اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی
9.21K subscribers
23.5K photos
10.9K videos
331 files
12K links
کانال رسمی اندیشه جویان استاد حسن عباسی

حمایت مالی از اندیشکده یقین:
andishkadeh.ir/publication/donate/

اینستاگرام:
Instagram.com/Hasanabbasi.students_

ایتا:
eitaa.com/hasanabbasi_students

بله:
ble.ir/hasanabbasi_students
Download Telegram
🔰 تیتر صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز، ۳۲ سال پیش: "خمینی، امام ایران و دشمن آمریکا فوت کرد"

🔹 امام (س) هیچوقت در توهم تعامل با #آمریکا نبود. به نامزدی که آمريکا را آن‌گونه که واقعا هست می‌شناسد #رای_میدهم.

✍️ فواد ایزدی

اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🗳 زمانی کشور ایران از جهات نظامی و امنیتی دچار مشکلات عدیده شد و به مرد میدان نیاز پیدا کرد. حاج قاسم و هم‌رزمانش به گفته خودش و بحق مرد میدان شدند و ماندند تا سایه جنگ از مملکت ما دور شود. حالا کشور در زمینه‌های دیگری دچار مشکلاتی شده و اینبار به #مردم_میدان نیاز دارد.
#رای_میدهم

A.Dastaran

اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🔰 با خشم به آینده ننگر
🔻 پیشنهادی برای عبور از بی‌تفاوتی و تردید در رأی دادن

دکتر شهاب اسفندیاری - عضو هیأت علمی دانشگاه هنر


مخاطب این یادداشت کسانی هستند که قصد شرکت در انتخابات ندارند و یا هنوز تردید دارند.


🔹 ‏چند روز بود که فکر می‌کردم چگونه می‌توان با آن حدود ۴۰٪ از هم‌وطنانم که قصد شرکت در انتخابات ندارند، و یا آن حدود ۱۰٪ که هنوز تردید دارند سخن گفت. کار سختی است چون از نظر طبقات اجتماعی، گرایش‌های سیاسی، جغرافیای زیست و قومیت و مذهب جمعیت یک‌دست و همگنی نیستند.

🔹 هرکدام دلایل خاص خودشان را دارند برای عدم مشارکت. هر کدام دردها و‌ زخم‌ها، نارضایتی‌ها و سرخوردگی‌ها، توقعات و انتظارات خاص خودشان را دارند. چگونه می‌توان همه‌ی آنها را مخاطب قرار داد و گفت‌و‌گویی برقرار کرد؟ شاید با همه‌ی آنها نتوان، اما به گمانم با خیلی‌ها می‌توان.

🔹 به نظرم رسید باز گردم به یکی از آخرین لحظه‌هایی که با خیلی از آنها با هم بودیم. به آن لحظه‌ای که در کنار هم بودیم و از آن نقطه تلاش کنم برای آغاز یک گفت‌وگو. البته حتی در آن لحظه هم بعضی‌ها نبودند. اما خیلی‌ها بودند. خیلی‌ها بودند که من و امثال من انتظار نداشتیم باشند.

🔹 صبح آن روز فاجعه، که آن خبر شوم را دریافت کردیم، چه حسی داشتیم؟
۱۳ دی ۹۸ را می‌گویم.
اندوه؟ خشم؟ حسرت؟ انتقام؟ احترام برای یک سردار بزرگ؟
همه‌ی این‌ها بود. اما یک حس دیگر هم بود که به نظرم در برانگیختن آن حضور تاریخی و حماسی ما کنار هم در مراسم تشییع قطعا تأثیرگذار بود.

🔹 آن حس چه بود؟ یک لحظه انگار بی‌پناه شدیم. یک لحظه انگار بی‌دفاع شدیم. یک نگرانی، یک هراس تهِ دل‌مان دوید. خوفی وجودمان را گرفت. حادثه‌ی کوچکی نبود. گویی تکیه‌گاه یک ملت، یک لحظه بیافتد. واکنش طبیعی‌مان چه بود؟
این‌ که گِردِ هم آییم. کنار هم باشیم. از هم قوتِ قلب بگیریم.

🔹 در آن اجتماع عظیم، دوباره خود را یافتیم. جان گرفتیم. فقط یک آیین تشییع نبود. آن مناسک، منبع قدرت ما بود. سوخت واقعی موشک‌هایی که به عین‌الاسد خورد، از آن منبع بود. اگر آن موشک‌ها ارتش یک ابرقدرت را منفعل کرد، به خاطر این بود که آن اجتماعِ عظیم، دشمن را خیره و مبهوت کرده بود.

🔹 ترامپ ملعون رفته، اما آیا سایه‌ی تهدید آن دشمن غدار از سر ما کنار رفته؟ آیا ذره‌ای از فشار تحریم‌های وحشیانه آن زورگویان زیاده‌خواه کم شده؟ آیا با آن فرجام برجام و بعد از ترور سردار بزرگ ما برای کسی تردیدی مانده که در جهان «قانون جنگل» حاکم است و زبان بین‌المللی «قدرت» است؟

🔹 چند سالی است که آن دشمن غدار با بدعهدی و خباثت ملت ما را در سخت‌ترین فشارها قرار داده. یک لحظه نارضایتی‌ها و اختلافات داخلی را کنار بگذاریم. حتی اگر رفع تحریم را مهمترین اولویت دولت آینده می‌دانیم، آیا جز با «قدرت» می‌توان برای احقاق حق ملت اقدام کرد؟ منبع چنین قدرتی کجاست؟

🔹 آیا جز این است که باید دوباره گرد هم آییم و کنار هم باشیم؟ آیا جز این است که باید در اجتماعی عظیم پناهِ هم باشیم و به هم قوت قلب دهیم؟ آیا در این شرایط راهی بهتر از نمایش اقتدار و همبستگی خود طی ساز و کاری مدنی مانند انتخابات سراغ داریم؟

🔹 رخدادهای مختلف داخلی و بین‌المللی طی ماه‌های اخیر شاید باعث شده باشد حس تلخ آن صبح فاجعه را فراموش کرده باشیم. آن لحظه‌ی بی‌‌پناهی و بی‌دفاعی. آن لحظه‌ی خوف و هراس. واقعیتِ معادلات زورمدارانه‌ در جهان اما تغییری نکرده است. همان جنایت، هر روز به شکلی، در گوشه‌ای رخ می‌دهد.

🔹 آن خشونت‌های عریان و وحشیانه در غزه را همین چندی قبل مگر ندیدیم؟ جیغ و فریاد زنان و کودکان بی پناه در بمباران‌های شبانه را مگر نشنیدیم؟ چه بود واکنش «جامعه‌ی جهانی»؟ پناهی در این عالم جز خودمان داریم؟ هیچ قدرتی جز قدرت برآمده از یک اجتماع عظیم ملی نمی‌تواند مدافع ما باشد.

🔹 حتی اگر گِله‌ها و شکایت‌ها داشته باشیم از موانعی بر سر راه شکل‌گیری یک اجتماعِ باشکوه و عظیم، آیا جز به چنین اجتماعی می‌توانیم تصویری از اقتدار خود در برابر این جهانِ بی‌رحم ترسیم کنیم؟ آیا به اندازه‌ی یک رأی هم نمی‌خواهیم در امنیت و رفاه نسل آینده‌مان سرمایه‌گذاری کنیم؟

🔹 مسیر هر تحول و گشایش در امور جامعه را از درون آن باید جست. بی‌شک نسل‌ آینده بهتر از ما راه‌هایی برای تعامل و ارتباط و عبور از تنگناها و چالش‌ها خواهند یافت. پس بهتر است نگذاریم آتش خرده‌حساب‌ها، قهرها، کینه‌ها و دعواهای امروز ما، فرصت‌های نسل آینده را بسوزاند. رأی بدهیم.

#رای_می‌دهم

اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🗳 #رای_میدهم چون به وضع موجود اعتراض دارم!

🎨 پیمان علیشاهی

اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
مشارکت پایین در انتخابات ریاست جمهوری ایران در چه زمان‌هایی و به چه دلیلی بوده است؟


⭕️ از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، سه بار در انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت پایین بوده است. البته در هر سه، یک وجه مشترک وجود داشته است که در #انتخابات_۱۴۰۰ هم همین اتفاق مشابه افتاده است:
1⃣ سال ۱۳۶۰ بعد از دولت بازرگان از نهضت آزادی و بنی‌صدر از جبهه ملی.
2⃣ سال ۱۳۷۲ پایان دولت نخست هاشمی رفسنجانی.
3⃣ سال ۱۴۰۰ پایان دولت دوم روحانی.

وجه مشترک هر سه برهه‌ی مذکور، خسته شدن مردم از نظام به دلیل پیامدهای ناگزیر سیاست‌ورزی لیبرالی بوده است؛ نهضت آزادی بازرگان و جبهه ملی بنی‌صدر آشکارا مبانی لیبرالیستی داشتند. حزب کارگزاران سازندگی آقای هاشمی رسما اعلام کرد: «ما #لیبرال_دموکرات مسلمان هستیم!» حزب اعتدال و توسعه آقایان روحانی و نوبخت و واعظی و نهاوندیان لیبرال بود و در سند رسمی نوشتند که می‌خواهند مکتب #نئوکینزی را پیاده کنند.

تجربه نشان داده وقتی جریان لیبرال در قدرت باشد، به دلیل ویژگی‌های ذاتی که لیبرالیسم دارد، به مردم و به ویژه اقشار ضعیف فشار جدی وارد می‌کند. به اصطلاح می‌گویند: «اشکال ندارد زیر چرخ‌های توسعه تعدادی هم له شوند.» اساساً لیبرالیسم ظاهری فریبنده و دلربا دارد؛ مردم وقتی به لیبرال‌ها رأی می‌دهند، فریفته آن ظاهر فریبا شده‌اند، اما وقتی لیبرال‌ها مشغول به کار می‌شوند، باطن خشن آن بروز پیدا می‌کند. این‌جاست که مردم از آنان دل‌زده می‌شوند و این پدیده خود را در پایین آمدن آمار مشارکت نشان می‌دهد. این واقعیت، حاصل تجربه‌ای است که در ایران پس از انقلاب در سه برهه‌ای که عرض شد خود را اثبات کرده است. هر بار مردم گروهی از لیبرال‌ها را تجربه کرده‌اند، همین چرخه تکرار شده است.

بنابراین آمار پایین مشارکت، طبیعی است و ماحصل یک چرخه تکراری است که برای سومین بار نظام جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب آن را تجربه کرده است. تنها راه نجات این است که حاکمیت به خوبی جراحی شود و نه فقط از لیبرال‌ها که از لیبرالیسم زدوده شود. در واقع پیامد مشترک هر سه برهه‌ی مذکور، عبور ملت از لیبرال‌ها بوده است. اما متاسفانه همیشه، لیبرال‌ها رفته‌اند، ولیکن لیبرالیسم به عنوان یک مکتب فکری و نوعی سلیقه و سبک حاکمیتی همچنان در تار و پود حکومت باقی مانده است. دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی، باید دوران تصفیه کشور از لیبرالیسم باشد در تمام سطوح و ابعاد آن تا مردم طعمی از حکومت اسلامی را بچشند. ان‌شاءالله.

پناه می‌بریم به خدا از شرّ لیبرال‌ها

#حسام_الدین_حائری_زاده #مهندسی_سیاسی
#کار_درست #رای_میدهم #مرد_میدان
#اندیشکده_یقین


https://www.instagram.com/p/CQRk4RvBzeQ/?utm_medium=copy_link


🖋مشق استراتژی | حسام الدین حائری زاده
@h_haerizadeh