❗️ترور شخصیتهای مردمی با چه قیمتی و برای چه؟!
✍🏻«رئوف آذری»(فعّال صُلح و مهربانی از سردشت)
زمان میگذرد و چرخ گردون میچرخد و ماهها و سالها سپری میشود تا در بینِ ملّتی، چهرهای ظهور کند و بتواند مورد اجماع قرار گیرد و در خوشیها و ناخوشیها مرجع و ملجأ باشد!
نقدی که همواره بر ما ملّت کُرد وارد بوده و بجا نیز وارد کردهاند، این است که شخصیتها را بیشتر برای هزینه میخواهیم تا انتفاع! همواره ملّتی شخصیتنشناس، کاریزماگُریز و شخصیتکُش بودهایم و این ویژگی نیز در طول تاریخ، هزینههایی بر ما و حقوقمان تحمیل کرده است!
امثال صلاحالدین ایوبی، شیخ سعید نورسی، شیخ سعید پیران، علّامه بیتوشی، ماموستا گوران، قانع، بارزانی، مُدرّس، خال، طالبانی، قاسملو، شرفکندی، ههژار، هیمن، مفتیزاده، سبحانی و امثالهم تا زمانی مورد احترام بودهاند که از جان و مال و مقامشان برای ملّت مایه گذاشتهاند، اما به محض اینکه خَرِ ملّت را از پل گذر داده یا در میانهی راه به هر دلیلی، آنها را متوقف کردهاند، مورد هجمه و بیمِهری و بیتوجهی ملّت واقع شدهاند و چه جالب که تصدیق این گزاره در کتاب وزین و ارزشمند #چیشتی_مجیور اثر ماموستا عبدالرحمن شرفکندی مشهور به ماموستا ههژار موکریانی مورد اشاره قرار گرفته است؛ آنجا که او از خودزنیها مینالد!
گویی آخرین مورد از این خودتخریبیها و خودزنیها و شخصیتکُشیها و کاریزماستیزیها، متوجه یکی از فعّالان مدنی و شخصیتهای محبوب و کاریزمای خطهی زلزلهزدهی کرمانشاه شده است که الحق و الانصاف، گردبادهای گذر تاریخی نتوانسته او را زمین بزند و از استواریاش در دفاع از کیانِ ملت و شجاعتاش در واگویی حقِّ ملّت و پیشبرندگیاش در مسیر خواست ملّت، بکاهد.
برای #ماموستا_احمد_بهرامی عزیز همین کافیست که بعد از انقلاب در اوج نابسامانیهای غرب کشور، فریاد غرّای ملّت در لباس نمایندهی ملّت شد و بعد از آن نیز همواره پیش قراول مدیریتهای بحران به ویژه بحران اخیر در استان کرمانشاه بودهاند.
یک نکته شاهد بر سلامت، خدمتِ اثربخش و تعهد وافر ایشان در طول زمانهای درازِ حضور، تربیتِ فرزندانی شایسته و تحویل آنها به جامعه است که مهمترین دغدغهشان خدمت به مردم رنجدیدهشان است.
چند هفتهای در قلب زلزله حضور داشتم و در کنارِ درسها و نکتههایی که از این دورهی تربیتی آموختم، توفیق شد تا بیش از پیش بتوانم شخصیت ماموستا احمد بهرامی عزیز و جایگاه اجتماعی ایشان را بشناسم.
هرجا رفتم نشانی از او بود، هر خانه که سر زدم بویی از وجود نازش به مشام میرسید، به هر کمپینی که مراجعه کردم یادی از لطف ایشان شنیدم، در حالی که در تمام آن ایام حتی یک لحظه امکان گفتوشنودی رو در رو، جُز زیارتش در مراسم بدرقهی شهید ابوبکر معروفی نیافتم و آن یک بار نیز، پروانه شدنِ جوانانی پاکدل گردِ ایشان را نشان از کرامت و شایستگی و محبوبیتشان یافتم.
ختم کلام یک تلنگر است بر ذهن #علی_جوانمردی گرامی و آن این است که:
❓ترور شخصیتها به چه قیمتی و برای چه؟
@havalani_ashti
✍🏻«رئوف آذری»(فعّال صُلح و مهربانی از سردشت)
زمان میگذرد و چرخ گردون میچرخد و ماهها و سالها سپری میشود تا در بینِ ملّتی، چهرهای ظهور کند و بتواند مورد اجماع قرار گیرد و در خوشیها و ناخوشیها مرجع و ملجأ باشد!
نقدی که همواره بر ما ملّت کُرد وارد بوده و بجا نیز وارد کردهاند، این است که شخصیتها را بیشتر برای هزینه میخواهیم تا انتفاع! همواره ملّتی شخصیتنشناس، کاریزماگُریز و شخصیتکُش بودهایم و این ویژگی نیز در طول تاریخ، هزینههایی بر ما و حقوقمان تحمیل کرده است!
امثال صلاحالدین ایوبی، شیخ سعید نورسی، شیخ سعید پیران، علّامه بیتوشی، ماموستا گوران، قانع، بارزانی، مُدرّس، خال، طالبانی، قاسملو، شرفکندی، ههژار، هیمن، مفتیزاده، سبحانی و امثالهم تا زمانی مورد احترام بودهاند که از جان و مال و مقامشان برای ملّت مایه گذاشتهاند، اما به محض اینکه خَرِ ملّت را از پل گذر داده یا در میانهی راه به هر دلیلی، آنها را متوقف کردهاند، مورد هجمه و بیمِهری و بیتوجهی ملّت واقع شدهاند و چه جالب که تصدیق این گزاره در کتاب وزین و ارزشمند #چیشتی_مجیور اثر ماموستا عبدالرحمن شرفکندی مشهور به ماموستا ههژار موکریانی مورد اشاره قرار گرفته است؛ آنجا که او از خودزنیها مینالد!
گویی آخرین مورد از این خودتخریبیها و خودزنیها و شخصیتکُشیها و کاریزماستیزیها، متوجه یکی از فعّالان مدنی و شخصیتهای محبوب و کاریزمای خطهی زلزلهزدهی کرمانشاه شده است که الحق و الانصاف، گردبادهای گذر تاریخی نتوانسته او را زمین بزند و از استواریاش در دفاع از کیانِ ملت و شجاعتاش در واگویی حقِّ ملّت و پیشبرندگیاش در مسیر خواست ملّت، بکاهد.
برای #ماموستا_احمد_بهرامی عزیز همین کافیست که بعد از انقلاب در اوج نابسامانیهای غرب کشور، فریاد غرّای ملّت در لباس نمایندهی ملّت شد و بعد از آن نیز همواره پیش قراول مدیریتهای بحران به ویژه بحران اخیر در استان کرمانشاه بودهاند.
یک نکته شاهد بر سلامت، خدمتِ اثربخش و تعهد وافر ایشان در طول زمانهای درازِ حضور، تربیتِ فرزندانی شایسته و تحویل آنها به جامعه است که مهمترین دغدغهشان خدمت به مردم رنجدیدهشان است.
چند هفتهای در قلب زلزله حضور داشتم و در کنارِ درسها و نکتههایی که از این دورهی تربیتی آموختم، توفیق شد تا بیش از پیش بتوانم شخصیت ماموستا احمد بهرامی عزیز و جایگاه اجتماعی ایشان را بشناسم.
هرجا رفتم نشانی از او بود، هر خانه که سر زدم بویی از وجود نازش به مشام میرسید، به هر کمپینی که مراجعه کردم یادی از لطف ایشان شنیدم، در حالی که در تمام آن ایام حتی یک لحظه امکان گفتوشنودی رو در رو، جُز زیارتش در مراسم بدرقهی شهید ابوبکر معروفی نیافتم و آن یک بار نیز، پروانه شدنِ جوانانی پاکدل گردِ ایشان را نشان از کرامت و شایستگی و محبوبیتشان یافتم.
ختم کلام یک تلنگر است بر ذهن #علی_جوانمردی گرامی و آن این است که:
❓ترور شخصیتها به چه قیمتی و برای چه؟
@havalani_ashti