Forwarded from جبار رحمانی | Jabbar Rahmani
🎥 رحمانی: آنها که با نظام مشکل دارند هم در طول جنگ نگران سرنوشت جامعه بودند. میری: تاریخ طولانی به جامعه ایران صبر و شکیبایی داده است.
🔹 یازدهمین برنامه #تلاقی ایرنا با حضور «جبار رحمانی» انسانشناس و «سیدجواد میری» جامعهشناس در خصوص موضوع انسجام ملی
رحمانی:
▫️ وقتی تهدید جدی علیه ایران شکل گرفت، لایههای مختلف جامعه حول مفهوم ایران گرد هم آمدند.
▫️ چتری باز شد که از آتئیست تا حکومت در آن جا شدند.
▫️ اگر نهادهای تصمیمگیر مختصات این چتر را نپذیرند، جامعه کنار خواهد کشید.
میری:
▫️ جامعه ایران با هوشمندی نقشه بیرونی را خنثی کرد.
▫️ جامعه ایران پختگیاش را از کهنسالی تاریخی خود گرفته است.
▫️ عدم مشارکت ایران در عرصه جهانی، شرایط آسیبپذیری کشور را افزایش داده است.
🆔 @J_Rahmani59
🔹 یازدهمین برنامه #تلاقی ایرنا با حضور «جبار رحمانی» انسانشناس و «سیدجواد میری» جامعهشناس در خصوص موضوع انسجام ملی
رحمانی:
▫️ وقتی تهدید جدی علیه ایران شکل گرفت، لایههای مختلف جامعه حول مفهوم ایران گرد هم آمدند.
▫️ چتری باز شد که از آتئیست تا حکومت در آن جا شدند.
▫️ اگر نهادهای تصمیمگیر مختصات این چتر را نپذیرند، جامعه کنار خواهد کشید.
میری:
▫️ جامعه ایران با هوشمندی نقشه بیرونی را خنثی کرد.
▫️ جامعه ایران پختگیاش را از کهنسالی تاریخی خود گرفته است.
▫️ عدم مشارکت ایران در عرصه جهانی، شرایط آسیبپذیری کشور را افزایش داده است.
🆔 @J_Rahmani59
👍6
Forwarded from پیامد
دیدن از چشم دولت: جستاری در تاریخنگاری ایران مدرن
سیروس شایق، تاریخنگار تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه، در مقالهٔ پیشرو که در شمارهٔ ۴۲ نشریهٔ بینالمللی مطالعات خاورمیانه (International Journal of Middle East Studies) در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، به نقد تاریخنگاری مسلط پهلوی از منظر «دولتگرایی روششناختی» پرداخته است. شایق بر این باور است که مورخان این دوره آنقدر بر قدرت و نفوذ بیحدوحصر دولت متمرکزند که از دیدن تاثیر کنشگران محلی، شبکههای غیررسمی و سایر دینامیکهای پیچیدهٔ حکمرانی ناتوانند و تمامی تاریخ را به پارادایم کنش دولت و واکنش جامعه فرومیکاهند. او با ارجاع به آثار مورخان این دوره نشان میدهد که دیدگاه دولتگرا چطور تفاسیر ما از پروژههای مدرنسازی دوران پهلوی را نابسنده کرده است. شایق روایتهای تقلیلگرایی که دولت پهلوی را قدرقدرتی مطلق میبینند که پروژهٔ نوسازی جامعهٔ ایران را به تنهایی پیش رانده، به چالش میکشد و ازین منظر، نقد او کماکان نه فقط برای تاریخنگاری دوران پهلوی، که برای بازاندیشی در نگاه کنونی ما به تغییرات جامعه نیز بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، او آیندهای ممکن برای تاریخنگاری ایران را نیز متصور میشود و میکوشد با ذکر نمونههایی روشن کند که میتوان با ارجاع به منابع اولیهٔ در دسترس و روششناسیهای متفاوت، تخیل تاریخنگاری بدیلی را پرورش داد.
متن کامل در پیامد
سیروس شایق، تاریخنگار تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه، در مقالهٔ پیشرو که در شمارهٔ ۴۲ نشریهٔ بینالمللی مطالعات خاورمیانه (International Journal of Middle East Studies) در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، به نقد تاریخنگاری مسلط پهلوی از منظر «دولتگرایی روششناختی» پرداخته است. شایق بر این باور است که مورخان این دوره آنقدر بر قدرت و نفوذ بیحدوحصر دولت متمرکزند که از دیدن تاثیر کنشگران محلی، شبکههای غیررسمی و سایر دینامیکهای پیچیدهٔ حکمرانی ناتوانند و تمامی تاریخ را به پارادایم کنش دولت و واکنش جامعه فرومیکاهند. او با ارجاع به آثار مورخان این دوره نشان میدهد که دیدگاه دولتگرا چطور تفاسیر ما از پروژههای مدرنسازی دوران پهلوی را نابسنده کرده است. شایق روایتهای تقلیلگرایی که دولت پهلوی را قدرقدرتی مطلق میبینند که پروژهٔ نوسازی جامعهٔ ایران را به تنهایی پیش رانده، به چالش میکشد و ازین منظر، نقد او کماکان نه فقط برای تاریخنگاری دوران پهلوی، که برای بازاندیشی در نگاه کنونی ما به تغییرات جامعه نیز بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، او آیندهای ممکن برای تاریخنگاری ایران را نیز متصور میشود و میکوشد با ذکر نمونههایی روشن کند که میتوان با ارجاع به منابع اولیهٔ در دسترس و روششناسیهای متفاوت، تخیل تاریخنگاری بدیلی را پرورش داد.
متن کامل در پیامد
پیامد
دیدن از چشم دولت: جستاری در تاریخنگاری ایران مدرن
سیروس شایق
👍5
کماکان نقیصه اساسی در حوزه آزادی سیاسی است. برخلاف رویه موجود، باید اصل بر تردید به مقامات سیاسی باشد.
اگر یک فعال مدنی یا خبرنگار شناختهشده داخلی به مقامات سیاسی، اتهام علنی زد، بجای تلاش برای محدود کردن این طرح اتهام، باید اولا در عملکرد مقامات تشکیک کرد. ولی در مقابل هم مجازات بازدارنده برای آنکه اتهام خلافواقع میزند، وضع کرد.
همانگونه که در درگیری میان کارمند و ارباب رجوع، هم حق را باید علیالاصول به ارباب رجوع داد، تا وقتی خلافش ثابت شود.
تجربه سؤظن به مردان در موضوع آزار جنسی علیه زنان، و پذیرش اولیه طرح ادعاهای زنان و تاثیر آن در امنیت جنسی زنان بویژه در محل کار، نشاندهنده موثر بودن این رویکرد است.
وقتی فساد اقتصادی و سؤاستفاده از قدرت زیاد باشد، باید سؤظنها و محدودیتها معطوف به صاحبان قدرت باشد نه جامعه مدنی.
اگر یک فعال مدنی یا خبرنگار شناختهشده داخلی به مقامات سیاسی، اتهام علنی زد، بجای تلاش برای محدود کردن این طرح اتهام، باید اولا در عملکرد مقامات تشکیک کرد. ولی در مقابل هم مجازات بازدارنده برای آنکه اتهام خلافواقع میزند، وضع کرد.
همانگونه که در درگیری میان کارمند و ارباب رجوع، هم حق را باید علیالاصول به ارباب رجوع داد، تا وقتی خلافش ثابت شود.
تجربه سؤظن به مردان در موضوع آزار جنسی علیه زنان، و پذیرش اولیه طرح ادعاهای زنان و تاثیر آن در امنیت جنسی زنان بویژه در محل کار، نشاندهنده موثر بودن این رویکرد است.
وقتی فساد اقتصادی و سؤاستفاده از قدرت زیاد باشد، باید سؤظنها و محدودیتها معطوف به صاحبان قدرت باشد نه جامعه مدنی.
👍18
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غبطه همراه با عناد نسبت به جامعهشناسی در تلویزیون؛
پارسال هم در شرافت جامعهشناسان تردید کردند.
لابد اگر جامعهشناسی هم مانند جریان مطبوع تابع در روانشناسی، منقاد قدرت شده بود و بجای نقد ساختار، مردم را مقصر تلقی میکرد، بر صدر مینشست و تجلیل میشد.
پینوشت: جامعهشناسان، منتقد دیدگاههای فروپاشی و گسیختگی اجتماعی هستند.
پارسال هم در شرافت جامعهشناسان تردید کردند.
لابد اگر جامعهشناسی هم مانند جریان مطبوع تابع در روانشناسی، منقاد قدرت شده بود و بجای نقد ساختار، مردم را مقصر تلقی میکرد، بر صدر مینشست و تجلیل میشد.
پینوشت: جامعهشناسان، منتقد دیدگاههای فروپاشی و گسیختگی اجتماعی هستند.
👍14
مشروطه تجربه درخشان جامعه ایران در چارچوب بضاعت نظری و عملی دوره قاجار بود. بازخوانی مشروطه بیتوجه به شرایط شبهاستعماری آن زمان، چهار کودتا (که سه مورد آن کودتای شاه علیه نظام مشروطه بود)، چندین جنبش، و انقلاب اسلامی، واپسروانه است. باید به آرمان مشروطه برگشت نه به مشروطه.
👍16
Forwarded from روزنامه ایران
ا📰
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت:
ادامه یادداشت او را اینجا بخوانید.
📰 سی سال است که با شما هستیم
💻 سایت |📱 تلگرام | 📲 بله | 📱 ایکس | 🌐 اینستاگرام | 📱 واتساپ | 📰 روزنامه ایران
جنبش پرسوءتفاهم
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت:
مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه مسروقه و... نامهایی از این دست همواره به فراخور عقیده و نگاه افراد، به یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی، اجتماعی و فکری ایرانیان داده شده است؛ جنبشی که گاه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک موجب شده دچار تحریف و وارونهنویسی شود. مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد.
ادامه یادداشت او را اینجا بخوانید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
روزنامه ایران
ا📰 جنبش پرسوءتفاهم رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت: مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه…
نگاهی به کتاب مشروطه همگان
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد. بعضی از افراد متهم هم فقط از لحاظ پیشینه خانوادگی در این رده محسوب میشدند و از لحاظ عقیدتی به چنین وجهی شناخته نمیشدند. این اتهام حال در زمانه ما در لفافهای تحقیقی اما با نگاهی سیاسی، بار دیگر مطرح شده است؛ اتهامی که میراثی ملی را به اقلیتی نسبت میدهد. محمدرضا جوادییگانه و علی راغب در کتاب «مشروطه همگان» درصدد پاسخ به این نسبت برآمدهاند.
در بخش اول کتاب با عنوان «راهنمای تاریخی» به طور گذرا وقایع منجر به مشروطه، بابیه و اشخاص در مظان اتهام بابیگری بررسی شدهاند. فصل اول که به «طرح بحث» اختصاص دارد، یکی از مهمترین کسانی را که اتهام بابیگری به مشروطه و مشروطهخواهان زد، محمدعلی شاه معرفی میکند؛ شاهی که به کمک قزاقان روس بساط مجلس مشروطه را برچید. او در نامهای به فقیهان و مراجع مقیم نجف، در توجیه اقدام خود از «تشکیل انجمن بابیه» توسط مشروطهخواهان و سوءاستفاده آنان از آزادی نوشت. آنچه محمدعلی شاه و مخالفان مشروطه بنیان گذاشتند، بعدها توسط سه گروه از محققان با انتساب مشروطه به بابیت یا بهائیت دنبال شد:«الف) گروهی از مورخان و نویسندگان مؤمن بدین آیینها. ب) مورخان و نویسندگان طرفدار و همدل با آنها. ج) مورخان و نویسندگان مسلمان یا منسوب به گروههای مذهبی و حکومتی که اغلب داخل ایران هستند.» جالب اینکه دو دسته اول و سوم با وجود تضاد و تقابل با هم، «به شدت از یکدیگر متأثر هستند و اغلب بدون ارجاع یا ذکر نام، به تکرار گفتههای یکدیگر پرداختهاند.»
نویسندگان سعی کردهاند با معرفی این دو دسته، به نقد آثارشان بپردازند. در این میان، اثر دو نویسنده، تورج امینی و سید مقداد نبویرضوی، بیشتر موضوع نقد آنان قرار گرفته است؛ دو نویسنده در دو جبهه متضاد. گاه این دو نویسنده با دو بیان مختلف، مقصودی مشترک را مراد کرده و حتی در فقدان نظریه و روش علمی در اثرشان، بسیار شبیه یکدیگرند. آنچه اما بابینمایان انقلاب مشروطه از یاد بردهاند، حضور «اقشار مختلف و متنوعی چون روشنفکران، علمای شیعه، تجار، زنان، ارمنیها، قفقازیها، ازلیان و عامه مردم» در این جنبش فکری و سیاسی است. همین ویژگی است که این انقلاب را شایسته صفت «همگان» ساخته است.
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد. بعضی از افراد متهم هم فقط از لحاظ پیشینه خانوادگی در این رده محسوب میشدند و از لحاظ عقیدتی به چنین وجهی شناخته نمیشدند. این اتهام حال در زمانه ما در لفافهای تحقیقی اما با نگاهی سیاسی، بار دیگر مطرح شده است؛ اتهامی که میراثی ملی را به اقلیتی نسبت میدهد. محمدرضا جوادییگانه و علی راغب در کتاب «مشروطه همگان» درصدد پاسخ به این نسبت برآمدهاند.
در بخش اول کتاب با عنوان «راهنمای تاریخی» به طور گذرا وقایع منجر به مشروطه، بابیه و اشخاص در مظان اتهام بابیگری بررسی شدهاند. فصل اول که به «طرح بحث» اختصاص دارد، یکی از مهمترین کسانی را که اتهام بابیگری به مشروطه و مشروطهخواهان زد، محمدعلی شاه معرفی میکند؛ شاهی که به کمک قزاقان روس بساط مجلس مشروطه را برچید. او در نامهای به فقیهان و مراجع مقیم نجف، در توجیه اقدام خود از «تشکیل انجمن بابیه» توسط مشروطهخواهان و سوءاستفاده آنان از آزادی نوشت. آنچه محمدعلی شاه و مخالفان مشروطه بنیان گذاشتند، بعدها توسط سه گروه از محققان با انتساب مشروطه به بابیت یا بهائیت دنبال شد:«الف) گروهی از مورخان و نویسندگان مؤمن بدین آیینها. ب) مورخان و نویسندگان طرفدار و همدل با آنها. ج) مورخان و نویسندگان مسلمان یا منسوب به گروههای مذهبی و حکومتی که اغلب داخل ایران هستند.» جالب اینکه دو دسته اول و سوم با وجود تضاد و تقابل با هم، «به شدت از یکدیگر متأثر هستند و اغلب بدون ارجاع یا ذکر نام، به تکرار گفتههای یکدیگر پرداختهاند.»
نویسندگان سعی کردهاند با معرفی این دو دسته، به نقد آثارشان بپردازند. در این میان، اثر دو نویسنده، تورج امینی و سید مقداد نبویرضوی، بیشتر موضوع نقد آنان قرار گرفته است؛ دو نویسنده در دو جبهه متضاد. گاه این دو نویسنده با دو بیان مختلف، مقصودی مشترک را مراد کرده و حتی در فقدان نظریه و روش علمی در اثرشان، بسیار شبیه یکدیگرند. آنچه اما بابینمایان انقلاب مشروطه از یاد بردهاند، حضور «اقشار مختلف و متنوعی چون روشنفکران، علمای شیعه، تجار، زنان، ارمنیها، قفقازیها، ازلیان و عامه مردم» در این جنبش فکری و سیاسی است. همین ویژگی است که این انقلاب را شایسته صفت «همگان» ساخته است.
👍5
روزنامه ایران
ا📰 جنبش پرسوءتفاهم رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت: مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه…
نگاهی به کتاب تهی شدن از مشروطه
نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
جوادییگانه و راغب، کتاب دوم خود را درباره انقلاب مشروطه و نسبت انقلاب اسلامی با آن انقلاب، اختصاص دادهاند. نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه از مباحثی است که در دوره اصلاحات محل بحث واقع شد. اگرچه ابتدا در دوره تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در سال 1376، از انحراف مشروطه گفته شد، اما بعد از انتخاب سید محمد خاتمی، ادامه مشروطه و نسبت آن با انقلاب 57 موضوع بحث بود. شاید نویسندگان بر آن بودهاند به این روایت پسینی پاسخ دهند. از همین رو پژوهش خود را بر پایه «جامعهشناسی تاریخ» و «تاریخ روحیات» قرار دادهاند. بدین معنا که موضوع را در ظرف زمان نگریسته و ذهنیت و تلقی جامعه ایران بویژه رهبران انقلاب از مشروطه و نسبت آن با آرمانهای خود را در سالهای منتهی به انقلاب 57 واکاوی کردهاند. تغییر ذهنیت ایرانیها نسبت به مشروطه، از همان سالهای ناکامی مشروطه آغاز شد.
این تغییر ذهنیت را میتوان در گسست یا پشیمانی از مشروطه نزد فعالان مشروطهخواهی دید. حاصل این گسست و پشیمانی، به سلطنت رضاشاه منجر شد؛ شاهی که همراهان و همکارانش نخبگان و کارگزاران مشروطه بودند. در این دوره مشروطه به محاق فراموشی رفت و حتی در خطابه تاجگذاری رضاشاه که توسط محمدعلی فروغی نوشته و خوانده شد، نشانی از مشروطه نبود. فروغی که رساله حقوق اساسی را نوشته بود، رضاشاه را نه در کسوت احیاگر مشروطه که تجسم نادرشاه افشار میدید. بدین ترتیب از آغاز سلطنت پهلوی، بخشی از نخبگان ایرانی از مشروطه گسستند و به قول مصدق، مشروطه «معطل» شد.
بخشی دیگر با نگاه عبرت بدان نگریستند و آن را قابل تکرار دانستند؛ تکراری که بیشتر جنبه پیروزی آن را در نظر داشت، نه تحقق آن. رهبران جمهوری اسلامی، چنین نگاهی به مشروطه دارند. ... مشروطه به معنای آنچه در اندیشه سیاسی علامه محمدحسین نائینی وجود داشت، در نگاه و اندیشه رهبر فقید انقلاب چندان قابل ردیابی نیست...
مهمترین بحث کتاب اما درباره رد پای مشروطه در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این نسبت، روایتی درازدامن از پیشنویس قانون اساسی، نحوه بررسی آن، مجلس و بررسی نهایی قانون اساسی (خبرگان)، بعضی از مذاکرات مربوط به مفاهیم حریت و مساوات در این مجلس و شورای بازنگری قانون اساسی دارد. به باور نویسندگان، روند تهی شدن از مشروطه روندی تدریجی بود که به مرور رخ داد. کتاب «تهی شدن از مشروطه» را شاید بتوان روایتی از بیعقبه شدن جنبشی دانست که با آرمان حریت و مساوات شکل گرفت اما با ناکامی مواجه شد. این ناکامی بعدها توسط فرزندان مشروطه نیز امتداد یافت تا آنجا که آرمانها و مفاهیمش یا تحریف شدند یا به محاق رفتند. اگر توسعه را اصلیترین هدف مشروطه بدانیم، فرزندان مشروطه در سیر حوادث یا در سلطنت پهلوی به دنبالش رفتند یا در انقلاب علیه آن و پایان مشروطیت. با چنین تعریفی، مشروطه نه موضوعی تاریخی که موضوع و مسألهای برای امروز و فردای ایران است.
نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
جوادییگانه و راغب، کتاب دوم خود را درباره انقلاب مشروطه و نسبت انقلاب اسلامی با آن انقلاب، اختصاص دادهاند. نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه از مباحثی است که در دوره اصلاحات محل بحث واقع شد. اگرچه ابتدا در دوره تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در سال 1376، از انحراف مشروطه گفته شد، اما بعد از انتخاب سید محمد خاتمی، ادامه مشروطه و نسبت آن با انقلاب 57 موضوع بحث بود. شاید نویسندگان بر آن بودهاند به این روایت پسینی پاسخ دهند. از همین رو پژوهش خود را بر پایه «جامعهشناسی تاریخ» و «تاریخ روحیات» قرار دادهاند. بدین معنا که موضوع را در ظرف زمان نگریسته و ذهنیت و تلقی جامعه ایران بویژه رهبران انقلاب از مشروطه و نسبت آن با آرمانهای خود را در سالهای منتهی به انقلاب 57 واکاوی کردهاند. تغییر ذهنیت ایرانیها نسبت به مشروطه، از همان سالهای ناکامی مشروطه آغاز شد.
این تغییر ذهنیت را میتوان در گسست یا پشیمانی از مشروطه نزد فعالان مشروطهخواهی دید. حاصل این گسست و پشیمانی، به سلطنت رضاشاه منجر شد؛ شاهی که همراهان و همکارانش نخبگان و کارگزاران مشروطه بودند. در این دوره مشروطه به محاق فراموشی رفت و حتی در خطابه تاجگذاری رضاشاه که توسط محمدعلی فروغی نوشته و خوانده شد، نشانی از مشروطه نبود. فروغی که رساله حقوق اساسی را نوشته بود، رضاشاه را نه در کسوت احیاگر مشروطه که تجسم نادرشاه افشار میدید. بدین ترتیب از آغاز سلطنت پهلوی، بخشی از نخبگان ایرانی از مشروطه گسستند و به قول مصدق، مشروطه «معطل» شد.
بخشی دیگر با نگاه عبرت بدان نگریستند و آن را قابل تکرار دانستند؛ تکراری که بیشتر جنبه پیروزی آن را در نظر داشت، نه تحقق آن. رهبران جمهوری اسلامی، چنین نگاهی به مشروطه دارند. ... مشروطه به معنای آنچه در اندیشه سیاسی علامه محمدحسین نائینی وجود داشت، در نگاه و اندیشه رهبر فقید انقلاب چندان قابل ردیابی نیست...
مهمترین بحث کتاب اما درباره رد پای مشروطه در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این نسبت، روایتی درازدامن از پیشنویس قانون اساسی، نحوه بررسی آن، مجلس و بررسی نهایی قانون اساسی (خبرگان)، بعضی از مذاکرات مربوط به مفاهیم حریت و مساوات در این مجلس و شورای بازنگری قانون اساسی دارد. به باور نویسندگان، روند تهی شدن از مشروطه روندی تدریجی بود که به مرور رخ داد. کتاب «تهی شدن از مشروطه» را شاید بتوان روایتی از بیعقبه شدن جنبشی دانست که با آرمان حریت و مساوات شکل گرفت اما با ناکامی مواجه شد. این ناکامی بعدها توسط فرزندان مشروطه نیز امتداد یافت تا آنجا که آرمانها و مفاهیمش یا تحریف شدند یا به محاق رفتند. اگر توسعه را اصلیترین هدف مشروطه بدانیم، فرزندان مشروطه در سیر حوادث یا در سلطنت پهلوی به دنبالش رفتند یا در انقلاب علیه آن و پایان مشروطیت. با چنین تعریفی، مشروطه نه موضوعی تاریخی که موضوع و مسألهای برای امروز و فردای ایران است.
👍6
ضعف را ضعف ببینیم، قوت را قوت.
ادبیات و طرز بیان رئیس جمهوری، شبیهترین به مردم است در همه روسای جمهوری: تحقیر و کینتوزی ندارد، دوقطبی نمیسازد، پیچیدگی زاید زبانی ندارد، و نگرانیهای واقعی مردم را نمایندگی میکند؛ مانند جمهور مردمان.
رئیسِ جمهوری است، نه جمهور.
و این فرصتی است برای کم کردن فاصله نظام با مردم، و کسب اعتماد مردم.
ادبیات و طرز بیان رئیس جمهوری، شبیهترین به مردم است در همه روسای جمهوری: تحقیر و کینتوزی ندارد، دوقطبی نمیسازد، پیچیدگی زاید زبانی ندارد، و نگرانیهای واقعی مردم را نمایندگی میکند؛ مانند جمهور مردمان.
رئیسِ جمهوری است، نه جمهور.
و این فرصتی است برای کم کردن فاصله نظام با مردم، و کسب اعتماد مردم.
👍26👎10
تا زمانی که کاهش مشهود در هزینههای غیراولویتدار دولت و همه نهادهایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند، آغاز نشود، هر گونه گران کردن کالا و خدمات، منجر به تشدید نارضایتی عمومی خواهد شد.
👍28
چگونگی ورود مدرنیته به فضای خانگی ایرانیان دورۀ ناصری تا پایان قاجار
محمدرضا جوادی یگانه، آزاده آقالطیفی، منیژه (زهرا) غزنویان
مجله جامعهشناسی نهادهای اجتماعی. دوره ۱۲. شماره ۲۵. صص ۱۸۱-۲۱۲. شهریور ۱۴۰۴ (اینجا). مقاله ضمیمه این فرسته است.
این مقاله که برگرفته از رساله دکتری خانم منیژه غزنویان در گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران است، روایتی از دریچه خانه و فضاهای خصوصی از مواجهه ایرانیان با مدرنیته ارائه کرده، برخلاف روایتهای مرسوم که عمدتا مبتنی بر فضای عمومی و نهادهای آن بودهاند. این مقاله چنین روایتی را با تأکید بر نقش اشیا و کنشگران غیرانسانی ارائه میکند؛ روایتی که تمرکز خود را بر تجربۀ اعیان و اشراف پایتخت، در نیمه دوم دوره قاجار قرار داده است.
روش مطالعه: این پژوهش با استفاده از نظریۀ کنشگر- شبکۀ برونو لاتور و نیز روش مطالعات اسنادی و تحلیل تماتیک به بررسی این مسأله پرداخته است. قابلیت نرمافزار کیفی اطلس تیآی این امکان را به ما داده که حجم بسیاری از دادههای استخراجشده از چهل سند دست اول مربوط به دورۀ مذکور را (شامل زندگینامه، سفرنامه، روزنامه و رساله) خط به خط خوانده و با ارجاع به آنها نشان دهیم که چطور کنشگر- شبکۀ جدید فضای خانگی، حول تجربیات طبقۀ نوظهور «ممتاز نو» شکل میگیرد.
یافتهها: این کنشگر- شبکه، جعبهسیاه فضای خانگی پیشامدرن ایرانیان را به چالش کشیده و از این طریق، پیوندهای بین اجزاء خود را قویتر میکند. در گام نهایی نیز، با رفتن به حاشیۀ شهر و ساخت عمارتهای جدید و پناهگرفتن در آنها بهعنوان اندرونیهایی جدید، از آزمونهای استحکام رقبا که قشر سنتیِ محافظهکار جامعه بودند، در امان میماند. کنشگر- شبکۀ جدید، به این وسیله میتواند تجربۀ خود را از یک زندگی خانگی نو و مدرن ساخته، تثبیت کرده و به دست آیندگانی که ما باشیم، برساند؛ زندگیای که شامل معماری، اشیا، رفتارها و روابط جدیدی است. ن
تیجهگیری: مقاله درنهایت نشان میدهد که ما در کنار فضای عمومی، در فضاهای خصوصی خود و نهاد خانواده نیز به شکلی محرمانهتر و عمیقتر، تجربیاتی از مدرنیته را داشتهایم که بعدها در فضاها و نهادهای عمومی جامعه بهطوری جدیتری ظاهر شدهاند.
محمدرضا جوادی یگانه، آزاده آقالطیفی، منیژه (زهرا) غزنویان
مجله جامعهشناسی نهادهای اجتماعی. دوره ۱۲. شماره ۲۵. صص ۱۸۱-۲۱۲. شهریور ۱۴۰۴ (اینجا). مقاله ضمیمه این فرسته است.
این مقاله که برگرفته از رساله دکتری خانم منیژه غزنویان در گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران است، روایتی از دریچه خانه و فضاهای خصوصی از مواجهه ایرانیان با مدرنیته ارائه کرده، برخلاف روایتهای مرسوم که عمدتا مبتنی بر فضای عمومی و نهادهای آن بودهاند. این مقاله چنین روایتی را با تأکید بر نقش اشیا و کنشگران غیرانسانی ارائه میکند؛ روایتی که تمرکز خود را بر تجربۀ اعیان و اشراف پایتخت، در نیمه دوم دوره قاجار قرار داده است.
روش مطالعه: این پژوهش با استفاده از نظریۀ کنشگر- شبکۀ برونو لاتور و نیز روش مطالعات اسنادی و تحلیل تماتیک به بررسی این مسأله پرداخته است. قابلیت نرمافزار کیفی اطلس تیآی این امکان را به ما داده که حجم بسیاری از دادههای استخراجشده از چهل سند دست اول مربوط به دورۀ مذکور را (شامل زندگینامه، سفرنامه، روزنامه و رساله) خط به خط خوانده و با ارجاع به آنها نشان دهیم که چطور کنشگر- شبکۀ جدید فضای خانگی، حول تجربیات طبقۀ نوظهور «ممتاز نو» شکل میگیرد.
یافتهها: این کنشگر- شبکه، جعبهسیاه فضای خانگی پیشامدرن ایرانیان را به چالش کشیده و از این طریق، پیوندهای بین اجزاء خود را قویتر میکند. در گام نهایی نیز، با رفتن به حاشیۀ شهر و ساخت عمارتهای جدید و پناهگرفتن در آنها بهعنوان اندرونیهایی جدید، از آزمونهای استحکام رقبا که قشر سنتیِ محافظهکار جامعه بودند، در امان میماند. کنشگر- شبکۀ جدید، به این وسیله میتواند تجربۀ خود را از یک زندگی خانگی نو و مدرن ساخته، تثبیت کرده و به دست آیندگانی که ما باشیم، برساند؛ زندگیای که شامل معماری، اشیا، رفتارها و روابط جدیدی است. ن
تیجهگیری: مقاله درنهایت نشان میدهد که ما در کنار فضای عمومی، در فضاهای خصوصی خود و نهاد خانواده نیز به شکلی محرمانهتر و عمیقتر، تجربیاتی از مدرنیته را داشتهایم که بعدها در فضاها و نهادهای عمومی جامعه بهطوری جدیتری ظاهر شدهاند.
Telegram
attach 📎
👍10
Forwarded from Critic l مریم نصر
🗒️
🔗از این مقاله🔻
«چگونگی ورود مدرنیته به فضای خانگی ایرانیان دورۀ ناصری تا پایان قاجار»
محمدرضا جوادی یگانه، آزاده آقالطیفی، منیژه (زهرا) غزنویان
مجله جامعهشناسی نهادهای اجتماعی. دوره ۱۲. شماره ۲۵. صص ۱۸۱-۲۱۲. شهریور ۱۴۰۴
@neocritic
چرا باید الگوی ساخت خانه درون گرا باشد؟ چرا باید خانه در ظاهر خود از نمایش اجتناب کند؟ چرا باید سقفها صاف و نه شیروانی باشند؟ چرا اتاقها چند عمل کردهاند و نباید تخصصی شوند؟ چرا موالها و حمامهای فرنگی بد هستند؟ چرا باید روی زمین نشست و غذا خورد و خوابید؟ چرا باید با دست غذا خورد و نه کارد و چنگال؟ چرا اصلاً باید این غذاها را خورد؟ چرا یک مرد باید چند همسر داشته باشد؟ چرا ازدواج ها از پیش تعیین شده بوده و بر مبنای رضایت و عشق زوجین نیستند؟ چرا کودکان را باید نه مادرانشان بلکه خدمت کاران خانگی شیر داده و بزرگ کنند؟ چرا در مهمانیهای ایرانی علی رغم تشریفات و زحمت زیادی که برای میزبان دارند خوش نمیگذرد؟ و بسیاری چراهای دیگر که بخشهای مختلف فضای خانگی سنتی را به چالش میکشند.🔹🔹🔹
در مسیر مدرن شدن نیز ایرانی باز از یک استراتژی سنتی آزموده شده در این سرزمین استفاده میکند و آن بازتولید منطق اندرونی است. او در مسیر مدرن شدن خود مرزهای اندرونی بیرونی را برنداشت، بلکه درواقع با توسل به همان راهکار، اندرونی جدیدی ساخت که حال بتواند در آن تجربه خلوت با خودیها بدون مزاحمت غیر را داشته باشد؛ اندرونیای که این بار به جای تفکیک بر مبنای جنسیت بر مبنای «سنخیت» عقاید و سبک زندگیشان ورود و خروج افراد را فیلتر میکند. خانههای ییلاقی بیرون شهری، با آن معماریهای برون گرا و نمایشی و غربیشان، با آن فضاهای تخصصی شده مبله و مدرن درونشان، با آن زوجهای تک همسر عاشق مسلکشان که مخالف صیغه و تعدد زوجات و دیگر اشکال سنتی روابط جنسی خارج از چارچوب مدرن هستند و نیز با مهمانیهای دگرجنس پذیر هنجارشکن درونشان همین اندرونیهای جدید این طبقه هستند. حال پرسش اینجاست که آیا در چنان بستری اصلاً ایرانی اگر که فرصتهایی جهت عینیت بخشیدن به آن عقاید و تمرین زیست بر مبنای آنها را نداشت میتوانست صرفاً با عقاید جدید مدرن شود؟ اگر که کنج دنجی برای بازاندیشی و بازتعریف مرزهای خودش روابطش و جهانش پیدا نمیکرد و اگر که این خانه های جدید با معماریهای جدید و اشیاء جدیدشان نبودند؟ بدون ساعت و کارد و چنگال و
مبل و صندلی و لباس و آرایش و غذاهای فرنگی وسایل روشنایی غلبه کننده بر شب و بازیها و این
محافل و مهمانیهای جدید میشد مدرن شد؟
🔗از این مقاله🔻
«چگونگی ورود مدرنیته به فضای خانگی ایرانیان دورۀ ناصری تا پایان قاجار»
محمدرضا جوادی یگانه، آزاده آقالطیفی، منیژه (زهرا) غزنویان
مجله جامعهشناسی نهادهای اجتماعی. دوره ۱۲. شماره ۲۵. صص ۱۸۱-۲۱۲. شهریور ۱۴۰۴
@neocritic
👍3