در لابلای بلای جان جهان بمانیم تا که بمانیم
✍️ شیدا محمودی- اشنویه
هر دورە از تاریخ را بلایی رقم می‌زند!
اگر از جنگ‌ها و سیلابها و زلزله‌ها گذر کنیم به بیماری‌های مُسری می‌رسیم که قرن‌ها پیش از ما را درگیر نموده است و گاهی از کلّ جمعیّت جهان یک سوّم نجات پیدا کردەاند. شاید بتوانیم بگویم این قانون طبیعت است و تکرار تاریخ.
امّا کرونا که در این برهه از زمان اتّفاق افتاد؛ ما هستیم و شاهد اتّفاقاتی در جهان که برای آیندگان حکایت خواهد شد و درباره‌ی آن به گفت‌وگو و اظهار نظر می‌پردازند.
امّا چه کنیم عبرت نشویم؟
تنها یک درمان و یک چاره و یک راهکار را پیش رویمان گذاشتند و گرنه بازی با مرگ است انگار یا بازی به کسانی که پیشمرگان عرصه‌ی سلامت‌اند و به سخره گرفتن آنان!
بمانیم تا که بمانیم .....
در خانه بمانیم تا نامی در تاریخ بمانیم
آنگاه که ورق می‌زنند تاریخمان را شوری در دل‌هایشان نشأت بگیرد که فرهنگ و انسانیتمان جلوه‌گر یادها باشد.
این روزها روز حماسه‌سازی است، روز رقم زدن سرنوشت؛ بیاییم بمانیم در خانه‌هایمان، اندکی کمتر بخوریم و بیاشامیم.
این اندک‌اندکها دریایی است از شعور
که وصف آن به زبان هیچ شاعری توصیف نخواهد شد.
بیاییم و بمانیم تا بماند نامی در نمادها
این قرنطینه نیست بله قدردانی از سلامتی است
قدردانی از سربازان سلامتی...
#دلنوشته #کرونا #کرونا_ڕا_شکست_میدهیم #در_خانه_بمانیم
@islahweb
✍️ شیدا محمودی- اشنویه
هر دورە از تاریخ را بلایی رقم می‌زند!
اگر از جنگ‌ها و سیلابها و زلزله‌ها گذر کنیم به بیماری‌های مُسری می‌رسیم که قرن‌ها پیش از ما را درگیر نموده است و گاهی از کلّ جمعیّت جهان یک سوّم نجات پیدا کردەاند. شاید بتوانیم بگویم این قانون طبیعت است و تکرار تاریخ.
امّا کرونا که در این برهه از زمان اتّفاق افتاد؛ ما هستیم و شاهد اتّفاقاتی در جهان که برای آیندگان حکایت خواهد شد و درباره‌ی آن به گفت‌وگو و اظهار نظر می‌پردازند.
امّا چه کنیم عبرت نشویم؟
تنها یک درمان و یک چاره و یک راهکار را پیش رویمان گذاشتند و گرنه بازی با مرگ است انگار یا بازی به کسانی که پیشمرگان عرصه‌ی سلامت‌اند و به سخره گرفتن آنان!
بمانیم تا که بمانیم .....
در خانه بمانیم تا نامی در تاریخ بمانیم
آنگاه که ورق می‌زنند تاریخمان را شوری در دل‌هایشان نشأت بگیرد که فرهنگ و انسانیتمان جلوه‌گر یادها باشد.
این روزها روز حماسه‌سازی است، روز رقم زدن سرنوشت؛ بیاییم بمانیم در خانه‌هایمان، اندکی کمتر بخوریم و بیاشامیم.
این اندک‌اندکها دریایی است از شعور
که وصف آن به زبان هیچ شاعری توصیف نخواهد شد.
بیاییم و بمانیم تا بماند نامی در نمادها
این قرنطینه نیست بله قدردانی از سلامتی است
قدردانی از سربازان سلامتی...
#دلنوشته #کرونا #کرونا_ڕا_شکست_میدهیم #در_خانه_بمانیم
@islahweb
دل‌نوشته‌ای برای سفرکرده‌ی عزیزم؛ سیّدحسن
✍️ صلاح قاسمیانی
مرحوم سیدحسن تالانه و نویسنده
گرامی می‌دارم یاد و خاطره‌ی یکی از عزیزترین برادرانم را که یک ماه اخیر را در اندوه فراقش به سختی گذرانده‌ام؛ او کسی نبود جز سیّد حسن تالانه که در دانشگاه تبریز، دانشجوی سال آخر دکتری حرفه‌ای داندانپزشکی بود.
#دلنوشته #تالانه
@islahweb
✍️ صلاح قاسمیانی
مرحوم سیدحسن تالانه و نویسنده
گرامی می‌دارم یاد و خاطره‌ی یکی از عزیزترین برادرانم را که یک ماه اخیر را در اندوه فراقش به سختی گذرانده‌ام؛ او کسی نبود جز سیّد حسن تالانه که در دانشگاه تبریز، دانشجوی سال آخر دکتری حرفه‌ای داندانپزشکی بود.
#دلنوشته #تالانه
@islahweb
Telegraph
دل‌نوشته‌ای برای سفرکرده‌ی عزیزم؛ سیّدحسن
گرامی می‌دارم یاد و خاطره‌ی یکی از عزیزترین برادرانم را که یک ماه اخیر را در اندوه فراق‌اش به سختی گذرانده‌ام؛ او کسی نبود جز سیّد حسن تالانه که در دانشگاه تبریز، دانشجوی سال آخر دکتری حرفه‌ای داندانپزشکی بود. خدای مِهربان را شُکرگزارم که توفیق‌ام داد تا…
سلام نامی آشنا از اسماء الحسنی
✍تهمینە میرفضلی
امروز در سیزدهم سال ۹۹ مفهوم اسم «سلام» را درک کردم. امروز کرونا کوچولو باعث شد طبیعت آزار نبیند در سلامت بسر برد. امروز هیچ سبزه‌ای لگدمال نشد و هیچ شاخه‌ای نشکست. امروز بلبلان آزاد به گلها سر زدند و آسوده نواختند. امروز روزی است که کمترین تصادف در تاریخ چند سال اخیر رقم می‌خورد. امروز ارزش باغچه‌ی خانه یا حتّی ارزش تک‌گلدان خانه را دانستیم. امروز هیچ زباله‌ای نثار طبیعت نمی‌شود. امروز فقیر و غنی در خانه‌اند. امروز پیاده و سواره، با مرکب‌ها و بی‌مرکب‌ها یک احساس مشترک دارند. امروز به آنان که حتّی سال‌های قبل در خانه بودند سخت نمی‌گذرد و امروز را به توبه و تفکر بپردازیم که دیگر به حریم طبیعت لطمه نزنیم، ویرانش نکنیم و زباله‌باران نکنیم. بی‌باکانه از کنار درختی که پلاستیک به دور گردنش پیچیده رد نشویم. امروز تصمیم بگیریم گل‌های زیبا را برای تفریح چند لحظه‌ای از بوته‌اش نکنیم. امروز وقت تفکّر هست، با خودمان چه کرده‌ایم، با طبیعت چه کرده‌ایم که این‌طور ادبمان می‌کند. امروز روز واقعی طبیعت هست بگذاریم حداقل طبیعت خود، خودش را نو کرده زخمهایش را مرهم نهد و آسوده به حیوانات بی‌دفاع میدان دهد، چرخه‌ی زیست طبیعی بچرخد تا باشد به امید الله تعالی دوباره مهمانش باشیم؛ امّا این بار مهربان و با احتیاط روز طبیعت مبارک بادت!
#دلنوشته #نظر_کاربر
@islahweb
✍تهمینە میرفضلی
امروز در سیزدهم سال ۹۹ مفهوم اسم «سلام» را درک کردم. امروز کرونا کوچولو باعث شد طبیعت آزار نبیند در سلامت بسر برد. امروز هیچ سبزه‌ای لگدمال نشد و هیچ شاخه‌ای نشکست. امروز بلبلان آزاد به گلها سر زدند و آسوده نواختند. امروز روزی است که کمترین تصادف در تاریخ چند سال اخیر رقم می‌خورد. امروز ارزش باغچه‌ی خانه یا حتّی ارزش تک‌گلدان خانه را دانستیم. امروز هیچ زباله‌ای نثار طبیعت نمی‌شود. امروز فقیر و غنی در خانه‌اند. امروز پیاده و سواره، با مرکب‌ها و بی‌مرکب‌ها یک احساس مشترک دارند. امروز به آنان که حتّی سال‌های قبل در خانه بودند سخت نمی‌گذرد و امروز را به توبه و تفکر بپردازیم که دیگر به حریم طبیعت لطمه نزنیم، ویرانش نکنیم و زباله‌باران نکنیم. بی‌باکانه از کنار درختی که پلاستیک به دور گردنش پیچیده رد نشویم. امروز تصمیم بگیریم گل‌های زیبا را برای تفریح چند لحظه‌ای از بوته‌اش نکنیم. امروز وقت تفکّر هست، با خودمان چه کرده‌ایم، با طبیعت چه کرده‌ایم که این‌طور ادبمان می‌کند. امروز روز واقعی طبیعت هست بگذاریم حداقل طبیعت خود، خودش را نو کرده زخمهایش را مرهم نهد و آسوده به حیوانات بی‌دفاع میدان دهد، چرخه‌ی زیست طبیعی بچرخد تا باشد به امید الله تعالی دوباره مهمانش باشیم؛ امّا این بار مهربان و با احتیاط روز طبیعت مبارک بادت!
#دلنوشته #نظر_کاربر
@islahweb
پناهجو
🖋ادیبه نصری
جنگ بود. جنگ، هم با ما بود و هم با ما جنگ بود ... ما کودک بودیم. جنگ را نمی‌دانستیم و نمی‌خواستیم . مرز‌بان و مرز‌نشین بودیم. فرقی نمی‌کرد که جنگ با ما یا با ما جنگ.
#ادب‌وهنر #دلنوشته
@islahweb
🖋ادیبه نصری
جنگ بود. جنگ، هم با ما بود و هم با ما جنگ بود ... ما کودک بودیم. جنگ را نمی‌دانستیم و نمی‌خواستیم . مرز‌بان و مرز‌نشین بودیم. فرقی نمی‌کرد که جنگ با ما یا با ما جنگ.
#ادب‌وهنر #دلنوشته
@islahweb
Telegraph
پناهجو
جنگ بود. جنگ، هم با ما بود و هم با ما جنگ بود ... ما کودک بودیم. جنگ را نمی‌دانستیم و نمی‌خواستیم . مرز‌بان و مرز‌نشین بودیم. فرقی نمی‌کرد که جنگ با ما یا با ما جنگ. درگیر شده بودیم. مرز این‌گونه است .توپ از هر طرف بیندازند روی خط می‌ایستد .... مرز درد دارد،…