بازسازی «دادگاه افکار عمومی» در برابر «توابسازی»/ #امین_قضایی
📡 📡 📡 📡 📡 – مطلب حاضر به رویکرد فعالین حقوق بشر در قبال فرآیند اعترافگیری اجباری و توابسازی در اسارتگاههای حکام مستبد اختصاص دارد. اینکه چگونه فرد اسیر مجبور به ابراز توبه و ندامت میشود تا جایی که حتی به آرمانها و ارزشهای خود پشت کرده و ارزشها و ایدئولوژی اسارتگر خود را میپذیرد و به این ترتیب حتی از قربانی به شکنجهگر تبدیل میشود، پاسخهای متعدد روانشناختی دارد: نیاز فرد اسیر به بقای عاطفی وی را مجبور میکند که خود را با محیط جدید در اسارت تطبیق دهد. او که از گروه اجتماعی و ارزشهای گروهی آن جدا شده، راهی جز پذیرش ارزشهای اسارتگر و محیط حبس نمیبیند (تغییر هویت و هویتیابی گروهی). بازجو و شکنجهگر، گاهی نقش حامی اسیر را نیز ایفا میکند و به همین خاطر ممکن است با وی نوعی پیوند عاطفی برقرار کند (وابستگی عاطفی). همچنین وی نسبت به رفتار اسارتگران به مرور زمان بیتفاوت شده و عادت میکند که برای بقا صرفاً کاری را انجام دهد که به او گفته میشود (حساسیتزدایی). وقتی اسیر دربند به آرمانهای خود پشت میکند یا اصطلاحاً میشکند، ممکن است تلاش کند حتی نقش بازجو و شکنجهگر را برای دوستان و همرزمان خود ایفا کند، چون تصور میکند که آنها نیز هرچه زودتر باید همین مسیر وی را طی کنند تا از این مخمصه رها شوند. همهی این توضیحات روانشناختی روی یک نکتهی اصلی دست میگذارند: اینکه اسارت انسان را از یک موجود خودآگاه، مسئول و دارای حق انتخاب، به موجودی تنزل میدهد که صرفاً برای بقای جسمی-عاطفی و شخصیتی خود میجنگد.
اما اینکه فرد اسیر چگونه میتواند در مقابل اظهار توبه و توابسازی مقاومت کند، پرسش اصلی نیست. پرسش مهمتر پیش روی افکار عمومی و بالاخص فعالین حقوق بشر قرار دارد: اینکه آنها چگونه باید با این اعترافات اجباری و فرآیند توابسازی مقابله کنند؟ چون در اصل، هدف اعترافگیریهای اجباری و پخش اظهارات ندامت و توبه از سوی فعالین حقوق مدنی و مخالفین سیاسی دربند، تأثیرگذاری عاطفی روی مردم است. با دیدن اظهار ندامت و توبه، تصور مردم از این فعالین مدنی به عنوان «نماد مقاومت» شکسته میشود. در همین جاست که نقش یک فعال حقوق بشر ضرروت مییابد تا این استراتژی حکومت را خنثی کند.
واکنش ما باید «ساده» اما منتج از یک بینش عمیق نسبت به «آزادی» باشد. وقتی کسی به اسارت گرفته میشود، جان او در اختیار و ارادهی اسارتگر قرار میگیرد، پس تا زمانی که وی در اسارت هست، او را نباید مطلقاً مالک و مسئول هیچکدام از گفتهها و اعمال خود دانست. به سادگی، هر آنچه اسیر انجام میدهد و میگوید، کردار و گفتار اسارتگر است و نه خود اسیر. زیرا آزادی عمل شرط ضروری انجام یک عمل است و مادامیکه آزادی و اختیار از فرد سلب شده است، وی را حتی نباید گویندهی سخنی که ظاهراً از زبان وی شنیده میشود، لحاظ کرد. بر همین اساس، هیچ دادگاهی مجاز نیست اعترافاتی را که در شرایط اجبار و بدون حضور وکیل گرفته شده، مد نظر قرار دهد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب در وبسایت خط صلح
↘️
@hranews_bot تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑
اما اینکه فرد اسیر چگونه میتواند در مقابل اظهار توبه و توابسازی مقاومت کند، پرسش اصلی نیست. پرسش مهمتر پیش روی افکار عمومی و بالاخص فعالین حقوق بشر قرار دارد: اینکه آنها چگونه باید با این اعترافات اجباری و فرآیند توابسازی مقابله کنند؟ چون در اصل، هدف اعترافگیریهای اجباری و پخش اظهارات ندامت و توبه از سوی فعالین حقوق مدنی و مخالفین سیاسی دربند، تأثیرگذاری عاطفی روی مردم است. با دیدن اظهار ندامت و توبه، تصور مردم از این فعالین مدنی به عنوان «نماد مقاومت» شکسته میشود. در همین جاست که نقش یک فعال حقوق بشر ضرروت مییابد تا این استراتژی حکومت را خنثی کند.
واکنش ما باید «ساده» اما منتج از یک بینش عمیق نسبت به «آزادی» باشد. وقتی کسی به اسارت گرفته میشود، جان او در اختیار و ارادهی اسارتگر قرار میگیرد، پس تا زمانی که وی در اسارت هست، او را نباید مطلقاً مالک و مسئول هیچکدام از گفتهها و اعمال خود دانست. به سادگی، هر آنچه اسیر انجام میدهد و میگوید، کردار و گفتار اسارتگر است و نه خود اسیر. زیرا آزادی عمل شرط ضروری انجام یک عمل است و مادامیکه آزادی و اختیار از فرد سلب شده است، وی را حتی نباید گویندهی سخنی که ظاهراً از زبان وی شنیده میشود، لحاظ کرد. بر همین اساس، هیچ دادگاهی مجاز نیست اعترافاتی را که در شرایط اجبار و بدون حضور وکیل گرفته شده، مد نظر قرار دهد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب در وبسایت خط صلح
↘️
@hranews_bot تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM