌آمیز ۳۰۰۰ تن از دانش‌آموزان آلمانی شرکت کرد و رهبری آن را برعهده گرفت.

گرتا سپس از کشورش با قطار (که کمتر از هواپیما هوا را آلوده کند!) به اجلاس داووس در سوئیس آمد تا سهم خود را در حفاظت از زمین ادا کند.

گرتا پس از ورودش به داووس به خبرنگاران گفت: "این یک رویداد بسیار مهم است؛ جایی که قدرتمندترین افراد جهان در آن حضور دارند. من قصد دارم به آنجا بروم و توجه آنها را به مساله تغییرات آب و هوایی جلب کنم".

همچنین، بعنوان سخنران به اجلاس سازمان ملل در مورد تغییرات آب و هوایی دعوت شد و در آنجا گفت:
"چرا ما باید برای آینده‌ای آموزش ببینیم که ممکن است اصلا وجود نداشته باشد؟"، "...من به رهبران جهان برای مراقبت از آینده خودمان التماس نمی‌کنم، بلکه به آنها می‌گویم تغییرات در راه‌اند، چه آنها بخواهند و چه نخواهند!".

درحالیکه سیاستمداری مثل ترامپ می‌گوید بعید می‌دانم تغییرات آب و هوایی منشاء انسانی داشته باشند و با آمدن برف منکر گرم شدن زمین می‌شود!

دانش‌آموزان می‌دانند آینده وقتی فرابرسد؛ هیچکدام از این مغزهای پوسیده نیستند تا به آنها جواب بدهند، این است که خودشان آستین‌هایشان را بالا زده‌اند و وارد میدان عمل شده‌اند!

🔅 این در حالی است که:

۱- کشور سوئد با بیش از ۲۰۰,۰۰۰ دریاچه، جنگل و مرتع گسترده و بارش فراوان برف و باران و استکهلم با پاکترین هوا در سطح جهانی، اگرچه اکنون با مساله حادی از نظر تغییرات آب و هوایی روبرو نیست؛ ولی نهادهای مردمی آن بسیار زیاد و فعالان مدنی و زیست محیطی آن بسیار فعال هستند.

۲ - ولی در ایران با بارش سالانه کمتر از متوسط جهانی، با داشتن فقط چند دریاچه و رودخانه آنهم در حال خشکیدن، با جنگل و مرتع محدود و در حال نابودی، با سیل‌های بنیان‌برکن روبه‌افزایش، با آلوده‌ترین هوا در تهران و کلانشهرها، و با بیشترین اسراف در مصرف آب و انرژی و دورریز غذا؛ همین معدود فعالان مدنی و زیست محیطی آن هم به اتهام جاسوسی در زندان و یا تحت تعقیب قضایی و/یا امنیتی هستند؟!

🔅 "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!"
@javadrooh
👤 چهره روز: "استاندار گلستان برکنار شد"

👈 معاون اول رییس‌جمهور، مناف هاشمی استاندار گلستان را برکنار کرد.

🔹اسحاق جهانگیری پس از غیبت مناف هاشمی در جریان رسیدگی به وضعیت سیل‌زدگان استان گلستان، مناف هاشمی را برکنار و علی قرابیه معاون هاشمی را بعنوان سرپرست استانداری گلستان منصوب کرد.

🔹هاشمی در چند روز گذشته و همزمان با سیل استان گلستان در سفر خارج از کشور به سر می‌برد| ایسنا
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "دولت در سیاست داخلی به خود بیاید"

👈 عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

سیل گلستان و خسارات ناشی از آن، ناکارآمدی و ضعف تدبیر و در یک کلام بحران در مدیریت بحران را بیش از پیش عیان ساخته است.

هرچند مخالفان می‌کوشند از آب گل‌آلود سیل، ضعف مدیریتی دولت روحانی را در تمام زمینه‌ها نتیجه بگیرند، اما عمق خسارات و پیامدهای آن، حاکی از علل گوناگون، ضعف و فقدان تدبیر و تصمیم در بازه و گستره‌ای طولانی‌تر است.

به عبارتی، تقلیل علل و خسارات ناشی از سیل اخیر به ضعف مدیریتی در دولت تدبیر و امید، تحلیلی نارسا و ناتمام است.

این مهم نیازمند تحقیقی گسترده و همه‌جانبه توسط پژوهشگران، صاحبنظران و دانشوران صاحب صلاحیت در زمینه‌های مرتبط با شهرسازی، جنگلداری، اقلیم شناسی و... است.

وانگهی ضعف مدیریت دولت در مواجهه با رخداد سیل اخیر و مدیریت بحران، غیرقابل کتمان است. این ضعف مدیریت از ضعف سیاست داخلی دولت ناشی می‌شود.

راهبران جریان اصلاحات بعنوان گفتمان برسازنده دولت روحانی، از بدو شکل‌گیری دولت، نسبت به ضعف مدیریتی، انفعال، ناکارآمدی و عدم وفاداری متولیان سیاست داخلی به برنامه‌های مورد توافق دولت و ملت و در سراشیبی قرار دادن محبوبیت دولت توسط این مدیران، هشدار داده بودند.

دولت آنگاه که برای راحتی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی، تولیت سیاست داخلی را به نامعتقدان به مطالبات جنبش بهبودخواه سپرد و به نام اعتدال، خود را از توان کادرهای کارآمد، متخصص، معتقد و ملتزم به مطالبات جامعه جنبشی بی‌نصیب کرد و زمینه بروز و ظهور ناکارآمدی را در سطوح مختلف سیاست داخلی فراهم آورد.

امروز بخش زیادی از کاهش محبوبیت عمومی دولت به حضور این ناکارآمدان منفعل، بی‌التفات و بی‌دغدغه نسبت به سرنوشت ملت و کشور برمی‌گردد.

وقتی مخالفان دولت، بدون لحاظ موقعیت خاص حاکم بر کشور و تشدید فشارهای دشمنان قانون‌گریز در عرصه سیاست بین‌الملل، از کاه، کوه می‌سازند، بر دولتمردان در تمام سطوح فرض است که با اهتمام و جدیت بیشتری به وظایف خود عمل کنند.

سفر استاندار گلستان، استانی که مقصد سفر بسیاری از ایرانیان در تعطیلات نوروزی است و از طرفی با توجه به هشدارهای سازمان هواشناسی، پیش‌بینی بارش شدید و وقوع سیل در آن استان شده بود؛ به خارج از کشور و موافقت وزارت کشور با آن، آیا معنایی غیر از بی‌التفاتی به سرنوشت و قضاوت مردم و بهانه دادن به مخالفان دولت دارد؟

نگارنده البته مدعی نیست که با حضور جناب ایشان اتفاق خاصی در ممانعت از سیل و عواقب آن رخ می‌داد؛ بلکه از منظر افکار عمومی، حضور مدیر ارشد استان در کنار مردم، هم در وحدت رویه و مدیریت بحران لازم می‌بود و از طرفی فرصت تخریب دولت توسط مخالفان و مخصوصا حامیان دولت بحران‌ساز احمدی‌نژاد را از ایشان سلب می‌کرد.

مخصوصا در برهه‌ای که فاصله انداختن بین ملت و حاکمیت پروژه دشمنان بیرونی و شکاف بین رییس‌جمهور و ملت، پروژه افراطیون داخلی است.

امروز همه دغدغه‌مندان ایران عزیز، بر لزوم حمایت از دکتر روحانی برای عبور از شرایط سخت کنونی، اجماع نظر دارند و اگر نقدی ارائه می‌کنند؛ برای تقویت کارآمدی دولت تدبیر و امید است.

عدم توجه به نقد ناصحان و هشدارهای دلسوزان، دولت را در موقعیت آسیب‌پذیری بیشتری قرار می‌دهد.

پسندیده نیست که پاسخ نقد کارشناسان در عرصه‌های مختلف، با بی‌توجهی و یا پاسخ‌های حاشیه‌ای داده شود. پاسخ نقد مسئولانه، بی‌مهری، بی‌توجهی و اتهام سهم‌خواهی نیست.

امروز سرنوشت اصلاحات و به تبع آن کشور در موفقیت دولت روحانی است. در همین راستا، التفات رییس‌جمهور محترم و دولت به دغدغه‌ها و حساسیت‌های مردم و بزرگان اصلاحات که چیزی غیر از مطالبات ملت نیست، صلاح و مصلحت رییس‌جمهور، دولت، اصلاحات، نظام و کشور است.

همچنان که هزینه ناکارآمدی حضور ناکارآمدان را شخص رییس‌جمهور، دولت، اصلاحات، نظام و کشور می‌پردازند.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "زلزله قابل پیش‌بینی نیست؛ هواشناسی چرا؟"

👈 غلامرضا عابدینی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

پایان سال سخت ۹۷ را در حالی طی می‌کردیم که در سطح جهانی فشار بی‌امانی از طرف نظام سلطه یعنی آمریکا در تمام عرصه‌ها به کشورمان وارد می‌شد و در عرصه داخلی هم خودمان را از نظر اقتصادی با چنگ و دندان نگه داشته‌ایم.

باورمان این بود شاید با آمدن بهار و نوروز و تحویل سال جدید شاید لبخندی بر لب‌های هموطنانمان ببینیم؛ ناگهان باران‌های بی‌امان که منجر به سیل ویرانگر شد، عزیزانمان را در استان گلستان دچار چالش جدی با قهر طبیعت کرد.

ما در سال‌های گذشته در کرمانشاه با زلزله مواجه شدیم و در آنجا دیدیم که در کمک‌رسانی و ستاد بحران چقدر ناآماده و آسیب‌پذیر هستیم که هنوز هموطنان زلزله‌زده با موضوع اسکان با مشکل مواجه هستند.

اگر کمک‌های چهره‌های شاخص و مردم دلسوز ایران که همیشه بی‌ادعا در تمام مشکلات همگام بوده‌اند، نبود؛ خدا می‌داند مردم زلزله‌زده اوضاعشان به چه شکلی پیش می‌رفت...

سوال اصلی این است همه می‌دانیم که در جهان زلزله قابل پیش‌بینی نیست و توقع نداریم که هیچ مرکز زلزله‌شناسی آن را پیش‌بینی کند؛ اما آیا بارش‌های منجر به سیل نیز قابل پیش‌بینی و اطلاع‌رسانی نبوده است؟

شاید به سختی باور کنیم سیل قابل پیش‌بینی نباشد. آیا اطلاع‌رسانی و پوشش خبری و کمک‌رسانی بعد سیل نیز برای کمک‌رسانی برای هموطنان استان گلستان چرا باید با تاخیر و ناقص باشد؟

در حادثه پلاسکو تلویزیون پوشش خبری لحظه‌ای قابل قبولی داشت. آیا برای هموطنان عزیزمان در استان گلستان نباید چنین پوشش خبری ایجاد شود؟

استان گلستان به یاری همه هموطنان نیاز دارد. در این روزها آنها را دریابیم...
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: واکنش اینستاگرامی الهه موسوی، خبرنگار حوزه محیط زیست، به برکناری استاندار گلستان
@javadrooh
Forwarded from Xgram
♦️تفاوت دو نگاه!

🔹افكارعمومي خواستار عزل استاندار شدند؛ استاندار بركنار شد!

🔹افكارعمومي خواستار بازگشت فردوسي پور شدند؛ برنامه ٩٠ و فردوسي پور هر دو به محاق رفتند!

@akhbare_eslahat
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "چرا در حوادث طبیعی خون در دل و پا در گل می‌شویم؟"

👈 علی آهنگر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

طبیعت همواره و همیشه آبستن حوادثی دردناک بوده و هست. حوادث طبیعی آنچنان بود که گذشتگان آن را خشم خدایان می‌پنداشتند.

در اساطیر ملت‌ها برای بسیاری از حوادث و اتفاقات طبیعت رب‌النوعی را باور داشتند و برای در امان بودن از این حوادث در آیین‌های مختلف برای این رب‌النوع‌ها هدایا و نذوری را تقدیم می‌کردند.

اینها همه بود تا آنکه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، بشر توانست بر خشم طبیعت سیطره یابد. بشر توانست بر رویدادهای طبیعی مسلط شود، آنها را مهار کند و در کنترل خود درآورد. مانند تاریکی، سرما، گرما و بسیاری دیگر.

اما هنوز بعضی حوادث بودند که مهارناشدنی می‌نمودند. پیش‌بینی‌ناپذیر و غیرمترقبه. سیل، زلزله و توفان از این گونه حوادثند. حوادثی که هنوز می‌تواند بشر لگام‌زده بر خشم طبیعت را مورد غضب خشماگین خود قرار دهد.

اما بشر پیشرفته برای این گونه حوادث نیز راهکارهایی یافته است. راهکار بشر در این گونه موارد "طرح‌ریزی" است.

طرح‌ریزی یا Planning نخست بار از محافل نظامی مغرب زمین به مجامع سویل و دانشگاهی راه یافت. بدینسان نخستین طرح‌ریزان، نظامیان بوده‌اند.
چنان که نخستین مدیران و تئوریسین‌ها و نویسندگان علوم مدیریتی نیز از آکادمی‌های نظامی برخاسته‌اند.

از نظرگاه نظامیان، طرح‌ریزی عملی است مداوم که اجرای وظایف واگذاری به یک یگان را در آینده میسر و مشخص می‌سازد. بنا بر یک تعریف، طرح‌ریزی فرآیندی است که طی آن به چگونگی زیر نفوذ قرار دادن رویدادها و پیشامدهای آینده دست پیدا می‌کنیم.

نظامیان در طرح‌ریزی همواره به دنبال پاسخ‌هایی برای شش سوال همیشگی "کی، کی، کجا، چه، چرا و چطور" می‌گردند. پاسخ‌ها را در هر موردی یافته، به صورت یک دستورالعمل تدوین می‌کنند و آنگاه در زمان‌های مختلف به تمرین آن می‌پردازند.

چنین طرح‌هایی در جای خود محفوظ می‌ماند و هر یگانی به وظایف خود توجیه می‌شود تا در زمان پیشامد بدون درنگ به کار آمده و به دستور تبدیل می‌شود. در این زمان هر یگانی می‌داند که چه وظایفی دارد و چگونه باید به ایفای نقش خود بپردازد.

حوادث طبیعی و غیرمترقبه در سال‌های اخیر مانند سیل و زلزله به‌خوبی نشان می‌دهد که مدیران، هیچ طرحی از پیش تهیه شده، پیش‌بینی‌شده و تمرین‌شده در برابر اینگونه حوادث ندارند.

در چنین وضعیتی وقتی حادثه‌ای به وقوع می‌پیوندد، طبیعی است که مدیران غافلگیر شده و با دهان باز و حیرت‌زده فقط ناظر حوادث باشند.

طرح‌ریزی حلقه مفقوده مدیریت؛ و مدیران بدون طرح، خود سربار مشکلات کشورند. این است که در مدیریت حوادث خون در دل و پا در گل می‌شویم.

زلزله کرمانشاه و سیل در گلستان که دستکمی از توفان نوح ندارد، هرکدام نمونه‌ای بارز بر این داعیه‌اند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📄 مقاله: "پیش‌بینی سیل ویرانگر"

👈 مقاله‌ای علمی که در زمستان ۱۳۹۶ نابودی شهر آق قلا به دلیل سیل و صدمات سنگین آن را با دقت پیش‌بینی کرد.

🔹نویسندگان مقاله: نازیلا کاردان (استادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز)|یوسف حسن‌زاده (استادِ گروه مهندسی آب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز)|ابوالفضل ارزنلو (کارشناسی‌ارشد سازه‌های هیدرولیکی، گروه مهندسی آب، دانشکده عمران، دانشگاه تبریز)

🔹فایل پی‌دی‌اف در آدرس زیر مقاله‌ای است در شماره زمستان ۱۳۹۶ مجله «دریافنون»، نشریه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی.

🔹از چکیده مقاله فوق:

در این تحقیق با استفاده از نرم افزار CCHE2D به بررسی بازتاب رفتار هیدرولیکی شهر آق‌قلا در برخورد با سیلاب‌های صد ساله رودخانه‌ی گرگان‌رود پرداخته شده و با استفاده از شاخص مخاطره، ورودی لازم برای تدوین برنامه واکنش سریع، مدیریت بحران، بیمه سیلاب استخراج گردیده است.

نتایج حاکی از آن می‌باشد که با توجه به الگوی جریان شکل گرفته در سیلابِ مذکور و نقشه‌های شاخص مخاطره، تخلیه کلی شهر امری ضروری به نظر می‌رسد. از طرفی با توجه به مساحت پهنه پرخطر، میزان خسارات وارده سنگین خواهد بود.

🔹 در پایان مقاله چنین نتیجه‌گیری شده است:

با توجه به نقشه‌های شاخص مخاطره، در محدوده شهر آق‌قلا، غالب مناطق متأثر از سیلاب در وضعیت پرخطر قرار دارند. این مناطق به شدت دچار آسیب شده و برای شهروندان نیز بسیار خطرناک می‌باشند.

تخلیه سریع این مناطق می‌تواند از اولویت‌های تدوین برنامه واکنش سریع و مدیریت بحران باشد. (ص ۳۵)

https://ijmt.iranjournals.ir/article_30604.html

https://ijmt.iranjournals.ir/article_30604_b0d7a52ba6fbb5a9ed33ddfda83bc764.pdf

@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "شرکت سهامی استانداران"

👈 محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

استاندار گلستان که به علت غیبت‌اش به هنگام بروز سیل در این استان به سوژه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بدل شده بود، برکنار شد.

من می‌خواهم این داستان را بهانه‌ای قرار دهم برای کاوشی در کلیت مقوله انتخاب استانداران و تهدیدی که از این محل متوجه کشور است.

امیدوارم داغ بودن موضوع عملکرد استاندار گلستان در جریان سیل و برکنار‌ی‌اش فرصتی برای دیده شدن این متن و شنیده شدن صدای آن فراهم کند والا کلیت مسأله فراتر از استاندار گلستان و ماجرای اخیر است.

این متن، فرضیه‌هایی بر اساس مشاهدات و تجربه‌های من و درباره جامعه‌شناسی سیاسی حکمرانی محلی استانداران در ایران است و تا چاره‌ای برای این وضعیت اندیشیده نشود، توسعه استان‌ها، پاسخ‌گویی مقامات استانی و تحقق دموکراسی، رؤیایی بیش نیست.

استاندار مهمترین مقام استان و دارای قدرت و اختیاراتی در سطح استان است که قابل مقایسه با قدرت و اختیارات رییس‌جمهور در سطح ملی و حتی فراتر از آن است.

آن حرف‌شنوی و نفوذی که استانداران بر اعضای شورای اداری استان دارند، و تعامل و هماهنگی که می‌توانند در سطح استان با سایر مقامات برقرار کنند، رییس‌جمهور به‌سختی بتواند در سطح ملی محقق کند.

سؤال مهم این است که چنین مقام مهمی چگونه در این کشور انتخاب می‌شود؟

دولت‌ها در ایران حداقل دو گونه‌اند. گونه‌ای نظیر دولت‌های سیدمحمد خاتمی و تا حدی محمود احمدی‌نژاد از تفکر، جناح سیاسی و بدنه‌ اجتماعی و سیاسی مشخصی برآمده‌اند، و دولت‌هایی نظیر دولت حسن روحانی اصطلاحا فراجناحی هستند و تفکرات و گروه‌های مختلف در آن سهیم هستند.

این دو نوع دولت در قبال فرآیندی که در ادامه گفته می‌شود، رویه‌های تاحدی متفاوتی دارند.

رویه حاکم بر انتخاب استانداران در کشور به این ترتیب است که استانداران در تعامل دولت به‌طور کلی، وزارت کشور و وزیر کشور، برخی اعضای دولت، نمایندگان استان در مجلس، ائمه جمعه و نماینده ولی فقیه در استان، دستگاه‌های امنیتی تأییدکننده صلاحیت‌ها و پاسخ‌دهنده به استعلام‌ها، بخشی از نیروهای نظامی و شبه‌نظامی استان، احزاب و گروه‌های سیاسی، علائق ستادهای انتخاباتی برنده انتخابات و تمایلات شخصیت‌های اثرگذار و احتمالا ملی استان انتخاب می‌شوند.

هر یک از این نیروهای اثرگذار علائق و منافعی دارند و عملا انتخاب استاندار را به معادله‌ای پیچیده برای یافتن نقطه تعادل همه نیروهای اثرگذار بدل می‌کنند؛ مگر آنکه یکی از نیروهای مذکور بسیار قدرتمندتر از دیگران بوده و استاندار مدنظر خود را تحمیل کند.

من این نیروهای مؤثر بر انتخاب استانداران را "سهامداران" می‌خوانم و از این هر استاندار، کم‌وبیش یک شرکت سهامی است و کلیت انتخاب استانداران در کشور چیزی شبیه "شرکت سهامی استانداران" است.

بازی پیچیده‌ای میان نیروهای مذکور درمی‌گیرد و چندین پی‌آمد بر این بازی مترتب است:

اول، عمده قدرتمندترین نیروهای درگیر، از بخش غیرمنتخب قدرت هستند و بنابراین دغدغه اندکی نسبت به پایگاه رأی برنده انتخابات دارند و گاه اصلا هیچ دغدغه‌ای ندارند.

بدیهی است در چنین وضعیتی، آنچه در انتخاب استاندار بازتاب نمی‌یابد، هم‌رأیی و هم‌سویی با خواسته‌هایی است که رأی‌دهندگان به برنده منتخب، مد نظر داشته‌اند.

این گونه است که در پایان هر انتخابات، رأی‌دهندگان و بالاخص نیروهای سیاسی فعال در جریان انتخابات احساس می‌کنند نسبتی با استاندار منتخب ندارند و به این ترتیب گاه نیروهای سیاسی برنده انتخابات شاهد آن هستند که سرکردگان ستادهای انتخاباتی بازنده انتخابات، استانداری را اشغال می‌کنند.

🔅 ادامه مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://telegra.ph/شرکت-سهامی-استانداران-درسهایی-برای-سیاست-عمومی-03-24

@javadrooh
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "کجاست دم فیل؟"

👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

مصدرنشینی بر صدارتی تکیه داشت و از قضا او را دوستی متوقع و کارنابلد بود که به اصرار و ابرام، انتظار سهمی از صدارت او داشت. مناسبات و برخی مصلحت‌ها و گذشته‌های صمیمی آن دو، راهی جز اجابت، باقی ننهاده بود.

النهایه دفتر و دستکی تدارک دید و به‌رغم نداشتن تخصصی او را بر منصب طبابت ستوران و پیلان دربار مفتخر کرد. این پُست را کم دردسرتر از سایر امور پنداشته بود.

سال‌ها سپری شد و مشکل خاصی نبود تا اینکه از قضای بد روزگار، فیل مورد علاقه پادشاه بیمار شد. هرچه کردند از طبیب و از دوا، درد، افزون گشت و حاجت ناروا.

در حالیکه خاطر شاه از عجز طبیبان به تنگ آمده بود به یادش آمد که هنوز راه نرفته‌ای باقی است و درمان طبیب اصلی را نیازموده است.

رنگ از رخسار وزیر پرید؛ اما چاره‌ای جز اجرای آخرین پرده از نمایش نمانده نبود. دوستش را خواست و خبر حاد شدن بحران را به او باز گفت. وی شانه‌ای از بی‌اعتنایی تکان داد و گفت اگر مشکلی است، مشکل من نیست، مشکل توست.

وزیر به تمنایی گفت: "شما فقط لطفی بفرما و در نمایشی از یک معاینه حاذقانه بر بالین حیوان بیمار، قدم رنجه کن. بعد از اندکی تامل، دُم آن را تکانی بدِه و آنگاه سری از افسوس بجنبان و به حسرتی بگو، وقت معالجه سپری شده و کار از کار گذشته است. تمام!

همین؟!

همین.

او به اکراه پذیرفت و طی مراسمی بر سر بیمار حاضر شد. ابتدا نگاهی بر اندام حیوان کرد و سپس بر دُم و خرطوم آن نگریست. درحالیکه عَرَق آشفتگی از سر و رویش می‌بارید. سراسیمه بر این دور و تسلسل ادامه داد. او در دوری عجیب گرفتار آمده بود...

چشمان ناظرین بر کار او حیران مانده بود، که وزیر به اشاره‌ای غضبناک پرسید: "چه کار می‌کنی؟!"

دوست متخصص‌نما به قیافه‌ای آشفته گفت: "دُم حیوان، کدام است؟!".

گویا آن بیچاره در عمر خود فیلی ندیده بود و از شباهت دُم و خُرطوم حیوان، گیج مانده بود که کدامین آن دم است؟!

واقعا چرا کسی به وزیر محترم نگفته بود که در قید و بند توصیه‌ها و دوستی‌ها نمان و "تیغ چوبین را مَبَر در کارزار/ بنگر اول، تا نگردد کار، زار".

افسوس که لطافت باران هم برای مدیریت‌های ما گرفتاری و دردسر می‌آفریند و بارانی که در لطافت طبعش خلاف نیست؛ برای دیگران لاله می‌رویاند و برای ما خس! تو گویی که آب، آتش را مدد می‌شود همچو نفت!

"غافلگیر شدیم" ورد زبان همیشگی ماست. گویی به مدد تکنولوژی فوق مدرنی که امروز در اختیار همگان است، خبر بارش رحمت الهی، از چند روز قبل به گوش مبارکمان نخورده است.

ای کاش به جای "غافلگیر شدیم"، واژه دیگری پیدا می‌کردیم. این عبارت، خیلی نخ‌نما و دل‌آزار گشته است.

طوری از آمدن برف در زمستان و باران در بهار غافلگیر می‌شویم که گویی در ماه انگورپزان مرداد و شهریور و خارج از پیش‌بینی تکنولوژی روز، در عصر ماقبل صنعتی، سونامی برف و باران ما را در برگرفته است.

دست برداریم از این واژه خسته‌کننده "غافلگیری". ما همیشه غافلگیریم!

وقتی تدابیری از قبل اتخاذ نکرده‌ایم و جلوی تاراج جنگل‌ها و منابع طبیعی خود را به بهای سودجویی عده‌ای نگرفته‌ایم، بدیهی است که از مدت‌ها قبل غافلگیرمان کرده‌اند.

درمان‌های بعدیمان هم سرکنگبینی است که صفرا می‌فزاید و روغن بادامی است که خشکی می‌نماید.

اما این بار مدیریتمان در مواجهه با سیل گلستان، به سبزه نیز آراسته شد. درحالیکه گلستان را آب برده است، استاندارش را با هزاران کیلومتر فاصله از حادثه، خواب برده است و درحالیکه مزرعه‌اش را آب گرفته، دهقان مصیبت‌زده ما را خواب گرفته! از خواب بیدارش کنید...
@javadrooh
🔴 با انتخاب غراوی برای سرپرست استانداری گلستان ، وای به حال جنگل های گلستان....


میرمحمدغراوی معاون استاندار بعد از برکناری او ، سرپرست استانداری گلستان شد. میرمحمد غراوی معاون آقای نیکزاد وزیر مسکن سابق نیز بود.

در تمام باغاتی که در تهران تخریب شد امضای میرمحمد غراوی پای تمام مصوبات فاجعه آفرین کمیسیون ماده ۵ موجود است.
می خواهیم به عنوان یک گلستانی سوال کنیم آقای غراوی که به باغات تهران رحم نکردند قرار است چه سیاست هایی را در گلستان و برای تغییر کاربری جنگل و محیط زیست پیشه کنند؟! .
پ.ن : به امضاها دقت کنید. فقط یک مخالف دارد و آنهم معاون محیط زیست است...

@Zaminonline 🌿 🌍
زمین آنلاین
‍ ‍‍ 🖋 یادداشت "راهبرد": "جهنم در گلستان"

👈 محمدجواد روح

سعدی، علیه الرحمه، در گلستان خویش می‌فرماید: "باران که در لطافت طبعش خلاف نیست| در باغ، لاله روید و در شوره‌زار، خس".

سعدی این گفتار را در باب جوانکی بازمانده از دسته دزدان گفته بود که چون لشکریان بر آنان حمله آوردند و همه را کشتند و آن جوانک را نگاه داشتند تا تربیتش کنند و به راه صواب آورند؛ اما چون بالغ شد، به سیرت ژن خوب خویش برآمد و سرکرده دزدانی شد، خطرناکتر از نسل آبا و اجدادی خویش.

اما در این روزگار بودیم و دیدیم که مشکل و معضل، نه در ژن‌ها و افراد که در روندها و فرآیندها و ساختارهاست که به شعبده خویش، می‌تواند گلستان را هم شوره‌زار کند تا باران که در لطافت طبعش خلاف نیست؛ گلستان را هم جهنم کند.

این هم معجزه‌ای اندک نیست؛ که اگر خداوندگار چون بخواهد، آتش جهنم‌آسای نمرودی را گلستان کند؛ حکومت و خلق، می‌تواند گلستان را جهنم کند.

پس ما را سزاست که ایمان آوریم به این معجزات...
@javadrooh
گزارش مالر تحویل شد.


🗽 @US_REVIEW


ویلیام بار، دادستان کل آمریکا، در نامه‌ای به رؤسای کمیته‌های مربوط در کنگره خبر داده است که رابرت مالر، بازپرس ویژه پرونده دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و اطاله دادرسی توسط رئیس‌جمهور، گزارش کامل و نهایی خود را تحویل دادستانی داده است.

حالا بار تنها کسی است که حاصل چندماه تحقیقات مالر را در دست دارد و باید تصمیم بگیرد، چه میزان از گزارش به چه شکل در دسترس عموم یا کنگره قرار بگیرد. بار در زمان انتصاب به این سمت پاسخ قطعی به سؤال در این باره نداده بود. در نامه‌اش به کنگره او گفته است مشغول بررسی این گزارش است و تا آخر این هفته درباره نتیجه‌گیری‌های مالر به کنگره گزارش خواهد داد. تصمیم نهایی بار هر چه باشد، روندی طولانی و پیچیده تعیین تکلیف این ماجرا وارد مرحله طولانی و پیچیده جدیدی خواهد شد و البته قطعاً در تصمیمات انتخاباتی نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ هم تأثیر خواهد گذاشت، به‌خصوص در میان جمهوری‌خواهان.


متن نامه بار به کنگره:
https://assets.documentcloud.org/documents/5778829/Barr-Letter.pdf



🗽 @US_REVIEW
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "سیلی که دولت را با خود می‌برد"

👈 حسین علیپور، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

شاید در بهار ۹۶ که اسحاق جهانگیری با وجود ناراحتی حسن روحانی، شناسنامه به دست راهی ساختمان وزارت کشور شد تا پوشش کاندیدای اصلی ریاست‌جمهوری باشد؛ می‌بایست انتظار این روزهای برزخی را هم می‌کشید.

جهانگیری از فرصت بهره برد، خود را نماینده اصلاح‌طلبان نامید. رفتن او به رینگ مناظرات همانا و با وجود کمک به روحانی، کینه به دل گرفتن حسن از وی همان...

جهانگیری، هم در دل روحانی جایی نداشت و هم تردد پرترافیک خود به بیت را نیز از دست داده بود، اویی که زمانی نماینده خودخوانده اصلاحات برای رابطه با بیت شده بود.

زمان گذشت و جهانگیری از اینجا رانده و از آنجا مانده شد. از طرفی، حامیانش که رؤیای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ را با او از دست رفته می‌دیدند؛ حالا حتی قدرتشان در کابینه هم روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شد و از سویی، شعارهایی چون دلار ۴۲۰۰تومانی مثل شعارهای رفاه اقتصادی زمان مناظرات مورد تمسخر مردم قرار گرفته بود. بماند اینکه حتی راه فرار با استعفا نیز به او داده نمی‌شد.

حسن روحانی اما روایتی متفاوت داشت. او حالا پس از ۹۶ سوار بر اسب چموش قدرت می‌تازاند. کدورتی که در دل داشت، منجر به تنگ شدن فضا برای جهانگیری در کابینه شد؛ تا جایی که معاون اول زبان به ناتوانی عزل منشی خود گشود که البته بعدها درستی آن با تغییر رؤسای بانک‌ها و این اواخر استاندار گلستان رد شد.

گویی شرایطی که "حسن برای اسحاق" ساخت؛ برای اسحاق راه پیش و پسی باقی نمی‌گذاشت. حسن روحانی اما به این فکر می‌کرد که در این باتلاق چرا باید تنها فرو برود و اگر قرار به حذف است؛ امثال جهانگیری و ظریف هم باید در کنارش باشند.

او می‌اندیشید که چرا سلفش در خوشی و ناخوشی معاونینش را در کنارش دارد؛ اما شرایط که تنگ می‌شود، میز او پر از استعفای یاران روزهای خوش است.

امروز اما جهانگیری به دنبال فرار است. وقتی ربیس‌جمهور در سیل به جنوب برای تفریح می‌رود؛ او به شمال برای خودنمایی می‌آید.

وقتی طیف ربیس‌جمهور و وزیر کشور، استاندار گلستان را آماده نشستن بر صندلی بزرگتر می‌کنند؛ او بدون جلسه هیأت دولت عزلش می‌کند، نمایشی که حتی رد ادعای گذشته اسحاق برای عدم تغییر منشی‌اش هم می‌تواند باشد.

جهانگیری به دنبال جدایی راه خود از حسن روحانی است، حتی اگر این جدایی به رسم نباشد و تنها به اسم باشد. حتی اگر استعفایش را نپذیرند؛ تمایل دارد در نگاه مردم چنین جابیفتد.

مردم اما سیلی خروشانند، سیلی بزرگتر از سیل خانمان‌سوز مازندران و گلستان. آنها می‌دانند آشی که در این سال‌ها پخته شده، دستپخت مشترکی است و چون به گذشته نه چندان دور ن
می‌روند؛ صحنه دیگ مناظرات در خاطرشان می‌آید که دو آشپز یعنی "اسحاق و حسن" با وعده‌های آزادی، رفع حصر، رفاه و توسعه باهم آن را هم می‌زدند. آشی با دو آشپز که گاه بی‌نمک می‌شد و گاه شور.

اینک اما سیل مردم ناامید، که بی‌تدبیری‌ها را دیده‌اند؛ آنقدر خروشان است که به شکاف‌های کوچک بی‌توجه باشد و همه را با خود بِبرَد، چه آنکس که به "شمال" رفته باشد و چه آنکس که به "جنوب"...!
@javadrooh