👁🗨 نگاه تحليلگران: "جدال بر سر هیچ"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ مدتی است که در پی آشکار شدن نقش خانم مرجان شیخالاسلام در یک فساد اقتصادی جنجالی رسانهای شکل گرفته است. گروهی او را از اردوگاه اصولگرایان میدانند و دنبال اثبات آن هستند و گروهی نیز او را در زمره اصلاحطلبان قلمداد میکنند.
✍ چه این ادعاها درست باشد و چه نباشد؛ اهمیتی ندارد. چون آنهایی که خطای یک فرد را سعی دارند به پای یک جریان و گروه بنویسند و از آن بهرهبرداری کنند، از قماش همانهایی هستند که نان را به نرخ روز میخورند و از قبیله ریاکاران، که با "آی دزد، آی دزد" رد و راه گم میکنند.
✍ همه اینها برای آن است که با زبان بیزبانی بگویند فساد و اختلاس خطای فرد است؛ کار یک گروه است؛ عملکرد یک حزب است.
✍ اما اینطور نیست. باور کنید که خانم مرجان شیخالاسلام، بابک زنجانی، حسین هدایتی و.... نه اختلاسگر بدنیا آمدهاند و نه نیت اولیه آنها این بوده است.
✍ آنها مقصران اصلی نیستند. مقصر، سیستمی است که فساد تولید میکند. اختلاسگر تربیت میکند. مقصر سیستمی است که بلد نیست اوضاع جامعه را سامان بدهد. بلد نیست روزنههای فساد را مهروموم کند. سیستم نشتی دارد.
✍ قوه قضاییه همه توانش را مصروف مبارزه با افراد کرده است. وظیفه قوه قضاییه دو چیز است:
✍ اول نظارت بر تعادل عملکرد نظام و سیستم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. همه اینها خلاصه میشود در یک چیز و اسم آن عدالت است. توازن است، "برابری در حقوق" است.
✍ وظیفه دوم مقابله با کسانی است که از این حقوق منحرف میشوند. معنای دوم عدالت، "برابری در برخورد" با این انحرافات است.
✍ قوه قضاییه تاکنون در ایجاد سازوکاری که امکان تحقق هدف اول را فراهم کند، ناموفق بوده و اهمیت و اولویت آن را حس نمیکند چون پیشفرض غلطی دارد و آن اینکه هر تخلفی از انحراف از فرد، گروه یا یک جناح ناشی میشود و یا دشمن بیرونی است که رخنه و شکاف و نشتی بوجود میآورد.
✍ به همین علت تمرکز قوه قضاییه تاکنون به انجام وظیفه دوم بوده است؛ یعنی مقابله با معلولها. به همین دلیل موفق نبوده و اگر خود و راهبردها و اصول کاری خود را اصلاح نکند تا ابد هم موفق نخواهد بود.
✍ ما میتوانیم حقایق و واقعیتها را بپذیریم یا کتمان کنیم؛ اما آیا در نتیجه و ثمره و بازخورد آنها تغییری بوجود خواهد آمد؟
✍ اگر تصمیمی برای نجات مملکت از این فلاکت و بنبست وجود دارد، ابتدا باید با فساد مبارزه کرد و برای مبارزه درست با فساد باید ابتدا نشتیهای سیستم و نظام را شناسایی کرد.
✍ پیشنیاز همه اینها دو چیز است: اول اینکه این بازیهای سیاسی "کی بود، کی بود من نبودم" را کنار بگذارند و بپذیرند همه کسانی و گروهها و احزابی که در این ۴۰سال کنشگری کردند به نسبت نقششان مقصرند،حتی مردم.
✍ دوم اینکه قبول کنیم مبارزه با فساد سیاسی نیست، بازی قدرت نیست، کار یک قوه و فرد و جناح نیست. یک اراده جمعی میخواهد، به یک تصمیم سخت نیاز دارد. فرمانده میخواهد، فرماندهای به نام کلیت یک جامعه، و پاسخ به این پرسش که آیا میخواهد از چنگال این غول خودساخته رها شود یا نه.
✍ قطعا اجرای چنین خواستهای هزینه دارد که مهمترین هزینهاش از خودگذشتگی است، تسلیم تام در برابر قانون است، به رسمیت شناختن حق مردم و جامعه است؛ برداشتن تبعیض است.
✍ سیستم اداره جامعه را چند چیز ناکارآمد و مستعد فساد و تباهی کرده است:
✍ اول، فقدان قانون که معنایش این نیست که در حال حاضر قانون نداریم، منظور قانون روی کاغذ نیست، بلکه اجرای نادرست، گزینشی و دلبخواهانه قانون است و بدتر از همه اینها تفسیر به رای قانون است. به گونهای که از دل قانون چیزهایی بیرون میآید که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشود.
✍ دوم: یکی از نتایج اخلال در نظام قانونی گسیختگی در نقشهاست. نه جای دین درست تعریف شده است و نه جای جامعه، مردم، حکومت و دولت. لذا همه به همه جا سرک میکشند و وظیفه هیچکس معین نیست.
✍ سوم: فقدان حاکمیت قانون وگسیختگی نقشها به بیعدالتی و تبعیض منجر شده است. سیستم اجتماعی دچار نقص در سپردن نقشها شده است.
✍ اولین اثر آن، اخلال در ناکارآمدی آموزش و تربیت بروز کرده است. نسلی که طی این چهل سال تربیت شده، نمیتواند موقعیت و نقش واقعی خود در جامعه را هضم کند، سردرگم و رها شده است. تنها خلاقیت، تربیت غیرسیستمی، انگیزههای فردی و... است که منجر به کنشگری آگاهانه بخشی از جامعه، مردم و کنشگران سیاسی-فرهنگی شده است.
✍ چهارم: نهادینه نشدن قانون، گسیختگی نقش، فقدان تربیت و آموزش سیستمی موجب بروز ناهنجاری در همه عرصهها شده است.
✍ نه دولت جایگاه تعریفشدهای دارد، نه روشنفکر، نه اپوزسیون حقوق شناخته و محدوده مشخص دارد و نه رسانه.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ مدتی است که در پی آشکار شدن نقش خانم مرجان شیخالاسلام در یک فساد اقتصادی جنجالی رسانهای شکل گرفته است. گروهی او را از اردوگاه اصولگرایان میدانند و دنبال اثبات آن هستند و گروهی نیز او را در زمره اصلاحطلبان قلمداد میکنند.
✍ چه این ادعاها درست باشد و چه نباشد؛ اهمیتی ندارد. چون آنهایی که خطای یک فرد را سعی دارند به پای یک جریان و گروه بنویسند و از آن بهرهبرداری کنند، از قماش همانهایی هستند که نان را به نرخ روز میخورند و از قبیله ریاکاران، که با "آی دزد، آی دزد" رد و راه گم میکنند.
✍ همه اینها برای آن است که با زبان بیزبانی بگویند فساد و اختلاس خطای فرد است؛ کار یک گروه است؛ عملکرد یک حزب است.
✍ اما اینطور نیست. باور کنید که خانم مرجان شیخالاسلام، بابک زنجانی، حسین هدایتی و.... نه اختلاسگر بدنیا آمدهاند و نه نیت اولیه آنها این بوده است.
✍ آنها مقصران اصلی نیستند. مقصر، سیستمی است که فساد تولید میکند. اختلاسگر تربیت میکند. مقصر سیستمی است که بلد نیست اوضاع جامعه را سامان بدهد. بلد نیست روزنههای فساد را مهروموم کند. سیستم نشتی دارد.
✍ قوه قضاییه همه توانش را مصروف مبارزه با افراد کرده است. وظیفه قوه قضاییه دو چیز است:
✍ اول نظارت بر تعادل عملکرد نظام و سیستم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. همه اینها خلاصه میشود در یک چیز و اسم آن عدالت است. توازن است، "برابری در حقوق" است.
✍ وظیفه دوم مقابله با کسانی است که از این حقوق منحرف میشوند. معنای دوم عدالت، "برابری در برخورد" با این انحرافات است.
✍ قوه قضاییه تاکنون در ایجاد سازوکاری که امکان تحقق هدف اول را فراهم کند، ناموفق بوده و اهمیت و اولویت آن را حس نمیکند چون پیشفرض غلطی دارد و آن اینکه هر تخلفی از انحراف از فرد، گروه یا یک جناح ناشی میشود و یا دشمن بیرونی است که رخنه و شکاف و نشتی بوجود میآورد.
✍ به همین علت تمرکز قوه قضاییه تاکنون به انجام وظیفه دوم بوده است؛ یعنی مقابله با معلولها. به همین دلیل موفق نبوده و اگر خود و راهبردها و اصول کاری خود را اصلاح نکند تا ابد هم موفق نخواهد بود.
✍ ما میتوانیم حقایق و واقعیتها را بپذیریم یا کتمان کنیم؛ اما آیا در نتیجه و ثمره و بازخورد آنها تغییری بوجود خواهد آمد؟
✍ اگر تصمیمی برای نجات مملکت از این فلاکت و بنبست وجود دارد، ابتدا باید با فساد مبارزه کرد و برای مبارزه درست با فساد باید ابتدا نشتیهای سیستم و نظام را شناسایی کرد.
✍ پیشنیاز همه اینها دو چیز است: اول اینکه این بازیهای سیاسی "کی بود، کی بود من نبودم" را کنار بگذارند و بپذیرند همه کسانی و گروهها و احزابی که در این ۴۰سال کنشگری کردند به نسبت نقششان مقصرند،حتی مردم.
✍ دوم اینکه قبول کنیم مبارزه با فساد سیاسی نیست، بازی قدرت نیست، کار یک قوه و فرد و جناح نیست. یک اراده جمعی میخواهد، به یک تصمیم سخت نیاز دارد. فرمانده میخواهد، فرماندهای به نام کلیت یک جامعه، و پاسخ به این پرسش که آیا میخواهد از چنگال این غول خودساخته رها شود یا نه.
✍ قطعا اجرای چنین خواستهای هزینه دارد که مهمترین هزینهاش از خودگذشتگی است، تسلیم تام در برابر قانون است، به رسمیت شناختن حق مردم و جامعه است؛ برداشتن تبعیض است.
✍ سیستم اداره جامعه را چند چیز ناکارآمد و مستعد فساد و تباهی کرده است:
✍ اول، فقدان قانون که معنایش این نیست که در حال حاضر قانون نداریم، منظور قانون روی کاغذ نیست، بلکه اجرای نادرست، گزینشی و دلبخواهانه قانون است و بدتر از همه اینها تفسیر به رای قانون است. به گونهای که از دل قانون چیزهایی بیرون میآید که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشود.
✍ دوم: یکی از نتایج اخلال در نظام قانونی گسیختگی در نقشهاست. نه جای دین درست تعریف شده است و نه جای جامعه، مردم، حکومت و دولت. لذا همه به همه جا سرک میکشند و وظیفه هیچکس معین نیست.
✍ سوم: فقدان حاکمیت قانون وگسیختگی نقشها به بیعدالتی و تبعیض منجر شده است. سیستم اجتماعی دچار نقص در سپردن نقشها شده است.
✍ اولین اثر آن، اخلال در ناکارآمدی آموزش و تربیت بروز کرده است. نسلی که طی این چهل سال تربیت شده، نمیتواند موقعیت و نقش واقعی خود در جامعه را هضم کند، سردرگم و رها شده است. تنها خلاقیت، تربیت غیرسیستمی، انگیزههای فردی و... است که منجر به کنشگری آگاهانه بخشی از جامعه، مردم و کنشگران سیاسی-فرهنگی شده است.
✍ چهارم: نهادینه نشدن قانون، گسیختگی نقش، فقدان تربیت و آموزش سیستمی موجب بروز ناهنجاری در همه عرصهها شده است.
✍ نه دولت جایگاه تعریفشدهای دارد، نه روشنفکر، نه اپوزسیون حقوق شناخته و محدوده مشخص دارد و نه رسانه.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
✍ در این بلبشو دو گروه بیشتر فعال میشوند: اول، کسانی که نان به نرخ روز میخورند و در زمره کسانی هستند که منافعمحورند، خودخواه و خودپسندند. اینها از شکافها و روزنهها و نشتیهای سیستم استفاده میکنند و وقتی استمرار یافت، سیستم را فاسد و متلاشی میکنند.
✍ گروه دوم کسانی هستند که با کلیت جامعه مشکل دارند و رخنهها به آنها برای برآشوبیدن علیه جامعه کمک میکند.
✍ اکنون جامعه با هر سه آسیب درگیر است و قطعا مبارزه با معلولها کمکی به آن نخواهد کرد تا زمانی که نشتیها گرفته و درمان نشوند، امیدی به رستگاری نخواهد بود.
@javadrooh
✍ گروه دوم کسانی هستند که با کلیت جامعه مشکل دارند و رخنهها به آنها برای برآشوبیدن علیه جامعه کمک میکند.
✍ اکنون جامعه با هر سه آسیب درگیر است و قطعا مبارزه با معلولها کمکی به آن نخواهد کرد تا زمانی که نشتیها گرفته و درمان نشوند، امیدی به رستگاری نخواهد بود.
@javadrooh
Forwarded from وراى حد تقرير | سعيد حجاريان
✍️ «بنبست سیاستورزی درونزا؟» | پاسخ #سعید_حجاریان به پرسشهای هفتهنامه صدا | شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷
✅ وضعیت بیثبات نمیتواند ادامه داشته باشد و حاکمیت لاجرم باید به یک سو بغلتد. کسری بودجه و دیگر نشانههای اقتصادی دورنمای روشنی پیش روی ما نمیگذارند. سال آینده، سال تورم است و میدانیم کوپن حلال مسأله نیست. از این جهت گمان دارم، اعتراضها شدیدتر خواهند شد.
✅ حاکمیت باید سیاست منطقهای را اصلاح کند؛ چنانکه میدانیم بنا بود روسیه نیروی هوایی ایران در سوریه باشد اما عمل، ایران به نیروی به زمینی روسیه بدل شد و کنترل اوضاع را به دست گرفت.
✅ نیروهای صلحطلب باید اپوزیسیون سوریه را گردهم بیاورند، قانون اساسی جدید تدوین کنند و بشار اسد همچون هر کشور دموکراتیکی خود را در معرض آراء عمومی قرار دهد و پس از استقرار دولت جدید النهایه همه نیروهای خارجی این کشور را ترک کنند.
✅ سیاست و نیز سیاستگذاری در این شرایط میل به تعلیق شدن دارند و اساسا در تعلیق هستند اما این وضعیت لزوما به میدانداری قدرتهای بیرونی منجر نمیشود.
tinyurl.com/y3jszlyn
📣 کانال «ورای حد تقریر | سعید حجاریان»
@vht2017
✅ وضعیت بیثبات نمیتواند ادامه داشته باشد و حاکمیت لاجرم باید به یک سو بغلتد. کسری بودجه و دیگر نشانههای اقتصادی دورنمای روشنی پیش روی ما نمیگذارند. سال آینده، سال تورم است و میدانیم کوپن حلال مسأله نیست. از این جهت گمان دارم، اعتراضها شدیدتر خواهند شد.
✅ حاکمیت باید سیاست منطقهای را اصلاح کند؛ چنانکه میدانیم بنا بود روسیه نیروی هوایی ایران در سوریه باشد اما عمل، ایران به نیروی به زمینی روسیه بدل شد و کنترل اوضاع را به دست گرفت.
✅ نیروهای صلحطلب باید اپوزیسیون سوریه را گردهم بیاورند، قانون اساسی جدید تدوین کنند و بشار اسد همچون هر کشور دموکراتیکی خود را در معرض آراء عمومی قرار دهد و پس از استقرار دولت جدید النهایه همه نیروهای خارجی این کشور را ترک کنند.
✅ سیاست و نیز سیاستگذاری در این شرایط میل به تعلیق شدن دارند و اساسا در تعلیق هستند اما این وضعیت لزوما به میدانداری قدرتهای بیرونی منجر نمیشود.
tinyurl.com/y3jszlyn
📣 کانال «ورای حد تقریر | سعید حجاریان»
@vht2017
Telegraph
بنبست سیاستورزی درونزا؟
گزاره مفروض هفتهنامه صدا: در آستانه سال 98، بهنظر میرسد هیچ یک از نیروهای سیاسی (اعم از حاکمیت و جریان راست، اصلاحطلبان و براندازان) برنامه روشنی نه در سطح سیاسی (حفظ و کسب قدرت) و نه در سطح سیاستگذاری (اداره کشور) ندارند و تقریبا میتوان مدعی شد هر…
📱 روایتهای مجازی: کنایه توییتری مهدی محمودیان، فعال سیاسی اصلاحطلب، به بیراهه رسانهای در پرونده شرکت بازرگانی پتروشیمی
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: تحرک توییتری در واکنش به اقدامات مدیریت شبکه سه سیما علیه عادل فردوسیپور
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: علی بخشایش (مدیرعامل سابق بانک سرمایه)، پرویز کاظمی (رییس سابق هیات مدیره بانک سرمایه) و محمدرضا توسلی (عضو سابق حقوقی بانک سرمایه) هرکدام به ۲۰سال زندان، ۷۴ضربه شلاق در ملاءعام و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شدند.
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: دستیار ارشد وزارت خارجه ایران با یک مقام دیپلماتیک عربستان در بغداد دیدار کرد.
@javadrooh
@javadrooh
Forwarded from KhatamiMedia
🖋️ سیدمحمد خاتمی با صدور پیامی فاجعه تکان دهنده تروریستی نیوزلند را محکوم کرد
متن کامل این پیام بدین شرح است:
به نام خدا
فاجعه تکان دهنده تروریستی در نیوزلند که به شهادت تعداد زیادی از مسلمانان عزیز و آسیب دیدن عدهای دیگر انجامید، حکایتی است دردآور از آنچه بر بشر امروز می گذرد.
کشتار و خشونت همواره بوده است، ولی با توجه به تحولاتی که در عالم و آدم پدید آمده است، ابعادی گسترده تر، وحشتناکتر و شرم آورتر یافته است و بخصوص اسلام و مسلمانان بیش از دیگران در معرض این آفت بزرگ قرار گرفته اند.
نژادپرستی مدرن که بنیاد بسیاری از سیاست و رفتارهای رایج بخصوص از ناحیه قدرتهای زورگو است دفاع از حقوق بشر را به افسانه ای تبدیل کرده است که عمدتا ابزار دست نژادپرستان است یا دست کم نژادپرستان در جهت منافع نامشروع یا اوهام خود از آن سوءاستفاده می کنند.
کیپلینگ از سردمداران تفکر استکباری و استعماری می گفت: شرق شرق است و غرب غرب و ایندو هیچگاه به هم نمی رسند و این در واقع رویه سیاسی و پیدای تمدنی بود که امروز عالم و آدم را تحت استیلای خود در آورده است. ولی از یاد نبریم که در همان زمان نیز "گوته" شاعر و اندیشمند بزرگ غربی که نماینده رویه دیگر این تمدن بود به اقتدا به حافظ بزرگ و الهام از قرآن کریم سرود که: شرق ازآن خدا و غرب ازآن خداست و در واقع لزوم پیوستگی و لااقل گفتگوی شرق و غرب (بخصوص اسلام و غرب) را گوشزد می کرد چرا که زندگی را برای همه زیبا و صلح آمیز می خواست. همانکه در روزگار ما به نام گفت و گوی تمدنها و فرهنگ ها مطرح شد و علیرغم استقبال شگفت انگیز اصحاب فکر و فرهنگ از آن، جنگ افروزان و خشونت طلبان آن را بر نتابیدند.
آنچه در نیوزلند رخ داد، نمونه رسوایی از واقعیت تلخی است که امروز درد بشر را افزون کرده است و با کمال تأسف اسلام عزیز در این میانه از دو سو مورد تهاجم و هتک حرمت است: از سوی واپسگرایان کج اندیش که به نام اسلام خشونت می کنند و خشونت گرایانی خودخواه که اسلام آزادی، اسلام رهایی بخش و اسلام انسان را مانع دستیابی به منافع نامشروع خود می دانند.
مصیبت دردناک ناشی از حادثه تروریستی نیوزلند برای همه آنان که انسان و آزادی و برخورداری و حرمت همگان را پاس می دارند، بخصوص مسلمانان بس دردناک بود.
سیدمحمد خاتمی
۲۳ اسفند ۱۳۹۷
🇮🇷 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید
رسانه شمایید 📱
🌐 @khatamimedia
متن کامل این پیام بدین شرح است:
به نام خدا
فاجعه تکان دهنده تروریستی در نیوزلند که به شهادت تعداد زیادی از مسلمانان عزیز و آسیب دیدن عدهای دیگر انجامید، حکایتی است دردآور از آنچه بر بشر امروز می گذرد.
کشتار و خشونت همواره بوده است، ولی با توجه به تحولاتی که در عالم و آدم پدید آمده است، ابعادی گسترده تر، وحشتناکتر و شرم آورتر یافته است و بخصوص اسلام و مسلمانان بیش از دیگران در معرض این آفت بزرگ قرار گرفته اند.
نژادپرستی مدرن که بنیاد بسیاری از سیاست و رفتارهای رایج بخصوص از ناحیه قدرتهای زورگو است دفاع از حقوق بشر را به افسانه ای تبدیل کرده است که عمدتا ابزار دست نژادپرستان است یا دست کم نژادپرستان در جهت منافع نامشروع یا اوهام خود از آن سوءاستفاده می کنند.
کیپلینگ از سردمداران تفکر استکباری و استعماری می گفت: شرق شرق است و غرب غرب و ایندو هیچگاه به هم نمی رسند و این در واقع رویه سیاسی و پیدای تمدنی بود که امروز عالم و آدم را تحت استیلای خود در آورده است. ولی از یاد نبریم که در همان زمان نیز "گوته" شاعر و اندیشمند بزرگ غربی که نماینده رویه دیگر این تمدن بود به اقتدا به حافظ بزرگ و الهام از قرآن کریم سرود که: شرق ازآن خدا و غرب ازآن خداست و در واقع لزوم پیوستگی و لااقل گفتگوی شرق و غرب (بخصوص اسلام و غرب) را گوشزد می کرد چرا که زندگی را برای همه زیبا و صلح آمیز می خواست. همانکه در روزگار ما به نام گفت و گوی تمدنها و فرهنگ ها مطرح شد و علیرغم استقبال شگفت انگیز اصحاب فکر و فرهنگ از آن، جنگ افروزان و خشونت طلبان آن را بر نتابیدند.
آنچه در نیوزلند رخ داد، نمونه رسوایی از واقعیت تلخی است که امروز درد بشر را افزون کرده است و با کمال تأسف اسلام عزیز در این میانه از دو سو مورد تهاجم و هتک حرمت است: از سوی واپسگرایان کج اندیش که به نام اسلام خشونت می کنند و خشونت گرایانی خودخواه که اسلام آزادی، اسلام رهایی بخش و اسلام انسان را مانع دستیابی به منافع نامشروع خود می دانند.
مصیبت دردناک ناشی از حادثه تروریستی نیوزلند برای همه آنان که انسان و آزادی و برخورداری و حرمت همگان را پاس می دارند، بخصوص مسلمانان بس دردناک بود.
سیدمحمد خاتمی
۲۳ اسفند ۱۳۹۷
🇮🇷 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید
رسانه شمایید 📱
🌐 @khatamimedia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: کلیپ طنزآمیز درباره تعطیلی برنامه نود عادل فردوسیپور
@javadrooh
@javadrooh
🎥 ویدئوی تاریخ: افشاگری محسن صفاییفراهانی علیه دولت احمدینژاد در برنامه نود| یاران دیروز احمدینژاد و مدیران امروز صداوسیما، عادل فردوسیپور را اخراج کردند...
@javadrooh
https://youtu.be/doLczRww5dc
@javadrooh
https://youtu.be/doLczRww5dc
YouTube
صفایی فراهانی در برنامه نود/ 01از14
این برنامه نود در دی ماه 86 پخش شد.در این برنامه بخشی از واقعیت های پشت پرده ورزش و سیاست ایران از زبان صفایی فراهانی بیان می شود.
👤 چهره روز: "فرزندم را با پست و مقام عوض نخواهم کرد"
👈 عادل فردوسیپور درباره سرنوشت خود و برنامه نود گفت:
🔹به دستور مدیر شبکه سه، برنامه نود امشب نمیشود.
🔹برنامه امشب نود به آیتمهای نوروزی و گلچین اتفاقات سال اختصاص داشت، تیم برنامهساز و من در چند روز گذشته مشغول تهیه آیتمها بودیم؛ اما امروز به دستور مدیر شبکه سه برنامه نود از جدول پخش برنامههای شبکه خارج شد.
🔹در شرایطی که تنها چند روز از انتخاب برنامه نود بعنوان بهترین برنامه سازمان صداوسیما از نگاه مردم و بهترین برنامه ترکیبی از نگاه داوران میگذرد، از پخش برنامه ممانعت به عمل آمد.
🔹برنامه نود فرزند من است و حاصل زحمات طاقتفرسا و شبانهروزی صدها نفر که خالصانه برای رسیدنش به جایگاه امروز تلاش کردهاند؛ ممکن نیست آدم فرزندش را با پست و مقام معاوضه کند.
@javadrooh
👈 عادل فردوسیپور درباره سرنوشت خود و برنامه نود گفت:
🔹به دستور مدیر شبکه سه، برنامه نود امشب نمیشود.
🔹برنامه امشب نود به آیتمهای نوروزی و گلچین اتفاقات سال اختصاص داشت، تیم برنامهساز و من در چند روز گذشته مشغول تهیه آیتمها بودیم؛ اما امروز به دستور مدیر شبکه سه برنامه نود از جدول پخش برنامههای شبکه خارج شد.
🔹در شرایطی که تنها چند روز از انتخاب برنامه نود بعنوان بهترین برنامه سازمان صداوسیما از نگاه مردم و بهترین برنامه ترکیبی از نگاه داوران میگذرد، از پخش برنامه ممانعت به عمل آمد.
🔹برنامه نود فرزند من است و حاصل زحمات طاقتفرسا و شبانهروزی صدها نفر که خالصانه برای رسیدنش به جایگاه امروز تلاش کردهاند؛ ممکن نیست آدم فرزندش را با پست و مقام معاوضه کند.
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: واکنش اینستاگرام هواداران عادل فردوسیپور به تعطیلی برنامه امشب نود
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "افسوسی که میماند..."
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ عادل فردوسیپور را همه میشناسند. نیاز به معرفی یا حمایت ندارد. چون او متعلق به یک فرهنگی است که این سالها کمبودش در همه عرصهها احساس شده است.
✍ فرهنگی که متعلق به ما ایرانیهاست و چه حیف که مدیران کمتحمل رسانه ملی آخرین میخها را بر تابوت آن زدند و اگر همچنان نظارهگر باشیم، بعدا مثل خیلی از مولفههای فرهنگی که فقط نام و نشانی از آن مانده است، باید افسوس بخوریم.
✍ ممکن است کارشناسان ورزش به شیوه کار و فرازونشیبهای عادل فردوسیپور نقد داشته باشند، ممکن است گروهی از ورزشدوستان سلایق ورزشی او را نپسندند و در زمره موافقان و حامیان او نباشند؛ اما نمیتوان کسی را سراغ داشت که از صراحت، پاکدستی، شجاعت و جسارت عادل فردوسیپور بتواند ایراد بگیرد.
✍ فردوسیپور فرزند خلف فرهنگ اجتماعی روراستی و صداقت بود. کسی که از همان ابتدا بنایش بر درستکرداری، صراحت و صداقت بود و از رسانه نه نردبانی برای رسیدن به ثروت استفاده کرد و نه شیفته قدرت بود.
✍ به آنچه درست تشخیص میداد، پایبند بود. بهراحتی وقتی اشتباهی مرتکب میشد، جسارت عذرخواهی داشت.
✍ راز ورمز موفقیت فردوسیپور در همینها بود. گمشدهای که امروز کمبودش در همه عرصهها به چشم میآید.
✍ برنامه نود تلفیق علم، هنر، تخصص، صداقت، جسارت و نوآوری بود. به همین دلیل، این برنامه هم در عرصه ملی و هم عرصه بینالمللی توفیق یافت که همگان را با خود همراه کند، نقد را از پستوی رسانه بیرون بکشد و عمومی سازد.
✍ حال چه استدلالی میتواند یک برنامه موفق را چنین زمینگیر کند. ما مردم اگر بخواهیم به خودمان کمک کنیم، باید از مولفههای فرهنگیمان حمایت کنیم و بیتفاوت نباشیم.
✍ قطعا فردوسیپور توان این را دارد که راهی را که گشوده، در اشکالی بهتر و فراختر ادامه دهد. اما وای بر رسانهای که این چنین تیشه به ریشه خود میزند.
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ عادل فردوسیپور را همه میشناسند. نیاز به معرفی یا حمایت ندارد. چون او متعلق به یک فرهنگی است که این سالها کمبودش در همه عرصهها احساس شده است.
✍ فرهنگی که متعلق به ما ایرانیهاست و چه حیف که مدیران کمتحمل رسانه ملی آخرین میخها را بر تابوت آن زدند و اگر همچنان نظارهگر باشیم، بعدا مثل خیلی از مولفههای فرهنگی که فقط نام و نشانی از آن مانده است، باید افسوس بخوریم.
✍ ممکن است کارشناسان ورزش به شیوه کار و فرازونشیبهای عادل فردوسیپور نقد داشته باشند، ممکن است گروهی از ورزشدوستان سلایق ورزشی او را نپسندند و در زمره موافقان و حامیان او نباشند؛ اما نمیتوان کسی را سراغ داشت که از صراحت، پاکدستی، شجاعت و جسارت عادل فردوسیپور بتواند ایراد بگیرد.
✍ فردوسیپور فرزند خلف فرهنگ اجتماعی روراستی و صداقت بود. کسی که از همان ابتدا بنایش بر درستکرداری، صراحت و صداقت بود و از رسانه نه نردبانی برای رسیدن به ثروت استفاده کرد و نه شیفته قدرت بود.
✍ به آنچه درست تشخیص میداد، پایبند بود. بهراحتی وقتی اشتباهی مرتکب میشد، جسارت عذرخواهی داشت.
✍ راز ورمز موفقیت فردوسیپور در همینها بود. گمشدهای که امروز کمبودش در همه عرصهها به چشم میآید.
✍ برنامه نود تلفیق علم، هنر، تخصص، صداقت، جسارت و نوآوری بود. به همین دلیل، این برنامه هم در عرصه ملی و هم عرصه بینالمللی توفیق یافت که همگان را با خود همراه کند، نقد را از پستوی رسانه بیرون بکشد و عمومی سازد.
✍ حال چه استدلالی میتواند یک برنامه موفق را چنین زمینگیر کند. ما مردم اگر بخواهیم به خودمان کمک کنیم، باید از مولفههای فرهنگیمان حمایت کنیم و بیتفاوت نباشیم.
✍ قطعا فردوسیپور توان این را دارد که راهی را که گشوده، در اشکالی بهتر و فراختر ادامه دهد. اما وای بر رسانهای که این چنین تیشه به ریشه خود میزند.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: "تو فرزند رسانه نیستی!"| دلنوشت اینستاگرامی احسان کرمی، بازیگر و مجری سابق تلویزیون، برای عادل فردوسیپور
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: واکنش توییتری فاطمه سعیدی، سخنگوی فراکسیون امید مجلس، به حذف برنامه نود
@javadrooh
@javadrooh
📜 نگاه اهل فرهنگ: "عبور از ایران نفتزده"
👈 دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده نامدار ایرانی و استاد ادبیات فارسی، در یادداشتی برای روزنامه "ایران" نوشت:
✍ ایران در وضع پرتلاطمی قرار دارد. اختلال فرهنگی و زوال اخلاقی ایجاد شده و چون تکیهگاه فرهنگی از دست رفته مشکلات زیاد شده است.
✍ در جای دیگری گفته بودم که ایران سزاوار آن است که خوشبخت باشد و برای آنکه خوشبخت باشد؛ باید هم به خود وفادار باشد و هم به استیلای علم بر جهان ایمان بیاورد و در آموختن آنچه نمیداند غفلت نورزد.
✍ ایران باید به جای نفت به نیروی انسانی و استعداد جوانان تکیه کند. افزایش جمعیت مشکلاتی به وجود آورده و جوانان ما سرگردان هستند.
✍ بیکاری و بحران آب از مشکلات است. جوانان کتاب نمیخوانند. تیراژ کتاب روزبهروز کمتر میشود و من نگران میشوم وقتی این اخبار را میشنوم.
✍ در شهری مثل تهران که قدیم هوای خوشی داشت، نفسکشیدن مشکل شده است. اگر کارها با عقل و منطق پیش میرفت، اینگونه نمیشد. افراط و تفریط پایه مشکلات ایران بوده و بیفردایی مشکل بزرگی است.
✍ سالها قبل در گفتوگویی (ارمغان فرنگ) توضیح داده بودم ایران یک راه میانه دارد که خارج از افراط باشد. دنیای امروز مقدار زیادی افراطیمآب است یا چپگراست یا راستگرا یا فرقهگرا.
✍ ایران از این خط باید بیرون بیاید. باید یک راه میانه در پیش بگیرد؛ با توجه به فرهنگ گذشته خودش که یک فرهنگ انسانی است؛ با توجه به موقعیت جغرافیاییاش که در یک نقطه حساسی قرار گرفته است و با توجه به وضعیت اقتصادیاش که به یک کشور نفتفروش تبدیل شده است.
✍ ولی باید این لقب از این کشور گرفته شود که مسأله نفت میتواند مسأله فرعی هر کشوری باشد که دارای اینگونه منابع است. یکی طلا دارد؛ یکی الماس دارد؛یکی نفت دارد و منابع دیگر ولی ایران یک جامعیتی دارد که کمتر کشوری دارد. بنابراین، مایه تأسف است اگر ایران بهعنوان یک کشور نفتفروش شناخته شود.
✍ وضعیت تبلیغیما به نوعی است که این جنبه فزونی گرفته بر جنبههای دیگر و هر جا اسم ایران میآید یک نوع رشته ارتباطی بین ایران و نفت برقرار میشود.
✍ ما باید از این وضع بیرون بیاییم و یک اقتصاد متعادل مبتنی بر تولید و مبتنی بر کارکرد فکری و عملی مردم ایجاد شود که اقتصادی سالم داشته باشیم نه اقتصاد گراینده به یک منبعی که در زیرزمین است و آن هم تمامشدنی است.
✍ هیچ کشور نفتزدهای نمیتواند به این صورت راه درست و اقتصاد سالمی را در پیش بگیرد.
✍ کشوری مثل نروژ که نفت دارد یا کشوری مثل انگلستان، توانستهاند بر اقتصاد نفتی فائق بشوند و استعداد مردمشان را به کار اندازند و اتکاهای دیگری هم داشته باشند.
✍ راه ایران برای پیشرفت واقعی باز است. باید هدفی را شاخص قرار دهد و با اتکا به فرهنگ انسانیاش و با اتکا به سلامت نفس حرکت کند که لازمهاش این نیست که با دیگران بگومگو داشته باشیم، بلکه لازمهاش این است که نه به کسی باج بدهیم و نه از کسی باج بخواهیم. ایران کشور شاخص منطقه خاورمیانه است.
@javadrooh
👈 دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده نامدار ایرانی و استاد ادبیات فارسی، در یادداشتی برای روزنامه "ایران" نوشت:
✍ ایران در وضع پرتلاطمی قرار دارد. اختلال فرهنگی و زوال اخلاقی ایجاد شده و چون تکیهگاه فرهنگی از دست رفته مشکلات زیاد شده است.
✍ در جای دیگری گفته بودم که ایران سزاوار آن است که خوشبخت باشد و برای آنکه خوشبخت باشد؛ باید هم به خود وفادار باشد و هم به استیلای علم بر جهان ایمان بیاورد و در آموختن آنچه نمیداند غفلت نورزد.
✍ ایران باید به جای نفت به نیروی انسانی و استعداد جوانان تکیه کند. افزایش جمعیت مشکلاتی به وجود آورده و جوانان ما سرگردان هستند.
✍ بیکاری و بحران آب از مشکلات است. جوانان کتاب نمیخوانند. تیراژ کتاب روزبهروز کمتر میشود و من نگران میشوم وقتی این اخبار را میشنوم.
✍ در شهری مثل تهران که قدیم هوای خوشی داشت، نفسکشیدن مشکل شده است. اگر کارها با عقل و منطق پیش میرفت، اینگونه نمیشد. افراط و تفریط پایه مشکلات ایران بوده و بیفردایی مشکل بزرگی است.
✍ سالها قبل در گفتوگویی (ارمغان فرنگ) توضیح داده بودم ایران یک راه میانه دارد که خارج از افراط باشد. دنیای امروز مقدار زیادی افراطیمآب است یا چپگراست یا راستگرا یا فرقهگرا.
✍ ایران از این خط باید بیرون بیاید. باید یک راه میانه در پیش بگیرد؛ با توجه به فرهنگ گذشته خودش که یک فرهنگ انسانی است؛ با توجه به موقعیت جغرافیاییاش که در یک نقطه حساسی قرار گرفته است و با توجه به وضعیت اقتصادیاش که به یک کشور نفتفروش تبدیل شده است.
✍ ولی باید این لقب از این کشور گرفته شود که مسأله نفت میتواند مسأله فرعی هر کشوری باشد که دارای اینگونه منابع است. یکی طلا دارد؛ یکی الماس دارد؛یکی نفت دارد و منابع دیگر ولی ایران یک جامعیتی دارد که کمتر کشوری دارد. بنابراین، مایه تأسف است اگر ایران بهعنوان یک کشور نفتفروش شناخته شود.
✍ وضعیت تبلیغیما به نوعی است که این جنبه فزونی گرفته بر جنبههای دیگر و هر جا اسم ایران میآید یک نوع رشته ارتباطی بین ایران و نفت برقرار میشود.
✍ ما باید از این وضع بیرون بیاییم و یک اقتصاد متعادل مبتنی بر تولید و مبتنی بر کارکرد فکری و عملی مردم ایجاد شود که اقتصادی سالم داشته باشیم نه اقتصاد گراینده به یک منبعی که در زیرزمین است و آن هم تمامشدنی است.
✍ هیچ کشور نفتزدهای نمیتواند به این صورت راه درست و اقتصاد سالمی را در پیش بگیرد.
✍ کشوری مثل نروژ که نفت دارد یا کشوری مثل انگلستان، توانستهاند بر اقتصاد نفتی فائق بشوند و استعداد مردمشان را به کار اندازند و اتکاهای دیگری هم داشته باشند.
✍ راه ایران برای پیشرفت واقعی باز است. باید هدفی را شاخص قرار دهد و با اتکا به فرهنگ انسانیاش و با اتکا به سلامت نفس حرکت کند که لازمهاش این نیست که با دیگران بگومگو داشته باشیم، بلکه لازمهاش این است که نه به کسی باج بدهیم و نه از کسی باج بخواهیم. ایران کشور شاخص منطقه خاورمیانه است.
@javadrooh
Telegram
attach📎
Forwarded from جوانان اصلاح طلب مراغه
💢 فرماندار شهرستان مراغه طی حکمی مسئول انصار حزب الله این شهرستان را بعنوان مشاور خود منصوب کرد
@javanan_eslahtalab_maraghe
@javanan_eslahtalab_maraghe
📱 روایتهای مجازی: گزارش اینستاگرامی برنامه نود از پروسه چندماهه حذف عادل فردوسیپور
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: توصیف توییتری یک کاربر از موقعیت عادل فردوسیپور در صداوسیما!
@javadrooh
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "تو فرزند ملت بمان"
👈 مجید سیف، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ تاریخ ما نمونههایی هم دارد که نخواستند انقلابی باشند، نخواستند در مقابل حاکمان بایستند، خون دلها خوردند تا در میانهراه باریک چاپلوسی یا گستاخی، راه سومی بیافرینند.
✍ اهل جنجال و شعار دادن نبودند؛ اما روشهایی ابداع کردند که خلاف آمد عادت بود و از این راه جاودان شدند: امیرکبیر، میرزا حسین خان سپهسالار، فروغی، داور، قوام السلطنه، عالیخانی، بازرگان، صفاییفراهانی و حتی تیمورتاش.
✍ نکته غریب اما، سرنوشت مشترکشان است: رانده شدن از بارگاه قدرت.
✍ ملوک در این وادی در همه اعصار با اینان نیز همان رفتاری داشتهاند که با مخالفان انقلابیشان و هرچه اینان اصرار ورزیدهاند که فرزندان همان سیستماند، ملوک نپذیرفتهاند.
✍ که ملوک نخواستند پدر باشند و ملت، فرزندشان. بنده میخواستند و هر که بندهتر، مقربتر.
✍ و امروز قرعه فال به نام عادل فردوسیپور افتاده است. عادل همانطور که خط قرمزهایی برای خود داشت، سعی کرد به خطوط قرمز صداوسیما هم نزدیک نشود یا اگر نزدیک میشد، سریع برمیگشت.
✍ پیشتر نوشته بودم که او هیچگاه به موضوع مهم حقپخش تلویزیونی ورود نکرد. این خط قرمز صداوسیما را رد نکرد.
✍ یا خودش هم نمیدانست یا نخواست که بینندگانش رابطه فساد و حقپخش را بدانند، که فوتبالی که حقپخشش پابرجاست به سرمایه بادآورده هدایتیها و انصاریها و زنوزیها نیازی ندارد و رگ فسادش میخشکد.
✍ اما بودنش در این زمانه غنیمتی بود. هنوز هم میتوانست صدای بخشی از مردم در رسانه به اصطلاح ملی باشد. میتوانست چراغ راهی برای تلویزیون باشد تا از این حلقه بسته به در آید.
✍ اما چه سود که در این تاریخ پرجفا، خود آن پدیدهها از دورهای خط قرمز سیستم میشوند؛ چرا که سیستم تاب محبوبیتشان را ندارد و آنها را به کناری مینهد. و این قصهای پرتکرار است.
✍ درعینحال ملت، آغوشش باز است و امثال عادل میتوانند فرزند ملت بمانند. تا شاید در زمانی دیگر به سرمایهای اجتماعی تبدیل شوند و نقشهای ماندگار دیگری خلق کنند.
@javadrooh
👈 مجید سیف، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ تاریخ ما نمونههایی هم دارد که نخواستند انقلابی باشند، نخواستند در مقابل حاکمان بایستند، خون دلها خوردند تا در میانهراه باریک چاپلوسی یا گستاخی، راه سومی بیافرینند.
✍ اهل جنجال و شعار دادن نبودند؛ اما روشهایی ابداع کردند که خلاف آمد عادت بود و از این راه جاودان شدند: امیرکبیر، میرزا حسین خان سپهسالار، فروغی، داور، قوام السلطنه، عالیخانی، بازرگان، صفاییفراهانی و حتی تیمورتاش.
✍ نکته غریب اما، سرنوشت مشترکشان است: رانده شدن از بارگاه قدرت.
✍ ملوک در این وادی در همه اعصار با اینان نیز همان رفتاری داشتهاند که با مخالفان انقلابیشان و هرچه اینان اصرار ورزیدهاند که فرزندان همان سیستماند، ملوک نپذیرفتهاند.
✍ که ملوک نخواستند پدر باشند و ملت، فرزندشان. بنده میخواستند و هر که بندهتر، مقربتر.
✍ و امروز قرعه فال به نام عادل فردوسیپور افتاده است. عادل همانطور که خط قرمزهایی برای خود داشت، سعی کرد به خطوط قرمز صداوسیما هم نزدیک نشود یا اگر نزدیک میشد، سریع برمیگشت.
✍ پیشتر نوشته بودم که او هیچگاه به موضوع مهم حقپخش تلویزیونی ورود نکرد. این خط قرمز صداوسیما را رد نکرد.
✍ یا خودش هم نمیدانست یا نخواست که بینندگانش رابطه فساد و حقپخش را بدانند، که فوتبالی که حقپخشش پابرجاست به سرمایه بادآورده هدایتیها و انصاریها و زنوزیها نیازی ندارد و رگ فسادش میخشکد.
✍ اما بودنش در این زمانه غنیمتی بود. هنوز هم میتوانست صدای بخشی از مردم در رسانه به اصطلاح ملی باشد. میتوانست چراغ راهی برای تلویزیون باشد تا از این حلقه بسته به در آید.
✍ اما چه سود که در این تاریخ پرجفا، خود آن پدیدهها از دورهای خط قرمز سیستم میشوند؛ چرا که سیستم تاب محبوبیتشان را ندارد و آنها را به کناری مینهد. و این قصهای پرتکرار است.
✍ درعینحال ملت، آغوشش باز است و امثال عادل میتوانند فرزند ملت بمانند. تا شاید در زمانی دیگر به سرمایهای اجتماعی تبدیل شوند و نقشهای ماندگار دیگری خلق کنند.
@javadrooh