الفبای صلح و مهربانی
Photo
دو تصویر و یک سرنوشت!
سال ها پیش #مام_جلال_طالبانی، شخصیت کاریزماتیک کورد و از چریک های معارض #رژیم_بعث، که تمام پله های موفقیت را با صبوری و هوشیاری خاص طی کرد و در نهایت بر کرسی #ریاست_جمهوری_عراق_فدرال، تکیه زد و در همان دوران نیز با مواضع انسانی خود، به ویژه با خودداری از امضای حکم #اعدام_صدام_حسین (دشمن دیرینه وی و ملتش)، خاطره ای بس شگرف در تاریخ انسانیت به نام کورد ثبت کرد، قدوم پرمهرش را بر خاک پاک #بیوران نهاد و روح #ئاشتی_خواز و #صلح_طلب خود را به رخ گزارشگر بی بی سی نیز نشان داد!
تابستان(به روایت یکی از شاهدان پاییز) سال ۱۳۵۸، روستای گردشپذیر و بهشت وش #بیوران_سردشت، میزبانی نمایندگان احزاب کوردی از یک طرف و هیأت حسن نیت به سرپرستی #داریوش_فروهر را برای مذاکره می پذیرد تا در #تاریخ_صلح، اوراقی به نام خود ثبت کند.
در این نشست مبارک که با هوشیاری و رایزنی و مشاوره #مام_جلال، دنبال می شود، نتیجه ای مبارک نیز حاصل می آید که عبارت بود از :
#آتش_بس🌷
مام #باپیر_بیورانی، که در آن زمان، خانواده پدری اش نقش میزبان آن نشست را برعهده داشته است، از نقش مثبت #مام_جلال_طالبانی در این مذاکره سخن می گوید:
" مام جلال یک لحظه آرام و قرار نداشت و مرتب سیر گفت و گو و مذاکرات سه جانبه را رصد می کرد و مشاوره هایی به موقع ارایه می داد"
وی در مورد تصویر #مام_جلال روی نردبان یادآور شد:
"آن تصویر نیز در همان روز گرفته شده است...
مام جلال عصر روز مذاکره، رهنمودهایی روی برگه کاغذ می نگاشت و به مذاکره کنندگان می رساند"
خال حمزه عزیزی(همزه ی فقه احمد)، یکی از شاهدان نیز اضافه کرد:
"آن شب مام جلال برای استراحت شبانه به منزل ما آمد و خیلی سرحال نشان می داد"
وی درمورد روح بلند مام جلال افزود:
"یک بار که در منطقه شینیه(روستایی از اقلیم کردستان فعلی وهم مرز سردشت) محضرش رسیدم، قصد دست بوسی اش کردم ولی اجازه نداد و گفت:
من نوکر مردم هستم و هیچ گاه اجازه نداده و نخواهم داد کسی دستم ببوسد"
مام جلال رفت و ساختمان محل مذاکره و نردبان نیز اما تصویر شکار شده توسط #کریس_کوچرا (به زعم یکی از اهالی بیوران) باقی!
آنچه از #مام_جلال_طالبانی، باقیست:
روح والا و ئاشتی خواز و صلح طلب وی بوده که پله پله وی را بر #نردبان_چوبی روزگار بالاکشیده و بر آسمان مرجعیت سیاسی ملت کورد نشانده است...
و آنچه از ساختمان نیز باقیست سنگ و آجر و چوبی است که هر ذره اش، شاهدی بر تلاش #صلح_گستری #مام_جلال و #داریوش_فروهر...
مام جلال را باید ستود که آن روزهای دور نیز به موقع و به جا تشخیص داده که #بیوران و #سردشت، استعداد لازم برای تبدیل شدن به #میعادگاه_صلح و #ئاشتی دارند و چه نیک تصمیمی خواهد شد اگر که #شورا و #دهیار روستا به همت بنیادمسکن و حفظ آثار و نیز دولت اقلیم کردستان، آن ساختمان را خریداری، بازسازی و نردبان و محل مذاکرات را شبیه سازی و به موزه #صلح و #ئاشتی بیوران تبدیل کنند تا آن ساختمان و نردبان نیز چون #مامه، بر صفحه دل این مردمان و این روزگار نیز همچنان ماندگار بمانند...
کانال #الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
شایان ذکر است بخشی از تاریخ تصویرپیوست، به همت کارگروه تریبون همدلی، تصویربرداری شده که در لینک ذیل قابل دریافت است👇
@tribunehamdeli
سال ها پیش #مام_جلال_طالبانی، شخصیت کاریزماتیک کورد و از چریک های معارض #رژیم_بعث، که تمام پله های موفقیت را با صبوری و هوشیاری خاص طی کرد و در نهایت بر کرسی #ریاست_جمهوری_عراق_فدرال، تکیه زد و در همان دوران نیز با مواضع انسانی خود، به ویژه با خودداری از امضای حکم #اعدام_صدام_حسین (دشمن دیرینه وی و ملتش)، خاطره ای بس شگرف در تاریخ انسانیت به نام کورد ثبت کرد، قدوم پرمهرش را بر خاک پاک #بیوران نهاد و روح #ئاشتی_خواز و #صلح_طلب خود را به رخ گزارشگر بی بی سی نیز نشان داد!
تابستان(به روایت یکی از شاهدان پاییز) سال ۱۳۵۸، روستای گردشپذیر و بهشت وش #بیوران_سردشت، میزبانی نمایندگان احزاب کوردی از یک طرف و هیأت حسن نیت به سرپرستی #داریوش_فروهر را برای مذاکره می پذیرد تا در #تاریخ_صلح، اوراقی به نام خود ثبت کند.
در این نشست مبارک که با هوشیاری و رایزنی و مشاوره #مام_جلال، دنبال می شود، نتیجه ای مبارک نیز حاصل می آید که عبارت بود از :
#آتش_بس🌷
مام #باپیر_بیورانی، که در آن زمان، خانواده پدری اش نقش میزبان آن نشست را برعهده داشته است، از نقش مثبت #مام_جلال_طالبانی در این مذاکره سخن می گوید:
" مام جلال یک لحظه آرام و قرار نداشت و مرتب سیر گفت و گو و مذاکرات سه جانبه را رصد می کرد و مشاوره هایی به موقع ارایه می داد"
وی در مورد تصویر #مام_جلال روی نردبان یادآور شد:
"آن تصویر نیز در همان روز گرفته شده است...
مام جلال عصر روز مذاکره، رهنمودهایی روی برگه کاغذ می نگاشت و به مذاکره کنندگان می رساند"
خال حمزه عزیزی(همزه ی فقه احمد)، یکی از شاهدان نیز اضافه کرد:
"آن شب مام جلال برای استراحت شبانه به منزل ما آمد و خیلی سرحال نشان می داد"
وی درمورد روح بلند مام جلال افزود:
"یک بار که در منطقه شینیه(روستایی از اقلیم کردستان فعلی وهم مرز سردشت) محضرش رسیدم، قصد دست بوسی اش کردم ولی اجازه نداد و گفت:
من نوکر مردم هستم و هیچ گاه اجازه نداده و نخواهم داد کسی دستم ببوسد"
مام جلال رفت و ساختمان محل مذاکره و نردبان نیز اما تصویر شکار شده توسط #کریس_کوچرا (به زعم یکی از اهالی بیوران) باقی!
آنچه از #مام_جلال_طالبانی، باقیست:
روح والا و ئاشتی خواز و صلح طلب وی بوده که پله پله وی را بر #نردبان_چوبی روزگار بالاکشیده و بر آسمان مرجعیت سیاسی ملت کورد نشانده است...
و آنچه از ساختمان نیز باقیست سنگ و آجر و چوبی است که هر ذره اش، شاهدی بر تلاش #صلح_گستری #مام_جلال و #داریوش_فروهر...
مام جلال را باید ستود که آن روزهای دور نیز به موقع و به جا تشخیص داده که #بیوران و #سردشت، استعداد لازم برای تبدیل شدن به #میعادگاه_صلح و #ئاشتی دارند و چه نیک تصمیمی خواهد شد اگر که #شورا و #دهیار روستا به همت بنیادمسکن و حفظ آثار و نیز دولت اقلیم کردستان، آن ساختمان را خریداری، بازسازی و نردبان و محل مذاکرات را شبیه سازی و به موزه #صلح و #ئاشتی بیوران تبدیل کنند تا آن ساختمان و نردبان نیز چون #مامه، بر صفحه دل این مردمان و این روزگار نیز همچنان ماندگار بمانند...
کانال #الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
شایان ذکر است بخشی از تاریخ تصویرپیوست، به همت کارگروه تریبون همدلی، تصویربرداری شده که در لینک ذیل قابل دریافت است👇
@tribunehamdeli