Padesha khooban
Seyed khalil Alinejad
🎼 قطعه «پادشه خوبان»، ابیاتی از سعدی و حافظ با تنبور و آواز درویش خلیل عالینژاد از آلبوم «ثنای علی (ع)»
@ehsanname
🔹عید میلاد مولا مبارک
@ehsanname
🔹عید میلاد مولا مبارک
👁🗨 نگاه تحليلگران: "پای لنگ دیپلماسی در نهضت ملی"
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ موضوع ساده و روشن است. صنعت نفت ایران آمیزهای بود از چند میدان عظیم نفت در اعماق زمین و تجهیزات پیچیدهای در روی زمین که امکان بهرهبرداری از نفت اعماق را میسر میساخت.
✍ نفت در اعماق متعلق به ایران بود؛ اما تجهیزات، دانش و مدیریتی که میتوانست نفت را به روی زمین بیاورد و به روشنی و گرما تبدیل کند، به طرف امتیاز تعلق داشت.
✍ داستان ملی شدن نفت از آنجا آغاز شد که شوروی امتیاز نفت شمال را میخواست. دادن امتیاز نفت به همسایه شمالی با آن سوابقی که با ایران داشت، برای سیاستگذارن وقت غیرقابل پذیرش بود.
✍ دادن جواب رد صریح و قاطع نیز به این هیولای شمالی دور از حزم و احتیاط مینمود.
✍ در فضای آزاد دهه۲۰، صداها فراوان و افکار متعدد و احزاب گونهگون بودند. در واکنش به درخواست شوروی از هر محفلی صدایی برمیخاست.
✍ یکی از صداهای گوش خراش از جانب چپگرایان علاقمند به شوروی بود. آنها میگفتند، مینوشتند و میسرودند که چون نفت جنوب را به انگلیس دادهایم، توازن ایجاب میکند که نفت شمال را به شوروی بدهیم. روزنامهها و احزاب چپ تریبونهای پرسروصدای این خواسته بودند.
✍ در پاسخ به این هیاهوی پرصدا، پیرمرد سالخوردهای برخاست؛ قامت برافراشت و استدلال کرد که اگر دست چپمان قطع شد، آیا باید برای توازن دست راستمان را هم قطع کنیم یا راه چاره آن است که برای ترمیم دست چپ از دست رفته راهحلی بیندیشیم؟!
✍ برهان مرد سالخورده عمیق و سنگین و قانعکننده بود. پیرمرد راهحل را در امتیاز ندادن به هر کشور و قدرتی دانست. معنای این راهحل، سیاست موازنه منفی و نتیجه میدانی و عملی آن ملی کردن نفت بود. و بدینسان بود که نفت، این روغن سیاه رازناک آتشگون، در ۲۹اسفند ۱۳۲۹ ملی اعلام شد.
✍ اما این همه ماجرا نبود؛ بلکه فقط آغازی بود بر یک داستان مطول و تاریخی. داستانی که برای نخستین بار پای تحریم را به صنعت نفت ایران باز کرد.
✍ ملی شدن یک بعد انقلابی داشت و یک بعد دیپلماتیک که باید میداشت. ملی شدن در واقع انقلابی عمیق بود علیه نفوذ گسترده انگلستان در تمامی شئون سیاسی، اقتصادی و تصمیمگیری کشور.
✍ ملی شدن نهضتی بود علیه سیطره شرکت نفت انگلیس بر لایههای زیرین اداره کشور. ملی شدن فریاد بلندی بود علیه تبعیض آشکار حاکم بر کارکنان ایرانی در برابر کارکنان انگلیسی پالایشگاه آبادان.
✍ ملی شدن خروش غرور شکسته ایرانیان در برابر ظلم، اجحاف و تحقیر بود.
✍ و سرانجام، ملی شدن آرزوی بهرهمند شدن از پول نفت برای بهبود زندگی سراسر فقر ایرانیان بود. پولی که در عمل شرکت نفت انگلیس به ترفندهای مختلف از دادن تمام و کمال آن احتراز میجست.
✍ این وجوه انقلابی ملی شدن نفت با تصویب قانون ملی شدن در مجلس، و خلع ید از کارکنان انگلستان و اخراج تحقیرآمیز آنها از آبادان جامه عمل پوشید.
✍ از اینجا به بعد اما باید دیپلماسی پا به میدان میگذاشت. دیپلماسی این بود که مجموعه نمایندگان، نخبگان، سیاستمداران و اندیشمندان تاثیرگذار باید از روشها و تاکتیکهایی بهره میجستند تا ملی شدن را به نتیجهای معقول و متناسب با منافع ملی کشور هدایت میکردند.
✍ یکی از این روشها و تاکتیکهای دیپلماتیک شاید ایجاد تغییر در یک سوی ماجرا بود. تغییر در دولت ملی و یا اصلا تغییر دولت ملی.
✍ اما مشکل آنجا بود که مرد سالخورده تغییر دولت را بعنوان یک تاکتیک سیاسی غیرممکن ساخته بود.
✍ ازهمینرو بود که سرانجام در بنبست بهوجودآمده در روابط، تغییر پیش آمد؛ اما نه بعنوان یک تاکتیک سیاسی از جانب گردانندگان سیاست کشور؛ بلکه با کودتای ۲۸مرداد؛ آنهم از سوی بیرون راندهشدگان: انگلیس و آمریکا.
✍ صبح روز اول شهریور ۱۳۳۲ سوت قطار کارکنان را به سوی پالایشگاه آبادان میبرد؛ سر در گریبان، سرد و خموش، حیرتزده و مبهوت.
@javadrooh
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ موضوع ساده و روشن است. صنعت نفت ایران آمیزهای بود از چند میدان عظیم نفت در اعماق زمین و تجهیزات پیچیدهای در روی زمین که امکان بهرهبرداری از نفت اعماق را میسر میساخت.
✍ نفت در اعماق متعلق به ایران بود؛ اما تجهیزات، دانش و مدیریتی که میتوانست نفت را به روی زمین بیاورد و به روشنی و گرما تبدیل کند، به طرف امتیاز تعلق داشت.
✍ داستان ملی شدن نفت از آنجا آغاز شد که شوروی امتیاز نفت شمال را میخواست. دادن امتیاز نفت به همسایه شمالی با آن سوابقی که با ایران داشت، برای سیاستگذارن وقت غیرقابل پذیرش بود.
✍ دادن جواب رد صریح و قاطع نیز به این هیولای شمالی دور از حزم و احتیاط مینمود.
✍ در فضای آزاد دهه۲۰، صداها فراوان و افکار متعدد و احزاب گونهگون بودند. در واکنش به درخواست شوروی از هر محفلی صدایی برمیخاست.
✍ یکی از صداهای گوش خراش از جانب چپگرایان علاقمند به شوروی بود. آنها میگفتند، مینوشتند و میسرودند که چون نفت جنوب را به انگلیس دادهایم، توازن ایجاب میکند که نفت شمال را به شوروی بدهیم. روزنامهها و احزاب چپ تریبونهای پرسروصدای این خواسته بودند.
✍ در پاسخ به این هیاهوی پرصدا، پیرمرد سالخوردهای برخاست؛ قامت برافراشت و استدلال کرد که اگر دست چپمان قطع شد، آیا باید برای توازن دست راستمان را هم قطع کنیم یا راه چاره آن است که برای ترمیم دست چپ از دست رفته راهحلی بیندیشیم؟!
✍ برهان مرد سالخورده عمیق و سنگین و قانعکننده بود. پیرمرد راهحل را در امتیاز ندادن به هر کشور و قدرتی دانست. معنای این راهحل، سیاست موازنه منفی و نتیجه میدانی و عملی آن ملی کردن نفت بود. و بدینسان بود که نفت، این روغن سیاه رازناک آتشگون، در ۲۹اسفند ۱۳۲۹ ملی اعلام شد.
✍ اما این همه ماجرا نبود؛ بلکه فقط آغازی بود بر یک داستان مطول و تاریخی. داستانی که برای نخستین بار پای تحریم را به صنعت نفت ایران باز کرد.
✍ ملی شدن یک بعد انقلابی داشت و یک بعد دیپلماتیک که باید میداشت. ملی شدن در واقع انقلابی عمیق بود علیه نفوذ گسترده انگلستان در تمامی شئون سیاسی، اقتصادی و تصمیمگیری کشور.
✍ ملی شدن نهضتی بود علیه سیطره شرکت نفت انگلیس بر لایههای زیرین اداره کشور. ملی شدن فریاد بلندی بود علیه تبعیض آشکار حاکم بر کارکنان ایرانی در برابر کارکنان انگلیسی پالایشگاه آبادان.
✍ ملی شدن خروش غرور شکسته ایرانیان در برابر ظلم، اجحاف و تحقیر بود.
✍ و سرانجام، ملی شدن آرزوی بهرهمند شدن از پول نفت برای بهبود زندگی سراسر فقر ایرانیان بود. پولی که در عمل شرکت نفت انگلیس به ترفندهای مختلف از دادن تمام و کمال آن احتراز میجست.
✍ این وجوه انقلابی ملی شدن نفت با تصویب قانون ملی شدن در مجلس، و خلع ید از کارکنان انگلستان و اخراج تحقیرآمیز آنها از آبادان جامه عمل پوشید.
✍ از اینجا به بعد اما باید دیپلماسی پا به میدان میگذاشت. دیپلماسی این بود که مجموعه نمایندگان، نخبگان، سیاستمداران و اندیشمندان تاثیرگذار باید از روشها و تاکتیکهایی بهره میجستند تا ملی شدن را به نتیجهای معقول و متناسب با منافع ملی کشور هدایت میکردند.
✍ یکی از این روشها و تاکتیکهای دیپلماتیک شاید ایجاد تغییر در یک سوی ماجرا بود. تغییر در دولت ملی و یا اصلا تغییر دولت ملی.
✍ اما مشکل آنجا بود که مرد سالخورده تغییر دولت را بعنوان یک تاکتیک سیاسی غیرممکن ساخته بود.
✍ ازهمینرو بود که سرانجام در بنبست بهوجودآمده در روابط، تغییر پیش آمد؛ اما نه بعنوان یک تاکتیک سیاسی از جانب گردانندگان سیاست کشور؛ بلکه با کودتای ۲۸مرداد؛ آنهم از سوی بیرون راندهشدگان: انگلیس و آمریکا.
✍ صبح روز اول شهریور ۱۳۳۲ سوت قطار کارکنان را به سوی پالایشگاه آبادان میبرد؛ سر در گریبان، سرد و خموش، حیرتزده و مبهوت.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: توییت عجیب حمید رسایی در دفاع از مدیر شبکه سه که با کامنتهای منفی حتی از سوی طرفداران ولایت فقیه مواجه شده است.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: پاسخ توییتری سیدمصطفی تاجزاده به پیشنهاد حسین صفارهرندی برای حذف رییسجمهور و جایگزینی آن با نخستوزیر منتخب مجلس: "رهبری را با ریاستجمهوری ادغام و آن را دورهای و رقابتی کنیم".
@javadrooh
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "نگاهی به شرایط لوایح FATF در پایان سال"
👈 لیلی صوفیا، از همراهان "راهبرد"
https://telegra.ph/تصویب-یا-رد-FATF-03-20
@javadrooh
👈 لیلی صوفیا، از همراهان "راهبرد"
https://telegra.ph/تصویب-یا-رد-FATF-03-20
@javadrooh
Telegraph
تصویب یا رد؟ FATF
چندی است که بحث درباره لوایح چهارگانه مبارزه با پولشویی موسوم به FATF داغ است. لوایحی که دولت آنرا به مجلس ارائه نمود و با تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان همراه بود اما بخاطر برخی ایرادات شورای نگهبان مبنی بر خلاف شرع یا قانون اساسی بودن برخی از مواد این…
🖋 یادداشت راهبرد: "بازنگری در ملیگرایی"
👈 محمدجواد روح
✍ در سالی که گذشت، مباحثه درباره ناسیونالیسم گسترده بود. اصلاحطلبان بیش از پیش، به این موضوع پرداختند و نظریهپردازانی چون سعید حجاریان، جواد کاشی و حمیدرضا جلاییپور جدیتر از همیشه به این موضوع و نسبت اصلاحطلبی با ملیگرایی توجه نشان دادند.
✍ فشارهای بینالمللی بر ایران و اقدام دولت ترامپ در این بازنگری و توجه، تاثیر جدی داشت.
✍ چه، اصلاحات که تازه داشت از پس دهه بحرانزای هشتاد کمر راست میکرد؛ دیگربار با فشاری از بیرون، کمر شکست و به ضعیفترین موقعیت خود در دو دهه گذشته رسید.
✍ توجه به ناسیونالیسم، طبعا تامل دوباره درباره الگوی مصدقی را در پی داشت. در این شرایط، نگاه انتقادی به ناسیونالیسم کمرنگ و تضعیف میشود.
✍ اینکه تاچه حد الگوی مصدقی و موازنه منفی او در جهان آن روز و امروز، واقعبینانه بود؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم و بروز ایران در مقام پرچمدار نهضتی علیه وابستگی به قدرتهای جهانی، نسبتی منطقی با قدرت واقعی ملی داشت یا خیر؟
✍ اینکه جامعهای ماقبل توسعه، توان استقلال آن هم در ابعاد فنی، اقتصادی و حتی سیاسی را داراست یا نه؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم مصدقی در چنین جامعهای میتوانست فراتر از شعاری جنبشآفرین، فراتر از مشعلی در مسیر توفان، فراتر از دولتی مستعجل عمل کند یا خیر؟
✍ فرجام مصدق، البته به این پرسشها پاسخ داد. اما گفتمان ناسیونالیسم و حس تاریخی-فرهنگی ایرانیان، چنان قوی بود که حتی از نهضت ملی فراتر رود و انقلاب را پدید آورد.
✍ انقلابی که گرچه رهبری و وجهه دینی گرفت؛ اما از بدو جنبش در پانزده خرداد چهل و دو تا پیروزی پنجاه و هفت، همواره پایگاه و منبع قدرت ملیگرایانه و ضدغرب و ضدشرق هم داشت.
✍ موقعیت امروز ایران، چهل سال بعد از آن انقلاب، اما میطلبد غیر از بازنگری در وجوه دینی و نقد اسلام فقاهتی، به بازنگری در وجوه ملی و نقد ملیگرایی هم بیانجامد.
✍ غیر از این باشد؛ بار دیگر گفتمان ایرانشهری و ناسیونالیسم و ملیگرایی، بسترساز اقتدارگرایی و تعویق و تعطیل توسعهگرایی و دموکراسیخواهی میشود.
✍ عبور از شعارهایی که هرچند مبتنی بر حقانیت اما دور از واقعیت هستند؛ ضرورت اولیه برای یافتن الگویی برای توسعه و دموکراسی در ایران است.
✍ شعارهایی که گرچه منادیان آن از جبهههایی رقیب و بدیل هستند؛ اما در رسیدن به وضع موجود، دست در دست هم داشتهاند.
✍ مصدق، بعنوان شمایل ناسیونالیسم ایرانی، بیش از ملیگرایی به مشروطهخواهی است که به کار امروز و هر روز ایران میآید.
✍ تا راهبرد مشروطهخواهی به نتیجه نرسد و ایران، واجد دولتی ملی و دموکراتیک نشود؛ ملیگرایی و پنجه در روی قدرتهای بیرونی انداختن، صرفا نتیجه عکس خواهد داد. از قدرت ملی خواهد کاست و شکاف دولت-ملت را افزون خواهد ساخت.
✍ ملیگرایی و ناسیونالیسم، در صورتی قابل دفاع و حمایت است که بر قدرت ملی بیافزاید و چرخ توسعه و آرمان دموکراسی را بگرداند.
✍ غیر از این، راه نیست. بیراهه است؛ هرچند منادیان آن، انسانها و جریانهایی شریف و عفیف باشند.
@javadrooh
👈 محمدجواد روح
✍ در سالی که گذشت، مباحثه درباره ناسیونالیسم گسترده بود. اصلاحطلبان بیش از پیش، به این موضوع پرداختند و نظریهپردازانی چون سعید حجاریان، جواد کاشی و حمیدرضا جلاییپور جدیتر از همیشه به این موضوع و نسبت اصلاحطلبی با ملیگرایی توجه نشان دادند.
✍ فشارهای بینالمللی بر ایران و اقدام دولت ترامپ در این بازنگری و توجه، تاثیر جدی داشت.
✍ چه، اصلاحات که تازه داشت از پس دهه بحرانزای هشتاد کمر راست میکرد؛ دیگربار با فشاری از بیرون، کمر شکست و به ضعیفترین موقعیت خود در دو دهه گذشته رسید.
✍ توجه به ناسیونالیسم، طبعا تامل دوباره درباره الگوی مصدقی را در پی داشت. در این شرایط، نگاه انتقادی به ناسیونالیسم کمرنگ و تضعیف میشود.
✍ اینکه تاچه حد الگوی مصدقی و موازنه منفی او در جهان آن روز و امروز، واقعبینانه بود؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم و بروز ایران در مقام پرچمدار نهضتی علیه وابستگی به قدرتهای جهانی، نسبتی منطقی با قدرت واقعی ملی داشت یا خیر؟
✍ اینکه جامعهای ماقبل توسعه، توان استقلال آن هم در ابعاد فنی، اقتصادی و حتی سیاسی را داراست یا نه؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم مصدقی در چنین جامعهای میتوانست فراتر از شعاری جنبشآفرین، فراتر از مشعلی در مسیر توفان، فراتر از دولتی مستعجل عمل کند یا خیر؟
✍ فرجام مصدق، البته به این پرسشها پاسخ داد. اما گفتمان ناسیونالیسم و حس تاریخی-فرهنگی ایرانیان، چنان قوی بود که حتی از نهضت ملی فراتر رود و انقلاب را پدید آورد.
✍ انقلابی که گرچه رهبری و وجهه دینی گرفت؛ اما از بدو جنبش در پانزده خرداد چهل و دو تا پیروزی پنجاه و هفت، همواره پایگاه و منبع قدرت ملیگرایانه و ضدغرب و ضدشرق هم داشت.
✍ موقعیت امروز ایران، چهل سال بعد از آن انقلاب، اما میطلبد غیر از بازنگری در وجوه دینی و نقد اسلام فقاهتی، به بازنگری در وجوه ملی و نقد ملیگرایی هم بیانجامد.
✍ غیر از این باشد؛ بار دیگر گفتمان ایرانشهری و ناسیونالیسم و ملیگرایی، بسترساز اقتدارگرایی و تعویق و تعطیل توسعهگرایی و دموکراسیخواهی میشود.
✍ عبور از شعارهایی که هرچند مبتنی بر حقانیت اما دور از واقعیت هستند؛ ضرورت اولیه برای یافتن الگویی برای توسعه و دموکراسی در ایران است.
✍ شعارهایی که گرچه منادیان آن از جبهههایی رقیب و بدیل هستند؛ اما در رسیدن به وضع موجود، دست در دست هم داشتهاند.
✍ مصدق، بعنوان شمایل ناسیونالیسم ایرانی، بیش از ملیگرایی به مشروطهخواهی است که به کار امروز و هر روز ایران میآید.
✍ تا راهبرد مشروطهخواهی به نتیجه نرسد و ایران، واجد دولتی ملی و دموکراتیک نشود؛ ملیگرایی و پنجه در روی قدرتهای بیرونی انداختن، صرفا نتیجه عکس خواهد داد. از قدرت ملی خواهد کاست و شکاف دولت-ملت را افزون خواهد ساخت.
✍ ملیگرایی و ناسیونالیسم، در صورتی قابل دفاع و حمایت است که بر قدرت ملی بیافزاید و چرخ توسعه و آرمان دموکراسی را بگرداند.
✍ غیر از این، راه نیست. بیراهه است؛ هرچند منادیان آن، انسانها و جریانهایی شریف و عفیف باشند.
@javadrooh
Telegram
attach📎
4_5861663269843895343.pdf
4.9 MB
👥 مباحثه: میزگرد "نفت و انقلاب"| با حضور: لطفالله میثمی، عباس عبدی و محمد عطریانفر|مجری: محمدجواد روح|منتشرشده در مجله "تازههای انرژی"| بهمن ماه ۱۳۹۷
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "چرا ناسیونالیسم مصدقی پایدار مانده است؟"|بخش نخست
👈 دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ ناسیونالیسم مصدقی با هشت مشخصه نمادین قابل شناسایی است که آن را از بسیاری از جنبشهای ناسیونالیستی دنیا و منطقه کاملا جدا و قابل تمیز مینماید. این مشخصات را میتوان اینگونه برشمرد:
۱. ناسیونالیسم مصدقی ضداجنبی است. او میخواست کشور را از نفوذ قدرتهای خارجی پاک کند. او سخت و شدیدا به استقلال کشور پایبند بود و تا آخر عمر حاضر نشد که بر استقلال کشور خدشهای وارد شود. کنش ضداجنبی او تاحدود زیادی به تلاشهای امیرکبیر در پاکسازی صحنه سیاست کشور از نفوذ خارجی شبیه بود. او استقلال را پیششرطی برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور میدانست.
۲. ناسیونالیسم مصدقی کاملا جهانشمول (Inclusive) بود و همه اقوام ایرانی را در بر میگرفت. او در صحنه سیاست کشور به یک پلورالیسم سیاسی اعتقاد داشت. برای او ادیان و اقوام مختلف ایرانی همه در سیاست کشور از حقوق یکسانی برای تاثیرگذاری برصحنه سیاست کشور برخوردار بودند. ناسیونالیسم مصدقی هرگونه تبعیض دینی و قومی را رد میکرد و به کشور و مردمش از همه اقشار و افکار احترام میگذاشت. ناسیونالیسم عربی در خاورمیانه سخت بر قومیت عرب تکیه میکرد. از ناسیونالیسم ناصری در مصر تا حزب بعث در عراق و سوریه همه بر عربیت تکیه میکردند. ناسیونالیسم مصدقی انساندوستانه بود و بر قوم خاصی تکیه نمیکرد.
۳. ناسیونالیسم مصدقی سخت ضداستبداد بود. فرق فاحش ناسیونالیسم او با ناسیونالیسم عربی منطقه این بود که ناسیونالیستهای عربی همه در بعد ضداجنبی بودن خود ماندند و حاضر شدند استبداد را تحمل کنند. ناسیونالیسم مصدقی به دنبال آن بود که شاه را در جایگاه سلطنت نشانده و از حکومت دور کند. بحث او با شاه این بود که او باید سلطنت کند و نه حکومت.
۴. ناسیونالیسم مصدقی سخت دموکراسیخواه بود. مصدق برای رای و مشارکت مردم در سیاست سخت احترام قائل بود. لذا از ابتدا میخواست که احزاب سیاسی در سیاست کشور دخیل باشند. او در تشکیل جبهه ملی که احزاب مختلف سیاسی را در بر میگرفت نقش بسزایی داشت. او زمانی که نمیتوانست در مجلس حرفش را بزند روی پلههای مجلس در بیرون با مردم صحبت میکرد. یکی از مشکلات او با شاه مستبد بودن و ضددموکراسی بودن او بود. مصدق میخواست که نخستوزیر انتخابی در کشور نظم حکومت را در زیر کنترل خود داشته باشد.
۵. ناسیونالیسم مصدقی سخت به قانون و قانونمندی در نظم سیاسی کشور پایبند بود. او حتی زمانی که با شاه در مناقشه بود، تکیهگاه خود را قانون میدانست. او به دولت قانونی سخت پایبند بود. او یک حقوقدان بود و پیشینه تحصیل او سخت مصدق را به قانونمداری در نظم سیاسی کشور پایبند کرده بود.
۶. ناسیونالیسم مصدقی رنگ مذهبی داشت. او گفته بود هر آنچه ایرانیت و اسلامیت من را تهدید کند؛ با آن مبارزه میکنم. نهتنها در زندگی شخصی به دین و دیانت سخت پایبند بود که در عرصه عمومی برای اسلام در شکل دین و فرهنگ سخت احترام قائل بود. در ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیستهای عرب ضدمذهب بودند. حصری در افکار ناسیونالیستی خود هیچ حقی برای مشارکت در سیاست بنام دین و انسان دینی قائل نیست، اما مصدق برای احزاب سیاسی دینی نظیر نهضت آزادی ایران و خصوصا طالقانی، بازرگان و سحابی سخت احترام قائل بود. اگرچه او به یک سیاست سکولار در عرصه حکومت اعتقاد داشت؛ اما احترام او برای دین جای خود را داشت. ناسیونالیسم عربی ضدمذهب و ناسیونالیسم مصدقی برای مذهب احترام داشت؛ برای همین هم ناسیونالیسم عربی در سطح یک احساس ملی و نه اندیشه ماند. در حالیکه ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک فرآیند فکری همچنان استوار مانده است.
۷. ناسیونالیسم مصدقی طرفدار تعامل با دنیا بود. او حتی زمانی که با انگلیس بر سر ملی کردن صنعت نفت ایران میجنگید، به دنبال آن نبود که با این کشور دشمنی کند. به آنها گفته بود که میتوانند نفت کشور را به قیمت بازار آزاد بینالمللی خریداری کنند. با آمریکا و رییسجمهوری ترومن سخت وارد مراوه شده بود و به خاطر همین هم ترومن ملی کردن نفت را حق ایران میدانست. وقتی به آمریکا مسافرت کرد، شهردار فیلادلفیا کلید شهر را به او تقدیم کرده بود. او در دنیا به خاطر ناسیونالیسم انساندوستانهاش که بر استقلال سیاسی کشورش تکیه کرده بود، مورد احترام قرار گرفته بود.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ ناسیونالیسم مصدقی با هشت مشخصه نمادین قابل شناسایی است که آن را از بسیاری از جنبشهای ناسیونالیستی دنیا و منطقه کاملا جدا و قابل تمیز مینماید. این مشخصات را میتوان اینگونه برشمرد:
۱. ناسیونالیسم مصدقی ضداجنبی است. او میخواست کشور را از نفوذ قدرتهای خارجی پاک کند. او سخت و شدیدا به استقلال کشور پایبند بود و تا آخر عمر حاضر نشد که بر استقلال کشور خدشهای وارد شود. کنش ضداجنبی او تاحدود زیادی به تلاشهای امیرکبیر در پاکسازی صحنه سیاست کشور از نفوذ خارجی شبیه بود. او استقلال را پیششرطی برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور میدانست.
۲. ناسیونالیسم مصدقی کاملا جهانشمول (Inclusive) بود و همه اقوام ایرانی را در بر میگرفت. او در صحنه سیاست کشور به یک پلورالیسم سیاسی اعتقاد داشت. برای او ادیان و اقوام مختلف ایرانی همه در سیاست کشور از حقوق یکسانی برای تاثیرگذاری برصحنه سیاست کشور برخوردار بودند. ناسیونالیسم مصدقی هرگونه تبعیض دینی و قومی را رد میکرد و به کشور و مردمش از همه اقشار و افکار احترام میگذاشت. ناسیونالیسم عربی در خاورمیانه سخت بر قومیت عرب تکیه میکرد. از ناسیونالیسم ناصری در مصر تا حزب بعث در عراق و سوریه همه بر عربیت تکیه میکردند. ناسیونالیسم مصدقی انساندوستانه بود و بر قوم خاصی تکیه نمیکرد.
۳. ناسیونالیسم مصدقی سخت ضداستبداد بود. فرق فاحش ناسیونالیسم او با ناسیونالیسم عربی منطقه این بود که ناسیونالیستهای عربی همه در بعد ضداجنبی بودن خود ماندند و حاضر شدند استبداد را تحمل کنند. ناسیونالیسم مصدقی به دنبال آن بود که شاه را در جایگاه سلطنت نشانده و از حکومت دور کند. بحث او با شاه این بود که او باید سلطنت کند و نه حکومت.
۴. ناسیونالیسم مصدقی سخت دموکراسیخواه بود. مصدق برای رای و مشارکت مردم در سیاست سخت احترام قائل بود. لذا از ابتدا میخواست که احزاب سیاسی در سیاست کشور دخیل باشند. او در تشکیل جبهه ملی که احزاب مختلف سیاسی را در بر میگرفت نقش بسزایی داشت. او زمانی که نمیتوانست در مجلس حرفش را بزند روی پلههای مجلس در بیرون با مردم صحبت میکرد. یکی از مشکلات او با شاه مستبد بودن و ضددموکراسی بودن او بود. مصدق میخواست که نخستوزیر انتخابی در کشور نظم حکومت را در زیر کنترل خود داشته باشد.
۵. ناسیونالیسم مصدقی سخت به قانون و قانونمندی در نظم سیاسی کشور پایبند بود. او حتی زمانی که با شاه در مناقشه بود، تکیهگاه خود را قانون میدانست. او به دولت قانونی سخت پایبند بود. او یک حقوقدان بود و پیشینه تحصیل او سخت مصدق را به قانونمداری در نظم سیاسی کشور پایبند کرده بود.
۶. ناسیونالیسم مصدقی رنگ مذهبی داشت. او گفته بود هر آنچه ایرانیت و اسلامیت من را تهدید کند؛ با آن مبارزه میکنم. نهتنها در زندگی شخصی به دین و دیانت سخت پایبند بود که در عرصه عمومی برای اسلام در شکل دین و فرهنگ سخت احترام قائل بود. در ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیستهای عرب ضدمذهب بودند. حصری در افکار ناسیونالیستی خود هیچ حقی برای مشارکت در سیاست بنام دین و انسان دینی قائل نیست، اما مصدق برای احزاب سیاسی دینی نظیر نهضت آزادی ایران و خصوصا طالقانی، بازرگان و سحابی سخت احترام قائل بود. اگرچه او به یک سیاست سکولار در عرصه حکومت اعتقاد داشت؛ اما احترام او برای دین جای خود را داشت. ناسیونالیسم عربی ضدمذهب و ناسیونالیسم مصدقی برای مذهب احترام داشت؛ برای همین هم ناسیونالیسم عربی در سطح یک احساس ملی و نه اندیشه ماند. در حالیکه ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک فرآیند فکری همچنان استوار مانده است.
۷. ناسیونالیسم مصدقی طرفدار تعامل با دنیا بود. او حتی زمانی که با انگلیس بر سر ملی کردن صنعت نفت ایران میجنگید، به دنبال آن نبود که با این کشور دشمنی کند. به آنها گفته بود که میتوانند نفت کشور را به قیمت بازار آزاد بینالمللی خریداری کنند. با آمریکا و رییسجمهوری ترومن سخت وارد مراوه شده بود و به خاطر همین هم ترومن ملی کردن نفت را حق ایران میدانست. وقتی به آمریکا مسافرت کرد، شهردار فیلادلفیا کلید شهر را به او تقدیم کرده بود. او در دنیا به خاطر ناسیونالیسم انساندوستانهاش که بر استقلال سیاسی کشورش تکیه کرده بود، مورد احترام قرار گرفته بود.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "چرا ناسیونالیسم مصدقی پایدار مانده است؟"|بخش دوم
۸. ناسیونالیسم مصدقی به نرمها و نهادهای بینالمللی سخت احترام میگذاشت. دعاوی خود را با انگلیس به دادگاه لاهه برد. او خوب میفهمید که چگونه و چرا ایران باید یک شهروند جهانی باشد. او اصولا برای شهروند جهانی بودن کشورش سخت تلاش میکرد. برای همین هم در دنیا رهبری او مورد ستایش بسیاری قرار گرفته بود. او برای داشتن اعتبار اخلاقی (Moral Authority) کشور خود بسیار تلاش میکرد، لذا میخواست کشورش با شرکت در نهادهای بینالمللی و احترام برای آنها یک شهروند جهانی باشد.
✍ هرگز نباید به ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک احساس ملیگرایی نگاه کرد. ناسیونالیسم مصدقی همانند یک مکتب ابعاد و اجزائی دارد که امروز آن را پویا و مقاوم نگه داشته است.
✍ بدون شک این ناسیونالیسم خارج از تز موازنه منفی آن که در زمان خود خواهان جایگاهی در نظم بینالمللی آن زمان بود، امروز چراغی برای راه آینده کشور در سیاست داخلی و خارجی است.
✍ دشواریها و تنگنظریهای بعد از انقلاب، گروهی را بر این داشته که به قهرمان جنبش ملی ایران در صحنه سیاست کشور سیاسی برخورد کنند؛ اما مصدق و ناسیونالیسم مصدقی همچنین بعنوان یک پدیده پویا در جمعه ما استوار و پابرجا مانده است. لذا به پدیده ناسیونالیسم مصدقی باید عمیقتر نگاه کرد.
@javadrooh
۸. ناسیونالیسم مصدقی به نرمها و نهادهای بینالمللی سخت احترام میگذاشت. دعاوی خود را با انگلیس به دادگاه لاهه برد. او خوب میفهمید که چگونه و چرا ایران باید یک شهروند جهانی باشد. او اصولا برای شهروند جهانی بودن کشورش سخت تلاش میکرد. برای همین هم در دنیا رهبری او مورد ستایش بسیاری قرار گرفته بود. او برای داشتن اعتبار اخلاقی (Moral Authority) کشور خود بسیار تلاش میکرد، لذا میخواست کشورش با شرکت در نهادهای بینالمللی و احترام برای آنها یک شهروند جهانی باشد.
✍ هرگز نباید به ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک احساس ملیگرایی نگاه کرد. ناسیونالیسم مصدقی همانند یک مکتب ابعاد و اجزائی دارد که امروز آن را پویا و مقاوم نگه داشته است.
✍ بدون شک این ناسیونالیسم خارج از تز موازنه منفی آن که در زمان خود خواهان جایگاهی در نظم بینالمللی آن زمان بود، امروز چراغی برای راه آینده کشور در سیاست داخلی و خارجی است.
✍ دشواریها و تنگنظریهای بعد از انقلاب، گروهی را بر این داشته که به قهرمان جنبش ملی ایران در صحنه سیاست کشور سیاسی برخورد کنند؛ اما مصدق و ناسیونالیسم مصدقی همچنین بعنوان یک پدیده پویا در جمعه ما استوار و پابرجا مانده است. لذا به پدیده ناسیونالیسم مصدقی باید عمیقتر نگاه کرد.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "سال نو حاشیه را کنار بگذاریم..."
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بدون-حاشیه-03-20
@javadrooh
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بدون-حاشیه-03-20
@javadrooh
Telegraph
بدون حاشیه
شاید خیلی از ما باور نکنیم که یکسال، دوازده ماه، چهارفصل و در نهایت سیصد و شصت و پنج روز سپری شد و احتمالاٌ الآن که در حال مطالعه این یادداشت هستید، ساعت های پایانی سال را پشت سر می گذاریم و منتظر فرا رسیدن سال جدید هستیم. در طول سال گذشته اتفاقات زیادی رخ…
Tasnife Boye Norouz-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
🎶 آوا
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
شعری از سعدی| با آواز: ایرج بسطامی
@javadrooh
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
شعری از سعدی| با آواز: ایرج بسطامی
@javadrooh
چون ابر به نوروز
شجریان شاملو
🎶 آوا
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
شعری از خیام|دکلمه: احمد شاملو|آواز: محمدرضا شجریان
@javadrooh
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
شعری از خیام|دکلمه: احمد شاملو|آواز: محمدرضا شجریان
@javadrooh
❤️ سلام و ارادت خدمت همه همراهان و دوستان "راهبرد". سال نو را تبریک عرض میکنم. شاد و سلامت باشید و در برابر سختیهای روزگار، مانا و استوار....
🔅 محمدجواد روح
@javadrooh
🔅 محمدجواد روح
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "رحمی بکن بر خوشهچینی"
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ حضرت امیرالمومنین، آن امیر بیرقیب دنیای دلانگیز سخن که گفتار سراسر حکمت آمیزش برای همیشه تاریخ، چراغ راه امیران است؛ در فرازی از نامه ارزشمند خود به فرماندار مصر تاکید میکند:
"یا مالک!
... سنتهای نيكویی را كه بزرگان امت به آن عمل كردهاند، پاس دار. هیچگاه سنتی مياور كه به سنتهای نيكوی گذشته زيانی برساند، آنگاه پاداش نیک، بهره كسانی خواهد بود كه آن سنتهای نيكو را بنا نهادهاند و گناه بر تو خواهد ماند كه آنها را شكستهای...".
✍ پیشینیان ما سنت و روز نیکویی را برای ما به یادگار نهادهاند که با روزشماری معین و دقیق، در مناسبترین زمان از حرکت انتقالی سیاره خاکی به دور خورشید، آغاز سال جدیدی را به ما نوید میدهد. دیگر در آن از زمختی زمستان خبری نیست و آنهمه ناز و تنعم که خزان میفرمود، عاقبت در قدم باد بهار به آخر میرسد.
✍ با تمام حوادث تلخ و شیرینی که سال کهنه برای ما داشت، روزهای آن را پشت سر مینهیم و به سوی باغ و گلشن میرویم؛ تو نمیآیی، میا، ما میرویم و در پی او همچو دامن میرویم...
🔅 روزها هم گر رفت، گو رو باک نیست
تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست
✍ لیکن حساب و کتاب اعمال آن روزها و سالها با ما نیست و تو مپندار که بدگو رفت و جان برد، حسابش با کرامالکاتبین است.
✍ شاید گاهی میتوانستیم بهتر عمل کنیم و طربسرای محبت را به گونه بهتری معمور کنیم. کردیم یا نکردیم؛ یکسال دیگر نیز گذشت.
✍ اکنون تمام آلام گذشته را پشت سر مینهیم و به رسم دیرینه خود، با هزاران امید و آرزو، به استقبال بهار میرویم که سرشار از زیبایی و سرزندگی است. به استقبال شادی بهاری و نوروز میرویم.
🔅 ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی، چراغ دل برافروزی
✍ به همان اندازه که یک حزن معنوی، جایگاه والایی، درون انسانهای متعالی دارد، یک شادی معنوی هم میتواند همان جایگاه را داشته باشد. اما زمانی این شادی، واقعی است که با همگان قسمت شود. شادیهای درون پستوها و دور از چشم فقرا، شادی نیست؛ یک اندوه بزک کرده است.
✍ آفتاب و طبیعتی که چنین سخاوتمندانه، شادی بهاری خود را با ما قسمت میکند، چرا ما نکنیم و به روی همدیگر نخندیم و دست هم را نگیریم؟
✍ بهتر است از طبیعت، درس گیریم و چو غلام آفتابیم هم از آفتاب گوییم، نه شَبیم نه شب پَرَستیم که حدیث خواب گوییم.
✍ در عمارتهای اغنیای بیخبر از فقرا، خبری نیست. خوب است که آن را رها کنیم و به قدم، چو آفتابی به خرابهها بتابیم و همنوعان چشم انتظار دیگری را در شادیهای خود شریک سازیم.
✍ خیلیها هستند که به زبان پیدا و نهان با ما میگویند، که خوش خرامان میروی، ای جان من، بی من مرو....
✍ شادی واقعی این است که بی آنها نرویم. همین است که رحمی کنیم بر خوشهچینی.
✍ در غیر اینصورت، نه از حضور درس خلوت، نتیجهای حاصل خواهیم کرد و نه از نقش نگینی، نه از انبان ثروت و نه از علم الیقینی.
✍ اینها همه دامی است که آدم صفت از روضه رضوان به در آییم. شاید هم تا سالی دیگر، دگرباره، به آبی فلکی دست نگیرد، گر تشنه لب از چشمه حیوان به در آییم!
✍ تا نگاه نوعدوستانه و همدلانه ما، جایگزین نگاه کمبینانه و متبخترانه به همنوعانمان نشود؛ سامانی در احوال ما حاصل نخواهد شد.
🔅"... یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال ِ..."
❤️ سال نو بر همگان مبارک باد.
@javadrooh
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ حضرت امیرالمومنین، آن امیر بیرقیب دنیای دلانگیز سخن که گفتار سراسر حکمت آمیزش برای همیشه تاریخ، چراغ راه امیران است؛ در فرازی از نامه ارزشمند خود به فرماندار مصر تاکید میکند:
"یا مالک!
... سنتهای نيكویی را كه بزرگان امت به آن عمل كردهاند، پاس دار. هیچگاه سنتی مياور كه به سنتهای نيكوی گذشته زيانی برساند، آنگاه پاداش نیک، بهره كسانی خواهد بود كه آن سنتهای نيكو را بنا نهادهاند و گناه بر تو خواهد ماند كه آنها را شكستهای...".
✍ پیشینیان ما سنت و روز نیکویی را برای ما به یادگار نهادهاند که با روزشماری معین و دقیق، در مناسبترین زمان از حرکت انتقالی سیاره خاکی به دور خورشید، آغاز سال جدیدی را به ما نوید میدهد. دیگر در آن از زمختی زمستان خبری نیست و آنهمه ناز و تنعم که خزان میفرمود، عاقبت در قدم باد بهار به آخر میرسد.
✍ با تمام حوادث تلخ و شیرینی که سال کهنه برای ما داشت، روزهای آن را پشت سر مینهیم و به سوی باغ و گلشن میرویم؛ تو نمیآیی، میا، ما میرویم و در پی او همچو دامن میرویم...
🔅 روزها هم گر رفت، گو رو باک نیست
تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست
✍ لیکن حساب و کتاب اعمال آن روزها و سالها با ما نیست و تو مپندار که بدگو رفت و جان برد، حسابش با کرامالکاتبین است.
✍ شاید گاهی میتوانستیم بهتر عمل کنیم و طربسرای محبت را به گونه بهتری معمور کنیم. کردیم یا نکردیم؛ یکسال دیگر نیز گذشت.
✍ اکنون تمام آلام گذشته را پشت سر مینهیم و به رسم دیرینه خود، با هزاران امید و آرزو، به استقبال بهار میرویم که سرشار از زیبایی و سرزندگی است. به استقبال شادی بهاری و نوروز میرویم.
🔅 ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی، چراغ دل برافروزی
✍ به همان اندازه که یک حزن معنوی، جایگاه والایی، درون انسانهای متعالی دارد، یک شادی معنوی هم میتواند همان جایگاه را داشته باشد. اما زمانی این شادی، واقعی است که با همگان قسمت شود. شادیهای درون پستوها و دور از چشم فقرا، شادی نیست؛ یک اندوه بزک کرده است.
✍ آفتاب و طبیعتی که چنین سخاوتمندانه، شادی بهاری خود را با ما قسمت میکند، چرا ما نکنیم و به روی همدیگر نخندیم و دست هم را نگیریم؟
✍ بهتر است از طبیعت، درس گیریم و چو غلام آفتابیم هم از آفتاب گوییم، نه شَبیم نه شب پَرَستیم که حدیث خواب گوییم.
✍ در عمارتهای اغنیای بیخبر از فقرا، خبری نیست. خوب است که آن را رها کنیم و به قدم، چو آفتابی به خرابهها بتابیم و همنوعان چشم انتظار دیگری را در شادیهای خود شریک سازیم.
✍ خیلیها هستند که به زبان پیدا و نهان با ما میگویند، که خوش خرامان میروی، ای جان من، بی من مرو....
✍ شادی واقعی این است که بی آنها نرویم. همین است که رحمی کنیم بر خوشهچینی.
✍ در غیر اینصورت، نه از حضور درس خلوت، نتیجهای حاصل خواهیم کرد و نه از نقش نگینی، نه از انبان ثروت و نه از علم الیقینی.
✍ اینها همه دامی است که آدم صفت از روضه رضوان به در آییم. شاید هم تا سالی دیگر، دگرباره، به آبی فلکی دست نگیرد، گر تشنه لب از چشمه حیوان به در آییم!
✍ تا نگاه نوعدوستانه و همدلانه ما، جایگزین نگاه کمبینانه و متبخترانه به همنوعانمان نشود؛ سامانی در احوال ما حاصل نخواهد شد.
🔅"... یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال ِ..."
❤️ سال نو بر همگان مبارک باد.
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: "جولان همچون کویت"
👈 ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی آمریکا، در توییتر نوشت:
✍ به شدت با ترامپ در بخشش بلندیهای جولان از سوریه به اسراییل مخالف هستم. اکنون زمان به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان نیست؛ چراکه هیچ حکومت عربی با اسراییل صلح نخواهد کرد.
✍ همچنین، این تصمیم نقض قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد بود که حاکمیت بر مناطق به واسطه جنگ را رد میکند.
✍ گفته اسراییل در اینکه همه دولتها حق دارند در صلح زندگی کنند را هم نقض میکند.
✍ پیش از آنکه آمریکا از قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت به آسانی عبور کند، نباید فراموش کنیم که آن بر ناروا بودن تصرف سرزمینی با جنگ تاکید دارد.
✍ این مهمترین پایه اصل نظم بینالمللی است و مبنای مخالفت آمریکا با تصرف کویت از سوی صدام و کریمه از سوی پوتین بود.
@javadrooh
👈 ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی آمریکا، در توییتر نوشت:
✍ به شدت با ترامپ در بخشش بلندیهای جولان از سوریه به اسراییل مخالف هستم. اکنون زمان به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان نیست؛ چراکه هیچ حکومت عربی با اسراییل صلح نخواهد کرد.
✍ همچنین، این تصمیم نقض قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد بود که حاکمیت بر مناطق به واسطه جنگ را رد میکند.
✍ گفته اسراییل در اینکه همه دولتها حق دارند در صلح زندگی کنند را هم نقض میکند.
✍ پیش از آنکه آمریکا از قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت به آسانی عبور کند، نباید فراموش کنیم که آن بر ناروا بودن تصرف سرزمینی با جنگ تاکید دارد.
✍ این مهمترین پایه اصل نظم بینالمللی است و مبنای مخالفت آمریکا با تصرف کویت از سوی صدام و کریمه از سوی پوتین بود.
@javadrooh
Telegram
attach📎
💥 خبر: دولت نیوزیلند برای گرامیداشت یاد کشتهشدگان در حمله کرایستچرچ اذان روز جمعه را به صورت زنده پخش کرد. جاسیندا آردرن، نخستوزیر نیوزیلند، همراه با تدابیر شدید امنیتی در مراسم یادبود هفتمین روز قربانیان این حمله در مسجد النور شرکت کرد و خطاب به مسلمانان گفت: "نیوزیلند همراه با شما سوگوار است. ما یکی هستیم".
@javadrooh
@javadrooh
📸 نمای روز: در این روزهای عید، مردم بخشهایی از استانهای گلستان و مازندران گرفتار سیل هستند. یاری درماندگان، تعطیلات بردار نیست...
@javadrooh
@javadrooh