✳ آرزوی زینب قویتر است یا آرزوی مادر؟
🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قویتر است یا آرزوی مادر؟ من میخواهم بماند. او میخواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قویتر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قویتر است، وگرنه نیمهشب به #علی که گریه میکرد، نمیگفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمیگرفت و به تو نمیسپرد و نمیگفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»
📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قویتر است یا آرزوی مادر؟ من میخواهم بماند. او میخواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قویتر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قویتر است، وگرنه نیمهشب به #علی که گریه میکرد، نمیگفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمیگرفت و به تو نمیسپرد و نمیگفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»
📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳ آرزوی زینب قویتر است یا آرزوی مادر؟
🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قویتر است یا آرزوی مادر؟ من میخواهم بماند. او میخواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قویتر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قویتر است، وگرنه نیمهشب به #علی که گریه میکرد، نمیگفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمیگرفت و به تو نمیسپرد و نمیگفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»
📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قویتر است یا آرزوی مادر؟ من میخواهم بماند. او میخواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قویتر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قویتر است، وگرنه نیمهشب به #علی که گریه میکرد، نمیگفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمیگرفت و به تو نمیسپرد و نمیگفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»
📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw