رویای ایرانی - جوادی یگانه
1.11K subscribers
182 photos
54 videos
26 files
252 links
نوشته‌های محمدرضا جوادی یگانه
Download Telegram
‏مردم تهران، همان مردمی هستند که علیرغم بمباران شدید هر روزه، تهدید ترامپ، و فراخوان رضا پهلوی و اینتل، پای ایران ایستادند و «هیچ» اعتراضی علیه نظام در جنگ دوازده‌روزه مشاهده نشد.

‏بیش از اینها می‌شد و می‌شود به مردم اعتماد کرد و از جمعیت زیاد مردم هم نگران نبود. مردم عاقلند.
👍24
Forwarded from هم‌میهن
جامعه ایران مستعد به‌هم‌ریختگی است نه انقلاب

گفت‌وگو با امیرحسین جلالی درباره پیامدهای بلاتکلیفی و حس تعلیق اجتماعی

🖌
فرزاد نعمتی | خبرنگار گروه فرهنگ

🔹اگر بپذیریم که ما جامعه‌ای موقتی و دقیقه نودی هستیم، آینده‌نگری نداریم و یاد گرفته‌ایم که در موقت‌بودن زندگی کنیم، باز درنهایت باید گفت روندی که در چندسال گذشته آغاز شده، تفاوتی با موقت‌بودن جوهر تاریخی ما دارد و آن حس تعلیق است. الان اما اگر بخواهیم قراری بگذاریم، باید به این فکر کنیم که اصلاً یک‌هفته دیگر امکانی برای برگزاری آن مقدور خواهد بود یا نه؟ این با موقت‌بودن خیلی فرق دارد. چندین‌سال است کارهای علمی لااقل در رشته خود من، رکودی کاملاً معنی‌دار دارد و یکی از دلایلش این است که افراد نمی‌دانند شش‌ماه دیگر کجا خواهند ایستاد؟

🔹این‌که یک‌مرتبه و بدین شیوه گسترده به کشور حمله شود، خیلی دور از انتظار بود. گویا جامعه در باور امنی خوابیده بود. اتفاقاً از این حیث نوعی تبانی بین شهروندان با هر گرایش فکری و سیاسی و حکمرانان رخ داده بود. یعنی حکمرانان و شهروندانی که تصور می‌شد فاصله‌شان روزبه‌روز بیشتر می‌شود، در این مورد به‌صورت ناخودآگاه با هم تبانی کرده بودند که جنگی می‌شود و چیزی نمی‌شود.

🔹سرداران سپاه و دانشمندان هسته‌ای را ایران اینترنشنال ترور نکرد. البته کسی ممکن است توجیه کند که فریب‌خورده‌های اینترنشنال دست به چنین کارهایی زدند. این تحلیل‌های ساده‌انگارانه من را یاد افسانه‌ «خنجر از پشت» می‌اندازد که برای شکست آلمان در جنگ جهانی اول تراشیدند و یکی از دلایلی شد که آلمانی‌ها جنگ جهانی دیگری راه بیاندازند. گفته می‌شد در جنگ اول، عده‌ای خیانتکار باعث شکست شدند، وگرنه بقیه چیزها روبه‌راه بود. اینجا هم برخی می‌خواهند پدیده‌ اینترنشنال را با روایت «نوکران فریب‌خورده‌ وطن‌فروش خوش‌خدمت به دشمن» توضیح بدهند. این توضیح قانع‌کننده نیست. رسانه‌ای که بخواهد تاثیرگذار باشد، با چهارنفر نوکر اسرائیل و غرب، نمی‌تواند رسانه بشود. پشت این رسانه‌ها حتماً طراحی و برنامه‌ریزی وجود دارد.

🔹در همین پدیده‌ بازخوانی مداحانه‌ «ای ایران» و «ایران ای سرای امید»، می‌بینیم وقتی از «ایران» سخن می‌گویند تا رضایت مردم را جلب کنند، می‌گویند «ایران حسین». البته «حسین» برای ما ایرانیان هویتی بوده، اما احتمالاً حسین من با حسین صداوسیما متفاوت است. بنابراین متاسفانه ایده‌ انسجام‌بخش مرکزی «وطن» دستمایه‌ بدسلیقگی شد و از آن برای رفتن در باد انکار و خودفریبی سوءاستفاده شد.

🔹جامعه وحشت‌زده و تحقیرشده بود و هست. این مسئله خود را در تعلیق و انفعال نشان می‌دهد. روی دیگر سکه ترس و انفعال هم رجزخوانی و فرافکنی است. صنعتگر ما می‌رود در تعلیق، اما دولتمرد که باید کاستی‌ها را ببیند و براساس واقعیت عمل کند، می‌رود سراغ روایت‌سازی و متاسفانه گاهی خودشان هم این رجزها را باور می‌کنند.

🔹جامعه‌ای که آینده برایش در تعلیق است، به‌جای رویابافی مجبور می‌شود آرزو کند که گرفتار کابوس نشود. چنین جامعه‌ای راکد می‌شود و انگیزه اصلی به‌جای رشد و پیشرفت، می‌شود بقا. در چنین وضعیتی، خشونت افزایش می‌یابد؛ چه در یک رانندگی ساده، چه در شکل قتل و خودکشی.

🔹کسی که کرخت می‌شود، مدتی واکنشی نشان نمی‌دهد ولی بعد یک‌مرتبه همه چیز را ویران می‌کند. بنابراین اگر کسی فکر می‌کند که جامعه واکنش نشان نداد و نخواهد داد، باید بداند که جامعه ممکن است به واکنشی شورشی و چیزی فراتر از انقلاب برسد. من فکر می‌کنم جامعه ظرفیت انقلابی به‌معنای سازنده‌ترش را ندارد. انقلاب پدیده‌ای سیاسی است که کسی آن را به راه نمی‌اندازد، بلکه انقلاب رخ می‌دهد ولی متاسفم بگویم که جامعه ظرفیت شورشی‌شدن دارد.

🔹وقتی اعتماد بین‌فردی به ۸ درصد رسیده، یعنی افراد نمی‌دانند که می‌توانند به هم اعتماد کنند یا نه؟ در چنین وضعیتی، کنش معنی‌دار جمعی هم رخ نمی‌دهد. شورش اما نیازمند کنش جمعی معنادار نیست. در شورش، هر کسی مشغول به کار خودش است. هرکسی دنبال ویرانگری شخصی خودش است. ازاین‌نظر وضعیت فعلی لزوماً کرختی مردم نیست، بیشتر کرختی کسانی (مسئولانی) است که باید بیدار باشند و این شرایط را ببینند اما انگار خود را به خواب زده‌اند.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍5
Forwarded from دل مشغولی‌های حسین‌ خِزلی‌ (حسین خِزلی)
از لینکدین خانم نفیسه #مرشدزاده:

Nafise Morshedzade

CEO and Founder at Atraf Publication


استخدام دست‌فروش خیابانی به عنوان جاسوس، شگرد نخ‌نمای سینمایی است که از فرط تکرار، مضحکه شده. اما دست‌فروش کنار خیابانی نزدیک بیمارستان مفید، خبرچین یک آدم باهوش خیر بود.

زنی با لباس بلوچ‌ داشت از سیب‌های ریزتر و لک‌دار نایلونش را پر می‌کرد. معلوم بود بچه‌اش بیمارستان مفید بستری است چون همزمان داشت به یکی پای تلفن می‌گفت عمل دو روز دیگر است.
من نفر بعدی بودم صبر کردم حساب کند.

دست‌فروش سیب‌ها را حساب نکرد. گفت برین خانم مهمان هستید. حتی سرش را هم بلند نکرد. زن شرمنده تشکر کرد.

دستفروش گفت نه. به حساب من نیست. یکی پول داده.
زن خوشحال و دلگرم دور شد.

گفتم چیه ماجرا آقا. گفت یه خیری پول داده به من که هر کی از این فامیل‌های بچه‌های بستری در بیمارستان آمد و خودت تشخیص دادی که براش خوب است. میوه‌ها و بقیه چیزها را حساب نکن.

خیار و موزها را که می‌آوردم خانه، به بانی باهوش فکر می‌کردم. به طراحی استراتژی‌ برای رسیدن به نیازمند واقعی. به کار ساده ولی دلگرم‌کننده. پر از لطف و غافلگیری.

زندگی برای بعضی‌ها امکان خلق زیبایی است.

پی‌نوشت:
عکس واقعی است ولی گفتم چهره‌شان مشخص نباشد.

@hkhezli
👍14
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏واقعیت جهان همین ویدیو است: حقوق بشر یعنی حقوق بشر غربی. از نظرشان، ساکن جنوب جهانی، نه فقط اهالی غزه یا پانصد هزار کودک عراقی، حیوانات انسان‌نمایی هستند که زمانی در قفس نگهداری می‌شدند و اکنون برایشان دیگرخواری تجویز می‌شود. در این جهان چاره‌ای نیست جز قدرت، قدرت متکی بر مردم.
👍7
‏این حجم از شادی بر عدم موفقیت رقیب سیاسی در غلبه بر تحریم‌ها، و بی‌توجهی مطلق به شدت نگرانی اقتصادی‌ مردم،
‏در میانه یک فرسایش تمدنی را

‏تنها می‌توان با از دست رفتن حسگرهای کلان شناسایی خطر تحلیل کرد.
‏مقایسه کنید این تفاخرها را با احساس بی‌آیندگی و کرختی ناشی از استیصال در مردم.
👍22👎5
Forwarded from ایسنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥جوادی‌یگانه: جامعه تحمل دشواری اجتماعی بعدی را ندارد

رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با ایسنا:

🔹«ایتایی‌ها» در زمان جنگ می‌گفتند چرا دنبال صلح و مذاکره‌اید؟ چرا دارید صلح می‌کنید؟

🔹تعلیق میان نه جنگ و نه صلح، تحمل مردم را کم می‌کند.

🔹باید بیش از همیشه از فضای اجتماعی و اقتصادی ایران مراقبت کنیم.

🔹جامعه تحمل دشواری اجتماعی بعدی را ندارد.

🔹وظیفه نظام سیاسی است که به پایداری وضعیت کمک کند یا آن را بدتر نکند.

🔹در شرایط فعلی با موج بیشتری از کسانی مواجهیم که بیکار می‌شوند.

🔹این افراد نیاز به حمایت جدی دارند و باید برنامه‌هایی مثل کالابرگ الکترونیکی برای‌شان تقویت شود.

isna.ir/xdVcVQ
@isna94
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎61👍10
لحظه اکنون؛ امتداد گذشته
مروری بر کتاب مشروطه همگان که نقدی است بر بابی‏‌نمایی انقلاب مشروطه ایران

نوشته نیلوفر نادری
روزنامه هم‌میهن. ۲۴ مهر ۱۴۰۴. بخش‌هایی از نقد و بررسی کتاب توسط خانم نادری در ادامه آمده است. تمام مطلب را در اینجا بخوانید.


انقلاب مشروطه نقطه عطف مهمی در تاریخ معاصر ایران است؛ جنبشی که نه‌فقط سیاست، بلکه ساختار اجتماعی و فکری جامعه ایرانی را نیز دستخوش تغییر کرد. با وجود گذشت بیش از یک‌قرن از این خیزش مهم و تاریخی، هنوز هم درباره آن کتاب‌ها نوشته می‌‌شود و افراد مختلف می‌کوشند تا این رخداد را از زوایای گوناگون بررسی کنند.

با وجود این، هنوز هم درباره ماهیت و پشت پرده آن مناقشه‌هایی وجود دارد که ازجمله آنها می‌توان به نقش و نسبت بابیه و بهائیت با انقلاب مشروطه اشاره کرد؛‌ نسبتی که برخی بر آن پافشاری و برخی دیگر آن را رد می‌کنند. کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابی‌نمایی انقلاب مشروطه» نوشته محمدرضا جوادی‌یگانه و علی راغب، با نگاهی جامعه‌شناسانه و انتقادی در پی آن است که این نسبت تاریخی را به چالش بکشد.

کتاب با مروری بر وقایع مشروطه و چهره‌های کلیدی آن آغاز می‌‌شود و توضیحاتی را درباره بابیه و بهائیت و نقش‌های احتمالی‌شان در آن زمان می‌دهد؛ توضیحاتی که این کتاب تخصصی، تاریخی و جامعه‌شناسانه را برای مخاطبانی که پیش‌زمینه لازم را ندارند هم قابل خواندن و قابل فهم می‌کند و شاید اینطور بتوان گفت که نقطه آغاز این کتاب یکی از نقاط قوت آن به حساب می‌آید. نویسندگان این اثر با تأکید بر عدم‌ورود به داوری عقیدتی در مورد این دو فرقه، می‌کوشند جریان‌ها، ادعاها و کنش‌های شکل‌گرفته را بررسی کنند و در آخر به این نتیجه می‌رسند که نسبت دادن انقلاب مشروطه به بهائیان و بابیان، نه‌فقط بی‌اساس است، بلکه انحرافی در شناخت ریشه‌های واقعی و بومی این جنبش نیز به‌شمار می‌آید.
....
این دو نفر در این کتاب یک کار جالب دیگر هم می‌کنند و آن این است که می‌کوشند سراغ ذهنیت جمعی بروند و بفهمند که بابی در ذهن مردم دوره مشروطه چه معنایی داشته است و به این نتیجه می‌رسند که این مفهوم بیش از اینکه یک شناسه اعتقادی باشد، یک اتهام سیاسی بوده است. آنها در همین راستا مثال‌هایی هم می‌آورند. برای مثال به سیدجمال‌الدین واعظ اتهام بابی‌گری زده بودند. چرا؟ چون از شاه انتقاد کرده بود. درواقع آنها با آوردن چنین مثال‌هایی می‌خواهند نشان دهند که در آن زمان هر نوع صدای مخالفی ممکن بود با برچسب بابی‌گری روبه‌رو شود.

نویسندگان درنهایت روی این مسئله تأکید می‌کنند که مشروطه یک انقلاب ملی و فراگیر بود؛ مشروطه نه برای گروه یا فرقه خاصی که برای همگان بود و تلاش برای انتساب آن به فرقه‌ای خاص، چه از سوی بهائیان برای بهره‌برداری‌های هویتی، چه از سوی جریان‌های حکومتی برای تضعیف آن، درنهایت به تحریف واقعیت تاریخی مشروطه می‌انجامد. آنها این دو جریان را با وجود تفاوت‌های ظاهری که دارند، دارای یک هدف مشترک اعلام می‌کنند و می‌گویند هر دوی این جریان‌ها به‌دنبال مسخ هویت ملی مشروطه بوده‌اند. چون یکی بر جهان‌وطنی و دیگری بر اسلام‌گرایی ایدئولوژیک تأکید کرده‌اند و هر دو نقش مردم ایران را در خلق این انقلاب نادیده گرفته‌اند.

کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابی‌نمایی انقلاب مشروطه» اثری پژوهشی و پرچالش در حوزه تاریخ‌نگاری انتقادی است و برای آنهایی که به تاریخ اجتماعی ایران و خوانش‌های مختلف و جدید از انقلاب مشروطه یا حتی بررسی نقش فرقه‌های گوناگون در تحولات سیاسی علاقه دارند، کتابی آموزنده و جالب توجه خواهد بود. انقلاب مشروطه دستاوردهای قابل‌توجهی برای جامعه ایران داشته است؛ از تدوین نخستین قانون اساسی گرفته تا تشکیل مجلس شورای ملی. مشروطه نقطه شروعی برای شکل‌گیری مشارکت مردمی در سیاست و تولد نهادهایی مانند مجلس بود که اگرچه با مقاومت ساختار قدرت روبه‌رو شد، اما بذر آگاهی و کنشگری سیاسی را در جامعه کاشت.

از آن زمان تاکنون، جنبش‌های متعددی در ایران شکل گرفته که ادامه همان مسیر است؛ مسیری پرچالش، اما پایدار برای تحقق آزادی، عدالت و پاسخگوکردن قدرت. مردم ایران هنوز در مسیر مطالبه‌گری، پویایی سیاسی و تلاش برای ساختن آینده‌ای مبتنی بر حقوق شهروندی ایستاده‌اند. هر نسل در ادامه و امتداد خواسته‌های نسل‌های قبل از خود، به زبان و با ابزار خود کنشگری کرده است و آنچه این روزها زیر و روی پوست این کشور در حال رخ‌دادن است، امتداد همان آرمان‌های مشروطه‌خواهان است؛ آرمان‌هایی که همه برای تحقق آن در تلاش هستند و همه اینها یعنی هرچقدر هم درباره مشروطه بنویسیم و بخوانیم کم است، چون لحظه اکنون امتداد گذشته است.‌
👍7
‏هنوز حقیقت ماجرای تعرض بازیگر سرشناس روشن نشده، اما مساله زن‌آزاری و کودک‌آزاری آن اندازه هولناک است که حتی احتمال کوچک وقوع آن را هم، باید جدی گرفت. آرامش روانی زنان و کودکان مهمتر از احتیاط در حفظ حیثیت‌ها است. چه بسیار زندگی‌‌ها و آینده‌‌ها که با این احتیاط‌ها به باد رفته.
👍17
‏امروز دویست و دوازدهمین سال‌روز ⁧ عهدنامه گلستان⁩ است:
‏«تحریرآ فی معسکر روسیه در رودخانه زیوه من محال گلستان متعلٌقه قراباغ به تاریخ بیست و نهم شهر شوال المکرم سنه یک هزار و دویست و هشت (۱۲۰۸) هجری نبوی مطابق دوازدهم ماه اکتوبر سنه یک هزار و هشتصد و سیزده  ۱۸۱۳ عیسوی سمت تحریر رفت» (به نقل از توییت سام گیوراد)

‏شبیه‌ترین واقعه تاریخی به حوادث اخیر، دوران پس از عهدنامه گلستان است. جامعه ایران پس از رویارویی منتهی به عهدنامه گلستان، سراسر دگرگون شد. البته آن تجربه آنچنان سهمگین بود که امکانات سنت برای گذر از بحران، انکار و فراموش شد. بجای تکرار آن تجربه، پس از ۲۱۲ سال، راهی دیگر باید جست.
👍4
Forwarded from Critic l مریم نصر
نامه دکتر بهدخت نژاد حقیقی درباره آنچه در دانشگاه و بر دانشگاه و علوم انسانی می‌گذرد.


شاید کمی متجملانه باشد در این اضطراب عمیق برای آینده مملکت که دلها سخت متحیّر تا حال چون شود کسی از وضع دانشگاه بگوید، اما این قصه قدیمی است و همه قصه های بزرگ قدیمی خرده روایتهای به حاشیه رانده شده‌ای دارند. بلند شدن صدای یکی از آن همه خرده روایتهای مسکوت در غوغای این روزها مثل فریاد زیر آب است اما چه چاره از بازگفتن؟
من در این قیامت نهال خود می‌نشانم...



@neocritic
👍6
ابراز نگرانی نسبت به خبر احضار و بازداشت برخی جامعه‌شناسان

در شرایطی که جامعه ایران با دشواری‌های متعدد اقتصادی، اجتماعی و نیز تهدیدهای بیرونی مواجه است، انتشار اخباری مبنی بر احضار یا بازداشت شماری از جامعه‌شناسان و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، مایه نگرانی عمیق جامعه علمی کشور است.

علوم اجتماعی در همه جوامع به‌مثابه وجدان نقاد جامعه و یاریگر سیاست‌گذاران در درک واقعیت‌های پیچیده اجتماعی عمل می‌کند. تضعیف امنیت حرفه‌ای و روانیِ پژوهشگران این حوزه نه تنها به زیان جامعه علمی، بلکه به زیان کل جامعه است که بیش از هر زمان دیگر به تحلیل‌های واقع‌بینانه و سیاست‌های مبتنی بر دانش نیاز دارد.

انجمن جامعه‌شناسی ایران با ابراز نگرانی از این رویدادها، بر ضرورت حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه و بیان برای اعضای جامعه علمی کشور تأکید می‌کند و امید دارد مسئولان امر، با درایت و تدبیر، شرایطی را فراهم آورند که ضمن آزادی سریع این پژوهشگران و محققان، اهالی علم بتوانند در فضایی امن و به دور از اضطراب، به رسالت علمی و اجتماعی خود در خدمت به کشور ادامه دهند.

هیات‌مدیره انجمن جامعه‌شناسی‌ایران

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👍2