وفاداری بیشائبه در برابر وفاداری به عنوان پیشه
🔘در تشریح دو نوع خالص وبری: وفاداران بیشائبه و وفاداران حرفهای در نظام
گزیدهای از متن (اصل متن را با رجوع به صفحه پایین بخوانید.)
▪️در روستای ما، همتآباد رستاق، که یکی از توابع اشکذر یزد است، معدودی هستند که در کار دولتی هستند، همه از قدیم در ساخت و ساز بودند و ما چند نفر باید پاسخگوی همه انتقادات به نظام بودیم، از صدر تا ذیل، و تقریبا همه انتقادها هم وارد. انتقادها چیست؟ همان که اکنون از در و دیوار هم شنیده میشود و کسی هم جوابی به آن نمیدهد و کسی هم جوابی ندارد که بدهد.
اما بیست و دو بهمن که میشود، قرار همیشگی، کنار مترو است در محمدعلی جناح و انتقادکنندگان و انتقادشوندگان کنار هم، در راهپیمایی حضور دارند، ولی بدون انتقاد کردن و در دل خوشحال، که باز هم مردم، یک بار دیگر آمدند. این دو سه روز، تب داشتم و اطلاعاتی از راهپیمایی امسال ندارم، لابد مانند سالهای گذشته بوده، از تلویزیون که فقط مصاحبه با زنان کمحجاب پخش میشد!
▪️وفاداران طیف گستردهای دارند. تمرکز من بر بخش کمتر دیدهشده ولی بیشائبه آنها بود که به گمانم مهمترین بخش هستند. والا بسیاری از کسانی که درون سیستم هستند، وفادار هستند، اما معاش از راه وفاداری یا کسب منفعت و منزلت و شهرت از راه وفاداری، در نهایت باعث شده تا خطای سیستم را نبینند یا بزرگی آن را نبینند، یا اگر هم، خطا را و بزرگی آن را میبینند انکارش کنند که دیگران نبینند. ولی وفاداران بی شائبه، علیرغم وفاداری، منتقد سیستم هم هستند و از این نظر با معترضین همراه هستند، فقط نشنیدم بر پشتبامها و بالکنها شعار بدهند.
▪️و متاسفانه همیشه جمهوری اسلامی، با آنکه میداند آنها که تا آخر پایش میمانند، وفاداران بیشائبه هستند، اما چون میداند میمانند، خیلی برای نظرشان و برای دغدغهاشان و برای سوءاستفاده از نامشان، نگران نیست. و همیشه وفاداران حرفهای را و بدتر، کاسبان را، آنها را که صدایشان بلند است، دود دارند ولی سوز ندارند، بر آنها ترجیح داده است و احتمالا خواهد داد.
▪️وفاداران بیشائبه، چون دیده نمیشوند، در برنامهریزیها هم وزنی به آنها داده نمیشود و همین مساله باعث میشود که برنامهریزیها نادرست از کار درآید و دوباره همه متعجب شوند، چه از حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و چه از عدم شرکت در انتخابات. ولی بدون جلب نظر این دسته، هیچ اتفاقی در ایران نخواهد افتاد.
https://bit.ly/3YIvYTe
🔘در تشریح دو نوع خالص وبری: وفاداران بیشائبه و وفاداران حرفهای در نظام
گزیدهای از متن (اصل متن را با رجوع به صفحه پایین بخوانید.)
▪️در روستای ما، همتآباد رستاق، که یکی از توابع اشکذر یزد است، معدودی هستند که در کار دولتی هستند، همه از قدیم در ساخت و ساز بودند و ما چند نفر باید پاسخگوی همه انتقادات به نظام بودیم، از صدر تا ذیل، و تقریبا همه انتقادها هم وارد. انتقادها چیست؟ همان که اکنون از در و دیوار هم شنیده میشود و کسی هم جوابی به آن نمیدهد و کسی هم جوابی ندارد که بدهد.
اما بیست و دو بهمن که میشود، قرار همیشگی، کنار مترو است در محمدعلی جناح و انتقادکنندگان و انتقادشوندگان کنار هم، در راهپیمایی حضور دارند، ولی بدون انتقاد کردن و در دل خوشحال، که باز هم مردم، یک بار دیگر آمدند. این دو سه روز، تب داشتم و اطلاعاتی از راهپیمایی امسال ندارم، لابد مانند سالهای گذشته بوده، از تلویزیون که فقط مصاحبه با زنان کمحجاب پخش میشد!
▪️وفاداران طیف گستردهای دارند. تمرکز من بر بخش کمتر دیدهشده ولی بیشائبه آنها بود که به گمانم مهمترین بخش هستند. والا بسیاری از کسانی که درون سیستم هستند، وفادار هستند، اما معاش از راه وفاداری یا کسب منفعت و منزلت و شهرت از راه وفاداری، در نهایت باعث شده تا خطای سیستم را نبینند یا بزرگی آن را نبینند، یا اگر هم، خطا را و بزرگی آن را میبینند انکارش کنند که دیگران نبینند. ولی وفاداران بی شائبه، علیرغم وفاداری، منتقد سیستم هم هستند و از این نظر با معترضین همراه هستند، فقط نشنیدم بر پشتبامها و بالکنها شعار بدهند.
▪️و متاسفانه همیشه جمهوری اسلامی، با آنکه میداند آنها که تا آخر پایش میمانند، وفاداران بیشائبه هستند، اما چون میداند میمانند، خیلی برای نظرشان و برای دغدغهاشان و برای سوءاستفاده از نامشان، نگران نیست. و همیشه وفاداران حرفهای را و بدتر، کاسبان را، آنها را که صدایشان بلند است، دود دارند ولی سوز ندارند، بر آنها ترجیح داده است و احتمالا خواهد داد.
▪️وفاداران بیشائبه، چون دیده نمیشوند، در برنامهریزیها هم وزنی به آنها داده نمیشود و همین مساله باعث میشود که برنامهریزیها نادرست از کار درآید و دوباره همه متعجب شوند، چه از حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و چه از عدم شرکت در انتخابات. ولی بدون جلب نظر این دسته، هیچ اتفاقی در ایران نخواهد افتاد.
https://bit.ly/3YIvYTe
Telegraph
وفاداری بیشائبه در برابر وفاداری به عنوان پیشه
در روستای ما، همتآباد رستاق، که یکی از توابع اشکذر یزد است، معدودی هستند که در کار دولتی هستند، همه از قدیم در ساخت و ساز بودند و ما چند نفر باید پاسخگوی همه انتقادات به نظام بودیم، از صدر تا ذیل، و تقریبا همه انتقادها هم وارد. انتقادها چیست؟ همان که اکنون…
Forwarded from جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
🧐 توسعه، شناخت فرهنگهای بومی ایران و بازتوجه به جنبههای مثبت آن: گزارشی از اهمیت فرهنگ کار و قناعت در خرده فرهنگ یزدی در حدود ۱۲۵ سال قبل
👈 یکی از محورهای طراحی مسیرهای توسعه، شناخت و درک همه جانبه از جنبههای مثبت فرهنگ بومی و توجه به اهمیت آنها در طراحی روندهای آتی اخلاقی حاکم بر جریانهای معطوف به توسعه در آینده است. برخی از این جنبههای مثبت خرده فرهنگهای بومی را میتوان در گزارشهایی یافت که در دورههای گذشته برای امروز باقی مانده است. در اینجا بخشی از کتاب سیاحت شرق، زندگینامه خودنوشت مرحوم سیدمحمدحسن قوچانی، معروف به آقانجفی قوچانی را انتخاب کردهام که در جریان سفر از مشهد به یزد به همراهی شماری از اهالی یزد، درباره خرده فرهنگ یزدی نگاشته است:
👈 «لکن در این چند روز و بعضی از قصص مسموعه و محسوسه از یزدیها و همین صحراهای خشک که از وادیهای غیر ذی زرع است، استنباط کردهام که در آنها دو صفت بسیار خوبی است که از آن دو صفت دنیا و خود را آبادان و سرافراز دارند، یکی کارگری و رنجبری و دیگری قناعت در مصارف و مخارجات شخصی. [بهطوری] که اگر غیر یزدی در این مساکن و مواطن سکنا می داشت هیچوقت این بیابانها آبادی به خود نمیدید و تمام اهلش دست به تکدی دراز [می] داشتند و با این دو صفت دنیا معمور میشود»
👈 «.. همین یزدیها به هر بلدی افتادهاند و در هر رشته از مکاسب که داخل شدهاند خود را شخص اول و پیشاهنگ قافله نمودهاند. نظر کن به بازار و تجارتخانههای خراسان در هر شهری از شهرها که تا صدق این کلام معلوم گردد. و همین در امور فلاحت از زراعت و انحناء کشتکار و تسویه اراضی و تنقیه قنوات و مال داری و باغبانی در این بیابانهای خراسان، که مقداری با آنها آشنا هستیم دیده شود که در هر جا یزدی است، همان اسمدار و استفادهکن و استاد در آن فن است»
👈 «بلکه من از کربلائیها و حاجیها مکرر شنیدهام که در تجارتخانههای آنجا و بازارهای آنجاها، مثل بغداد و بصره و نجف و کربلا و جده و مکه و مدینه و غیره اینها و در بیابانهای آنجا، در همه کار یزدی پیشقدم و شخص اول است، [به صورتی] که از عملهگری و مزدوری، به اندک زمانی خود را به مقامات عالیه رساندهاند و به هر کار چسبندگی و ادراکات عمیقانه دارند».
👈 «و همچنین در قناعت و علممعاش ید طولایی دارند که اگر از تجار اولوالعزم باشد، ناهارش از نان و پنیر و سبزی تجاوز نکند و هفته در دو شب پلو سه شب نگردد، که اگر اضطراراً رخ دهد، به عقیدهاش معصیت بزرگی سر زده، در توبه و جبران آن اسراف کاری کوشش کند و گرد همچو کاری ثانیاً نگردد. حتی در مهمانیها کم بخورد و مثل خانه خود رفتار نماید که مبادا سرش از راه بیرون رود و عادت پرخوری پیشه کند».
👈 «و البته آن کارگری اگر به این چنین قناعتی توأم شود در هر خانه و در هر بلدی و در هر مملکتی، اهل آن ثروتدار و شوکتدار و سرافراز و صاحب اختیار خواهد بود و صحیحالبدن و نشیطالروح و ذکیالفهم خواهد بود، چون ورزشکار و کمخوار است.»
🧐 این مطلب همچنین پیشفرضهای شرقشناسانه درباره تنبلی، از کار گریزی و تنپروری کلی ایرانیان و شرقیها را زیر سوال میبرد و مثالهایی جالب از نفوذ فرهنگ کار و تلاش در میان برخی خردهفرهنگهای ایرانی را به نمایش میگذارد.
#توسعه #یزد
کانال جامعه و فرهنگ l پیمان اسحاقی
https://t.iss.one/peymaneshaghi110
👈 یکی از محورهای طراحی مسیرهای توسعه، شناخت و درک همه جانبه از جنبههای مثبت فرهنگ بومی و توجه به اهمیت آنها در طراحی روندهای آتی اخلاقی حاکم بر جریانهای معطوف به توسعه در آینده است. برخی از این جنبههای مثبت خرده فرهنگهای بومی را میتوان در گزارشهایی یافت که در دورههای گذشته برای امروز باقی مانده است. در اینجا بخشی از کتاب سیاحت شرق، زندگینامه خودنوشت مرحوم سیدمحمدحسن قوچانی، معروف به آقانجفی قوچانی را انتخاب کردهام که در جریان سفر از مشهد به یزد به همراهی شماری از اهالی یزد، درباره خرده فرهنگ یزدی نگاشته است:
👈 «لکن در این چند روز و بعضی از قصص مسموعه و محسوسه از یزدیها و همین صحراهای خشک که از وادیهای غیر ذی زرع است، استنباط کردهام که در آنها دو صفت بسیار خوبی است که از آن دو صفت دنیا و خود را آبادان و سرافراز دارند، یکی کارگری و رنجبری و دیگری قناعت در مصارف و مخارجات شخصی. [بهطوری] که اگر غیر یزدی در این مساکن و مواطن سکنا می داشت هیچوقت این بیابانها آبادی به خود نمیدید و تمام اهلش دست به تکدی دراز [می] داشتند و با این دو صفت دنیا معمور میشود»
👈 «.. همین یزدیها به هر بلدی افتادهاند و در هر رشته از مکاسب که داخل شدهاند خود را شخص اول و پیشاهنگ قافله نمودهاند. نظر کن به بازار و تجارتخانههای خراسان در هر شهری از شهرها که تا صدق این کلام معلوم گردد. و همین در امور فلاحت از زراعت و انحناء کشتکار و تسویه اراضی و تنقیه قنوات و مال داری و باغبانی در این بیابانهای خراسان، که مقداری با آنها آشنا هستیم دیده شود که در هر جا یزدی است، همان اسمدار و استفادهکن و استاد در آن فن است»
👈 «بلکه من از کربلائیها و حاجیها مکرر شنیدهام که در تجارتخانههای آنجا و بازارهای آنجاها، مثل بغداد و بصره و نجف و کربلا و جده و مکه و مدینه و غیره اینها و در بیابانهای آنجا، در همه کار یزدی پیشقدم و شخص اول است، [به صورتی] که از عملهگری و مزدوری، به اندک زمانی خود را به مقامات عالیه رساندهاند و به هر کار چسبندگی و ادراکات عمیقانه دارند».
👈 «و همچنین در قناعت و علممعاش ید طولایی دارند که اگر از تجار اولوالعزم باشد، ناهارش از نان و پنیر و سبزی تجاوز نکند و هفته در دو شب پلو سه شب نگردد، که اگر اضطراراً رخ دهد، به عقیدهاش معصیت بزرگی سر زده، در توبه و جبران آن اسراف کاری کوشش کند و گرد همچو کاری ثانیاً نگردد. حتی در مهمانیها کم بخورد و مثل خانه خود رفتار نماید که مبادا سرش از راه بیرون رود و عادت پرخوری پیشه کند».
👈 «و البته آن کارگری اگر به این چنین قناعتی توأم شود در هر خانه و در هر بلدی و در هر مملکتی، اهل آن ثروتدار و شوکتدار و سرافراز و صاحب اختیار خواهد بود و صحیحالبدن و نشیطالروح و ذکیالفهم خواهد بود، چون ورزشکار و کمخوار است.»
🧐 این مطلب همچنین پیشفرضهای شرقشناسانه درباره تنبلی، از کار گریزی و تنپروری کلی ایرانیان و شرقیها را زیر سوال میبرد و مثالهایی جالب از نفوذ فرهنگ کار و تلاش در میان برخی خردهفرهنگهای ایرانی را به نمایش میگذارد.
#توسعه #یزد
کانال جامعه و فرهنگ l پیمان اسحاقی
https://t.iss.one/peymaneshaghi110
طوفان دیگری در راه است!
همان سیاستهایی که فاجعه مرگ مهسا را رقم زدند، دوباره «عینا» در حال تکرار است: تهدید، پلمب و اخراج؛ و مسبب اعتراضات گسترده خواهد شد. با این تفاوت که تحقیرها و خشونتهای این چندماهه، و البته سیاست مسئولان در تجاهل و گردن نگرفتن هیچ یک از مشکلات کشور، بر شدت عصبانیت مردم افزوده است.
همان سیاستهایی که فاجعه مرگ مهسا را رقم زدند، دوباره «عینا» در حال تکرار است: تهدید، پلمب و اخراج؛ و مسبب اعتراضات گسترده خواهد شد. با این تفاوت که تحقیرها و خشونتهای این چندماهه، و البته سیاست مسئولان در تجاهل و گردن نگرفتن هیچ یک از مشکلات کشور، بر شدت عصبانیت مردم افزوده است.
👍9
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 خیابان متر دقیق نارضایتی نیست
نسخه صوتی
▫️با وجود پیمایشهایی که نارضایتیهای انباشته مردم را تایید میکردند اما حضور مردم به لحاظ کمیت در اعتراضهایی که بعد از مرگ مهسا امینی در کشور شکل گرفت با نتایج پیمایشها متفاوت بود.
▫️محمدرضا جوادی یگانه، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است، ریشههای این عدم حضور را باید در خشونت جستوجو کرد. مسالهای که شاید برخی با آن موافق نباشند.
▫️او در گفتوگو با اکو ایران به ابعاد مختلف این نارضایتی اشاره میکند و از منظر خودش خشونت را تببین میکند. جوادی یگانه البته معتقد است اینکه اعتراضات از شکل و شمایل خیابانی خود خارج شد به معنای تمام شدن نارضایتیها نیست.
▫️این گفتوگو در تاریخ 9 آذر ضبط شده است.
📺 @ecoiran_webtv
نسخه صوتی
▫️با وجود پیمایشهایی که نارضایتیهای انباشته مردم را تایید میکردند اما حضور مردم به لحاظ کمیت در اعتراضهایی که بعد از مرگ مهسا امینی در کشور شکل گرفت با نتایج پیمایشها متفاوت بود.
▫️محمدرضا جوادی یگانه، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است، ریشههای این عدم حضور را باید در خشونت جستوجو کرد. مسالهای که شاید برخی با آن موافق نباشند.
▫️او در گفتوگو با اکو ایران به ابعاد مختلف این نارضایتی اشاره میکند و از منظر خودش خشونت را تببین میکند. جوادی یگانه البته معتقد است اینکه اعتراضات از شکل و شمایل خیابانی خود خارج شد به معنای تمام شدن نارضایتیها نیست.
▫️این گفتوگو در تاریخ 9 آذر ضبط شده است.
📺 @ecoiran_webtv
👍2👎1
سیاسی-اجتماعی شدن موسیقی مشروطه
جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد خانم یاسمین مرتضوی با عنوان
«سیاسی-اجتماعی شدن موسیقی مشروطه» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با مشاوره خانم دکتر سارا شریعتی، و داوری دکتر حمیدرضا جلاییپور و دکتر علی دادگر و راهنمایی من برگزار شد. پرسش اصلی خانم مرتضوی این بود که «چگونه در انقلاب مشروطه موسیقی ایرانی همزمان شاهد عمومیت یافتگی و تغییر مضمون و حتی تغییر فرم بوده است؟» و با روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جلسه دفاع و طرح نظرات و گفتگوها به اندازه خود موضوع اهمیت داشت و بسیار آموختیم.
مهمترین نتایج تحقیق عبارت است از:
🔘عارف، در تصانیف خود، آگاهی جمعی در عصر مشروطه را نمایندگی میکرده است.
🔘مفاهیمی که در عصر مشروطه با آن کنشورزی میشده (بویژه دو موضوع: انتقادهای سیاسی-اجتماعی و آزادی) در مضامین تصانیف عارف وجود داشته است.
🔘فرم موسیقایی عارف به جهت استفاده بیشتر از دستگاه شور و متعلقات آن، وجود دورهای کوتاه و تکراری، پرشهای کلامی کم، و به کار بردن میزان کمی از تحریر، توسط مخاطب، سادهتر فهم میشده است.
🔘فرم و محتوا در موسیقی و تصانیف عارف در رخدادها و حوادث مشروطه به شکل جمعی زمزمه میشد، و همین امر نشان از عمومیت و محبوبیت تصانیف عارف در نزد مردم دارد.
جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد خانم یاسمین مرتضوی با عنوان
«سیاسی-اجتماعی شدن موسیقی مشروطه» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با مشاوره خانم دکتر سارا شریعتی، و داوری دکتر حمیدرضا جلاییپور و دکتر علی دادگر و راهنمایی من برگزار شد. پرسش اصلی خانم مرتضوی این بود که «چگونه در انقلاب مشروطه موسیقی ایرانی همزمان شاهد عمومیت یافتگی و تغییر مضمون و حتی تغییر فرم بوده است؟» و با روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جلسه دفاع و طرح نظرات و گفتگوها به اندازه خود موضوع اهمیت داشت و بسیار آموختیم.
مهمترین نتایج تحقیق عبارت است از:
🔘عارف، در تصانیف خود، آگاهی جمعی در عصر مشروطه را نمایندگی میکرده است.
🔘مفاهیمی که در عصر مشروطه با آن کنشورزی میشده (بویژه دو موضوع: انتقادهای سیاسی-اجتماعی و آزادی) در مضامین تصانیف عارف وجود داشته است.
🔘فرم موسیقایی عارف به جهت استفاده بیشتر از دستگاه شور و متعلقات آن، وجود دورهای کوتاه و تکراری، پرشهای کلامی کم، و به کار بردن میزان کمی از تحریر، توسط مخاطب، سادهتر فهم میشده است.
🔘فرم و محتوا در موسیقی و تصانیف عارف در رخدادها و حوادث مشروطه به شکل جمعی زمزمه میشد، و همین امر نشان از عمومیت و محبوبیت تصانیف عارف در نزد مردم دارد.
نظام در حال از دست دادن همه حمایت مردم و بویژه طرفدارانش است، نه به دلیل کمدی سلطنت انتخابی!، که برای تصمیمات و اظهارنظرهای کارگزارانش. ایکاش متوجه وخامت اوضاع میشد، و #وضعیت_فوقالعاده اعلام میکرد، تا هر تصمیم و اظهارنظری پیش از اجرا و انتشار، توسط جمعی از عقلا ارزیابی میشد.
👍1🤣1
Forwarded from هممیهن
براندازی نه دورکاری است نه پارهوقت
✍علی ورامینی، دبیر گروه فرهنگ
♦️در تصویری که از راهپیمایی مخالفان نظام مستقر در بلژیک منتشر شده است، چندی از آنان که در رسانههای خارج از ایران «چهرههای سرشناس مخالف نظام» میخوانندشان، شرکت کردهاند.
♦️کمی قبلتر، شبکه اینترنشنال اعلام کرد به دلیل تهدیدهای امنیتی قصد دارد که پخش شبکه خود را به آمریکا ببرد. مدیران این شبکه اعلام کردهاند این کار را برای امنیت کارکنان خود انجام میدهند و از نظر آنان واشنگتن از لندن برایشان امنتر است.
♦️از سوی دیگر با پدیدهای در این چند وقت مواجه هستیم که شاید بتوان «تظاهرات آخر هفتهای» خواندش. شنبهها و یکشنبههای اخیر، تلویزیونهای فارسیزبان و شبکههای اجتماعیشان پر میشود از ویدئوی ایرانیان ساکن خارج از کشور که دور هم جمع شدهاند و معمولاً بطری به هم میکوبند و شعارهایی میدهند.
♦️بهقول معروف برای تغییری که منجر به بهبودی شود، جز شور به شعور هم نیاز است. اقتضای شعور برای آن مهاجری که دغدغه خیر جمعی دارد این است که مدام از خود بپرسد: این کنش من چه نسبتی با ایران و میلیونها ایرانی که در آن هستند، برقرار میکند؟ آیا حقیقتا در پی کنشی معطوف به خیر جمعی هستم یا صرفا برونریز هیجانات؟
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/z04712
#هممیهن
@hammihanonline
✍علی ورامینی، دبیر گروه فرهنگ
♦️در تصویری که از راهپیمایی مخالفان نظام مستقر در بلژیک منتشر شده است، چندی از آنان که در رسانههای خارج از ایران «چهرههای سرشناس مخالف نظام» میخوانندشان، شرکت کردهاند.
♦️کمی قبلتر، شبکه اینترنشنال اعلام کرد به دلیل تهدیدهای امنیتی قصد دارد که پخش شبکه خود را به آمریکا ببرد. مدیران این شبکه اعلام کردهاند این کار را برای امنیت کارکنان خود انجام میدهند و از نظر آنان واشنگتن از لندن برایشان امنتر است.
♦️از سوی دیگر با پدیدهای در این چند وقت مواجه هستیم که شاید بتوان «تظاهرات آخر هفتهای» خواندش. شنبهها و یکشنبههای اخیر، تلویزیونهای فارسیزبان و شبکههای اجتماعیشان پر میشود از ویدئوی ایرانیان ساکن خارج از کشور که دور هم جمع شدهاند و معمولاً بطری به هم میکوبند و شعارهایی میدهند.
♦️بهقول معروف برای تغییری که منجر به بهبودی شود، جز شور به شعور هم نیاز است. اقتضای شعور برای آن مهاجری که دغدغه خیر جمعی دارد این است که مدام از خود بپرسد: این کنش من چه نسبتی با ایران و میلیونها ایرانی که در آن هستند، برقرار میکند؟ آیا حقیقتا در پی کنشی معطوف به خیر جمعی هستم یا صرفا برونریز هیجانات؟
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/z04712
#هممیهن
@hammihanonline
hammihanonline.ir
براندازی نه دورکاری است نه پارهوقت
در تصویری که از راهپیمایی مخالفان نظام مستقر در بلژیک منتشر شده است، چندی از آنان که در رسانههای خارج از ایران «چهرههای سرشناس مخالف نظام» میخوانندشان، شرکت
👍4👎3
ناامنی زندگی روزمره
🔘«ناامنی زندگی روزمره»، توصیف وضعیت این روزهای جامعه ایران است: مردمی که میبینند با گرانی لحظهای دلار، شرایط زندگی روزبهروز سختتر و ترسناکتر میشود و راه برونرفتی هم پیش روی خود نمیبینند.
🔘برای درک ناامنی زندگی روزمره، توصیف هیپولیت تِن از عامه مردم در دوران قدیم گویاست: «عامه مردم حکم شخصی را دارند که در دریاچهای راه میرود که ارتفاع آب تا دهان او میرسد؛ با کمترین فرورفتگی کف دریاچه یا کوچکترین موج، پایشان میلغزد و به زیر آب میروند و غرق میشوند.» (احیای فرهنگی در عهد آلبویه)
🔘و مهمتر از آن، دولتی است که این ترسناکی را درک نمیکند و اگر هم بکند، نمیتواند کاری برای تغییر این وضعیت انجام دهد. تعبیر دولت و مردم را میشود در توصیف سوره واقعه دید که مرگ به حلقوم شخص رسیده و دیگران فقط نگاه میکنند.
▪️مزاج دَهر تبه شد در این بلا، حافظ
کجاست فکر حکیمی و رایِ بَرْهَمَنی
🔘«ناامنی زندگی روزمره»، توصیف وضعیت این روزهای جامعه ایران است: مردمی که میبینند با گرانی لحظهای دلار، شرایط زندگی روزبهروز سختتر و ترسناکتر میشود و راه برونرفتی هم پیش روی خود نمیبینند.
🔘برای درک ناامنی زندگی روزمره، توصیف هیپولیت تِن از عامه مردم در دوران قدیم گویاست: «عامه مردم حکم شخصی را دارند که در دریاچهای راه میرود که ارتفاع آب تا دهان او میرسد؛ با کمترین فرورفتگی کف دریاچه یا کوچکترین موج، پایشان میلغزد و به زیر آب میروند و غرق میشوند.» (احیای فرهنگی در عهد آلبویه)
🔘و مهمتر از آن، دولتی است که این ترسناکی را درک نمیکند و اگر هم بکند، نمیتواند کاری برای تغییر این وضعیت انجام دهد. تعبیر دولت و مردم را میشود در توصیف سوره واقعه دید که مرگ به حلقوم شخص رسیده و دیگران فقط نگاه میکنند.
▪️مزاج دَهر تبه شد در این بلا، حافظ
کجاست فکر حکیمی و رایِ بَرْهَمَنی
👍13👏2
مردم این سرزمین روی رنج دخترانش حساسند و لذا مساله مسمومیت دختران دانشآموز اهمیت چندبرابری دارد. از آنجا که باوری در حال گسترش است که عامل آن، افراطیون هستند، جا دارد نهادهای رسمی دینی، با محکومیت مساله و دلجویی از دختران آسیبدیده، این اتهام را رفع کنند.
👍7
Forwarded from ایرانِ پایدار
ایرانشهر، فردوسی زمانهٔ خود را از دست داد!
خبر اگرچه کوتاه است اما باری است سنگین بر شانههای ایرانزمین.
ایران در طول تاریخ بر شانههای اندیشمندان و بزرگانِ فرهنگ و ادب خود استوار مانده است. امروز ایران یکی از اندیشمندان مهم و برجستهٔ خود را از دست داد؛ اندیشمندی که بواسطۀ اهمیت و بزرگی پروژهٔ فکری او میتوان او را فردوسی زمانهٔ ایران دانست.
مجموعهٔ ايران پایدار درگذشت دکتر سید جواد طباطبایی را به تمامی دوستداران ایرانزمین تسلیت میگوید.
اپیزود دوم مجموعهٔ روايت ايران:
ایران به روایت جواد طباطبایی: تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران
اپیزود دوازدهم مجموعهٔ روایت ایران:
ایران به روایت جواد طباطبایی: زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران
#ایران_پایدار
#سید_جواد_طباطبایی
خبر اگرچه کوتاه است اما باری است سنگین بر شانههای ایرانزمین.
ایران در طول تاریخ بر شانههای اندیشمندان و بزرگانِ فرهنگ و ادب خود استوار مانده است. امروز ایران یکی از اندیشمندان مهم و برجستهٔ خود را از دست داد؛ اندیشمندی که بواسطۀ اهمیت و بزرگی پروژهٔ فکری او میتوان او را فردوسی زمانهٔ ایران دانست.
مجموعهٔ ايران پایدار درگذشت دکتر سید جواد طباطبایی را به تمامی دوستداران ایرانزمین تسلیت میگوید.
اپیزود دوم مجموعهٔ روايت ايران:
ایران به روایت جواد طباطبایی: تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران
اپیزود دوازدهم مجموعهٔ روایت ایران:
ایران به روایت جواد طباطبایی: زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران
#ایران_پایدار
#سید_جواد_طباطبایی
❤3👎1
Forwarded from حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
ایران ما و مطالعات ملتشناسی.pdf
330.8 KB
در این نوشته 👆به سهم مطالعات پنجاه ساله شادروان دکتر سید جواد طباطبایی در معرفی ملت ایران اشاره کردهام.
این نوشته اولین بار در پنجمین همایش انجمن جامعهشناسی ایران ۲۴/۳/۱۴۰۱ ارائه شد.
@hamidrezajalaeipour
این نوشته اولین بار در پنجمین همایش انجمن جامعهشناسی ایران ۲۴/۳/۱۴۰۱ ارائه شد.
@hamidrezajalaeipour
طرح درس اجتماعیات در ادبیات فارسی
کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔘 اجتماعیات در ادبیات فارسی، عنوان درس جدیدی است که از این پس به جای جامعه شناسی ادبیات تدریس خواهد شد. و هدف آن «مطالعه بازنمود اجتماع و مسائل اجتماعی در آثار ادبی و تاثیر آثار ادبی در وقایع و تحولات اجتماعی» است.
🔘 در دهههای گذشته، درسی به نام اجتماعیات در ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی تدریس میشد که من پیشتر توضیح انتقادیای بر آن نوشته بودم. پس از آن جامعهشناسی ادبیات به عنوان درس مصوب، بیشتر بر رابطه رمان با جامعه با تاکید بر نظریههای جامعهشناسی ادبیات میپرداخت. یکی از نمونههای طرح درس جامعهشناسی ادبیات را در بخش جامعهشناسی ادبیات سایت من، میتوانید ببینید.
🔘 اما در بازنگریای که اخیرا گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران انجام داده، بنا شد تا میان درسی که در دوره کارشناسی داده میشود با دورههای تکمیلی تمایز روشنی برقرار شود و لذا عنوان درس و تمرکز آن بر اجتماعیات در ادبیات کلاسیک فارسی قرار داده شد، اما تلاش خواهد شد تا از رویکردهای جدید جامعهشناسی و جامعهشناسی ادبیات برای تحلیل آن متون استفاده شود.
▪️طرح درس را هم با ضمائم آن در لینک زیر ببینید.
▪️خوشحال میشوم نقد کنید و نظر بدهید تا کار تکمیل شود.
https://bit.ly/3kxm3Sa
کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔘 اجتماعیات در ادبیات فارسی، عنوان درس جدیدی است که از این پس به جای جامعه شناسی ادبیات تدریس خواهد شد. و هدف آن «مطالعه بازنمود اجتماع و مسائل اجتماعی در آثار ادبی و تاثیر آثار ادبی در وقایع و تحولات اجتماعی» است.
🔘 در دهههای گذشته، درسی به نام اجتماعیات در ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی تدریس میشد که من پیشتر توضیح انتقادیای بر آن نوشته بودم. پس از آن جامعهشناسی ادبیات به عنوان درس مصوب، بیشتر بر رابطه رمان با جامعه با تاکید بر نظریههای جامعهشناسی ادبیات میپرداخت. یکی از نمونههای طرح درس جامعهشناسی ادبیات را در بخش جامعهشناسی ادبیات سایت من، میتوانید ببینید.
🔘 اما در بازنگریای که اخیرا گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران انجام داده، بنا شد تا میان درسی که در دوره کارشناسی داده میشود با دورههای تکمیلی تمایز روشنی برقرار شود و لذا عنوان درس و تمرکز آن بر اجتماعیات در ادبیات کلاسیک فارسی قرار داده شد، اما تلاش خواهد شد تا از رویکردهای جدید جامعهشناسی و جامعهشناسی ادبیات برای تحلیل آن متون استفاده شود.
▪️طرح درس را هم با ضمائم آن در لینک زیر ببینید.
▪️خوشحال میشوم نقد کنید و نظر بدهید تا کار تکمیل شود.
https://bit.ly/3kxm3Sa
Mrjavadi
طرح درس اجتماعیات در ادبیات فارسی - محمدرضا جوادی یگانه :: Javadi Yeganeh
صفحه شخصی محمدرضا جوادی یگانه
دستور سازمان قضایی نیروهای مسلح برای پیگیری رفتار خشونتآمیز با مادر معترض و دستگیری ضاربان، مهم و امیدبخش است. و امید است که با توجه به حساسیت موضوع، بررسی آن هم به اندازه دستور سریع پییگری، سریع و علنی باشد.
البته باید در نظر داشت که هرچند برخورد با آشوب و پیشگیری از جرم وظیفه پلیس است، اما در نظم سیاسیای که در مواجهه با مردم و اعتراضات سیاسی، به این افراد و این رفتارها متکی است، باید تجدیدنظر کرد.
البته باید در نظر داشت که هرچند برخورد با آشوب و پیشگیری از جرم وظیفه پلیس است، اما در نظم سیاسیای که در مواجهه با مردم و اعتراضات سیاسی، به این افراد و این رفتارها متکی است، باید تجدیدنظر کرد.
مساله مسمومیتها: نگرانیهای نوپدید و ظرفیتهای در دسترس
محمدرضا جوادی یگانه
▪️مساله مسمومیتهای زنجیرهای مدارس دخترانه، وارد مرحله جدید و نگرانکنندهای شده است و شبکههای ماهوارهای خارج از کشور، به صورت هدفمند بر این نگرانی دامن میزنند. سلامت دانشآموزان برای همه مردم و نه فقط اولیا و معلمان، مهم است و اولویت اول بر سلامتی آنهاست و پیدا کردن مسمومکنندگان.
اما در کنار مساله واقعیای به نام مسموم شدن هر روزه دانشآموزان دختر در این جا و آنجای کشور، موضوع احساس ناامنی هم اهمیت دارد. و من تلاش دارم تا اندکی آن را بکاوم. احتمالا عاملان پشت پرده در یکی از این سه دسته هستند: جریانات برانداز که سابقه تروریستی دارند، افراطیون مذهبی مشابه گروه فرقان و ترورهایی که در سال ۱۳۵۸ انجام داد و گروههایی که سابقه آدم کشی با عناوین انحرافی دارند، و سوم گروههای خودسر مرتبط با برخی جریانات متنفذ داخل حاکمیت.
این احتمال هم هست که مسمومیتهای گسترده اخیر با مسمومیتهای چندماهه اخیر تفاوت داشته باشد و در بستر مسمومیت های گذشته، برخی جریانات به این نتیجه رسیده باشند که می توان با این شیوه ها به ناامنی گسترده دامن زد. با موضعگیری گسترده نهادهای مدنی، مرجعیت و همچنین تریبون های رسمی و نیز دستور پیگیریها در دولت و قوه قضاییه، امید است که اگر عاملان مرتبط با دسته دوم و سوم باشند، با آنها سریعتر برخورد شود، و اگر از گروه نخستند به سرعت شناسایی شوند. نیروی خودسر و تندرو همه جا هست، اما آنچه تفاوت ایجاد میکند، نوع برخورد حکومتها با آنها است. سرعت و قاطعیت در شناسایی و برخورد با افرادی که ناامنی اجتماعی گسترده ایجاد میکنند، موجب آرامش خاطر مردم میشود. دستور پیگیری سریع و دستگیری ضارب زن معترض در جلوی یکی از مدارس، نشانه امیدبخشی است، به شرط آنکه در همین موضوع هم اطلاعرسانی مناسب و بدون ابهام و متناسب با اطلاعات به دستآمده صورت گیرد، و البته منجر به مجازات فوری مقصرین هم بشود.
چنان که روشن است، با گستره مسمومیتها، نگرانیها هم افزایش یافته است. از آنجا که اکثر مردم، دختر دانشآموزی در خانه خود یا نزدیکان درجه اول خود دارند، نگرانی، ذرهذره بیشتر میشود. چون علت مسمومیت ناشناخته است، ترس از امر مبهم، منجر به ترس گسترده از هر چیزی میشود. در بدترین حالتها، ترس مردم از مردم، به نفرت مردم از مردم، و در نهایت به جنگ مردم علیه مردم منجر، و مقدمه آنارشیسم و جنگ داخلی خواهد شد.
دقیقا به همین دلیل است که آرامشبخشیدن به مردم با نشان دادن پیگیری مساله، ضرورت دارد. شیوه قطرهچکانی اطلاعات، و اطلاعات کلی و مبهم از نوع مصاحبههای رسمی مقامات مسئول، نه به مردم اطمینان از پیگیری میدهد و نه کمک چندانی به آرامشبخشی میکند. اعتماد کردن به رسانههای داخلی و گزارشهای تحقیقی آنها، نه تنها میتواند به روشن شدن مساله و کشف عاملان کمک کند، بلکه گفتگوی در این باره به افزایش همدردی مردم با مسمومشدگان و اولیا و معلمان آنها هم منجر میشود و از این طریق به همدلی اجتماعی گسترده کمک میکند و خطر ذکرشده در بالا کاهش مییابد. علاوه پیشنهاد می شود نظام از خود مردم در شفاف سازی و مراقبت و پیشگیری این رخداد مغایر با امنیت ملی کمک بگیرد.
محمدرضا جوادی یگانه
▪️مساله مسمومیتهای زنجیرهای مدارس دخترانه، وارد مرحله جدید و نگرانکنندهای شده است و شبکههای ماهوارهای خارج از کشور، به صورت هدفمند بر این نگرانی دامن میزنند. سلامت دانشآموزان برای همه مردم و نه فقط اولیا و معلمان، مهم است و اولویت اول بر سلامتی آنهاست و پیدا کردن مسمومکنندگان.
اما در کنار مساله واقعیای به نام مسموم شدن هر روزه دانشآموزان دختر در این جا و آنجای کشور، موضوع احساس ناامنی هم اهمیت دارد. و من تلاش دارم تا اندکی آن را بکاوم. احتمالا عاملان پشت پرده در یکی از این سه دسته هستند: جریانات برانداز که سابقه تروریستی دارند، افراطیون مذهبی مشابه گروه فرقان و ترورهایی که در سال ۱۳۵۸ انجام داد و گروههایی که سابقه آدم کشی با عناوین انحرافی دارند، و سوم گروههای خودسر مرتبط با برخی جریانات متنفذ داخل حاکمیت.
این احتمال هم هست که مسمومیتهای گسترده اخیر با مسمومیتهای چندماهه اخیر تفاوت داشته باشد و در بستر مسمومیت های گذشته، برخی جریانات به این نتیجه رسیده باشند که می توان با این شیوه ها به ناامنی گسترده دامن زد. با موضعگیری گسترده نهادهای مدنی، مرجعیت و همچنین تریبون های رسمی و نیز دستور پیگیریها در دولت و قوه قضاییه، امید است که اگر عاملان مرتبط با دسته دوم و سوم باشند، با آنها سریعتر برخورد شود، و اگر از گروه نخستند به سرعت شناسایی شوند. نیروی خودسر و تندرو همه جا هست، اما آنچه تفاوت ایجاد میکند، نوع برخورد حکومتها با آنها است. سرعت و قاطعیت در شناسایی و برخورد با افرادی که ناامنی اجتماعی گسترده ایجاد میکنند، موجب آرامش خاطر مردم میشود. دستور پیگیری سریع و دستگیری ضارب زن معترض در جلوی یکی از مدارس، نشانه امیدبخشی است، به شرط آنکه در همین موضوع هم اطلاعرسانی مناسب و بدون ابهام و متناسب با اطلاعات به دستآمده صورت گیرد، و البته منجر به مجازات فوری مقصرین هم بشود.
چنان که روشن است، با گستره مسمومیتها، نگرانیها هم افزایش یافته است. از آنجا که اکثر مردم، دختر دانشآموزی در خانه خود یا نزدیکان درجه اول خود دارند، نگرانی، ذرهذره بیشتر میشود. چون علت مسمومیت ناشناخته است، ترس از امر مبهم، منجر به ترس گسترده از هر چیزی میشود. در بدترین حالتها، ترس مردم از مردم، به نفرت مردم از مردم، و در نهایت به جنگ مردم علیه مردم منجر، و مقدمه آنارشیسم و جنگ داخلی خواهد شد.
دقیقا به همین دلیل است که آرامشبخشیدن به مردم با نشان دادن پیگیری مساله، ضرورت دارد. شیوه قطرهچکانی اطلاعات، و اطلاعات کلی و مبهم از نوع مصاحبههای رسمی مقامات مسئول، نه به مردم اطمینان از پیگیری میدهد و نه کمک چندانی به آرامشبخشی میکند. اعتماد کردن به رسانههای داخلی و گزارشهای تحقیقی آنها، نه تنها میتواند به روشن شدن مساله و کشف عاملان کمک کند، بلکه گفتگوی در این باره به افزایش همدردی مردم با مسمومشدگان و اولیا و معلمان آنها هم منجر میشود و از این طریق به همدلی اجتماعی گسترده کمک میکند و خطر ذکرشده در بالا کاهش مییابد. علاوه پیشنهاد می شود نظام از خود مردم در شفاف سازی و مراقبت و پیشگیری این رخداد مغایر با امنیت ملی کمک بگیرد.
عاملان پروژه ضد ملی مسمومیت دختران، هر که هستند، به دقت، در حال تخریب اعتماد مردم به یکدیگر و به دولت هستند. امنیت و اعتماد ملات جامعه است: و شیوه اطلاعرسانی مبهم و متناقض رسمی، مساله عمومی را به یک بحران عمومی تبدیل خواهد کرد. راه حل، اعتماد به رسانههای داخلی و بهروزرسانی لحظهای از طریق آنها است.
👍2
Forwarded from خبرگزاری بین المللی شفقنا
✅دکتر جوادی یگانه در اتاق گفت وگوی شفقنا: برای اصلاح ساختاری باید به مشروطه بازگشت
🔹 معترضان تغییر عملی می خواهند نه وعده اصلاح
🔹 امتیاز دادن به مردم سراسر بُرد است
همه افراد باید در پیشگاه قانون برابر باشند
https://fa.shafaqna.com/news/1532679
جزئیات 👆👆👆
🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
🆔 @shafaqna_farsi
🔹 معترضان تغییر عملی می خواهند نه وعده اصلاح
🔹 امتیاز دادن به مردم سراسر بُرد است
همه افراد باید در پیشگاه قانون برابر باشند
https://fa.shafaqna.com/news/1532679
جزئیات 👆👆👆
🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
🆔 @shafaqna_farsi
👍3
سانسور اخلاق اجتماعی مردم در سفرنامه سون هدین
یکی از موارد شایع در ترجمه سفرنامههای فرنگیان به ایران، سانسور انتقاداتی است که آنها به اخلاق اجتماعی مردم داشتهاند. سیاحان از منظر فرهنگ خود، خوب و بد جامعه ایران را دیدهاند، همیشه هم درست ندیده اند؛ ممکن است خطا کرده باشند و ممکن است که با نگاه استعماری یا مغرضانه، مردم را قضاوت کرده باشند. اما در هر حال، قضاوت آنها، بخشی از تاریخ این سرزمین است.
وقتی کتابی به زبانهای دیگر منتشر شده و در آن قضاوت آنها در باره ایرانیان آمده، اما در اینجا نکات منفی ذکرشده برای ایرانیان سانسور میشود، تنها باعث میشود ما از نگاه دیگران محروم شویم، والا در دسترس دیگران که هست. مساله در باره درستی یا نادرستی قضاوت آنها نیست، مساله این است که حذف بخشی از نگاه یک سیاح، باعث درک نادرست ما از متن میشود.
سانسور در سفرنامهها صورتهای گوناگونی دارد، از حذف یک فصل کامل تا حذف جملاتی از کتاب توسط مترجم یا ناشر. یا توضیح و زیرنویس برای تغییر نگاه خواننده توسط ناشر و مترجم. و البته اگر ناشر و مترجم خودسانسوری نکنند، ممیزی ارشاد این کار را خواهد کرد.
یکی از جدیدترین نمونههای سانسور، در سفرنامه سون هدین، مستشرق سوئدی است که بر اساس سفری که در سال ۱۸۸۶ به بخشهای زیادی از ایران داشته، نوشته و در سال ۱۸۸۷ در استکهلم منتشر شده است.
در فصل بیست و سوم ترجمه کتاب، با عنوان «در باره فارسها»، در باره ایرانیان چنین آمده است: «یک فارس غیر قابل اعتماد ... (متأسفانه در اینجا نویسنده عبارات نادرستی را در مورد هممیهنان فارس بکار برده است که از ترجمه آنها خودداری میکنم. – م.) در قراردادها با توجه و محترمانه برخورد میکند. بر خود مسلط هستند و تودار است. طرف مقابل متوجه نیت درونی و افکار وی نمیشود که آیا وی نگران است یا در درونش خوشحال است. او همیشه قول میدهد ولی... (در اینجا هم نویسنده متأسفانه در مورد فارسها به بیراهه رفته و لذا از ترجمه آن خودداری میکنم. - م). همواره مطالبه پول و انعام میکند. ... ( این نیز مطلب نادرستی است زیرا غربیها معمولا بیش از شرقیها مادی و پولدوست هستند. – م.)» (صفحه ۳۴۳ ترجمه)
روایت کامل هدین از اخلاق فارسها، مندرج در صفحات ۳۲۵ و ۳۲۶ اصل سفرنامه او چنین است (جاهایی که در ترجمه سفرنامه حذف شده، تیرهتر کردهام): «یک فارس از نظر شخصیتی غیر قابل اعتماد، ترسو، حریص و مشکوک است. هنگام معامله تجاری یا قراردادهای دیگر، همیشه مؤدبانهترین و سازگارترین رفتار را از خود نشان میدهد، آرام و باوقار است و اجازه نمی دهد نگاه یا اشارهای، آنچه به او فکر میکند را لو بدهد. او خودش را کنترل می کند، خواه در درونش عصبانی باشد یا خوشحال. او قول همه چیز را میدهد، اما هیچ چیز را رعایت نمی کند. وقیحانه به صورت همسایه اش نگاه میکند و دروغ میگوید. اگر هم دروغش آشکار شد، اصلا خجالت نمیکشد، اما با لبخندی ملیح اعتراف میکند که دروغ گفته است. او همیشه میل شدیدی به پول دارد، و هیچ توجهی به این که آیا روش به دست آوردن آن درست است یا خیر، ندارد. حتی افراد نسبتا رده بالا هم خود را آنقدر خوب نمی دانند انعامی را نپذیرند. از سوی دیگر، یک فارس با فقیران مهربان است و به ندرت از درویشی میگذرد که پول خردی به طرفش پرتاب نکند. (ص ۳۲۵ و ۳۲۶ متن اصلی)
البته سفرنامه خواندنی است و نکات مثبت فراوانی هم در باره ایرانیان دارد، اما من در اینجا، تنها بر #سانسور #اخلاق_اجتماعی ایرانیان تمرکز داشتم. مشخصات کتاب چنین است:
هدین، سوین (۱۴۰۱) .ایران عصر ناصری: سفرنامهی مستشرق سوئدی سون هدین به ایران از طریق قفقاز و بینالنهرین. ترجمه وحید صابری مقدم. تهران: پیام آزادی.
یکی از موارد شایع در ترجمه سفرنامههای فرنگیان به ایران، سانسور انتقاداتی است که آنها به اخلاق اجتماعی مردم داشتهاند. سیاحان از منظر فرهنگ خود، خوب و بد جامعه ایران را دیدهاند، همیشه هم درست ندیده اند؛ ممکن است خطا کرده باشند و ممکن است که با نگاه استعماری یا مغرضانه، مردم را قضاوت کرده باشند. اما در هر حال، قضاوت آنها، بخشی از تاریخ این سرزمین است.
وقتی کتابی به زبانهای دیگر منتشر شده و در آن قضاوت آنها در باره ایرانیان آمده، اما در اینجا نکات منفی ذکرشده برای ایرانیان سانسور میشود، تنها باعث میشود ما از نگاه دیگران محروم شویم، والا در دسترس دیگران که هست. مساله در باره درستی یا نادرستی قضاوت آنها نیست، مساله این است که حذف بخشی از نگاه یک سیاح، باعث درک نادرست ما از متن میشود.
سانسور در سفرنامهها صورتهای گوناگونی دارد، از حذف یک فصل کامل تا حذف جملاتی از کتاب توسط مترجم یا ناشر. یا توضیح و زیرنویس برای تغییر نگاه خواننده توسط ناشر و مترجم. و البته اگر ناشر و مترجم خودسانسوری نکنند، ممیزی ارشاد این کار را خواهد کرد.
یکی از جدیدترین نمونههای سانسور، در سفرنامه سون هدین، مستشرق سوئدی است که بر اساس سفری که در سال ۱۸۸۶ به بخشهای زیادی از ایران داشته، نوشته و در سال ۱۸۸۷ در استکهلم منتشر شده است.
در فصل بیست و سوم ترجمه کتاب، با عنوان «در باره فارسها»، در باره ایرانیان چنین آمده است: «یک فارس غیر قابل اعتماد ... (متأسفانه در اینجا نویسنده عبارات نادرستی را در مورد هممیهنان فارس بکار برده است که از ترجمه آنها خودداری میکنم. – م.) در قراردادها با توجه و محترمانه برخورد میکند. بر خود مسلط هستند و تودار است. طرف مقابل متوجه نیت درونی و افکار وی نمیشود که آیا وی نگران است یا در درونش خوشحال است. او همیشه قول میدهد ولی... (در اینجا هم نویسنده متأسفانه در مورد فارسها به بیراهه رفته و لذا از ترجمه آن خودداری میکنم. - م). همواره مطالبه پول و انعام میکند. ... ( این نیز مطلب نادرستی است زیرا غربیها معمولا بیش از شرقیها مادی و پولدوست هستند. – م.)» (صفحه ۳۴۳ ترجمه)
روایت کامل هدین از اخلاق فارسها، مندرج در صفحات ۳۲۵ و ۳۲۶ اصل سفرنامه او چنین است (جاهایی که در ترجمه سفرنامه حذف شده، تیرهتر کردهام): «یک فارس از نظر شخصیتی غیر قابل اعتماد، ترسو، حریص و مشکوک است. هنگام معامله تجاری یا قراردادهای دیگر، همیشه مؤدبانهترین و سازگارترین رفتار را از خود نشان میدهد، آرام و باوقار است و اجازه نمی دهد نگاه یا اشارهای، آنچه به او فکر میکند را لو بدهد. او خودش را کنترل می کند، خواه در درونش عصبانی باشد یا خوشحال. او قول همه چیز را میدهد، اما هیچ چیز را رعایت نمی کند. وقیحانه به صورت همسایه اش نگاه میکند و دروغ میگوید. اگر هم دروغش آشکار شد، اصلا خجالت نمیکشد، اما با لبخندی ملیح اعتراف میکند که دروغ گفته است. او همیشه میل شدیدی به پول دارد، و هیچ توجهی به این که آیا روش به دست آوردن آن درست است یا خیر، ندارد. حتی افراد نسبتا رده بالا هم خود را آنقدر خوب نمی دانند انعامی را نپذیرند. از سوی دیگر، یک فارس با فقیران مهربان است و به ندرت از درویشی میگذرد که پول خردی به طرفش پرتاب نکند. (ص ۳۲۵ و ۳۲۶ متن اصلی)
البته سفرنامه خواندنی است و نکات مثبت فراوانی هم در باره ایرانیان دارد، اما من در اینجا، تنها بر #سانسور #اخلاق_اجتماعی ایرانیان تمرکز داشتم. مشخصات کتاب چنین است:
هدین، سوین (۱۴۰۱) .ایران عصر ناصری: سفرنامهی مستشرق سوئدی سون هدین به ایران از طریق قفقاز و بینالنهرین. ترجمه وحید صابری مقدم. تهران: پیام آزادی.
👍8