🔺جنگ اسرائیل و حماس و سه سناریو
✍️صلاحالدین خدیو
محاصرەی کامل غزه، قطع آب، برق، گاز و تلفن و بمباران های هوایی بی سابقه فقط ناشی از خشمی احساسی نیست.
یک ژنرال ارتش اسرائیل گفته آنچه رخ داده ترکیبی از پرل هاربر و یازده سپتامبر است.
ایالات متحده در هر دو مورد وارد جنگ تمام عیار با ژاپن و طالبان و القاعده شد.
اسرائیل هم برای نخستین بار در نیم قرن اخیر وضعیت جنگی اعلام کرده و به حماس اعلام جنگ داده است.
تل آویو در جنگ جاری با یک معادلەی چند مجهولی مواجه است و برای در پیش گرفتن یک استراتژی مشخص، محذوراتی جدی دارد.
هدف اصلی آنها تضعیف جدی و بازگشت ناپذیر توان نظامی حماس در حدی است که کنترل غزه را از دست بدهد و دولت دوفاکتوی آن سرنگون شود.
تحقق این سناریو مستلزم ورود به نوار غزه و تصرف آنست، امری که در جنگ های گذشته اسرائیل از انجام آن خودداری کرده است.
1️⃣اما اگر این جنگ بە سیاق درگیری های گذشته مختومه شود، اسرائیل علیرغم تفوق نظامی بی چون و چرایش در مقام بازندەی بزرگ قرار می گیرد.
باخت اسرائیل به دلایل زیر خواهد بود:
▪️این جنگ تا همین حالا پرتلفات ترین نبرد تاریخ اسرائیل بوده است. اسرائیل در جنگ های گذشته با کسب دستاوردهای ارضی و منهزم کردن ارتش های عربی، صحنەی نهایی را ترسیم می کرد.
▪️بلافاصله پس از آتش بس تل آویو باید وارد مذاکرات طولانی و نفس گیر تبادل اسرا با حماس شود.
تل آویو در گذشته در قبال یک اسیر، هزار فلسطینی را آزاد کرده است. اکنون که تعداد اسیران بیشتر از صد نفر است، معادلەی یاد شده هم تغییر می کند.
حماس از حالا گفته که بخشی از این اسیران در قبال آزادی تمام زندانیان فلسطینی که حدود شش هزار نفرند، آزاد می شوند.
بقیه احتمالا برای چانه زنی در موضوعات دیگر نظیر کاهش محاصرەی غزه و یا امتیازاتی در اماکن مقدس قدس و ...استفاده می شوند.
▪️در صورت آتش بس بدون خلع سلاح حماس، اسرائیل همان کشور قبل از شش اکتبر نخواهد بود. بخش اعظم ابهت نطامی و اطلاعاتی آن نابود می شود و بعد روانی ظرفیت بازدارندگی آن کاهش می یابد.
2️⃣سناریوی دوم این است که اسرائیل وارد غزه شده و درگیر یک جنگ فرسایشی چند ماهه گردد.
این سناریو مخاطرات و چالش های خاص خود را داراست.
حماس در سراسر غزه تونل و کمین گاه دارد و زیر زمین غزه را به یک پادگان تبدیل کرده است.
احتمالا از شهروندان و نظامیان اسیر اسرائیلی هم به عنوان سپر انسانی استفاده خواهد کرد.
یک جنگ فرسایشی چند ماهەی پرتلفات از توان جغرافیایی، سرزمینی و استراتژیک سرزمین کوچک اسرائیل بیرون است.
تل آویو جنگ های گذشته را در چند روز و حداکثر یکی دو هفته برده است.
جنگ برای تسخیر غزه مانند نبرد بازپس گیری رقه و موصل از داعش که ماه ها طول کشید، خونین و پرتلفات خواهد بود و به ویرانی گستردەی شهر می انجامد.
سیل عظیم آوارگان هم چالشی جدی علیه مصر، اسرائیل و حتی کشورهای اروپایی خواهد شد.
نکتەی مهم دیگر این است که طرف هایی که حماس را برای این حمله تشویق کردەاند، نمی توانند با بی تفاوتی نظارەگر نابودی و یا تضعیف جدی آن باشند.
به طور مشخص ایران برای بالا بردن سطح تنش با اسرائیل و باز کردن جبهەهای جدید نظیر جنوب لبنان تحت فشار قرار خواهد گرفت.
در این صورت احتمال گسترش جنگ و تبدیل آن به نوعی رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل دور از ذهن نخواهد بود.
چین و روسیه هم که از درگیری غرب در بحران مشتعل خاورمیانه سود می برند، نفعی در تسویەی نهایی حماس نخواهند داشت.
به همین طریق آمریکا و کشورهای حامی اوکراین هم هوادار یک درگیری طولانی در خاورمیانه به بهای قسر در رفتن روسیه از باتلاق اوکراین نیستند.
چالش های فوق الذکر راه را برای گمانەزنی درببرەی سناریوی سوم باز می کند.
3️⃣می توان تصور کرد که در روزها یا هفتەهای آینده با ابتکار عمل قطر یا ترکیه، حماس تعدادی از گروگان های زن و کودک را آزاد خواهد کرد. اسرائیل هم با آزادی زندانیان زن فلسطینی و کاهش بمباران ها به آن پاسخ خواهد داد.
در مرحلەی بعد ممکن است با حضور نیرویی حافظ صلح و شروطی چون لغو محاصرەی غزە تشکیلات پلیس را حفظ و سلاح های سنگین و نیمه سنگین را واگذار نماید.
در این صورت وضعیتی مشابه کرانەی باختری پیش می آید و راه برای گام های بعدی در مسیر وحدت جناح های فلسطینی و احیای گفتگوهای صلح باز می شود.
تحقق هر یک از این سناریوها، منوط به تحولات میدانی و پیش آمدهای سیاسی در منطقه و رویدادهای ریز و درشت بسیار است.
#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
✍️صلاحالدین خدیو
محاصرەی کامل غزه، قطع آب، برق، گاز و تلفن و بمباران های هوایی بی سابقه فقط ناشی از خشمی احساسی نیست.
یک ژنرال ارتش اسرائیل گفته آنچه رخ داده ترکیبی از پرل هاربر و یازده سپتامبر است.
ایالات متحده در هر دو مورد وارد جنگ تمام عیار با ژاپن و طالبان و القاعده شد.
اسرائیل هم برای نخستین بار در نیم قرن اخیر وضعیت جنگی اعلام کرده و به حماس اعلام جنگ داده است.
تل آویو در جنگ جاری با یک معادلەی چند مجهولی مواجه است و برای در پیش گرفتن یک استراتژی مشخص، محذوراتی جدی دارد.
هدف اصلی آنها تضعیف جدی و بازگشت ناپذیر توان نظامی حماس در حدی است که کنترل غزه را از دست بدهد و دولت دوفاکتوی آن سرنگون شود.
تحقق این سناریو مستلزم ورود به نوار غزه و تصرف آنست، امری که در جنگ های گذشته اسرائیل از انجام آن خودداری کرده است.
1️⃣اما اگر این جنگ بە سیاق درگیری های گذشته مختومه شود، اسرائیل علیرغم تفوق نظامی بی چون و چرایش در مقام بازندەی بزرگ قرار می گیرد.
باخت اسرائیل به دلایل زیر خواهد بود:
▪️این جنگ تا همین حالا پرتلفات ترین نبرد تاریخ اسرائیل بوده است. اسرائیل در جنگ های گذشته با کسب دستاوردهای ارضی و منهزم کردن ارتش های عربی، صحنەی نهایی را ترسیم می کرد.
▪️بلافاصله پس از آتش بس تل آویو باید وارد مذاکرات طولانی و نفس گیر تبادل اسرا با حماس شود.
تل آویو در گذشته در قبال یک اسیر، هزار فلسطینی را آزاد کرده است. اکنون که تعداد اسیران بیشتر از صد نفر است، معادلەی یاد شده هم تغییر می کند.
حماس از حالا گفته که بخشی از این اسیران در قبال آزادی تمام زندانیان فلسطینی که حدود شش هزار نفرند، آزاد می شوند.
بقیه احتمالا برای چانه زنی در موضوعات دیگر نظیر کاهش محاصرەی غزه و یا امتیازاتی در اماکن مقدس قدس و ...استفاده می شوند.
▪️در صورت آتش بس بدون خلع سلاح حماس، اسرائیل همان کشور قبل از شش اکتبر نخواهد بود. بخش اعظم ابهت نطامی و اطلاعاتی آن نابود می شود و بعد روانی ظرفیت بازدارندگی آن کاهش می یابد.
2️⃣سناریوی دوم این است که اسرائیل وارد غزه شده و درگیر یک جنگ فرسایشی چند ماهه گردد.
این سناریو مخاطرات و چالش های خاص خود را داراست.
حماس در سراسر غزه تونل و کمین گاه دارد و زیر زمین غزه را به یک پادگان تبدیل کرده است.
احتمالا از شهروندان و نظامیان اسیر اسرائیلی هم به عنوان سپر انسانی استفاده خواهد کرد.
یک جنگ فرسایشی چند ماهەی پرتلفات از توان جغرافیایی، سرزمینی و استراتژیک سرزمین کوچک اسرائیل بیرون است.
تل آویو جنگ های گذشته را در چند روز و حداکثر یکی دو هفته برده است.
جنگ برای تسخیر غزه مانند نبرد بازپس گیری رقه و موصل از داعش که ماه ها طول کشید، خونین و پرتلفات خواهد بود و به ویرانی گستردەی شهر می انجامد.
سیل عظیم آوارگان هم چالشی جدی علیه مصر، اسرائیل و حتی کشورهای اروپایی خواهد شد.
نکتەی مهم دیگر این است که طرف هایی که حماس را برای این حمله تشویق کردەاند، نمی توانند با بی تفاوتی نظارەگر نابودی و یا تضعیف جدی آن باشند.
به طور مشخص ایران برای بالا بردن سطح تنش با اسرائیل و باز کردن جبهەهای جدید نظیر جنوب لبنان تحت فشار قرار خواهد گرفت.
در این صورت احتمال گسترش جنگ و تبدیل آن به نوعی رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل دور از ذهن نخواهد بود.
چین و روسیه هم که از درگیری غرب در بحران مشتعل خاورمیانه سود می برند، نفعی در تسویەی نهایی حماس نخواهند داشت.
به همین طریق آمریکا و کشورهای حامی اوکراین هم هوادار یک درگیری طولانی در خاورمیانه به بهای قسر در رفتن روسیه از باتلاق اوکراین نیستند.
چالش های فوق الذکر راه را برای گمانەزنی درببرەی سناریوی سوم باز می کند.
3️⃣می توان تصور کرد که در روزها یا هفتەهای آینده با ابتکار عمل قطر یا ترکیه، حماس تعدادی از گروگان های زن و کودک را آزاد خواهد کرد. اسرائیل هم با آزادی زندانیان زن فلسطینی و کاهش بمباران ها به آن پاسخ خواهد داد.
در مرحلەی بعد ممکن است با حضور نیرویی حافظ صلح و شروطی چون لغو محاصرەی غزە تشکیلات پلیس را حفظ و سلاح های سنگین و نیمه سنگین را واگذار نماید.
در این صورت وضعیتی مشابه کرانەی باختری پیش می آید و راه برای گام های بعدی در مسیر وحدت جناح های فلسطینی و احیای گفتگوهای صلح باز می شود.
تحقق هر یک از این سناریوها، منوط به تحولات میدانی و پیش آمدهای سیاسی در منطقه و رویدادهای ریز و درشت بسیار است.
#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
🔺ادامەی جنگ تا خلق یک توازن وحشت تازه
امروز تلفات فلسطینیان در غزه به ١٤٠٠ نفر رسید و با تلفات اسرائیل در حملەی روز شنبه برابر شد.
در پنج روز گذشته به طور متوسط روزانه ٢۵٠ فلسطینی کشته شدەاند. این نرخ کشتار در تاریخ حملات اسرائیل بی سابقه است.
به طور مثال در جنگ ٢٠١٤ غزه که یکی از شدیدترین نبردهای دو طرف بود، طی سه هفتەی اول جنگ کمتر از نصف این تعداد کشته شدند.
اگر آمار قربانیان فلسطینی با همین نرخ بالا برود به معنای آنست که پس از یک ماه جنگ حدود ١٠هزار فلسطینی کشته میشوند.
با ادامەی بمبارانها با همین شدت، حتی بدون ورود به جنگ زمینی رسیدن به این آمار دور از ذهن نیست.
با فروپاشی قریبالوقوع نظام درمانی غزه و قطع کامل مایحتاج حیاتی از قبیل آب، برق، گاز، نان و دارو، که رەآورد آن قحطی، بیماریهای واگیردار و افزایش مرگ مجروحان است، باید انتظار ارقام درشت تری را هم داشت.
با توجه به این که بعید است در غیاب حملەی زمینی تلفات اسرائیل از رقم فعلی چندان بالاتر رود، معادلەی قدیمی یک اسرائیلی در برابر ١٠ الی ٢٠ فلسطینی در شرف احیا شدن است.
توازن وحشتی که یحتمل مبنای محاسبات بازدارندگی تل آویو است.
مثلاً بیست عرب در مقابل یک یهودی تا عربها قبل از تهدید اسرائیل به عواقب آن به صورت جدی بیندیشند.
در جریان انتفاضەی سال ٢٠٠٠ با حملات انتحاری فلسطینی ها در مکان های پرجمعیت، توازن فوق بهم خورد و به نسبت سه به یک رسید: سه فلسطینی در برابر یک اسرائیلی!
کابینەی امنیتی شارون کە پس از آن روی کار آمد با در پیش گرفتن تدابیری نظیر احداث دیوار حائل و قتل هدفمند رهبران فلسطینی دوباره آن را احیا کرد.
سرزمین های فلسطینی کرانەی باختری و نوار غزه با احداث دیوار از اسرائیل جدا و رهبران اصلی حماس یکی پس از دیگری ترور شدند. گروه های دیگر نظیر جبهەی خلق و شاخەی نظامی فتح هم رهبران اصلی خود را از دست دادند.
حملەی روز شنبەی حماس به طرزی بی سابقه این توازن را بهم ریخت و معادلات جدیدی خلق کرد.
معادلاتی که دشوارەهای عظیمی فراروی طرفین گذاشته است.
حس همدردی ناشی از تلفات بی سابقەی اسرائیل در روز نخست که رخدادهایی چون پرل هاربر و یازذه سپتامبر را تداعی نمود، فرصتی بی نظیر برای انتقام و کشتار در اختیار ماشین جنگی بدون رقیب آن قرار داده است.
لحن و مواضع آمریکا و دیگر دولت های غربی به گونەای است کە گویی اسرائیل در برابر هولوکاستی دیگر قرار گرفته و حق دارد به هر قیمتی از خود دفاع کند.
نکتەی مهم آنست که فرصت پیش گفته محدود است و ممکن است با افزایش شدید تلفات فلسطینی ها و وقوع بحران های انسانی در غزه منقضی شود.
پرسش مهم این است که چه رقمی این کارت سفید را از دست تل آویو می گیرد؟
به طور مثال اگر تعداد قربانیان فلسطینی به رقم بی سابقەی دە هزار نفر برسد، دست دولت های غربی برای ادامەی حمایت از حرکت ماشین جنگی اسرائیل بسته نخواهد شد؟
در این صورت این دولتها چگونه از پس چالش افکار عمومی غربی و فشار دولت های عرب و مسلمان که آنها نیز به نوبەی خود تحت فشار جوامع متبوعشان هستند، برخواهند آمد؟
با این اوصاف، زمان عامل مهمی است که به سود اسرائیل عمل نمی کند.
در این صورت نظرگاه امنیتی اسرائیل با کشتن بیش از ده هزار فلسطینی و نابودی تمام زیر ساخت های غزه اما به قیمت باقی ماندن حماس چگونه کنار خواهد آمد؟
احتمالاً به خلق یک توازن وحشت دیگر می اندیشد که بهای انسانی آن بسیار بیشتر از ادوار قبل خواهد بود.
نظیر چیزی که پس از جنگ ٣٣ روزه سید حسن نصرالله رهبر حزب الله آن را به زبان آورد: اگر واکنش شدید و بزرگ مقیاس اسرائیل را پیشبینی میکردیم، هرگز دست به عملیات اسیرگیری نمیزدیم!
پیشنهاد امروز وزیر دفاع اسرائیل برای آزادی گروگان ها در قبال رفع محدودیت های جدید علیه غزه ناظر بر این تنگناهاست. مضاف بر این بیانگر آنست که این کشور هنوز دربارەی چند و چون و اهداف حملەی زمینی بە جمعبندی نهایی نرسیده است.
این دشواره به گونەای دیگر گریبان حماس را گرفته است.
پذیرش طرح اسرائیل برای آن به نوعی تسلیم و بازگشت به شرایط قبل از ٧ اکتبر بدون دستاوردی ملموس است. امری که به تحقیر حماس نزد فلسطینیها میانجامد.
از این رو شاید تعدیل پیشنهاد اسرائیل از طریق آزادی غیرنظامیان و نگه داشتن سربازان اسیر برای معاوضه با زندانیان فلسطینی در دستور کار قرار گیرد.
این ابتکار عمل حتی در صورت اجرا، حماس را از ضد حملەی مرگبار اسرائیل نجات نمیدهد.
روندی که از پرل هاربر آغاز شد با بمباران هیروشیما و ناکازاکی پایان یافت.
پاسخ ١١ سپتامبر هم اشغال افغانستان بود.
پاسخ کنونی اسرائیل تقریباً ترکیبی از این دو اما در شرایط امتناع اجرای کامل آنهاست.
از این رو ادامەی تلفات بالای غیرنظامیان فلسطینی جلیقەی نجاتی برای حماس است که به کمک آن بدون غرق شدن از گرداب کنونی بیرون آید و حتی مدعی قسمی پیروزی شود!
✍#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
امروز تلفات فلسطینیان در غزه به ١٤٠٠ نفر رسید و با تلفات اسرائیل در حملەی روز شنبه برابر شد.
در پنج روز گذشته به طور متوسط روزانه ٢۵٠ فلسطینی کشته شدەاند. این نرخ کشتار در تاریخ حملات اسرائیل بی سابقه است.
به طور مثال در جنگ ٢٠١٤ غزه که یکی از شدیدترین نبردهای دو طرف بود، طی سه هفتەی اول جنگ کمتر از نصف این تعداد کشته شدند.
اگر آمار قربانیان فلسطینی با همین نرخ بالا برود به معنای آنست که پس از یک ماه جنگ حدود ١٠هزار فلسطینی کشته میشوند.
با ادامەی بمبارانها با همین شدت، حتی بدون ورود به جنگ زمینی رسیدن به این آمار دور از ذهن نیست.
با فروپاشی قریبالوقوع نظام درمانی غزه و قطع کامل مایحتاج حیاتی از قبیل آب، برق، گاز، نان و دارو، که رەآورد آن قحطی، بیماریهای واگیردار و افزایش مرگ مجروحان است، باید انتظار ارقام درشت تری را هم داشت.
با توجه به این که بعید است در غیاب حملەی زمینی تلفات اسرائیل از رقم فعلی چندان بالاتر رود، معادلەی قدیمی یک اسرائیلی در برابر ١٠ الی ٢٠ فلسطینی در شرف احیا شدن است.
توازن وحشتی که یحتمل مبنای محاسبات بازدارندگی تل آویو است.
مثلاً بیست عرب در مقابل یک یهودی تا عربها قبل از تهدید اسرائیل به عواقب آن به صورت جدی بیندیشند.
در جریان انتفاضەی سال ٢٠٠٠ با حملات انتحاری فلسطینی ها در مکان های پرجمعیت، توازن فوق بهم خورد و به نسبت سه به یک رسید: سه فلسطینی در برابر یک اسرائیلی!
کابینەی امنیتی شارون کە پس از آن روی کار آمد با در پیش گرفتن تدابیری نظیر احداث دیوار حائل و قتل هدفمند رهبران فلسطینی دوباره آن را احیا کرد.
سرزمین های فلسطینی کرانەی باختری و نوار غزه با احداث دیوار از اسرائیل جدا و رهبران اصلی حماس یکی پس از دیگری ترور شدند. گروه های دیگر نظیر جبهەی خلق و شاخەی نظامی فتح هم رهبران اصلی خود را از دست دادند.
حملەی روز شنبەی حماس به طرزی بی سابقه این توازن را بهم ریخت و معادلات جدیدی خلق کرد.
معادلاتی که دشوارەهای عظیمی فراروی طرفین گذاشته است.
حس همدردی ناشی از تلفات بی سابقەی اسرائیل در روز نخست که رخدادهایی چون پرل هاربر و یازذه سپتامبر را تداعی نمود، فرصتی بی نظیر برای انتقام و کشتار در اختیار ماشین جنگی بدون رقیب آن قرار داده است.
لحن و مواضع آمریکا و دیگر دولت های غربی به گونەای است کە گویی اسرائیل در برابر هولوکاستی دیگر قرار گرفته و حق دارد به هر قیمتی از خود دفاع کند.
نکتەی مهم آنست که فرصت پیش گفته محدود است و ممکن است با افزایش شدید تلفات فلسطینی ها و وقوع بحران های انسانی در غزه منقضی شود.
پرسش مهم این است که چه رقمی این کارت سفید را از دست تل آویو می گیرد؟
به طور مثال اگر تعداد قربانیان فلسطینی به رقم بی سابقەی دە هزار نفر برسد، دست دولت های غربی برای ادامەی حمایت از حرکت ماشین جنگی اسرائیل بسته نخواهد شد؟
در این صورت این دولتها چگونه از پس چالش افکار عمومی غربی و فشار دولت های عرب و مسلمان که آنها نیز به نوبەی خود تحت فشار جوامع متبوعشان هستند، برخواهند آمد؟
با این اوصاف، زمان عامل مهمی است که به سود اسرائیل عمل نمی کند.
در این صورت نظرگاه امنیتی اسرائیل با کشتن بیش از ده هزار فلسطینی و نابودی تمام زیر ساخت های غزه اما به قیمت باقی ماندن حماس چگونه کنار خواهد آمد؟
احتمالاً به خلق یک توازن وحشت دیگر می اندیشد که بهای انسانی آن بسیار بیشتر از ادوار قبل خواهد بود.
نظیر چیزی که پس از جنگ ٣٣ روزه سید حسن نصرالله رهبر حزب الله آن را به زبان آورد: اگر واکنش شدید و بزرگ مقیاس اسرائیل را پیشبینی میکردیم، هرگز دست به عملیات اسیرگیری نمیزدیم!
پیشنهاد امروز وزیر دفاع اسرائیل برای آزادی گروگان ها در قبال رفع محدودیت های جدید علیه غزه ناظر بر این تنگناهاست. مضاف بر این بیانگر آنست که این کشور هنوز دربارەی چند و چون و اهداف حملەی زمینی بە جمعبندی نهایی نرسیده است.
این دشواره به گونەای دیگر گریبان حماس را گرفته است.
پذیرش طرح اسرائیل برای آن به نوعی تسلیم و بازگشت به شرایط قبل از ٧ اکتبر بدون دستاوردی ملموس است. امری که به تحقیر حماس نزد فلسطینیها میانجامد.
از این رو شاید تعدیل پیشنهاد اسرائیل از طریق آزادی غیرنظامیان و نگه داشتن سربازان اسیر برای معاوضه با زندانیان فلسطینی در دستور کار قرار گیرد.
این ابتکار عمل حتی در صورت اجرا، حماس را از ضد حملەی مرگبار اسرائیل نجات نمیدهد.
روندی که از پرل هاربر آغاز شد با بمباران هیروشیما و ناکازاکی پایان یافت.
پاسخ ١١ سپتامبر هم اشغال افغانستان بود.
پاسخ کنونی اسرائیل تقریباً ترکیبی از این دو اما در شرایط امتناع اجرای کامل آنهاست.
از این رو ادامەی تلفات بالای غیرنظامیان فلسطینی جلیقەی نجاتی برای حماس است که به کمک آن بدون غرق شدن از گرداب کنونی بیرون آید و حتی مدعی قسمی پیروزی شود!
✍#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
اسرائیل و " قرەباغی کردن" نوار غزه
18 سال پیش هنگامی که اسرائیل تصمیم گرفت پس از 38 سال اشغال، غزه را تخلیه کرد، یک مقام این رژیم در پاسخ به انتقادهای داخلی گفت:
غزه غیر از " شن " و " اسلام گرا " چه دارد که برای نگهداری آن بجنگیم؟
اما اکنون پس از عملیات توفان اقصی به نظر می رسد این نظرگاه اسرائیل تغییر کرده است.
چالش اصلی اسرائیل برای عملیات زمینی در غزه و تصرف احتمالی آن، فقط مقاومت جنگجویان حماس و شبکەی پیچ در پیچ تونل های آن موسوم بە مترو غزه نیست.
بلکه مردم آن است. جمعیتی دومیلیون و دویست هزار نفری که از سویی کار و شغل و نان و آذوقه می خواهند و از سوی دیگر در جهت گیری های ضد اسرائیلی مصمم هستند.
علاوه بر بار طاقت فرسای اقتصادی موضوع، رویش هسته های جدید ضد اشغال و وفادار به حماس نیز دور از ذهن نیست.
از این رو ضرب الاجل کوتاه مدت اسرائیل برای جابجایی نصف این جمعیت از شمال غزه به جنوب آن صرفا نمی تواند یک تاکتیک جنگی باشد
بلکه علاوه بر آن تمهیدی سیاسی در راستای " راه حل نهایی " مسالەی غزه است.
پیش از این اسرائیل به تلویح و تصریح از مصر خواسته بود که با اسکان غزەایها در صحرای سینا موافقت کند.
درخواستی که با مخالفت قاطعانەی مصر مواجه شد. کار به جایی رسید که پرزیدنت سیسی در کنار شماری دیگر از مقامات عرب، سرزمین را آرمان اعراب خواند و از فلسطینی ها خواست به هیچ وجه تن به یک آوارگی جدید ندهند.
این موضع با استقبال مقامات حماس هم مواجه شد.
نزذیک ترین نمونەی الهام بخش برای مقامات اسرائیل، توفیق دولت آذربایجان در تخلیەی کامل قرەباغ از جمعیت ارمنی آن است.
در جنگ های اخیر باکو و ایروان آذربایجان با حمایت بی چون و چرای اسرائیل به پیروزی قاطعی دست یافت، رژیم علیف ترجیح داد با اخراج نظام مند و برنامه ریزی شدەی اهالی ارمنی آن و پاکسازی کامل آن برای همیشه از شر مسالەی قرەباغ خلاص شود.
هرچند خروج ارمنی ها از خانەی آبا و اجدادی خود ظاهرا داوطلبانه صورت گرفت، اما اکنون سازمان های بین المللی دولتمردان باکو را به برنامه ریزی قبلی آن از طریق حمله و محاصرەی اقتصادی آن متهم می کنند.
ظاهرا اسرائیل در پی تکرار تجربەی متحد قفقازی خویش است. امری که با مخالفت سرسختانەی مصر تحقق آن دشوار است.
مضاف بر آن فلسطینی ها مانند ارمنی ها " بی کس و کار " نیستند و دهها دولت اسلامی و عربی از آنان پشتیبانی می کنند.
پی نوشت: "راه حل نهایی" اصطلاحی است که از سوی آلمان نازی برای تصفیەی نهایی یهودیان و اصطلاحا چارەجویی نهایی مسالەی یهود در اروپا بکار می رفت.
#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
18 سال پیش هنگامی که اسرائیل تصمیم گرفت پس از 38 سال اشغال، غزه را تخلیه کرد، یک مقام این رژیم در پاسخ به انتقادهای داخلی گفت:
غزه غیر از " شن " و " اسلام گرا " چه دارد که برای نگهداری آن بجنگیم؟
اما اکنون پس از عملیات توفان اقصی به نظر می رسد این نظرگاه اسرائیل تغییر کرده است.
چالش اصلی اسرائیل برای عملیات زمینی در غزه و تصرف احتمالی آن، فقط مقاومت جنگجویان حماس و شبکەی پیچ در پیچ تونل های آن موسوم بە مترو غزه نیست.
بلکه مردم آن است. جمعیتی دومیلیون و دویست هزار نفری که از سویی کار و شغل و نان و آذوقه می خواهند و از سوی دیگر در جهت گیری های ضد اسرائیلی مصمم هستند.
علاوه بر بار طاقت فرسای اقتصادی موضوع، رویش هسته های جدید ضد اشغال و وفادار به حماس نیز دور از ذهن نیست.
از این رو ضرب الاجل کوتاه مدت اسرائیل برای جابجایی نصف این جمعیت از شمال غزه به جنوب آن صرفا نمی تواند یک تاکتیک جنگی باشد
بلکه علاوه بر آن تمهیدی سیاسی در راستای " راه حل نهایی " مسالەی غزه است.
پیش از این اسرائیل به تلویح و تصریح از مصر خواسته بود که با اسکان غزەایها در صحرای سینا موافقت کند.
درخواستی که با مخالفت قاطعانەی مصر مواجه شد. کار به جایی رسید که پرزیدنت سیسی در کنار شماری دیگر از مقامات عرب، سرزمین را آرمان اعراب خواند و از فلسطینی ها خواست به هیچ وجه تن به یک آوارگی جدید ندهند.
این موضع با استقبال مقامات حماس هم مواجه شد.
نزذیک ترین نمونەی الهام بخش برای مقامات اسرائیل، توفیق دولت آذربایجان در تخلیەی کامل قرەباغ از جمعیت ارمنی آن است.
در جنگ های اخیر باکو و ایروان آذربایجان با حمایت بی چون و چرای اسرائیل به پیروزی قاطعی دست یافت، رژیم علیف ترجیح داد با اخراج نظام مند و برنامه ریزی شدەی اهالی ارمنی آن و پاکسازی کامل آن برای همیشه از شر مسالەی قرەباغ خلاص شود.
هرچند خروج ارمنی ها از خانەی آبا و اجدادی خود ظاهرا داوطلبانه صورت گرفت، اما اکنون سازمان های بین المللی دولتمردان باکو را به برنامه ریزی قبلی آن از طریق حمله و محاصرەی اقتصادی آن متهم می کنند.
ظاهرا اسرائیل در پی تکرار تجربەی متحد قفقازی خویش است. امری که با مخالفت سرسختانەی مصر تحقق آن دشوار است.
مضاف بر آن فلسطینی ها مانند ارمنی ها " بی کس و کار " نیستند و دهها دولت اسلامی و عربی از آنان پشتیبانی می کنند.
پی نوشت: "راه حل نهایی" اصطلاحی است که از سوی آلمان نازی برای تصفیەی نهایی یهودیان و اصطلاحا چارەجویی نهایی مسالەی یهود در اروپا بکار می رفت.
#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
🔺بمباران بیمارستان چه فرقی با اطاقهای گاز دارد؟
1⃣ ساعتی پیش اسرائیل با بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه بیش از ۵٠٠ نفر از بیماران، زنان و کودکان و کادر درمانی را به قتل رساند.
بدون شک این یک کشتار جمعی است و از تنبیه جمعی مردم غزه فراتر رفته است و یک «هولوکاست آنلاین» در برابر دیدگان بیتفاوت و یا ناتوان مردم جهان است.
چرا باید مردم غیر نظامی تاوان کارهای رهبران سیاسی را بدهند؟
آیا مردم غزه مسئول حملەی اخیر حماس بە جنوب اسرئیل هستند؟
جواب فستیوالکشی، بیمارستانکشی است؟
در نهایت اسرائیل میخواهد با غزه چه کند؟
همەی دو میلیون نفر ساکن آن را به سیاق یهودیان شرق اروپا بکشد؟
یا مثل درسدن آن را با خاک یکسان کند؟
آیا با کشتار جمعی مردم، مسالەی فلسطین حل میشود؟
نهایت قضیه این است که ارتش اسرائیل مانند ژوئن ١٩٨٢ که فاتحانه قدم به خیابانهای بیروت نهاد و ستاد ساف را محاصره کرد، رژەی پیروزی در غزه برگزار میکند.
۴١ سال قبل شارون با خواری عرفات را وادار به تسلیم کرد و او را همراه افرادش با کشتی سازمان ملل تحت الحفظ به تبعید تونس فرستاد.
نتیجه چه شد؟ سازمان حزب الله جای فتح را گرفت و کینەهای صبرا و شتیلا و اشغال ١٩٨٢ آن را به دشمنی به مراتب خطرناکتر تبدیل کرد.
آمریکا پس از شخم زدن افغانستان طالبان را ساقط کرد. بیست سال بعد ناچار شد افغانستان را ترک و قدرت را به نسخەی پیشرفتەتری از طالبان بسپارد.
در عراق هم پس از سرنگونی دولت صدام، روح پس از مرگ آن در داعش تجسد یافت و خاورمیانه را به آشوب کشید.
سرنوشت عملیات اسرائیل در غزه هم از این بهتر نمیشود. کشتن حدود چهار هزار نفر در ده روز یعنی پروردن چهار هزار مبارز انتحاری طی ده سال آینده و پرورش نسخەهای افراطیتر حماس.
اسرائیل با جنون کشتار به صلح دست نمییابد و در آینده با رهبرانی خطرناکتر از هنیه و سنوار و ضیف سر و کار خواهد داشت.
2⃣ رهبران حماس هم بخش دیگری از این معادلەی خون و وحشت هستند. واقعاً از روی چه حسابی کامیکازەهایشان را به «ناو هواپیمابر ثابت غرب در خاورمیانه» کوبیدند؟
امت اسلامی کجاست؟
مگر «خالد مشعل» هنگام اشغال عفرین توسط ترکیه نمیگفت، این پیروزی تجلی ارادەی ترکیه به عنوان رهبر امت اسلامی است!
چرا رهبر کذایی امت اسلامی به داد متحدش حماس و مردم مفلوک غزه نمیرسد؟
دیگر عضو امت اسلامی مشعل، قطر است. از سه قدرت گازی دنیا، ایران و روسیه عملاً صادرات گازشان تحریم است، میماند قطر.
اگر دوحه در فصل سرد کنونی شیر گازش را ببندد، مانند تحریم نفتی ١٩٧٣ در عرض یک ماه غرب را به زانو در میآورد.
قطر همین اواخر قراردادی ٣٠ میلیارد دلاری با توتال بسته است، آن را معلق کند، تا بایدن بفهمد کلاهش پس معرکه است.
در سال ١٩٧٣ ملک فیصل پادشاه متوفی سعودی در اعتراض به حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل همراه دیگر دولتهای نفتی عرب، شیر نفت را قطع کرد. در نتیجه اروپا و آمریکا دچار یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی معاصر شدند.
آقای مشعل! در عصر دولت - ملتها سخن گفتن از امت، زمانپریشانه است. پیروی بیچون و چرا از اردوغان هم سرنوشتی بهتر از کمونیستهای سادهدل اروپایی که صادقانه سیاست شوروی را تایید میکردند، به ارمغان نمیآورد.
کلمبیا که سفیر اسرائیل را اخراج کرد، عضو امت اسلامی نیست.
چین و روسیه بنا به ملاحظات استراتژیک حاضر نشدند حماس را محکوم کنند، در حالیکه ترکیه و سازمانهای اقماری آن بنا بر همان ملاحظات حملەی حماس را محکوم کردند.
جهان سنّی بە میزانی که ایران شیعی و متّحدان آن پشت حماس را گرفتەاند، در معادلات امروز حاضر نیست.
اینها همەاش حساب کتاب دارد و بدون چرتکه انداختنهای استراتژیک و ژئوپلتیک انجام نمیشود.
خاورمیانه روزهای تاریکی را میگذراند. ملتهای مظلوم قربانیان اصلی آزمندیهای سیاسی و بوالهوسی قدرتمندان هستند.
آنچه که بر غزه میگذرد، با تلخی تمام این واقعیتهای بیرحم را برملا میکند.
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
1⃣ ساعتی پیش اسرائیل با بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه بیش از ۵٠٠ نفر از بیماران، زنان و کودکان و کادر درمانی را به قتل رساند.
بدون شک این یک کشتار جمعی است و از تنبیه جمعی مردم غزه فراتر رفته است و یک «هولوکاست آنلاین» در برابر دیدگان بیتفاوت و یا ناتوان مردم جهان است.
چرا باید مردم غیر نظامی تاوان کارهای رهبران سیاسی را بدهند؟
آیا مردم غزه مسئول حملەی اخیر حماس بە جنوب اسرئیل هستند؟
جواب فستیوالکشی، بیمارستانکشی است؟
در نهایت اسرائیل میخواهد با غزه چه کند؟
همەی دو میلیون نفر ساکن آن را به سیاق یهودیان شرق اروپا بکشد؟
یا مثل درسدن آن را با خاک یکسان کند؟
آیا با کشتار جمعی مردم، مسالەی فلسطین حل میشود؟
نهایت قضیه این است که ارتش اسرائیل مانند ژوئن ١٩٨٢ که فاتحانه قدم به خیابانهای بیروت نهاد و ستاد ساف را محاصره کرد، رژەی پیروزی در غزه برگزار میکند.
۴١ سال قبل شارون با خواری عرفات را وادار به تسلیم کرد و او را همراه افرادش با کشتی سازمان ملل تحت الحفظ به تبعید تونس فرستاد.
نتیجه چه شد؟ سازمان حزب الله جای فتح را گرفت و کینەهای صبرا و شتیلا و اشغال ١٩٨٢ آن را به دشمنی به مراتب خطرناکتر تبدیل کرد.
آمریکا پس از شخم زدن افغانستان طالبان را ساقط کرد. بیست سال بعد ناچار شد افغانستان را ترک و قدرت را به نسخەی پیشرفتەتری از طالبان بسپارد.
در عراق هم پس از سرنگونی دولت صدام، روح پس از مرگ آن در داعش تجسد یافت و خاورمیانه را به آشوب کشید.
سرنوشت عملیات اسرائیل در غزه هم از این بهتر نمیشود. کشتن حدود چهار هزار نفر در ده روز یعنی پروردن چهار هزار مبارز انتحاری طی ده سال آینده و پرورش نسخەهای افراطیتر حماس.
اسرائیل با جنون کشتار به صلح دست نمییابد و در آینده با رهبرانی خطرناکتر از هنیه و سنوار و ضیف سر و کار خواهد داشت.
2⃣ رهبران حماس هم بخش دیگری از این معادلەی خون و وحشت هستند. واقعاً از روی چه حسابی کامیکازەهایشان را به «ناو هواپیمابر ثابت غرب در خاورمیانه» کوبیدند؟
امت اسلامی کجاست؟
مگر «خالد مشعل» هنگام اشغال عفرین توسط ترکیه نمیگفت، این پیروزی تجلی ارادەی ترکیه به عنوان رهبر امت اسلامی است!
چرا رهبر کذایی امت اسلامی به داد متحدش حماس و مردم مفلوک غزه نمیرسد؟
دیگر عضو امت اسلامی مشعل، قطر است. از سه قدرت گازی دنیا، ایران و روسیه عملاً صادرات گازشان تحریم است، میماند قطر.
اگر دوحه در فصل سرد کنونی شیر گازش را ببندد، مانند تحریم نفتی ١٩٧٣ در عرض یک ماه غرب را به زانو در میآورد.
قطر همین اواخر قراردادی ٣٠ میلیارد دلاری با توتال بسته است، آن را معلق کند، تا بایدن بفهمد کلاهش پس معرکه است.
در سال ١٩٧٣ ملک فیصل پادشاه متوفی سعودی در اعتراض به حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل همراه دیگر دولتهای نفتی عرب، شیر نفت را قطع کرد. در نتیجه اروپا و آمریکا دچار یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی معاصر شدند.
آقای مشعل! در عصر دولت - ملتها سخن گفتن از امت، زمانپریشانه است. پیروی بیچون و چرا از اردوغان هم سرنوشتی بهتر از کمونیستهای سادهدل اروپایی که صادقانه سیاست شوروی را تایید میکردند، به ارمغان نمیآورد.
کلمبیا که سفیر اسرائیل را اخراج کرد، عضو امت اسلامی نیست.
چین و روسیه بنا به ملاحظات استراتژیک حاضر نشدند حماس را محکوم کنند، در حالیکه ترکیه و سازمانهای اقماری آن بنا بر همان ملاحظات حملەی حماس را محکوم کردند.
جهان سنّی بە میزانی که ایران شیعی و متّحدان آن پشت حماس را گرفتەاند، در معادلات امروز حاضر نیست.
اینها همەاش حساب کتاب دارد و بدون چرتکه انداختنهای استراتژیک و ژئوپلتیک انجام نمیشود.
خاورمیانه روزهای تاریکی را میگذراند. ملتهای مظلوم قربانیان اصلی آزمندیهای سیاسی و بوالهوسی قدرتمندان هستند.
آنچه که بر غزه میگذرد، با تلخی تمام این واقعیتهای بیرحم را برملا میکند.
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
روزگار سیاه دبیرکل سازمان ملل!
✍️صلاحالدین خدیو
دبیرکل سازمان ملل با گفتن این که «حملەی حماس در خلأ رخ نداده» خشم اسرائیل را برانگیخته است. اسرائیلیها به عذرخواهی گوترش بسنده نکرده، بلکه خواهان برکناری او شدە و ورودش به اسرائیل را هم ممنوع کردەاند. من هر چه فکر میکنم، تناقض یا انگیزەی سوئی در حرف دبیرکل نمیبینم!
🔗ادامهی جستار
#اجتماع #فلسطین #غزه #فرهنگ #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍️صلاحالدین خدیو
دبیرکل سازمان ملل با گفتن این که «حملەی حماس در خلأ رخ نداده» خشم اسرائیل را برانگیخته است. اسرائیلیها به عذرخواهی گوترش بسنده نکرده، بلکه خواهان برکناری او شدە و ورودش به اسرائیل را هم ممنوع کردەاند. من هر چه فکر میکنم، تناقض یا انگیزەی سوئی در حرف دبیرکل نمیبینم!
🔗ادامهی جستار
#اجتماع #فلسطین #غزه #فرهنگ #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
🔺غزه چگونه جهان را تغییر داد!
1⃣ آفریقای جنوبی روابط سیاسی اش را با اسرائیل قطع کرد. خاویر میلی رئیس جمهور منتخب آرژانتین که یک ترامپیست تمام عیار است، قول داده که کشورش را به متحد اسراتژیک اسرائیل تبدیل کند!
گروه بریکس امروز با فلسطینی ها همدلی نشان داد و جنگ اسرائیل در غزه را به باد انتقاد گرفت.
در حالی کە پیشتر گروه هفت کشور صنعتی به حمایت بی چون و چرا از اسرائیل پرداخته بود.
بی گمان حمابت پدرو سانچز نحست وزیر سوسیالیست اسپانیا از فلسطین و سوگیری محسوس ناندرا مودی رهبر راست گرای هند از اسرائیل مانع می شود که از شکافی قاطع میان جهان غربی و جهان شرقی سخن گفت.
اما یک تقسیم بندی هویتی میان شمال و جتوب جهان وجود دارد که در امتداد خطوط منافع سیاسی، ژئوپوبتیک و ملاحظات اقتصادی، کم رنگ و پررنگ می شود.
2⃣ عملیات طوفان الاقصی که به اخگر جنگ بزرگ مقیاس کنونی تبدیل شد، طوفانی هم در جهان بین الملل برانگیخت.
عملیات انتقام جویانەی اسرائیل که به علت حجم گستردەی کشتار و ویرانی بحث برانگیز شده، شکافی بزرگ میان دولت ها پدید آورده است.
کشورهای جنوب عمدتا با آرمان فلسطین هم دلی می کنند، در حالی که جهان ثروتمند غربی تمام قد پشت اسرائیل ایستاده است.
انزوای اسرائیل در جهان سوم و اتکای آن به دولت های غربی مسبوق به سابقه است.
این شکاف هویتی پس از کنفرانس صلح مادرید در سال 1991 به تدریج کم رنگ شد و می رفت تا اسرائیل به عضوی عادی در جهان تبدیل شود.
3⃣ در دهەهای 70 و 80 میلادی اسرائیل یکی از معدود کشورهایی بود که فعالانه از نظام آپارتاید و حکومت اقلیت سفیدپوست بر اکثریت سیاه پوست در آفریقای جنوبی و رودزیا حمایت می کرد.
در حالی که بلوک شرق سابق، و کشورهایی چون روسیه، چین، کوبا و ... قاطعانه از مبارزات ضد استعماری مردم آفریقا پشتیبانی می کردند.
آمریکا و متحدان غربی اش هم ضمن رعایت ملاحظات سیاسی و ژئوپولتیک خود در جنگ سرد ، با اعمال برخی تحریم ها فاصلەای معنادار از نظام آپارتاید و دیکتاتوری های راست گرا در آسیا و آمریکای لاتین داشتند.
اما پشتیبانی اسرائیل از دیکتاتوری هایی مانند سوهارتو و مارکوس در اندونزی و فیلیپین و حکومت ژنرال ها در آرژانتین تابع هیچ قید و شرطی نبود.
در دهەی نود هم با دستگیری عبدالله اوجالان در کنیا توسط موساد، به دولت ارتش مدار وقت ترکیه کمک کرد تا جنبش کردها را تضعیف نماید.
تل آویو نه ملاحظات حقوق بشری و نه خط قرمزهای سیاسی داشت و صرفا در اندیشەی یارگیری و غلبە بر حس تنهایی و انزوا در محیط جهانی بود.
4⃣ اکنون هم کمک های تسلیحاتی و امنیتی اسرائیل به خونتاهای نظامی میانمار و دیکتاتوری خانوادگی علیف در آذربایجان برگ دیگری از کارنامەی پر از غلط تل آویو است.
اسرائیل بر خلاف دولت های غربی حتی پس از کودتای نظامی و تعلیق دمکراسی در میانمار و قتل عام اقلیت روهینگا نیز کمک هایش را به میانمار قطع نکرد.
در قفقاز هم با تسلیح و تجهیز آذربایجان، ارمنی ها را به صورت دستەجمعی از سرزمین مورد مناقشەی قرەباغ تاراند.
در دوران جنگ سرد اسرائیل با داشتن دولت هایی که عمدتا توسط حزب چپ میانەی کارگر تشکیل می شدند، با راست جهانی به مغازله می پرداخت.
در حالی که امروزه جناح چپ به کلی از سیاست اسرائیل ناپدید شده و راست افراطی سکاندار اصلی سیاست آن شده است،
از این رو هم ذات پنداری هویت طلبان راست افراطی در سطح جهان که پدیدەی سیاست امروز دنیا هستند با همتایان راست شان در تل آویو عجیب نیست.
ترامپ در آمریکا، میلی در آرژانتین، مودی در هند، بولسونارو در برزیل، جانسون در انگلیس و حتی به نوعی خانوادەی بن زاید در امارات متحدەی عربی، در مقام آنارکو کاپیتالیست های درجە اول عشقی فراتر از ستایش صرف، به دولت یهود دارند.
هر چند ممکن است از برخی دردسر آفرینی های آن نظیر افراط در خشونت علیه فلسطینی ها، ناراضی و سرخورده شوند.
5⃣ جان کلام این که یکی از پیامدهای مهم حملەی حماس و واکنش غیرمتعارف اسرائیل، احیای دوبارەی مسالەی فلسطین پس از سه دهه زندگی نباتی در فاصلەی سال های 1993 تا 2023 بود.
از زمانی که پیمان صلح اسلو منعقد شد و بر اثر تداوم اشغال گری اسرائیل و تحولات سیاسی در خاورمیانه به روندی عقیم بدل شد.
اکنون در میان کشورهای جنوب انتقادات از آمریکا بخاطر عمل به استانداردهای دوگانه بالا گرفته است. سکوت در برابر جنایات جنگی اسرائیل، همزمان هیاهو برای جنایات روسیه در اوکراین.
حمایت آمریکا از عملیات نظامی خارج از چارچوب اسرائیل در غزه می تواند به تضعیف قدرت نرم آن و مدعای رهبری جهان آزاد در جنگ سرد فرضی علیه محور مسکو - پکن بینجامد.
این جنگ در صورتی که پایانی زودهنگام و فیصله بخش از حیث نیل به صلحی فراگیر نداشته باشد، مستعد آنست که مانند گذشته، تخیل روشنفکران و سیاستمداران را در جهان، حول خطوط هویتی و پیش فرضهای ایدئولوژیک و سیاسی شکل دهد.
#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
1⃣ آفریقای جنوبی روابط سیاسی اش را با اسرائیل قطع کرد. خاویر میلی رئیس جمهور منتخب آرژانتین که یک ترامپیست تمام عیار است، قول داده که کشورش را به متحد اسراتژیک اسرائیل تبدیل کند!
گروه بریکس امروز با فلسطینی ها همدلی نشان داد و جنگ اسرائیل در غزه را به باد انتقاد گرفت.
در حالی کە پیشتر گروه هفت کشور صنعتی به حمایت بی چون و چرا از اسرائیل پرداخته بود.
بی گمان حمابت پدرو سانچز نحست وزیر سوسیالیست اسپانیا از فلسطین و سوگیری محسوس ناندرا مودی رهبر راست گرای هند از اسرائیل مانع می شود که از شکافی قاطع میان جهان غربی و جهان شرقی سخن گفت.
اما یک تقسیم بندی هویتی میان شمال و جتوب جهان وجود دارد که در امتداد خطوط منافع سیاسی، ژئوپوبتیک و ملاحظات اقتصادی، کم رنگ و پررنگ می شود.
2⃣ عملیات طوفان الاقصی که به اخگر جنگ بزرگ مقیاس کنونی تبدیل شد، طوفانی هم در جهان بین الملل برانگیخت.
عملیات انتقام جویانەی اسرائیل که به علت حجم گستردەی کشتار و ویرانی بحث برانگیز شده، شکافی بزرگ میان دولت ها پدید آورده است.
کشورهای جنوب عمدتا با آرمان فلسطین هم دلی می کنند، در حالی که جهان ثروتمند غربی تمام قد پشت اسرائیل ایستاده است.
انزوای اسرائیل در جهان سوم و اتکای آن به دولت های غربی مسبوق به سابقه است.
این شکاف هویتی پس از کنفرانس صلح مادرید در سال 1991 به تدریج کم رنگ شد و می رفت تا اسرائیل به عضوی عادی در جهان تبدیل شود.
3⃣ در دهەهای 70 و 80 میلادی اسرائیل یکی از معدود کشورهایی بود که فعالانه از نظام آپارتاید و حکومت اقلیت سفیدپوست بر اکثریت سیاه پوست در آفریقای جنوبی و رودزیا حمایت می کرد.
در حالی که بلوک شرق سابق، و کشورهایی چون روسیه، چین، کوبا و ... قاطعانه از مبارزات ضد استعماری مردم آفریقا پشتیبانی می کردند.
آمریکا و متحدان غربی اش هم ضمن رعایت ملاحظات سیاسی و ژئوپولتیک خود در جنگ سرد ، با اعمال برخی تحریم ها فاصلەای معنادار از نظام آپارتاید و دیکتاتوری های راست گرا در آسیا و آمریکای لاتین داشتند.
اما پشتیبانی اسرائیل از دیکتاتوری هایی مانند سوهارتو و مارکوس در اندونزی و فیلیپین و حکومت ژنرال ها در آرژانتین تابع هیچ قید و شرطی نبود.
در دهەی نود هم با دستگیری عبدالله اوجالان در کنیا توسط موساد، به دولت ارتش مدار وقت ترکیه کمک کرد تا جنبش کردها را تضعیف نماید.
تل آویو نه ملاحظات حقوق بشری و نه خط قرمزهای سیاسی داشت و صرفا در اندیشەی یارگیری و غلبە بر حس تنهایی و انزوا در محیط جهانی بود.
4⃣ اکنون هم کمک های تسلیحاتی و امنیتی اسرائیل به خونتاهای نظامی میانمار و دیکتاتوری خانوادگی علیف در آذربایجان برگ دیگری از کارنامەی پر از غلط تل آویو است.
اسرائیل بر خلاف دولت های غربی حتی پس از کودتای نظامی و تعلیق دمکراسی در میانمار و قتل عام اقلیت روهینگا نیز کمک هایش را به میانمار قطع نکرد.
در قفقاز هم با تسلیح و تجهیز آذربایجان، ارمنی ها را به صورت دستەجمعی از سرزمین مورد مناقشەی قرەباغ تاراند.
در دوران جنگ سرد اسرائیل با داشتن دولت هایی که عمدتا توسط حزب چپ میانەی کارگر تشکیل می شدند، با راست جهانی به مغازله می پرداخت.
در حالی که امروزه جناح چپ به کلی از سیاست اسرائیل ناپدید شده و راست افراطی سکاندار اصلی سیاست آن شده است،
از این رو هم ذات پنداری هویت طلبان راست افراطی در سطح جهان که پدیدەی سیاست امروز دنیا هستند با همتایان راست شان در تل آویو عجیب نیست.
ترامپ در آمریکا، میلی در آرژانتین، مودی در هند، بولسونارو در برزیل، جانسون در انگلیس و حتی به نوعی خانوادەی بن زاید در امارات متحدەی عربی، در مقام آنارکو کاپیتالیست های درجە اول عشقی فراتر از ستایش صرف، به دولت یهود دارند.
هر چند ممکن است از برخی دردسر آفرینی های آن نظیر افراط در خشونت علیه فلسطینی ها، ناراضی و سرخورده شوند.
5⃣ جان کلام این که یکی از پیامدهای مهم حملەی حماس و واکنش غیرمتعارف اسرائیل، احیای دوبارەی مسالەی فلسطین پس از سه دهه زندگی نباتی در فاصلەی سال های 1993 تا 2023 بود.
از زمانی که پیمان صلح اسلو منعقد شد و بر اثر تداوم اشغال گری اسرائیل و تحولات سیاسی در خاورمیانه به روندی عقیم بدل شد.
اکنون در میان کشورهای جنوب انتقادات از آمریکا بخاطر عمل به استانداردهای دوگانه بالا گرفته است. سکوت در برابر جنایات جنگی اسرائیل، همزمان هیاهو برای جنایات روسیه در اوکراین.
حمایت آمریکا از عملیات نظامی خارج از چارچوب اسرائیل در غزه می تواند به تضعیف قدرت نرم آن و مدعای رهبری جهان آزاد در جنگ سرد فرضی علیه محور مسکو - پکن بینجامد.
این جنگ در صورتی که پایانی زودهنگام و فیصله بخش از حیث نیل به صلحی فراگیر نداشته باشد، مستعد آنست که مانند گذشته، تخیل روشنفکران و سیاستمداران را در جهان، حول خطوط هویتی و پیش فرضهای ایدئولوژیک و سیاسی شکل دهد.
#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
🔺ترور در بیروت: تنفس سیاسی نتانیاهو
ترور صالح العاروری معاون دفتر سیاسی حماس در بیروت، نشانەای از تشدید تنش های جنگ غزه و گسترش آن به جاهای دیگر است.
عاروری ارشدترین مقام حماس در بیست سال گذشته است که توسط اسرائیل کشته می شود. در طول دو دهەی گذشته پس از قتل شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی، تل آویو سیاست قتل هدفمند رهبران سیاسی حماس را تا حدی کنار گذاشته بود.
رخداد امروز اما تحولی است که نمی توان از زمینەها و پیامدهای آن به سادگی گذشت.
پس از حدود سه ماه جنگ، علیرغم تلفات سنگین فلسطینیان و نابودی بخش اعظم غزه به نظر می رسد اسرائیل در دست یابی به اهداف اصلی اش موفق نبوده است.
دهها گروگان اسرائیلی اسیر حماس هنوز آزاد نشده و مقاومت جوخەهای حماس دستکم بە صورت چریکی در شمال و جنوب باریکەی غزە ادامە دارد.
راکت باران مناطق اسرائیلی با وجود کاهش نسبی قطع نشده و هیچ کدام از رهیران اصلی حماس در نوار غزه دستگیر یا کشته نشدەاند.
اسماعیل هنیه رهبر حماس امروز اندکی قبل از ترور معاونش، موضع سرسختانەتر اخیر حماس دربارەی تبادل اسرا را تکرار کرد و آن را منوط به پایان جنگ نمود.
این وضعیت برای نتانیاهو که زیر فشار شدید داخلی و خارجی قرار دارد، مطلوب نیست.
حکم امروز دادگاه قانون اساسی اسرائیل که در بحبوحەی جنگ، مصوبەی جنجالی افزایش اختیارات دولت را ابطال کرد، نشان از وضعیت نامطلوب ائتلاف حاکم و شخص نتانیاهو دارد و نوید بحران سیاسی بزرگ تری را می دهد.
سطح مخالفت ها تا جایی است که تداوم راهبرد جنگی فعلی برای اسرائیل بسیار دشوار شده و سخن از ادامەی جنگ بە شیوەای دیگر می رود.
در مرز لبنان سطح تنش ها با حزب الله لبنان بالا رفته و تل آویو آشکارا این گروه را به جنگی تمام عیار تهدید می کند.
با حملەی نیروهای آمریکایی به قایق های حوثی ها و تشکیل ائتلاف دریایی برای مقابله با آنان، به نظر می رسد نگرانی های موجود دربارەی گسترش دامنەی جنگ در حال تحقق است.
با این اوصاف ترور امروز بیروت، نوعی فرصت تنفس و نمایش پیروزی برای رهبری اسرائیل است.
در طول چند دهەی گذشته هنگامی که تنش های داخلی در اسرائیل به اوج خود می رسد و سیاست دچار انسداد می شود، اسرائیل پنجرەی لبنان را باز و با انفجار و یا بمباران، نفسی تازه می کند.
گویی لبنان حیاط خلوتی جهت مطامع استراتژیک آنست.
ترور عاروری در منطقەی جنوبی ضاحیه، پایتخت و مسقط الراس حزب الله رخ داده و این حزب نمی تواند به آسانی آن را نادیده بگیرد.
مقامات اسرائیلی با تاکید بر این نکته که این عملیات صرفا علیه حماس است و حزب الله و دولت لبنان را در بر نمی گیرد، کوشیدند از تحریک حزب الله خودداری و بار حیثیتی ترور امروز را از دوش آن سبک کنند.
اما با این وجود حزب الله که در چند هفتەی اخیر درگیر یک جنگ فرسایشی کنترل شده با اسرائیل بوده، نمی تواند نسبت به تغییر داو بازی بی تفاوت بماند.
اگر این گروه با زدن اهداف عمقی تر در داخل اسرائیل، تصمیم به تلافی بگیرد، خطر بزرگ شدن جنگ و احتمال حملەی همە جانبە بە لبنان را به جان می خرد.
اگر هم مانند ترور رهبرانش مانند عماد مغنیه و مصطفی بدرالدین، از واکنش فوری و معین خودداری کند، با خطر فرسایش موازنەی ترسی مواجه می شود که در دو دهەی گذشته با اسرائیل به دست آورده است.
تفاوت این جاست که مغنیه و بدرالدین در سوریه هدف قرار گرفتند و نه در بیروت که پایگاه اصلی حزب الله است.
از این رو عدم واکنش به ترور امروز، می تواند اسرائیل را برای حمله به رهبران اصلی حزب در ضاحیەی جنوبی جری تر نماید.
عطف به موارد بالا احتمالا این حزب راهی میانه انتخاب می کند و با حملەای متفاوت ولی عمدتا نمادین بە گونەای که واکنش شدید دشمن را موجب نشود، واکنش نشان خواهد داد.
هر چند در چارچوبی کلی ترور امروز نمی تواند بن بست راهبردی جنگ غزه را بشکند و پیامدهای ایجابی آن برای اسرائیل گذرا خواهد بود.
✍ #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
ترور صالح العاروری معاون دفتر سیاسی حماس در بیروت، نشانەای از تشدید تنش های جنگ غزه و گسترش آن به جاهای دیگر است.
عاروری ارشدترین مقام حماس در بیست سال گذشته است که توسط اسرائیل کشته می شود. در طول دو دهەی گذشته پس از قتل شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی، تل آویو سیاست قتل هدفمند رهبران سیاسی حماس را تا حدی کنار گذاشته بود.
رخداد امروز اما تحولی است که نمی توان از زمینەها و پیامدهای آن به سادگی گذشت.
پس از حدود سه ماه جنگ، علیرغم تلفات سنگین فلسطینیان و نابودی بخش اعظم غزه به نظر می رسد اسرائیل در دست یابی به اهداف اصلی اش موفق نبوده است.
دهها گروگان اسرائیلی اسیر حماس هنوز آزاد نشده و مقاومت جوخەهای حماس دستکم بە صورت چریکی در شمال و جنوب باریکەی غزە ادامە دارد.
راکت باران مناطق اسرائیلی با وجود کاهش نسبی قطع نشده و هیچ کدام از رهیران اصلی حماس در نوار غزه دستگیر یا کشته نشدەاند.
اسماعیل هنیه رهبر حماس امروز اندکی قبل از ترور معاونش، موضع سرسختانەتر اخیر حماس دربارەی تبادل اسرا را تکرار کرد و آن را منوط به پایان جنگ نمود.
این وضعیت برای نتانیاهو که زیر فشار شدید داخلی و خارجی قرار دارد، مطلوب نیست.
حکم امروز دادگاه قانون اساسی اسرائیل که در بحبوحەی جنگ، مصوبەی جنجالی افزایش اختیارات دولت را ابطال کرد، نشان از وضعیت نامطلوب ائتلاف حاکم و شخص نتانیاهو دارد و نوید بحران سیاسی بزرگ تری را می دهد.
سطح مخالفت ها تا جایی است که تداوم راهبرد جنگی فعلی برای اسرائیل بسیار دشوار شده و سخن از ادامەی جنگ بە شیوەای دیگر می رود.
در مرز لبنان سطح تنش ها با حزب الله لبنان بالا رفته و تل آویو آشکارا این گروه را به جنگی تمام عیار تهدید می کند.
با حملەی نیروهای آمریکایی به قایق های حوثی ها و تشکیل ائتلاف دریایی برای مقابله با آنان، به نظر می رسد نگرانی های موجود دربارەی گسترش دامنەی جنگ در حال تحقق است.
با این اوصاف ترور امروز بیروت، نوعی فرصت تنفس و نمایش پیروزی برای رهبری اسرائیل است.
در طول چند دهەی گذشته هنگامی که تنش های داخلی در اسرائیل به اوج خود می رسد و سیاست دچار انسداد می شود، اسرائیل پنجرەی لبنان را باز و با انفجار و یا بمباران، نفسی تازه می کند.
گویی لبنان حیاط خلوتی جهت مطامع استراتژیک آنست.
ترور عاروری در منطقەی جنوبی ضاحیه، پایتخت و مسقط الراس حزب الله رخ داده و این حزب نمی تواند به آسانی آن را نادیده بگیرد.
مقامات اسرائیلی با تاکید بر این نکته که این عملیات صرفا علیه حماس است و حزب الله و دولت لبنان را در بر نمی گیرد، کوشیدند از تحریک حزب الله خودداری و بار حیثیتی ترور امروز را از دوش آن سبک کنند.
اما با این وجود حزب الله که در چند هفتەی اخیر درگیر یک جنگ فرسایشی کنترل شده با اسرائیل بوده، نمی تواند نسبت به تغییر داو بازی بی تفاوت بماند.
اگر این گروه با زدن اهداف عمقی تر در داخل اسرائیل، تصمیم به تلافی بگیرد، خطر بزرگ شدن جنگ و احتمال حملەی همە جانبە بە لبنان را به جان می خرد.
اگر هم مانند ترور رهبرانش مانند عماد مغنیه و مصطفی بدرالدین، از واکنش فوری و معین خودداری کند، با خطر فرسایش موازنەی ترسی مواجه می شود که در دو دهەی گذشته با اسرائیل به دست آورده است.
تفاوت این جاست که مغنیه و بدرالدین در سوریه هدف قرار گرفتند و نه در بیروت که پایگاه اصلی حزب الله است.
از این رو عدم واکنش به ترور امروز، می تواند اسرائیل را برای حمله به رهبران اصلی حزب در ضاحیەی جنوبی جری تر نماید.
عطف به موارد بالا احتمالا این حزب راهی میانه انتخاب می کند و با حملەای متفاوت ولی عمدتا نمادین بە گونەای که واکنش شدید دشمن را موجب نشود، واکنش نشان خواهد داد.
هر چند در چارچوبی کلی ترور امروز نمی تواند بن بست راهبردی جنگ غزه را بشکند و پیامدهای ایجابی آن برای اسرائیل گذرا خواهد بود.
✍ #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
🔺هشت مارس و جهان رهبران مرد قدرتمند
روز جهانی زن در حالی فرا می رسد که که جنبش مساوات طلبی زنان در کشورهای مختلف با وقفه و پسرفت های مهمی روبرو شده است.
اسطورەی " مرد قدرتمند " به مثابەی پیوست فرهنگی حکومت های غیر لیبرال و اقتدارگرای عصر حاضر، دارای تضاد جوهری با برابری جنسیتی و پاسداشت بی چشمداشت حقوق زنان است.
بازگشت ناسیونالیسم و غلبەی سیاست هویت در کنار ضدیت با جهانی شدن، مهاجرت، چند فرهنگ گرایی و ...به طریق اولی زنان را هم هدف قرار می دهد. به عنوان بخشی از فرودستان که در زمینەهای سیاسی و اجتماعی محتاج توان بخشی اند.
حکومت های اقتدارگرا در چین، روسیه، ترکیه، هند و ...عموما توسط مردان قدرتمند رهبری می شوند. مردانی که با شنل "پدر ملت "بر دوش سیمایی مردانه به کشورهای شان بخشیدەاند.
در دمکراسی های در حال زوال مانند لهستان و مجارستان، محافظە کاری سیاسی شدە بە بهانە هایی چون ارج نهادن به سنت و پاسداشت نهاد خانواده، سنگرهای حقوق مدنی را یکی یکی در می نوردد.
تجارب تاریخی نشان می دهد تعمیق و گسترش برابری جنسیتی تابعی از میزان دمکرتیک بودن یک جامعه است.
تقابل کارکردی ملی گرایی ستیزەجو با حقوق زنان و برابری جنسیتی، به بهانەی در اولویت بودن حقوق ملت، مانند هر ایدئولوژی جماعت گرای دیگر است.
در قرن گذشته مارکسیسم که داعیەی رهایی نهایی نوع بشر را داشت، نگاهی ابزاری و فرعی به حقوق زنان در پبش گرفته بود.
چه به عنوان یک ایدئولوژی مدرن که به قامت مرد سفیدپوست اروپایی دوخته شده، نزاع طبقاتی را اصل می دانست.
بدین سان عاری از خلاقیت هایی بود که بتواند فرودستان غیر اقتصادی نظیر زنان، قومیت ها، اقلیت ها و ...را هم ببیند.
به همین سیاق مردسالاری مستتر در اسلام سیاسی نیز از جنس همان مرض ایدئولوژیکی است که ذکر آن رفت.
با این وصف علیرغم پیشرفت های بسیار، برابری جنسیتی حتی در دهەی سوم قرن 21 همچنان آرمانی دست نیافتنی است.
حتی در ایران 1401 شعلەور شدن یک جنبش اجتماعی قدرتمند که با قسمی عاملیت زنان همراه بود، چیزی از واقعیت پسرفت کلی امر دمکراتیک و سیاست زنانه در سطح جهانی نمی کاهد.
گرچه نمی توان انکار کرد ایران به علت داشتن جامعەای پویا با داشتن انبوه جوانان و زنان شهرنشین و آموزش دیده، همواره دارای قسمی دینامیزم خاص اجتماعی خواهد بود.
عمدتا به دلیل شکافی که میان ساخت مردانەی حکومت و ذهنیت " روستایی " آن با بدنەی عمدتا شهری و زنانەی جامعه وجود دارد.
در پهنەی گیتی اما پوپولیسم و ملی گرایی به رهبری " ابرمردان " قدرتمند در حال گسترش است و موجی از محافظەکاری و لیبرال زدایی با خود می آورند.
ناسیونالیسم ستیزەجو امروز همان نقشی را بازی می کند که اسلام سیاسی و مارکسیسم انقلابی در گذشته ایفا نمود:
موکول کردن تمام امور به پس از فیصلەی تضاد خلق و امپریالیسم و فرارسیدن آخرالزمانی که قرار است بیاید!
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
روز جهانی زن در حالی فرا می رسد که که جنبش مساوات طلبی زنان در کشورهای مختلف با وقفه و پسرفت های مهمی روبرو شده است.
اسطورەی " مرد قدرتمند " به مثابەی پیوست فرهنگی حکومت های غیر لیبرال و اقتدارگرای عصر حاضر، دارای تضاد جوهری با برابری جنسیتی و پاسداشت بی چشمداشت حقوق زنان است.
بازگشت ناسیونالیسم و غلبەی سیاست هویت در کنار ضدیت با جهانی شدن، مهاجرت، چند فرهنگ گرایی و ...به طریق اولی زنان را هم هدف قرار می دهد. به عنوان بخشی از فرودستان که در زمینەهای سیاسی و اجتماعی محتاج توان بخشی اند.
حکومت های اقتدارگرا در چین، روسیه، ترکیه، هند و ...عموما توسط مردان قدرتمند رهبری می شوند. مردانی که با شنل "پدر ملت "بر دوش سیمایی مردانه به کشورهای شان بخشیدەاند.
در دمکراسی های در حال زوال مانند لهستان و مجارستان، محافظە کاری سیاسی شدە بە بهانە هایی چون ارج نهادن به سنت و پاسداشت نهاد خانواده، سنگرهای حقوق مدنی را یکی یکی در می نوردد.
تجارب تاریخی نشان می دهد تعمیق و گسترش برابری جنسیتی تابعی از میزان دمکرتیک بودن یک جامعه است.
تقابل کارکردی ملی گرایی ستیزەجو با حقوق زنان و برابری جنسیتی، به بهانەی در اولویت بودن حقوق ملت، مانند هر ایدئولوژی جماعت گرای دیگر است.
در قرن گذشته مارکسیسم که داعیەی رهایی نهایی نوع بشر را داشت، نگاهی ابزاری و فرعی به حقوق زنان در پبش گرفته بود.
چه به عنوان یک ایدئولوژی مدرن که به قامت مرد سفیدپوست اروپایی دوخته شده، نزاع طبقاتی را اصل می دانست.
بدین سان عاری از خلاقیت هایی بود که بتواند فرودستان غیر اقتصادی نظیر زنان، قومیت ها، اقلیت ها و ...را هم ببیند.
به همین سیاق مردسالاری مستتر در اسلام سیاسی نیز از جنس همان مرض ایدئولوژیکی است که ذکر آن رفت.
با این وصف علیرغم پیشرفت های بسیار، برابری جنسیتی حتی در دهەی سوم قرن 21 همچنان آرمانی دست نیافتنی است.
حتی در ایران 1401 شعلەور شدن یک جنبش اجتماعی قدرتمند که با قسمی عاملیت زنان همراه بود، چیزی از واقعیت پسرفت کلی امر دمکراتیک و سیاست زنانه در سطح جهانی نمی کاهد.
گرچه نمی توان انکار کرد ایران به علت داشتن جامعەای پویا با داشتن انبوه جوانان و زنان شهرنشین و آموزش دیده، همواره دارای قسمی دینامیزم خاص اجتماعی خواهد بود.
عمدتا به دلیل شکافی که میان ساخت مردانەی حکومت و ذهنیت " روستایی " آن با بدنەی عمدتا شهری و زنانەی جامعه وجود دارد.
در پهنەی گیتی اما پوپولیسم و ملی گرایی به رهبری " ابرمردان " قدرتمند در حال گسترش است و موجی از محافظەکاری و لیبرال زدایی با خود می آورند.
ناسیونالیسم ستیزەجو امروز همان نقشی را بازی می کند که اسلام سیاسی و مارکسیسم انقلابی در گذشته ایفا نمود:
موکول کردن تمام امور به پس از فیصلەی تضاد خلق و امپریالیسم و فرارسیدن آخرالزمانی که قرار است بیاید!
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
🔺قطر و خطر از دست دادن میزبانی حماس!
وال استریت ژورنال نوشته که دولت آمریکا، دوحه را برای اخراج رهبران حماس تحت فشار گذاشته است.
موضع آمریکا در این زمینه در واقع مجازات حماس بخاطر سرسختی در مذاکراتی است که در ماه های گذشته به منظور آزادی گروگان ها با میانجیگری قطر و مصر در جریان بوده است.
شکاف بزرگ و پرناشدنی میان موضع طرفین اصلی ترین عامل این بن بست است.
نتانیاهو هم آزادی گروگان هایش را می خواهد و هم نابودی شاخەی نظامی حماس و اخراج رهبران سیاسی آن از غزه را.
نزد حماس اما داستان کاملا متفاوت است. آنها صرف جان سالم بدر بردن از تهاجم ویرانگر و نامتعارف اسرائیل را پیروزی خود می دانند و درخواست آزادی گروگان ها را به آتش بس دائم، عقب نشینی کامل اسرائیل از غزه و رفع محاصرەی آن و بازگشت آوارگان به شمال این باریکه گره زدەاند.
این شکاف عظیم باعث شده تا کابینەی نتانیاهو و بخشی از دولت آمریکا، کاسه کوزەها را سر قطر بشکنند و برای اخراج دفتر سیاسی حماس آن را تحت فشار قرار دهند.
قطر چگونه به میزبان حماس بدل شد؟
برای یک کشور کوجک و ثروتمند ایفای نقشی کلیدی در معادلات بین المللی آرزویی بی بدیل است.
فارغ از برخی همسویی های فکری و سیاسی، میزبانی دوحه از حماس از جنس میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 است که قطر با کمک پول و لابیگری های خستگی ناپذیر آن را بدست آورد.
همچنین مشابه مهمان نوازی از جنبش طالبان است که دوحه در سال 2013، کاخی مجلل را به دفتر سیاسی آنها اختصاص داد.
مذاکرات آمریکا و طالبان که به توافق دوحەی 2020 انجامید، برای دوحه فرصتی بی نظیر جهت نشان دادن خود به عنوان مرکز ثقل تحولات منطقه و میانجیگری طرفدار صلح و آرامش بود.
آتش بس موقت یازده روزه در غزه هم که به آزادی دهها گروگان اسرائیلی نزد حماس انجامید، بورس این کشور کوچک را نزد شرکای غربی اش بالا برد.
در جنگ سرد عربی با عربستان و امارات، این میزبانی ها که به یمن شبکەی الجزیرە بلافاصله به تیتر یک رسانەهای بین المللی تبدیل می شوند، یک مزیت رقابتی مهم برای قطر است.
همچنین میزبانی از جنبش ها و شخصیت های مسلمان به افزایش اعتبار و قدرت نرم آن در مجموعەی جهان اسلام می انجامد.
چرا آمریکا با میزبانی حماس موافقت کرد؟
قطر اصلی ترین متحد نظامی آمریکا در بیرون از ناتوست.
تصور عدم هماهنگی آن با آمریکا در میزبانی از جنبش های ضد غربی نظیر طالبان و حماس، دور از ذهن است.
حماس و طالبان که به ترتیب در سال های 2012 و 2013 در قطر مستقر شدند، بازیگران مهم منطقه ای غیر قابل نادیده گرفتن هستند.
بازیگرانی که تعامل اجباری گاه و بیگاه با آنان، مستلزم داشتن آدرسی مشخص است.
آمریکا هم در پی داشتن آدرسی معین است که در زمان ضرورت به آن مراجعه کند.
حماس در پی هواداری از قیام علیه بشار اسد، جایگاهش را در دمشق از دست داده و دنبال مکانی جدید بود و آمریکا با منطق پیشگفته با استقرار آنها در دوحه مخالفت نکرد.
اکنون حماس کجا می رود؟
اگر خبر این روزنامەی آمریکایی دقیق باشد،، این سومین اسباب کشی این سازمان در 25 سال گذشته است.
مرکزیت حماس ابتدا در اردن مستقر بود. امان در سال 1999 به درخواست اسرائیل آنها را اخراج کرد.
دفتر سیاسی این بار به دمشق رفت و تا زمان انتقال به دوحه 13 سال در آنجا ماند.
اکنون گزارش ها حاکی از مذاکرات آنها با سلطنت نشین عمان و ترکیه جهت انتقال دفتر سیاسی است.
طبعا اگر گفتگوها با این دو کشور به سرانجام نرسد، تهران مقصد بعدی خواهد بود. امری که خوشایند آمریکایی ها نبوده و از نظر آنان به معنای دور از دسترس تر شدن حماس و انعطاف ناپذیری بیشتر آن است.
هم اینک گزینەی اخراج حماس از دوحه از منظر به خطر افتادن گفتگوهای آتش بس مخالفانی پروپاقرص در دولت بایدن دارد.
برای رهبری حماس هم کوچ از دوحه، سپری برای خلاص شدن از فشارهای فزاینده برای کوتاه آمدن از مواضعش در جریان مذاکرات کنونی است.
این جنبش با مبرم ترین مسالەی حیات سیاسی خود از آغاز روبروست.
گروگان های موجود و یگان های سالم باقیماندەی نظامی ابزارهای حیاتی آن برای تضمبن حیات پساغزه هستند.
یقینا اگر بهای ماندن در برج های مجلل دوحه، دست کشیدن از این دارایی های استراتژیک باشد، در بخشیدن عطای آن به لقایش درنگ نخواهند کرد.
از سوی دیگر اخراج حماس از قطر معنایی جز ناامیدی از راه حلی سیاسی برای آتش بس و مبادلەی اسیران نخواهد داشت.
در این صورت سرنوشت حملەی مورد انتظار به رفح در گشودن این قفل تعیین کننده است.
آیا اسرائیل گروگان ها و رهبران حماس را در تونل های رفح می یابد؟
به احتمال قوی پاسخ منفی است! در این صورت دوباره نقش میانجیگرها اهمیت می یابد.
با ملاحظەی این احتمالات است که می توان پیش بینی کرد، کاخ سفید به میزبانی عمان و ترکیه از حماس چراغ سبز نشان دهد و یا حتی گزینەی اخراج آنها از قطر به تعویق افتد!
✍#صلاحالدین_خدیو
وال استریت ژورنال نوشته که دولت آمریکا، دوحه را برای اخراج رهبران حماس تحت فشار گذاشته است.
موضع آمریکا در این زمینه در واقع مجازات حماس بخاطر سرسختی در مذاکراتی است که در ماه های گذشته به منظور آزادی گروگان ها با میانجیگری قطر و مصر در جریان بوده است.
شکاف بزرگ و پرناشدنی میان موضع طرفین اصلی ترین عامل این بن بست است.
نتانیاهو هم آزادی گروگان هایش را می خواهد و هم نابودی شاخەی نظامی حماس و اخراج رهبران سیاسی آن از غزه را.
نزد حماس اما داستان کاملا متفاوت است. آنها صرف جان سالم بدر بردن از تهاجم ویرانگر و نامتعارف اسرائیل را پیروزی خود می دانند و درخواست آزادی گروگان ها را به آتش بس دائم، عقب نشینی کامل اسرائیل از غزه و رفع محاصرەی آن و بازگشت آوارگان به شمال این باریکه گره زدەاند.
این شکاف عظیم باعث شده تا کابینەی نتانیاهو و بخشی از دولت آمریکا، کاسه کوزەها را سر قطر بشکنند و برای اخراج دفتر سیاسی حماس آن را تحت فشار قرار دهند.
قطر چگونه به میزبان حماس بدل شد؟
برای یک کشور کوجک و ثروتمند ایفای نقشی کلیدی در معادلات بین المللی آرزویی بی بدیل است.
فارغ از برخی همسویی های فکری و سیاسی، میزبانی دوحه از حماس از جنس میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 است که قطر با کمک پول و لابیگری های خستگی ناپذیر آن را بدست آورد.
همچنین مشابه مهمان نوازی از جنبش طالبان است که دوحه در سال 2013، کاخی مجلل را به دفتر سیاسی آنها اختصاص داد.
مذاکرات آمریکا و طالبان که به توافق دوحەی 2020 انجامید، برای دوحه فرصتی بی نظیر جهت نشان دادن خود به عنوان مرکز ثقل تحولات منطقه و میانجیگری طرفدار صلح و آرامش بود.
آتش بس موقت یازده روزه در غزه هم که به آزادی دهها گروگان اسرائیلی نزد حماس انجامید، بورس این کشور کوچک را نزد شرکای غربی اش بالا برد.
در جنگ سرد عربی با عربستان و امارات، این میزبانی ها که به یمن شبکەی الجزیرە بلافاصله به تیتر یک رسانەهای بین المللی تبدیل می شوند، یک مزیت رقابتی مهم برای قطر است.
همچنین میزبانی از جنبش ها و شخصیت های مسلمان به افزایش اعتبار و قدرت نرم آن در مجموعەی جهان اسلام می انجامد.
چرا آمریکا با میزبانی حماس موافقت کرد؟
قطر اصلی ترین متحد نظامی آمریکا در بیرون از ناتوست.
تصور عدم هماهنگی آن با آمریکا در میزبانی از جنبش های ضد غربی نظیر طالبان و حماس، دور از ذهن است.
حماس و طالبان که به ترتیب در سال های 2012 و 2013 در قطر مستقر شدند، بازیگران مهم منطقه ای غیر قابل نادیده گرفتن هستند.
بازیگرانی که تعامل اجباری گاه و بیگاه با آنان، مستلزم داشتن آدرسی مشخص است.
آمریکا هم در پی داشتن آدرسی معین است که در زمان ضرورت به آن مراجعه کند.
حماس در پی هواداری از قیام علیه بشار اسد، جایگاهش را در دمشق از دست داده و دنبال مکانی جدید بود و آمریکا با منطق پیشگفته با استقرار آنها در دوحه مخالفت نکرد.
اکنون حماس کجا می رود؟
اگر خبر این روزنامەی آمریکایی دقیق باشد،، این سومین اسباب کشی این سازمان در 25 سال گذشته است.
مرکزیت حماس ابتدا در اردن مستقر بود. امان در سال 1999 به درخواست اسرائیل آنها را اخراج کرد.
دفتر سیاسی این بار به دمشق رفت و تا زمان انتقال به دوحه 13 سال در آنجا ماند.
اکنون گزارش ها حاکی از مذاکرات آنها با سلطنت نشین عمان و ترکیه جهت انتقال دفتر سیاسی است.
طبعا اگر گفتگوها با این دو کشور به سرانجام نرسد، تهران مقصد بعدی خواهد بود. امری که خوشایند آمریکایی ها نبوده و از نظر آنان به معنای دور از دسترس تر شدن حماس و انعطاف ناپذیری بیشتر آن است.
هم اینک گزینەی اخراج حماس از دوحه از منظر به خطر افتادن گفتگوهای آتش بس مخالفانی پروپاقرص در دولت بایدن دارد.
برای رهبری حماس هم کوچ از دوحه، سپری برای خلاص شدن از فشارهای فزاینده برای کوتاه آمدن از مواضعش در جریان مذاکرات کنونی است.
این جنبش با مبرم ترین مسالەی حیات سیاسی خود از آغاز روبروست.
گروگان های موجود و یگان های سالم باقیماندەی نظامی ابزارهای حیاتی آن برای تضمبن حیات پساغزه هستند.
یقینا اگر بهای ماندن در برج های مجلل دوحه، دست کشیدن از این دارایی های استراتژیک باشد، در بخشیدن عطای آن به لقایش درنگ نخواهند کرد.
از سوی دیگر اخراج حماس از قطر معنایی جز ناامیدی از راه حلی سیاسی برای آتش بس و مبادلەی اسیران نخواهد داشت.
در این صورت سرنوشت حملەی مورد انتظار به رفح در گشودن این قفل تعیین کننده است.
آیا اسرائیل گروگان ها و رهبران حماس را در تونل های رفح می یابد؟
به احتمال قوی پاسخ منفی است! در این صورت دوباره نقش میانجیگرها اهمیت می یابد.
با ملاحظەی این احتمالات است که می توان پیش بینی کرد، کاخ سفید به میزبانی عمان و ترکیه از حماس چراغ سبز نشان دهد و یا حتی گزینەی اخراج آنها از قطر به تعویق افتد!
✍#صلاحالدین_خدیو
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
مدارس دولتی؛ قربانیان اصلی سرمایهداری رفاقتی احتمالاً
✍صلاحالدین خدیو
مهمترین فراز گفتگوی تلویزیونی امشب رئیس جمهور این نکته بود: من در زمان شاه با داشتن خانوادەای فقیر راحت رفتم، درس خواندم و دکتر شدم، اگر امروز بود لابد با همان دیپلم میبایست در روستا میماندم!
🔗متن کامل
#فرهنگ #اجتماع #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍صلاحالدین خدیو
مهمترین فراز گفتگوی تلویزیونی امشب رئیس جمهور این نکته بود: من در زمان شاه با داشتن خانوادەای فقیر راحت رفتم، درس خواندم و دکتر شدم، اگر امروز بود لابد با همان دیپلم میبایست در روستا میماندم!
🔗متن کامل
#فرهنگ #اجتماع #صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
🔺سه پیامد سیاسی مهم حادثەی هفت اکتبر
عملیات طوفان اقصی که یک سال قبل توسط یک رهبر سرسخت و منزوی محلی در باریکەی کوچک و محاصرە شدە انجام شد، به سرعت پیامدهای منطقه ای و جهانی یافت.
فارغ از ارزیابی تاثیرات ژئوپولتیک و راهبردی این عملیات که هنوز ادامه دارد و احتمالا با حملەی قریب الوقوع به ایران وارد فازی تازه می شود، می توان از سه پیامد مهم سیاسی و معنوی در سطح بین المللی سخن گفت.
✅نخست: با تبدیل شدن جنگ اسرائیل علیه غزه و اخیرا لبنان به فاجعەی انسانی و در موارد متعدد نسل کشی، وجدان جهانی تکانی بزرگ خورد.
دفاع تمام عیار آمریکا از اسرائیل و تامین بدون وقفەی احتیاجات نظامی آن در بحبوحەی یک کارزار آشکار نسل کشی، پرسش های پیشین دربارەی عادلانه بودن نظام جهانی و وجود استانداردهای دوگانه را برجسته کرد.
به جرات می توان گفت که در هشتاد سالی که از پایان جنگ دوم جهانی می گذرد، چیزی به اندازەی جنگ غزه، نظم جهانی پس از جنگ را مخدوش نکرده است؛
نظم مبتنی بر اصول نورنبرگ که به دقت مقولەی جنایت جنگی را کلاسه بندی کرده و نظام عمدتا غربی حاکم بر جهان بر شانه های آن استوار است.
ماهیت آپارتایدی این نظام در پرتو برخورد دوگانەی آمریکا برملا شد و وجوه ریاکارانه و دروغین آن آشکار گردید.
برندەی اصلی این چالش چین و روسیه هستند که خواهان تجدید نظر در نظام جهانی و رهایی از جبر استاتداردهایی چون دمکراسی و حقوق بشر می باشند.
بازندەی اصلی هم ایالات متحده است که با کاهش روزافزون قدرت نرم خود مواجه شده است.
در حقیقت معافیت اسرائیل از مجازات می تواند به یک اپیدمی در سراسر جهان بینجامد.
همچنین شکاف میان جنوب و شمال جهانی را افزایش دهد.
با فرسایش فزایندەی نظم موجود که به علت دروغین و ریاکارانه بودن آسیب دیده، احتمالا در دهه های آتی بحران ها و خلا های بیش تری پدید آید.
✅دوم: پیامد دوم این بحران عمدتا روی خاورمیانه است.
پس از آنکه هرج و مرج ناشی از اشغال عراق و تحولات بهار عربی، منطقه را در امتداد خطوط فرقه ای و بالاخص شکاف شیعه و سنی تقسیم کرد، تهاجم همزمان اسرائیل علیه فلسطین و لبنان به مثابەی یک نقطه عطف است.
حذف تقریبا تمام رهبران درجه یک حماس و حزب الله در یک سنگر و کشتار هم زمان شیعیان و سنی ها توسط اسرائیل، به نوعی ورق افکار عمومی را برگردانده است.
آنچه که در جنگ های داخلی عراق، سوریه و یمن میان شیعه و سنی رخ داد در مقابل خشونت و ویران گری بی حد و حصر اسرائیل، نوعی میان پردەی گذرا به نظر می رسد.
می توان ادعا کرد ماشین جنگی اسرائیل و بربریت نمونه وار آن، افکار عمومی متفرق منطقه پس از بهار عربی را دگربار یکپارچه نمود.
✅سوم: کشتار غزه که با استانداردهای خود اسرائیل هم بی سابقه است، یک همدردی جهانی را با فلسطینیان برانگیخت.
دولت های غربی بیش تری دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناختند و نسل جوان کشورهای غربی به مدافعان جدید و پرشور آرمان فلسطین تبدیل شدند.
مضاف بر آن دولت های چپ گرا و منتقد وضع موجود نظیر روسیه و چین و آفریقای جنوبی و ... بیش از پیش به سیاست سنتی خود در این زمینه رجوع نمودند.
کشتار جمعی موصوف دوباره توجه جهان را به ریشەی اصلی مشکل یعنی تداوم اشغال گری اسرائیل جلب نمود.
امری که دهه ها اسرائیل با موفقیت آن را کم رنگ کرده بود. پیمان صلح ابراهیم که اساس آن صلح با دولت های عرب با نادیده گرفتن فلسطینیان است، قلەی موفقیت تل آویو در این زمینه بود.
اکنون عربستان سعودی مهم ترین کشور اسلامی و عربی می گوید بدون تشکیل کشور فلسطین، صلحی با اسرائیل در کار نخواهد بود.
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
عملیات طوفان اقصی که یک سال قبل توسط یک رهبر سرسخت و منزوی محلی در باریکەی کوچک و محاصرە شدە انجام شد، به سرعت پیامدهای منطقه ای و جهانی یافت.
فارغ از ارزیابی تاثیرات ژئوپولتیک و راهبردی این عملیات که هنوز ادامه دارد و احتمالا با حملەی قریب الوقوع به ایران وارد فازی تازه می شود، می توان از سه پیامد مهم سیاسی و معنوی در سطح بین المللی سخن گفت.
✅نخست: با تبدیل شدن جنگ اسرائیل علیه غزه و اخیرا لبنان به فاجعەی انسانی و در موارد متعدد نسل کشی، وجدان جهانی تکانی بزرگ خورد.
دفاع تمام عیار آمریکا از اسرائیل و تامین بدون وقفەی احتیاجات نظامی آن در بحبوحەی یک کارزار آشکار نسل کشی، پرسش های پیشین دربارەی عادلانه بودن نظام جهانی و وجود استانداردهای دوگانه را برجسته کرد.
به جرات می توان گفت که در هشتاد سالی که از پایان جنگ دوم جهانی می گذرد، چیزی به اندازەی جنگ غزه، نظم جهانی پس از جنگ را مخدوش نکرده است؛
نظم مبتنی بر اصول نورنبرگ که به دقت مقولەی جنایت جنگی را کلاسه بندی کرده و نظام عمدتا غربی حاکم بر جهان بر شانه های آن استوار است.
ماهیت آپارتایدی این نظام در پرتو برخورد دوگانەی آمریکا برملا شد و وجوه ریاکارانه و دروغین آن آشکار گردید.
برندەی اصلی این چالش چین و روسیه هستند که خواهان تجدید نظر در نظام جهانی و رهایی از جبر استاتداردهایی چون دمکراسی و حقوق بشر می باشند.
بازندەی اصلی هم ایالات متحده است که با کاهش روزافزون قدرت نرم خود مواجه شده است.
در حقیقت معافیت اسرائیل از مجازات می تواند به یک اپیدمی در سراسر جهان بینجامد.
همچنین شکاف میان جنوب و شمال جهانی را افزایش دهد.
با فرسایش فزایندەی نظم موجود که به علت دروغین و ریاکارانه بودن آسیب دیده، احتمالا در دهه های آتی بحران ها و خلا های بیش تری پدید آید.
✅دوم: پیامد دوم این بحران عمدتا روی خاورمیانه است.
پس از آنکه هرج و مرج ناشی از اشغال عراق و تحولات بهار عربی، منطقه را در امتداد خطوط فرقه ای و بالاخص شکاف شیعه و سنی تقسیم کرد، تهاجم همزمان اسرائیل علیه فلسطین و لبنان به مثابەی یک نقطه عطف است.
حذف تقریبا تمام رهبران درجه یک حماس و حزب الله در یک سنگر و کشتار هم زمان شیعیان و سنی ها توسط اسرائیل، به نوعی ورق افکار عمومی را برگردانده است.
آنچه که در جنگ های داخلی عراق، سوریه و یمن میان شیعه و سنی رخ داد در مقابل خشونت و ویران گری بی حد و حصر اسرائیل، نوعی میان پردەی گذرا به نظر می رسد.
می توان ادعا کرد ماشین جنگی اسرائیل و بربریت نمونه وار آن، افکار عمومی متفرق منطقه پس از بهار عربی را دگربار یکپارچه نمود.
✅سوم: کشتار غزه که با استانداردهای خود اسرائیل هم بی سابقه است، یک همدردی جهانی را با فلسطینیان برانگیخت.
دولت های غربی بیش تری دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناختند و نسل جوان کشورهای غربی به مدافعان جدید و پرشور آرمان فلسطین تبدیل شدند.
مضاف بر آن دولت های چپ گرا و منتقد وضع موجود نظیر روسیه و چین و آفریقای جنوبی و ... بیش از پیش به سیاست سنتی خود در این زمینه رجوع نمودند.
کشتار جمعی موصوف دوباره توجه جهان را به ریشەی اصلی مشکل یعنی تداوم اشغال گری اسرائیل جلب نمود.
امری که دهه ها اسرائیل با موفقیت آن را کم رنگ کرده بود. پیمان صلح ابراهیم که اساس آن صلح با دولت های عرب با نادیده گرفتن فلسطینیان است، قلەی موفقیت تل آویو در این زمینه بود.
اکنون عربستان سعودی مهم ترین کشور اسلامی و عربی می گوید بدون تشکیل کشور فلسطین، صلحی با اسرائیل در کار نخواهد بود.
✍#صلاحالدین_خدیو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
شش حقیقت مهم دربارەی انتخابات اقلیم کردستان
✍️صلاحالدین خدیو
انتخابات اقلیم کردستان پس از دو سال تاخیر و چهار بار تعویق سرانجام دیروز برگزار شد. برگزاری این انتخابات در میانەی افزایش نارضایتی عمومی از فساد و ناکارامدی حکومت، تنش فزاینده میان دو حزب حاکم، فشارهای روزافزون ایران و ترکیه، توقف صادرات نفت و بحران اقتصادی واجد اهمّیّت خاصی است.
🔗ادامهی متن
#اجتماع #سیاست #اقلیم_کردستان #صلاحالدین_خدیو #انتخابات_پارلمان_کردستان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍️صلاحالدین خدیو
انتخابات اقلیم کردستان پس از دو سال تاخیر و چهار بار تعویق سرانجام دیروز برگزار شد. برگزاری این انتخابات در میانەی افزایش نارضایتی عمومی از فساد و ناکارامدی حکومت، تنش فزاینده میان دو حزب حاکم، فشارهای روزافزون ایران و ترکیه، توقف صادرات نفت و بحران اقتصادی واجد اهمّیّت خاصی است.
🔗ادامهی متن
#اجتماع #سیاست #اقلیم_کردستان #صلاحالدین_خدیو #انتخابات_پارلمان_کردستان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺با چشمی اشکبار و وجدانی شرمسار این فیلم را ببینیم!
تصویر سوررئال دختر بچەی فلسطینی که در میان ویرانەهای شمال غزه خواهر زخمیش را بر دوش میکشد!
این تصویر بیشتر از سکانس "واپسین نبرد رهبر فلسطین" که با تکەای چوب به مصاف کوادکوپتر پیشرفتە رفت، عبرت آموز و تکاندهنده است:
شکاف جهان گرسنەی جنوب و شمال ثروتمند، نظم جهانی مبتنی بر استانداردهای دوگانه، حق حیات بیشتر برای شهروندان جهان غربی در برابر شرقیان شهروند درجه دو و سه....
نظم جهانی برخاسته از نظامهای سیاسی غربی نه تنها دمکراتیک نیست، بلکه به حکومتی استبدادی با داشتن سیستم شهروندی درجەبندی شده شباهت می برد.
ملتهای کوچک و ضعیف و بدون دولت قربانیان اصلی این بی عدالتی بزرگند.
اسرائیل موجودیتی استعماری و دارای خاستگاهی مشابه جوامع ملی است که مهاجران غربی در کانادا، استرالیا و زلاندنو به زیان بومیان اصیل ساختند.
اما با مقصدی متفاوت با کشورهای فوق و این توهم؛ که میشود هم یهودی بود و هم دمکراتیک!
صد البته کلنیسازی در قلب شرق مسلمان با داشتن تاریخی کهن و تمدنهای تا این اواخر مترقی و جمعیتی متراکم محتاج جنگ و خونریزی بیشتری است.
✍#صلاحالدین_خدیو
@islahweb
تصویر سوررئال دختر بچەی فلسطینی که در میان ویرانەهای شمال غزه خواهر زخمیش را بر دوش میکشد!
این تصویر بیشتر از سکانس "واپسین نبرد رهبر فلسطین" که با تکەای چوب به مصاف کوادکوپتر پیشرفتە رفت، عبرت آموز و تکاندهنده است:
شکاف جهان گرسنەی جنوب و شمال ثروتمند، نظم جهانی مبتنی بر استانداردهای دوگانه، حق حیات بیشتر برای شهروندان جهان غربی در برابر شرقیان شهروند درجه دو و سه....
نظم جهانی برخاسته از نظامهای سیاسی غربی نه تنها دمکراتیک نیست، بلکه به حکومتی استبدادی با داشتن سیستم شهروندی درجەبندی شده شباهت می برد.
ملتهای کوچک و ضعیف و بدون دولت قربانیان اصلی این بی عدالتی بزرگند.
اسرائیل موجودیتی استعماری و دارای خاستگاهی مشابه جوامع ملی است که مهاجران غربی در کانادا، استرالیا و زلاندنو به زیان بومیان اصیل ساختند.
اما با مقصدی متفاوت با کشورهای فوق و این توهم؛ که میشود هم یهودی بود و هم دمکراتیک!
صد البته کلنیسازی در قلب شرق مسلمان با داشتن تاریخی کهن و تمدنهای تا این اواخر مترقی و جمعیتی متراکم محتاج جنگ و خونریزی بیشتری است.
✍#صلاحالدین_خدیو
@islahweb