✳ ای شلمچهی خوبم!
🔻 ای شلمچهی خوبم! وقتی گیرودار شهر دلتنگم میکند، و صحنههای تکراری و بیروح زندگی مصرفی حیثیتم را به بازی میگیرد، به گوشهای پناه میبرم و جز سکوت، همه را از اطرافم میتارانم، جان خستهام را راهی کویت میکنم که برو، برو بیچاره برو، پرواز کن، از دشتها و کوهستانها بگذر و برو و بر بام شلمچه بنشین و از مرغان آنجا بپرس که راه رهایی از بند چیست؟
🔸 ای شلمچه! تو گمان کردهای وقتی بلبلی را گرفتار قفس میکنند، عشق باغ را نیز از او گرفتهاند؟ نه، نه، به چشمان غمزدهاش نگاه مکن! اول بهار که میشود، درست وقت موسم گل، در کمال حیرت همگان، نغمهی عشقش به یاد همدمان قدیمیاش فضا را عطرآگین میکند.
🔸 ای شلمچه! هر چه در توان داری ستم کن، دل بسوزان، نامهربانی کن، اما قطره قطرهی اشکهای ما، فردا شاهد جفاکاریهای تو خواهند بود!
🔸 ای به قربان آسمان ابریات، وقتی مرغی را در کمال بیهوشی، حصار قفس میکنند...تا کنون از خود پرسیدهای که چرا وقتی به خود میآید، با تمام توان سعی دارد که از مرز میلهها بگریزد؟
🔸 چشمهای ما ای شلمچه آنچه را که نباید ببیند دید و به قول بزرگی، همین چشمها قاتل بیچونوچرای ما شد. سنگهای بلا تمام بالم را به خون کشیده است. اما باز جز بام تو ای شلمچه هیچ خلوتی دلانگیز نیست! ای رفیق جفاکار من...
👤 #مصطفی_رحیمی
📆 ۲۰ اردیبهشت، سالروز آزادسازی منطقهی شلمچه توسط رزمندگان اسلام (۱۳۶۱)
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇👇https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRj
🔻 ای شلمچهی خوبم! وقتی گیرودار شهر دلتنگم میکند، و صحنههای تکراری و بیروح زندگی مصرفی حیثیتم را به بازی میگیرد، به گوشهای پناه میبرم و جز سکوت، همه را از اطرافم میتارانم، جان خستهام را راهی کویت میکنم که برو، برو بیچاره برو، پرواز کن، از دشتها و کوهستانها بگذر و برو و بر بام شلمچه بنشین و از مرغان آنجا بپرس که راه رهایی از بند چیست؟
🔸 ای شلمچه! تو گمان کردهای وقتی بلبلی را گرفتار قفس میکنند، عشق باغ را نیز از او گرفتهاند؟ نه، نه، به چشمان غمزدهاش نگاه مکن! اول بهار که میشود، درست وقت موسم گل، در کمال حیرت همگان، نغمهی عشقش به یاد همدمان قدیمیاش فضا را عطرآگین میکند.
🔸 ای شلمچه! هر چه در توان داری ستم کن، دل بسوزان، نامهربانی کن، اما قطره قطرهی اشکهای ما، فردا شاهد جفاکاریهای تو خواهند بود!
🔸 ای به قربان آسمان ابریات، وقتی مرغی را در کمال بیهوشی، حصار قفس میکنند...تا کنون از خود پرسیدهای که چرا وقتی به خود میآید، با تمام توان سعی دارد که از مرز میلهها بگریزد؟
🔸 چشمهای ما ای شلمچه آنچه را که نباید ببیند دید و به قول بزرگی، همین چشمها قاتل بیچونوچرای ما شد. سنگهای بلا تمام بالم را به خون کشیده است. اما باز جز بام تو ای شلمچه هیچ خلوتی دلانگیز نیست! ای رفیق جفاکار من...
👤 #مصطفی_رحیمی
📆 ۲۰ اردیبهشت، سالروز آزادسازی منطقهی شلمچه توسط رزمندگان اسلام (۱۳۶۱)
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇👇https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRj
✳ شاخص و مقیاس؛ قرآن و اهلبیت(ع)
🔻 مدتی گذشت. حالا کمی خودمانیتر شده بودیم. پیشرفتم بد نبود و محمد هم تلاشش را برای آموختن فوتهای کوزهگریاش بهکار میبرد. یک روز پرسید: «بگو ببینم، اولین کار یک دیدهبان چیست؟» گفتم: «خب معلومه باید جای خودش رو پیدا کنه.» پرسید: «برای اینکه جای خودش رو پیدا بکنه، باید چکار کنه؟» گفتم: «دو تا هدف مهم پیدا کنه که این دو هدف، هم در نقشه باشه و هم در طبیعت.» پرسید: «بعدش چی!» گفتم: «از این دو هدف گرا بگیره، گرا رو برگردونه و معکوس کنه. محل برخورد این دو گرا جای خودش میشه.»
🔸 گفت: «همهی اینها که پرسیدم برای این بود که بگم اولین چیزی که یک آدم باید بداند این است که او کجا ایستاده و به کجا میرود، برای این که بفهمد کجا ایستاده باید دو هدف و شاخص مهم را پیدا کند. آن دو هدف و شاخص، یکی #قرآن است و دیگری #عترت و #اهل_بیت. با معرفت به این دو شاخص، انسان میفهمد که درست ایستاده یا خطا ایستاده. میفهمد که باید کجا را ببیند و چگونه ببیند. این اولین قاعدهی دیدهبانی است.»
📚 برگرفته از کتاب «سهم من از چشمان او»
📖 صفحه ۱۷۷
👤 #مصطفی_رحیمی
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
🔻 مدتی گذشت. حالا کمی خودمانیتر شده بودیم. پیشرفتم بد نبود و محمد هم تلاشش را برای آموختن فوتهای کوزهگریاش بهکار میبرد. یک روز پرسید: «بگو ببینم، اولین کار یک دیدهبان چیست؟» گفتم: «خب معلومه باید جای خودش رو پیدا کنه.» پرسید: «برای اینکه جای خودش رو پیدا بکنه، باید چکار کنه؟» گفتم: «دو تا هدف مهم پیدا کنه که این دو هدف، هم در نقشه باشه و هم در طبیعت.» پرسید: «بعدش چی!» گفتم: «از این دو هدف گرا بگیره، گرا رو برگردونه و معکوس کنه. محل برخورد این دو گرا جای خودش میشه.»
🔸 گفت: «همهی اینها که پرسیدم برای این بود که بگم اولین چیزی که یک آدم باید بداند این است که او کجا ایستاده و به کجا میرود، برای این که بفهمد کجا ایستاده باید دو هدف و شاخص مهم را پیدا کند. آن دو هدف و شاخص، یکی #قرآن است و دیگری #عترت و #اهل_بیت. با معرفت به این دو شاخص، انسان میفهمد که درست ایستاده یا خطا ایستاده. میفهمد که باید کجا را ببیند و چگونه ببیند. این اولین قاعدهی دیدهبانی است.»
📚 برگرفته از کتاب «سهم من از چشمان او»
📖 صفحه ۱۷۷
👤 #مصطفی_رحیمی
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
Telegram
حرف حساب
برشهایی از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیهالسلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
✳ ای شلمچهی خوبم!
🔻 ای شلمچهی خوبم! وقتی گیرودار شهر دلتنگم میکند، و صحنههای تکراری و بیروح زندگی مصرفی حیثیتم را به بازی میگیرد، به گوشهای پناه میبرم و جز سکوت، همه را از اطرافم میتارانم، جان خستهام را راهی کویت میکنم که برو، برو بیچاره برو، پرواز کن، از دشتها و کوهستانها بگذر و برو و بر بام شلمچه بنشین و از مرغان آنجا بپرس که راه رهایی از بند چیست؟
🔸 ای شلمچه! تو گمان کردهای وقتی بلبلی را گرفتار قفس میکنند، عشق باغ را نیز از او گرفتهاند؟ نه، نه، به چشمان غمزدهاش نگاه مکن! اول بهار که میشود، درست وقت موسم گل، در کمال حیرت همگان، نغمهی عشقش به یاد همدمان قدیمیاش فضا را عطرآگین میکند.
🔸 ای شلمچه! هر چه در توان داری ستم کن، دل بسوزان، نامهربانی کن، اما قطره قطرهی اشکهای ما، فردا شاهد جفاکاریهای تو خواهند بود!
🔸 ای به قربان آسمان ابریات، وقتی مرغی را در کمال بیهوشی، حصار قفس میکنند...تا کنون از خود پرسیدهای که چرا وقتی به خود میآید، با تمام توان سعی دارد که از مرز میلهها بگریزد؟
🔸 چشمهای ما ای شلمچه آنچه را که نباید ببیند دید و به قول بزرگی، همین چشمها قاتل بیچونوچرای ما شد. سنگهای بلا تمام بالم را به خون کشیده است. اما باز جز بام تو ای شلمچه هیچ خلوتی دلانگیز نیست! ای رفیق جفاکار من...
✍ #مصطفی_رحیمی
📆 ۲۰ اردیبهشت، سالروز آزادسازی منطقهی شلمچه توسط رزمندگان اسلام (۱۳۶۱)
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
🔻 ای شلمچهی خوبم! وقتی گیرودار شهر دلتنگم میکند، و صحنههای تکراری و بیروح زندگی مصرفی حیثیتم را به بازی میگیرد، به گوشهای پناه میبرم و جز سکوت، همه را از اطرافم میتارانم، جان خستهام را راهی کویت میکنم که برو، برو بیچاره برو، پرواز کن، از دشتها و کوهستانها بگذر و برو و بر بام شلمچه بنشین و از مرغان آنجا بپرس که راه رهایی از بند چیست؟
🔸 ای شلمچه! تو گمان کردهای وقتی بلبلی را گرفتار قفس میکنند، عشق باغ را نیز از او گرفتهاند؟ نه، نه، به چشمان غمزدهاش نگاه مکن! اول بهار که میشود، درست وقت موسم گل، در کمال حیرت همگان، نغمهی عشقش به یاد همدمان قدیمیاش فضا را عطرآگین میکند.
🔸 ای شلمچه! هر چه در توان داری ستم کن، دل بسوزان، نامهربانی کن، اما قطره قطرهی اشکهای ما، فردا شاهد جفاکاریهای تو خواهند بود!
🔸 ای به قربان آسمان ابریات، وقتی مرغی را در کمال بیهوشی، حصار قفس میکنند...تا کنون از خود پرسیدهای که چرا وقتی به خود میآید، با تمام توان سعی دارد که از مرز میلهها بگریزد؟
🔸 چشمهای ما ای شلمچه آنچه را که نباید ببیند دید و به قول بزرگی، همین چشمها قاتل بیچونوچرای ما شد. سنگهای بلا تمام بالم را به خون کشیده است. اما باز جز بام تو ای شلمچه هیچ خلوتی دلانگیز نیست! ای رفیق جفاکار من...
✍ #مصطفی_رحیمی
📆 ۲۰ اردیبهشت، سالروز آزادسازی منطقهی شلمچه توسط رزمندگان اسلام (۱۳۶۱)
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
Telegram
حرف حساب
برشهایی از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیهالسلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza