📷 yon.ir/0e485
💠مبانی #هنر_انقلاب
بخش سوم
🔸انسان علاوه بر دو چشمی که در سر خود دارد، دارای چشمان دیگری نیز هست؛ چشم #عقل، که #بصیرت نام دارد و چشم فؤاد که #رؤیت میکند. حقایق و نادیدنیها را نمیتوان با چشم سر دید، تنها با چشم دل باید رؤیت کرد. کسی میتواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد که از حیث معرفتی به لایه چهارم وجودش دستیافته باشد.
🔹#فؤاد به فرمودهی قرآن حکیم، یا فارغ و آزاد است؛ یا همچون خط تلفن اشغال است. (اشتغال به غیر دارد.) یا امکان رؤیت دارد، یا اعمیست؛ به فرموده قرآن کریم، کفار اعمی (کور) هستند.
🔸رؤیت حقیقت در فؤاد، نوعی بیداری به نام یقظه برای انسان رقم میزند. تصور ما بر این است که وقتی چهارلایه وجود خود را درنوردیده و به مرحلهی رؤیت در فؤاد دست یافتیم، کار ما به نتیجه رسیده است؛ اما امام خمینی(ره) در کتاب جهاد کبیر نوشتهاند: «یقظه اول راه است.» همواره باید مترصد این باشیم که از کوری به بینایی و از خواب به یقظه برسیم. انسانها در کودکی، خواب هستند (در دو لایه صدر و شغاف خود هستند) وحدت تلاش انسان مؤمن باید این باشد که پیاز وجود خود را لایه لایه ورق زده و به مرحلهی رؤیت در فؤاد خود برسد.
🔹نوع وحشتی که در فؤاد انسان ایجاد میشود، هواء است که همهی وجود انسان خالی میشود؛ در اصطلاح گفته میشود: هُری دلم ریخت. در مقابل هواء فؤاد انسان تثبیت میشود.
اگر در هنر سازوکاری ایجاد نمودیم که فؤاد مخاطب ما ثبات گرفته و تثبیت شود، به هنر مورد نظر قرآن دست یافتهایم.[1] در قرآن کریم سه مرحله ثبات داریم:
1️⃣ ثبات قدم: انسان مجاهد، ثبات قدم دارد. «…إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم»[2]
2️⃣ ثبات نفس: کسی که از آن بیبهره است؛ همواره در آشوب درونی بسر میبرد؛ حال او از نفسی به نفس دیگر (نفس اماره ، نفس لوامه، نفس مزینه، نفس مسوله، نفس ناطقه) در تغییر است. در اصطلاح گفته میشود حالی به حالی است. زود تحت تأثیر قرار گرفته و جوگیر میشود. امام راحل(ره) گویی تنها در یک حالت نفس بود.
3️⃣ ثبات فؤاد: پیامبر، حریص به مؤمنان است؛ عاشق و شیفتهی آن است که مؤمنان به بهشت بروند آنقدر در دعوت، خود را به زحمت میاندازد که خدای تعالی به او میفرماید:« لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ…»[3] تو خودت را بابت اینکه مردم ایمان نمیآورند از بین میبری! در جای دیگر میفرماید: «کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ…»[4] میدانی چرا ماجراهای انبیاء پیشین را برای تو قصه میکنیم؟ ماجرای نوح را که هزار سال دعوت کرد و در نهایت پیروان او به قدر انگشتان دست هم نبود؛ داستان ابراهیم را که در آتش انداختند و ما آتش را بر او سرد کردیم؛ ماجرای موسی(ع) که وقتی به نیل رسید، دریایی مقابلشان بود و از پشت سر سپاه فرعون در پیشان؛ پیروان او ترسیده بودند، گفت: نترسید، خدای من با من است. قصهی انبیاء پیشین را برای تو بازگو میکنیم تا فؤاد تو تثبیت شود.
📌 [1] – برای مطالعه بیشتر به جلسه ۶۰۴ #کلبه_کرامت با موضوع «دکترین سینما (۳۶) – سینمای مخاطب(۵) – آسمان کربلا» مراجعه نمایید.
[2] – سوره محمد(ص) – آیه ۷
[3] – سوره شعرا – آیه ۳
[4] - سوره هود – آیه ۱۲۰
استاد #حسن_عباسی
جشنواره عمار - ۹۵/۱۰/۱۱
@hasanabbasi_ir
💠مبانی #هنر_انقلاب
بخش سوم
🔸انسان علاوه بر دو چشمی که در سر خود دارد، دارای چشمان دیگری نیز هست؛ چشم #عقل، که #بصیرت نام دارد و چشم فؤاد که #رؤیت میکند. حقایق و نادیدنیها را نمیتوان با چشم سر دید، تنها با چشم دل باید رؤیت کرد. کسی میتواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد که از حیث معرفتی به لایه چهارم وجودش دستیافته باشد.
🔹#فؤاد به فرمودهی قرآن حکیم، یا فارغ و آزاد است؛ یا همچون خط تلفن اشغال است. (اشتغال به غیر دارد.) یا امکان رؤیت دارد، یا اعمیست؛ به فرموده قرآن کریم، کفار اعمی (کور) هستند.
🔸رؤیت حقیقت در فؤاد، نوعی بیداری به نام یقظه برای انسان رقم میزند. تصور ما بر این است که وقتی چهارلایه وجود خود را درنوردیده و به مرحلهی رؤیت در فؤاد دست یافتیم، کار ما به نتیجه رسیده است؛ اما امام خمینی(ره) در کتاب جهاد کبیر نوشتهاند: «یقظه اول راه است.» همواره باید مترصد این باشیم که از کوری به بینایی و از خواب به یقظه برسیم. انسانها در کودکی، خواب هستند (در دو لایه صدر و شغاف خود هستند) وحدت تلاش انسان مؤمن باید این باشد که پیاز وجود خود را لایه لایه ورق زده و به مرحلهی رؤیت در فؤاد خود برسد.
🔹نوع وحشتی که در فؤاد انسان ایجاد میشود، هواء است که همهی وجود انسان خالی میشود؛ در اصطلاح گفته میشود: هُری دلم ریخت. در مقابل هواء فؤاد انسان تثبیت میشود.
اگر در هنر سازوکاری ایجاد نمودیم که فؤاد مخاطب ما ثبات گرفته و تثبیت شود، به هنر مورد نظر قرآن دست یافتهایم.[1] در قرآن کریم سه مرحله ثبات داریم:
1️⃣ ثبات قدم: انسان مجاهد، ثبات قدم دارد. «…إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم»[2]
2️⃣ ثبات نفس: کسی که از آن بیبهره است؛ همواره در آشوب درونی بسر میبرد؛ حال او از نفسی به نفس دیگر (نفس اماره ، نفس لوامه، نفس مزینه، نفس مسوله، نفس ناطقه) در تغییر است. در اصطلاح گفته میشود حالی به حالی است. زود تحت تأثیر قرار گرفته و جوگیر میشود. امام راحل(ره) گویی تنها در یک حالت نفس بود.
3️⃣ ثبات فؤاد: پیامبر، حریص به مؤمنان است؛ عاشق و شیفتهی آن است که مؤمنان به بهشت بروند آنقدر در دعوت، خود را به زحمت میاندازد که خدای تعالی به او میفرماید:« لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ…»[3] تو خودت را بابت اینکه مردم ایمان نمیآورند از بین میبری! در جای دیگر میفرماید: «کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ…»[4] میدانی چرا ماجراهای انبیاء پیشین را برای تو قصه میکنیم؟ ماجرای نوح را که هزار سال دعوت کرد و در نهایت پیروان او به قدر انگشتان دست هم نبود؛ داستان ابراهیم را که در آتش انداختند و ما آتش را بر او سرد کردیم؛ ماجرای موسی(ع) که وقتی به نیل رسید، دریایی مقابلشان بود و از پشت سر سپاه فرعون در پیشان؛ پیروان او ترسیده بودند، گفت: نترسید، خدای من با من است. قصهی انبیاء پیشین را برای تو بازگو میکنیم تا فؤاد تو تثبیت شود.
📌 [1] – برای مطالعه بیشتر به جلسه ۶۰۴ #کلبه_کرامت با موضوع «دکترین سینما (۳۶) – سینمای مخاطب(۵) – آسمان کربلا» مراجعه نمایید.
[2] – سوره محمد(ص) – آیه ۷
[3] – سوره شعرا – آیه ۳
[4] - سوره هود – آیه ۱۲۰
استاد #حسن_عباسی
جشنواره عمار - ۹۵/۱۰/۱۱
@hasanabbasi_ir